این مفهوم دست پر زور و دست کم زور ایدهی جالبی است. (البته ما شبیه این را به کرات شنیدهایم... ولی یک واژه گاهی میتواند مفاهیم کلی و ترکیبی را تغییر دهد... بماند.)
یادمان باشد در مورد یک چیزی در آینده بیاندیشیم. اینکه این مفهوم زور درست است؟ یا همواره باید بر وجود یک بازیگر توجه داشته باشیم با زورهای متفاوت. یعنی بهجای اینکه بگوییم اینجا دستی که وارد شده دست پر زور بوده و اینجا کم زور، بگوییم آقای بازار اینجا خوب خرید کرده (پر زور) و اینجا کم خرید کرده. این دومی شاید درستتر باشد. (و دقیقا همانمقدار که واژهی دست پر زور و کم زور افکار ما را گسترش داد این هم میتواند گسترش دهد.)
چرا این را میگویم؟ برای اینکه احساس میکنم این چیزهایی که در نمودار ما میبینیم یک کنش نیست. یک واکنش است. یک کار ارادی نیست. یک کار طبیعی است. تفاوتی نیست بین حالت روند با بیروندی! تفاوت در همان چیزی است که اثر و نشانه هم هست: حجم و افزایش قیمت.
این ایده بیشتر به ایدهی سامانهی رایگیری جناب گراهام نزدیک است.