سلام...
به نظر میرسه به تاپیکی با موضوع `` قرارداد ۲۵ ساله ی ایران و چین `` نیاز هست.
تشکر.
سلام...
به نظر میرسه به تاپیکی با موضوع `` قرارداد ۲۵ ساله ی ایران و چین `` نیاز هست.
تشکر.
انتقال ثروت از كوتاه مدتي ها به بلند مدت ها !
با سلام
الان درموقعیتی هستیم که میشه این مثال را زد .بپا سگ چرم نبره .
بنده فارغ از اینکه این قرارداد ننگینه یا نه بیشتر هدفم از باز کردن این تاپیک، تحلیل و تشخیص سهامی هست که متأثر میشن و بیشترین رشد رو از قرارداد ایران و چین شامل خواهند شد.
به مرور گرد و غبار میخوابه و شفاف تر میشه و اخبار بیرون میاد.
انتقال ثروت از كوتاه مدتي ها به بلند مدت ها !
پیروز این قرارداد میوه فروشی هست که خیار رو 5 تومن میخره 12 تومن به مردم میفروشه
و برای این قرارداد فرقی نداره و سودش رو میبره
اگر هم کسی نخره خیر پیر رو با قیمت سر به سر فروش خیاری که 5 تومن خریده میفروشه تو حراجی به مردم
توافق ایران و چین چقدر قابل تحقق است؟
گرچه هنوز مفاد و جزئیات قرارداد همکاری 25 ساله ایران و چین، روشن نشده، اما می توان فرض را بر این گذاشت که پانصد میلیارد دلار سرمایه گذاری چین در ایران، موهبتی عظیم برای اقتصاد راکد و بحران زده آن است و این توافق امتیازی برای ایران در تنگنای ناشی از تحریم هاست.
با این وصف پرسش این است که چین واقعا حاضر است در این سطح وارد شراکت اقتصادی و راهبردی با ایران شود؟
نخستین نکته ای که به ذهن می رسد مساله تحریم های آمریکا علیه ایران است. اگر چین بدون احیای برجام و کاهش تنش های موجود میان ایران و آمریکا، بخواهد به قرارداد مذکور جامه عمل بپوشاند، به معنای ورود به رقابتی جدی و استراتژیک با آمریکا در سطح جنگ سرد میان مسکو و واشنگتن است.
در وهله دوم چین با رقبای منطقه ای ایران نظیر اسرائیل و عربستان و امارات روابطی دوستانه و تنگاتنگ دارد. طبیعتا بدون کاهش تنش میان ایران با این سه کشور، قرارداد مذکور مستعد آن است که روابط آنها را با چین دستخوش پسرفت و تلاطم کند.
آیا چین حاضر به پذیرش چنین ریسکی هست؟
منطقا چین در شرایط کنونی بخاطر ایران نه حاضر است روابطش را با آمریکا به خطر بیندازد و نه با سه کشور پیش گفته. مگر آنکه قائل به این فرض باشیم که با ظهور چین بعنوان یک ابرقدرت اقتصادی و غول سیاسی و نظامی تازه نفس در آینده نزدیک، توازن قدرت فعلی در جهان به صورت جدی دستخوش تغییر شود و نظم بین الملل مطابق الگوی دو قطبی دوران جنگ سرد، باز تعریف گردد.
حتی در این صورت هم اگر قرار به اردوکشی میان کشورها باشد، چین به راحتی رقبای منطقه ای ایران را به رقیب واگذار نکرده و در خاورمیانه به ایران اکتفا نکند.
تصریحات اخیر سفیر چین در ریاض و تور منطقه ای وزیر خارجه آن، ناظر به این مدعاست. هر دو مقام یاد شده به لزوم همگرایی منطقه ای در خاورمیانه، ترتیبات امنیتی مشترک تازه، منع اشاعه سلاحهای هسته ای و صلح اعراب و اسرائیل و آمادگی چین برای ایفای نقش در آنها اشاره کرده اند.
معنای این سخن آنست که چین ایران را درون یک کادر منطقه ای می بیند و دور از ذهن است که بخواهد با دور زدن سایر کشورهای منطقه با آن وارد یک شراکت راهبردی شود.
نکته دوم این است که توازن قدرت و نظم بین المللی مثل سال ۱۹۴۵ و پس از جنگ جهانی دوم نیست که از دل آن تقسیم جهان به دو بلوک ناشی شود. بلکه همانگونه که کیسینجیر اخیرا گفته، مشابه سالهای قبل از جنگ جهانی اول است که چند قدرت قدیمی و جدید بر سر ژئوپولتیک و مناطق نفوذ در حال رقابت بودند. ماهیت سیال این رقابت ها و فقدان ساز و کارهای مطمئن برای حل مسائل، این ریسک را به همراه داشت که با وجود اراده معطوف به پرهیز از جنگ، مساله ای از کنترل خارج و مشتعل شود.
مطابق این نظر جلوگیری از تبدیل چین به ابرقدرت غیرممکن است و باید مدیریت صلح آمیز رقابت های حساس و تنگاتنگ کنونی اولویت باشد.
اما این سخن بدین معنا هم نیست که تا ظهور دنیای دو قطبی و یا تک قطبی به رهبری چین، راه درازی نمانده است.
برعکس، محتمل ترین ایده، جهانی تک - چند قطبی مطابق پیش بینی سالهای قبل هانتینگتون با محوریت آمریکا و مشارکت چین، روسیه، اروپا، هند و ...است.
طبیعی است با چنین دورنمایی، سخت است توافق ایران و چین را فراتر از قسمی بازی سیاسی و مانور دیپلماتیک تلقی کرد. چین با کارت ایران بازی می کند تا آمریکا در هنگ کنگ و دریای چین جنوبی دست از سرش بردارد. ایران هم امیدوار است با نشان دادن لولوی چین به واشنگتن، به توازن بخشی در رابطه اش با غرب دست بزند و بدون دادن امتیاز بیشتر، برجام را در شکل سابق احیا کند.
در واقع هر دو کشور عجالتا در پی امتیازگیری از آمریکا هستند و کمتر دل به اجرای همه بخش های این توافق دل بسته اند.
با این وصف هرچند طرف مشتاق تر در این میان ایران است، اما تحقق کامل مفاد این توافق در گرو تغییرات اساسی در چشم انداز معادلات استراتژیک جهان و منطقه و
موازنه های ژئوپلتیک فعلی است که عجالتا دورنمای روشنی برای آن وجود ندارد.
صلاح الدین خدیو
انتظارات ايران و چين از قرارداد ٢٥ ساله همسو نيست
هادي خسروشاهين/روزنامه نگار
? نخبگان سياسي ايران در مورد چين و روسيه دچار يك سوتفاهم بنيادين هستند؛ آن هم ناشي از ذهنيت اسطوره اي حاكم بر تصميم سازان است كه موجد ديدگاه سياه و سفيد به منطقه و جهان مي شود. در اين چارچوب فكري اگر روس ها با ايران وارد همكاري نظامي در سوريه مي شوند ؛ به منزله فاصله گرفتن اين قدرت بزرگ از رقباي ايران است و يا اگر چين با تهران قرارداد ٢٥ساله را امضا مي كند؛ مساوي با صفر كردن يا سرد شدن روابط اين قدرت جهاني با سعودي و اسراييل است.
? اما اين ديدگاه كوچكترين همخواني با واقعيت ندارد و هر دو بازيگر در منطقه خاورميانه از استراتژي معاملهگرایانه یا بدهبستان (quid pro quo) پيروي مي كنند. يعني اين دو بازيگر بدنبال گسترش همزمان روابط با چهار بازيگر كليدي منطقه يعني ايران،اسراييل، تركيه و عربستان هستند. چنين روابطي باعث مي شود كه قدرت مانور روسها و چيني ها در ماتريس خاورميانه به شدت گسترش پيدا كند. اين در حاليست كه آمريكا به عنوان مهمترين رقيب اين دو بازيگر جهاني از روابط حسنه با يكي از محورهاي مهم منطقه يعني ايران محروم است.
? رقابتهاي رئال پليتيك ميان اين چهار بازيگر منطقه آنچنان وسيع و گسترده است كه باعث وضعيت همكاري در يك نقطه و رقابت در نقطه ديگر شده است؛ بطور مثال نفوذ ايران در شام باعث نگراني مشترك اسراييل، عربستان و تركيه است اما همزمان با آن همكاري اسراييل، تركيه و آذربايجان باعث نگراني مشترك ايران و عربستان مي شود؛ همين مساله باعث وضعيت رقابت هاي غير قابل پيش بيني و اتحادهاي تاكتيكي شده است؛ در چنين بستري براي روسيه و چين بهتر است كه با همه محورها جهت حداكثرسازي منافع وارد روابط شوند؛ امري كه ايالات متحده در حال حاضر از آن محروم است؛
? در واقع اين دو بازيگر در حال اجراي پروژه اي هستند كه تمام راهكارهاي بحران هاي منطقه اي به مسكو و پكن ختم شود و براي جا انداختن اين الگو هم هيچ ابايي ندارند همزمان روابط خوبي با حكومت مركزي افغانستان و طالبان داشته باشند؛ ارتباطات موثري با حكومت اسد و مخالفانش داشته باشند و يا همزمان با تهران روابط بسيار ويژه اي با دشمن قسم خورده آن يعني اسراييل برقرار كنند. منطق اتحادهاي تاكتيكي كاملا در آنكارا، رياض و تل آويو فهم شده است امري كه ايران جز حوزه افغانستان از كاربست آن بدليل ذهنيت اسطوره اي هراس دارد. معناي قرارداد ٢٥ ساله ايران با چين در چنين بستري قابل فهم است و هر تعبيري غير از اين خيالبافي و مبتني بر رمانتيسم و برخلاف منطق عقلانيت در تصميم گيري هاست؛
?از اين حيث سياست خارجي ايران بسيار انعطاف ناپذير، كند و همواره عقب تر از سرعت بالاي پويايي هاي منطقه اي است. ايران در شرايط امروز علاوه بر آمريكا و اروپا تقريبا از روابط كيفي با سه محور مهم منطقه اي نيز بي بهره است؛ در حاليكه آنكارا جديدا با فهم منطق اتحادهاي تاكتيكي در حال گرم كردن روبط خود با رياض و تل آويو است. این يعني كاهش فرصت ها و افزون شدن تهديدات و در اين ميان قرارداد ٢٥ ساله في نفسه به ما كمك نمي كند؛ فراموش نكنيم كه وزير خارجه چين پيش از تهران و امضاي قرارداد ٢٥ ساله ديدارهاي گرم و صميمانه اي با رهبران سعودي و تركيه داشت.
اون چیزی که من در قراردادهای بین المللی ایران نظیر برجام یا سند همکاری با چین و ... میبینم فقط تعصبات کور غرب گریزی و شرق گریزی هست، به جای منطق و فکر و زرنگی و تیزهوشی و کار برای منافع ملی،
زمان شاه آمریکا در ایران بود مردم معنی سختی رو متوجه نمیشدند
حالا در سال های آینده چین میاد تا مردم به خوردن گوشت حیوانات حرام گوشت رو بیارن
...
چینی ها همیشه در بی عملی عمل میکنند.
استعمار به روش طبیعی غیر طبیعی یا غیر طبیعی طبیعی
ویرایش توسط linux_linda : 2021/03/31 در ساعت 12:06
فعلا تنها دیتایی که وجود داره اینهاست:
سند همکاری ایران و چین امضا شد
محمدجواد ظریف و وزیر امورخارجه چین، طی مراسمی سند همکاریهای جامع ایران و چین را امضا کردند.
قسمتهایی از پیشنویس سند همکاری جامع ۲۵ ساله ایران و چین
?سرمایهگذاری ۴۵۰ میلیارد دلاری چینیها در صنایع مختلف ایران در 22 مورد تقسیم بندی میشود:
1 -همکاری نظامی و امنیتی دوجانبه؛ تبادل تجربیات نظامی و رزمایش مشترک
2 -مشارکت در ایجاد و تجهیز مخازن ذخیره نفت، گاز و محصولات پتروشیمی دو طرف: عرضه پایدار نفت خام به چین، مشارکت در ساخت و تجهیز مخازن ذخیرهسازی نفت و افزایش صادرات پتروشیمی به چین
3 -تشویق مشارکت شرکتهای چینی در سرمایهگذاری و تأمین مالی طرحهای برق، انرژی، آب و فاضلاب
4 -تکمیل راهآهن شرق غرب ایران، و ایجاد راهآهن زیارتی پاکستان، ایران، عراق و سوریه و همینطور راهآهن شمال به جنوب
5 -توسعه و ساخت فرودگاهها، خرید محصولات هوایی تولید مشترک ایران و چین
6 -توسعه سواحل مکران؛ توسعه بندر جاسک، تأسیس شهر صنعتی و ساخت پالایشگاه و صنایع پتروشیمی
7 -ساخت شهر هوشمند در مکران و تیس
8 -تشویق شرکتهای چینی به سرمایهگذاری در مناطق آزاد ایران از جمله قشم، اروند و ماکو
9 -توسعه بلندمدت جزایر منتخب با هدف گردشگری
10 -سرمایهگذاری بلندمدت چین در صنعت پالایشگاهی در بندر جاسک و ساخت بندر جاسک
11 -سرمایهگذاری بلند مدت در شهرک پتروشیمی چابهار
12 -ایجاد منطقه مشترکت فرامرزی در کشور ثالث
13 -طراحی شهرک صنعتی تولید خودرو؛همکاری بین شرکتهای خودروساز ایران و چین به منظور انتقال فناوری و تولید مشترک برای عرضه در بازار دو کشور و کشورهای ثالث از طریق ایجاد چرخههای تولید
14 -تشویق سرمایهگذاری در بهرهبرداری از معادن مس، سنگ آهن، فولاد و صنایع آلیاژی
15 -توسعه مجتمعهای کشتیسازی و لوام خانگی
16 -سرمایهگذاری در خط متروی ۱۰ کلانشهر ایران
17 -مرمت و احیای بافتهای تاریخی
18 -همکاری سیاسی در مجامع، سازمانها و نهادهای منطقهای و بینالمللی
19 -تشویق به سرمایهگذاری در کشاورزی، شیلات و آبخیزداری
20 -سرمایهگذاری در حوزه آموزش و تبادل دانشجو
21 -سرمایهگذاری و توسعه بخش بهداشت و درمان
22 -همکاری در زمینه فناوری و ارتباطات راه دور، توسعه نسل پنجم ارتباطات از راه دور، پروژه مشترک توسعه و تقویت زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطاتی، موتور جستجوگر، پست الکترونیک و پیامرسانهای اجتماعی
انتقال ثروت از كوتاه مدتي ها به بلند مدت ها !
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)