دورهمی چند نفره

[roya123]

من بالای ۱۵ سال است که در بورسم. (پیش‌تر حساب کرده بودم ولی اکنون دقیق خاطرم نیست گمان کنم شده باشد ۱۸ سال)
و خودم هم آغاز نکردم.
برایم آغاز کردند.
=========================
ولی نیمه‌وقت بخواهید حساب کنید چند سال است که آغاز کرده‌ام. (آن هم دقیق خاطرم نیست.)
=========================
تمام وقت بخواهید حساب کنید از سال ۹۲ آغاز کرده‌ام. از گمان کنم میانه‌ی سال ۹۲. یا شاید هم اوایلش. زمانی که ارز سه برابر شد.
جزئیاتی مانند اندازه‌ی پول را هم عرض نمی‌کنم. چه آن موقع و چه اکنون.

ویرایش: ببخشید. نیمه‌وقت از سال ۹۲ و تمام وقت از سال ۹۵. از زمانی که کارگاه را زدم. اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=3454 دقیقش می‌شود اینجا: http://forums.boursy.com/showthread....l=1#post664658 از اسفند ۹۴.

مرسی از پاسختون....
میخواستم اول بپرسم با چه سرمایه ای شروع کردین و چند سال کار کردین؟
بعدش بپرسم اون سرمایه رو چند برابر کردین. که خب فرمودید این جزئیات رو نمی گید.
چرا اکثر بورسی ها نمیگن و طفره میرن؟؟؟
البته من این سوال رو از جناب آباد و الان از شما پرسیدم تا الان.
شاید در آینده باز هم به تحقیقاتم ادامه دادم.
به هر حال همگی موفق و پرسود باشید.

[mhjboursy]

مرسی از پاسختون....
میخواستم اول بپرسم با چه سرمایه ای شروع کردین و چند سال کار کردین؟
بعدش بپرسم اون سرمایه رو چند برابر کردین. که خب فرمودید این جزئیات رو نمی گید.
چرا اکثر بورسی ها نمیگن و طفره میرن؟؟؟
البته من این سوال رو از جناب آباد و الان از شما پرسیدم تا الان.
شاید در آینده باز هم به تحقیقاتم ادامه دادم.
به هر حال همگی موفق و پرسود باشید.

سلام بر شما و دوستان عزیز.


من پیشتر با جزئیات کامل می‌گفتم. اصلا نمودار می‌گذاشتم! همه چیز را هم می‌گفتم. ولی دیدم جو یک مقدار خاله‌زنگی است در میان بورسی‌های گرامی دیگر نگذاشتم.
زمانی که پایین می‌آید و عملکردت زیاد جالب نیست یکی پیدایش می‌شود نصیحت می‌کند! حالا یکی هم که هیچ چیز حالی‌اش نیست‌ها!
زمانی که بالا می‌رود یکی می‌آید آه می‌کشد... انگار مال او را خورده‌ای.
زمانی که یک نفر می‌فهمد در یک جا احیانا در قله فروخته‌ای می‌آید می‌گوید تو مسبب افت بوده‌ای!!!
زمانی که میانه‌ی راه می‌فروشی می‌آیند می‌گویند نوسان‌گیران کار ما را خراب کرده‌اند!
یکی می‌آید می‌گوید اه سرمایه‌ات چقدر زیاد است... یکی می‌آید می‌گوید اه سرمایه‌ات چقدر کم است. یکی می‌گوید چقدر بد کار کردی. یکی می‌گوید چقدر خوب کار کردی.
کلا تهش چیزی نیست. چه کاری است اصلا؟ فقط دردسر است و اینکه یک مقدار باید وقت بگذاری برای این چیزها.

[mokhlas]

امروز بازار خیلی جالب بود.
من نمی‌دانم... یعنی این واکنش به مکانیزم ماشه بود؟ یک نیم‌روز؟ این‌قدر هم ضعیف؟
به نگر می‌رسد بازار (اکبرآقا) خیلی نیرومند است....
حتی اگر اکنون اصلاح هم باشد باز دوباره شبیه آن اصلاح پیشین است که روی نمودار نشان دادم. یعنی اصلاح نه تنها رو به پایین نیست بلکه رو به بالا هم هست!
بازار خیلی نیرومند است.

در حالت عادی باید قشنگ روی ۴۰۰ هزار واحد بازی در می‌آورد و یک عده خارج می‌شدند و دست کم چند روز اصلاح می‌داشتیم.
ولی بازار خودش را انگار جمع و جور کرده.
خیلی عجیب است.
باید نگاه کنیم.

اگر دیدم واقعا اصلاح همین نیم‌روز بوده دوباره همان مقداری که فروخته بودم را می‌روم دوباره خرید انجام می‌دهم.
البته بیشتر از نمادهای بنیادی دیگر. بزرگ و بنیادی. انگار فعلا دوره‌ی نمادهای خاک‌برسری و بی‌شعور نیست.

اما قدرت خريدار وسرانه خريد كمي احتياط داشت و نسبت به 2 3 روز قبل كمي افت داشت.واين نشان از ترس شاخص400 نماز جمعه اين هفته و... ممكنه باشد.به قول جنابعالي اصلاحات قبلا چند روز بود اما انگار ديگه اصلاح ها به ساعت دقيقه و ثانيه رسيده كه در جاي خودش قابل تامله.

[mhjboursy]

توجه داشته باشيد من هدفم ليست كردن اين دلايل نيست

بلكه منظورم اينست اگر واقعا ايران و آمريكا قبل از حمله ايران به آن پايگاه باهم توافقي كرده بودند هم دقيقا همين نتايج بالا بدست مي آمد .
پس الان من چرا بايد حرف رسانه اي را باور كنم كه از طرفي كاملا غير مستقل است و از طرفي سعي دارد در من القا كند كه از آمريكا انتقام گرفته و از آمريكا هراسي ندارد و قدرت مقابله دارد و غيره . واقعا چرا من بايد نتايج عيني كه ديده ام را كنار بگذارم و حرف رسانه وابسته داخلي سر تا به پا دروغ كه همه اش ذهني و غير واقعي است را بپذيرم ؟

خوب. همان گونه که گمانش می‌رفت.
عینی را شما کجا دیده‌اید؟ و دقیقا چه دیده‌اید و از آن چه برداشتی کرده‌اید؟

خوب اينجا بايد گفت اگر هيچ قدرتي در دنيا تا كنون آمريكا را نزده اما ما زده ايم پس يا ايران فعلي از همه آن قدرت ها قوي تر است ( به لحاظ نظامي ، سياسي ، اقتصادي و متحدان ) و يا تباني كرده و خيالش از واكنش آمريكا آسوده است . حال من يا شما از اين فرض ها و نتيجه گيري ها تحليل خودمان را داريم و استدلال خودمان را .

آری. ایران نیرومندتر است.
شاید برای شما غیرقابل باور باشد ولی این‌گونه است.
عرض می‌کنم. تلاش می‌کنم مفصل هم بگویم.

بسیاری برای اندازه‌گیری نیروی نظامی می‌نشینند تعداد ناوهای هواپیمابر و تعداد کلاهک‌های هسته‌ای را می‌شمارند.
این عین اشتباه است.
در دنیای امروز این محاسبات اصلا ارزش ندارد.
زمانی که شما یک ناو هواپیمابر حتی چند میلیارد دلاری داشته باشی، اگر این را بتوان با یک موشک نقطه‌زن زد، این چند میلیارد دلار هیچ ارزشی ندارد.
اگر شما یک هواپیمای رادار گریز داشته باشی که چند صد میلیون دلار خرج آن کرده باشی، اگر فناوری‌ای بیاید که بتواند آن را روی رادار آشکار کند تمام آن چند صد میلیون دلار را باید بروی بریزی سطل آشغال.
این را گفتم برای اینکه دوستانی که یک مقدار در پیچ و تاب این ارقام و اعداد و نمایش‌های زیبنده و دلربا هستند یک مقدار اندیشه‌شان تعدیل شود.
ولی موضوع اصلا اینها نیست.
موضوع ایمان است.
حرف دینی و اعتقادی نمی‌خواهم بزنم. دو دو تا چهارتا است.
آمریکا با آن عظمتش و از آن قوی‌تر اروپا، اگر یک ویروسی به نام داعش به جانشان بیافتد یک شبه از بین می‌روند. بسیار تندتر از آنچه در عراق اتفاق افتاد.
یک بدن (تن آدمیزاد) دو جور قدرت دارد. یک قدرت سخت است که دست‌ها و پاهایش هستند. یک قدرت دیگر هم هست که سلول‌های سپیدش هستند. پوست و سیستم تنفسی‌اش است. (در مورد این دومی... مثلا... اگر یک فیل بسیار نیرومند و بزرگ را فرض کنیم، در برابر شیر‌های بزرگ نیرومند است ولی اگر مورچه به آن حمله کنند واقعا ضعیف و ناتوان است.)
در بالا که ما گفتیم یک موشک نقطه‌زن برابر یک ناو گران‌قیمت آن برای قدرت سخت بود. آن برای قدرت سخت است. که در آن هم ایران دستی بر آتش دارد. چنانچه دیدیم. ولی آن قدرت دیگر مهم است. مهم‌تر است. و در این بخش موشک کارگشا نیست (هرچند ایران هم دارد). ایمان و عقیده مهم است. در برابر دشمنی مانند داعش شما هرچقدر هم که موشک نقطه‌زن و ناو هواپیمابر داشته باشی به کارت نمی‌آید.

ولی باز این هم همه‌اش نیست.
موضوع دیگر قوت ایران نیست! بلکه ضعف آمریکا است.
آمریکا هرچند بسیار از دید اقتصادی و نظامی و سیاسی و رسانه‌ای نیرومند است ولی دقیقا در همین موارد در لبه‌ی پرتگاه نیز قرار دارد. دقیقا در لبه‌ی پرتگاه. و موضوع بدتر برای آمریکا این است که این موارد به هم ربط دارد. یعنی اگر از دید نظامی ضعف پیدا کند از جنبه‌ی سیاسی و اقتصادی نیز به شدت وضعش خراب می‌شود و اگر از دید اقتصادی وضعش خراب شود تمام نیروی سیاسی و نظامی‌اش پشیزی نمی‌ارزد و از درون فرومی‌پاشد. بدتر از شوروی.
و اینکه نبرد اصلی آمریکا با ایران نیست. با چین است (و البته مقداری روسیه و مقداری اروپا). که ذره ذره دارد می‌خوردش.
و هر درگیری نظامی اقتصادی سیاسی شدیدی که آمریکا داشته باشد (با ایران) می‌تواند آمریکا را در جبهه‌ی اصلی زمین بزند.

و باز این بزرگترین ضعف آمریکا نیست! بزرگترین ضعف آمریکا این است که ایمان ندارد.
در آمریکا چیزی به نام دین وجود ندارد که مردم بیایند دور آن جمع شوند و بگویند به خاطر دین می‌خواهیم از آمریکایمان حمایت کنیم. چیزی به نام ملیت وجود ندارد که بگویند به خاطر کشورمان و مردممان از خودگذشتگی می‌کنیم و از آمریکای خودمان حمایت می‌کنیم. نه اصلا چنین چیزی نیست. مردم در آمریکا منتظرند یک اتفاقی بیافتد تا به آسانی از آمریکا بگذرند. همان‌گونه که پیش‌تر از کشورهای خودشان گذشتند! و آمدند آمریکا. مسلما چیزی به نام فداکاری یا از خودگذشتگی (چه در جنبه‌ی مال و چه از دید جان) اصلا و به هیچ وجه وجود ندارد. نه در بین سربازهایشان (از دید نظامی) نه در بین مردمشان (از دید اقتصادی/سیاسی).

این است که ترامپ نخست به دید اینکه ارتش چند تریلیون دلاری و فانوری‌های پیشرفته وجود دارد می‌گوید فلان می‌کنم. ولی در عمل زمان واکنش می‌بیند هیچ کاری نمی‌تواند بکند. چون پشتش خالی است. اگر جنگ با ایران حتی مانند همان عراق هم بشود دیگر اصلا آمریکا توان یک جنگ دیگر در سطح عراق را هم ندارد. چه برسد به بزرگتر از آن. چون از دید اقتصادی دیگر نمی‌تواند از جاهای دیگر دنیا پول بکشد بیرون. چون مقدار زیادی از اوراقش را چین خریده و هر آن از همین می‌تواند برعلیه‌اش استفاده کند. چون از درون اگر بگوید برویم جنگ شاید پشتش را خالی کنند. چون از دیدن نظامی شاید به چیزی به مراتب بدتر از ویتنام یا عراق مبتلا شوند.

[mhjboursy]

در مورد شكست هيمنه آمريكا هم با شما موافق نيستم . اين از همان موضوعات ذهني است كه از ديد من قابل اثبات نيست . اين كه همه دنيا ديدند ايران هيمنه امريكا را شكست قابل اثبات نيست ، واقعي نيست . شايد شكسته شايدم نشكسته و شما فكر مي كني شكسته . شايد دنيا با خودش بگويد اگر اين حمله واقعي بود و هيمنه آمريكا شكسته بود حتما امريكا واكنشي نشان مي داد .

شايد دنيا نتيجه بگيرد كه اين حمله آنقدر ناچيز و كوچك و بدون هيچ دستاوردي بوده از ديد آمريكا كه حتي ارزش واكنش نشان دادن هم نداشته .

واقعا؟
جدی می‌فرمایید؟
مثلا... یک چیزی که نه ربطی به ما داشته باشد و به آمریکا هم ربط نداشته باشد را بگذارید ببینیم... مثلا... اگر گرجستان با موشک به یکی از بزرگترین پایگاه‌های روسیه حمله کند بعد پوتین بیاید بگوید ما بی‌خیال شده‌ایم...

من گمان کنم حتی اگر یک عدد از آن موشک‌ها هم به هدف نخورد...
حتی اگر حمله به یک پاسگاه کوچک مرزی هم باشد...
باز روسیه اگر بابایش را در نیاورد روسیه نیست.
یعنی فکر کنید... یک درصد... یک کشوری به پایگاه روسیه حمله کند... بعد پوتین توئیت کند... چه؟... حتی تصور پوتین هم در این حالت برایم بامزه است.

[mhjboursy]

اصلا هيمنه معني اش چيست ؟ معني شكستن هيمنه چيست ؟ هر كسي و با هر خط فكري از اينها يك تعريف ذهني دارد كه همه شان چون ذهني هستند ارزش بررسي هم ندارند . اين كه فرمانده محترم بگويد ما الان قدرت مقابله با آمريكا را داريم آيا يك فرض ذهني نيست ؟ در ذهن خودشان اين طور فرض كرده و يا سعي دارد در ذهن من و شما اين طور القا كند اما واقعا و به عينه در دنيا چه خبر است اين مهم است . آيا واقعا هم همينطور است ؟ من زماني مي پذيرم كه ما توان مقابله با امريكا را داريم كه ايران در پاسخ به عمليات نظامي و تروريستي آمريكا كه بزرگترين فرمانده نظامي ايران را به شهادت رساند ، ما مي توانستيم يك مقام رسمي آمريكايي را بكشيم . مثلا حداقل يك سفير يا يك كارمند رسمي سفارت خانه امريكا در يك نقطه از جهان . تاكيد مي كنم حداقل . آن وقت اگر آمريكا واكنش نشان نمي داد حتي اگر با تباني هم واكنش نشان نمي داد من حرف شما را مي پذيرفتم كه ايران اينجا قدرتش را به آمريكا و جهان نشان داده . اما اينكه او بزرگترين فرمانده سپاه ايران را شهيد كند ما چند تا ساختمان خالي خراب كنيم از ديد من و با همان ذهنيت شما از هيمنه و مقابله هم به نظرم اتفاق مهمي نيفتاده .

به نوشته‌ی خودمان یک بار دیگر نگاه کنیم. شاید برداشتمان از موضوع ذهن و عین دقیق نباشد.
وگرنه به همین شهادت سردار سلیمانی اگر می‌اندیشیدیم می‌دیدیم ایشان کسی هستند که تا همین چند وقت پیش با قدرت رسانه به من و شما نشان داده بودند که کس خاصی نیست. یک سرباز ایرانی است. و کلا ایرانی‌ها هیچ کاری بلد نیستند. با چند مصاحبه و چند فیلم و چند خبر به ما می‌گفتند که حالا کار خاصی هم نکرده!
دقیقا مانند همین حمله‌ی موشکی ایران به بزرگترین کشور دنیا که اکنون یک عده دارند می‌گویند کار مهم و خاصی نیست. ولی اگر قرار بر حمله و پاسخ دادن آمریکا بود چنان همین را بزرگ می‌کردند که در عرض دو سه روز ما گمان می‌کردیم واقعا ایران کار بزرگی کرده.
(چه چیز عینی است و چه چیز ذهنی؟ آیا همین‌جوری به یک سری چیز که گمان می‌کنیم اشتباه است باید بگوییم ذهنی؟ و چیزهایی که باور کرده‌ایم را باید بگوییم عینی؟)
خیلی‌ها پیش از داعش اصلا پارسال سردار سلیمانی را نمی‌شناختند! حالا امروز با کار رسانه‌ای گمان می‌کنند سردار سلیمانی بود که یک تنه رفت در غزه و لبنان و صهیونیست‌ها را شکست داد و رفت سوریه و عراق آمریکا و داعش را هم شکست داد و برگشت و این وسط چند کشور دیگر را هم یک تنه از بین برد. حالا همین افراد را نگاه بکنیم‌ها... می‌بینیم اصلا تا چند وقت پیش معتقد بودند که صهیونیست‌ها در جنگ ۳۳ روزه و در جنگ غزه شکست نخورده‌اند!!! و از روی اقتدار و با مهربانی جنگ را پایان داده‌اند!

خوب دقت کنیم.
برخی مواقع این چیزی که ما گمان می‌کنیم عین است عین ذهن است. و آن چیزی که گمان می‌کنیم ذهن است عین همین است.

یک بار دیگر متن‌ نقل قول شده را ببینیم.
این‌قدر موشک‌های برخورد کرده به بزرگترین پایگاه عراق در دید ما کوچک و در مقابلش شهادت سردار سلیمانی بزرگ جلوه داده شده که گویا آن که ابهتش در جامعه‌ی جهانی شکسته شد و در حقیقت امر شکست خورد ایران بوده.
با همین چیزی که به آن عین می‌گوییم و معتقد شده‌ایم که آمریکا هیچ نیروی نظامی‌اش را از دست نداده. توضیح دادم و دانستیم که این تنها یک شک است در بین شک‌های دیگر. ولی این قدر این احتمال در برابر احتمال‌های دیگر در چشم ما بزرگ شده که گمان می‌کنیم «حتما» همین احتمال «آسیب ندیدن هیچ کس» درست است و دیگر احتمال‌ها اشتباه است!!! و این را عین می‌پنداریم. و باقی احتمال‌ها را ذهنی.

یعنی معتقدیم که آمریکا با ایران تبانی کرده‌اند و نیروهای نظامی همه رفته‌اند در پناهگاه و هیچ کشته و هیچ مجروحی وجود نداشته و خسارت این واقعه تنها برای ایران بوده و آن هم سردار سلیمانی بوده. و تمام اینها را هم در چشم ما عینی جلوه داده‌اند و گمان می‌کنیم این فکر خود ما است و ما خودمان به این نتیجه رسیده‌ایم.

ولی زمانی که می‌آییم بررسی می‌کنیم می‌بینیم چگونه از میان احتمال‌ها یک احتمال را قوی‌تر از بقیه دانستیم و معتقد شدیم که آمریکا خسارت ندیده؟ می‌گوییم خوب به خاطر اینکه واکنش نشان نداده. و بعد از خودمان می‌پرسیم چرا واکنش نشان نداده؟ می‌گوییم به خاطر اینکه خسارت ندیده.
و این را هم عینی می‌پنداریم! و گمان می‌کنیم نتیجه‌گیری خود ما است و کار رسانه روی ما نیست.

[mhjboursy]

باز هم مكررا تاكيد كنم من در اين مباحثه اصراري ندارم كه بگويم شما اشتباه مي گوييد و يا روشتان در تحليل وقايع غلط است . بلكه اصرارم به اين موضوع است كه روش من در فهم موضوعات اطرافم اين گونه است و طبيعي است كه هر كسي در اين دنيا آزاد است كه فكر كند ، قياس كند و انتخاب كند .
محمد حسين جان اين بحث فرصتي شد تا گفتگويي دلنشين داشته باشيم . مطمئن هستم كه هم من و هم شما انچه كه بايد مي گفتيم را گفتيم و فكر مي كنم كه هر دو اينجاييم تا بيشتر در حوزه پول و سرمايه ( كه قطعا مشتركات فكري بيشتري داريم ) بحث و تبادل نظر كنيم . اگر موافقيد اين بحث را مختومه كنيم و به تخصص خودمان و علايق ديگر دوستان بپردازيم .

[mhjboursy]

امروز بازار خیلی جالب بود.
من نمی‌دانم... یعنی این واکنش به مکانیزم ماشه بود؟ یک نیم‌روز؟ این‌قدر هم ضعیف؟
به نگر می‌رسد بازار (اکبرآقا) خیلی نیرومند است....
حتی اگر اکنون اصلاح هم باشد باز دوباره شبیه آن اصلاح پیشین است که روی نمودار نشان دادم. یعنی اصلاح نه تنها رو به پایین نیست بلکه رو به بالا هم هست!
بازار خیلی نیرومند است.

در حالت عادی باید قشنگ روی ۴۰۰ هزار واحد بازی در می‌آورد و یک عده خارج می‌شدند و دست کم چند روز اصلاح می‌داشتیم.
ولی بازار خودش را انگار جمع و جور کرده.
خیلی عجیب است.
باید نگاه کنیم.

اگر دیدم واقعا اصلاح همین نیم‌روز بوده دوباره همان مقداری که فروخته بودم را می‌روم دوباره خرید انجام می‌دهم.
البته بیشتر از نمادهای بنیادی دیگر. بزرگ و بنیادی. انگار فعلا دوره‌ی نمادهای خاک‌برسری و بی‌شعور نیست.

یک مورد دیگر این است که بسیاری از نمادها به مقاومت رسیده‌اند.
مقاومت‌هایی که بیشتر به خاطر همین افت اخیر ایجاد کرده‌اند.
یا مقاومت ناشی از قله‌ی پیشین.
یا مقاومت ناشی از خط روند.

باز هم باید بررسی کنیم.

[roya123]

[mhjboursy]

الان این چیست آن وقت؟ ?