داداش کریس
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر ...
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
////////////
هر بلایی کز تو آید رحمتیست
هر که را فقری دهی آن حکمتیست
داداش کریس
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر ...
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
////////////
هر بلایی کز تو آید رحمتیست
هر که را فقری دهی آن حکمتیست
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد.
از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیر...مرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد :
«ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.»
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود.
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفـــتاح راه
ترس و طمع بورس را بیشتر بشناسیم و بهتر مدیریت کنیم!
ترس و طمع بورس چیست؟
ترس و طمع بورس دو یار همیشگی یکدیگر، در ذهن همه فعالان بورسی در سراسر جهان بوده و هستند.
نداشتن ترس و طمع و نیودن آنها در وجود انسانها یک امر محال است و در دنیای واقعی امکان پذیر نیست.
آنچه مسلم است این است که ترس و طمع هر دو زاییده ذهن انسانهاست و هر دو ریشه در افکار ما دارند.
وجود این حالتها در احساسات ما، نشانه واکنش ما به ورودیهای ذهنمان است پس بخشی از آفرینش ما هستند.
به همین خاطر میتوانند گاهی برای ما متضمن بقاء بوده و مفید باشند و یا گاهی هم موجب رنجش ما شوند.
بدین ترتیب امکان حذف آنها وجود ندارد و ما فقط باید بیاموزیم که چطور باید آنها را کنترل یا مدیریت کنیم.
ترس و طمع در بورس دو احساس بسیار پرقدرت هستند و در تمام بازارهای مالی حضور بسیار پررنگی دارند.
ترس در بورس
ترس خود ریشه بسیاری از افکار و رفتارهای ما است اما وجود خود ترس نیز ریشه در جایی دیگر دارد.
شاید با قاطعیت بتوان گفت که ریشه اصلی ترس در انسانها را باید در ندانستن و جهل جستجو نمود.
هر پدیدهای که ناشناختههایی را در درون و همراه خود داشته، همیشه برای انسان ترس ایجاد کرده است.
ترس در بورس هم نتیجه غلبه افکار و سوالاتی است که فرد پاسخ روشنی برای آنها پیدا نکرده باشد.
پیدا کردن ریشه ترس در ذهن فعالان بورس، یک وظیفه شخصی بسیار حیاتی برای سرمایهگذاران به حساب میآید.
وقتی کسی در بورس میترسد، در حقیقت ذهن او ممکن است از دو موضع مختلف مورد حمله قرار گرفته باشد.
شخص ممکن است موضوع یا مطلبی را نداند.
ممکن است فرد چیزی را اشتباه فهمیده باشد.
در غیر این دو حالت امکان ندارد که فرد خود را در موضعی قرار دهد که باعث ایجاد ترس شده باشد.
کنترل ترس در بورس
فرض کنید یک تیم تحلیلگر بسیار قوی و خوشنام مشغول خرید و سرمایهگذاری در یک سهام بسیار ارزشمند باشد.
در نتیجه یک تحلیل دقیق روی سهام ارزشمند شرکت، مسلما سرمایهگذاری پربازدهی را به همراه خواهد داشت.
حال افرادی که اطلاعات دقیقی از اوضاع خوب سوددهی شرکت در آینده دارند، قطعا سهام آن را خواهند خرید.
همچنین گروهی که به خوبی متوجه تحلیل مثبت از اوضاع شرکت نباشند، از سرمایهگذاری در آن شرکت خواهند ترسید.
دسته سومی هم که اشتباها برآوردهای کمتری از سود آتی شرکت داشته باشند هم دچار ترس خواهند بود.
بدین ترتیب گروه اول بدون هیچ ترسی و با یقین کامل سرمایهگذاری در سهام این شرکت را انجام خواهند داد.
اما گروه دوم و سوم بخاطر ترسی که دارند، ورود به این سهم را هرگز منطقی ندانسته و نخواهند پذیرفت.
مهمترین ترس در بورس، ترس از کاهش قیمت، و یا از دست دادن همه یا بخشی از سرمایه است.
پس به وضوح میتوان دریافت راه و چاره قطعی غلبه بر ترس در بازار بورس، افزایش دانش و آگاهی است.
طمع در بورس
در بازار بورس، شاید بتوان گفت که نقطه مقابل ترس، به شکل طمع در بازار بورس وجود دارد.
معمولا سرمایهگذاران در بازار بورس وقتی طمع میکنند که انتظارات مطلوبی از آینده در ذهن خود دارند.
طمع در بورس نتیجه تمرکز بیش از حد فرد روی کسب بازدهی بالاتر میباشد، حتی اگر آن بازدهی منطقی نباشد!
در مواقع زیادی که ما دچار طمع میشویم، هرگز حاضر نیستیم شرایط واقعی بازار را درک کرده و قبول کنیم.
موضوع طمع ورزی در بورس، هیچ ربطی به هدف اصلی ما یعنی کسب بازدهی از بازار بورس نداشته و ندارد.
چون همه در صدد کسب بازدهی از سرمایهگذاری در بورس هستیم و این اصلیترین هدف همه ما است.
حرص و طمع از جایی شروع میشود که از بازار بازدهی بیش از حد منطقی یا فراتر از حد واقعی بخواهیم.
در حقیقت وقتی عدد محاسبات و واقعیات، از عدد بازدهی مطلوب ما، بسیار کمتر باشد، دچار طمع شدهایم.
کنترل طمع در بورس
بعضی وقتها بازدهی واقعی در یک سهم یا در کل بورس، عدد بسیار بزرگ و حیرتانگیزی را نشان میدهد.
مثلا قیمت یک یا چند سهام از یک صنعت خاص، در مدت زمان کوتاه چند ماهه، دو برابر میشود.
به همین روال ممکن است کل بازار و سهام صنایع مختلف آن، طی یک سال خاص، رشد چند برابری داشته باشند.
وقوع چنین اتفاقات قابل توجه، ممکن است در ذهن سرمایهگذار باعث ایجاد انتظارات مشابهی در آینده نیز شود.
در حقیقت ممکن است سرمایهگذار در ذهن خود، منتظر تکرار مجدد یک اتفاق بسیار نادر و با احتمال ضعیف باشد.
پس فرد به راحتی در تله طمع گرفتار میشود، بدون اینکه احتمال تکرار هر رویداد را در نظر داشته باشد.
طمع هم مثل ترس یک احساس بسیار قدرتمند ذهنی است که در نبود دانش و آگاهی، بر رفتار ما حاکم میشود.
پس ریشه ترس و طمع بورس در نداشتن آگاهی است ولی هر یک در شرایط مختلف و خاصی بروز مینمایند.
کریس جان قند قزوین را چطور میبینی.
سلام سپهر جان
از قزوین نگو که دلم خونه برادر...بدجوری ضرر زد بهم....امروز به مقاومتش برخورد...اگر رد کنه هدف اول 2050 بعد هم 2300....
من جای شما باشم یا زمانی که 2050 را رد کرد میخرم...یا روی 1650....سهمی که بین مقاومت وحمایت در حال نوسان باشه فقط فرصت سوزی هست....
ولصنم را امروز خودم جوگیر شدم روی صف خرید خریدم....اما توصیه می کنم روی 300 و 280 پله ای وارد شو..اگر پایین آمد
غپونه را خودم دارم..فکر میکنم بازی روش باشه....
وکادو مفت ترین سهم بازار با ناو فقط بورسی اش که 1500 تومان هست...
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
جناب امیرمحمد؟؟؟
دیگه سایت نمیایین؟؟؟
پست نمیزارید چرا؟
کارتون داشتم.
یکی از دوستام در مورد این که من و دعا کردید حاجتم برآورده شده بهش گفتم.
و گفتم که شما سیدین
گفتن که بگم واسه اونم دعا کنید.
جناب امیرمحمد خیلی خیلی زیاد دعاش کنید.
واقعا یه مسئله ای هست که فقط و فقط خدا می تونه حلش کنه.
یه بیماری که دکترا هیچ کاری نمی تونن بکنن ظاهرا
الانم که خودم دارم میرم بیرون میرم شاهچراغ دعا کنم.
ولی شما سیدین و نیت تون هم خیلی خیلی صافه و دعاتون خیلی گیراست.
شما هم از ته دل واسش دعا کنید.
که سلامت کامل جسمی و روحیش و بدست بیاره.
اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)