پالایهنویسی خوب یا بد؟
_________________
من چندین بار به دوستان در جستار فیلترنویسی سایت tsetmc و در جاهای دیگر گفتهام... باز هم میخواهم اینجا یادآوری کنم و البته یک مقدار بیشتر توضیح بدهم در موردش.
پالایهنویسی برای تارنمای بورس کار چندان جالبی نیست. خوب است. ولی ابزار سخت و همزمان ناقصی است!
نمیتواند انتظارها را آنگونه که ما دوست داریم پوشش دهد.
حالا چرا؟ عرض میکنم.
نخست اینکه اصلا آنجا محیط برنامهنویسی نیست. بیشتر از دو خط بنویسی گیج میشوی.
دیگر اینکه (اگر در یک جای دیگر بنویسی و هر بار به آن منتقل کنی باز مشکل اینجاست که) آنجا محیط رفعاشکال (Debugging) هم نیست.
دیگر اینکه کتابخانه ندارد. تمام کتابخانهی آنجا چند دستور Math است! همین!
دیگر اینکه امکان ورود (Import - Include) کتابخانه هم ندارد. امکان دسترسی به پروندههای درون رایانه را هم ندارد که بتوان از این طریق کاری کرد.
دیگر اینکه محیط قابل مشاهده (بصری - Visual) ندارد. شما این را با آمیبروکر (که در نوع خودش شاهکاری است) مقایسه کن. در آمیبروکر نمودار کنارت است و هر آن که اینور برنامهنویسی میکنی همانلحظه نتیجهاش را روی نمودارت مشاهده میکنی. ولی اینجا چقدر باید زمان بگذاری تا کاری مشابه انجام دهی؟ اصلا میتوان این کار را کرد؟ نتیجه اینکه اصلا ما در اینجا کوریم. یعنی با عصا باید دنبال مقصود بگردیم! نمیدانیم اینکه نوشتهایم به هدف خورد؟ میخورد؟ یا اصلا راه را اشتباه آمدهایم! یک جاهایی یک کارهایی میتوان کرد. مثلا همزمان در آمیبروکر برنامهنویسی کنیم و در آنجا هم برنامهنویسی کنیم و ببینیم آیا اطلاعات هر دو با هم جور در میآید یا نه؟ ولی خوب... آخر چه کاری است؟ همه را در همان آمیبروکر انجام دهیم بهتر نیست؟
دیگر اینکه (از همه مهمتر) امکان آزمایش سراسری و آزمایش روی گذشته (Back Test) ندارد! امروز یکی از دوستان الگوی شمعی چکش سپید میخواست. خوب... گیرم که ما این الگو را در آوردیم... ولی آیا این الگو خوب است اصلا؟ یا نه؟ این را باید حتما با آزمایش روی گذشته به دست آورد. (به شخصه این را و خیلی دیگر از چیزهایی که در پالایههای آماده دوستان به رایگان ارایه میکنند را آزمایش کردهام. به درد نمیخورد! به درد نمیخورد! همین الگوی چکش و مرد آویزان و ... اینها به درد نمیخورند! دست کم در قاب زمانی روزانهای که من آزمایش کردم به درد نمیخورند.)
برای همین است که من به عزیزان پیشنهاد میکنم زیاد نزدیک این پالایهنویسی نشوند و خودشان را با این درگیر نکنند و زمانی که میتوانند در جاهای دیگر بهتر استفاده کنند را پای این نگذارند.
خوب است ها! خیلی هم خوب است. در جای خودش خوب است. برای مقایسه نمادها و برای در آوردن تر ترینها و برای تند مقایسه کردن و برای دیدن جو کلی بازار و ... بسیار هم عالی است. ولی کاربردش همینها است. نباید ازش انتظار بیشتر داشت. نباید زمان گذاشت و پالایههای پیچیده با آن نوشت... دیدهام دوستان از این مکدی و قدرتنسبی و امثالهم میخواهند... خوب... نه... اینجا جایش نیست... نه.
این دادههای حقوقی حقیقی مثلا... اینها چیز بسیار عالیای است... ولی آخر... عزیز دلم... تا به حال نگاه کردهای ببینی چقدر کارایی دارد؟ در کجا کارایی دارد؟ چگونه کارایی دارد؟ امروز نماد کاوه هم صف فروش بود و هم نسبتهای فوقالعاده مزخرفی داشت. یعنی چند حقیقی کلهگنده عجیب داشتند میفروختند. حالا ما اگر به این نسبت نگاه کنیم و بخواهیم بفروشیم که... نمیشود... البته کاوه هنوز داغ داغ است... معلوم نیست چه میشود... ولی اگر من را به راستگویی قبول دارید از من بپذیرید که در بسیاری جاها دیدهام نمادهایی که در برخی روزها نسبتهای بسیار بد داشتهاند خیلی عالی رشد کردهاند! و برعکس هم دیدهام نمادهایی که در آن کلهگندهها همینجور میلیونی خرید میکردهاند چگونه سقوط کردهاند! (در جستار نبض بازار هم نشان دادهام. چندین و چند بار)
دیگر گمان کنم به اندازهی کافی صحبت کردم و چیزی که میخواستم را رساندم. دیگر بس است.
یا علی