نصور میکنم این بحث را پست بسیار خوبی که جناب رگنار گذاشتند ...باید تمام شده بدونیم. جان مطلب را بیان کردند دیگه!
خلاصه آن پست این هست که دولتها و به طور کلی بخش انتخابی در کشور ما چندان کاره ای محسوب نمیشوند. اگر این را قبول ندارید که هیچ...بازم بحثی نمیمونه!
اگر قبول دارید...اونوقت میشه مقایسه بین این بخش کم اثر انتخابی. یعنی بفرض 90درصد تصمیمات کلان و موثر در هسته مرکزی قدرت گرفته میشه و با آمدن و رفتن دولت ها هم تغییری نمیکنه. یعنی شما در عملکرد و اثری که 10درصد دارند بحث دارید؟ مگه این 10 درصد چقدر مهمه حالا!؟
ولی اگر همچنان اصرار به مقایسه باشه...خوب همه میدانیم احمدی یک سیاست مدار پوپولیست هست. واقعا هم مملکت رو گرفتار کرد. هرچند به هدف جذب طیف مستضعف جامعه خدماتی هم به آنها ارائه داد که البته با هزینه های سنگین تر از کلیت اقتصاد بود.
خاتمی به گواهی آمار و شرایط بد قیمت نفت و .... کارنامه اقتصادی نسبتا بهتری داشت..دیگه امارش مشخصه دیگه
روحانی هم که مثلا به اصلاحات نزدیک تره یک چیز بینابینی بوده....و در کل بزرگترین تقصیر امثال روحانی و مابقی اصلاحاتیان دورویی شان هست، در کل اصلاحاتیان طیف با سوادتر هستند ولی باسوادیه اینها تمثیله دزدی هست که با چراغ میاد و گزیده تر میبره! آخر دولت هاشون یادشون میفته که کاره نبودند! قبلش که صد روزه میخواستن گلستان کننند. انگار خبر نداشتند که رییس جمهور در اینجا چقدر اختیارات داره.
همون احمدی هم آخر دولتش یادش افتاد که باید قهر کنه!!! البته نه که یادش بیفته...ژست بود دیگه...یعنی که من کاره ای نیستم وگرنه غوغا میکنم.
ولی هیچکدومشون هم نمیان بگن که نهایتش اثرشون کمتر از 10درصد هست و اصلا کاره ای نمیتونن باشن. چون اگر این رو بگن که دیگه به قدرت نمیرسن.
داستان اینجوریه...ول کنید این سرتاپا یک کرباسان را!