کاربران گرامی بورسی، با توجه به تغییرات اخیر سایت در صورت وجود هر گونه مشکل در استفاده از سایت (درج پیام، عضویت و...) با ایمیل boursy.com[@]gmail.com در ارتباط باشید یا موضوع را در تاپیک «شما بگویید...» درج کنید.
آقا محمد حسین، بنظرم هر کسی که کالایی را زیر قیمت از فروشنده ای که در اضطرار در حال فروشه بخره، ثروتمند میشه، ولی وقتی به اینجور مشاغل نگاه می کنم، میبینم بعضیا آشغال جمع کن شدن، بعضیا ثروتمند، بنظرتون نکته اش تو چی می تونه باشه که باعث این اختلاف فاحش میشه؟
من بارها گفتهام.
در این بورس.. هر کسی از هر روشی میتواند پول در بیاورد. و البته باید در رشتهی خودش مهارت پیدا کند. هر کسی باید ببیند چه بلد است و در یک رشته وارد شود و بالاخره قلق آن رشته را به دست بیاورد.
======================
بسیار زیبا توصیف کردید. ثروتمند و آشغالجمعکن! خیلی عالی! ====================== من در این خصوص مهارت ندارم و به طور تخصصی «هیچ وقت» در زندگیام اینجوری کار نکردهام (حتی با اینکه تخصصی روی کف کار کردهام و میکنم). ولی اگر بخواهم یک مقدار به این راهکار و راهبرد (راهبرد زیرخاکیبخری) بیاندیشم....
مهمترین نکته احتمالا این است که بعدا باید یک نفر پیدا شود که آن را از تو بخرد (یا منفعتش را به گونهای به تو برگرداند). پس صرفا اینکه یک چیزی بخری که زیر قیمت باشد مهم نیست. بیشتر مهم نگاه کردن به زمان فروش است.
بد نیست اشارهای داشته باشم به گفتگویی که با یکی از دوستان داشتم. اعتقاد من (به افزایش سرمایه سنگین) این بود که این صرفا یک عامل روانی است. مردم تا این لحظه همینجوری الکی از یک نمادی که افزایش سرمایه سنگین داشته باشد خرید انجام میدهند. اگر در آینده این کار را نکنند... یا این میل از بین برود؟ (در گذشته داشتهایم زمانی که این جور تغییرات به وجود بیاید) به اعتقاد من اینگونه خریدها «خطرناک» است و باید خیلی محدود و با احتیاط از این موارد خرید انجام داد.
ولی در مقابل رفتن زیر ارزشهای هیجانی در نمادهای سودده را داریم. این احتمالا خیلی عالی است و خرید بنیادی توپی خواهد شد. مثلا اینکه اکنون یک نمادی داریم که سالی ۲۰-۲۵ درصد ارزش بازارش سود «تقسیم» میکند. برای این شرکت هیچ اتفاق خاصی نیافتاده ولی یک عامل هیجانی (مانند اتفاق سیاسی - مانند بالا رفتن دلار و رفتن پول از بورس - مانند رفتن مردم به سوی گروههای دیگر به خاطر طمع و ...) باعث شده که فعلا قیمت این نماد رشد نکند یا اینکه افت کند. خوب؟ این عالی است. چون بالاخره مردم (بازار) به این توجه خواهند کرد. اینگونه نیست که یک پتانسیل نهفته بماند که صد سال هم کسی یادش نیاید یا کسی به آن رغبت نشان ندهد. خانهی پُرش آنجاست که اصلا چهار سال کسی یادش نیاید و روی دست تو بماند! خوب؟ در این چند سال عملا پولت را به تو برمیگرداند. (بماند که همان سال نخست خیلیها با کله میآیند رویش!)
نتیجه اینکه: جنس این گنج نهفته (زیرخاکی) بسیار مهم است. باید جنس چیزی باشد که مطمئن شوی در آینده به چشم بازار میآید و حاضرند برایش پول بدهند و سر و دست بشکنند. اگر حالت امکان و احتمال داشته باشد، مثلا از جنس «دارایی غیر مولد» باشد، ممکن است فردا به چشم بازار بیاید و امکانش هم هست هرگز به چشم بازار نیاید.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
دوستان گزینه مورد نظرتان را انتخاب کنید...کدوم یک از این ده مورد را انتخاب می کنید؟
من عشق را.
البته منظورش معلوم نیست.
منظور من صرفا عشق زن و شوهری نیست. منظورم این است که: عاشقم بر همه عالم.... من دنبال این هستم. که شاید بشود شادی. یا شاید بشود آرامش (که البته آرامش در گزینهها نیست.). به هر روی... من عشق را انتخاب میکنم.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
چطور می شود در سال 2000 متوجه شد، شرکت گوگل و آمازون از ماکروسافت جلو خواهند افتاد، کامپیوتر های خانگی از بین می روند و آندروید و اپل می آید و.... آن زباله می شود و آن طلا ?
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،
اگر به انتخاب خودم بود گزینه 10 را انتخاب میکردم....ولی از آنجا که حتما باید به این دنیا میامدم...گزینه 6(دیوانه بودن) را انتخاب می کردم....
چون دیوانه غمگین ندیدم برای خودشان میگن و می خندن..
دیوانه پول می خواهد چکار؟
دیوان عاشقه..عشقش هم صادقانه هست
دیوانه به زشتی و زیبایی اهمیت نمی ده..در هر حال خودش را می پسنده
دیوانه همیشه مسته
دیوانه بی احساس به مادیات و اطراف خودش هست
دیوانه رییس خودش هست
دیوانه همیشه بچه هست..بزرگ نمی شه
دیوانه واقعی جسمش در این دنیا روحش در آن دنیا
.................................................. ..
عجب تحلیل آب دوغ خیاری شد=))=))=))=))=))
دیوانه که...
از خود واژه خوشم نمیآید... /:.nono.:/ چون بیشتر برای «زوال عقل» استفاده میشود... برای جنون و خرابکاری و گندزدن و ... ولی...
برخی هستند اصلا سخت نمیگیرند. (من آدم خیلی سختگیری هستم. دارم تلاش میکنم زندگی را یک مقدار آسانتر بگیرم.)
برخی زندگی خیلی آسانی دارند. من خیلی با اینها حال میکنم. اصلا میبینم لذت میبرم.
برای زندگی تلاش نمیکنند.
(برعکسش من خیلی تلاش میکنم و چیز زیادی هم گیرم نمیآید.)
چند دسته هستند...
یکی آدمهای بیخیال. که باز اینها دو دسته هستند. آدمهای آیکیو پایین که «ناخودآگاه» اینگونهاند و ما کاری به اینها نداریم و دستهی دوم آدمهایی که انتخاب کردهاند که زندگی را سخت نگیرند.
دیگر... تقریبا تمام زنها. (کلا انگار بانوان زندگی شادتری دارند نسبت به ما. با یک چیز خیلی ساده خوشحال میشوند. خیلی عالی است.)
دیگر... عرفا و مردان بزرگ خدا. (که اینها هم... دیگر چیزی نمیخواهند. آن چیزی که میخواهند هست. خداست.)
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
چطور می شود در سال 2000 متوجه شد، شرکت گوگل و آمازون از ماکروسافت جلو خواهند افتاد، کامپیوتر های خانگی از بین می روند و آندروید و اپل می آید و.... آن زباله می شود و آن طلا ?
چشم برادر...حذف کردم
سروش جان این بستگی به کشش مغز دارد...
در آن زمان کی فکرش را میکرد که اندروید و اپل کار کامپیوتر را انجام دهند؟!(فکرش را بکن یک گوشی کوچیک هم رادیو.دوربین عکاسی .دوربین فیلم برداری.تلویزیون.کامپیوتر توش جا بشه)بنظرت در سال 2000 این را به مردم می گفتی بهت نمی خندیدند...
مشکل عدو رویا پردازی و باور ماست....یک نمونه اش را ببین
اشتباه کوچکی که شریک استیو جابز را نابود کرد!!
داستان یک تصمیم
وقتی صحبت از بنیانگذاران شرکت اپل می شود همه از استیو جابز و استیو وزنیاک نام می برند . اما در روزهای اول اپل نفر سومی هم وجود داشت . او بعد از 12 روز سهامش را به ۸۰۰ دلار به استیو جابز فروخت .
او اکنون می توانست صاحب صدها میلیون دلار ثروت باشد اما تصمیمی که گرفت زندگی او را تغییر داد و اکنون به عنوان مهندسی بازنشسته روزگار می گذراند !!! نام او رونالد واین بود .
به نظر خودت این شریک سوم به شرکت اپل باور نداشت یا سهام بورسی؟
از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی میشوند که، خدایی کردن نمیدانند!
وَ شما در آخر میشوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!
من عشق را.
البته منظورش معلوم نیست.
منظور من صرفا عشق زن و شوهری نیست. منظورم این است که: عاشقم بر همه عالم.... من دنبال این هستم. که شاید بشود شادی. یا شاید بشود آرامش (که البته آرامش در گزینهها نیست.). به هر روی... من عشق را انتخاب میکنم.
من عشق رو انتخاب می کنم. و دقیقا منظورم عشق دنیایی
چیزی که درکش میکنم.
اون چیزایی که شما میگید من هنوز درکش نکردم
چیزی که واسم گنگه رو نمیخوام
چیزی و میخوام که بهم انرژی و قدرت بده که به همه چیز برسم
دوستان یه سوال.
190 الان
200 یه هفته دیکه
واسه سرمایه گذاری در بورس
کدوم رو انتخاب می کنید؟؟؟
گزینه دوم.
این روز آخر یک مقدار حجم بالا رفت و اوضاع خطری شد.
امروز و فردا را باید دید جریان حجم چه بوده.
یک حرف قشنگی میزد یک کتابی. میگفت زمانی که همه میگویند اوضاع عالی است و همه پیشنهاد خرید میدهند و دارند میخرند. پس اینها دارند از چه کسی میخرند؟ چه کسی دارد به اینها سهم میفروشد؟
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
چطور می شود در سال 2000 متوجه شد، شرکت گوگل و آمازون از ماکروسافت جلو خواهند افتاد، کامپیوتر های خانگی از بین می روند و آندروید و اپل می آید و.... آن زباله می شود و آن طلا ������
وارن بافت هیچگاه در اینها سرمایهگذاری نکرد.
و زیان کرد؟
حرف قشنگی میزند. میگوید جایی که سر در میآوری سرمایهگذاری کن. جایی که برایت ناآشکار است و نمیفهمی را ولش کن.
نظر