برای این حالت آشوب من به شخصه پاسخ دارم:
قطعا میتوان.
اگر بخواهم از دنیای فیزیک مثال بزنم: فرض کنید یک چرخدندهای هست که یک مقدار ساعتگرد و یک مقدار پادساعتگرد حرکت میکند... و این حرکات هم کاملا تصادفی است و معلوم نیست چه زمانی چند درجه سمت راست میرود و چه زمانی چند درجه سمت چپ... آیا ما میتوانیم چرخدندهی خودمان را به گونهای به این متصل کنیم که در خروجی یک حرکت یک سویه (نه دو سویه. نه تصادفی) داشته باشیم؟
آری!
این پیچگوشتیهایی (یا آچار باکسها یا آچارهای دیگری) که فقط یک طرفه کار میکنند را دیدهاید؟ از یک سو که بچرخانیشان در جا میزنند...
دقیقا همین منظور است.
پس پاسخ من به آن پرسش «قطعا آری» است.
اما آیا در بازار سرمایه چنین مکانیزمهایی میتوان پیاده کرد؟
من به این هم اندیشدهام...
قطعا آری!
و حتی چنین مواردی هست در عمل! به عنوان مثال مکانیزم اینکه «زیانت را ببر و به سودت اجازه بده پیش برود». (توجه شود که این مکانیزم در اصل خودش بینقص یا کمنقص است. و مشکلاتی که از آن ناشی میشود ناشی از حواشی موضوعات متفرقه مانند کارمزد و مالیات و تاخیر در داد و ستد و وجود روندهای یک سویه کلی و بسیار بلند مدت در هر بازاری (به خاطر تورم) است. ولی خود این اصل مشکلی ندارد. و چون خود اصل مشکل ندارد قابلیت این را دارد که مشکلاتش (مشکلات ناشی از عوارض و متفرقات و فرعیاتش) از آن زدوده شوند.)
مکانیزمهای دیگری هم هست...و البته اینکه بازار کاملا تصادفی هم نیست!
در حقیقت اصلا تصادف واقعیت ندارد!
تصادفی در عالم نیست.
هر چه هست علم است و قانون!
شانس - بخت - اقبال - تصادف - تاریکی - آشوب - ناپیدایی - نادانی - تاری - ابهام - ناآشکاری... اینها اصالت ندارند. یعنی وجود ندارند. وجودشان نسبی است. وجود مطلق ندارند. دانش (و قانون) مطلق است ولی نادانی (و آشوب) مطلق نیست. ابتر است.