متاسفانه فرهنگ سهامداری و سرمایه گذاری بلند مدت در کشور و در بین سهامداران درست معرفی و اجرا نشده است
تا چندسال قبل واژه بورس و سهام در بین اکثریت مردم واژه ای نا آشنا و ناشناخته بود
تبلیغات خوبی برای اشنایی مردم با بورس صورت گرفت مردم نیز استقبال کردند اما از اعتماد انها سوء استفاده شد و همین امر باعث شد که نگاههای بلند مدت و سرمایه گذاری در بورس کاهش شدید پیدا کند
عرضه اولیه های خوبی در بورس انجام میشود با پی به ای های منطقی و ارزنده و مناسب سهامداری بلند مدت اما سهامداران تا صف این عرضه اولیه ها را میدهند دیگر توجه ندارند که چه سهمی است و چقدر قیمت آن صعود کرده و ارزندگی ان چقدر است با موجهای فروش بزرگ ان را صف فروش میکنند و حتی حاضرند به زیر قیمت عرضه اولیه نیز بفروشند اما سهامدار نباشند!!
علت ان تجربه ناموفق در خرید عرضه اولیه دولتی پالایش است که هنوز با گذشت بیش از یکسال مردم به پول خود نیز نرسیده اند!
پرواضح است که متولیان بازار بسیار بهتر میتوانستند این بازار را توسعه دهند و از پتانسیلهای ان برای کاهش نقدینگی و افزایش تولید و طرح توسعه شرکتها و همچنین تامین نیاز شرکتها به نقدینگی بهره ببرند و اقتصاد را با کاهش تورم شکوفا کنند
موضوع بعدی و مشکل مهمتر بازیگران بازار هستند که از سهامداران خرد و خریداران عرضه اولیه ها نیز بیشتر عجول هستند!!
این افراد سهام را نمیخرند جز اینکه بخواهد سود شرکت در کوتاه مدت مثال دوبرابر شود !! یا سایر خبرهای تاثیر گذار دیگر داشته باشد بعد که نیز میخرند در کوتاه مدت حدود یک ماهه حتی تا دوبرابر قیمت نیز افزایش میدهند اما نکته اینجاست که پس از افزایش قیمت ان سهم حاضر نیستند دیگر سهامداری کنند با سرمایه دوبرابر شده خودشان!! مجددا با موجهای کاهشی که ایجاد میکنند بازار را با تلاطم مواجه میکنند
حاضرند سپرده بانکی و اوراق دولتی با سود 20درصد داشته باشند اما حاضر نیستند در سهام بازار با پی به ای فوروارد 2تا4 سهامداری کنند!!
سهام در بازار داریم که حتی برای بازه مثال 3ساله یا 5 ساله میتواند رشد 5برابری و بالاتر نیز بکند اما با دیدگاه چنین بلند مدتی سراغ انها نیز نمی ایند تا زمان بگذرد خوب پایین بیاید همه را خسته کند و اماده صعود کوتاه مدت شود!!
بیشتر سهام بازار با دیدگاه بلند مدت ارزنده است اما همین نگاههای کوتاه مدت دیکته شده به سهامداران باعث تحلیل ناپذیری سهام و گیج شدن بازار و نهایتا زیان حتی سهامداران کوتاه مدت و نوسانگیران شده است.
بازار برای ثبات ابتدا باید سهامدار و سرمایه گذار بلند مدت داشته باشد تا با اتکا به دانش انها و حضور انها در نقاط حمایتی بتوان اتکا به تحلیلهای بنیادی و تکنیکال داشت.
وگرنه با ایجاد این موجهای کوتاه مدت صعودی و نزولی در بلند مدت جز زیان برای اکثریت ره اوردی نخواهد داشت.
نا گفته پیداست که سوق دادن اکثریت سهامداران بطرف صندوقهای سرمایه گذاری در بلند مدت به دانش سهامداران و ارتقای فرهنگ سهامداری و عمق بخشیدن به بازار کمک چندانی نمیکند. موفق باشید