برقرار باشی احمدخان
بزرگواری
پس مثل من دور از جونت آب در کرت آخر است.
اما همچین غلاظ و شداد مینویسی که انگار 25 ساله ای.
مثبت دیدن و داعش و این بورس به درد من و شما نمیخورد.ما حالا باید با نوه هامان گلاویز باشیم.
خودم را عرض میکنم که وقتی من عمرم دارد تمام میشود دیگر اطوار مثبت بینی و داعش ترسی ام برای چیست؟
شما هم بیخودی خودت را عذاب نده.
من درد بیکاری می آیم صبح ها مینشینم جلوی کامپیوتر به خیال اینکه هنوز زنده ام.
اما خودت میدانی که دراین مملکت بازنشتگی یعنی دیگر وقت اش است مودبانه بمیری. من که همکارانم دارند یکی یکی میمیرند و این حکومت ندیده ام به کسی بیش از 10 سال بازنشستگی داده باشد.یعنی مرگ دارد می آید.
القصه
فعلا که در این دوسالی که به بورس آمده ام تا دیرتر بمیرم هر روز مرده ام.
زندگی برای ما همان زمان سابق بود.الان هر چه میبینم منفی و سیاهی است.