نوشته اصلی توسط
دکترزیبایی عروق
نه داداش قصه ش برای داش مرتضی گفتم
رفیق دارشتم میومد قهوه خونه
پولدار بود و مثل خودت با مرام و لوطی
صحبت بورس شد گفت استاد اقتصاد دانشگاه شریف 5 میلیون دادم این سهم مثلا وخارزم 1000 تومن مغرفی کرده یه هفته شده مثلا 2000 هزار تومن عدداش یادم نیست خلاصه یه ماهه سرمایش شده دو سه 4 برابر
ما هم زرنگی کردیم گفتیم اینبار هرجی معرفی کرد به ما هم بگو یه شب اومد قهونه خونه گفت خر محرکه مغرفی کرده 2350 تومن من همه رو بستم این خریدم ما هم خرید زدیم فکر کنم تو تالار هم به گالیور خان و... گفتیم
اقا این اومد رو 2500 تومن سود بالا بالا گفتیم چی کار کنیم گفت دکتره گفته نه رو7000 بیاید پیشم
اقایی که شما باشید شاخص 1900 بود
این خر محرکه هم کله کرد ما هم خون طمع که سوده داره مپره پرسیدیم بپرس چیکار کنیم کفت اضافه کنید ما هم هی پایین اومد ما اضافه کردیم
تا حالا که اومده 600
مثل خر توش موندیم نه راه پس نه راه پیش