سلام به دوستان.
خیلی جالب (و البته خوب) است.
همینجور هر بار دارد عرض و طول اصلاحها کاهش پیدا میکند.
نمیدانم هنوز هم در موج سوم هستیم یا رفتهایم در موج پنجم.
به هر روی خیلی اوضاع عجیب است.
حتی شاپور دانا و وضع قوانین عاقلانهاش هم نتوانسته فعلا جلوی رشد بورس را بگیرد. با اینکه یک ماه کامل جلوی تزریق اکبرآقای جدید را به بازار گرفته و بعدش هم ورودشان را سخت کرده... ولی باز نتوانسته جلوی رشد بورس را بگیرد. همه چیز عجیب است.
کم شدن سرعت گردش پول نیز در گذشته نتوانسته هنوز تاثیر بگذارد. (خیلی دنگ و فنگ دار شده این کارت به کارت کردنها)
یک مورد دیگر که باید بررسی شود (علاوه بر موج) این است که این رشد کنونی به خاطر تورم رها شده (در سال گذشته) است؟ یا به خاطر اینکه بازارهای رقیب دچار مشکل هستند؟ یا عامل دیگری است.
(توضیح تورم: واکنش بازار به تورم یک رابطهی خشک و یک به یک نیست. بلکه مانند فنر یک مدت از تورم عقب است، یک مدت اندازهی تورم رشد میکند و یک مدت هم حالت حبابی بالا میرود.)
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
آیا دین کونتز چهل سال پیش بیماری کروناویروس را پیشبینی کرده است؟
در چند روز اخیر مطالب فراوانی درباره رُمان «چشمان تاریکی» نوشته دین کونتز، داستاننویس آمریکایی، پخش میشود دال بر اینکه گویا وی چهل سال پیش شیوع بیماری کروناویروس را با نام «ووهان ۴۰۰» پیشبینی کرده است. [۱]
کتاب دین کونتز رُمان تخیلی است. ژانر ویروس آخرالزمان The Armageddon virus، که سبب مرگومیر بسیاری از مردم جهان میشود، سوژه جذابی است و از دهههای پیشین داستان و فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی فراوانی با این موضوع ساخته شده است. [۲] بنابراین، سوژهای که دین کونتز برگزیده بدیع نیست و سابقه مفصل دارد.
آنچه سبب شده در روزهای اخیر کتاب دین کونتز شهرت یابد به دو دلیل است: اول، اعلام سال ۲۰۲۰ بعنوان زمان شیوع بیماری؛ دوم، انتخاب نام «ووهان ۴۰۰» برای ویروس خود و شیوع آن از آزمایشگاهی در شهر ووهان چین.
انتخاب سال ۲۰۲۰ بعنوان زمان شیوع «ویروس آخرالزمان» نیز بدیع نیست. پیش از دین کونتز کسانی بودند که سالهای مختلفی را بعنوان زمان آخرالزمان اعلام میکردند از جمله خانم جین دیکسون، پیشگو و منجم خودخوانده آمریکایی (متوفی ۱۹۹۷)، که سال ۲۰۲۰ را زمان آخرالزمان میدانست. [۳]
درباره نام «ویروس ووهان ۴۰۰» نیز پیشگویی در کار نیست. کتاب دین کونتز ابتدا در سال ۱۹۸۱ منتشر شد. آن زمان شروع دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان و اوج دوران «جنگ سرد» دو بلوک آمریکا و شوروی بود و در آمریکا انتساب «شر» به جهان کمونیسم جاذبه داستانی و سینمایی فراوان داشت. دین کونتز در کتابش، که با نام مستعار «لی نیکولز» منتشر کرد، این ویروس آخرالزمان را به اتحاد شوروی منتسب کرد، نام آن را «گورکی ۴۰۰» گذاشت و خاستگاهش را شهر گورکی (نیژنی نووگورود کنونی) معرفی کرد که در آن زمان از مراکز مهم تحقیقاتی و آزمایشگاهی شوروی سابق بود.
چاپ دوم کتاب در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و این بار دین کونتز از نام واقعی خود استفاده کرد. در این زمان اوج فروپاشی اتحاد شوروی بود که کمی بعد (۲۶ دسامبر ۱۹۹۱/ ۵ دی ۱۳۷۰) به انحلال رسمی این دولت انجامید. در این زمان «هراس از شوروی» جاذبه داستانی نداشت. بنابراین، دین کونتز در این چاپ نام ویروس را به «ووهان ۴۰۰» تغییر داد و منشاء آن را شهر ووهان چین خواند که از دهه ۱۹۶۰ از مراکز مهم علمی و آزمایشگاهی چین بود زیرا هنوز چین سیاست جدید همپیوندی با غرب را آغاز نکرده و از منظر ژانر تخیلی آخرالزمانی نامش بعنوان قدرت کمونیستی هراسناک بود.
——
۱- درباره ادعای پیشبینی کروناویروس در کتاب دین کونتز مطالب متعددی منتشر شده. برای آشنایی بیشتر مقاله زیر مفید است:
Kate Whitehead
China wasn’t original villain in book ‘predicting’ coronavirus outbreak – it was Russia
The South China Morning Post
Published: 20 Feb, 2020
https://www.scmp.com/lifestyle/arts-...ng-coronavirus
برای آشنایی با شهرت کتاب دین کونتز در روزهای اخیر و عدم انطباق آن با بیماری کروناویروس بنگرید به گزارش ۲۸ فوریه ۲۰۲۰ خبرگزاری رویترز:
Partly false claim: a 1981 book predicted the coronavirus 2019 outbreak
https://www.reuters.com/article/uk-f...-idUSKCN20M19I
۲- بنگرید به مقاله زیر در ویکیپدیای انگلیسی:
Apocalyptic and post-apocalyptic fiction
https://en.wikipedia.org/wiki/Apocal...ction#Pandemic
۳- بنگرید به زندگینامه جین دیکسون در ویکیپدیای انگلیسی:
https://en.wikipedia.org/wiki/Jeane_Dixon
@abdollahshahbazi
برای ده دقیقه در حالت آرامش به صورت ذهنی چنین کنید:
✅ تمام نگرانی های ناشی از آرزوها و خواستن ها و نحوه رسیدن به آنها را کنار بگذارید. گویی به آن رسیدید یا گویی اصلا آرزویی ندارید که به آن فکر کنید
✅تمام مشکلات و نگرانی ها آن را کنار بگذارید ،گویی تمام آنها حل شده
✅تمام ترسیدن ها را کنار بگذارید
✅تمام لیست کارهای کوچک و بزرگ فردا را کنار بگذارید. مثلا فردا چندتا کار کوچک دارید که درباره اش فکر می کنید که چطور انجامش بدهم یا نگرانید دیر بشود یا نگرانید فراموششان کنید. همه را کنار بگذارید.
✅نگرانی ناشی از مریضی ها و سلامتی را هم کنار بگذارید
خوب دقت کنید.... حال چه می ماند از شما؟ یک انسان بی فکر و بی دغدغه، یک انسان بدون نگرانی، یک انسان آرام، نه کاری برای انجام دادن هست نه مساله ای برای حل کردن. نه کسی حرفی به شما زده ، نه از چیزی ناراحتی.
از خیلی ها چیز زیادی باقی نمی ماند، بطوری که خسته می شوند از خودشان در این ده دقیقه، چون یک عمر عادت به مشغولیات ذهن داشته اند.
غافل از اینکه آنچه باقی ماند اصل خودشان است. ما همواره باید در این ده دقیقه ها باشیم. همواره .
خود را چرا در مرکز رویدادها قرار می دهید؟ تمام نگرانی ها و لیست کارها و Taskرا به خدا بسپارید هرچند که خودتان انجامش دهید یا ندهید.
هرکس در شبانه روز طوری رفتار می کند به واقع، که نگران هیچ کار کوچک و بزرگی نیست و هیچ ترس و داستانی نداشته باشد، او سالم و سلامت و موفق و ثروتمند است و همزمان در لحظه حال است و خدا را حاضر می بیند و بهتر از او وجود ندارد و او هزاران زندگی از بقیه جلوتر است.
حالا این ده دقیقه را انجام بده و ببین چه چیز بعد حذفیات ازت باقی می ماند.
? ۳۵ موضوعی که در پیری حتما به آن غبطه خواهید خورد
یک ضرب المثل قدیمی هست که میگوید جوانی را جوانها به هدر میدهند. شاید اگر بدانید پیرها به چه چیزهایی غبطه میخورند بتوانید بهتر جوانی کنید:
۱-چرا وقتی میتوانستم سفر کنم، نکردم!
۲- چرا زبان دومی نیاموختم!
۳-چرا وقتم را به خاطر رابطهای تمام شده تلف کردم!
۴- چرا از خود در برابر نور آفتاب محافظت نکردم تا پوست سالمتر و بدون چروکی داشته باشم!
۵- چرا برای دیدن خوانندگان مورد علاقهام به کنسرت نرفتم!
۶- چرا از انجام خیلی از کارها ترسیدم!
۷- چرا ورزش اولویت کارم نبود!
۸- چرا خود را گرفتار سنتها کردم!
۹- چرا از کاری که دوست نداشتم استعفا ندادم!
۱۰- چرا بیشتر درس نخواندم!
۱۱-چرا باور نکردم زیبا هستم!
۱۲- چرا از گفتن دوستت دارم ترسیدم!
۱۳- چرا به راهنماییهای والدینم گوش ندادم!
۱۴-چرا خودخواه بودم!
۱۵- چرا تا این حد نظر دیگران برایم مهم بود!
۱۶- چرا به جای آنکه به رویاهای خودم فکر کنم به فکر براوردن رویای دیگران بودم
۱۷- چرا وقتم را صرف یادآوری خاطرات بد کردم و زمانم را از دست دادم. کاش افسوس گذشته را نمیخوردم!
۱۸- چرا کسانی را که دوست داشتم از خود رنجاندم!
۱۹- چرا از خود دفاع نکردم!
۲۰- چرا برای برخی کارها داوطلب نشدم!
۲۱- چرا بیشتر مراقب دندانهایم نبودم!
۲۲- چرا قبل از مرگ مادر و پدر بزرگ سئوالاتی را که داشتم از آنها نپرسیدم!
۲۳- چرا زیاد کار کردم!
۲۴- چرا آشپزی یاد نگرفتم!
۲۵- چرا از زمان حال لذت نبردم!
۲۶- چرا تلاش نکردم آنچه را شروع کردم به پایان برسانم!
۲۷- چرا گرفتار کلیشههای فرهنگی شدم و از هدفم بازماندم!
۲۸- چرا دوستیهایم را ادامه ندادم!
۲۹- چرا با کودکانم بیشتر بازی نکردم!
۳۰- چرا انسان ریسکپذیری نبودم!
۳۱- چرا برای افزایش دانش و ارتباطاتم تلاش نکردم!
۳۲- چرا تا این حد فرد نگرانی بودم!
۳۳- چرا سر هر چیزی زود عصبانی شدم!
۳۴- چرا به اندازه کافی با افرادی که دوستشان داشتم وقت نگذراندم!
۳۵- چرا برای یک بار هم که شده پشت میکروفن نرفتم تا در مقابل جمع صحبت کنم!
حالا اگه ما هنوز وقت این کارها و باید ونبایدها رو انجام دهیم تا ما هم همچین حسرت های رو نخوریم
خیلی عالی بود.
کلا خیلی از نوشتههای شما را دوست دارم.
به عنوان تاکیدی بر مطلب بالا... یک چیزی چند وقت پیش شنیدم/خواندم که خیلی به من حال داد... همین است که شما گفتید... البته در آن آمارگیری بیشتر تاکید روی همین مورد ۳۴ام بود.... میگفت رفته بودند از افراد پیری که در خانهی سالمندان بودند (در خارج) پرس و جو کرده بودند... آمار گرفته بودند... که شما اگر به گذشته بر میگشتید چه کار میکردید؟ چه کار انجام نشدهای بوده که دوست دارید به گذشته برگردید و آن را درست کنید؟ چه چیزی را دوست دارید در کارنامهی خود ثبت کنید؟ چه موفقیتی؟ چه دستاوردی؟ چه قدر پول در چند سالگی باید جمع میکردید؟ رشتهی تحصیلی؟ و ...
جالب بود...
تقریبا هیچ کدام از آن سالمندان نگفتند هرگز کاش فلان موقعیت مالی/شغلی/رفاه دنیوی و ... را میداشتند. بیشترشان این را گفتند که کاش با آنها که دوست داشتم بیشتر وقت میگذاشتم.
======================
باز هم یک آمارگیری دیگر از جای دیگر ولی با نتیجهای شبیه:
سبک زندگی عاشقانه.5 حسرت بزرگ انسانها در پایان زندگی
پرستاری در یکی از بیمارستانهای استرالیا که ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ بوده، بر اساس گفتههای بیماران در آخرین لحظات عمر، عمدهترین موارد پشیمانی و حسرت آنان را جمع آوری و دستهبندی کرده است. بهگفتۀ وی، متداولترین مورد پشیمانی افراد این بوده که «ای کاش آنقدر سخت و طولانی کار نکرده بودم.»
پرستاری در یکی از بیمارستانهای استرالیا که ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ بوده، بر اساس گفتههای بیماران در آخرین لحظات عمر، عمدهترین موارد پشیمانی و حسرت آنان را جمع آوری و دستهبندی کرده است. بهگفتۀ وی، متداولترین مورد پشیمانی افراد این بوده که «ای کاش آنقدر سخت و طولانی کار نکرده بودم.»
این پرستار به نام «برونی ویر» آخرین گفتهها، آرزوهای بربادرفته و حسرتهای این افراد را ابتدا در وبلاگ خود منتشر کرد. مطالب این وبلاگ چنان مورد توجه قرار گرفت که وی براساس آن کتابی نوشته است بهنام «پنج پشیمانی عمده در لحظه مرگ».
«برونی ویر» در کتاب خود اشاره میکند که اکثر افراد در لحظاتی که در انتظار مرگ هستند، دید بسیار دقیق و روشنی راجع به زندگی خود و زندگی بهطور کلی پیدا میکنند و کسانی که هنوز عمری برای آنها باقی مانده با توجه به این مطالب شاید بتوانند از تجارب دیگران بیاموزند.
ای کاش شهامت داشتم زندگی خود را به شکلی سپری کنم که حقیقتا دوست داشتم؛ و نه به شیوهای که دیگران از من انتظار داشتند.
این موضوع، یکی از عمدهترین موارد پشیمانی درمیان اکثر افراد بوده است. وقتی که لحظات پایانی زندگی فرا میرسد، بسیاری از افراد بهروشنی درمییابند که بخش عمدهای از آمال و آرزوهای خود را عملی نکردهاند. آنها درمییابند که دلیل مرگ آنها تا حد زیادی به تصمیمهایی که در طول زندگی گرفتهاند بستگی داشته است. سلامت شاید بزرگترین منبع آزادی و آزادی انتخاب است؛ و معمولا افراد تا زمانی که زندگی آنها به خطر نیفتاده قدر این نعمت را نمیدانند.
ای کاش اینقدر سخت و طولانی کار نکرده بودم.
معمولا بیماران مرد از این نکته شکایت داشتند. آنها دوران کودکی فرزندان و همدهمی با همسر خود را به خاطر ساعات کار طولانی از دست داده بودند. ولی در مورد نسل قدیم که درصد کمتری از زنان شاغل بودهاند این موضوع کمتر در میان بیماران زن رایج بود. تمام مردانی که در بستر مرگ با آنها صحبت شده، از سپری کردن ساعات و روزهای طولانی در محیط کار پشیمان بودند.
ای کاش شهامت بیان احساسات خودم را داشتم.
بسیاری از افراد درمقاطع مختلف زندگی و یا در شرایط گوناگون، برای حفظ مناسبات مسالمتآمیز با دیگران از بیان صریح احساسات خود طفره میروند. به همین خاطر زندگی آنها از آن چیزی که واقعا باید باشد فاصله میگیرد و یا آنها هیچگاه آن کسی نخواهند شد که آرزو و یا توانایی آن را داشتهاند. بسیاری از افراد تحت تاثیر تلخکامی و یا ناکامیهای ناشی از مماشات با دیگران و محیط، به بیماریهای جدی مبتلا میشوند.
ای کاش تماسم را با دوستانم حفظ کرده بودم.
خیلی از افراد تا لحظات پایانی عمر قدر دوستان خوب و یا ارزش حفظ تماس با دوستان قدیمی را نمیدانند؛ و معمولا در فرصت کوتاه قبل از مرگ امکان جستوجو و پیدا کردن این دوستان قدیمی فراهم نیست. بسیاری از افراد چنان در زندگی خود غرق میشوند که به سادگی تماس با دوستان را فراموش و یا کلا حذف میکنند. بسیاری در لحظات پایان عمر خود از اینکه برای دوستی و روابط خود ارزش کافی قائل نبودهاند دچار پشیمانی میشوند.
ای کاش به خودم اجازه میدادم که شادتر باشم.
این مورد از پشیمانی در کمال تعجب بسیار عمومیت دارد. بسیاری از افراد تا لحظات پایانی عمر خود متوجه نشده بودند که شاد بودن در حقیقت یک انتخاب است. بسیاری سالیان عمر خود را با تکرار عادات و الگوهای همیشگی زندگی خود طی کرده بودند. بسیاری بهاصطلاح «آرامش» ناشی از تکرار الگو و عادات همیشگی را بر تغییر ترجیح داده بودند. و این هراس از تغییر، هم جنبههای فیزیکی و هم جنبههای احساسی و عاطفی زندگی را شامل میشود.
منبع: مجله اینترنتی مکتب کمال
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
همیشه حس و حال کسی که کارنامه میگیرد با کسی که میانهی راه تحصیلی است فرق میکند.
کسی که کارنامه میخواهد بگیرد همهاش به خودش میگوید کاش یک مقدار بیشتر درس خوانده بودم... کاش یک مقدار بیشتر تلاش کرده بودم... کاش اکنون حس شاگرد اول را داشتم...
ولی همین فرد زمانی که دوباره میرود وسط کار (وسط سال تحصیلی) دوباره میشود همان آدم سابق و علایق زودگذر به این سو و آن سو میکشانندش.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
یکی به من کمک کنه.
نمیدونم با پولی که میخواستم غگل بخرم و نشد چی بخرم
اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"
در حال حاضر 10 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 10 مهمان ها)