با درود و سلام خدمت دوستان عزیز
جناب محمد حسین عزیز..خواستم سرگذشت امروزم را برای شما بگویم
از دو ماه پیش کارگزاریم بهم زنگ میزد می گفت از سال 90 یه قرارداد امضا کردی دیگه تمام...اصلا تمدید نکردی..من همش پشت گوش می انداختم..دیروز زنگ زدند گفتند فردا نیایی سیستم معاملاتی ات را مسدود می کنیم..
خلاصه امروز رفتم..تمدید کردم.
با خودم گفتم تا اینجا که اومدم..برم یه حساب هم آگاه باز کنم..خلاصه رفتم شعبه اش ..خدایا همه کارگزاری ها پشه می پرونند..اما آگاه بایست نوبت بگیری..
نشستم منتظر نوبت..دو نفر بقلم نشستند داشتند با یکی صحبت می کردند که بنظرت چی بخریم فقط میخوایم بخریم..پولمان روز به روز داره بی ارزش میشه!!
از بنده هم نظر خواستند..نمادهای روی تابلو را یکی یکی نشان دادم که چند ماه پیش ان تومن بود الان خدا تومن..گفتم الفرار ..بد موقعی آمدید..
نوبتم رسید..در حین ثبت نام..تلفن پشت تلفن..مردم پول را می ریزن به حسابشان بعد به کارمنده میگن هر چی خودت صلاح میدونی فقط بخر
یک لحظه خشکم زد..
فکر کردم اگر مردم اینطوری بیان بازار و کارگزار هم با پول مرد بزنند زیر سهام در پیت ببین تا کجا میره..
آقا محمد حسین واقعیتش ترس برم داشت..
حالا می فهمم سهم هایی که چند هزار درصد رشد کرده اند برای چی بود...