دورهمی چند نفره

[امیر محمد ۲]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

جناب iligal ؟؟؟؟
جناب کریس؟ جناب محمد حسین؟ جناب امیرمحمد؟
و سایر جنابان در صورتی که ممکنه راهنمایی بفرمایند
دوستم یه پولی داره که دو سه هفته دیگه لازمش داره.
گفتم یه سهم نوسانی که توی دو هفته 40 درصد بده براش بگیرم.
خودم نظرم روی پسنهد و پاسا هست اما هنوز مطمئن هم نیستم.
شما چی بهم پیشنهاد میدید؟؟؟
جناب کریس اون دفعه از پسنهدی که معرفی کردید خیلی خیلی خوشمان آمد.

کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی


معنی:

خطاب به کسی{امیر محمد} که مشکل خود را نمیتواند حل کند و برای حل مشکل شخص دیگر به راهنمایی اش میپردازد.

[کریس گاردنر]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

اوه اوه خیلی حیف کردی واقعا .... خیلی زود فروختی ... از چی شون ترسیدی ؟

از همان ترسی که قلامک داره
اینکه شاخص می ریزه
چندین بار جناب نوام چامسکی و آباد عزیز خواستند منصرف م کنند که بازار ترسی نداره توی بازار بمان...اما کو گوش شنوا

[کریس گاردنر]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی

معنی:

خطاب به کسی که مشکل خود را نمیتواند حل کند و برای حل مشکل شخص دیگر به راهنمایی اش میپردازد.

اره والا
ما خودمان لنگ ده درصد سود ماهانه هستیم
آبجی مون هم برای دو هفته ۴۰ درصد می خواد
?@_@??@_@?

[meisam317]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

از همان ترسی که قلامک داره
اینکه شاخص می ریزه
چندین بار جناب نوام چامسکی و آباد عزیز خواستند منصرف م کنند که بازار ترسی نداره توی بازار بمان...اما کو گوش شنوا

باید دلایل خیلی قوی باشه که آدم به حرف های نوام چامسکی و آباد گوش نکنه... خوب واقعا این دلایل قوی رو داشتی ؟

[علیرضا حسنی]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

خدا رو شکر که بازار داره سودهای خوبی میده و درصدها برای سود بالا رفته و همه دارن خوب سود بر میدارن از بازار
اما امثال من که از بازار ضررهای انچنانی هم بر داشتیم شدیم یک بام و دو هوا هم داریم سود میکنیم و هم از ترس اون ضررهای هنگفت یک چشممون و دستمون رو دگمه فروشه و من خودم اصولا سطح توقم رو کلا بازار اورده پایین به جای اینکه ببره بالا

طبیعیه، شخصی که تجربه سالهای 92-93 رو داشته باشه دیگه بی محابا خرید نمیکنه.
زاگرس طی یک سال از 3500 شد 1500، زاگرس! بنیادی ترین سهم بازار اون دوران و حتی الان.

آمار بازار هم کمابیش مشخصه، 80 درصد سهامداران در بازه های بلند مدت در بورس به اندازه سود بانکی و کمتر و فقط 20 درصد بیشتر از سود بانکی سود میبرن.
از اون 80 درصد باز 20 درصدشون اندازه سود بانکی و 80 درصد کمتر از سود بانکی در بورس بدست میارن.

خیلی اعداد و ارقامی که در فضای مجازی بیان میشه نباید جدی گرفت. کار درست رو شما میکنید که با رعایت جوانب احتیاط معامله میکنید، بازار با کسی شوخی نداره.

[کریس گاردنر]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

باید دلایل خیلی قوی باشه که آدم به حرف های نوام چامسکی و آباد گوش نکنه... خوب واقعا این دلایل قوی رو داشتی ؟

هیچ دلیلی نداشتم
دلیلم فقط تالار گفتمان بورس که اکثر کسانی که در شاخص ۲۳۰ هزار نقد کرده بودند و دم از ریزش بازار میزدند....بود..پستهایی می گذاشتند که واقعا آدم وحشت میکرد...
خیلی خیلی ببخشید سایت کاملا مزخرفی هست...
دیگه خیلی به ندرت وارد گفتمان بورس می شوم...
بخاطر پستهای چندتا از کاربران حرفه ای...
حالا حالا ها مانده قدر سایت بورسی خودمان را بدانیم..

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

فیلترنویسی رو چجوری میشه یاد گرفت جناب محمدحسین؟؟؟؟
من برنامه نویسی توی نرم افزار flac3d و انجام دادم. و یه کمی هم متلب
آیا فیلترنویسی واسه بورس خیلی سخت تر از اوناست؟
و اینکه با چه نرم افزاری کار می کنید؟؟؟

ببخشید. این را من اکنون دیدم.
در اینترنت بزنید آموزش فیلترنویسی چند منبع میآورد.
اگر مقداری برنامهنویسی بلدید نمونهکارهای دیگران را که ساده و تک خطی است پیدا کنید و نگاه کنید
اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=3325
و با این راهنمای متغیرهایی که خود سازمان بورس داده تطبیق بدهید. نیم روزه یاد میگیرید:
http://cdn.tsetmc.com/Site.aspx?ParTree=151713

[iligal]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

از جناب iligal می پرسم.
شما هی من و می ترسونید.

=))=))=))

سلام و وقت به خیر میترسم باز قولی بدم و بدقول بشم بعد بگین طرف خالی بسته یا همه چی رو شوخی گرفته!!!
ولی خب سعی میکنم 5 شنبه یا جمعه بررسی رو انجام بدم و سهم مستعد برای رشد در 1 ماه آینده رو انتخاب کنم!!!
گرچه هیچ قطعیتی در کار نیست ولی خب من معرفی میکنم تا ببینم چه اتفاقی میافتد
دیگه با اجازه امروز تو تایم اعلام نتایج رفتیم جلسه مجبور شدم تا الان بمونم اداره و الان برم سمت خونه
فردا هم که ماموریت هستم فک کنم بعد از ظهر برسم نتایج رو اعلام کنم پس شب و روز خوبی برای همتون آرزومندم
فعلا یا علی:-h:-h@};-@};-

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام و وقت به خیر میترسم باز قولی بدم و بدقول بشم بعد بگین طرف خالی بسته یا همه چی رو شوخی گرفته!!!
ولی خب سعی میکنم 5 شنبه یا جمعه بررسی رو انجام بدم و سهم مستعد برای رشد در 1 ماه آینده رو انتخاب کنم!!!
گرچه هیچ قطعیتی در کار نیست ولی خب من معرفی میکنم تا ببینم چه اتفاقی میافتد
دیگه با اجازه امروز تو تایم اعلام نتایج رفتیم جلسه مجبور شدم تا الان بمونم اداره و الان برم سمت خونه
فردا هم که ماموریت هستم فک کنم بعد از ظهر برسم نتایج رو اعلام کنم پس شب و روز خوبی برای همتون آرزومندم
فعلا یا علی:-h:-h@};-@};-

مرسی یه دنیاااا ... جناب ایلیگال؟
و عذرخواهی اگه باعث رنجش شما شدم.
ببینم چیکار می کنید اااا
ببینم فرزند شما چه می کند... ؟؟؟؟ :)
آخه جناب محمدحسین یه پسر تخس و شیطون دارن که پیش بینی میکنه اما بروز نمیده =))x_x

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

اره والا
ما خودمان لنگ ده درصد سود ماهانه هستیم
آبجی مون هم برای دو هفته ۴۰ درصد می خواد
?@_@??@_@?

خب جناب کریس مگه نه اینکه پسهند داد. تو مسابقه هفتگی هم همیشه یه سری سهام تو جدول هستن که این سود و دادن. پس وجود دارن. منم پر بیراه نمیگم
یا به قول جناب محمدحسین همچین هم فاز سنگین برنمیدارم.
پیداشون می کنیم. اون سهام از آن ما هستند.

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

از جناب امیر محمد امروز یاد گرفتیم:
چنان روزی به نادانان رساند که صد عاقل در آن حیران بماند
خوب... چرا آخر؟

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

خب جناب کریس مگه نه اینکه پسهند داد. تو مسابقه هفتگی هم همیشه یه سری سهام تو جدول هستن که این سود و دادن. پس وجود دارن. منم پر بیراه نمیگم
یا به قول جناب محمدحسین همچین هم فاز سنگین برنمیدارم.
پیداشون می کنیم. اون سهام از آن ما هستند.

آفرین به روحیه.
=========
این هفته من هم میخواهم (اگر خدا بخواهد) در مسابقه قوی شرکت کنم.
من هم احتمالا بتوانم کمک کنم.
(فقط نمیدانم چرا اینقدر کند شدهام.)
========
جناب علیرضا هم که قرار شده چند نماد تپل معرفی کنند.
ببینیم کاری میتوانیم این هفته صورت بدهیم؟ (اگر خدا بخواهد)

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

از جناب امیر محمد امروز یاد گرفتیم:
چنان روزی به نادانان رساند که صد عاقل در آن حیران بماند
خوب... چرا آخر؟

سلام

یادم نمیاد دقیقا چی بود داستانه .... اژدها و دیو و ایناها بود ... بذار ببندیمش به ناف حضرت موسی (ع) با ویرایش خودم :D ...نه بذار سرچ کنم

امام صادق(ع) در این باره می فرماید: «خداوند محبت موسی(ع) را در قلب فرعون و همسرش قرار داد. فرعون ریش بلندی داشت. موسی ریش فرعون را محکم به دست گرفت. اطرافیان او هر کاری کردند، نتوانستند ریش فرعون را از دست موسی خارج کنند تا این که خود او، آن را رها کرد. پس از این اتفاق، فرعون تصمیم گرفت تا موسی را به قتل برساند. زن فرعون برای این که نشان دهد این رفتار موسی رفتاری بچگانه بود و عمدی در کار نبود، از فرعون خواست تا آزمایشی انجام دهد بدین ترتیب که ذغال برافروخته و دیناری بیاورند و در مقابل او قرار دهند. موسی دست بر ذغال گذاشت و دستش سوخت و وقتی گرمای آتش را احساس کرد، ذغال را در دهانش گذاشت که زبانش بر اثر تماس با آتش دچار آسیب شد( و خدا خواست که با چنین رفتار کودکانه ای جان موسی نجات یابد)»

قطب الدین راوندی، سعید بن هبه الله، قصص الأنبیاء(ع)، ص ۱۵۲، مشهد، مرکز پژوهش های اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

از جناب امیر محمد امروز یاد گرفتیم:
چنان روزی به نادانان رساند که صد عاقل در آن حیران بماند
خوب... چرا آخر؟

الان اون نادونه منم دیگه؟؟؟ =((
باشه جناب محمدحسین و امیرمحمد دستتون درد نکنه واقعا :-w
البته واقعا هم همینطوره. منظور این شعر اینه که مثلا کسی که خیلی ادعای کمال داره و خودش و همه چیز فهم میدونه فقط به دانش خودش و کلا به خودش اکتفا میکنه و جایگاه خدا توی هر چیزی و فراموش میکنه. اما اونی که نادانه فقط توکلش به خداعه . البته هر کی نادانه دلیل نداره که توکل داره.
اگه واقعا من اون نادانه اما با توکلی اونقدر قوی بودم خیلی خیلی خوشبخت بودم از این جایگاهی که خدا بهم داده 0:-)
گاهی ما اونقدر خودمون رو علامه دهر میدونیم که دست خدا رو توی جریانات زندگیمون فراموش می کنیم.
یه قسمتی از کتاب چهار اثر بود اگه اشتباه نکنم.
که یه روزی کلیسا بی پول بوده و غذای ظهر رو نداشتن واسه همون یتیم هایی که توی کلیسا بودن.
خانم راهبه میاد و به کشیش میگه فقط همین مبلغ پول رو داریم. که اون مبلغ مثلا فقط غذای مثلا ده نفر میشه. در حالیکه تعداد بچه ها خیلی زیادتر بوده. کشیش پول رو میگیره و میندازه دور. میگه همه ی داشته ی ما همینه و ما نباید فقط به داشته های خودمون اکتفا کنیم. خدا روزی ما رو میده. در حالیکه عقل و منطق میگفت بالاخره این پول شکم ده تا بچه رو که سیر میکنه
اما اون با اینکار روزی شو از خدا میخواد
ظهر که میشه یه ماشین با ظرف های پر از غذا میان کلیسا و میگن ما نذر داریم و همه بچه ها با غذاهای خوشمزه ای که خدا واسشون رسونده بوده سیر میشن.
توکل یعنی این...
حالا البته من کجا و این نوع توکل کجا
ولی آرزو دارم روزی اینقدر قوی باشم که فقط خدا رو تو کل زندگیم دخیل بدونم.
یک بار سال 93 در اوج ناملایمات روزگار و در اوج ناراحتی این روش رو امتحان کردم
و دو روز بعد خدا آنچنان جوابم و داد که خودم هنوز تو حیرتم
الان هر وقت یه چیزی و میخوام و نمیشه میگم اونروز چه اتفاقی بین من و خدا افتاد
چجوری شد که من نتیجه گرفتم. با خودم میگم الان چی و باید بدم؟؟؟
خیلی فکر می کنم.
اون روز تمام داشته ی من 2 میلیون بود که میخواستم بیارم توی بورس و زیادش کنم و همون رو از خودم دور کردم. و کاری کردم که دیگه نداشته باشمش.
البته فکر نکنید اونقد بزرگم که کار خیر کردم. نهههه
بدهکار بودم به خواهرم. اما میخواستم روش کار کنم بعد بدهیم و بدم. اما بدهیم رو دادم.
دو روز بعد یه کار خیلی خوب گیرم اومد بدون اینکه دنبال کار بگردم.

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

الان اون نادونه منم دیگه؟؟؟ =((
باشه جناب محمدحسین و امیرمحمد دستتون درد نکنه واقعا :-w
البته واقعا هم همینطوره. منظور این شعر اینه که مثلا کسی که خیلی ادعای کمال داره و خودش و همه چیز فهم میدونه فقط به دانش خودش و کلا به خودش اکتفا میکنه و جایگاه خدا توی هر چیزی و فراموش میکنه. اما اونی که نادانه فقط توکلش به خداعه . البته هر کی نادانه دلیل نداره که توکل داره.
اگه واقعا من اون نادانه اما با توکلی اونقدر قوی بودم خیلی خیلی خوشبخت بودم از این جایگاهی که خدا بهم داده 0:-)
گاهی ما اونقدر خودمون رو علامه دهر میدونیم که دست خدا رو توی جریانات زندگیمون فراموش می کنیم.
یه قسمتی از کتاب چهار اثر بود اگه اشتباه نکنم.
که یه روزی کلیسا بی پول بوده و غذای ظهر رو نداشتن واسه همون یتیم هایی که توی کلیسا بودن.
خانم راهبه میاد و به کشیش میگه فقط همین مبلغ پول رو داریم. که اون مبلغ مثلا فقط غذای مثلا ده نفر میشه. در حالیکه تعداد بچه ها خیلی زیادتر بوده. کشیش پول رو میگیره و میندازه دور. میگه همه ی داشته ی ما همینه و ما نباید فقط به داشته های خودمون اکتفا کنیم. خدا روزی ما رو میده. در حالیکه عقل و منطق میگفت بالاخره این پول شکم ده تا بچه رو که سیر میکنه
اما اون با اینکار روزی شو از خدا میخواد
ظهر که میشه یه ماشین با ظرف های پر از غذا میان کلیسا و میگن ما نذر داریم و همه بچه ها با غذاهای خوشمزه ای که خدا واسشون رسونده بوده سیر میشن.
توکل یعنی این...
حالا البته من کجا و این نوع توکل کجا
ولی آرزو دارم روزی اینقدر قوی باشم که فقط خدا رو تو کل زندگیم دخیل بدونم.
یک بار سال 93 در اوج ناملایمات روزگار و در اوج ناراحتی این روش رو امتحان کردم
و دو روز بعد خدا آنچنان جوابم و داد که خودم هنوز تو حیرتم
الان هر وقت یه چیزی و میخوام و نمیشه میگم اونروز چه اتفاقی بین من و خدا افتاد
چجوری شد که من نتیجه گرفتم. با خودم میگم الان چی و باید بدم؟؟؟
خیلی فکر می کنم.
اون روز تمام داشته ی من 2 میلیون بود که میخواستم بیارم توی بورس و زیادش کنم و همون رو از خودم دور کردم. و کاری کردم که دیگه نداشته باشمش.
البته فکر نکنید اونقد بزرگم که کار خیر کردم. نهههه
بدهکار بودم به خواهرم. اما میخواستم روش کار کنم بعد بدهیم و بدم. اما بدهیم رو دادم.
دو روز بعد یه کار خیلی خوب گیرم اومد بدون اینکه دنبال کار بگردم.

غبطه می خورن بهتون /:.hmmsmiley.:/ (منم همینجور :D)


البته همشونو 10 برابر اینکه خودشون سود کرده باشن خوشحال میشن از سود شما

و این خیلی جالب و مهمه بنظرم .....


مثلا خودم یکی از خواسته های ته دلم اینه که دوستم ضرر .... 6 ماهه اومده بورس و 600 درصد سود کرده و بموقع هم فروخته ... می خواد باز بخره (فعلا در حد عروسی و خونه خریدن جور کرده ):D

مشکلم باهاش اینه که 3 سال بصورت پیشرفته رو مخش رفتم که بیا بورس نیومد کلی نهیم کرد که نکن نرو چیه اینا قماره و.... :D حالا اومده بهم سهم پیشنهاد میده لامصب همه اشم عالی میشه ولی من نمی خرم زورم میگیره

به پیشنهاد ی رفیق جدیدش که 7 ماه بیشتر نیست باهاش دوست شده اومده بورس

خیلی دلم می خواد ی مگا ضرر بده گند بره تو عروسیش .... البته شایدم قراره ازدواج کنه بعد زنش مهریه بذاره اجرا /.:biggrinsmiley.:/ ولی گناه داره امیدوارم تو بورس ضرر کنه