می خواهد به ما بقبولاند که ثروتمندان آدم های طمعکاری هستند و قرار است آخر کار به جایی برسند که یک انسان معمولی هم اکنون در آن جایگاه است؟
اجازه بدهید صریح بگویم؛ اینها همش چرندیات است!
اجازه بدهید به نظریه توطئه فکر کنم و بگویم اینجور داستان ها را شاید بعضی سوپر میلیاردرهای دنیا درست کرده اند تا مردم معمولی را در همین وضعیت معمولی شان نگه دارند و بگویند شما همین جایی که هستید خوب است.
آنها می گویند: آفرین بچه های عزیز از زندگی لذت ببرید ما به شما حقوق می دهیم که زندگی تان بگذرد. لطفا بقیه پول ها را بگذارید برای ما که این قدر زحمت می کشیم و خودمان را برای توسعه یک کسب وکار این قدر به زحمت می اندازیم.
من به شما پیشنهاد می کنم کتاب توطئه پولداران، 8 قانون جدید پول نوشته رابرت کیو ساکی را بخوانید.
بعضی از ثروتمندان که این گونه داستان ها را برای ما درست می کنند می خواهند ما فقیر بمانیم چون در این صورت است که باز این باور مظلومیت را پذیرفته ایم و اینکه ما ثروتمند شویم ظالم و خودخواه می شویم و بدخواه فقیران.
باید بدانیم که پول نه «هدف» بلکه «نشانه» است.
نشانه ارزشی که شما به جهان ارائه می کنید و همچنین پول فقط یکی از شش بخش ثروت است.
برای همین است که تمام میلیاردهای دنیا لزوما ثروتمند نیستند. آن دسته از سوپرپولدارهای دنیا واقعا ثروتمند هستند که دانش مالی و تجربه های خود را با روی گشاده در اختیار دیگران قرار می دهند.
یک نمونه خود رابرت کیو ساکی یا وارن بافت است.
آن تاجر در داستان ماهیگیر و تاجر بالا به ماهیگیر مکزیکی آدرس اشتباه می دهد.
درواقع ماهیگیر با معیارهای زندگی خودش هم اکنون می تواند ثروتمند باشد و آن تاجر با داشتن میلیارد ها دلار پول هم می تواند ثروتمند نباشد.
آن تاجر اشتباه می کند که می خواهد این همه پول را جمع کند فقط برای اینکه آخر عمر مدتی را خوش بگذراند.
او باید یاد بگیرد که باید همین حالا هم خوش بگذراند.
شما عزیزان هم اگر راه اندازی کسب وکار را برای این می خواهید که به هدف (آسایش) در آخر عمر برسید، هم هدف تان اشتباه است و هم راه تان.
مغز ما می خواهد ما را در وضعیتی که هستیم نگه دارد و ما را از هر تغییری می ترساند. می گوید راه پول درآوردن سخت است و رنج دارد و ممکن است چک برگشتی و بدهکاری در این مسیر باشد. مغز به ما دستور می دهد (حالا که پول نداری حداقل از زندگی ات لذت ببر!) و این گونه پندها ما را برای تلاش بیشتر در زمینه کسب پول سد می کند؛ غافل از اینکه ما بخواهیم یا نه دنیا در حال تغییر است و اگر زودتر خودمان را تغییر ندهیم دنیا ما را به اجبار تغییر می دهد.