دورهمی چند نفره

[roya123]

چطور بهش توجه نمیکردید تا زمانی که من تاپیک رو میخوندم صحبت های شما روی صفر تابلو فردا و.. بوده خب همه اینها به قیمت پایانی بستگی داره دیگه

صحبت های من؟؟؟ روی صفر تابلو فردا؟؟؟؟؟
یه اصطلاح هم الان یاد گرفتم. صفر تابلو فردا
ببخشید کدوم صحبت های من؟؟؟
من والا نمی دونستم پایانی رو
من همیشه به قیمت آخرین معامله نگاه میکردم.

[roya123]

چقدر دونستن این چیزا توی شناخت زمان مناسب فروش تاثیر داره.
قبلا اصلا به این موضوع توجه نمی کردم.
مثلا اگه مثل قبل بود و الان پسهند رو روی مثبت 1 امروز هم که می فروختم می گفتم اخ جون بازم نسبت به چهارشنبه یه درصد بیشتر فروختم.
چون فکر می کردم این یک درصد به مثبت 5 درصد روز چهارشنبه اضافه شده.
غافل از اینکه 4 درصد هم کمتر فروخته بودم.
واقعا چقدر من علم بورسیم کمه

[mhjboursy]

سلام همکار عزیز خوبی چه خبرا
میشه بپرسم چرا از کار تیمی خوشت نمیاد؟!!!
حس میکنی چند نفر بیان داشته هات رو بردارن ببرن یا اینکه تنها بودن و تنهایی کار کردن رو دوس داری؟!!
البته حس کردم نتیجه کار برات مهم نیس خیلی ،بیشتر طول مسیر برات حال میده!!!
البته بعد از پیشنهادم بهت برای سامانه که ردش کردی الان با یه دوستی تقریبا آخرای کار اپلیکیشنمون هست و ایده بورسیش از من بود و ایده برنامه نویسیش از اون و تقریبا در حال تست گرم هستیم و اگه نتیجه مثمر ثمر بود از دی ماه سنگین میخریم به صورت هفتگی و استراتژیمون هفته 20 درصده!!!
خلاصه اینکه من یه آدم تیمورک هستم درسته خوبه آدم تو همه زمینه ها مهارت کسب کنه ها ولی خب ارتباط برقرار کردن و شیر کردن داده های خودمون با یه چن نفر متخصص تو زمینه های کاریمون بد نیس و مطمئنا باعث پیشرفتمون میشه!!!

نه. ابدا. من اتفاقا عاشق کار گروهی هم هستم. ولی موضوع این است که نمی‌توانم.
پیش‌تر هم گفتم.
مثلا همین که شما ایده‌تان را به یک نفر دیگر گفته‌اید... من احساس می‌کنم (و می‌کردم) که همین زمانی که می‌خواهم بگذارم به یک نفر ایده‌هایم را منتقل کنم همان قدر اگر زمان بگذارم خودم می‌توانم برنامه‌نویسی یاد بگیرم. (و اتفاقا در مورد همین برنامه‌نویسی واقعا هم رفتم یاد گرفتم!)
(چون انتفال ایده به این آسانی هم نیست... چکش کاری می‌خواهد... آدم باید بایستد بالا سر کار و هی بگوید این ورش را بده بالا... حالا آن ورش را بده پایین... حالا فلان حالت را آزمایش کن...)
اتفاقا از نفس مشارکت و کار گروهی هم خیلی خوشم می‌آید... ید الله مع الجماعه...
.
.
.
از سوی دیگر... دیده‌اید دیگر... عملا کارگاه‌هایی که من زده‌ام برای مشارکت عمومی زده‌ام... ولی دست آخر می‌بینم که مثلا در کارگاه اصلی پیشین به غیر از آن آغازش تنها مانده‌ام و دارم کار می‌کنم... نمی‌دانم حالا به من برمی‌گردد؟ به ماهیت پژوهشی بودن کار بر می‌گردد؟ به چه بر می‌گردد؟
.
.
.
حالا ایده‌ای که از «مشارکت» در ذهن دارید چه هست؟ همکاری بورسی را چگونه می‌بینید؟
اینکه مثلا یک نفر یک نماد معرفی کند و هر کس بنا بر توانایی مخصوص به خودش روی آن اظهار نگر کند؟
اینکه مثلا پول‌ها با هم جمع شود در راستای حمایت از روند؟
اینکه همه بیایند منابع و راهبردهایشان را با هم به اشتراک بگذارند؟ (مثلا یک نفر بگوید زمانی که می‌خواهم بنیادی خرید بکنم اصلا میزان تغییرات فروش مهم نیست... فلان چیز را اهمیت بدهیم.)

[sooroosh1315]

سلام و صبح بخیر به همه همراهان و بورسی های عزیز

آقا محمد حسین لطفا دوپینگ کن ، شارژ باش قوی باش .... طوفانی باش .... البته می دونم الان تو ذهنتون داره ی سری محاسبات برای حل سوالات بی جواب انجام میشه خود بخود ....به نتیجه که برسه باز فعالتر میشین



iligal
در مورد کار گروهی سختی های خودش وجود داره ....تو گذشته های سایت که نگاه می کنم خیلیا می خواستن کار گروهی کنن
نوام آباد مهدی1400 خود شما و چند نفر دیگه

ولی به نتیجه نرسیدن

با اینکه شاید همو هم قبول داشتن ولی خوب نشده .... شراطش نبود

(اکثرا کمال گرا هستن بورسییا)(منم یادم میاد فوتبال می خواستم بازی کنم توقع داشتم بکام و روبرتو کارلوس تو تیمم باشن حالا خودم در حد پیرمردیا پله هم نبودم )

بنظرم کار پروژه محور خیلی بهتره ..... یک نفر مدیر وایمیسه (برا خودش) هر قسمت از کار رو با یکی از دوستان پیش می بره ....و نتیجه نهایی حاصل میشه بعد همین دوستان یا سایر دوستان می تونن کل پروژه ررو نقد کنن و اصلاح صورت بگیره روش

ولی کار تیمی یجوری هست (به بن بست می خوره )

[roya123]

سلام و صبح بخیر به همه همراهان و بورسی های عزیز

آقا محمد حسین لطفا دوپینگ کن ، شارژ باش قوی باش .... طوفانی باش .... البته می دونم الان تو ذهنتون داره ی سری محاسبات برای حل سوالات بی جواب انجام میشه خود بخود ....به نتیجه که برسه باز فعالتر میشین



iligal
در مورد کار گروهی سختی های خودش وجود داره ....تو گذشته های سایت که نگاه می کنم خیلیا می خواستن کار گروهی کنن
نوام آباد مهدی1400 خود شما و چند نفر دیگه

ولی به نتیجه نرسیدن

با اینکه شاید همو هم قبول داشتن ولی خوب نشده .... شراطش نبود

(اکثرا کمال گرا هستن بورسییا)(منم یادم میاد فوتبال می خواستم بازی کنم توقع داشتم بکام و روبرتو کارلوس تو تیمم باشن حالا خودم در حد پیرمردیا پله هم نبودم )

بنظرم کار پروژه محور خیلی بهتره ..... یک نفر مدیر وایمیسه (برا خودش) هر قسمت از کار رو با یکی از دوستان پیش می بره ....و نتیجه نهایی حاصل میشه بعد همین دوستان یا سایر دوستان می تونن کل پروژه ررو نقد کنن و اصلاح صورت بگیره روش

ولی کار تیمی یجوری هست (به بن بست می خوره )

جناب iligal چند هفته پیش توی سایت هم مطرح کردن.
و حتی تایم هم مشخص کردن که یک ساعت مشخصی همه توی سایت حضور داشته باشیم
و سهامی رو برای هفته بعد پیدا کنیم که سود 20 درصدی ازش بگیریم.
من سه شب تموم، برنامه هام رو جوری تنظیم می کردم که راس ساعت 10 سایت باشم
اما هیچوقت خودشون توی همون ساعتی که خودشون مشخص کرده بودن نیومدن.
با عرض پوزش از جناب iligal .... اخرین باری که من یه جورایی اعتراضم رو بیان کردم
فرمودید دندون روی جگر بزار
عذرخواهی می کنم اما نمی دونم چرا از بعضی از شوخی ها اصلا خوشم نمیاد
بعلاوه اینکه من فکر می کردم صحبت جدیه نه شوخی

[iligal]

نه. ابدا. من اتفاقا عاشق کار گروهی هم هستم. ولی موضوع این است که نمی‌توانم.
پیش‌تر هم گفتم.
مثلا همین که شما ایده‌تان را به یک نفر دیگر گفته‌اید... من احساس می‌کنم (و می‌کردم) که همین زمانی که می‌خواهم بگذارم به یک نفر ایده‌هایم را منتقل کنم همان قدر اگر زمان بگذارم خودم می‌توانم برنامه‌نویسی یاد بگیرم. (و اتفاقا در مورد همین برنامه‌نویسی واقعا هم رفتم یاد گرفتم!)
(چون انتفال ایده به این آسانی هم نیست... چکش کاری می‌خواهد... آدم باید بایستد بالا سر کار و هی بگوید این ورش را بده بالا... حالا آن ورش را بده پایین... حالا فلان حالت را آزمایش کن...)
اتفاقا از نفس مشارکت و کار گروهی هم خیلی خوشم می‌آید... ید الله مع الجماعه...
.
.
.
از سوی دیگر... دیده‌اید دیگر... عملا کارگاه‌هایی که من زده‌ام برای مشارکت عمومی زده‌ام... ولی دست آخر می‌بینم که مثلا در کارگاه اصلی پیشین به غیر از آن آغازش تنها مانده‌ام و دارم کار می‌کنم... نمی‌دانم حالا به من برمی‌گردد؟ به ماهیت پژوهشی بودن کار بر می‌گردد؟ به چه بر می‌گردد؟
.
.
.
حالا ایده‌ای که از «مشارکت» در ذهن دارید چه هست؟ همکاری بورسی را چگونه می‌بینید؟
اینکه مثلا یک نفر یک نماد معرفی کند و هر کس بنا بر توانایی مخصوص به خودش روی آن اظهار نگر کند؟
اینکه مثلا پول‌ها با هم جمع شود در راستای حمایت از روند؟
اینکه همه بیایند منابع و راهبردهایشان را با هم به اشتراک بگذارند؟ (مثلا یک نفر بگوید زمانی که می‌خواهم بنیادی خرید بکنم اصلا میزان تغییرات فروش مهم نیست... فلان چیز را اهمیت بدهیم.)

سلام و صبح بخیر به همه همراهان و بورسی های عزیز

آقا محمد حسین لطفا دوپینگ کن ، شارژ باش قوی باش .... طوفانی باش .... البته می دونم الان تو ذهنتون داره ی سری محاسبات برای حل سوالات بی جواب انجام میشه خود بخود ....به نتیجه که برسه باز فعالتر میشین



iligal
در مورد کار گروهی سختی های خودش وجود داره ....تو گذشته های سایت که نگاه می کنم خیلیا می خواستن کار گروهی کنن
نوام آباد مهدی1400 خود شما و چند نفر دیگه

ولی به نتیجه نرسیدن

با اینکه شاید همو هم قبول داشتن ولی خوب نشده .... شراطش نبود

(اکثرا کمال گرا هستن بورسییا)(منم یادم میاد فوتبال می خواستم بازی کنم توقع داشتم بکام و روبرتو کارلوس تو تیمم باشن حالا خودم در حد پیرمردیا پله هم نبودم )

بنظرم کار پروژه محور خیلی بهتره ..... یک نفر مدیر وایمیسه (برا خودش) هر قسمت از کار رو با یکی از دوستان پیش می بره ....و نتیجه نهایی حاصل میشه بعد همین دوستان یا سایر دوستان می تونن کل پروژه ررو نقد کنن و اصلاح صورت بگیره روش

ولی کار تیمی یجوری هست (به بن بست می خوره )

سلام مجدد
ایده من خیلی چیز پیچیده ای نبود فقط یه سری فیلتر خوب بورسی و یه سری استراتژی بورسی بود
که نیاز به یه خرده زمان و برنامه نویسی QML داشت که دوستم زحمتش رو کشید و الان داریم روزانه و هفتگی رصد میکنیم بازار رو و تا الان اوکی بوده و تا آخر این هفته میندازیمش تو میدون و باهاش سهم درو میکنیم
البته خب شاید دوست من نزدیکم بوده و تو فضای واقعی بوده موفق شدیم و اگه فضای فرومی بود و رو در رو نبودیم نمیشد ولی خب به هر حال من خودم عاشق کار گروهی و ایده دادن و عمل کردن به ایده ها هستم!!!

[sooroosh1315]

جناب iligal چند هفته پیش توی سایت هم مطرح کردن.
و حتی تایم هم مشخص کردن که یک ساعت مشخصی همه توی سایت حضور داشته باشیم
و سهامی رو برای هفته بعد پیدا کنیم که سود 20 درصدی ازش بگیریم.
من سه شب تموم، برنامه هام رو جوری تنظیم می کردم که راس ساعت 10 سایت باشم
اما هیچوقت خودشون توی همون ساعتی که خودشون مشخص کرده بودن نیومدن.
با عرض پوزش از جناب iligal .... اخرین باری که من یه جورایی اعتراضم رو بیان کردم
فرمودید دندون روی جگر بزار
عذرخواهی می کنم اما نمی دونم چرا از بعضی از شوخی ها اصلا خوشم نمیاد
بعلاوه اینکه من فکر می کردم صحبت جدیه نه شوخی

کار تیمی پروژه ای همینجوریه

قرار و مدارا رو میذارن تا همه وقت پیدا کنن فقط یکسال پیش تولیدش زمان می بره

و معمولا چند سال طول میکشه تا اولین نتیجه حاصل بشه .... ولی عوضش چیز خوبی در میاد

کار فردی 10 روزه به نتیجه میرسه ولی خوب عمرشم 10 روز بیشتر نیس.

[sooroosh1315]

تاپیکو را لطفا بررسی می کنید (اشتباه شد : منظورم تاپیکو بود

[roya123]

همیشه هم فروش هایم اشتباه نبوده.
بعضی وقت ها میگم هر چی فروختم فرداش مثبت 5 خورد
این به این دلیل هست که ذهنم منفی شده . فقط منفی ها رو می بینه
و حالت برعکس اون رو نمی بینه.
فروش درهاور و خرید پاسا کار درستی بود.
درهاور هنوز پایین تر از قیمتی که فروختم هست و داره درجا میزنه.
پاسا امروز یه تکونی خورد.

[mhjboursy]

همیشه هم فروش هایم اشتباه نبوده.
بعضی وقت ها میگم هر چی فروختم فرداش مثبت 5 خورد
این به این دلیل هست که ذهنم منفی شده . فقط منفی ها رو می بینه
و حالت برعکس اون رو نمی بینه.
فروش درهاور و خرید پاسا کار درستی بود.
درهاور هنوز پایین تر از قیمتی که فروختم هست و داره درجا میزنه.
پاسا امروز یه تکونی خورد.

به علاوه اینکه بازار این چند وقته مثبت بوده. طبیعی هست که فروشی که داشتید بعدش یک رشد وجود داشته باشد.