صفحه 12 از 127 نخست ... 291011121314152262112 ... آخرین
نمایش نتایج: از 111 به 120 از 1267

موضوع: سینــــــما

  1. #111
    عضو فعال ماهور آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    نوشته ها
    1,238
    تشکر
    15,010
    تشکر شده 10,491 بار در 1,256 ارسال
    احمدزاده: دیگر با شهریاری برنامه مشترک اجرا نمی کنم

    بالاخره انتقادات تند و تیز برخی رسانهها از اجرای مشترک کاظم احمدزاده و محمود شهریاری کار دست این دو زوج هنری داد و گویا قرار است این دو مجری تلویزیونی پس از سال ها از هم جدا شوند.

    پارس توریسم نوشت:از مدتی قبل موج انتقاد رسانهها از برنامههایی با اجرای مشترک محمود شهریاری و کاظم احمدزاده بالا گرفت. از هفتهنامه چلچراغ گرقته که پروندهای انتقادی از این برنامه منتشر کرد تا خبرگزاری فارس که مطالب تندی در انتقاد از این برنامه مطرح کرد.
    فارس پس از اجرای مشترک احمدزاده وشهریاری در برنامه ویژه نیمه شعبان در انتقادی تندوتیزی نوشت: «شبکه تهران زمان پخش این برنامه آنتن خود را به طور کامل در اختیار کاظم احمدزاده، محمود شهریاری و هومن حاجی عبداللهی مجریان این برنامه به همراه مسعود روشنپژوه همان مجری که نیم ساعت قبل در شبکه یک سیما برنامه اجرا میکرد و دو مجری دیگر قرار داد تا از هر کاری برای جلب مخاطب فرو نگذارند و خلاصه این که محمود شهریاری هم هرچه قر در این سالها در کمرش مانده بود، در این برنامه خالی کرد.»

    کاظم احمدزاده در تازه ترین مصاحبه خود با یکی از هفتهنامهها گفت: «خیلیها می خواهند به هر طریق و بهانه ای جلوی اجراهای مشترک مارا بگیرند و مطمئنم موفق هم خواهند شد، چون شخصا تصمیم گرفتم دیگر با آقای شهریاری اجرای مشترک نداشته باشم. البته سوءتفاهم نشود، چون بدون هر گونه مبالغه و اغراق یکی از بزرگترین افتخاراتم در تاریخ اجراهایم، کارهای مشترکی بوده که با آقای شهریاری انجام دادهام، ولی این فشاری که روی ما آمده، واقعا ارزش این همه استرس و دغدغه را ندارد.»

    احمدزاده که با هفتهنامه یکشنبه مصاحبه کرده در ادامه گفت: «به اندازه دادن شاهرگم حاضرم از برنامه دفاع کنم و بگویم تمام شوخیهای ما کاملا هدفمند و برنامهریزی شده بود. در پشت تمام این شوخیها، آیات قرآن و احادیث پیامبر و ائمه نهفته و تمام شوخیهای ما در نهایت دارای پیام اخلاقی بسیار مثبت و مهم بوده است.»
    این مجری شناختهشده تلویزیون در ادامه توضیح داد: «تمام این هیاهوهای دوماه اخیر فقط به خاطر آن 10 دقیقه ویژه برنامه نیمهشعبان بود که در آن فقط کمی کنترل برنامه از دست ما خارج شد، ولی بازهم در آن چند دقیقه هیچ اتفاقی که به اساس جامعه ضربه بزند به وجود نیامد.»
    چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
    گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...

  2. 12 کاربر به خاطر ارسال مفید ماهور از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #112
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال
    سلام
    تاپیک انتخابی این هفته"سینما؛صدا-دوربین- حرکت"هست..منتظر مطالب سینمایی شما هستم

    لازم است از دوستان فعال یعنی حامد 89،پاشا،بابی چارلتون ،yusef_sbm12،hssan که در تاپیک قبلی یعنی "کامپیوتر و تکنولوژی" تشکر کنم...
    to continue, please follow me on my page

  4. 12 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #113
    عضو عادی
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    83
    تشکر
    9,566
    تشکر شده 339 بار در 75 ارسال
    گفت و گو با گلشیفته فراهانی؛ دختری به نام ایران
    اخبار سینمائی | گفت و گو با گلشیفته فراهانی؛ دختری به نام ایران گلشیفته فراهانی که در چهارده سالگی با بازی در فیلم "درخت گلابی" داریوش مهرجویی وارد سینما شد، چند سالی می شود که مقیم پاریس شده و در این مدت در فیلم های مختلفی نقش آفرینی کرده است.


    آخرین بازی او در فیلم "خورش مرغ و آلو" است؛ ساخته مرجان ساتراپی و ونسان پارانو که اخیراً در جشنواره های ونیز و تورنتو به نمایش در آمد و به زودی در جشنواره لندن نمایش داده خواهد شد، ضمن این که به زودی در کشورهای مختلف اروپا اکران عمومی می شود.

    او در این فیلم نقش دختری به نام "ایران" را بازی می کند.

    گفت و گو با گلشیفته فراهانی را درباره این فیلم بخوانید.

    در دو سه سال اخیر، بعد از تجریه کار با چند فیلمساز فرانسوی، حالا با مرجان ساتراپی کار کردی، یک فیلمساز ایرانی- فرانسوی. چطور شد که در این فیلم بازی کردی؟

    راستش مرجان [ساتراپی] از من خواست و من هم خیلی با میل و خوشحالی بیش از حد قبول کردم... به همین سادگی! [می خندد]

    کار با مرجان ساتراپی چطور بود و چه تفاوتی با تجربه های قبلی ات داشت؟

    هر کارگردانی با هر کارگردان دیگری فرق می کند و این طور نبود که چون ساتراپی ایرانی است با بقیه کارگردان ها فرق داشته باشد. کار کردن با مرجان فوق العاده بود. او تا به حال با بازیگر کار نکرده بود، ولی من این حس را داشتم که او تمام عمرش این کار را کرده، یعنی اینقدر خوب هدایت می کرد و اینقدر درست می دانست که چه می خواهد که اصلاً برای من تعجب آور بود و فکر می کردم اصلاً ژنی است. او تجربه این کار را نداشت، اما انگار سال هاست که کارش همین بوده. فوق العاده بود.

    اسم ونسان پارانو در کنار ساتراپی آمده. رابطه این دو نفر در کارگردانی چطور بود؟ هر دو با هم با بازیگران کار می کردند؟

    مثل دو بال یک پرنده بودند واقعاً... آنقدر هارمونی و هماهنگی کامل با هم داشتند و کارها را تقسیم کرده بودند که فوق العاده بود. برای من فرقی نداشت که با یک کارگردان یا دو کارگردان کار کنم، اما مرجان بیشتر با بازیگرها کار می کرد، شاید چون به این خاطر که آن دنیا را زندگی کرده بود و داستان درباره ایران بود و او این دنیا را بیشتر می شناخت. اما خیلی چیزها را هم با هم کار می کردند.

    در این فیلم، نقش یک دختر ایرانی را بازی کردی. آیا این برای تو نوستالژیک بود؟

    بیشتر به شکل یک نقش به آن نگاه کردم. همه بازیگران در این فیلم نقش ایرانی ها را بازی می کردند منتها به زبان فرانسوی. بودن در آن دکور که مربوط به سال های 1930 و 1940 تهران و شیراز بود، برای من هم یک چیز جدید بود. این یک ایران جدیدی بود که من هیچ وقت در آن نبوده ام و زندگی نکرده ام. اما به هر حال وقتی برای اولین بار دکور را دیدیم گریه ام گرفت چون این حیاط و این کوچه ها که هنوز در ایران وجود دارند، خیلی تاثیرگذار بودند.

    راجع به شخصیتی که نقش اش را بازی می کنی، یعنی دختری به نام "ایران" چه فکر می کنی؟

    فیلم در زمان مصدق می گذرد و او دارد برای ملی کردن صنعت نفت تلاش می کند. شخصیت اصلی فیلم عاشق "ایران" است اما دو بار او را از دست می دهد، یک بار به خاطر مخالفت پدرش و یک بار به خاطر جبر روزگار، انگار این "ایرانی" است که از دست ما رفت، یعنی در زمان مصدق بخاطر کودتایی که آمریکایی ها بر سر ما در آوردند و ما هیچ وقت نتوانستیم ایرانی آزاد داشته باشیم. شاید به همین خاطر اسم این دختر ایران است.

    فکر نمی کنی که این بیان استعاری که فیلم درباره این کاراکتر به کار برده و نام او را "ایران" گذاشته، یک مقدار بارهای نمادین به فیلم اضافه می کند که با بقیه فضای فیلم نمی خواند، و در واقع یک مقدار زیادی است؟

    نه، ما این چیزها را درباره ایران می گوئیم، اما در عین حال او یک شخصیت، یک دختری است که عاشق یک پسری می شود و هیچ معنی دیگری هم پشت خودش نمی آورد. یک عشق کاملاً زمینی است که بین این دو شخصیت وجود دارد. با مرجان هم که صحبت می کردیم می گفتیم عشق این دو نفر کاملاً عشقی فیزیکی و زمینی است و پر از هوس و خواستن است، برعکس رابطه ناصرعلی با همسرش. این داستان، یک داستان عاشقانه است مثل تمام افسانه هایی که دخترها و پسرها در آن به هم نمی رسند. به همین دلیل عشق شان جاودان می شود، مثل شیرین و فرهاد یا رومئو و ژولیت. بخاطر نرسیدن آنها به هم است که ما از آنها یاد می کنیم. اگر به هم می رسیدند، به قول مرجان اگر ایران دو تا بچه هم می آورد، ما که نمی توانستیم داستان آنها را بگوئیم.

    در فیلم با بازیگران سرشناس فرانسوی بازی کردی. همبازی شدن با متیو آمارلیک چطور بود؟

    فوق العاده بود. یکی از بهترین تجربه های من در زمینه پینگ پونگ بین دو بازیگر بود. این بده بستانی که بین ما به عنوان بازیگر وجود داشت و چیزی که او به عنوان همکار بازیگر به من می داد، یک چیز عظیم و فوق العاده بود. یک انرژی باور نکردنی بود و واقعاً لذت بردم.

    صحنه مشترکی با چیارا ماسترویانی و ایزابلا روسلینی نداشتی، اما به هر حال درباره آنها چه فکر می کنی؟

    ایزابلا و چیارا را جدای از این فیلم می شناسم، اما در طول فیلمبرداری ندیدمشان. فقط یک بار ایزابلا را دیدم که روزی بود که خیلی گریمش کرده بودند بخاطر مرگ ناصرعلی.... آدم های دوست داشتنی و فوق العاده ای هستند.

    حسی از پدر و مادرشان یعنی مارچلو ماسترویانی یا اینگرید برگمن در آنها هست؟

    نمی دانم... سوال سختی است... من بیشتر خودشان را به عنوان آدمی که وجود دارند می بینم. سعی می کنم همیشه خودشان را ببینم، شاید چون در بچگی، همه هر وقت مرا می دیدند یاد پدرم می افتادند.

    عکس العمل ها در جشنواره های ونیز و تورنتو چطور بود؟

    در تورنتو خیلی در جریان نیستم، چون در روزهایی که فیلم را نشان دادند، من آنجا نبودم. ولی در ونیز منتقدان انگلیسی زبان بیشتر از فیلم خوششان آمد. در سالن سینما هم کسی از سالن بیرون نرفت و آخر فیلم هم مدت زیادی دست زدند. این حس خوبی است، هر چند به هر حال دلیل نمی شود که مردم خیلی هم فیلم را دوست داشته باشند. به نظرم ماندگاری یک فیلم این را نشان خواهد داد. جز این هیچ وقت نمی شود فهمید که مردم فیلم را دوست داشتند یا نه.

    فکر می کنی عکس العمل تماشاگران فرانسوی چه خواهد بود؟

    نمی دانم... باید دید... فکر می کنم فیلمی است که خیلی فیلم روشنفکرانه ای نیست و به هر حال گیشه خواهد داشت. فیلم زیبایی است که داستانی افسانه ای دارد که بچه ها داستانش را برای هم تعریف می کنند. برای همین ممکن است در گیشه بسیار موفق شود، هر چند در این دوره و زمانه هیچ چیز معلوم نیست. خیلی مواقع آدم ها فکر می کنند فیلمی در گیشه موفق می شود، اما نمی شود، یا برعکس.

    و کار بعدی؟

    الان دارم در فیلمی بازی می کنم که اسمش هست «سنگ صبور» و عتیق رحیمی آن را کارگردانی می کند.
    چارلز

    در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشکنید.

    اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شکسته شدن آنها صدائی ندازد ولی دردناک است.

  6. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید فرزاد از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #114
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال
    «کوروش کبیر» در انتظار پاسخ وزارت ارشاد است

    ایسنا نوشت:

    با پایان نگارش فیلمنامه پروژه ملی ـ سینمایی «کوروش کبیر» توسط مسعود جعفری جوزانی درخواست پروانه ساخت فیلم به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه شد.
    علی معلم تهیهکننده فیلم سینمایی «کوروش کبیر» با اعلام این خبر، گفت: «همانگونه که در خبرهای گذشته ذکر شد، پس از یک سال تحقیق و پژوهش بر روی زندگانی کوروش، اکنون با پایان یافتن نگارش کتاب اول این فیلم، مراحل ساخت آن آغاز خواهد شد.»
    به گفته معلم، «داستان فیلم از کاخ اکباتان و دربار آستیاگ آغاز میشود و زندگی کوروش از تولد تا بنیانگذاری تمدن هخامنشی و حکومت پارسیان را تا مرگ او دنبال خواهد کرد.»
    وی در ادامه این خبر افزود: «با صدور رسمی پروانه ساخت فیلم طی یک کنفرانس مطبوعاتی شرایط همکاری هنری و نحوه مشارکت در سرمایهگذاری فیلم برای علاقهمندان تشریح خواهد شد.»
    to continue, please follow me on my page

  8. 11 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #115
    عضو عادی
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    83
    تشکر
    9,566
    تشکر شده 339 بار در 75 ارسال
    محمدرضا گلزار: خودم هم فکر نمی کردم سوپراستار شوم چند وقتی می شد خبری از محمدرضا گلزار نبود اما این روزها با فیلم «شیش و بش» دوباره به پرده سینماهای ایران آمده و با زوج همیشگی اش «امین حیایی» گیشه سینماها را تسخیر کرده است. به نظر شما آیا این فیلم می تواند توفیق فیلم های خوب اخیر سینمای ایران مثل «ورود آقایان ممنوع» را به دست بیاورد؟ گزیده ای از حرف های اخیر محمدرضا گلزار در مورد این فیلم و حضورش در سینما، موسیقی و ورزش را بخوانید.


    در زندگی شخصی ام همیشه سرمربی ام
    همیشه بیننده خوبى براى فوتبال بوده ام اما هیچ وقت بازیکن حرفه ای ام نبوده ام. شاید اگر وارد فوتبال می شدم و آن را به عنوان حرفه ام انتخاب می کردم، به اندازه امروز در سینما به موفقیت می رسیدم. مسلما اگر فوتبالیست مى شدم دوست داشتم در تیم ملی کشورم بازی کنم اما همواره اولویت ورزشى ام والیبال بوده است. در زندگی شخصی ام نه دروازه بان بوده ام و نه فوروارد بلکه همیشه سرمربی ام! هیچ وقت هم به کسی پنالتی نداده ام چون یاد گرفته ام در 18 قدم با احتیاط عمل کنم. این که چرا فوتبال ایران تا این حد دچار ضعف شده، یک بحث تخصصى است.

    محمدرضا گلزار: خودم هم فکر نمی کردم سوپراستار شوم

    فقط 5 دقیقه خودشان را جای من قرار دهند
    این که خیلی ها می گویند گلزار حاضر نیست چهره و ظاهرش را تغییر بدهد را اصلا قبول ندارم چون اگر از من بخواهند در فیلمی بازی کنم و البته مطمئن باشم اثر، کاری قابل دفاع است و من باید موهایم را از ته بتراشم، قبول می کنم، مطمئن باشید. روزی که قرار شد با مازیار فلاحی کنسرت بگذاریم، خیلی ها گفتند «گلزار» بازیگر خوش چهره سینمای ایران می خواهد کنسرت برگزار کند و جاز بزند! درامز زدن که دیگر براساس خوشگلی نیست! آیا چوب درامز، این استیک جاز را می توانید در دست تان بگیرید و 5 دقیقه تکانش بدهید؟ فقط 5 دقیقه. این حرف های غرض ورزانه دیگر جای بحث و گفت و گو ندارد.

    محمدرضا گلزار: خودم هم فکر نمی کردم سوپراستار شوم

    آرامش می خواستم، رفتم سراغ موسیقی
    درباره علاقه ام به موسیقی باید بگویم ابتدا پیانو می نواختم؛ پیانو را به شکل حرفه ای ادامه دادم و در کنار آن گیتار هم می زدم و در چند سال اخیر هم نواختن پرکاشن را آغاز کردم و زمان زیادی را برای تمرین اختصاص دادم. البته اگر به یاد داشته باشید گاهی اوقات در کنسرت های گروه آریان، پرکاشن هم می نواختم اما باید بگویم علاقه من به موسیقی از جایی آغاز شد که به دنبال آرامش بودم؛ موسیقی به من آرامش لذت بخشی می دهد و تاثیر عجیبی بر روحیه ام می گذارد.

    می خواستم دندان پزشک شوم، مکانیک شدم!
    از بچگی به فکر درس و مشق و در کنار آن، موسیقی و البته ورزش به ویژه شنا و اسکی بودم. در دهه 60 پدرم در مقطعی سرپرست باشگاه پاس بود و به همین دلیل، من هم با او به تمرینات تیم پاس می رفتم. ضمن این که در محله اندیشه تهران حوالی خیابان شریعتی بزرگ شدم. آن زمان مشغولیت ذهنی من تنها درس بود و ورزش می کردم. یعنی وضعیت خانوادگی مان این طور اقتضا می کرد؛ از آن دست بچه هایی بودم که درس و مشق برایم اولویت داشت، پدرم علاقه داشت در رشته تحصیلی خودش مکانیک، تحصیلاتم را ادامه بدهم اما من عاشق دندان پزشکی بودم. در مدرسه جزو بچه های درسخوان بودم، پیش از دیپلم، چند بار در کنکور شرکت کردم و در 2 رشته مترجمی زبان و مهندسی مکانیک شاخه سیالات قبول شدم. آن زمان رشته ریاضی می خواندم اما سال آخر دبیرستان تغییر رشته دادم و به رشته تجربی رفتم تا در کنکور تجربی شرکت کنم و بتوانم در دندان پزشکی قبول شوم ولی آن سال مصادف شد با تغییر ساختار آموزشی و ضرایب خاصی که در نظر گرفتند، به همین دلیل نتوانستم در رشته دندان پزشکی قبول شوم، به ناچار برگشتم به سراغ مهندسی مکانیک که یک سال قبل از دیپلم قبول شده بودم، یعنی همان رشته ای که پدرم دوست داشت. سینما را دنبال می کردم اما فکر نمی کردم روزی به این دنیا کشیده شوم؛ آن زمان از بازی مرحوم خسرو شکیبایی بسیار خوشم می آمد، کم و بیش هم به سینما می رفتم اما نگاهم جدی نبود.

    محمدرضا گلزار: خودم هم فکر نمی کردم سوپراستار شوم

    اشکالی دارد به خاطر چهره ام، سینمای ایران را متحول کرده ام؟!
    تهیه کننده ای نیست که دوست نداشته باشد تماشاگران را به سالن سینما بکشاند، فکر نمی کنم اگر چنین مسئله ای البته با یک رویکرد مثبت اتفاق بیفتد، اشکالی داشته باشد! اگر نتیجه فروش فیلم است و این مسئله به چرخه اقتصادی سینمای ایران در شرایط حاضر کمک می کند، باید آن را به فال نیک گرفت، زیرا این سود اقتصادی می تواند بــه تولید فیلم های جدید کمک کند، حال چه ایرادی دارد که من هم با توجه به توانایی هایم که به قول منتقدان، به خاطر چهره ام است در چنین شرایطی کمک حال اقتصاد بیمار سینمای ایران برای فروش فیلم ها باشم؟ به نظر شما این اشکالی دارد؟ آیا وقتی تهیه کننده از فروش میلیاردی فیلم هایی که من در آن بازی می کنم سود می برد و آن را با قیمت 500 میلیون تومان به رسانه های تصویری می فروشد، نباید به دستمزد بازیگران و سایر عوامل فیلم که در تولید زحمت کشیده اند مبلغی اضافه کند؟ تهیه کننده با بازیگر توافق می کند و هیچ اجباری در کار نیست. بسیار پیش آمده خودشان مبلغی پیشنهاد می کنند و می گویند ما این بودجه را برای تو کنار گذاشته ایم و این مبلغ الان هم آماده است. من تنها سالی یک فیلم کار می کنم و مثل بازیگران دیگر نیستم که همزمان در چند فیلم حضور داشته باشم. سینمای ما رشد اقتصادی داشته؛ تهیه کننده از افزایش قیمت بلیت نفع می برد و این سود سهم همه اهالی سینماست.

    فیلمی که فروش بالایی دارد، باید همه عوامل به خصوص افراد گروه فنی و تدارکات که دوبرابر سایرین فعالیت می کنند از آن بهره مند شوند. این پیشنهاد را همیشه و همه جا مطرح کرده ام اما هیچ وقت به آن اهمیتی داده نشده و همه فقط به سراغ حاشیه ها می روند! متاسفانه گاهی دیده می شود بعضی برنامه های تلویزیونی به جای این که سینما را آن طور که هست تحلیل کنند و به بخش های مهم تر از جمله صحنه، گریم، لباس و... بپردازند، موضوع دستمزد را مطرح می کنند و فقط هم اشاره به یک بازیگر خاص دارند و محکومش می کنند! بدون این که درنظر داشته باشند همین بازیگر توانسته فیلم را به سوددهی برساند و علاوه بر جبران تمام هزینه های تولید، بازدهی کار را هم بالا ببرد.

    محمدرضا گلزار: خودم هم فکر نمی کردم سوپراستار شوم

    این پیش بینی گلزار در مورد فیلم جدیدش قبل از اکران آن بوده است

    2 روز در صف خواهید بود!
    مطمئن باشید «شیش و بش» با فروش 3 میلیارد تومانی در تهران رکوردشکن خواهد بود. مردم برای تماشای این فیلم حداقل 3 روز در نوبت خرید بلیت می مانند! پس از گذشت یک هفته از نمایش فیلم، کسانی که در انتهای صف خرید بلیت هستند، باید اول صف را با دوربین شکاری ببینند! مردم در سالن های سینما آنقدر خنده سر می دهند که لحظه ای از این حالت خارج نمی شوند! دیالوگ ها و الفاظ این فیلم هیچ لودگی و الفاظ جلفی ندارد و مطمئن باشید هیچ فیلمی توان رقابت با «شیش و بش» را نخواهد داشت.

    برای فرم بدنم خیلی زحمت کشیده ام
    این که چرا طناب زدن جزو ورزش های روزانه ام است، دلیل خاصی ندارد، جز چربی سوزی. روزانه 4هزاربار طناب می زنم؛ این کار را در 40 ست 100 تایی انجام می دهم. 4 هزار به زبان آسان است اما بسیار کار سختی است. طناب یکی از اجزا و وسایل اصلی من در مسافرت هایم است و هیچ گاه حتی در سفرها هم از ورزش غافل نمی شوم. در ورزش کاملا جدی ام، خب نتیجه اش هم داشتن بدنی سالم و زیباست که همان طور که گفتم ساده به دست نیامده و انصافا خیلی زحمت کشیده ام. همین دیروز فیلمی را در لپ تاپم به دکتر ساسانی (مربی ام) از اسکی یک ورزشکار در یک پیست اسکی خارجی نشان دادم. او به خاطر مهارت آن اسکی باز گفت احتمالا یکی از قهرمانان جهان است اما وقتی در پایان کار عینکم را از روی صورتم برداشتم، فهمید خودم بودم!

    محمدرضا گلزار: خودم هم فکر نمی کردم سوپراستار شوم

    از شادابی خودم لذت می برم
    ورزش بخش بزرگی از زندگی من را تشکیل می دهد. از وقتی یادم می آید ورزش کرده ام؛ از 4 سالگی با اسکی شروع کردم، بعد والیبال و بعد هم بدنسازی البته نه به صورت مقطعی. مثلا اسکی را از 4 سالگی شروع کرده ام و حتی کارت مربیگری اش را هم دارم و از دوران طفولیت من را در پیست های اسکی می شناسند، تا امروز هم مداوم ادامه داده ام، همین طور والیبال اما بدنسازی را واقعا دوست دارم چون هم باعث شده بدنم همیشه متناسب و سالم باشد و هم چالاکی و شادابی خاصی به من داده که حین فیلمبرداری و سر صحنه های مختلف و برداشت ها از آن لذت می برم. در واقع بدنسازی و متناسب بودن، علاوه بر سلامت، در تمام جنبه های دیگر زندگی معمولی و کاری هم کمکم کرده و جا دارد از دوست عزیزم آقای دکتر ساسانی که در زمینه برنامه های ورزش و رژیم های غذایی راهنمایی می کند تشکر کنم.
    چارلز

    در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشکنید.

    اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شکسته شدن آنها صدائی ندازد ولی دردناک است.

  10. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید فرزاد از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #116
    عضو فعال PASHA آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    نوشته ها
    1,275
    تشکر
    8,642
    تشکر شده 5,731 بار در 1,245 ارسال
    من خودم هیچ علاقه ای به تماشای فیلم ندارم ازاین سوپراستارها هم اصلا خوشم نمی آید مخصوصا اینکه ایرانی ام باشد .فیلمهای ایرانی اکثرا تقلید ی از فیلم فارسی و جهانی و جنگولک بازی است .
    (نظر شخصی )ولی همیشه یکی دوتا فیلم هستند که جالب از آب در می آیند وهمه از آن تعریف می کنند .وآدم توی خاطرش می ماند.
    ولی اینجا می خواهم بهترین فیلم ایرانی را که من تا آخرنگاه کردم و خوشم آمده را رابگویم :
    *
    مارمولک
    *
    شما بهترین فیلمی که دیدید چیست ؟ دوستان همکاری کنید .

  12. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید PASHA از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #117
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال
    اولین شغل براد پیت،جورج کلونی و... چه بود؟



    ● باراک اوباما

    او سال ها قبل از اینکه وارد دنیای سیاست شود، در ساحل بیسکین رابینز هاوایی بستنی می فروخت.


    ● برادپیت

    وی برای تحصیل در رشته روزنامه نگاری وارد دانشگاه شد اما چون رویای بازیگری را در سر می پروراند، دانشگاه را ترک کرد و به لس آنجلس رفت. وی ۷ ماه کارهای پیش پاافتاده انجام می داد. مثلا تبلیغاتچی فست فودها بود و لباس مبدل مرغ به تن می کرد. مدتی هم راننده آژانس شد تا درنهایت توانست بازیگر شود و به فرش قرمز راه یابد.




    ● دنزل واشینگتن

    وی دومین مرد آفریقایی آمریکایی بود که اسکار بهترین بازیگر مرد را به خود اختصاص داد و به قله موفقیت رسید اما از همان ابتدا بازیگر نبود. وی کار خود را از آسایشگاه مادرش شروع کرد و حرفه اش کوتاه کردن موی مردان بود.


    ● جورج کلونی

    او پیش از بازیگر شدن، فروشنده کفش و لباس های مردانه و مدتی هم برش دهنده برگ های سیگار بود و بابت آن ساعتی ۳ دلار دستمزد می گرفت. قبل از آنکه کلونی به عنوان یک هنرپیشه اسم و رسمی به دست بیاورد نیز کار خود را با تمیزکردن زمین تئاتر و به عنوان یک خدمتکار آغاز کرد.


    ● اپرا وینفری

    اپرا وینفری که مردم آمریکا او را به عنوان ملکه تلویزیون میشناسند و یکی از قوی ترین زنان در جهان محسوب می شود، پیش از رسیدن به این جایگاه، به عنوان گوینده در رادیو مشغول به کار بود.


    ● مورگان فریمن

    وی قبل از آنکه به بازیگری برجسته تبدیل شود، مکانیک بود. در سن ۳۲ سالگی اولین کار خود را با نقش های کوچک تلویزیونی آغاز کرد.


    ● قشری زم

    این بازیگر فرانسوی قبل از آنکه به دلیل بازی در فیلم «روزهای افتخار» برنده جایزه در فستیوال کن ۲۰۰۶ شود، فروشنده شلوار جین بود و بعد از آن به تئاتر راه یافت.


    ● جولیا رابرتز

    وی در رشته روزنامه نگاری در دانشگاه آتلانتا تحصیل کرد اما بعد از موفقیت برادرش در هالیوود، تصمیم گرفت شانس خود را برای بازیگر شدن امتحان کند.


    ● نیکلاس کیج

    وی فروشنده پاپ کورن در تئاتر بود اما این شغل دوام چندانی نیافت و او به کمک اطرافیان و خویشاوندانش که همگی در تلویزیون و سینما حضور داشتند، وارد این عرصه شد.
    to continue, please follow me on my page

  14. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #118
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال
    نقل قول نوشته اصلی توسط pasha نمایش پست ها
    من خودم هیچ علاقه ای به تماشای فیلم ندارم ازاین سوپراستارها هم اصلا خوشم نمی آید مخصوصا اینکه ایرانی ام باشد .فیلمهای ایرانی اکثرا تقلید ی از فیلم فارسی و جهانی و جنگولک بازی است .
    (نظر شخصی )ولی همیشه یکی دوتا فیلم هستند که جالب از آب در می آیند وهمه از آن تعریف می کنند .وآدم توی خاطرش می ماند.
    ولی اینجا می خواهم بهترین فیلم ایرانی را که من تا آخرنگاه کردم و خوشم آمده را رابگویم :
    *
    مارمولک
    *
    شما بهترین فیلمی که دیدید چیست ؟ دوستان همکاری کنید .
    فکر می کنم نظر شما درباره سینما ایران کاملا درست نیست؛چرا که تعدادی از کارگردانان خوش فکر هم داریم که رویکرد اجتماعی خوبی به مسائل دارند...اصغر فرهادی یک پدیده نوظهور در ایرانه و فیلم های خوبی مثل "درباره الی" و "جدایی نادر از سیمین" نشانگر مسائل زیر پوستی جامعه است...یا فیلم "تنها دوبار زندگی می کنیم" از بهنام بهزادي بروجني یک فیلم خوبه...فیلم های دیگری مثل سنتوری،میهمان مامان که در چند سال اخیر اکران شده نیز جزو فیلم های خوب سینمای ایران بوده...

    بهترین فیلم هم "درباره الی"
    to continue, please follow me on my page

  16. 9 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #119
    عضو فعال bluetooth آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    گرگان
    نوشته ها
    220
    تشکر
    355
    تشکر شده 496 بار در 187 ارسال
    نقل قول نوشته اصلی توسط آمن نمایش پست ها
    فکر می کنم نظر شما درباره سینما ایران کاملا درست نیست؛چرا که تعدادی از کارگردانان خوش فکر هم داریم که رویکرد اجتماعی خوبی به مسائل دارند...اصغر فرهادی یک پدیده نوظهور در ایرانه و فیلم های خوبی مثل "درباره الی" و "جدایی نادر از سیمین" نشانگر مسائل زیر پوستی جامعه است...یا فیلم "تنها دوبار زندگی می کنیم" از بهنام بهزادي بروجني یک فیلم خوبه...فیلم های دیگری مثل سنتوری،میهمان مامان که در چند سال اخیر اکران شده نیز جزو فیلم های خوب سینمای ایران بوده...

    بهترین فیلم هم "درباره الی"
    شب یلدا
    فکر کنم بیش از 50 بار نگاه کردم
    کسی که باد می کارد ، چیزی جز طوفان درو نخواهد کرد ( ضرب المثل انگلیسی)

  18. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید bluetooth از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #120
    عضو عادی
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    83
    تشکر
    9,566
    تشکر شده 339 بار در 75 ارسال
    4 راز زیبایی هالیوودی ها که دوست ندارند دیگران بدانند
    آرایش و زیبائی | 4 راز زیبایی هالیوودی ها که دوست ندارند دیگران بدانند ستاره هالیوودی ها معمولا شیوه هایی برای زیبا شدن دارند که به هرکسی نمی گویند؛ غیر از عمل بینی و بوتاکس کارهایی می کنند که دوست ندارند دیگران از آنها با خبر باشند!


    متوجه شده اید که "اوا مندس" همیشه جذاب به نظر می رسد؟ ما به این موضوع شک کردیم و تحقیقاتی انجام دادیم، متوجه شدیم آنها رازهای پنهانی دارند.

    1- خط چشم سفید
    این وسیله آرایشی بین سوپرمدل ها بیشتر رایج است. "خط چشم سفید چشم ها را بازتر و گشوده تر نشان می دهد، باعث می شود چشمان شما درخشندگی و روشنی خاصی پیدا کنند". حالا برای اینکه مانند روح به نظر نرسید گوشه چشم ها را خط چشم مشکی بکشید و قسمت داخلی چشم را خط چشم سفید بکشید.

    2- لباس های ساتن
    متخصص زیبایی ما می گوید:"من همیشه به مشتریانم می گویم کتان سن شما را بالا می برد!" آنچه که ستاره های هالیوودی می دانند این است که لباس های ساتن و لطیف آنها را جذاب تر و باریک تر از آنچه هستند نشان می دهد، اگر بتوانید کوسن ها و وسایل دیگر پارچه ای را که با آن سر و کار دارید نیز هم از جنس ساتن انتخاب کنید بهتر است. شاید به نظر بی ربط باشد، اما متکاهای ساتن برای موهای شما بهتر است. درست است اینها همه هزینه بر است، اما خوب، هالیوودی ها به اندازه کافی پول دارند!

    3- آب میوه قره قات
    اکثر ستاره ها و خواننده ها برای درخشندگی، استحکام موها و دوام رنگ آنها از این آب میوه استفاده می کنند.

    4- سفید کردن دندان ها
    اکثر بازیگران و خواننده ها دندان های خود را سفید می کنند. این کار به آنها زیبایی خاصی می بخشد. البته این کار عوارضی هم دارد که آنها معمولا عوارض آن را به جان می خرند تا زیباتر باشند.
    چارلز

    در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشکنید.

    اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شکسته شدن آنها صدائی ندازد ولی دردناک است.

  20. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید فرزاد از ایشان تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •