خانم... اسم شهر شما بد در رفته... وگرنه با این حرفی که زدید انگار من خیلی ژن شیرازی بیشتر از شماها دارم...
بابا کی حوصله دارد برود حضوری سه ساعت منتظر بنشیند در صف با این وضع کرونایی و این گرمای هوا... و سه ساعت هم در راه باشد و ...
من به خاطر این هزار تومان (به تومان جدید) باید سیصد تومان هزینه کنم... از انرژی و زمان و تلفات متفرقه و اووووه...
تازه... پولم را همین الان برگشت دادند به کارگزاری... (نمیدانم این چه مسخرهبازیای است... ولی به هر روی... حالا این پول را از یک جای دیگر میکنم و به زخمم میزنم... بد هم نشد... با آن یک چیزی میخرم تو این بازار خوب...)