صفحه 2 از 43 نخست 1234512 ... آخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 429

موضوع: فلسفی-عرفانی

  1. #11
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
    وین حرف معما نه تو خوانی و نه من

    هست از پس پرده گفتگوی من و تو
    چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من
    (ابوسعید ابوالخیر)


    پی‌نوشت: پرده، این‌گونه نیست که در فلان تاریخ دنیوی بیافتد و فلان واقعه‌ی هولناک اتفاق بیافتد... که افتادن پرده خود به فنای دنیا (و موجودات) اشاره دارد. این‌گونه حساب کن که همین اکنون هم پرده افتاده. و آن بخش پس از چون پرده در افتد هم‌اکنون هم هست.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  2. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده است:


  3. #12
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط roya123 نمایش پست ها
    از فلسفه خوشم نمیاد. از اینکه اینقد سخت و پیچیده بخوای یه چیزی و اثبات کنی. ترجیح میدم به دلم و درونم رجوع کنم. خدا اون نیرویی هست که منو احاطه کرده و اجازه نمیده از هیج جا بهم آسیبی وارد بشه.
    سلام.
    باید دغدغه داشته باشید.
    زمانی که آدم دغدغه نداشته باشد مانند ریاضی می‌شود...
    که آدم نگاه می‌کند با خودش می‌گوید آخر این معادله‌ی درجه دو کجای زندگی انصافا به درد من می‌خورد؟ در بهترین رشته‌ی مهندسی در بهترین دانشگاه و در بالاترین سطح هم بروی می‌بینی واقعا کارایی نداشته و به کاری که می‌خواهی بکنی ربطی ندارد...
    ولی (فلسفه) وقتی به کارت بیاید و اصلا از قبل به دنبالش بوده باشی... می‌شود آب روی آتش...
    زمانی که در عطش فراقش یک عمر سوخته باشی، برایت می‌شود گوهری گران‌بها که قدرش را می‌دانی...
    به آن عشق می‌ورزی.
    مانند جذاب‌ترین رمان‌ها کتاب‌هایش را می‌خوانی...

    زمانی که مانند شعر بالا دغدغه‌ی من کیستم بگیری دیگر نه تنها این افکار خسته‌کننده و زمان‌بر و بیهوده به نگر نمی‌رسد... بلکه تبدیل به مهمترین کار/چیز زندگی‌ات می‌شود و حاضری از چیزهای دیگر بزنی تا به اینها برسی...

    یکی از دلایلی که من در بورس دنبال پول هستم و خیلی دوست دارم یک سامانه‌ی نیمه‌خودکار داشته باشم تا از کار کردن زیاد مقداری فاصله بگیرم همین است... که زمان پیدا کنم برای این چیزها...
    زمان بگذارم هر روز نیم‌ساعت... یک ساعت... پس از نماز بنشینم بیاندیشم...
    وای... آرزوی من این است بروم کنار دریا و آنجا بنشینم بیاندیشم...
    بنشینم کتاب‌های این‌چنینی را با (تمام وجودم، با جانم) بخوانم...
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  4. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #13
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    دوستان گمان نکنند اینهایی که من اینجا می‌نویسم را هر کدام را مانند نوشته‌های بورسی باید همین‌جور بخوانند و رد شوند...
    گاهی یک بخش از این نوشته‌ها حاصل عمر یک نفر است تا این را گیر آورده و به ما در کتابی چندین جلدی به ما رسانده... و البته دیگران برای ما خلاصه کرده‌اند و باز خلاصه‌ی آنها را خلاصه کرده‌اند و ... خلاصه اینکه این که اینجاست اکنون بسیار بسیار خلاصه شده من می‌نویسم.

    مثلا یک بنده خدایی شاید یک عمر کار کرده تا در آورده: الذاتی لا یعلل. یا لا یصدر من الواحد الا الواحد. یا الانسان جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء. (همه هم عربی شد... ان‌شاءالله پارسی‌اش را یک روزی زمان بشود اینجا بحث کنیم...)
    خلاصه اینکه ما در یک نیم خط اینها را می‌گوییم و رد می‌شویم... ولی این برای کسی است که آشنایی دارد. برای کسی که آشنایی ندارد شاید یک روز تا یک سال طول بکشد که معنی‌اش را قشنگ متوجه شود.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  6. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده است:


  7. #14
    ستاره‌دار(3) roya123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    shiraz
    نوشته ها
    5,546
    تشکر
    26,534
    تشکر شده 30,129 بار در 5,476 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    سلام.
    باید دغدغه داشته باشید.
    زمانی که آدم دغدغه نداشته باشد مانند ریاضی می‌شود...
    که آدم نگاه می‌کند با خودش می‌گوید آخر این معادله‌ی درجه دو کجای زندگی انصافا به درد من می‌خورد؟ در بهترین رشته‌ی مهندسی در بهترین دانشگاه و در بالاترین سطح هم بروی می‌بینی واقعا کارایی نداشته و به کاری که می‌خواهی بکنی ربطی ندارد...
    ولی (فلسفه) وقتی به کارت بیاید و اصلا از قبل به دنبالش بوده باشی... می‌شود آب روی آتش...
    زمانی که در عطش فراقش یک عمر سوخته باشی، برایت می‌شود گوهری گران‌بها که قدرش را می‌دانی...
    به آن عشق می‌ورزی.
    مانند جذاب‌ترین رمان‌ها کتاب‌هایش را می‌خوانی...

    زمانی که مانند شعر بالا دغدغه‌ی من کیستم بگیری دیگر نه تنها این افکار خسته‌کننده و زمان‌بر و بیهوده به نگر نمی‌رسد... بلکه تبدیل به مهمترین کار/چیز زندگی‌ات می‌شود و حاضری از چیزهای دیگر بزنی تا به اینها برسی...

    یکی از دلایلی که من در بورس دنبال پول هستم و خیلی دوست دارم یک سامانه‌ی نیمه‌خودکار داشته باشم تا از کار کردن زیاد مقداری فاصله بگیرم همین است... که زمان پیدا کنم برای این چیزها...
    زمان بگذارم هر روز نیم‌ساعت... یک ساعت... پس از نماز بنشینم بیاندیشم...
    وای... آرزوی من این است بروم کنار دریا و آنجا بنشینم بیاندیشم...
    بنشینم کتاب‌های این‌چنینی را با (تمام وجودم، با جانم) بخوانم...
    راستش نمیشه گفت ریاضی هیج جا بکار نمیاد. دوستی داشتم که میتونم بگم یه نابغه بود. ایشون ریاضیش فوق العاده عالی بود. (من خودمم ریاضیم تو دبیرستان و دانشگاه عالی بود. اما به مرور که فاصله گرفتم حتی برای کنکور ارشد درصد ریاضیم صفر بود. چون اصلا نخوندم و سوالاتش و نگاه هم نکردم ) خلاصه اون دوستم میگفت ریاضی و یاد بگیر به تمام علوم و حتی به زندگی سوار میشی. و میگفت من تو هر کاری وارد بشم یه میونبر از طریق علم ریاضی و کامپیوتر براش پیدا می کنم.
    و ایضا دوست دیگری داشتم که رشته ی دبیرستانش انسانی و دانشگاهش ادبیات بود. (من ریاضی فیزیک و دانشگاه هم فنی مهندسی بود ) این دوستمم میگفت حس می کنم اونایی که ریاضیشون خوبه تو زندگی موفق ترن و پول درآوردن رو بهتر بلدن. نمی دونم بر چه اساس میگفت. اما خب واقعا خودم حس میکردم هم زندگی و خیلی بهتر از اون می فهمم (با اینکه 15 سال از من بزرگتر بود ) و هم بهتر و راحت تر از اون میتونم پول دربیارم.

    و اما
    در مورد کنار دریا و اندیشیدن و کم کار کردن و زیاد پول درآوردن و رسیدن به آزادی مالی و زمانی باهاتون کاملا موافقم . اینجور زندگی فوق العاده اس. فوق العاده... و فوق العاده ترینش اندیشیدن کنار دریا
    ویرایش توسط roya123 : 2019/10/26 در ساعت 01:40
    اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
    شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"


  8. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید roya123 از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #15
    ستاره دار(1) trojan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    نوشته ها
    880
    تشکر
    8,573
    تشکر شده 5,332 بار در 846 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    فلسفه مخصوصا فلسفه وجود زيباست اما قديمي است . تا چند دهه قبل خيلي استوار بود و به نظر نمي رسيد به چالشي بيفتد . پيروان زيادي هم داشته و دارد و از آنجا كه به گزاره هاي عقلي تكيه مي زند و از نردبان عقل بالا مي رود بسيار استوار و غير قابل كتمان مي نمايد . اما هر چند آينده مجهول است و واقعا نمي دانيم دانشمان تا چه حدي توسعه خواهد يافت ، ولي بروز و وقوع برخي جهش هاي تكنولوژيكي كه دارد آرام آرام مي آيد خيلي سريع عقل را به چالش كشيده است . تا امروز تصور اينكه انسان و حيوان هم به نوعي ماشين هاي پيچيده ساخت طبيعت باشند غير واقعي مي نمود . اينكه ما قوه خيال و تصور و احساس داريم باعث مي شد فكر كنيم چيزي ، گوهري غير مادي درونمان است و عقل هم آنرا تاييد مي كرد اما خيلي آرام اين انگاره ها دارد تغيير مي كند و شايد در آينده اي نزديك ماشين هايي با هوش مصنوعي بروز نمايند كه قادر به تصور و خواب ديدن و داراي احساس باشند . ضمن اينكه تاريخ فرگشت حيات هم واقعا چالش ديگري براي درك فلسفي و برداشت هاي خدا محوري از حيات ايجاد مي كند كه نمي شود به آساني از آنها گذشت .فارغ از هرگونه قضاوتي ، واقعا مطالعه علمي پيدايش حيات ، پيدايش انسان ،پيدايش زبان ،پيدايش تصورات ، پيدايش جادو و جادوگري ، پيدايش اديان و مطالبي از اين دست براي آناني كه علاقه به فلسفه و عرفان دارند لازم است تا در فهم شنيده ها و خوانده هايشان تا حد ممكن به خطا نروند .
    ویرایش توسط trojan : 2019/10/26 در ساعت 09:58

  10. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید trojan از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #16
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط trojan نمایش پست ها
    فلسفه مخصوصا فلسفه وجود زيباست اما قديمي است . تا چند دهه قبل خيلي استوار بود و به نظر نمي رسيد به چالشي بيفتد . پيروان زيادي هم داشته و دارد و از آنجا كه به گزاره هاي عقلي تكيه مي زند و از نردبان عقل بالا مي رود بسيار استوار و غير قابل كتمان مي نمايد . اما هر چند آينده مجهول است و واقعا نمي دانيم دانشمان تا چه حدي توسعه خواهد يافت ، ولي بروز و وقوع برخي جهش هاي تكنولوژيكي كه دارد آرام آرام مي آيد خيلي سريع عقل را به چالش كشيده است . تا امروز تصور اينكه انسان و حيوان هم به نوعي ماشين هاي پيچيده ساخت طبيعت باشند غير واقعي مي نمود . اينكه ما قوه خيال و تصور و احساس داريم باعث مي شد فكر كنيم چيزي ، گوهري غير مادي درونمان است و عقل هم آنرا تاييد مي كرد اما خيلي آرام اين انگاره ها دارد تغيير مي كند و شايد در آينده اي نزديك ماشين هايي با هوش مصنوعي بروز نمايند كه قادر به تصور و خواب ديدن و داراي احساس باشند . ضمن اينكه تاريخ فرگشت حيات هم واقعا چالش ديگري براي درك فلسفي و برداشت هاي خدا محوري از حيات ايجاد مي كند كه نمي شود به آساني از آنها گذشت .فارغ از هرگونه قضاوتي ، واقعا مطالعه علمي پيدايش حيات ، پيدايش انسان ،پيدايش زبان ،پيدايش تصورات ، پيدايش جادو و جادوگري ، پيدايش اديان و مطالبي از اين دست براي آناني كه علاقه به فلسفه و عرفان دارند لازم است تا در فهم شنيده ها و خوانده هايشان تا حد ممكن به خطا نروند .
    سلام.
    این دیدگاه به خاطر این به وجود می‌آید که انسان خودش را موجودی در زمان و مکان (دنیا) تصور می‌کند.
    و حالا آن مثال خودش را در دنیا با چیزهای دیگر مقایسه می‌کند و از آن به نتیجه‌گیری‌هایی می‌پردازد.
    در حالی که این اصلا فلسفه{۱} نیست.
    فلسفه به ما می‌گوید همواره کلیات را ببین. پیش از جزئیات.
    همواره ژرف‌ترین نقاط را هم بررسی کن.

    چگونه بدون بررسی زمان می‌آییم موجودات زمان‌مند را بررسی می‌کنیم؟
    چگونه بدون بررسی خود می‌آییم یک مثال زمان‌مند را خود می‌گیریم و آن را با دیگر موجودات می‌سنجیم؟

    پس:
    پیش از آن‌که بگوییم در طول تاریخ فلان اتفاق دارد می‌افتد باید پیش از آن ببینیم اصلا زمان چیست؟
    پیش از اینکه بگوییم روبات‌ها تکامل پیدا کرده‌اند و دارند شبیه «من» می‌شوند باید ببینیم اصلا «من» چیستم؟/کیستم؟

    آیا من در زمان جاری هستم؟ یا زمان در من جاری است؟

    این دقیقا همان بحث‌های عمیقی است که در بین فلاسفه همواره بوده. ولی اخیرا با پیشرفت فناوری چند تن از اندیشمندان که گرایش فناوری دارند گمان کرده‌اند بدون پاسخ دادن به این پرسش‌ها می‌توان به پرسش‌هایی که در زیر این‌ها طرح می‌شود می‌توان پاسخ داد.
    در حقیقت این عده بدون پاسخ دادن به این پرسش‌ها پاسخ‌هایی را به عنوان «پیش‌فرض» گرفته‌اند! و این دقیقا بالاترین مهلکه‌ی اندیشه (فلسفه) است. داشتن پیش‌فرض‌هایی بدون بررسی.

    پیش‌فرض گرفته‌اند که من تن‌ام.

    بلی. با این پیش‌فرض حرف‌شان درست در می‌آید.

    با این پیش‌فرض می‌توان گفت من حاصل فرگشت هستم و در آینده روبات من می‌شود و خیلی چیزهای دیگر... مانند اینکه خدای من دنیا می‌شود و مرگ پایان من می‌شود و پیامبران روشنفکرانی می‌شوند که مردم را گول زده‌اند و .... (نه لزوما ولی می‌تواند آدم با آن پیش‌فرض راهی برای تمام اینها باز کند.)

    ولی آیا نباید در آن پیش‌فرض اندیشه کرد؟
    وقتی این‌قـــــــــــــــــــ در حیاتی است؟
    و البته بررسی این پیش‌فرض چیزی است که دیگر در حیطه‌ی آزمایشگاه و فناوری نیست! (برای همین است که اندیشمندان متمایل به فناوری نتوانسته‌اند از این حد بالا بروند.)
    اینجا فقط خودتی و خودت. و اندیشه‌ات.


    =============================
    {۱} روی واژه‌هی فلسفه جای مناقشه نیست. فلسفه - ژرف‌اندیشی - اندیشه‌ی اصولی - اندیشه‌ی درست - اندیشه. هر کدام را خواستید بگیرید.
    {۲} روی واژه‌ی فناوری هم مناقشه‌ای نداریم. فن/فناوری/دانش/علم. علم را خودشان روی خودشان گذاشته‌اند ولی نام علم را گذاشتن روی پزشکی و مهندسی و ... زیاد جالب نیست. زمانی که آدم با دانش‌هایی روبرو می‌شود که واقعا والاست و از بالا دارد به اینها نگاه می‌کند و می‌بیند سلسله جنبان اینها آن علم‌هاست... دیگر نمی‌تواند به اینها علم بگوید... فن و فناوری بهتر است... ولی به هر روی... هر چه شما گفتید ما هم می‌گوییم. فعلا در این واژه جای مناقشه نیست.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  12. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #17
    ستاره دار(1) trojan آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    نوشته ها
    880
    تشکر
    8,573
    تشکر شده 5,332 بار در 846 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    محمد حسين جان بزرگوار
    ممنونم كه نوشته بنده را خواندي و پاسخي در خور و شايسته دادي
    حتما به آن خواهم انديشيد .

  14. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید trojan از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #18
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    در مقایسه‌ی فرد بینا و کور... می‌بینیم شخص کور یک بُعد ندارد.
    آیا ابعاد دیگری هست که از آن بی‌خبریم؟ چه شکلی است؟
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  16. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #19
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقاشی چیزی نیست.
    نقاشی به خودی خود چیزی نیست. خیالی است که از ذهنی به ذهن‌های دیگر منتقل می‌شود.
    اگر هر چقدر روی کاغذ بگردی به جز رنگ‌ و جوهر چیزی نمی‌بینی. نقاشی روی کاغذ نیست. در خیال تو است. چشم تو رنگ و کاغذ را می‌بیند و خیال تو نقاشی.
    اگر خیال نبود... جهان معنی نداشت... در آن غیر از مولکول‌ها چیزی وجود نداشت.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  18. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #20
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    دست داستان نویس هیچ‌گاه در داستان نیست.
    دست داستان نویس همواره در داستان است.

    اگر هم روزی دست داستان نویس در داستان پیدا شود... آن دست دست واقعی داستان‌نویس نیست... بلکه خود نقشی است در داستان... که آن را مصور صورت‌گری کرده و دست قصه‌گوی اصلی آن را قصه‌گویی کرده.

    - نقش می‌پرسد: پس ای دست حقیقی... تو کجایی؟
    - از سینه‌ی خویش پاسخ می‌شنود که من در «کجا» نیستم. بلکه کجایی که تو می‌شناسی (کوچه بازار داستان تو) هم از من است.

    - پس هرگز ملاقات نخواهیم کرد؟
    - آیا زمانی بوده که در ملاقات نباشیم؟

    - به پیش من بیا تا همنشین باشیم.
    - چون به نزد تو بیایم تو ام.

    - پس من به کوی تو بیایم.
    - دیگر بیشتر از اندازه‌ی دهانت داری حرف‌ می‌زنی‌ها! برو بمیر!
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  20. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده است:


صفحه 2 از 43 نخست 1234512 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •