زن انگلیسی ، فرانسوی و ایرانی با هم قرار میزارن که اعتصاب کنن و دیگه تو خونه کار نکنن ، و بعد از چندروز نتیجه کارو بهم بگن.
زن فرانسوی گفت:
به شوهرم گفتم که من دیگه خسته شدم بنا براین نه نظافت منزل ، نه آشپزی ، نه اوتو و خلاصه از اینجور کارا دیگه بریدم . خودت یه فکری بکن من که دیگه نیستم یعنی بریدم.
روز بعد خبری نشد ، روز بعدش هم همینطور .
روز سوم اوضاع عوض شد ، شوهرم صبحانه را درست کرده بود و اورد تو رختحواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتی بیدار شدم رفته بود .
زن انگلیسی گفت:
من هم مثل فرانسوی همونا را گفتم و رفتم کنار.
روز اول و دوم خبری نشد ولی روز سوم دیدم شوهرم
لیست خریدو کاملا تهیه کرده بود ، خونه رو تمیز کرد و گفت کاری نداری عزیزم منو بوسید و رفت.
زن ایرانی گفت :
من هم عین شما همونا رو به شوهرم گفتم
روز اول چیزی ندیدم
روز دوم چیزی ندیدم
روز سوم چیزی ندیدم
شکر خدا روز چهارم یه کمی تونستم با چشم چپم بینم
=============================
غضنفر چربی داشته میره دکتر، دکتره میگه روزی 4 کیلومتر بدو.
بعد یک هفته غضنفر زنگ میزنه به دکتره میگه : دکتر رسیدم لب مرز حالا چی کار کنم؟
.