اخبار گالیور

[dornaa]

پاسخ : اخبار گالیور

به نظر میرسه بیشتر الاغ باشن
چون همه چی رو هواست.

از جمله بورس

اول صبح بخیر

چیز جدیدی نیست 40 ساله روهوایم

حالاهم که باکرونا میخوان ببرمون زیر زمین

فعلا توهربازاری خریدمیکنم میریم توضرربگوچی بخریم

[گالیور]

پاسخ : اخبار گالیور

ببین درنای بزرگ که اخزار و انفورماتیک میگرفتی روزگاری

چگونه رانفور و اخزاز درنا گرفت !!!

شما دیگه بنالی دیگه وای به حال بقیه

بازار توش نون نیست.

[mohsen55]

پاسخ : اخبار گالیور

با سلام
در حدود 40 سال قبل معامله گران ماشین وقتی میخواستن ی ماشین بفروشن ی تیکه نون تو صندوق ماشین میذاشتن وبا قسم خوردن تبلیغ اینکه این ماشین نون داره حالا اون جمله آخر شما منو یاد اون روزها انداخت ببخشید طولانی شد .

ببین درنای بزرگ که اخزار و انفورماتیک میگرفتی روزگاری

چگونه رانفور و اخزاز درنا گرفت !!!

شما دیگه بنالی دیگه وای به حال بقیه

بازار توش نون نیست.

[گالیور]

پاسخ : اخبار گالیور

40 سال قبل آدمتر بودیم الان در مهد ....... نون هم نمیگذارن هیچ

جیب مردم را بد زدند در سال 99

بی سابقه بود.
خداوکیلی از سال 72 تا به امروز نداشتیم چنین تار و ماری

برام جالبه که اینها برای امام حسین سینه هم میزنند !!!!
روی شمر و یزید را سال 99 سفید کردند.


حالا برو کربلا بیمارستان و استادیوم و هتل بساز.

کربلا همینجاست.


چه خانواده هایی که به خاک سیاه نشستند

مرده پرستی چه سودی وقتی زنده ها را درنمیابی مسلموون !!!


نون مردم را به صور و طرق مختلف بریدند

اونوقت عدای نظر و ادب و تشرف به جا میاورند !!!

[window]

پاسخ : اخبار گالیور

40 سال قبل آدمتر بودیم الان در مهد ....... نون هم نمیگذارن هیچ

جیب مردم را بد زدند در سال 99

بی سابقه بود.
خداوکیلی از سال 72 تا به امروز نداشتیم چنین تار و ماری

برام جالبه که اینها برای امام حسین سینه هم میزنند !!!!
روی شمر و یزید را سال 99 سفید کردند.


حالا برو کربلا بیمارستان و استادیوم و هتل بساز.

کربلا همینجاست.


چه خانواده هایی که به خاک سیاه نشستند

مرده پرستی چه سودی وقتی زنده ها را درنمیابی مسلموون !!!


نون مردم را به صور و طرق مختلف بریدند

اونوقت عدای نظر و ادب و تشرف به جا میاورند !!!

بنده ی خدا ، سالی که مردم به خاک سیاه نشستند یه چیزی مثل طاعون اومد حدود20 هزار تا مردند و تموم شد و رفت یه یزید خوبی هم بود که مرد عموی اون یزید شما .(سال عام الرماد)
بعضی از این ضرب المثلها مانند "خاک سیاه نشستن" و بویژه "خانه خراب شدن " آرزوی مالباختگان سال 99 در بورس است
ارادتمند

[Davar]

پاسخ : اخبار گالیور

وقتی اوجب واحبات حفظ نظام باشه همه چی!!! شرعی و قانونی میشه و جایز!

حتی گفته شده: اگه امام معصوم هم، با حکومت اسلامی مخالفت بکنه کشتنش جایزه!!!!


حفظ جمهوری اسلامی واجب است یا جان امام معصوم علیه السلام ؟


.

[مدافع]

پاسخ : اخبار گالیور

وقتی اوجب واحبات حفظ نظام باشه همه چی!!! شرعی و قانونی میشه و جایز!

حتی گفته شده: اگه امام معصوم هم، با حکومت اسلامی مخالفت بکنه کشتنش جایزه!!!!


حفظ جمهوری اسلامی واجب است یا جان امام معصوم علیه السلام ؟


.

درود

جالب بود هر چند طولانی خخخخخ

من با خودم گفتم حتما این از سایت برمیدارن دیدم مطلب برای ۳ سال پیش!

[گالیور]

پاسخ : اخبار گالیور

بله داور جان

متاسفانه

ولی رسالت حضرت مهدی از بین بردن کلیه ادیان و یکسان سازی و ساخت جهانی نوین با ساختاری جدیده
اسلامی نمیتونه در زمان ظهور وجود داشته باشد.

متاسفانه این کوچیکواران بیشتر از اسلام نمیتوانند تفکر کنند.
در واقع جرات و اجازه ندارند.

من در تعجبم اینها چطوری فقه خوندند !!؟؟


ولی فراتر از اسلام وجود دارد.

هیچ مطلقی وجود ندارد

فقط خود خداست که مطلقه

همه ادیان مجیز گو هستند صرفاً

آن هم مبهم

[dornaa]

پاسخ : اخبار گالیور

بله داور جان

متاسفانه

ولی رسالت حضرت مهدی از بین بردن کلیه ادیان و یکسان سازی و ساخت جهانی نوین با ساختاری جدیده
اسلامی نمیتونه در زمان ظهور وجود داشته باشد.

متاسفانه این کوچیکواران بیشتر از اسلام نمیتوانند تفکر کنند.
در واقع جرات و اجازه ندارند.

من در تعجبم اینها چطوری فقه خوندند !!؟؟


ولی فراتر از اسلام وجود دارد.

هیچ مطلقی وجود ندارد

فقط خود خداست که مطلقه

همه ادیان مجیز گو هستند صرفاً

آن هم مبهم

سلام

بسم الله

[morteza220]

پاسخ : اخبار گالیور

یه بحثی بود که زمینهای بر خیابان اصلی تغییر کاربری میدن به تجاری ولی انجام نشد....
الان هم زدن ۳۱۲۴% سود 9 ماهه خالص هر سهم نسبت ب مدت مشابه سال قبل ..حال سال قبل هم چوس تومن سود ساختن ...تکنیکال زیاد سرم نمیشه ولی فک کنم از لحاظ تکنیکالی نقطه بدی نباشه....یه بار دیگه ورود کنه /:.coolsmiley02:./

1q.jpg

سپاس مرتضی جان

مارگارین آتیشم زد

اسمش را میشنوم ناخداگاه موهام سیخ میشه !!!

گزارش املاک و مستغلات دادن ؟

خیلی کثافتن.

من خیلی وقته خارج شدم.

[گالیور]

پاسخ : اخبار گالیور

شاید جاش نباشد اینجا

چنین مسایلی مطرح شود.

زیرا رسالت این فوروم مباحث بورسی است.

در نهایت هم برای این امت کاری نمیتوان کرد.

چون وضعش از این حرفها گذشته.

خدایگان و مطلق همواره در دستور کار ملت بوده هزاران سال و این ادامه دارد و تغییرناپذیر است متاسفانه

صلاح میدانم در مورد بورس بحث شود تا اینچنین موارد.

[dornaa]

پاسخ : اخبار گالیور

شاید جاش نباشد اینجا

چنین مسایلی مطرح شود.

زیرا رسالت این فوروم مباحث بورسی است.

در نهایت هم برای این امت کاری نمیتوان کرد.

چون وضعش از این حرفها گذشته.

خدایگان و مطلق همواره در دستور کار ملت بوده هزاران سال و این ادامه دارد و تغییرناپذیر است متاسفانه

صلاح میدانم در مورد بورس بحث شود تا اینچنین موارد.

اورین

میخ اهنین نرود درسنگ

40ساله نرفته نمیرود

صلوات

[morteza220]

پاسخ : اخبار گالیور

این اثبات شده است که بزرگترین ضربه رو به یک دین طرفداران و مریدان اون دین زدن نه دشمنانش و نه خداناباوران......که داستايوسکي به خوبی توی داستان مفتش عظم به نمایش میذاره....
در بحبوحه رواج تفتيش عقايد و سوزاندن مشرکين در قرن پانزدهم، مسيح مجددا ظهور مينمايد و پنهاني و آهسته بهميان مردمان شهر «سويل» اسپانيا ميآيد. جماعت او را ميشناسد و بيدرنگ بهسوي او کشانده ميشود. مسيح از ميان جمعيت عبور مينمايد. کوري را شفا ميدهد، دختر بچه مردهاي را زنده ميکند، مردم، منقلب و شوريده فرياد ميکشند و گريه ميکنند: «خودش است.» مسيح باز آمده. همه چيز کامل و عالي است. مفتش بزرگ، پيرمردي نود ساله و تکيده همه چيز را ميبيند و به نگهبانان خود دستور ميدهد مسيح را دستگير نمايند. نگهبانان پيش ميروند و در ميان سکوت مرگبار جماعت، مسيح را دستگير ميکنند. مردم بيدرنگ بسان فرد واحدي در برابر مفتش بزرگ به سجده ميافتند و او بي آنکه کلمهاي بر زبان راند آنان را تبرک ميکند و به راه خود ميرود. شب هنگام، که «عطر درختان ليمو و زيتون همه جا را فرا گرفته است» مفتش بزرگ در حالي که چراغي به دست دارد به زندان مسيح ميرود. نخست به او خيره ميشود و سپس ميگويد: «اين تو هستي؟ خودت هستي؟» پاسخ نده، خاموش شو، چه ميتواني بگويي؟ خوب ميدانم چه خواهي گفت. اما حق نداري بر آنچه تاکنون گفتهاي چيزي بيافزايي. تو باز آمده اي تا ما را از کار خود بازداري. ما به موعظه تو نيازي نداريم زيرا جز تيره بختي و درد چيزي براي ما به ارمغان نياورده است. بشر ديگر به تو محتاج نيست... بدين سبب من تو را محکوم خواهم کرد و مانند منفورترين مرتد ترا خواهم سوزانيد و خودت خواهي ديد همين مردمي که امروز به پاهاي تو بوسه ميزدند چگونه فردا هيزم به آتشت خواهند ريخت... و بدينسان فاجعه مجددا تکرار ميشود و اين بار نيز چون گذشته، مسيح يک بار ديگر شاهد تهي بودن و بيمعنا بودن همان چيزي است که به خاطر آن به اين جهان آمد، زندگي کرد، درد کشيد، و شوريد و عاقبت با زجري جانکاه به هلاکت رسيد. داستايوسکي دارد فاجعه را براي ما از نو بازي ميکند، و در پس اين بازي خصلت پيامبران خود را به رخ ما ميکشد: هيچ چيز تغيير نيافته است، تاريخ تکرار ميشود، زمانه اقتدار قيصرهاست و مسيح کشي هم چنان ادامه دارد. افسانه «مفتش بزرگ» را ايوان کارامازوف براي آليوشا برادر خود تعريف ميکند.

شاید جاش نباشد اینجا

چنین مسایلی مطرح شود.

زیرا رسالت این فوروم مباحث بورسی است.

در نهایت هم برای این امت کاری نمیتوان کرد.

چون وضعش از این حرفها گذشته.

خدایگان و مطلق همواره در دستور کار ملت بوده هزاران سال و این ادامه دارد و تغییرناپذیر است متاسفانه

صلاح میدانم در مورد بورس بحث شود تا اینچنین موارد.

[گالیور]

پاسخ : اخبار گالیور

مارگارین لعنتی:

[گالیور]

پاسخ : اخبار گالیور

این اثبات شده است که بزرگترین ضربه رو به یک دین طرفداران و مریدان اون دین زدن نه دشمنانش و نه خداناباوران......که داستايوسکي به خوبی توی داستان مفتش عظم به نمایش میذاره....
در بحبوحه رواج تفتيش عقايد و سوزاندن مشرکين در قرن پانزدهم، مسيح مجددا ظهور مينمايد و پنهاني و آهسته بهميان مردمان شهر «سويل» اسپانيا ميآيد. جماعت او را ميشناسد و بيدرنگ بهسوي او کشانده ميشود. مسيح از ميان جمعيت عبور مينمايد. کوري را شفا ميدهد، دختر بچه مردهاي را زنده ميکند، مردم، منقلب و شوريده فرياد ميکشند و گريه ميکنند: «خودش است.» مسيح باز آمده. همه چيز کامل و عالي است. مفتش بزرگ، پيرمردي نود ساله و تکيده همه چيز را ميبيند و به نگهبانان خود دستور ميدهد مسيح را دستگير نمايند. نگهبانان پيش ميروند و در ميان سکوت مرگبار جماعت، مسيح را دستگير ميکنند. مردم بيدرنگ بسان فرد واحدي در برابر مفتش بزرگ به سجده ميافتند و او بي آنکه کلمهاي بر زبان راند آنان را تبرک ميکند و به راه خود ميرود. شب هنگام، که «عطر درختان ليمو و زيتون همه جا را فرا گرفته است» مفتش بزرگ در حالي که چراغي به دست دارد به زندان مسيح ميرود. نخست به او خيره ميشود و سپس ميگويد: «اين تو هستي؟ خودت هستي؟» پاسخ نده، خاموش شو، چه ميتواني بگويي؟ خوب ميدانم چه خواهي گفت. اما حق نداري بر آنچه تاکنون گفتهاي چيزي بيافزايي. تو باز آمده اي تا ما را از کار خود بازداري. ما به موعظه تو نيازي نداريم زيرا جز تيره بختي و درد چيزي براي ما به ارمغان نياورده است. بشر ديگر به تو محتاج نيست... بدين سبب من تو را محکوم خواهم کرد و مانند منفورترين مرتد ترا خواهم سوزانيد و خودت خواهي ديد همين مردمي که امروز به پاهاي تو بوسه ميزدند چگونه فردا هيزم به آتشت خواهند ريخت... و بدينسان فاجعه مجددا تکرار ميشود و اين بار نيز چون گذشته، مسيح يک بار ديگر شاهد تهي بودن و بيمعنا بودن همان چيزي است که به خاطر آن به اين جهان آمد، زندگي کرد، درد کشيد، و شوريد و عاقبت با زجري جانکاه به هلاکت رسيد. داستايوسکي دارد فاجعه را براي ما از نو بازي ميکند، و در پس اين بازي خصلت پيامبران خود را به رخ ما ميکشد: هيچ چيز تغيير نيافته است، تاريخ تکرار ميشود، زمانه اقتدار قيصرهاست و مسيح کشي هم چنان ادامه دارد. افسانه «مفتش بزرگ» را ايوان کارامازوف براي آليوشا برادر خود تعريف ميکند.

چرا راه دور برویم

یزید و شمر و چه بسا معاویه هم مسلمان بودند و از اقوام خودشان و بسیار متدین

کفار و رومی چه بسا پارسی نبودند.