۲۴ بهمن ماه: آیات ۱ تا ۵۰ سوره مبارکه نمل.
۲۵ بهمن ماه: آیات ۵۰ تا ۹۳ سوره مبارکه نمل و آیات ۱ تا ۳۰ سوره مبارکه قصص.
۲۶ بهمن ماه (روز مادر) : آیات ۳۰ تا ۸۸ (پایان) سوره مبارکه قصص.
۲۴ بهمن ماه: آیات ۱ تا ۵۰ سوره مبارکه نمل.
۲۵ بهمن ماه: آیات ۵۰ تا ۹۳ سوره مبارکه نمل و آیات ۱ تا ۳۰ سوره مبارکه قصص.
۲۶ بهمن ماه (روز مادر) : آیات ۳۰ تا ۸۸ (پایان) سوره مبارکه قصص.
ویرایش توسط mhjboursy : 2020/02/18 در ساعت 16:16
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
۲۷ بهمن : آیات ۱ تا ۵۰ سوره مبارکه عنکبوت
۲۸ بهمن : آیات ۵۰ تا ۶۹ سوره مبارکه عنکبوت و ۱ تا ۳۰ سوره مبارکه روم.
۲۹ بهمن : آیات ۳۰ تا ۶۰ سوره مبارکه روم و آیات ۱ تا ۲۰ سوره مبارکه لقمان.
۳۰ بهمن : آیات ۲۰ تا ۳۴ سوره مبارکه لقمان و آیات ۱ تا ۳۰ سوره مبارکه سجده و ۱ تا ۱۰ سوره مبارکه احزاب
۱ اسفند: آیات ۱۰ تا ۷۳ (پایان) سوره مبارکه احزاب
۲ اسفند: کل (۵۴ آیه) سوره مبارکه سبا
۳ اسفند: کل (۴۵ آیه) سوره مبارکه فاطر و ۵ آیه نخست سوره مبارکه یس.
۴ اسفند: کل (۸۳ آیه) سوره مبارکه یس.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
۵ اسفند: آیات ۱ تا ۵۰ سوره مبارکه صافات
۶ اسفند: آیات ۵۰ تا ۱۰۰ سوره مبارکه صافات
۷ اسفند: آیات ۱۰۰ تا ۱۵۰ سوره مبارکه صافات
۸ اسفند: آیات ۱۵۰ تا ۱۸۲ سوره مبارکه صافات و آیات ۱ تا ۲۰ سوره مبارکه ص
۹ اسفند: آیات ۲۰ تا ۷۰ سوره مبارکه ص
۱۰ اسفند: آیات ۷۰ تا ۸۸ سوره مبارکه ص و آیات ۱ تا ۳۵ سوره مبارکه زمر
۱۱ اسفند: آیات ۳۵ تا ۷۵ سوره مبارکه زمر و ۱ تا ۱۰ سوره مبارکه غافر
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
سلام آقا محمد حسین
نظر قرآن درباره تدبیر (اندیشیدن به نتیجه و پایان کار.) چیست؟
تدبیر خوب است؟ از نظر اسلام و ادیان الهی چطور؟ چه نوع تدبیری خوب و چه نوع تدبیری بد است؟ (چکار کنیم که تدابیرمان درست از آب دربیایند؟) تدبیر غلط از کجا میاد، تدبیر درست از کجا؟
چه میزان تدبیر لازم است؟ نوع تدبیر چیست؟
سخنی از امام صادق (ع) نقل کرده بودن درست و غلطش را نمی دانم
که شخصی به حضرت می گویند چرا اموالتان را در جاهای مختلف سرمایه گذاری کردین، تک سهم بودن مدیریتش و هزینه اش و...
و حضرت میگن اگر به قسمای از اموالم خسارت وارد شود فقط قسمتیش از بین می رود نه همه اش، و....
نمی دانم این حدیث چقدر معتبر هست، ولی میشه متوجه شد که منظور از تدبیر کردن همین پخش کردن اموال و از این جور کارها هست، نه اینکه بهترین سهم را تدبیر کنی پیدا کنی و... ?
در واقع تدبیر کردن کار پیشرفته ای(حساب کتاب سنگین و ابر کامپیوتر ها و...) نیست؟
یجورایی پایین آوردن ریسک و آرامش خاطر و این چیزاس؟
(اگر جای مناسبی نیست لطفا جابجا کنید :@}
ویرایش توسط sooroosh1315 : 2020/02/28 در ساعت 12:49
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،
سلام.
در یک مسئلهای میخواستم قشنگ وقت بگذارم بیاندیشم. و آن «شیوهی اندیشیدن» بود. میخواستم برایش جستار درست کنم. و بعدا شاید از دلش یک کتاب درست کنم. این نیاز جامعه است. و متاسفانه باید در مدرسهها این را (پیش از هر چیز دیگری) به ما میآموختند و نیاموختند.
اکنون که از تدبیر سخن گفتید و آن را «اندیشیدن» به پایان کار تعبیر کردید یاد آن افتادم.
===========================
این چیزی که میفرمایید را من به گونههای مختلف دیدهام...
در جایی یادم هست حضرت (ع) میفرمایند اگر میخواهی باغ بخری یک جور باغ و یک جا نخر. بلکه چند مدل باغ (انگور و پسته و ... مثلا) در جاهای مختلف بخر. (که اگر یکیاش بلایی سرش آمد سر باقی نیاید.)
در جایی حضرت (ع) فردی را تشویق میکنند به بازرگانی (از این شهر به آن شهر). در جایی خود حضرت به یک نفر پولشان را میدهند که با آن یک چیزی از این شهر بخرد و برود آن شهر بفروشد و روی آن سرمایه حضرت (ع) سود کنند.
(اینجا یک دست از این احادیث انگار جمع شده: http://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-eghtesadi.aspx )
(اینجا هم مقداری بررسی شده: https://hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/3837/29405 )
(آن حدیثی هم که شما فرمودید اینجا به آن اشاره شده: https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa20282 )
============================
گمان کنم زیاد رویش کار نشده... یا اگر کار شده من ندیدهام...
یک چیزهایی هست که آدم نگاه میکند به نگرش زیاد مهم نمیرسد... ولی درعمل میبیند چقد مهم است!!! مثلا چه؟ مثلا سحرخیزی:
به شخصه، با قدرت دیدهام زمانی که سحرخیز هستم چقدر برکت دنیوی/پولیام بیشتر و بهتر است (البته متاسفانه درستش نمیکنم).حدیث (1) پيامبر صلى الله عليه و آله:
باكِروا فی طَـلَبَ الرِّزقِ وَ الحَوائِجِ فَاِنَّ الغُدُوَّ بَرَكَةٌ وَ نَجاحٌ؛
در پى روزى و نيازها، سحر خيز باشيد؛ چرا كه حركت در آغاز روز، [مايه] بركت و پيروزى است.نهج الفصاحه ص 371 ، ح 1078
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
خدا خیرتان بدهد آقا محمد حسین،
اما من باز هم نفهمیدم تدبیر چقدرش خوب است و چقدرش بد
به تدابیر گذاشته ام که نگاه می کنم، از کودکی تا کنون، تقریبا 99.99 درصد تدابیرم اشتباه بوده، و امروز که فکر می کردم گفتم شاید اصلا تدبیر کردن کار انسان نیست، درست نیست، بعد کمی جستجو کردم دیدم انگار تدبیر کردن خوب است، اما تدابیر ساده مثلا تشکیل سبد دارایی (هر چند که تشکیل سبد بیشتر بنظرم بخاطر آرامش روحی و روانی و کاهش استرس و فرصت یافتن برای زندگیس) در واقع امام صادق (ع) یا پیامبران پیشین، تقریبا تدابیر فاندمنتال و رفتن تو بحر قضیه و پایین بالاش اقتصاد خرد و کلان، امسال بارندگی زیاد بوده یا کم، کرونا اومده و... نداشتن، چهارتا باغ مثلا میخری میندازی چهارتا گوشه ، دیگه خیابون رد بشه، دکل برق و مخابرات میاد نمیاد تو مسیر جاده ابریشم هست نیست، شاپور چی گفته چی نگفته و.... نبودن ?
مثلا بریم برجام ببندیم، اقتصاد متحول بشه و...
یا اینکه می خوایم فرزند دار بشیم آیا مدرسه ی خوبی برای فرزندمون هست یا نه و اینجور تدابیر
کلا تدبیر کردن خوب است یا بد؟ تدبیر شخصی خودتان مثلا، که ازدواج را عقب انداخته آید بخاطر همین تدابیر دیگر
در اسلام فکر کنم تدبیر این است که متاهل بشوید و.... (درستشم شاید همین باشه، چون قدرتی ندارید شما که بخواهید تدبیر کنید، نهایت تدبیر در واقع باید بسک همین سبد داشتن باشد برای کاهش آفات و ریسک ها و...)
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،
ببینید...
(نخست این را بگویم که منظورتان را کامل نگرفتم. (از سوی خودتان و برای گوش خودتان بیشتر نوشتهاید تا برای منِ مخاطب!))
یک موضوعی که مهم است آدم همیشه (در همهی موارد بخصوص موارد فلسفی) در نگر داشته باشد این است که من در چه جایگاهی، دارم چه میگویم؟ در چه جایگاهی در چه «ترازی» در چه حالتی و ...
تقریبا همهجا این موضوع هست (پیشتر در مورد خود فلسفه در جستارش در این باره گفتیم... که یکی شاید بگوید فلسفه بد است و ما خودش و سخنش را بگذاریم روی چشممان و یکی همین را بگوید و از چشم ما بیافتد). در هزار مورد این موضوع هست...
واضحترینش: حسنات الابرار سیئات المقربین
تدبیر کردن هم به گمان من همین است...
شما یک جا تدبیر نکنید اشتباه کردهاید... در یک جا تدبیر بکنید اشتباه کردهاید...
یک سرباز اگر بخواهد تدبیر سپاه بکند احمق است بلکه ظالم است و یک فرمانده اگر نخواهد بکند احمق و ظالم است. (همان سرباز هم البته باید تدبیر کند! تدبیر در مسائل خودش... تدبیر نبرد با «یک» دشمن را باید بکند. و نیز در این تدبیر بکند که چگونه به تدبیر فرمانده عمل کند...)
یک دانشآموز «نباید» در این تدبیر کند که چگونه مراحل تدریسش طی شود. او به ساعات کلاس و شیوهی تدریس استاد و مشقهایی که به او میدهند و ... کاری ندارد.
یک بچه در برابر پدر و مادر...
================================================== ==============
نتیجه: همواره در برابر زیردستان و کارهایی که تحت مسئولیت انسان است، شخص میتواند و باید تدبیر کند و در مورد خود و بالاتر از خود باید شخص خودش را بسپرد دست مسئول دانا.
================================================== ==============
نتیجه: اگر شخصی به جایی برسد که خودش را بسیار کوچک ببیند (بلکه اصلا خودش را هیچ ببیند) و خدا را در همه کار دانا و توانا بداند و بداند امر خدا در این کار و در آن کار چیست، باید تمام کارها را بسپرد دست خدا.
در حقیقت همه باید اینگونه باشیم. عبد بودن و بنده بودن واقعی این است. که بدانی خدا از تو بهتر میفهمد. و خدا دارد میبیند. و بلد است. بهتر از تو ادارهی کارهایت را بلد است. و همهچیز هم دست اوست و همهکاره واقعی اوست. و امر و نهی او خیر و صلاح واقعی توست. و هیچ کس دلسوزتر و داناتر و تواناتر از او نستب به تو نیست. حتی خودت. و با این مقدمات خودت را کامل بسپری دست خدا و دیگر ذرهای برای خودت تدبیر نکنی و تمام تدبیرت در درست اجرا کردن تدابیر او باشد و بس. {۱}
================================================== ==============
ولی از آنجایی که من نوعی در این مرتبه نیستم و ایمانم اینقدر نیست و تصدیقم اینقدر نیست و فهمم اینقدر نیست... این کار را نمیکنم. کامل. (آن چیزی هم که در مورد ازدواج فرمودید برای من از این دست است.) و اگر در مورد چیزی اینگونه بکنم یا تقلیدی است و یا دروغی و نمایشی. که بعدا ممکن است از دل همین یک مفسده{۲} یا صلاحی{۳} در بیاید... {۴}
================================================== ==============
پینوشت:
میگویند بسیاری از این کارهای عبادیای که ما انجام میدهیم دروغ است. دروغ مصلحتی.
مانند جملهی شریف «لا اله الا الله» که اصلا نمیدانیم این واقعا چیست و اصلش را درک هم حتی نمیکنیم و الکی فقط شهادت میدهیم...
یا مانند جملهی شریف «ایاک نعبد و ایاک نستعین» که هر روز چند نوبت در نماز میخوانیم و با یک حساب بخواهیم نگاه کنیم (با حساب درستش) میبینیم که دروغ است. که در درونمان صد هزار بت و معبود قرار دادهایم و از هر سببی استعانت میجوییم که یکیاش هم (ای بسا آخریاش) خداست.
میگویند اینها را نمیتوان تعطیل کرد و نگفت و از سوی دیگر زمانی هم که میخواهی بگویی باید توجه داشته باشی چگونه داری میگویی و باید یک قصدی بکنی که دروغ نباشد...
مثلا بگویی موجودات در اصل و سرشت و حقیقت خودشان «ایاک نعبد و ایاک نستعین» هستند و من دارم از آن جهت میگویم. (نه رفتارهای خودم را.) یا در دل خودت قصد کنی (هنگام گفتن این جمله) که به تقلید از آن حضرت پاک و برگزیده محمد مصطفی(ص) دارم این را میگویم.
================================================== ==============
پانویس:
{۱} حتی اگر گفت خودت را به کام مرگ ببری. بدانی که باز خیر و صلاح تو در همین است که آن حکیم مهربان برایت امر کرده! حتی بالاتر از مرگ... اگر گفت خودت را فراموش کنی برای همیشه...
{۲} مثلا دو روز اوامر خدا را الکی زیادی رعایت کنم و مانند بندگان واقعی خدا باشم (نه در دل! فقط در عمل!) و بعدا زده بشوم... جوری که مدتها دیگر همان چیزهایی که میدانستم درست است هم انجام ندهم!
{۳} مانند اینکه یک مقدار تقلید از بندگان خوب خدا بکنم و بعدا دلگرم شوم و احساس خوشی نسبت به این موضوع پیدا کنم و رفته رفته همرنگ آنها شوم.
{۴} و البته این کار اشتباه است و کار درست بنده بودن واقعی است. و حتی همینجوری هم نگاه کنیم شاید بفهمیم بهشت و آرامش خیال و لذت واقعی و کامل آنجاست. حتی اگر انسان مانند حسین(ع) شود.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
خدا سلامتی و توفیق بندگی بدهد
خوب راه حل و درمانی هم دارد؟ تدبیری لازم دارد برای این رسیدن به بندگی؟ولی از آنجایی که من نوعی در این مرتبه نیستم و ایمانم اینقدر نیست و تصدیقم اینقدر نیست و فهمم اینقدر نیست... این کار را نمیکنم. کامل.
فکر کنم این را هم باید به خود خالق سپرد، اگر اینگونه تصور کنیم که خود خالق، مخلوقش را یک بنده و عبد کامل ساخته که بازگشتش بسوی خودش هست،
شاید همین نیاز و جستجو و خواستن و میل درونی که خداوند درونمان قرار داده، کافی باشه برای بندگی و بازگشت
شما دغدغه ی بندگی خدا را هم دارین؟ (البته شخصیه، ولی همین که این اطلاعات را دارین یعنی درد شما هم هست و دنبالشین، بنظرتون سال به سال، یا دهه به دهه، نزدیکتر نشدین به خواسته ی درونی (بندگی)که دارین؟در خودتان رشد و بلوغ حس می کنید؟)
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،
خدا خیرتان بدهد.
ممنون.
عرضم خدمت شما که...
«سپردن به خودش» در اغلب موارد یک فریب است. انسان که میخواهد خودش را گول بزند معمولا از این عبارت استفاده میکند.
وگرنه چه معنی دارد جایی که خالق به من سپرده من بسپرم به خالق؟
مربی به من گفته برو تو رینگ و با فلان حریف گلآویز شو برایت خوب است... بعد من بگویم تو (خودت) برو...
؟
در بسیاری جاها اینگونه است. که آدم خودش را گول میزند.
حالا باید ببینیم اینجا هم همین است یا نه؟
================================
راه بندگی و قرب به خدا به شدت و به کرات گفته شده.
البته راه که... شاید راه نخواهد...
آدم باید فقط بخواهد.
بلکه فقط باید بداند.
همین که آدم بداند یکی هست که نسبتش به او به منزلهی مادر بلکه مهربانتر و معلم بلکه داناتر و سلطان بلکه تواناتر است. و بلکه نسبتهایی بالاتر مانند «هو» و «انت» و «نحن» و حتی بالاتر... خود به خود عبادت آغاز میشود. (نمیشود؟)
همین که آدم مطمئن شود دل میدهد. به عبادت.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
۱۲ اسفند: آیات ۱۰ تا ۶۵ سوره مبارکه غافر (مومن)
۱۳ اسفند: آیات ۶۵ تا ۸۵ سوره مبارکه غافر (مومن) و آیات ۱ تا ۳۰ سوره مبارکه فصلت
۱۴ اسفند: آیات ۳۰ تا ۵۴ سوره مبارکه فصلت و آیات ۱ تا ۲۰ سوره مبارکه شوری
۱۵ اسفند: آیات ۲۰ تا ۵۳ سوره مبارکه شوری و آیات ۱ تا ۲۰ سوره مبارکه زخرف
۱۶ اسفند: آیات ۲۰ تا ۷۰ سوره مبارکه زخرف
۱۷ اسفند: آیات ۷۰ تا ۸۹ سوره مبارکه زخرف و آیات ۱ تا ۳۱ سوره مبارکه دخان
۱۸ اسفند: آیات ۳۱ تا ۵۹ سوره مبارکه دخان و آیات ۱ تا ۲۲ سوره مبارکه جاثیه
۱۹ اسفند: آیات ۲۲ تا ۳۷ سوره مبارکه جاثیه و کل ۳۵ آیه سوره مبارکه احقاف
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)