صفحه 23 از 122 نخست ... 13202122232425263373 ... آخرین
نمایش نتایج: از 221 به 230 از 1212

موضوع: دور همی فعالین بورسی

  1. #221
    عضو فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    نوشته ها
    789
    تشکر
    6,346
    تشکر شده 5,164 بار در 758 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    سلام


    ابتدا این مطلب را بگویم که از مطالب جناب نوام چامسکی تا بحال نه ریالی سود کردم نه زیان.


    بعد از خواندن مطالب ایشون که البته بنده مطالب ایشون رو از سال ۹۲ میخوانم چه اینجا وچه در ادان تحلیل


    البته در سایت بورسی اکانت کاربری داشتم که دیگر بدلیل فراموشی رمز عبور و ایمیل نتونستم وارد بشم و مجبور شدم یک ۲ جلوی کاربری امیرمحمد بگزارم وایدی جدیدی بسازم وچند روزی است که منتظر تایید جناب مدیر بودم که الحمداله امروز تایید شد


    فقط به عشق نوام ...اکانت ساختم تا مطلب بزنم چون حوصله قدیم را ندارم


    نوام جان حقیر بچه محل مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی هستم. در دولاب به دنیا آمدم واکنون در دولاب زندگی میکنم


    شب چهار شنبه سر مزار حاج اسماعیل در ایوان طلای خانم فاطمه معصومه فاتحه ایی از جانب شنا خواندم وهدیه کردم بر اون بزرگوار


    بر آن شدم که به خاطر حسن نیت و نوع نگرش شما تشکری ویژه کنم ...بعضی وقتها خوندن مطالبت آرامم میکند..با خودم میگم هنوز هستند انسانهایی که فقط به خود فکر نمیکنند...لذت میبرن از کمک به همنوع


    واین بسیار برایم دلنشین است......


    در روزگاری که دزدانشان عصا از کور میدزدند...من از خوش باوری محبت آرزو میکردم


    حال خواستم از خودم بگویم ...شاید تجربه ام بدرد دوستی بخورد که تازه وارد این بازار مکاره شده است


    واز جانب شما هم توصیه ایی به حقیر شود که سرتا پا گوشم


    بنده سال ۸۸ وارد بورس شدم ..شاخص حدود ۱۱ هزار واحد....اکنون شاخص بالای ۲۰ برابر شده


    سرمایه من حدود ۵ میلیون بود


    بازار بد نبود و من مبتدی توی تالار حافظ میشستم پیش پیرمردها بهم مگفتند چه بخر


    مثال ...هنگامی که اذان ظهر میگفتند طبقه دوم تالار یک نماز خونه کوچکی بود وقتی برای نماز وارد شدم پیر مردی بنام حاج علی ....گفت تو این جمعیت که همه چشم در تابلو دوختند تو اینجا دنبال چه میگردی گفتم آرامش گفت به خاطر اینکه حس میکنم بچه سالمی هستی و حسم بهم دروغ نمیگه سهمی بهت میگم بخر ونگاهش نکن


    چین جین در قیمت ۷۰ تومان به کارگزارت بگو بخره فکر میکتم الان ۴۰ برابر شده...البته من ندارم


    روزها از پی روزها ...ماها از پی ماهها سالها ازپی سالها گذشت..ومن در این مدت پول پس انداز پدرم و پولی که برادرم از کار کردن ماهانه میگرفت وپول اطرافیان همسرم را وارد بورس کردم
    نوسان میگرفتم اون موقع ۳۰۹۹ درصد بود بعضی مواقع نوسان منو میگرفت


    خوشحال بودم از اینکه از کارگری راحت شدم وپول راحت در میارم
    بنده از بچگی کار کردم چیزی حدود ۳۰ سال کارکردم وهیچ نشدم..صبح زود میرفتم وظهر روی موزایکها ناهار ونماز وهمونجا دمپایی رو زیر سر گذاشته ودقایقی میخوابیدم


    با خوندن روزنا مه دنیای اقتصاد با بورس آشنا شدم
    بنده دیپلم اقتصاد دارم
    جدولی که بازدهی سهما را مینوشت هفتگی ماهانه
    بسیار وسوسه کنند ه بود


    از ۸۸ ادامه دادم تا ۹۲ ..باید خرج زندگی خودم و زن وبچه رو در می اوردم ....بابت پولی که پدر و برادر داده بودند مبلغی به آنها میدادم
    تا ۹۲ تقریبا خوب که نه ولی بد نبود


    تا اینکه سقوط بزرگ در ۹۲/۱۰/۱۵


    اتفاق افتاد ومن با توجه به تجربه ایی که داشتم باید از بازار خارج میشدم ولی بیرون نیامدم وبزرگترین اشتباه زندگیم رقم خورد


    حال از اصل سرمایه خرجی خانه ..و مبلغی به پدر ..وضرر سهام را باید تحمل میکردم


    تا مرداد سال ۹۴ در این باتلاق دست وپا زدم وآخر تصمیم به خروج گرفتم با ۵۰ ملیون بدهی
    وهیچ نداشتم
    بسیار افسرده شدم ..از یک طرف مورد تحفیر قرار گرفتم وبعضا توهین
    دی سال ۹۴ برادرم گفت بورس خوب شده بیا بهت پول بدنم تا سود کنی بدهیاتو بدی .منم دوباره طمهع کردم ۳۰ تومان داد اون سال خودرویها تازوندند ولی من سهم خودرویی نمیخریدم دقیقا توپیک قیمت بمپنا خریم ۱۶۳۰ تومان بعد از ۱ ماه فروختم ۱۴۰۰....شپنا خریدم ۲۵۰ فروختم ۲۰۰
    به همسرم هم نگفته بودم در عرض دو ماه ۳۰ تومانو کردم ۲۰ تومان..حالم بسیار بد شد احساس خفگی میکردم ...


    ۲۰ تومان رو برگردوندم البته همسرم وقتی حال من رو دید وجویا شد موضوع را گفتم ..وقسمم داد بع عشقی که ما بین ما هست دست بکشم از این کار وگرنه اون ۲۰ تومان هم از دست میدادم


    آنجا شدیدترین نوع سرخوردگی بسراغم آمد نوروز سال ۹۵ و من هیچ پولی نداشتم وفقط به اطراف خیره میشدم


    درد بدی پهلوی سمت چپم رو اذیت میکرد.....
    در حالی که همه دوستم داشتند وبهم عشق میورزیدند.حال دیگر سراغی ازم نمیگرفتند
    پول نداشتم برم دکتر مثل مار به خودم میپیچیدم
    خلاصه به دکتر مراجه کردم بعد از اندوسکوپی ..سونو گرافی وخوردن انواع داروهای شیمیایی و سنتی ..دردم تسکین نیافت


    دکتری هست در دروازه دولاب که آمریکا زندگی میکرده اومده ایران
    ویزیتش گرون بود ..یکبار رفتم پیشش ۵۰ تومان با داروهاش شد


    بهتر نشدم دوباره رفتم فهمیدم که پنچ شنبه ها بعد از ظهر مثل امروز به خاطر پدر و مادرش نصف ویزیت میگیره درد میکشیدم تا پنج شنبه مراحعه کردم گفتم خوب نشدم .


    .ایشون مردی بالای ۷۵ سال و کراوات داشت باهم صحبت کردیم گفت بگو درددلت را... گفتم... گفت هیچیت


    نیست تو .....روحت آسیب دیده

  2. #222
    عضو فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    نوشته ها
    789
    تشکر
    6,346
    تشکر شده 5,164 بار در 758 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    سلام
    ابتدا این مطلب را بگویم که از مطالب جناب نوام چامسکی تا بحال نه ریالی سود کردم نه زیان.
    بعد از خواندن مطالب ایشون که البته بنده مطالب ایشون رو از سال ۹۲ میخوانم چه اینجا وچه در ادان تحلیل
    البته در بورس اکانت کاربری داشتم که دیگر بدلیل فرانوشی رمز عبور و ایمیل نتونستم وارد بشم و مجبور شدم یک ۲ جلوی کاربری امیرمحمد بگزارم وایدی جدیدی بسازم وچند روزی است که منتظر تایید جناب مدیر بودن که الحمداله امروز تایید شد

    فقط به عشق نوام ...اکانت ساختم تا مطلب بزنم چون حوصله قدیم را ندارم
    نوام جان حقیر بچه محل مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی هستم. در دولاب به دنیا آمدم واکنون در دولاب زندگی میکنم
    شب چهار شنبه سر مزار حاج اسماعیل در ایوان طلای خانم فاطمه معصومه فاتحه ایی از جانب شنا خواندم وهدیه کردم بر اون بزرگوار
    بر این شدن که به خاطر حسن نیت و نوع دوستی شما تشکری ویژه کنم ...بعضای وقتها خوندن مطالبت آرامم میکند..با خودم میگم هنوز هستند انسانهایی که فقط به خود فکر نمیکنند...لذت میبرن از کمک به همنوع
    واین بسیار برایم دلنشین است در روزگاری که دزدانشان عصا از کور میدزدند...من از خوش باوری محبت آرزو میکردم
    حال خواستن از خودم بگویم ...شاید تجربه ام بدرد دوستی بخورد که تازه وارد این بازار مکاره شده است
    واز جانب شما هم توصیه ایی به حقیر شود که سرتا پا گوشم
    بنده سال ۸۸ وارد بورس شدم ..شاخص حدود ۱۱ هزار واحد....اکنون شاخص بالای ۲۰ برابر شده
    سرمایه من حدود ۵ میلیون بود
    بازار بد نبود و من مبتدی توی تالار حافظ میشستم پیش پیرمردها بهم مگفتند چه بخر
    مثال ...هنگامی مه اذان ظهر میگفتند طبف دوم تالار یک نماز خونه کوچکی بود وقتی برای نماز وارد شدم پیر نردی بنام حاج علی ....گفت تو این جمعیت که همه چشم در تابلو دوختند تو اینجا دنبال چه میگردی گفتم آرامش گفت به خاطر اینکه حس میکنم بچه سالمی هستی و حسم بهم دروغ نمیگه سهمی بهت میگم بخر ونگاهش نکن

    چین جین در قیمت ۷۰ تومان به کارگزارت بگو بخره فکر میکتم الان ۴۰ برابر شده...البته من ندارم
    روزها از پی روزها ...ماها از پی ماهها سالها ازپی سالها گذشت..ومن در این مدت پول پس انداز پدرم و پولی که برادرم از کار کردن ماهانه میگرفت وپول اطرافیان همسرم را وارد بورس کردم
    نوسان میگرفتم اون موقع ۳۰۹۹ بود بعضی مواقع نوسان منو میگرفت
    خوشحال بودم از اینکه از کارگری راحت شدن وپول راحت در میارم
    بنده از بچگی کار کردم چیزی حدود ۳۰ سال کارکردم وهیچ نشدم..صبح زود میرفتم وظهر روی موزایکها ناهار ونماز وهمونجا دمپایی رو زیر سر گذاشته ودقایقی میخوابیدم
    با خوندن روزنا مه دنیای اقتصاد با بورس آشنا شدم
    بنده دیپلم اقتصاد دارم
    جدولی که بازدهی سهما را مینوشت هفتگی ماهانه
    بسیار وسوسه کنند ه بود

    از ۸۸ ادامه دادم تا ۹۲ ..باید خرج زندگی خودم و زن وبچه رو در می اوردم ....بابت پولی که پدر و برلدر داده بودند مبلغی به آنها میدادم
    تا ۹۲ تقریبا خوب که نه ولی بد نبود
    تا اینکه سقوط بزرگ در ۹۲/۱۰/۱۵
    اتفاق افتاد ومن با توجه به تجربهایی که داشتم بیرون نیامدم وبزرگترین اشتباه زندگیم رقم خورد
    حال از اصل سرمایه خرجی خانه ..و مبلغی به پدر ..و۱رر سهم را باید تحمل میکردم
    تا مرداد سال ۹۴ در این باتلاق دست وپا زدم وآخر تصمیم به خروج گرفتم با ۵۰ ملیون بدهی
    وهیچ نداشتم
    بسیار افسرده شدم ..از یک طرف مورد تحفیر قرار گرفتم وبعضا توهین
    دی سال ۹۴ برادرم گفت بورس خوب شده بیا بهت پول بدن تا سود کنی بدهیاتو بدی .منم دوباره طمه کردم ۳۰ تومان داد اون سال خودرویها تازوندند ولی نن سهم خودرویی نمیخریدم دقیقا توپیک قیمت بمپنا خریم ۱۶۳۰ تومان بهد از ۱ ماه فروختم ۱۴۰۰....شپنا خریدم ۲۵۰ فروختم ۲۰۰
    به همسرم هم نگفته بودم در عرض دو ماه ۳۰ تومانو کردم ۲۰ تومان..حالم بسیار بد شد احساس خفگی میکردم ...
    ۲۰ تومان رو برگزدوندم البته همسرم وقتی حال من رو دید وجویا شد موضوع را گفتم ..وقسمم داد بع عشقی که ما بین ما هست دست بکشم از این کار وگرنه اون ۲۰ تومان هم از دست میدادم
    آنجا شدیدترین نوع سرخوردگی بسراغم آمد نوروز سال ۹۵ و من هیچ پولی نداشتم وفقط به اطراف خیره میشدم
    درد بدی پهلوی سمت چپم رو اذیت منی که همه دوستم داشتند وبهم عشق میورزیدند.حالدیگر سراغی ازم نمیگرفتند
    پول نداشتم برم دکتر مثل مار به خودنمیپیچدم
    خلاصه به دکتر مراجه کردم بعد از اندوسکوپی ..سونو گرافی وخوردن انواع قرصهای شیمیایی و سنای ..دردم تسکین نیافت
    دکتری هست در دروازه دولاب که آمریکا زندگی میکرده اومده ایران
    ویزیتش گرون بود ..یمبار رفتم پیشش ۵۰ تومان با داروهاش شد

    بهتر نشدم دوباره رفتم فهمیدن که پنچ شنبه ها بعد از ظهر مثل امروز به خاطر پدر و مادرش نصف پیزیت نیگیره درد نیکشیدم تا پنج شنبه مراحهه کردم گفتم خوب نشدم ..ایشون پیر مرد بالی ۷۵ و گربات داشت باهم صحبت کرد گفت بگو دردلت را گفتم گفت هیچیت نیست تو روحت اسیب دیده دیگه از نن پول ننیگرفت بعضی مواقع زیر نسخه مینوشت که از من پول نگیره داروخانه زیر مطبش
    اکنون هنوز با اون درددست وپنجه نرم میکنم وشده بخشی از زندگیم
    مشگلی باهاش ندارم ولی بعضی وقتها درده ...درد میکنه
    برای گزاران زندگی دوباره شروع بکار کردم البته اینبار با کمک فرزند ۱۸ ساله ام ..خودم دیگز جانی نداشتم
    در دهه ۵۰ زندگی سر میبرم
    طلبکارهایم پولشان را میخواستند البته خدا نیدونه اصلشو گرفته بودند ولی از سودش گذشت نمیکردند..نیگفتند ما پولم تو بانگ بود تو از ما خواستی وحق هم با آنها بود
    نیمی از بدهیها را دادم
    یک نفر پیدا شد وامیی بهم داد تا الباقی بدهیهارا هم بدهم وبه او ماهی ۵۰۰ تومن قسط بدم بدون هیچ کارمزدی
    القصه یک ۱۰ تومانی جمع کردم
    پارسال برج ۴ علرغم میل همسرم دوباره اومدم
    میگن پول همونجایی بگردد دنبالش که گم کردی
    اینبار بسیار محتاط چون دیگر سین آخر بود
    بعد از تقریبا ۱۱ ناه که البته بازار خوب بوده ۱۰ را تا ۴۰ تومان رسوندم
    اکنون به همسرم میگم دیدی من میتونم دیدی چقدر تمسخر شدن ودیدی گفتنهای دگر

    البته بازار کمی شل مرد الان ۳۳ تومان سرمایه دارم
    میخام بیام بیرون ...ولی نه کار هست ونع توان کار
    هنه چی گرون شده کار من نسبت به پارسال همون پولو هم نیدند
    الان دوباره مضطرب شده چه کنم؟

    از نوام عزیز تقاضای یاری دارم
    غیر از خدا و امیر المونین از احدی تقاضای یاری ندارم
    اکنون مستاصلم...یک عمر با ابرو زندگی کردم و دوست دارم عزت نفسن زیر سوال نره

    نوام عزیز ...چه راهنمایی کنی چه نکنی به هم اسمم مولا دعاگوتم ...امیدوارم به حق مادرم فاطمه زهرا عاقبتت به خیر بشه

    اگر اشتباه تایپی داشتم ببخشید
    از دوستان هم عذر خواهی میکنم

    نوام حان الان تنها سهم من ۶۵۰۰۰ تا غپینو با قیمت تمام شده ۵۶۰ تومانه کهالن حدود ۴ تومان تو ضررم

    ودر آخر .....کاری مه میکنی ..خدمت به خلق بزرگترین عبادت است
    مطمین باش که سعادتمندی

    خدا نگهدار

  3. #223
    عضو فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    نوشته ها
    789
    تشکر
    6,346
    تشکر شده 5,164 بار در 758 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    سلام
    ابتدا این مطلب را بگویم که از مطالب جناب نوام چامسکی تا بحال نه ریالی سود کردم نه زیان.
    بعد از خواندن مطالب ایشون که البته بنده مطالب ایشون رو از سال ۹۲ میخوانم چه اینجا وچه در ادان تحلیل
    البته در بورس اکانت کاربری داشتم که دیگر بدلیل فرانوشی رمز عبور و ایمیل نتونستم وارد بشم و مجبور شدم یک ۲ جلوی کاربری امیرمحمد بگزارم وایدی جدیدی بسازم وچند روزی است که منتظر تایید جناب مدیر بودن که الحمداله امروز تایید شد

    فقط به عشق نوام ...اکانت ساختم تا مطلب بزنم چون حوصله قدیم را ندارم
    نوام جان حقیر بچه محل مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی هستم. در دولاب به دنیا آمدم واکنون در دولاب زندگی میکنم
    شب چهار شنبه سر مزار حاج اسماعیل در ایوان طلای خانم فاطمه معصومه فاتحه ایی از جانب شنا خواندم وهدیه کردم بر اون بزرگوار
    بر این شدن که به خاطر حسن نیت و نوع دوستی شما تشکری ویژه کنم ...بعضای وقتها خوندن مطالبت آرامم میکند..با خودم میگم هنوز هستند انسانهایی که فقط به خود فکر نمیکنند...لذت میبرن از کمک به همنوع
    واین بسیار برایم دلنشین است در روزگاری که دزدانشان عصا از کور میدزدند...من از خوش باوری محبت آرزو میکردم
    حال خواستن از خودم بگویم ...شاید تجربه ام بدرد دوستی بخورد که تازه وارد این بازار مکاره شده است
    واز جانب شما هم توصیه ایی به حقیر شود که سرتا پا گوشم
    بنده سال ۸۸ وارد بورس شدم ..شاخص حدود ۱۱ هزار واحد....اکنون شاخص بالای ۲۰ برابر شده
    سرمایه من حدود ۵ میلیون بود
    بازار بد نبود و من مبتدی توی تالار حافظ میشستم پیش پیرمردها بهم مگفتند چه بخر
    مثال ...هنگامی مه اذان ظهر میگفتند طبف دوم تالار یک نماز خونه کوچکی بود وقتی برای نماز وارد شدم پیر نردی بنام حاج علی ....گفت تو این جمعیت که همه چشم در تابلو دوختند تو اینجا دنبال چه میگردی گفتم آرامش گفت به خاطر اینکه حس میکنم بچه سالمی هستی و حسم بهم دروغ نمیگه سهمی بهت میگم بخر ونگاهش نکن

    چین جین در قیمت ۷۰ تومان به کارگزارت بگو بخره فکر میکتم الان ۴۰ برابر شده...البته من ندارم
    روزها از پی روزها ...ماها از پی ماهها سالها ازپی سالها گذشت..ومن در این مدت پول پس انداز پدرم و پولی که برادرم از کار کردن ماهانه میگرفت وپول اطرافیان همسرم را وارد بورس کردم
    نوسان میگرفتم اون موقع ۳۰۹۹ بود بعضی مواقع نوسان منو میگرفت
    خوشحال بودم از اینکه از کارگری راحت شدن وپول راحت در میارم
    بنده از بچگی کار کردم چیزی حدود ۳۰ سال کارکردم وهیچ نشدم..صبح زود میرفتم وظهر روی موزایکها ناهار ونماز وهمونجا دمپایی رو زیر سر گذاشته ودقایقی میخوابیدم
    با خوندن روزنا مه دنیای اقتصاد با بورس آشنا شدم
    بنده دیپلم اقتصاد دارم
    جدولی که بازدهی سهما را مینوشت هفتگی ماهانه
    بسیار وسوسه کنند ه بود

    از ۸۸ ادامه دادم تا ۹۲ ..باید خرج زندگی خودم و زن وبچه رو در می اوردم ....بابت پولی که پدر و برلدر داده بودند مبلغی به آنها میدادم
    تا ۹۲ تقریبا خوب که نه ولی بد نبود
    تا اینکه سقوط بزرگ در ۹۲/۱۰/۱۵
    اتفاق افتاد ومن با توجه به تجربهایی که داشتم بیرون نیامدم وبزرگترین اشتباه زندگیم رقم خورد
    حال از اصل سرمایه خرجی خانه ..و مبلغی به پدر ..و۱رر سهم را باید تحمل میکردم
    تا مرداد سال ۹۴ در این باتلاق دست وپا زدم وآخر تصمیم به خروج گرفتم با ۵۰ ملیون بدهی
    وهیچ نداشتم
    بسیار افسرده شدم ..از یک طرف مورد تحفیر قرار گرفتم وبعضا توهین
    دی سال ۹۴ برادرم گفت بورس خوب شده بیا بهت پول بدن تا سود کنی بدهیاتو بدی .منم دوباره طمه کردم ۳۰ تومان داد اون سال خودرویها تازوندند ولی نن سهم خودرویی نمیخریدم دقیقا توپیک قیمت بمپنا خریم ۱۶۳۰ تومان بهد از ۱ ماه فروختم ۱۴۰۰....شپنا خریدم ۲۵۰ فروختم ۲۰۰
    به همسرم هم نگفته بودم در عرض دو ماه ۳۰ تومانو کردم ۲۰ تومان..حالم بسیار بد شد احساس خفگی میکردم ...
    ۲۰ تومان رو برگزدوندم البته همسرم وقتی حال من رو دید وجویا شد موضوع را گفتم ..وقسمم داد بع عشقی که ما بین ما هست دست بکشم از این کار وگرنه اون ۲۰ تومان هم از دست میدادم
    آنجا شدیدترین نوع سرخوردگی بسراغم آمد نوروز سال ۹۵ و من هیچ پولی نداشتم وفقط به اطراف خیره میشدم
    درد بدی پهلوی سمت چپم رو اذیت منی که همه دوستم داشتند وبهم عشق میورزیدند.حالدیگر سراغی ازم نمیگرفتند
    پول نداشتم برم دکتر مثل مار به خودنمیپیچدم
    خلاصه به دکتر مراجه کردم بعد از اندوسکوپی ..سونو گرافی وخوردن انواع قرصهای شیمیایی و سنای ..دردم تسکین نیافت
    دکتری هست در دروازه دولاب که آمریکا زندگی میکرده اومده ایران
    ویزیتش گرون بود ..یمبار رفتم پیشش ۵۰ تومان با داروهاش شد

    بهتر نشدم دوباره رفتم فهمیدن که پنچ شنبه ها بعد از ظهر مثل امروز به خاطر پدر و مادرش نصف پیزیت نیگیره درد نیکشیدم تا پنج شنبه مراحهه کردم گفتم خوب نشدم ..ایشون پیر مرد بالی ۷۵ و گربات داشت باهم صحبت کرد گفت بگو دردلت را گفتم گفت هیچیت نیست تو روحت اسیب دیده دیگه از نن پول ننیگرفت بعضی مواقع زیر نسخه مینوشت که از من پول نگیره داروخانه زیر مطبش
    اکنون هنوز با اون درددست وپنجه نرم میکنم وشده بخشی از زندگیم
    مشگلی باهاش ندارم ولی بعضی وقتها درده ...درد میکنه
    برای گزاران زندگی دوباره شروع بکار کردم البته اینبار با کمک فرزند ۱۸ ساله ام ..خودم دیگز جانی نداشتم
    در دهه ۵۰ زندگی سر میبرم
    طلبکارهایم پولشان را میخواستند البته خدا نیدونه اصلشو گرفته بودند ولی از سودش گذشت نمیکردند..نیگفتند ما پولم تو بانگ بود تو از ما خواستی وحق هم با آنها بود
    نیمی از بدهیها را دادم
    یک نفر پیدا شد وامیی بهم داد تا الباقی بدهیهارا هم بدهم وبه او ماهی ۵۰۰ تومن قسط بدم بدون هیچ کارمزدی
    القصه یک ۱۰ تومانی جمع کردم
    پارسال برج ۴ علرغم میل همسرم دوباره اومدم
    میگن پول همونجایی بگردد دنبالش که گم کردی
    اینبار بسیار محتاط چون دیگر سین آخر بود
    بعد از تقریبا ۱۱ ناه که البته بازار خوب بوده ۱۰ را تا ۴۰ تومان رسوندم
    اکنون به همسرم میگم دیدی من میتونم دیدی چقدر تمسخر شدن ودیدی گفتنهای دگر

    البته بازار کمی شل مرد الان ۳۳ تومان سرمایه دارم
    میخام بیام بیرون ...ولی نه کار هست ونع توان کار
    هنه چی گرون شده کار من نسبت به پارسال همون پولو هم نیدند
    الان دوباره مضطرب شده چه کنم؟

    از نوام عزیز تقاضای یاری دارم
    غیر از خدا و امیر المونین از احدی تقاضای یاری ندارم
    اکنون مستاصلم...یک عمر با ابرو زندگی کردم و دوست دارم عزت نفسن زیر سوال نره

    نوام عزیز ...چه راهنمایی کنی چه نکنی به هم اسمم مولا دعاگوتم ...امیدوارم به حق مادرم فاطمه زهرا عاقبتت به خیر بشه

    اگر اشتباه تایپی داشتم ببخشید
    از دوستان هم عذر خواهی میکنم

    نوام حان الان تنها سهم من ۶۵۰۰۰ تا غپینو با قیمت تمام شده ۵۶۰ تومانه کهالن حدود ۴ تومان تو ضررم

    ودر آخر .....کاری مه میکنی ..خدمت به خلق بزرگترین عبادت است
    مطمین باش که سعادتمندی

    خدا نگهدار

  4. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید امیر محمد ۲ از ایشان تشکر کرده است:


  5. #224
    عضو فعال Senator1989 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    نوشته ها
    2,564
    تشکر
    9,392
    تشکر شده 6,782 بار در 2,084 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    حوه برگشت ارز پتروشیمی ها
    تا ۶۰ درصد نیما
    سود پتروشیمی ها افزایش قابل توجهی خواهد داشت

    --------------------------
    تاثیر این خبر رو بر سودهی پتروشیمی ها چطور ارزیابی میکنید؟

  6. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید Senator1989 از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #225
    عضو جدید
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    نوشته ها
    16
    تشکر
    686
    تشکر شده 107 بار در 17 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    سلام جناب نوام

    لینک رو چطوزی ارسال میکنید

    ازطریق ایمیل؟

  8. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید دوستدارشما از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #226
    عضو فعال نوام چامسکی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    لامکان
    نوشته ها
    3,369
    تشکر
    16,569
    تشکر شده 33,365 بار در 3,463 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    اگر به گزارش مجمع زاگرس رجوع کنیم تقریبا همین جوری بوده

    گه 30درصد هم تشویقی گرفت

    بخاطر درست انجام دادنش



    نقل قول نوشته اصلی توسط Senator1989 نمایش پست ها
    حوه برگشت ارز پتروشیمی ها
    تا ۶۰ درصد نیما
    سود پتروشیمی ها افزایش قابل توجهی خواهد داشت


    --------------------------
    تاثیر این خبر رو بر سودهی پتروشیمی ها چطور ارزیابی میکنید؟

    http://forums.boursy.com/showthread.php?t=2936

  10. 9 کاربر به خاطر ارسال مفید نوام چامسکی از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #227
    ستاره‌دار (34)
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    نوشته ها
    863
    تشکر
    11,710
    تشکر شده 6,019 بار در 850 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    آقای نوام یه سوال درباره فارکس داشتم.
    کسی حرفه ای دم دست من نیست این و بپرسم ازش.
    وقتی که از طریق کارگزاری تو بورس ما سهمی رو خرید میکنیم، در واقعیت ما سهامدار اون شرکت میشیم.
    در خصوص فارکس چطور هست؟ وقتی طلا فرضا خرید میکنیم.. از لحاظ قراردادی ایا اون کارگزاری برای ما طلا خریده؟ یا صرفا ما روند خرید طلا رو داریم پیش بینی میکنیم؟

  12. 6 کاربر به خاطر ارسال مفید ali_nostro از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #228
    عضو فعال نوام چامسکی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    لامکان
    نوشته ها
    3,369
    تشکر
    16,569
    تشکر شده 33,365 بار در 3,463 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali_nostro نمایش پست ها
    آقای نوام یه سوال درباره فارکس داشتم.
    کسی حرفه ای دم دست من نیست این و بپرسم ازش.
    وقتی که از طریق کارگزاری تو بورس ما سهمی رو خرید میکنیم، در واقعیت ما سهامدار اون شرکت میشیم.
    در خصوص فارکس چطور هست؟ وقتی طلا فرضا خرید میکنیم.. از لحاظ قراردادی ایا اون کارگزاری برای ما طلا خریده؟ یا صرفا ما روند خرید طلا رو داریم پیش بینی میکنیم؟


    قرادادهای ما cfdهست


    بخاطر همین اگر حساب واقعی داشته باشی

    کارگذار اولش اعلام میکنه من استاپ لول ام 50 درصد برای پول کم و 70 درصد پول زیاد هست



    چون شما دارای این سود رو با اهرم و لوریج بالا میگیری



    و شما کل ارزش یک کالا رو پرداخت نمیکنه

    سود شما از اختلاف قیمت باز شدن و بسته شدنت هست

    و اختلاف قیمتی این باز و بسته شدن رو پولش رو می پردازی


    مثال شما نظرت اینکه ابشده قیمتش میره بالا


    مغازه دار بهت میگه 10درصد از کل قیمت طلای ابشده رو پیش من سپرده بذار

    اگر قیمت خرید تو اومد پایین من اون 10درصد رو بردارم برای خودم

    https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3...8C%D8%AF%DB%8C


    ﯾﻚ CFD ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﯾﻚ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺳﻬﺎمهاﯼ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺿﺮﺏ ﻣﯽﺷﻮﺩ. CFD ﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻬﺎﻡﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻌﺎﻣﻠه ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﻗﯿﻤﺘﻬﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺘﻌﺪﺩ CFD ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﺜﻞ ﺳﺎﯾﺮ ﺳﻬﺎﻣﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﯾﺎ ﻓﺮﻭﺵ CFD ﺧﻮﺩ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻛﻨﯿﺪ. ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺗﺮﺍﻛﻨﺸﻬﺎﯼ CFD ﻣﺸﻤﻮﻝ ﻛﺎﺭﻣﺰﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺣﺎﺻﻞ ﺿﺮﺏ ﺗﻌﺪﺍﺩ CFD ﺧﺮﯾﺪﺍﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﯾﺎ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻗﯿﻤﺖ ﭘﺎﯾﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ CFD ﻫﺎ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺕ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻭ ﺧﺎﺻﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﭘﺮﻃﺮﻓﺪﺍﺭ ﺷﺪﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ معامله گران ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﭘﯿﺸﯽ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺷﺎﺧﺼﻬﺎ ﻭ ﺳﻬﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.


    ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﻣﺎﺭﺟﯿﻨﯽ

    ﻪ ﺟﺎﯼ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻛﻞ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﺮﺍﻛﻨﺶ، ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﻥ ﯾﻚ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭﺻﺪﯼ ﺍﺯ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﯽ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯾﺪ. ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻟﻮﺭﯾﺞ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﻮﻟﯽ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﯾﺎ ﻓﺮﻭﺵ ﺳﻬﺎﻡ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻛﻨﯿﺪ .
    ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﻮﺯﯾﺸﻨﻬﺎﯼ ﺑﺎﺯ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺳﻄﺤﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﻘﺮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺁﻥ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﭘﻮﺯﯾﺸﻨﯽ ﺧﻼﻑ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮﯼ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺣﺴﺎﺏ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺣﺴﺎﺏ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻓﺮﺍﺧﻮﺍﻥ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﯾﺎ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺭ
    ﺣﺴﺎﺏ ﻭ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﯿﺎﺯ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﮕﻪ ﻣﯽﺩﺍﺭﯾﺪ.


    ما ایرانیها نمیتونیم

    تو معاملات فیوچر ارزها شرکت کنیم

    بروکرهای که با ما کار میکنن این امکان رو به ما نمیدن

    وگرنه شما میتونی دارایی فیزیکی هم بگیری


    ولی کلا ما cfdمعامله میکنیم


    تو بروکرهای که هستن



    http://forums.boursy.com/showthread.php?t=2936

  14. 13 کاربر به خاطر ارسال مفید نوام چامسکی از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #229
    عضو فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    نوشته ها
    789
    تشکر
    6,346
    تشکر شده 5,164 بار در 758 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    امیرحسین:
    سلام

    ابتدا این مطلب را بگویم که از مطالب جناب نوام چامسکی تا بحال نه ریالی سود کردم نه زیان.

    بعد از خواندن مطالب ایشون که البته بنده مطالب ایشون رو از سال ۹۲ میخوانم چه اینجا وچه در ادان تحلیل

    البته در سایت بورسی اکانت کاربری داشتم که دیگر بدلیل فراموشی رمز عبور و ایمیل نتونستم وارد بشم و مجبور شدم یک ۲ جلوی کاربری امیرمحمد بگزارم وایدی جدیدی بسازم وچند روزی است که منتظر تایید جناب مدیر بودم که الحمداله امروز تایید شد

    فقط به عشق نوام ...اکانت ساختم تا مطلب بزنم چون حوصله قدیم را ندارم

    نوام جان حقیر بچه محل مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی هستم. در دولاب به دنیا آمدم واکنون در دولاب زندگی میکنم

    شب چهار شنبه سر مزار حاج اسماعیل در ایوان طلای خانم فاطمه معصومه فاتحه ایی از جانب شنا خواندم وهدیه کردم بر اون بزرگوار

    بر آن شدم که به خاطر حسن نیت و نوع نگرش شما تشکری ویژه کنم ...بعضی وقتها خوندن مطالبت آرامم میکند..با خودم میگم هنوز هستند انسانهایی که فقط به خود فکر نمیکنند...لذت میبرن از کمک به همنوع

    واین بسیار برایم دلنشین است......

    در روزگاری که دزدانشان عصا از کور میدزدند...من از خوش باوری محبت آرزو میکردم

    حال خواستم از خودم بگویم ...شاید تجربه ام بدرد دوستی بخورد که تازه وارد این بازار مکاره شده است

    واز جانب شما هم توصیه ایی به حقیر شود که سرتا پا گوشم

    بنده سال ۸۸ وارد بورس شدم ..شاخص حدود ۱۱ هزار واحد....اکنون شاخص بالای ۲۰ برابر شده

    سرمایه من حدود ۵ میلیون بود

    بازار بد نبود و من مبتدی توی تالار حافظ میشستم پیش پیرمردها بهم مگفتند چه بخر

    مثال ...هنگامی که اذان ظهر میگفتند طبقه دوم تالار یک نماز خونه کوچکی بود وقتی برای نماز وارد شدم پیر مردی بنام حاج علی ....گفت تو این جمعیت که همه چشم در تابلو دوختند تو اینجا دنبال چه میگردی گفتم آرامش گفت به خاطر اینکه حس میکنم بچه سالمی هستی و حسم بهم دروغ نمیگه سهمی بهت میگم بخر ونگاهش نکن

    چین جین در قیمت ۷۰ تومان به کارگزارت بگو بخره فکر میکتم الان ۴۰ برابر شده...البته من ندارم

    روزها از پی روزها ...ماها از پی ماهها سالها ازپی سالها گذشت..ومن در این مدت پول پس انداز پدرم و پولی که برادرم از کار کردن ماهانه میگرفت وپول اطرافیان همسرم را وارد بورس کردم
    نوسان میگرفتم اون موقع ۳۰۹۹ درصد بود بعضی مواقع نوسان منو میگرفت

    خوشحال بودم از اینکه از کارگری راحت شدم وپول راحت در میارم
    بنده از بچگی کار کردم چیزی حدود ۳۰ سال کارکردم وهیچ نشدم..صبح زود میرفتم وظهر روی موزایکها ناهار ونماز وهمونجا دمپایی رو زیر سر گذاشته ودقایقی میخوابیدم

    با خوندن روزنا مه دنیای اقتصاد با بورس آشنا شدم
    بنده دیپلم اقتصاد دارم
    جدولی که بازدهی سهما را مینوشت هفتگی ماهانه
    بسیار وسوسه کنند ه بود

    از ۸۸ ادامه دادم تا ۹۲ ..باید خرج زندگی خودم و زن وبچه رو در می اوردم ....بابت پولی که پدر و برادر داده بودند مبلغی به آنها میدادم
    تا ۹۲ تقریبا خوب که نه ولی بد نبود

    تا اینکه سقوط بزرگ در ۹۲/۱۰/۱۵

    اتفاق افتاد ومن با توجه به تجربه ایی که داشتم باید از بازار خارج میشدم ولی بیرون نیامدم وبزرگترین اشتباه زندگیم رقم خورد

    حال از اصل سرمایه خرجی خانه ..و مبلغی به پدر ..وضرر سهام را باید تحمل میکردم

    تا مرداد سال ۹۴ در این باتلاق دست وپا زدم وآخر تصمیم به خروج گرفتم با ۵۰ ملیون بدهی
    وهیچ نداشتم
    بسیار افسرده شدم ..از یک طرف مورد تحفیر قرار گرفتم وبعضا توهین
    دی سال ۹۴ برادرم گفت بورس خوب شده بیا بهت پول بدنم تا سود کنی بدهیاتو بدی .منم دوباره طمهع کردم ۳۰ تومان داد اون سال خودرویها تازوندند ولی من سهم خودرویی نمیخریدم دقیقا توپیک قیمت بمپنا خریم ۱۶۳۰ تومان بعد از ۱ ماه فروختم ۱۴۰۰....شپنا خریدم ۲۵۰ فروختم ۲۰۰
    به همسرم هم نگفته بودم در عرض دو ماه ۳۰ تومانو کردم ۲۰ تومان..حالم بسیار بد شد احساس خفگی میکردم ...

    ۲۰ تومان رو برگردوندم البته همسرم وقتی حال من رو دید وجویا شد موضوع را گفتم ..وقسمم داد بع عشقی که ما بین ما هست دست بکشم از این کار وگرنه اون ۲۰ تومان هم از دست میدادم

    آنجا شدیدترین نوع سرخوردگی بسراغم آمد نوروز سال ۹۵ و من هیچ پولی نداشتم وفقط به اطراف خیره میشدم

    درد بدی پهلوی سمت چپم رو اذیت میکرد.....
    در حالی که همه دوستم داشتند وبهم عشق میورزیدند.حال دیگر سراغی ازم نمیگرفتند
    پول نداشتم برم دکتر مثل مار به خودم میپیچیدم
    خلاصه به دکتر مراجه کردم بعد از اندوسکوپی ..سونو گرافی وخوردن انواع داروهای شیمیایی و سنتی ..دردم تسکین نیافت

    دکتری هست در دروازه دولاب که آمریکا زندگی میکرده اومده ایران
    ویزیتش گرون بود ..یکبار رفتم پیشش ۵۰ تومان با داروهاش شد

    بهتر نشدم دوباره رفتم فهمیدم که پنچ شنبه ها بعد از ظهر مثل امروز به خاطر پدر و مادرش نصف ویزیت میگیره درد میکشیدم تا پنج شنبه مراحعه کردم گفتم خوب نشدم .

  16. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید امیر محمد ۲ از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #230
    عضو فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2019
    نوشته ها
    789
    تشکر
    6,346
    تشکر شده 5,164 بار در 758 ارسال

    پاسخ : دور همی فعالین بورسی

    سلام

    هرچه تلاش میکنم نمیتونم مطلب بزنم

    چرا؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 8 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 8 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •