صفحه 29 از 43 نخست ... 192627282930313239 ... آخرین
نمایش نتایج: از 281 به 290 از 429

موضوع: فلسفی-عرفانی

  1. #281
    ستاره‌دار(3) roya123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    shiraz
    نوشته ها
    5,546
    تشکر
    26,534
    تشکر شده 30,129 بار در 5,476 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط manmehdiam نمایش پست ها


    شما بسیار به شبه علم گرفتار هستید دوست عزیزم. با باورهای مذهبی شما کاری ندارم. باورمندید درود بر شما.
    ولی این داستانهای قانون جذب و ...اون فیلم مسخره راز! اینها مضحک هست دوست عزیزم.
    کلاه برداری هست بیشتر.
    قانون جذب یعنی چه؟ یعنی الان من فردا سهم بخرم..بعد شروع کنم زور بزنم....بگم بالا میره؟!!!
    دقت کنید بلحاظ ذهنی وقتی مثلا شما یک مساله یا مشکلی دارید ، و حول آن فکر و تفکر میکنید و تصور میفرمایید که طبق قانون جذب! دارید یک تحولاتی در مشکل تان ایجاد میکنید در اصل اینگونه نیست. بلکه ناخودآگاه ذهن شما دنبال نحوه حل مساله میچرخد. و در بسیاری از مواقع به طور نسبی آن مساله را حل میکنید. در اصل خودتان و ذهنتان بوده که آن مساله را حل کرده نه اینکه قانون جذب!
    شما از هم اکنون تا قیامت بنشینید و مخلص کمترین را نفرین کنید که مثلا سرطان بگیرم! یا بنشینید دعا کنید با تمام وجود که من ثروتمند شوم ...اپسیلونی در اینکه من سرطان بگیرم یا ثروتمند شوم نخواهید داشت! مگر اینکه کاری عملی در این ارتباط انجام دهید!
    اعتقادات شما قوی تر از این حرفها باشه...یا قوی تر از هر حرفهای دیگه باشه! فایده نداره. مهم این هست که بتوانید نشان دهید باورهایی که دارید چقدر درست هستند.
    شما که باورمند هستید و فرمودید لابد دیگران هم اشتباه نمیکنند خوب نباید فکر کنید که چه وضعشه که ما در دنیا هزاران خدا داریم؟! چطوریه که اون قبیله ای که مثلا آلت جنسی مردانه رو پرستش میکنه و درست به اندازه شما اعتقاد داره که اتفاقا فقط او هست که دین درست و دقیق رو داره. یا به همین ترتیب بقیه باورها و عقاید. همه مطمئن هستند که دینشان کامل و بی عیب و نقص هست! اصلا هم توجه نمیکنند اگر اینطوری بود پس چرا این ادیان اینقدر وابسته به جغرافیا هستند! چطوریه که هندی هندو میشه..ایرانی شیعه میشه...انگلیسی مسیحی میشه؟!!!!
    تا حالا دیدین که دانشمندی سر باور داشتن به عقایدش سر دیگران رو ببره؟ دیدین تا حالا مثلا دانشمندی بگه اگر کسی بگه هیدروژن به اضافه اکسیژن به ما مولکول آب رو نمیده، ما باید جهاد کنیم و پدرش رو دربیاریم! شده؟ اصلا اصراری ندارند که کسی قبول کنه!!! ولی همه هم قبول میکنند! یعنی اون هندو.. یا ایرانی...یا پاکستانی..یا افغانی...همگی باور دارند که هیدروژن و اکسیژن به ما آب میده! به طور یکسان هم در کل دنیا همه قبول دارند. هیچ کس هم تعصبی روش نداره! خوب اگر این قضیه که علمی هست یا ساختار اتم که علمی هست...اینها که به نظر شما اینقدر سست و بی بنیاد هست و اثبات نشده!! چطوریه که همه عالم و آدم بهش باور دارند ولی وقتی به پای مسائلی مثل ادیان میرسیم..هزار هزار نوع خدا داریم..هزاران نوع دین و مذهب و آیین داریم؟!! که همه هم شدید معتقد هستند که حق با اونهاست؟!!!! اصرار هم دارندکه حق با اونهاست ولی فقط خودشون به شدت بهش باور دارن...بقیه طره هم خرد نمیکنن به باور اونها! همانطور که شما دین اون هندو رو احمقانه میدونید...مطمئن باشید که از نظر ایشون هم باور شما به مراتب احمقانه تر هست دیگه! مطمئن باشید اون هم برای باورهای خودش کلی توجیه داره که از دلایل شما گاها عقلانی تر هم هست!
    اینه که جهانبینی علمی رو از جهانبینی غیرعلمی جدا میکنه! و توصیه من هم مشخصه!
    مانا باشید
    تعریف تون از دین و مقایسه ی اون با گاوپرستی یا بت پرستی و .... هم جای بسی تفکر دارد....
    اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
    شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"


  2. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید roya123 از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #282
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط manmehdiam نمایش پست ها

    دوست نازنین.
    شما مطالب متعدد را میفرمایید. بخشی از فرمایشات شما درست است در عین حال نتیجه گیری های اشتباه میگیرید. مطالب را قاطی و خلط ارائه میدهید. جوری که من نمیدانم بر روی کدام یک با شما هم وطن عزیز باید صحبت کنم. اصل عدم قطعیت را تصور میکنم نمیدانید چیست (جسارتا البته) و استخوانهای هایزنبرگ بزرگ را در گور میلرزانید با این تلقی که از عدم قطعیت و کوانتوم دارید! چه عرض کنم آخه!
    دقت بفرمایید. در دنیا و در زندگی ما یک نحوه و نگرشی به این دنیا داریم. به آن جهانبینی گفته میشود. جهانبینی دو شق بیشتر ندارد. یا جهانبینی ما علمی است (مبتنی بر شیوه علمی و شواهد علمی) و یا جهانبینی غیر علمی (بر مبنای باور...ایمان...سنت ها...خوشایندها...منافع یا .....). ما در دنیا چاره ای نداریم هیچ راهی نیست جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کنیم.
    تمام عرض مخلص این است که جهانبینی علمی است که ما را نجات میدهد! واعتصمو بحبل العلم!!! علم نجات دهنده ماست. جهانبینی علم ما را از بدبختی و فلاکت قبل از رنسانس نجات داد و این همه رفاه و پیشرفت و توسعه و ...را به ارمغان آورد.
    منتهی اشکال کار شما این است که به همه چیز از زاویه دینی نگاه میکنید. یعنی حتی به علم هم از دید دین و باورهای دینی نگاه میکنید. وگرنه نمیفرمودید که علم هم یک مدل دین هست!
    خیر علم و دیدگاه علمی یک دین و آیین نیست! اینگونه نیست که کسی دینش علم باشد...یکی دینش مسیحیت باشد!
    شما اشکالاتی به جهانبینی علمی وارد میدانید که هیچ کدام وارد نیست! یعنی چه که ما اعتقادمان تند تند تغییر میکند پس این خیلی بد است! دقت بفرمایید که اتفاقا آنچه که تغییر نمیکند جهانبینی علمی است و آنچه که تغییر میکند و البته کامل تر و درست تر میشود گزاره ها و نظریه های علمی است. خود جهانبینی علمی که تغییر نمیکند. ما همواره علمی به مسائل نگاه میکنیم.
    در علم تغییرات آن مقدار که شما تصور کرده اید هم شدید نیست. کجا دیدگاه ما 180درجه فرق کرده! ولو اینکه فرق هم بکند چه اشکالی دارد؟ کامل تر شدیم. بهتر شدیم. اشکال زمانی داشت که ما بر باور خودمان متعصبانه اصرار کنیم. اینگونه به دام تحجر می افتیم. گرفتاری که دین همواره دارد! در ذات خودش متحجر است..واپس گراست. چیز جدید ندارد...نوبه نو نمیشود!!! علم هر روز نو به نو میشود..شکوفه میدهد...پویاست. زیباست..دقیق است و در عین حال متواضع!
    اشکال بزرگ این است که تغییر نکنیم. پویا نباشیم. بگوییم هزار سال قبل فلانی با فرشته حرف زد و همه حقایق را بیان فرمود و هرکی جز این فکر کنه وای بحالش!!! این اشکال داره نه اینکه بگیم خیلی بد هست که ما بیشتر بفهمیم و بهتر بفهمیم...ای کاش وقتی یک حقیقت رو دانستیم دیگه مطلق درست بود!! این چه نگاهیه دوست عزیزم!

    خلاصه اینکه آیا شما به جهانبینی علمی ایراد اساسی وارد میدانید؟ خوب بفرمایید چه ایرادهای اساسی دارد و جهانبینی بهتر کدام است؟ جهانبینی که بهتر از جهانبینی علمی باشد و درست تر باشدکدام است؟

    عرض کردم موارد را بسیار خلط کردید. هر کس از راه علمی بخواهد خدا اثبات کند ره به ترکستان میبرد! اصلا موضوع خدا و جن و فرشته و اینها...موضوع علمی نیستند که بخواهد درست باشد یا غلط باشد..اینها مهملات هستند! علمی نیستند که بگوییم غلط هستند یا درست هستند.
    شما چندتا فیزیکدان دیده اید که از راه فرمولهای فیزیک و شیمی جبرئیل و جن و خدا اثبات کند! حتی در همین فیزیک شیمی مملکت خودمان تاحالا دیده اید بحثی از الهیات باشد!؟
    لطفا به تعاریف درست عبارات مراجعه بفرمایید.
    فلسفه علم نیست. ولی به این معنی نیست که بیهوده است. خیر! ولی علم نیست. چرا که فلسفه عقل محض و بدون دخالت شواهد تجربی است و لذا در دایره علم قرار نمیگیرد. ما در دنیا علاوه بر تعقل در امور باید با مشاهده تجربی و شواهد علمی ادله اثبات یک چیز را بیابیم. دقیقا از روزی که این تصمیم را گرفتیم خوشبخت شدیم! دلیل اینکه بشر طی دویست سیصد سال این همه سریع رشد کرد دقیقا همین نکته است! حالا معلومه که اگر بزرگواری مثل شما بخواهد علم را تخطئه کند بر ما گران می اید بزرگوار!
    حتی ریاضیات هم علم نیست. بلکه زبان علمی هست...
    علم تعریف دارد.
    چه کسی گفته ژرف اندیشی! یعنی اینکه حقیقت مطلق را بدانیم! حال آنکه خودمان میدانیم که چیز مطلقی در این دنیا وجود ندارد. ژرف اندیشی اصلا یعنی چه؟ یعنی خیلی عمیققق فکر کنیم..این یعنی چه؟ آیین داشتن و باور به اینکه آیینی که من دارم کامل و بدون نقص و کامللللللللل هست! این اگر تحجر و تعصب نیست پس چیست؟
    ما لازم نیست عمیق فکر کنیم. ما باید درست فکر کنیم!
    آن چیزی که شما از دین می‌دانید به کل با آنچه ما داریم و به آن اعتقاد داریم متفاوت است.
    شما مادربزرگ‌تان (مادربزرگ‌ها) را دیده‌اید و گمان می‌کنید دین آن‌جوری است و از آن گریزان شده‌اید.
    بلی. کار اشتباهی نکرده‌اید.
    ولی دین و خدا و خود و علم تجربی و ژرف‌اندیشی فلسفی در نزد ما آن چیزی نیست که شما گمان می‌کنید.
    شما حق دارید انکار کنید. ولی دارید قیاس به نفس می‌کنید.
    آری. آن دینی که شما از آن گریزان هستید را... من دو چندان از آن گریزان هستم.
    ولی اجازه بدهید بحث متفرع و متفرق نشود.
    پرسش در اثبات اتم بود و این که ما گفتیم نظریه اتم و تمام نظریه‌هایی که بر پایه آن گذاشته‌اند همگی به کل بدون اثبات هستند و مانند دیو در کمد هنوز خودش را ثابت نکرده خصوصیاتش را اندازه‌گیری کرده‌اند و چگونگی برایش در نگر گرفته‌اند...
    الان این چه شد آخر؟
    شما قبول کردید اینها همه بدون اثبات هستند یا نه؟
    (به هیچ چیز دیگر هم فعلا کار ندارم. پله پله می‌خواهم پیش بروم. الان مشخص شود اینها ثابت شده هستند یا تنها فرضیه‌هایی پذیرفته شده. سپس به این می‌پردازیم که پذیرفتن چیزهایی که نمی‌دانیم هست یا نه سودمند است یا نه؟ و ... و در مورد علم تجربی هم صحبت می‌کنیم و ببینیم تجربه بردش از کجا تا کجاست و جایگاهش کجاست و منظورمان از این که شما تجربه را دین خود قرار داده‌اید خدمتتان عرض می‌کنیم... فعلا ببینیم این آزمایش رادفورد و «اثبات» اتم به کجا رسید؟...)
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  4. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #283
    ستاره‌دار (۱۰) کریس گاردنر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    2,898
    تشکر
    10,081
    تشکر شده 19,463 بار در 2,880 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    درود...
    باور و اعتقاد کس را به بازی نگیرید...علم هر قدر هم که پیشتاز باشد...باز هم نمی تواند آن خلاء دورنی انسان را پر کند....هر چقدر هم علم داشته باشی...باز هم خدا را در دل داری...هیچ چیز د راین دنیا نمی تواند جای خدا را در دلها بگیرد...خیلی مورد داشتیم که طرف ثروتمند بوده....اما خودکشی کرده....دانشمند بود اما دیوانه شده...با سوادترین با سواد ها بود...اما در کار و زندگی خودش مانده.....
    هیچ دین و مذهبی بر دیگری برتری ندارد...هیچ انسانی هم بر انسانی دیگر برتری ندارد....
    یکی بر حضرت عباس دحیل بست حاجت گرفت...
    یکی بر مسیح...دیگری بر مجسمه بودا...هندوی از شاش گاو...یهودی با کوبیدن و کشتن خروس بر دیوار کنیسه....بالاتر از دین...باور شما به آن دین هست....
    فقط باور...............باور...........باور
    یکی به سرطان مبتلا میشود....اما اینکه چقدر شیمی درمانی میتواند برای نجاتش دهد!....او فقط خدا را در دل دارد....امیدش به خداست نه به دارو.....
    از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی می‌شوند که، خدایی کردن نمی‌دانند!
    وَ شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!

  6. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید کریس گاردنر از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #284
    عضو فعال Davar آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2017
    نوشته ها
    2,156
    تشکر
    16,997
    تشکر شده 9,251 بار در 2,006 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط roya123 نمایش پست ها
    یه چیزی که توی قانون جذب یاد گرفتم اینه با کسی بحث نکنم.
    من باورهای خودم رو دارم شما هم باورهای خودتون.
    هر دو برای دنیا لازمه. قرار نیست همه قانون جذبی زندگی و فکر کنند.
    ولی این چند جمله رو بگم و برم سراغ بازار امروز
    تعریفتون و علم و آگاهی تون از قانون جذب همین بس که
    انتظار دارید با قانون جذب سهم بخرید بالا بره
    و قانون جذب رو با فیلم رازی که پر سانسور هست می شناسید.
    خود استرهیکس هم مستند راز رو قبول نداره. خود استرهیکس که توش چقدر از قانون جذب صحبت کرده
    ایشون گفتن که اگه می دونستم که قراره اینجوری سانسور بشه و قانون جذب رو جور دیگه ای به خورد مردم بدن هیچوقت توی اون مستنند شرکت نمی کردم.
    و تعریف تون از قانون جذب اینه که انتظار دارید با قانون جذب بشه کسی رو نفرین کرد که سرطان بگیره یا اصلا توی زندگی شخص دیگه ای اثر گذاشت
    در حالیکه طبق قانون جذب هیچ کسی نمی تونه ابسیلونی توی زندگی کسی دیگه ای دخالتی داشته باشه و تغییری ایجاد کنه.
    یه بحثی هست که اشخاصی تأثیرپذیر هستند و می تونند روی شخص دیگه ای تأثیر بزارند که هیچ ارتباطی هم به قانون جذب نداره.
    و یه مسئله ی مهم تر یه شخصی که به قانون جذب اعتقاد داره هیچوقت برای کسی بد نمیخواد چه برسه سرطان بخواد
    چون آنچه که ما جذب می کنیم افکار ما هست. وقتی به سرطان کسی فکر کنم چه بسا خودم به سرطان مبتلا بشم.
    و مهم ترین اصل اینه که من یاد گرفتم که باید به همه چیز عشق بورزم. تمام موجودات و تمام هستی و تمام انسان ها
    این که چقدر تونستم در این زمینه موفق باشم نمی دونم. ولی می دونم که یکی از رازهای موفقیت عشق ورزیدن هست
    همان عشقی که خداوند به تمام بندگانش داره.
    در کل با نهایت احترام اما اطلاعاتتون در مورد قانون جذب بسیار کوچه بازاری و سطحی هست.
    یعنی میتونم بگم صفره.
    فقط بهتون یه توصیه دارم دوست گرامی
    در مورد چیزی که اطلاعات کامل و دقیقی ازش ندارید و حتی یه کتاب از یه نویسنده ی بزرگ ازش نخوندید نظر ندید لطفا.
    من که به قانون جذب اعتقاد دارم حداقل صد تا کتاب توی این زمینه خوندم. نه صرفا قانون جذب .... مباحثی مرتبط با اون
    و دوره قانون جذب رو به صورت حرفه ای از یکی از اساتید برجسته و به نام ایران آموخته ام.
    و بعد از این دوره شناخت بسیار زیادی نسبت به خودم به عنوان یک انسان و آنچه درون من (فقط درون من) می گذرد و اتفاق می افتد کسب کردم.
    و همینطور نظراتتون در مورد دین و اینکه تکاملی درش وجود نداره.... همین کافیه که دیگه اصلا این بحث رو هم ادامه ندم.
    پس من این بحث رو دیگه ادامه نمی دم.
    چون اصلا قصد ندارم قانون جذب رو به شما و به هیچ کس دیگه ای اثبات کنم.
    یا مثلا دینم رو به کسی تحمیل کنم.
    بعلاوه اینکه از دیدگاه من شاید شما درست می گید اصلا
    من یاد گرفتم که نگم این منم که درست میگم. چون من همواره در حال تکامل هستم.
    و آنچه که دیروز بهش باور داشتم و ممکنه امروز بهش باور نداشته باشم.
    و در کل دنیا به تمام باورها و اعتقادات نیاز داره.
    هم به شما با باورهاتون که برای من محترم هست
    و هم به من با باورهام
    قرار نیست همه مثل هم فکر کنیم.
    پس همونطور که ما به شما احترام میزاریم شما هم به ما احترام بزارید
    و به خودتون اجازه ندید که چون مثل شما فکر نمی کنیم پس بگید که ما متحجر هستیم.


    سلام و درود

    پیگیر مطالب بودم و متن جناب مهدی رو خوندم

    دوست داشتم که جواب شما رو هم ببینم که اول جملتون گفتید:

    "یه چیزی که توی قانون جذب یاد گرفتم اینه با کسی بحث نکنم.
    من باورهای خودم رو دارم شما هم باورهای خودتون."

    این که نشد که!!

    شما وارد بحث شدید!!!!

    دلیل اینکه وارد بحث شدید چی هست؟؟؟؟

    من خودم از کسانی هستم که قانون جذب یا هرچی اسمش هست رو، با تمام وجودم حس کردم و دارم باهاش زندگی میکنم

    من از کسانی هستم که همین جوری، الکی، یا الله بختکی از قانون جذب استفاده میکنم

    به جرات میتونم بگم از دوران کودکی در مورد شغلم و در دوران نوجوانی در مورد همسر آیندم استفاده کرده بودم

    من اندام فیزیکی و ظاهری همسر آیندم رو در دوران نوجوانی تشبیه کردم و نصیبم شد.

    یعنی پیش خودم گفتم من همچین همسری میخوام و بهش انرژی دادم و اومد!!!(امیدوارم نگید بیمار جنسی!!)

    حالا شما بهش میگید قانون جذب؟ خیلیهم عالی!!

    لطفا عقب نکشید و بیشتر در این مورد توضیح دهید!

    ************************************************** ***********
    همچنین تکامل در دین یعنی چه؟؟؟

    مگه دین خدا تکامل پذیره؟؟ مگه موجود زندس؟؟ یا ساخته دست بشره؟؟

    منظورم من از دین، همین دین مبین اسلام هست.


    .

  8. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید Davar از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #285
    ستاره‌دار(3) roya123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    shiraz
    نوشته ها
    5,546
    تشکر
    26,534
    تشکر شده 30,129 بار در 5,476 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط dadash نمایش پست ها
    سلام و درود

    پیگیر مطالب بودم و متن جناب مهدی رو خوندم

    دوست داشتم که جواب شما رو هم ببینم که اول جملتون گفتید:

    "یه چیزی که توی قانون جذب یاد گرفتم اینه با کسی بحث نکنم.
    من باورهای خودم رو دارم شما هم باورهای خودتون."

    این که نشد که!!

    شما وارد بحث شدید!!!!

    دلیل اینکه وارد بحث شدید چی هست؟؟؟؟

    من خودم از کسانی هستم که قانون جذب یا هرچی اسمش هست رو، با تمام وجودم حس کردم و دارم باهاش زندگی میکنم

    من از کسانی هستم که همین جوری، الکی، یا الله بختکی از قانون جذب استفاده میکنم

    به جرات میتونم بگم از دوران کودکی در مورد شغلم و در دوران نوجوانی در مورد همسر آیندم استفاده کرده بودم

    من اندام فیزیکی و ظاهری همسر آیندم رو در دوران نوجوانی تشبیه کردم و نصیبم شد.

    یعنی پیش خودم گفتم من همچین همسری میخوام و بهش انرژی دادم و اومد!!!(امیدوارم نگید بیمار جنسی!!)

    حالا شما بهش میگید قانون جذب؟ خیلیهم عالی!!

    لطفا عقب نکشید و بیشتر در این مورد توضیح دهید!

    ************************************************** ***********
    همچنین تکامل در دین یعنی چه؟؟؟

    مگه دین خدا تکامل پذیره؟؟ مگه موجود زندس؟؟ یا ساخته دست بشره؟؟

    منظورم من از دین، همین دین مبین اسلام هست.


    .
    سلام
    منظور من از این که وارد بحث نمیشم یعنی اینکه زمانی که یه نفر داره پافشاری می کنه که من درست میگم شما اشتباه می گید ادامه نمیدم.
    کلمه بحث دو تا معنی رو به ذهن مخاطب القا می کنه.
    یکی بحث و گفتگو و تبادل نظر هست (که ایرادی نداره. کاری که من و جناب محمدحسین و جناب سروش و جناب عابد-زاهد داشتیم انجام میدادیم)
    یکی بحثی که میخواد به مشاجره تبدیل بشه. و هر کسی بخواد حرف خودش و به کرسی بشونه. (اونجاست که اصراری ندارم حرفمو به کرسی بشونم)
    من که گفتم وارد بحث نمیشم منظورم مورد دوم بود. واسه همین هم دیگه ادامه نمیدم.
    و اتفاقا عقب میکشم.
    منظور من هم از تکامل توی دین کاملا مشخص هست.
    دین یک شبه با پیام یه فرشته به یه پیامبر نیومده.
    پله پله به بشر انتقال داده شده....
    و پیامبرانی که دینی رو برای بشر اوردن که خودتون می دونید پنج پیامبر بودن.
    و توی این مراحل دین کامل شده.
    و پیامبر اسلام حجت رو بر مردم تمام کرد که دین کامل شد.
    منظور من از تکامل این بود.
    و یکی از چیزهایی که دین بهش اشاره کرده اینه که انسان هم افریده شده برای رسیدن به تکامل
    و از نظر من این تکامل هم انتها نداره.

    اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
    شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"


  10. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید roya123 از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #286
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    آن چیزی که شما از دین می‌دانید به کل با آنچه ما داریم و به آن اعتقاد داریم متفاوت است.
    شما مادربزرگ‌تان (مادربزرگ‌ها) را دیده‌اید و گمان می‌کنید دین آن‌جوری است و از آن گریزان شده‌اید.
    بلی. کار اشتباهی نکرده‌اید.
    ولی دین و خدا و خود و علم تجربی و ژرف‌اندیشی فلسفی در نزد ما آن چیزی نیست که شما گمان می‌کنید.
    شما حق دارید انکار کنید. ولی دارید قیاس به نفس می‌کنید.
    آری. آن دینی که شما از آن گریزان هستید را... من دو چندان از آن گریزان هستم.
    ولی اجازه بدهید بحث متفرع و متفرق نشود.
    پرسش در اثبات اتم بود و این که ما گفتیم نظریه اتم و تمام نظریه‌هایی که بر پایه آن گذاشته‌اند همگی به کل بدون اثبات هستند و مانند دیو در کمد هنوز خودش را ثابت نکرده خصوصیاتش را اندازه‌گیری کرده‌اند و چگونگی برایش در نگر گرفته‌اند...
    الان این چه شد آخر؟
    شما قبول کردید اینها همه بدون اثبات هستند یا نه؟
    (به هیچ چیز دیگر هم فعلا کار ندارم. پله پله می‌خواهم پیش بروم. الان مشخص شود اینها ثابت شده هستند یا تنها فرضیه‌هایی پذیرفته شده. سپس به این می‌پردازیم که پذیرفتن چیزهایی که نمی‌دانیم هست یا نه سودمند است یا نه؟ و ... و در مورد علم تجربی هم صحبت می‌کنیم و ببینیم تجربه بردش از کجا تا کجاست و جایگاهش کجاست و منظورمان از این که شما تجربه را دین خود قرار داده‌اید خدمتتان عرض می‌کنیم... فعلا ببینیم این آزمایش رادفورد و «اثبات» اتم به کجا رسید؟...)
    نمی‌دانم این عزیز دل‌خور شدند؟ یا قانع شدند؟ یا چه؟... ولی می‌خواستم پس از این که مشخص شد آخر اتم و مدل اتمی فرض شده (مدل اتمی بور که مانند منظومه شمسی فرض شده یا دیگر مدل‌ها که شبیه همین هستند) اثبات شده هستند یا صرفا فرض شده هستند بروم دنبال دیگر مسائل.
    این را پایه گفتگو بگذاریم و ببینیم که کلیه فرضیات و نظریه‌ها و اثبات‌ها و تفسیرهایی که بر پایه این دیدگاه شده به واسطه‌ی بی اثبات بودن این فرض بی اثبات و بی پایه قلمداد می‌شوند.
    سپس ذهن این عزیز را که به مسائل فلسفی تا حالا آشنایی نداشته را کم کم به این موضوع متوجه کنم که بیشتر چیزهایی را که این روزها علم تجربی می‌نامند اصلا منشاء تجربی ندارد! (این در حالی است که شعار خیلی‌ها که تجربه‌گرا هستند همین «تجربه» است!) و سپس ذهن مخاطب را به این نکته توجه بدهم که اصلا اساس تجربه از کجاست و مخاطب با چشم خود ببیند که تجربه خودش از جایی بالاتر می‌آید. (چشم فلسفی، چشم خرد، همان دل که از آن گریزان است.) از جایی که حالت ریاضی دارد. از اصل انسان. و آشنایی با آن اصل چه خوب است! و انسان را در این تجربه‌ها (تجربه‌های دنیوی/مادی) کمک رساند.
    ------------------
    یک بار دیگر تاکید کنم:
    • ما این مسائل (بررسی چگونگی بدون اثبات اصل موضوع) را به دیو کمدی مثال زدیم.
    • منظور از بی اثبات بودن و حتی غلط بودن بسیاری از این فرض‌ها و نظریه‌ها دلیل بر این نیست که ما از آنها در جاهایی که می‌تواند سود بخش باشند بهره نبریم.
    • این که یک چیز بی اثبات است دلیل بر صد در صد اشتباه بودنش هم نیست. تا کنون ده تا فرضیه در مورد اتم ارائه کردند. همه هم بی‌اثبات بوده و دو روز بعد برش داشته‌اند. ولی ای بسا یکی اصلا درست باشد!
    • یک چیز ممکن است خودش روی هوا باشد ولی چگونگی‌ها و فرمول‌هایی که از آن (موضوع خیالی بدون اثبات) در می‌آورند سودمند باشد. همان‌گونه که مدل‌های پیشین فیزیکی (به ویژه اصلا مدل‌های پیشین همین اتم!) سودمند بود. همان‌گونه که تشخیص سرعت حرکت دیو کمدی و میزان چرک بدنش برای ما بسیار سودمند است و کارا و سرعت و چگونگی حرکت لباس‌ها را در کمد با انحراف قابل قبولی تخمین می‌زند.
    • پیرو بالا: چگونگی پیدا کردن برای یک موضوع فرضی به هیچ وجه اثبات آن نیست. (دیو کمدی + مدل‌های اتمی پیشین)

    --------------------------
    برای این که این نوشته یک چیز نو داشته باشد بیایید به این نگاه کنیم:
    Cubical atom - Wikipedia
    این یکی از مدل‌های اتمی فرض شده ولی اثبات نشده در گذشته بوده که بسیار کارا هم بوده و به قول دوستمان تجزیه ترکیب‌های شیمیایی را نیز توجیه می‌کرده.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  12. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #287
    عضو فعال عابد - زاهد آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2020
    نوشته ها
    307
    تشکر
    1,861
    تشکر شده 1,062 بار در 284 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    بادرود
    فرصیه چگونه و چه موقع اثبات میشه ؟ اصلا قابل اثبات هست ؟

  14. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید عابد - زاهد از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #288
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط عابد - زاهد نمایش پست ها
    بادرود
    فرصیه چگونه و چه موقع اثبات میشه ؟ اصلا قابل اثبات هست ؟
    سلام.
    تجربه!
    یکی از راه‌هایش تجربه است.
    --------------------------------------
    به عجب نکته‌ی جالبی اشاره کردید.
    نخست باید این را پرسید: ریشه‌ی همه‌ی اثبات‌ها کجاست؟
    ثابت‌ترین چیز نزد انسان چیست؟
    انسان زمانی که می‌خواهد یک چیزی را برای خودش آشکار کند چگونه این کار را انجام می‌دهد و بر چه اساسی؟
    محکمترین محکم‌ها نزد (اندیشه) انسان چیست؟ که انسان به آن می‌تواند تکیه کند؟

    این پرسش به اندیشه‌ی دکارت منتج می‌شود. که البته دکارت هم خودش گام بسیار خوبی در این زمینه برداشت و البته بالاتر از آن را هم گفته‌اند که بماند.
    ---------------------------------------
    پس از این که هر کسی در این زمینه به نتیجه رسید و فهمید که محکم‌ترین چیزها نزد او چیست و چگونه از آنجا (بدیهی‌ترین پایگاه و بنیادی‌ترین فضا و محکمترین جا و ثابت‌ترین مکان) چیزهای دیگر را برای خودش اثبات می‌کند (سپس) می‌تواند با استحکام قدم بردارد. هر چیزی که می‌یابد (از اندیشه‌های ذهنی) را نسبت به رشته‌ی مستحکم خودش بسنجد و بررسی کند که این (موضوع/نظر/فرض) چقدر درست و محکم است و چقدر بی پایه و بی بنیاد (رو هوا).
    ----------------------------------------
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  16. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #289
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    سلام.
    تجربه!
    یکی از راه‌هایش تجربه است.
    --------------------------------------
    به عجب نکته‌ی جالبی اشاره کردید.
    نخست باید این را پرسید: ریشه‌ی همه‌ی اثبات‌ها کجاست؟
    ثابت‌ترین چیز نزد انسان چیست؟
    انسان زمانی که می‌خواهد یک چیزی را برای خودش آشکار کند چگونه این کار را انجام می‌دهد و بر چه اساسی؟
    محکمترین محکم‌ها نزد (اندیشه) انسان چیست؟ که انسان به آن می‌تواند تکیه کند؟

    این پرسش به اندیشه‌ی دکارت منتج می‌شود. که البته دکارت هم خودش گام بسیار خوبی در این زمینه برداشت و البته بالاتر از آن را هم گفته‌اند که بماند.
    ---------------------------------------
    پس از این که هر کسی در این زمینه به نتیجه رسید و فهمید که محکم‌ترین چیزها نزد او چیست و چگونه از آنجا (بدیهی‌ترین پایگاه و بنیادی‌ترین فضا و محکمترین جا و ثابت‌ترین مکان) چیزهای دیگر را برای خودش اثبات می‌کند (سپس) می‌تواند با استحکام قدم بردارد. هر چیزی که می‌یابد (از اندیشه‌های ذهنی) را نسبت به رشته‌ی مستحکم خودش بسنجد و بررسی کند که این (موضوع/نظر/فرض) چقدر درست و محکم است و چقدر بی پایه و بی بنیاد (رو هوا).
    ----------------------------------------
    پیرو نکته‌ی بالا و چیزی که در گذشته دوستان مطرح کردند:
    یک موضوع ممکن است اصلا نسبت به این سلسله‌ی ثبات شخصی ما (که خودمان هم آن را ابداع کرده‌ایم) اثبات شده و محکم نباشد. ولی ما آن را بپذیریم! گاهی این گونه می‌شود. چرا؟
    ۱- هیاهو. گاهی دوره‌مان می‌کنند. (یا خودمان خودمان را دوره می‌کنیم!) مثلا می‌گویند هزاران دانشمند برجسته فلان موضوع را قبول کرده‌اند! چگونه ممکن است هرگز این موضوع اشتباه باشد؟ (این هم یک مغلطه است البته! اشتباهی هم که در آن وجود دارد این است که به جای بررسی سخن به بررسی سخنران می‌پردازیم. یا برعکس. در صورتی که ممکن است یکی درست باشد و دیگری اشتباه!)
    ۲- وهم. قوه واهمه اصلا کارش همین است. اذیت می‌کند. مفاهیم را چون به صورت کامل نمی‌فهمد دچار تضاد و کثرت و تزاحم و اشتباه می‌شود و انسانی که از او وام می‌گیرد هم به اشتباه می‌افتد.
    ۳- خواسته‌ها (شهوات). گاهی من می‌دانم حق چیست ولی آن را کتمان می‌کنم. چرا؟ چون خواسته‌هایی دارم که گمان می‌کنم با این کتمان کردن برآورده می‌شوند. (البته این هم اشتباه است و در نهایت با روشن شدن حق است که انسان خواسته‌های بیشترش را، بلکه خواسته‌ی اصلی‌اش را، بلکه تنها خواسته‌اش را می‌یابد. که بماند.)
    ۴- اشتباه‌های منطقی. یک دست مغالطه‌ها هست که دانشمندان یافته‌اند. انسان گاهی از این اشتباه‌ها می‌کند. از لفظ مشخص است دیگر. اشبتاه است. انواع مغالطه - Google Search
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  18. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #290
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : فلسفی-عرفانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    پیرو نکته‌ی بالا و چیزی که در گذشته دوستان مطرح کردند:
    یک موضوع ممکن است اصلا نسبت به این سلسله‌ی ثبات شخصی ما (که خودمان هم آن را ابداع کرده‌ایم) اثبات شده و محکم نباشد. ولی ما آن را بپذیریم! گاهی این گونه می‌شود. چرا؟
    ۱- هیاهو. گاهی دوره‌مان می‌کنند. (یا خودمان خودمان را دوره می‌کنیم!) مثلا می‌گویند هزاران دانشمند برجسته فلان موضوع را قبول کرده‌اند! چگونه ممکن است هرگز این موضوع اشتباه باشد؟ (این هم یک مغلطه است البته! اشتباهی هم که در آن وجود دارد این است که به جای بررسی سخن به بررسی سخنران می‌پردازیم. یا برعکس. در صورتی که ممکن است یکی درست باشد و دیگری اشتباه!)
    ۲- وهم. قوه واهمه اصلا کارش همین است. اذیت می‌کند. مفاهیم را چون به صورت کامل نمی‌فهمد دچار تضاد و کثرت و تزاحم و اشتباه می‌شود و انسانی که از او وام می‌گیرد هم به اشتباه می‌افتد.
    ۳- خواسته‌ها (شهوات). گاهی من می‌دانم حق چیست ولی آن را کتمان می‌کنم. چرا؟ چون خواسته‌هایی دارم که گمان می‌کنم با این کتمان کردن برآورده می‌شوند. (البته این هم اشتباه است و در نهایت با روشن شدن حق است که انسان خواسته‌های بیشترش را، بلکه خواسته‌ی اصلی‌اش را، بلکه تنها خواسته‌اش را می‌یابد. که بماند.)
    ۴- اشتباه‌های منطقی. یک دست مغالطه‌ها هست که دانشمندان یافته‌اند. انسان گاهی از این اشتباه‌ها می‌کند. از لفظ مشخص است دیگر. اشبتاه است. انواع مغالطه - Google Search
    شهوت - خواسته
    ----------------
    در مورد شهوات که در نوشته پیشین به آن اشاره شد یک مقدار بگویم:
    تنها موضوع، شهوت شکم و شهوت جنسی نیست. مطلق خواسته‌ها است (که البته اینجا اشاره بیشتر به خواسته‌های اشتباه است).
    گاهی همین که من میل به تنبلی دارم و دوست ندارم زیاد بیاندیشم همین یک شهوت اشتباه است.
    مشکل این شهوات چیست؟ چرا شهوت بد است؟
    شهوت بد نیست! شهوتی و خواسته‌ای بد است که تو را از رسیدن به شهوت بزرگتر باز بدارد! (از این نگر نگاه کنیم دین و خرد کاملا شهوانی هستند!) منتها انسان (یعنی بسیاری از انسان‌ها) خواسته‌های «زودگذر» و جلوی چشم را بیشتر می‌بیند و بیشتر مورد توجه قرار می‌دهد. بیشتر بچه‌های دبستان که تنبلی می‌کنند می‌دانند هر چند شاید تنبلی کنونی آنها اندکی آسایش برایشان بیاورد ولی خیر کثیر آینده را از ایشان می‌گیرد. با این حال تنبلی می‌کنند.

    اینجا است که نقش تقوا (پرهیز) پررنگ می‌شود.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  20. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده است:


صفحه 29 از 43 نخست ... 192627282930313239 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •