کارگاه حجم ?

[mhjboursy]

برای اندیشه
======
اصلا چیزی به نام جمع‌آوری داریم؟
از بررسی‌هایی که در این جستار دارم انجام می‌دهم این‌گونه به من القاء می‌شود که اصلا انگار چیزی به نام مرحله‌ی جمع‌آوری برای بازیگر وجود ندارد. در بسیاری موارد.

چهار مرحله‌ی نمودار که اگر اشتباه نکنم در تلگرام دیدم:

[mhjboursy]

چهار مرحله‌ی نمودار که اگر اشتباه نکنم در تلگرام دیدم:

چند ایراد یا توضیح یا پرسش می‌توان به نوشته‌ی بالا افزود.
یکی‌اش همان وجود دست پشت پرده در زمان جمع‌آوری است که گفتیم. یعنی ما هم گمان می‌کردیم این‌گونه است که در بالا ذکر شده... ولی چیزی که می‌بینیم این است که انگار این‌گونه نیست.
دیگر اینکه روش‌های خالی کردن چند حالت است: در صف‌های فروش مداوم و پشت سر هم خالی کردن. (پیشنهاد می‌کنم بازی زکشت را هر روز دقیق نگاه کنیم. یک همچنین احساسی من آنجا دارم.) + روش دیگر اینکه یک باره خالی می‌کنند! طرف ۱۰۰ درصد رشد می‌دهد و بعد چند روز می‌رود جلوتر از همه در صف فروش و مقداری‌اش را به بازارگردان می‌فروشد و مقداری‌اش را به مردم و همان دو سه روز نخست اصل پول و سودش را قشنگ می‌کشد بیرون! باقی‌اش را هم هر روز این‌قدر می‌رود در صف فروش و سرخط می‌زند که بالاخره تمام می‌شود.

[mhjboursy]

آن مورد نخست هیچ...
ولی این دوتا واقعا قابل قبول نیستند. فقط همین دو تا هم نیست. از چندین و چند مورد یکی‌اش درست از آب در می‌آید. در صورتی که آدم احساس می‌کند باید همواره درست از آب در بیاید.
نمی‌دانم.
باید گشت دنبال علتش.
حتما.



نه. نمی‌توانم. روی آمی‌بروکر خیلی سخت می‌شود این کار را کرد. (چون تاریخ من شمسی است.)
البته انگار ماهانه می‌شود ...
ولی اکنون که دارم نگاه می‌کنم می‌بینم این هم مشکل دارد... (چون شمار شمع‌ها بیش از ۱۲تا است بین دو سال!)
==================
تصویری که من در ماهانه‌ی خساپا می‌بینم این است:

(چون مفیدتریدر را هم دیدم شبیه همین است روی همین توضیح می‌دهم.)
نکته‌ها:
۱- با این دو حجم عالی‌ای که در برج سوم و برج هفتم زده‌ایم می‌شود گفت کاملا مقاومت شکسته شده و نمودار آزاد است برای رشد عالی.
۲- سال ۸۲ هم که گویا از دید قیمتی بالاتر است (اگر قیمت درست باشد و تعدیل‌ها را TseClient درست به ما داده باشد) این‌قدر دور است (بخوانید کم حجم و کم ارزش) که اصلا ارزش بررسی ندارد. یعنی من ۲۲۰۰ تا ۲۴۰۰ ریال را مقاومت نمی‌شمارم. و اعتقاد دارم بالای نمودار قیمت باز شده و مانعی دیگر نیست.
(تو پرانتز: خوبی نمودار ماهانه این است که دیگر مسخره‌بازی شاپوردانا یعنی قانون صف‌نشینی را نداریم و حجم‌ها عالی و واقعی واقعی واقعی است!)
۳- الگوی سر و شانه یا فنجان درست کرده که جا دارد در یک سال ۱۰۰ درصد بدهد.
۴- با شمع ماه گذشته عملا تاثیر شمع بد (قرمز) برج ۴ هم خنثی شده.

نتیجه اینکه احتمالا پیشبینی رشد درست‌تر است.

در قاب زمانی روزانه هم دو محدوده‌ی ۲۰۰۰ و ۲۲۰۰ ریال هست که خساپا بین آنها محصور است و باید با زور از یکی خارج شود. و اکنون زور ندارد.

[mhjboursy]

خودرو وضعش بهتر است.
علاوه بر اینکه این هم از کمند مقاومت مهم خودش رها شده ولی بالا سر خودش دیگر مقاومت ندارد.
البته خودرو هم مانند خساپا مشکل فروش حقوقی و مشکل عدم استقبال عظیم بازار را دارد.
از آن حجم‌هایی که بکند ببرد بالا نخورده. جا دارد بخورد ولی نخورده.
از دید حجمی نگاه کنی خیلی ول است.
کسی (راننده) پشت فرمان نیست.

من واقعا تعجب می‌کنم. پیش‌تر هم در جستار خودرویی‌ها گفتم... از دید زمان‌بندی باید اکنون بازار بیاید روی خودرویی‌ها و بازار با این فرغون سازان در پیت و مزخرف بالا بیاید... ولی نیامده. و این واقعا تعجب‌برانگیز است.
دو تا خبر عالی هم دادند. (هم خساپا و هم خودرو.) از تجدید ارزیابی. ولی کسی نیامد پشتش را بگیرد.

این هم نمای ماهانه‌اش که نشان می‌دهد از آغاز سال وضعش (مانند تمام نمادهای بورسی) خوب بوده و مقاومت اصلی‌اش را هم شکسته و مشکلی برای رشد ندارد.


شاید بتوان گفت آن حجم بزرگی که بتواند اینها را تکان دهد در بازار فعلا نیست. یا اگر هست برای اینها نیست.

[mhjboursy]

زکشت
====

اکنون بزرگترین حجم تاریخش را زد.
خوب؟
این اکنون تفسیرش چیست؟
اگر مردیم این را بگوییم....

***چالش***

نمی‌دانم.
من خودم نمی‌دانم.
احساس می‌کنم بازیگر مقدار زیادی خالی کرده.

ببینید... ارزشی (ریالی) نگاه کنیم این حجم آخر بیشترین بود:

ولی حجمی (سهمی) نگاه کنیم این حجم نصف حجم پیشین بود:


اگر شمع قرمز می‌شد قشنگ خیالمان آسوده می‌شد.... ولی چکش و بدون بدنه شده. (بدنه ندارد که حالا بیایم بگویم قرمز شد یا سبز... گشایش و پایانی تقریبا هر دو یکی هستند.)
و مهمتر اینکه پس از اینکه صفش عرضه شد دوباره صف شد.

من در جستار خود زکشت هم دیدگاهم را در خصوص این نوشتم: ناآشکار + کوتاه‌مدت پرخطر: خرید و کوتاه‌مدت کم‌خطر: فروش.


پی‌نوشت: باز هم می‌گویم این را من صرفا دارم بررسی می‌کنم و خودم سهامدار زکشت نیستم. یک نفر گمان نکند اینهایی را که داریم اینجا بررسی می‌کنیم را همه را داریم می‌خریم و می فروشیم. نوشته‌های این جستار هم اصلا پیشنهاد خرید و فروش نیستند. (ضمن اینکه من کلا پیشنهاد خرید و فروش نمی‌دهم یا خیلی کم می‌دهم.)

[mhjboursy]

لخانه
===
معلوم نیست کسی که اکنون دارد بازی می‌کند همان باشد که در گذشته هم بازی می‌کرده یا نه؟
فعلا تنها ارقامی که ما از این بازیگر می‌بینیم رقم‌های روزی ۱ - ۲ میلیارد ریال است.
معلوم نیست چقدر پول دارد و اگر همان باشد که آن بالا بازی می‌کرده (روزی ۳۰-۴۰ میلیارد ریال) معلوم نیست اکنون به قصد خالی کردن دارد بالا می‌برد یا به قصد بالا بردن. که البته این زیاد مهم نیست.
پس نخستین چیزی که من در مورد این نماد می‌توانم بگویم این است که ما در این نماد منتظر یک حجم بزرگ هستیم. اگر یک حجم بزرگ (در اندازه‌ی بالای ۱۰ میلیارد ریال) یک روز بزند ما می‌فهمیم چه به چه است. فعلا هر چه بوده شمع‌های ضعیف بوده. نسبت به هم بزرگ و کوچک می‌شوند ولی در کل کوچک هستند.
و نخستین جایی هم که انتظار داریم حجم بزرگ ببینیم همین فردا پس‌فردا روی مقاومت است.
مقاومت‌های این نماد هم خیلی رند هستند... ۲۵۰۰۰ - ۳۰۰۰۰ - ۳۵۰۰۰ - ۴۰۰۰۰ ریال.
اگر بازیگر جدید باشد (یا بازی‌اش جدید باشد) همین‌جاها (روی ۲۵۰۰۰ ریال) برایش یر به یر در می‌آید و بعد از حجم زیاد مشخص می‌شود که بازی‌اش چیست. بالا می‌برد یا می‌فروشد و رها می‌کند.

==============================
نکته‌ی بسیار خاصی که در مورد لخانه وجود دارد و این نماد را ممتاز می‌کند این است که این نماد اصلا شناوری ندارد.

شناوری لخانه ۱۱ میلیون سهم (چیزی بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ میلیارد ریال) است!
این نگاه دیدگاه ما را نسبت به حجم‌ها بهتر می‌کند.
یعنی بازی‌ای که زیر ۳۳۰۰۰ ریال است همه‌اش سر ۱۱ میلیون حجم است. بالای ۳۳۰۰۰ ریال تا ۴۵۰۰۰ ریال هم احتمالا (با فروش سهامدار درصدی) می‌شود ۱۳-۱۴ میلیون.

[mhjboursy]

پی‌نوشت: این جستار را دوست دارم. خیلی. هر چند یک مقدار برکتش کم شده ولی همچنان دوستش دارم.
پی‌نوشت: نمی‌دانم چرا در تصویر بالا و چند تصویر دیگر رنگ حجم‌های آبی یکی در میان کم‌رنگ و پررنگ شده؟ (کلا سه رنگ دارد: آبی و قرمز و سبز ولی آبی‌ها خودشان چند رنگ شده‌اند.) در نرم‌افزار این‌گونه نیتس ولی زمانی که عکس می‌گیرم ازش می‌گذارم اینجا این‌گونه می‌شود.

[sooroosh1315]

سلام....چه ناگهانی شب عید بنزین شد 3000





مدام یادم میره که خود کندل قیمت باید رعنا و کشیده باشه

[sooroosh1315]

داشتم کندل ها رو بررسی می کردم در نمودار شمعی اصلا open , close نداریم first , last داریم .... شما در امی بروکر هم با فرست و لست کار می کنید یا اپن و کلوز ؟

یادآوری: (شاید هم درد دل)
یک وقتایی روی یک چیزی وقت می گذاریم مثلا فرزندمان؟ نه فرزند خوب نیست ، مثلا یک حیوان خانگی اینجا بهتر هست 10 سال عمر می گذاریم اب و غذاش می دهیم تعلیم و تربیتش می دهیم (یک نقشه راه و هدف هم مثلا داریم و صرفا سرگرمی نیست ... می خواهیم یک چیزی بشود ) بعد ده سال می گذرد می بینیم نشد آنچه که می خواستیم بشود

یک چیز دیگری شد .... بدش هم نیستا (احتمالا مثل همه مادرها که می گویند فرزند من زیباترین هست ) احتمالا چون خودمان رشد و نمو اش داده ایم

ولی ان چیزی که می خواهیم (توقع داشتیم یا داریم هم اکنون ) نیست

حرفه ای گری (آدم های حرفه ای و موفق) (شاید هم شرکت های عظیم و موفق) پروژه رو راکد می کنن پلمپ می کنن (هرچقدرم که هزینه و وقت گذاشته باشند ) از صفر شروع می کنن که به یک کار موفق (شاید هم روزی دوباره پروژه رو احیا کردن ولی فعلا متوقف می کنند)


خییییییییلی سخته این دل کندن خییییییییییلی

مثلا 10 سال 20 سال یا حتی 1-2 سال یا 1-2 ماه حتی به علاقه شب و روز وقت گذاشته ای (نتیجه همه این هزینه شاید همینه که راه درستو پیدا کردی یا فهمیدی این فعلا جواب نمی دهد )
طرح را رها کنی بروی دنبال طرح بهتر

البته یکم بی احساس باشی شدنی هست ولی مگر عمر یک انسان چند سال هست ؟ (تا 20 سالگی که اصلا هیچ درک و فهمی نداری بعد از 40 -50 سالگی هم که

یجورایی همه عمر گل سر سبدش 30 تا 40 سالگی هست حالا خدایی نکرده وقتی که گذاشتی بخورد به بن بست یعنی بفهمی که اشتباه اومد و اصلاح هم فایده نداره .... بنظرم شهامت می خوات بدون احساسی شدن برگردی و با سرعت بیشتری مسیر درست رو حرکت کنی


البته الان که حدود 30 دقیقه اس دارم اینا رو می نویسم متوجه شدم که ی راه برای پروژه ام وجود دارد و لازم نیست کلا پلمپ کنم برم پروژه جدید ، فقط یکم دانشم رو باید ارتقا بدم (یکم زحمت داره ولی شدنیه ) تا پروژه فعلی اصلاح بشه

[mhjboursy]

داشتم کندل ها رو بررسی می کردم در نمودار شمعی اصلا open , close نداریم first , last داریم .... شما در امی بروکر هم با فرست و لست کار می کنید یا اپن و کلوز ؟

یادآوری: (شاید هم درد دل)
یک وقتایی روی یک چیزی وقت می گذاریم مثلا فرزندمان؟ نه فرزند خوب نیست ، مثلا یک حیوان خانگی اینجا بهتر هست 10 سال عمر می گذاریم اب و غذاش می دهیم تعلیم و تربیتش می دهیم (یک نقشه راه و هدف هم مثلا داریم و صرفا سرگرمی نیست ... می خواهیم یک چیزی بشود ) بعد ده سال می گذرد می بینیم نشد آنچه که می خواستیم بشود

یک چیز دیگری شد .... بدش هم نیستا (احتمالا مثل همه مادرها که می گویند فرزند من زیباترین هست ) احتمالا چون خودمان رشد و نمو اش داده ایم

ولی ان چیزی که می خواهیم (توقع داشتیم یا داریم هم اکنون ) نیست

حرفه ای گری (آدم های حرفه ای و موفق) (شاید هم شرکت های عظیم و موفق) پروژه رو راکد می کنن پلمپ می کنن (هرچقدرم که هزینه و وقت گذاشته باشند ) از صفر شروع می کنن که به یک کار موفق (شاید هم روزی دوباره پروژه رو احیا کردن ولی فعلا متوقف می کنند)


خییییییییلی سخته این دل کندن خییییییییییلی

مثلا 10 سال 20 سال یا حتی 1-2 سال یا 1-2 ماه حتی به علاقه شب و روز وقت گذاشته ای (نتیجه همه این هزینه شاید همینه که راه درستو پیدا کردی یا فهمیدی این فعلا جواب نمی دهد )
طرح را رها کنی بروی دنبال طرح بهتر

البته یکم بی احساس باشی شدنی هست ولی مگر عمر یک انسان چند سال هست ؟ (تا 20 سالگی که اصلا هیچ درک و فهمی نداری بعد از 40 -50 سالگی هم که

یجورایی همه عمر گل سر سبدش 30 تا 40 سالگی هست حالا خدایی نکرده وقتی که گذاشتی بخورد به بن بست یعنی بفهمی که اشتباه اومد و اصلاح هم فایده نداره .... بنظرم شهامت می خوات بدون احساسی شدن برگردی و با سرعت بیشتری مسیر درست رو حرکت کنی


البته الان که حدود 30 دقیقه اس دارم اینا رو می نویسم متوجه شدم که ی راه برای پروژه ام وجود دارد و لازم نیست کلا پلمپ کنم برم پروژه جدید ، فقط یکم دانشم رو باید ارتقا بدم (یکم زحمت داره ولی شدنیه ) تا پروژه فعلی اصلاح بشه

سلام.
زیاد Open با First فرق نمی‌کند. هیچ فرقی نمی‌کند. هر دو حکایت از حراج آغازین بازار را در آن دوره (روز) می‌کنند.
ولی Last و Close یک مقدار تعاریفشان متفاوت است.
در برخی جاها (کشورها) می‌آیند مانند زمان گشایش (ساعت ۸ و نیم ما) یک حراج می‌گذارند و آن قیمت را به عنوان قیمت پایانی/آخرین اعلام می‌کنند.
در برخی جاها می‌آیند آن آخرین داد و ستدی که انجام شده را به عنوان قیمت پایانی/آخرین اعلام می‌کنند.
در برخی جاها می‌آیند میانگین قیمت‌های داد و ستدی نیم‌ساعت آخر را را به عنوان قیمت پایانی/آخرین اعلام می‌کنند.
در برخی جاها (ایران) می‌آیند میانگین قیمت روز را به عنوان قیمت پایانی/آخرین اعلام می‌کنند. (البته TseClient هر دو را اعلام می‌کند. میانگین روز را می‌گوید پایانی و یک قیمت آخرین هم دارد.)
این میانگین‌گیری روزانه و اعلامش توسط سازمان بورس خیلی عالی است. خیلی! البته یک جاهایی هم شاید درست نباشد که با داشتن آخرین این هم درست می‌شود.
جا دارد برای اولین بار از شاپوردانا و سازمان متبوعش تشکر کنیم که بالاخره یک کار درست انجام داده...
===============================
یک راهکار این است که از آغاز آدم بداند دارد چه کار می‌کند و عمر کاری که می‌خواهد انجام دهد چقدر است.
جناب ادیب می‌گفتند میانگین عمر مفید شرکت‌ها پنج (یا شاید هم می‌گفتند ده سال) است. در ایران هم نه. در دنیا.
یعنی شما از آغاز که شرکت را داری می‌زنی باید برنامه‌ی درست منحل کردن آن و به‌موقع منحل کردن آن را دقیق داشته باشی. بدانی کجا عمر مفیدش است و کجا میان‌سالی‌اش و کجا زمان سر بریدنش است... اگر همان آغاز این کار را بکنی دیگر دل‌بستگی هم ایجاد نمی‌شود!



گوساله! ??
در آغاز فقط شیر و کاه می‌خورد. (سرمایه‌گذاری و صبر اولیه)
بعد از یک مدت شیرده می‌شود. (بازدهی اصلی و عالی) ??
بعد از یک مدت نسبت شیر به کاه‌اش دیگر جالب نیست. (اینجا زمان سر بریدن و تبدیلش به گوشت است.) ??
بعد از یک مدت دیگر نه تنها شیر درست و حسابی نمی‌دهد بلکه حتی گوشتش هم از قیمت می‌افتد! (و سفت و بدمزه می‌شود.) (اینجا دارد زیان‌ده می‌شود...)
بعد از یک مدت حتی گوشتش هم (همان گوشت کم کیفیت شده هم) کاهش پیدا می‌کند! یعنی گاو پیری که دارد لاغر می‌شود.
اگر زیاد دلبسته باشی و در مراحل پیشین سرش را نبریده‌ باشی به مرحله‌ی بعد هم می‌رسیم که در آن مرحله گاو می‌میرد و تمام. جمع می‌زنی می‌بینی با آن صبر اولیه و این زیان نهایی دست آخر دو قران بیشتر این گاو برایت سود نداشته!



ای بسا خیلی کارها زمانی که درست فکر شود اصلا آغاز نشود. مثلا همین کارگاه. ما اگر با خودمان بیاندیشیم که یک ماه برای این کارگاه زمان می‌گذاریم و بعدا چه می‌دانم... مثلا سازمان بورس احتمالش هست از یک سال دیگر کلا آمار حجم را اعلام نکند کلا ول معطلیم... یا مثلا اگر یک انگیزه‌ای هم داشته باشیم که برویم روی بازارهای جهانی که حجم را اعلام نمی‌کنند کار کنیم و اکنون روی حجم مطالعه داشته باشیم... از آغاز کار را خراب پیش برده‌ایم.

خیلی خوب است که تا آنجا که می‌توانیم کار را ریشه‌ای پیش ببریم.
فرعیات و جزئیات چون شاخ و برگ درختان مدام تغییر می‌کنند ولی ریشه ثابت است. پس بهترین کار این است که تا آنجا که می‌توانیم خودمان را به سمت ریشه‌ها و اصول و ثابت‌ها ببریم.
و اگر هم می‌بینیم جایی کار روی شاخ و برگ بهتر است، اشکال ندارد، به آن سو برویم، ولی از همان آغاز بدانیم که مثلا این شرکتی که داریم می‌زنیم ۵ سال عمر مفید دارد و ما یک سال بیشتر نباید وقت برای دوره‌ی رشد آغازینش بگذاریم و فلان قدر بیشتر سرمایه ریالی/زمانی نباید برایش بگذاریم و سه سال باید بارش (میوه‌اش/ثمرش) را بخوریم و کاری کنیم که سودهای تند و کوتاه‌مدت بدهد و سال چهارم فقط به فکر خارج کردن آخرین سودها برای عملیات انحلال باشیم.