صفحه 1 از 127 12341151101 ... آخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 1266

موضوع: سینــــــما

  1. #1
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    سینــــــما

    حرفهای شنیدنی بهرام رادان درباره مهناز افشار، هدیه تهرانی، مسعود کیمیایی و محسن چاوشی

    مجله زندگی ایده آل در شماره ویژه نوروز خود مصاحبهای مفصل با بهرام رادان با موضوع 11 سال زندگی حرفهای این بازیگر سینمای ایران انجام داده است. بخش هایی از این مصاحبه را در زیر میخوانید.

    خیلی ها دوست دارند من و مهناز افشار دوباره همبازی شویم
    حضور مهناز افشار خیلی به تبلیغات فیلم «شور عشق» برای بیشتر دیده و شناخته شدن کمک کرد. به هر حال پارامترها باید در کنار هم قرار بگیرند تا موفقیت کسب شود. اگر فیلم «شور عشق» یک تک هنرپیشه پسر یا دختر داشت، قطعاً اینقدر دیده نمی شد. از طرف دیگر اخبار حاشیه ای درباره هنرپیشه های فیلم هم وجود داشت که خیلی باعث تبلیغات مثبت برای فیلم بود. در این سالها من و مهناز افشار خیلی پیشنهاد کار مشترک داشتیم. خودمان هم می دانیم که مخاطبان خیلی دوست دارند دوباره ما را رو به روی هم ببینند. اما دنبال قصه ای هستیم که ویژگیهای خاص خودش را داشته باشد.

    هدیه تهرانی از من حمایت نکرد

    سر فیلم «آبی» خیلی اذیت شدم. به دلیل اینکه از طرف کل گروه مورد پذیرش نبودم. به خصوص نیمه اول کار. انگار قرار نبود کسی باور کند که فیلم، یک بازیگر پسر هم دارد. به خصوص که قرار بود نقش ارسطو را امین حیایی بازی کند. ولی امین موهایش را به خاطر «تکیه بر باد» کوتاه کرده بود و تهیه کننده «آبی» هم قبول نکرده بود که او بازی کند. من موهایم آن موقع بلند بود. به هر حال اول ورودم بود و گاردهایی علیه ام وجود داشت. «آبی» فیلم خوبی نبود اما تجربه خوبی بود. تجربه ورود غریبانه. برای همین حالا وقتی آدم تازه واردی به فیلم ما می آید، به دلیل نوستالژی روزهای سخت خودم، سعی می کنم کمک و حمایتش کنم. هدیه تهرانی سر «آبی» چنین حمایتی را از من انجام نداد اما مثل خیلی های دیگر سعی در تکذیب حضور من نداشت. یک روند کاملا معمولی بود. آن موقع مجله فیلم نوشت هدیه تهرانی مخالف من بوده ولی من چنین چیزی را بعید می دانم. من هیچ وقت هیچ انرژی منفی از او نگرفتم. همان طور که انرژی مثبتی هم از او نگرفتم. یک ارتباط کاملا خنثی.




    «آواز قو» را دوست نداشتم
    من «آواز قو» را دوست نداشتم. وقتی قرار شد برای نخستین بار فیلم در خانه سینما اکران شود، من حتی نرفتم فیلم را ببینم. فکر می کردم یک فیلم پسر - دختری است که خوب هم نشده است. ادامه همان مسیری که خیلی ها در نقدهایشان راجع به فضای فیلم های من نوشته بودند. تا اینکه یک بار تلفنم زنگ خورد. علی مصفا و لیلا حاتمی بودند. برای من صحبت کردن پای تلفن برای نخستین بار با این دو نفر خیلی مهم بود. آنها زنگ زدند که به من تبریک بگویند. آن هم وقتی خودم هنوز فیلم را ندیده بودم. بعد فکر کردم نکند فیلم خوبی شده باشد!

    در فیلم های کیمیایی وصله ناجورم
    بعد از«گیلانه» تا شهریور کار نکردم تا اینکه رسیدم به «سربازهای جمعه». فیلم دهم من بود. آقای کیمیایی بعد از چند سال به ایران برگشته بود. این فیلم برایم مهم بود. برای نخستین بار قرار بود جلوی محمد رضا فروتن بازی کنم... من خودم را در فیلمهای کیمیایی دوست ندارم. انگار یک وصله ناجورم. نه اینکه فیلم بد باشد. من خوب نیستم. مثلاً من را از «حکم» حذف کنند، چه اتفاقی می افتد؟ هیچی؛ بعضی ها فکر می کنند که من جسارتی به آقای کیمیایی می کنم. در صورتی که اینطور نیست. من از خودم در این فیلم ها خوشم نمی آید.

    قسم می خوردند که رادان معتاد است
    سر «سنتوری» شایع شده بود که خودم قبلا معتاد بوده ام. اصولا بحث ازدواج کردن و معتاد بودن و ... هرچند وقت یک بار در جمع عوام شکل می گیرد. به گوش خودمان هم می رسد ولی کاملا عادی است. یادم است محسن چاووشی یک بار بعد از سنتوری به من گفت با یکی از دوستانش که چند سال هروئینی بوده، حرف می زده و او گفته که رادان قطعا معتاد است. محسن گفته نه بابا، بهرام حتی سیگار هم نمی کشد. او هم دوباره گفته من به همه مقدسات قسم می خورم که رادان معتاد است.
    ویرایش توسط آمن خادمی : 2011/03/31 در ساعت 19:35
    to continue, please follow me on my page

  2. 11 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #2
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    حامد بهداد: یک میلیارد بدهند بازی میکنم

    حامد بهداد در سالی که حضور پر رنگی در جشنواره فیلم فجر با فیلمهای متعددش داشت موفق به دریافت سیمرغ بازیگری شد.

    هفته نامه جهان سینما در شماره نوروزی خود گفتوگویی با این بازیگر سینمای ایران داشته که بخشی از آن را در ادامه می خوانید.

    بیشتر دوست داشتید برای کدام فیلم سیمرغ بگیرید؟
    همه فیلم هایم را دوست دارم، البته ترجیح میدادم برای فیلمهای «بوتیک»، «کافه ستاره»، «حس پنهان» و یا «روز سوم» سیمرغ می گرفتم.

    امسال حدس میزدید برای فیلم «جرم» سیمرغ بگیرید؟
    حدس میزدم برای «سعادتآباد» ساخته مازیار میری نامزد بشوم.

    حامد بهداد: یک میلیارد بدهند بازی میکنم
    به حضورتان در فیلم «انتهای خیابان هشتم» به کارگردانی علیرضا امینی دلبسته بودید، از اینکه فیلم در جشنواره به نمایش در نیامد چه احساسی پیدا کردید؟
    برای بازی و حضور در این فیلم کلی زحمت کشیده بودم. با توجه به مضمون فیلم حدس میزدم که برای آن محدودیت هایی به وجود بیاید. همه گروه سازنده فیلم اعم از سیدجمال ساداتیان به عنوان تهیه کننده، علیرضا امینی به عنوان کارگردان و بقیه تیم سازنده افسرده شدیم.




    حضور پر رنگ فیلمهای اجتماعی در جشنواره امسال آیا برآیند سیاستگذاری مدیران فرهنگی است و یا فیلم سازان به صورت طبیعی به این موضوعات توجه نشان دادهاند؟
    حتی فیلم کمدی از جنس رامبد جوان «ورود آقایان ممنوع» آثار متفاوتی بود و به طور اصولی ساختار درست ژانر کمدی در آن رعایت شده بود، اما فیلمهای کمدی سطحی و سخیف که این روزها در سینمای اکران جولان می دهد و یکه تازی میکنند، در مقطعی فروش خوبی داشتند، اما مخاطبان از دیدن این فیلمها دلزده شدند و اکران موفقی نداشتند.

    اینها فیلم های مستهجن و مبتذلی هستند که قبل از انقلاب هم سینماگران اصیل و هنرمند با این جریان مخالف بودند. تنها تفاوت سینمای مبتذل این دوران با دوران قبل از انقلاب وجود حجاب و به کار نبردن الفاظ رکیک است. همان چیزهایی که سینمای مبتذل قبل از انقلاب با آن درگیر بود الان هم به نوعی در فیلمهای سخیف کمدی وجود دارد و هر دوی این جریانها در آن سالها و این سالهای اخیر چیپ هستند. فیلم های نمی دونم صد کیلو چی چی، چیچی خندان، عروسی چیچی، آقای چند رنگ، کلاغ هفت پر، چراغ نارنجی و آبی، این نوع فیلم ها در قبل از انقلاب هم وجود داشتند چون فکر کردن برای دوستان نویسنده و کارگردان این نوع آثار کمی تا قسمتی سخت و دشوار است و انرژی می برد.

    اگر چک سفید به شما بدهند وسوسه نمی شوید این نوع فیلمها را بازی کنید؟
    بازی میکنم به شرطی که پنج میلیارد تومان دستمزد بدهند. البته یک میلیارد هم بدهند بازی می کنم. اشکالی هم ندارد.

    به علاقه مندانتان چه پاسخی میدهید؟
    جواب علاقه مندان با من، شما ناراحت نباشید. این همه فیلم خوب بازی کردهام حالا دو تا فیلم بد بازی کنم. مگر چطور می شود. حرف این است که از بازی در این نوع فیلم ها پولی هم در نمی آید. برخی دوستان با 20 میلیون تومان می روند و در این نوع فیلمها بازی می کنند.

    این مبالغ ارزش بازی کردن در فیلم های کمدی سطحی را ندارد؟
    آخر فروشنده باید به قیمت بفروشد. توی سر سگ بزنی از جنس این فیلمها ساخته میشود. البته این نوع فیلمها باید وجود داشته باشد، اما به شرط اینکه اجازه بدهند فیلم های مستقل هم به حیات خودشان ادامه بدهند. اگر از این سینما بد می گویم به این دلیل است که رو به روی سینمای مستقل ایستاده است و نمی گذارد رشد کند. برخی هم تلاش می کنند از این نوع کمدی سطحی بیشتر اکران شود تا یک شادی مسخره به دل جامعه تزریق شود. جامعه ای که 70 درصد مردمش از نظر روحی غمگین هستند.

    به حضور در فیلمهای مستقل، کم هزینه و اجتماعی ادامه میدهید؟ا
    گر منافاتی با حیات شغلی من نداشته باشد، باز هم در این فیلمها بازی می کنم. اما اگر باعث شود از نان خوردن بیفتم این نوع پیشنهادات را قبول نمیکنم.
    to continue, please follow me on my page

  4. 10 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #3
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    ازدواج بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل

    مهدی پاکدل به تازگی در یک برنامه تلویزیونی حاضر شده و اعلام کرد با بهنوش طباطبایی ازدواج کرده است.

    به گزاش سایت روزنامه ایران،مهدی پاکدل بازیگر جوان سینما و تلویزیون که طی سالهای اخیر در آثاری همچون «دایره زنگی»، «مخمصه» و «شبانه» ایفای نقش کرده است به تازگی در برنامه نوروزی شبکه استانی اصفهان حاضر شده و ضمن گفتگو درباره روند فعالیت سینمایی خود از این مساله سخن گفت که اخیرا با بهنوش طباطبایی دیگر هنرمند جوان ایرانی ازدواج کرده است.



    اعلام این خبر در شرایطی از سوی پاکدل اعلام شد که ازدواج این دو هنرمند سینما در سیزدهم اسفندماه سال گذشته صورت گرفت.



    پاکدل متولد 1359 اصفهان و دانشجوی انصرافی گرافیک دانشگاه آزاد و بهنوش طباطبایی متولد 1360 تهران و فارغ التحصیل رشته کامپیوتر است.

    14
    to continue, please follow me on my page

  6. 10 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #4
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    عکس آل پاچینو در نقش «دکتر مَرگ»

    «شما جک را نمیشناسید» نام فیلم تلویزیونی با بازی آل پاچینو و کارگردانی بری لوینسون بود که سال گذشته پخش و با استقابل گسترده روبرو شد.



    پاچینو در این فیلم نقش جک کوورکیان معروف به دکتر مرگ را بازی میکرد. او به بیمارانی که امیدی به زنده ماندن نداشتند کمک میکرد دست به اتانازی بزنند. پایچنو برای بازی در این فیلم برنده جایزه گلدن گلوب شد.

    to continue, please follow me on my page

  8. 11 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #5
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    درددلهای داریوش کاردان در خصوص خلق و خوی ایرانیها، مهران مدیری، عطاران و ضرغامی

    روزنامه بانی فیلم در شماره ویژه نوروز خود مصاحبه ای جذاب با داریوش کاردان، مجری، طنزپرداز و بازیگر قدیمی تلویزیون و رادیو ایران انجام داده است که بخشهایی از آن را میخوانید.

    بارها قربانی شدم
    کار من در تلویزیون طنز است و طنز من هم همه می دانند یک طنز خاص، تلخ، نیشدار، سیاسی - اجتماعی و گزنده است. به طور مثال همان «شبکه سه و نیم» که خیلی ها آن زمان نوشتند شبکه مزخرفی است! (چون همزمان با پخش «شبهای برره» بود!)، اما همان موقع حس می کردم یک موسیقی بسیار با معنی را در یک ارکستر کوچک می نوازم و یک نفر همان موقع سرنا - دهل می زد و گوشها را کر کرده که صدای من به گوش کسی نرسد، اما حالا که یک مقدار دور شده ایم، خیلیها در جاهای مختلف از «شبکه سه و نیم» صحبت می کنند و می گویند چه شبکه خوبی بود! ما آن زمان قربانی شدیم رفت. یک بار هر سر « جنگ 39» قربانی شدیم، آن هم به خاطر «ساعت خوش»!

    بلدم مثل بعضی ها با «توالت» مردم را بخندانم
    سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند! برای ساختن یک برنامه یا حتی ساخت یک ساختمان، یک سری لوازم لازم است. وقتی این لوازم در کنار تو نیست، چرا باید خودت را به دردسر بیندازی!... بله من هم میتوانم راجع به «توالت» مثل آقای عطاران و دوستان دیگر طنز بسازم! با صد و سی قسمت راجع به توالت کار ساختن و مردم را خنداندن را من هم بلد هستم، اما اگر از این مقوله استفاده کردم و یکی را نقد کردم چی!؟

    به ضرغامی گفتم بیمارستان خوابیدم و ترک کردم
    زمانی که «عصرانه» را اجرا می کردم و روزی چهار ساعت اجرای برنامه داشتم هم کار و هم بازی می کردم. یادم می آید تا آخرین شب انتخابات هم برنامه داشتیم. خدا می داند من در آن چهار ساعت چگونه ویراژ دادم که هم مردم را بخندانم، هم مردم را به شرکت در انتحابات تشویق کنم و هم چیزی نگویم که تبلیغات فردی از میان کاندیداهای محترم باشد! باور کنید کار بسیار سختی بود! بعد از مدتی آن برنامه را رها کردم. دنبالم آمدند که چرا نمی آیی. پس از شش - هفت ماه رفتم، گفتند فعلاً صبر کن! روزی آقای ضرغامی مرا پشت صحنه یکی از این کارهای جدی دیدند، گفتند کارهای جدی باعث نشود طنز را فراموش کنی! گفتم آقا من رفتم بیمارستان خوابیدم ترک کردم، گفتند چه چیز را؟ گفتم طنز را!

    دوبله دیگر جای ماندن و کار کردن نبود
    به نظر خودم در دوبله هم به قله رسیده بودم چون از صدای خرس و سوسک و ملخ در کارتون ها گرفته صدای اشعث بن قیث در «تنهاترین سردار» و حاج رسول رستگاری در سریال «نبردی دیگر» و هزاران جایزه نقدی دیگر...! من حرف می زدم، اما دنبال بهانه بودند و گفتند شما حق ندارید دیگر این کار را انجام دهید! من هم گفتم احتمالا اینها جزو الطاف خفیه الهی است! من هم از دوبله بیرون آمدم، رفتم یک کانون تبلیغات زدم و فکر میکنم به اندازه 30 سال دوبله پول درآوردم. بعدش آنجا را هم بستم. دوبله شده بود یک جور زیرآب رفتن و کلاه سر هم گذاشتن و ... باور کنید این جور نانها از گلوی من پایین نمی رود.

    ما مرده پرستیم
    متاسفم از اینکه روزی دست نوشته ها، اشعار جدی و داستانهای کوتاه من بیرون می آید و مورد نقد و بررسی قرار میگیرد که دیگر نیستم... ما ملتی مرده پرست و خصم جان هستیم. ما ملت، ناصر عبداللهی را نشناختیم، محمد نوری را هم نفهمیدیم. جنس ما طوری است که از عروسی خوشمان نمی آید، دوست داریم کسی بمیرد دور هم جمع شویم. همه یک گوشه کار را بگیرند، قابلمه می شویند، شلنگ دست می گیرند، کی رفت خرما بخره! شلوغ می کنیم...، اما توی عروسی دعوا درست می کنیم. نمیدانم چرا شادی یکدیگر را نمی توانیم ببینیم، اما در زمان غم دور هم جمع می شویم. من امروز هنرمندانی را می شناسم که در بدترین شرایط زندگی می کنند.

    جکرگی باز می کنم
    وقتی سر نخواستن ما دعواست چه کنیم، ما هم از دوستان فحش می شنویم و هم از صدای آمریکا! شما شک نکنید بزودی مغازه جگرکی باز خواهم کرد، مطمئن باشید در یک سال به اندازه 32 سال خدمت، پول در می آورم. این را به شما قول می دهم! چند تا سیخ می خواهد و یک منقل، یک لباس سفید می پوشم بایستم به باد زدن، تمام تهران می آیند. کافی است بچرخد که کاردان جگرکی زده! چه اشکالی دارد؟ یک مقدار هم طنز زندگی کینم، به جای اینکه طنز بنویسیم!

    «برره» ضربه به ادبیات ما بود​
    من از میان کارهای آقای مهران مدیری سریال «پاورچین» را پسندیدم. آن کار رگه هایی از طنز خاص مد نظر خودم را به همراه داشت. دیدم آنجا بدون استفاده از رکیک گویی و لودگی، کار پیش میرود. من آن کار را خیلی دوست داشتم، اما سریالی مثل «شبهای برره» را یک ضربه مهلک به ادبیات خودمان می دانم. من در جایی گفتم صلاح نیست این کار پخش شود و بسیاری از سایتها از همان جمله استفاده کردند و نام آن را حمله شدیدالحن گذاشتند.

    حال مردم ما خراب است
    خنداندن مردم ایران اصولا سخت است و این خودش دو دلیل دارد؛ اول اینکه خودشان بسیار نکته بین هستند. می بینید به محض اینکه یک اتفاقی رخ می دهد، چه پیامک هایی می آید، واقعا محشر است! تو به این مردم چه می خواهی بگویی تا بخندند! و دیگر اینکه حال مردم ما خراب است! شما در خیابان از 1000 نفر یک نفر را نمی بینی که لبخند روی لبش باشد! همه قیافه ها در هم کشیده شده است. هوای آلوده باعث این مسئله است. اینکه اصلا گرانی در کشور ما وجود ندارد، باعث این مسئله می تواند باشد! ترافیک هم از سوی دیگر، گران شدن هزینه های دانشگاه آزاد و ... ضمن اینکه همه اعلام می کنند ما گران نکردیم! خب شما به من بگو آیا این مردم را می توان خنداند!
    ویرایش توسط آمن خادمی : 2011/03/31 در ساعت 23:27
    to continue, please follow me on my page

  10. 10 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #6
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    پولسازترین بازیگر دهه 80

    همشهری جوان نوشت:

    درآمد محمدرضا گلزار و امین حیایی در 10سال گذشته26میلیاردتومان، مهناز افشار17میلیاردتومان

    قرار بود پولسازترین بازیگر دهه 80 را انتخاب کنیم. برای همین هم سراغ جدول اکران فیلم ها از سال 80 سال به بعد رفتیم. بعد از مقایسه جدول فروش چند سال تقریباً اسم بازیگران زن و مردی که قرار بود با هم رقابت کنند، معلوم شد.

    اسم بازیگران و فیلم هایی که در این 10 سال در آنها بازی کرده بودند، با قیمت فروش کل این فیلم ها در هر سال مشخص شد.

    اما نکته اصلی این بود که قیمت بلیت 450 تومانی سینما در سال 80 به چهار هزار تومان در سال 89 رسیده بود. برای یکسان کردن فروش کل فیلم ها هم دست به دامن یک فرمول ساده شدیم.

    فرمول این طوری بود که ما تعداد تماشاچیان هر فیلم را در چهار هزار تومان (که قیمت بلیت در سال 89 است) ضرب کردیم تا به یک مقیاس واحد برسیم یعنی این طور حساب کردیم که تمام فیلمهای دهه با بلیت چهار هزارتومانی فروش کردهاند. از بین فیلم های این بازیگران فروش فیلمی که بازیگر در آن نقش اول داشته یا در فروش تأثیرگذار بوده انتخاب کردیم. البته این میزان فروش کلی است و فروش روزهای که قیمت بلیت نصف میشود در این ماجرا لحاظ نکردیم. با تعریف فروش فیلم های «اخراجیها»، «سن پطرزبورگ» و «مهمان مامان» از فهرست فیلم های امین حیایی و مثلاً «دوئل» از فیلمهای هدیه تهرانی حذف شد

    نکته دیگر اینکه تعداد فیلم ها در میزان فروش مؤثر بود. مثلاً تعداد فیلم های حیایی از رادان بیشتر بود بنابراین سنگ محک میانگین فروش را هم وسط گذاشتیم ولی بعد از محاسبه تفاوتی با جدول اصلی نداشت.

    پولسازترین بازیگر زن دهه 80
    1- مهناز افشار با 12 فیلم با فروش 000/190/246/177 ریال
    2- هدیه تهرانی با 9 فیلم با فروش 000/450/511/132 ریال
    3- نیکی کریمی با 13 فیلم با فروش 000/560/904/119 ریال

    پولسازترین بازیگر مرد دهه 80
    1- محمدرضا گلزار با 16 فیلم با فروش 000/040/579/259 ریال
    2- امین حیایی با 21 فیلم با فروش 000/470/911/256 ریال
    3- بهرام رادان با 16 فیلم با فروش 000/790/194/133 ریال
    to continue, please follow me on my page

  12. 10 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #7
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    گلزار، رادان، مسعود کیمیایی و... طرفدار چه تیمی هستند؟

    گل نوشت:

    برای خیلی ها مهم است که بدانند چهره های معروف سینما طرفدار کدام یک از تیم های پایتخت هستند. سینماییها هم مثل مردم فوتبالی، با استقلالی هستند یا پرسپولیسی.
    هیچ کس منکر شباهت های فوتبال و سینما نیست.حتی خیلی از همان آدمهایی که پز روشنفکری میگیرند و میخواهند شباهتهای فوتبال را با سینما نادیده بگیرند، خیال میکنند سینما تافته جدا بافتهای است و فوتبال یک ورزش عامیانه است. اما شرایط اجتماعی ثابت کرده که رابطه های این دو رشته در این سالهای اخیر حرف دیگری را به این دسته از آدمها نشان داده است.

    سینمایی ها هم مثل مردم فوتبالی،با استقلالی هستند یا پرسپولیسی...اما اینکه کدام یک آبی هستند و کدام قرمز،چیز دیگری است.توی این گزارش تا آنحایی که می​شد ته قضیه را درآوردیم که کدام چهره سینمایی طرفدار قرمز و کدام طرفدار آبی هستند.

    بهرام رادان: به شدت فوتبالی است.فرصت گیر بیاورد با رفقایش فوتبال بازی میکند و یک استقلالی دو آتیشه است. هر جایی که صحبت از فوتبال و استقلال و پرسپولیس باشد سینه چاک از استقلال طرفداری میکند. اما استادیوم نمیرود.به خاطر اتفاقهای حاشیهای که امکان دارد در ورزشگاه برایش بیفتد.

    محمدرضا گلزار: خیلی فوتبالی نیست و بیشتر علاقه اش به سمت والیبال است. ولی پرسپولی است.اگر در جمعی باشد و کل کل راه بیفتد طوری از پرسپولیس طرفداری می کند که انگار هر روز استادیوم است.اما او هم مشکل بهرام رادان را دارد و استادیوم نمی رود.

    پرستو صالحی: از آن دخترهایی است که همه جوره فوتبال را دنبال می کند. چه خارجی چه داخلی. اما اگر درباره فوتبال داخلی از او نظر بخواهی متوجه می شوید که دارید با یک طرفدار سینه چاک استقلال حرف میزنید. هیچ ابایی هم ندارد که عنوان کند عاشق فوتبال است و استقلالی است. خوراکش کل کل کردن با پرسپولیسی ها است.

    پژمان بازغی: فکر میکنم این یکی را همه بدانید. اگر یک استادیوم بروی حرفهای باشید حتمن پژمان بازغی را در استادیوم دیدهاید. ولی در بازیهای پرسپولیس. چون حسابی پرسپولیسی است و با کسی هم شوخی ندارد. با خیلی از بچه های فوتبالی رفیق است. مخصوصا حسین هدایتی!

    کامبیز دیرباز: اگر خیال میکنید پژمان بازغی تنهایی بازیهای پرسپولیس را به استادیوم می رود سخت اشتباه میکنید.کامبیز دیرباز بدتر از پژمان پرسپولیسی است. طوری که قبل از بازیهای دربی همیشه با smsهایش با رفقای استقلالیاش کل کل راه میاندازد. البته معروف است که بعد از شکستهای پرسپولیس مقابل استقلال تلفن رفقای استقلالی اش را جواب نمی دهد!

    سام درخشانی: سام هم یکی از دوستان نزدیک کامبیز دیربار و پژمان بازغی است، اما تنها فرقی که با این دو دارد این است که استقلالی است.فقط بازی های دربی را همراه رفقایش میرود.

    مسعود کیمیایی: خیلی سخت می شود فهمید که کیمیایی،که یکی از بزرگترین کارگردانهای سینمای ایران است طرفدار کدام تیم است.اما آنهایی که به کیمیایی نزدیک هستند می گویند او یک پرسپولیسی قدیمی است.حتی در فیلم «سلطان» که درباره علی پروین ساخته شده کلی درباره پروین حرف میزند و از منش او تعریف می کند.

    سعید راد: خیلی ها دیگر می دانند که سعید راد پرسپولیسی است. هم مصاحبه هایی که در نشریات کرده و هم حضورش در استادیوم در بازیهای دربی.البته او عاشق پرسپولیسی است که علی پروین روی نیمکتاش نشسته باشد.

    محمدرضا شریفی نیا: این یکی هم از آن دسته بازیگرانی است که کمتر می شد فهمید طرفدار کدام تیمی است.اما این اواخر ماجرا لو رفت. او که اتفاقا تهیه کننده فیلم مستند سلطان هم هست توی جلسهای که به خاطر این فیلم برگزار شده بود عنوان کرده بود که او یک استقلالی است ولی به خاطر اسطورهای به اسم علی پروین تهیه کنندگی فیلم سطان را به عهده گرفته است.

    مهراوه شریفی نیا: دختر بزرگ محمدرضا شریفی نیا هم از آن فوتبالیها است.همین سال گذشته که مسابقه های فوتبال جام جهانی توی سینما ها پخش می شد،طرفدار دو آتیشه اسپانیا بود و بازیهای اسپانیا را در سینما تماشا میکرد.اما توی فوتبال داخلی یک پرسپولیسی است و همیشه اهل کل کل...

    امیر جعفری: این یکی اگر بین دو سه تا پرسپولیسی بیفتد، طوری از استقلال دفاع میکند که انگار مربی این تیم است. استقلالی بودن امیر جعفری کاملا رو است. همه جا اگر بحثی پیش بیاید درباره فوتبال و قرمز و آبی با صدای بلند استقلالی بودنش را فریاد میزند.

    حسین سلیمانی: اگر فیلم «مهر مادری» را دیده باشید، حسین سلیمانی را هم می شناسید. او همان نوجوان شیطانی است که کلی در فیلم شر به پا میکرد. حسین سلیمانی هم یک پرسپولیسی دو آتیشه است. او حتی با خدا بیامرز رسول ملاقلی پور یکی از کارگردانهای مطرح سینما،سر بازی دربی قول و قرار میگذارند و سرآخر کارگردان استقلالی یک دست کت و شلوار به حسین بدهکار میشود. پس ببینید تا چه حد او پرسپولیسی است.

    امیر آقایی: او هم جزو استقلالی های دو آتیشه است.اهل کل کل کری خواندن برای همکارانش که یکیاش همین حسین سلیمانی است. گفته میشود تا سر حد دعوا با پرسپولیسی ها کل کل میکند و قبل از دربی فقط کری میخواند.

    لاله اسکندری: از آن دسته از خانمهای استقلالی است. به قول خودش که در مصاحبهای گفته: «شدیدا استقلالی هستم.»او حتی در روز بازی تاریخی ایران و بحرین از تماشاگران ویژه بازی در استادیوم هم بود.

    یوسف تیموری: میگویند یکی از بازیهای مهم دربی او سر فیلمبرداری بود و قول داد که اگر استقلال برنده بازی باشد شیرینی با نسکافه بدهد. استقلال هم بازی را برد و یوسف تیموری همه گروه را به نسکافه و شیرینی دعوت کرد.او هم از آن استقلالی ها است.
    to continue, please follow me on my page

  14. 10 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #8
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    بازیگران مورد علاقه شهاب حسینی در قبل و بعد از انقلاب

    شهاب حسینی در گفتوگو با نشریه «هفت نگاه» درباره بهروز وثوقی گفت: «در ایران من هم مثل خیلی از هموطنان دیگرم چند تا از رلهایی که بهروز وثوقی بازی کرده خیلی دوست دارم.»

    این بازیگر افزود: «در کنار توانایی بهروز وثوقی، چهره آرام و متین و دوستداشتنی فردین را هم همیشه دوست داشتهام.»

    بازیگر فیلم «جدایی نادر از سیمین» درمورد بازیگران پس از انقلاب گفت: «در میان بازیگران پس از انقلاب هم از علاقهمندان همیشگی فرامرز قریبیان بودهام. همیشه از علاقهمندان کارهای آقای جمشید هاشمپور بودهام. تکنیک و ظرافت بازی آقای مهدی هاشمی هم همیشه برایم جذاب بوده است.»
    to continue, please follow me on my page

  16. 12 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #9
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    6 دلیل برای دیدن "جدایی نادر از سیمین"

    فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی با اتفاق آرا بهترین فیلم جشنواره بیست و نهم فجر بود. فرهادی در روند فیلم سازی مسیری رو به رشد داشته از "رقص در غبار" به "شهر زیبا" رسیده و پس از "چهارشنبه سوری"، "درباره الی" را ساخته، "جدایی نادر از سیمین" کاملکننده این مسیر رو به رشد است.
    فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی دومین فیلم پرفروش نوروز 90 در جذب مخاطب شگفتی تازه رقم زد.

    فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی با اتفاق آرا بهترین فیلم جشنواره بیست و نهم فجر بود. فرهادی در روند فیلمسازی مسیری رو به رشد داشته از "رقص در غبار" به "شهر زیبا" رسیده و پس از "چهارشنبه سوری"، "درباره الی" را ساخته، "جدایی نادر از سیمین" کامل کننده این مسیر رو به رشد است.


    * موفقیت های "جدایی نادر از سیمین" در جشنواره فیلم فجر

    فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" در جشنواره فیلم فجر مورد توجه هیئت داوران قرار گرفت، پیشتر منتقدان، اهالی مطبوعات و مردم فیلم را پسندیده بودند، در موقعیتی رویایی فیلم با استقبالی گسترده همراه شد و روایت اجتماعی فرهادی از طبقه متوسط با قشرهای مختلف ارتباط برقرار کرد.

    در مراسم اختتامیه جشنواره بیست و نهم فیلم فجر، شهاب حسینی برای بازی در این فیلم دیپلم افتخار را به دست آورد و اصغر فرهادی سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و فیلم را به دست آورد، او در برلین بود و در آن سوی مرزها موفقیت هایی تازه را می چشید. محمد کلاری هم سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری را به دست آورد.

    فیلم می توانست به نظر بسیاری از منتقدان، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بازیگر مرد را برای پیمان معادی همراه بیاورد، دیده شدن فیلم در جشنواره فجر فضای تبلیغاتی مثبتی برای "جدایی نادر از سیمین" به وجود آمد.

    * تحسین فیلم در جشنواره برلین

    فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" در نمایش خارجیاش هم موفق بود، گروهی باور نداشتند این فیلم بتواند موفقیت "درباره الی" را تکرار کند، اما فیلمی که فیلمنامه اش در آسیا پاسیفیک دیده شده و جایزه گرفته بود، مخاطبان خارجی را هم شگفت زده کرد، اصغر فرهادی در کنار به دست آوردن خرس طلای بهترین فیلم توانست با فیلمش بازیگران سینمای ایران را هم به افتخاری تازه برساند.




    گروه بازیگران زن و مرد فیلم خرس نقرهای برلین را به ایران آوردند، فیلم فرهادی با وجودی که به شدت به زندگی ایرانی و شرایط امروز جامعه نزدیک است اما توانست منتقدان خارجی را هم تحت تاثیر قرار بدهد، مجموعهای از نقدهای مثبت درباره فیلم در نشریات و سایت های خارجی نوشته شده است.

    سینمای ایران که مدتی است چهره شاخصی در عرصه های بینالمللی نداشته با فرهادی دوباره به قله های موفقیت نزدیک شده است، فرهادی نماینده تازه سینمای اجتماعی ایران و همه قابلیت های آن در جهان است.

    *گروه بازیگران

    از زمانی که اصغر فرهادی مشغول ساخت فیلم تازهاش در سکوت خبری بود، آنهایی که بازیهای خوب بازیگران فیلمهای قبلی این کارگردان را فراموش نکرده بودند، میدانستند که فرهادی این بار هم مجموعه ای از بازیهای به یادماندنی را مقابل دیدگان مخاطب قرار میدهد.

    پیمان معادی، شهاب حسینی و لیلا حاتمی عالی هستند، ساره بیات استعدادش را در فرصتی که داشته به نمایش گذاشته و سارینا فرهادی حضوری قابل قبول در اولین نقش آفرینی اش در سینما دارد. فرهادی با شیوه های خود میداند که چطور از بازیگران استفاده کند تا بیشترین تاثیر را در مخاطب داشته باشند.

    سیمای رنج کشیده ساره بیات و تصویر تلخ شهاب حسینی فراموش نشدنی است، تصویر مردی که در مخمصه وجدان و منفعت شخصی گرفتار شده را می توان در چهره پیمان معادی دید و لیلا حاتمی چقدر خوب رنج و اندوه زنی را به نمایش گذاشته که راهی برای خروج از بحران زندگی شخصی اش ندارد.

    * حمایت رسانه ها و منتقدان

    فیلمهای فرهادی به خصوص "چهارشنبه سوری" و "درباره الی" توسط منتقدان دیده و تحسین شدند، "جدایی نادر از سیمین" هم در فضایی مثبت از سوی سایتها و نشریات و ماهنامه ها حمایت شد، از زمان جشنواره فیلم فجر تا امروز منتقدان و روزنامه نگاران در کنار مخاطبان جدی سینما حامیان اصلی فیلم فرهادی بوده اند.

    معرفی فیلم به دانشجویان و طبقه متوسط به بالای جامعه که اهل مطالعه نشریات و رسانهها هستند از طریق ماهنامه ها و سایتها اتفاق افتاده و همان طور که پیشبینی می شد پس از تعطیلات نوروزی فروش روزانه "جدایی نادر از سیمین" به شدت افزایش پیدا کرده و در بعضی روزها از "اخراجی ها 3" پیشی گرفته است.

    *موفقیت سینمای متفاوت در جذب مخاطب

    در ادوار مختلف تاریخی سینماگران متعددی باعث پیوند سینمای متفاوت با مردم شده اند، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی مهمترین این چهرهها از نسل اول سینماگران هستند که فیلم هایشان در دهه 50 مردمی را که با فیلمفارسی میانه ای نداشتند به فیلم دیدن و سینما رفتن ترغیب کرد.

    ابراهیم حاتمی کیا و کمال تبریزی در دهه 70 این توانایی را داشتند که با فیلم هایشان اقشار تحصیل کرده را به سینماها دعوت کنند، نام آنها هنوز هم می تواند برای جذب مخاطب مهم باشد، حتی اگر از دوران اوجشان فاصله داشته باشند، اصغر فرهادی سینماگری است که با "چهارشنبه سوری" توانست این اتفاق را رقم بزند.

    فروش بیشتر از یک میلیارد تومانی برای فیلم تلخی مانند "جدایی نادر از سیمین" نشان می دهد میتوان برای سینمای اندیشه هم سهمی در جدول فروش در نظر گرفت.
    ویرایش توسط آمن خادمی : 2011/04/06 در ساعت 12:59
    to continue, please follow me on my page

  18. 14 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #10
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال

    عکس خالق «پدرخوانده» در کنار مایکل جکسون

    آوریل (18 فروردین) مصادف با تولد فرانسیس فورد کوپولا کارگردان مشهور سهگانه «پدرخوانده» و برنده پنج جایزه اسکار است.

    در این عکس کوپولا در کنار جرج لوکاس، کارگردان «جنگ ستارگان» و مایکل جکسون نشسته است. کوپولا در سال 1986 برای مجموعه تفریحی دیسنیلند کلیپی به نام «کاپیتان ای.او.» ساخت. لوکاس مدیرتولید این پروژه 23 میلیون دلاری و جکسون خواننده و بازیگر آن بود.



    «پدرخوانده»، «مکالمه»، «اینک آخرالزمان»، «دراکولای برام استوکر» و «جوانی بدون جوانی» از فیلمهای مهم این کارگردان 72 ساله هستند.
    تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست captain-eo-1986-tour-01-1-g.jpg  
    to continue, please follow me on my page

  20. 13 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 1 از 127 12341151101 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 5 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 5 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •