روانشناسی بازار سرمایه

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • ali30
    عضو فعال
    • Aug 2013
    • 1940

    #256
    پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

    نکات مهم قبل از ورود به بازار بورس (بخش دوم)


    توضیحات دسته: مقالات در زمینه ی بازار بورس اوراق بهادار بازدید: 583
    4- همواره اهداف سرمايه‌گذاري خود را به خاطر داشته باشيد:

    به مانند همه سرمايه‌گذاري‌ها، اول بايد اهداف موردنظر خود را در سرمايه‌گذاري مشخص نماييد. اين اهداف شامل ريسك و بازده مورد قبول شما، مدت زمان مورد نظر، بودجه و نوع بازده مورد نظرتان (به صورت سهم جايزه يا نقدي) و موارد ديگر مي‌گردد. انتخاب شما از سهام بستگي مستقيم به اهداف شما دارد. بسياري از سهام داراي ريسك‌هاي بالايي هستند و به همين خاطر سود پيشنهادي آنها بسيار بالاست و در مقابل بسياري از سهام از حالت پايدارتري برخوردار بوده و سود پيشنهادي پايين‌تري دارند. به خاطر داشته باشيد كه سرمايه‌گذاري با ديدگاه طولاني مدت كه وجوه جاري خود را صرف خريد سهام كرده و در طولاني‌ترين زمان ممكن به انتظار بازده مي‌نشيند، نفع بسيار مي‌برند و اين يك قانون است.

    اگر به تمام اين موارد گفته شده اطمينان نداريد از يك بنگاه مشاوره سهام كمك بگيريد يا از كسي كه در اين مورد تجربه بسيار دارد درخواست مشاوره نماييد.

    5- ارزش مقداري يك سهم چيست؟

    قيمت يك سهم نقش اساسي در تصميم سرمايه‌گذاري بازي مي‌كند. ولي اين سوال بسيار با اهميت است كه چه مقدار براي پرداخت يك سهم مناسب است. البته شما با توجه به درآمدهاي آينده يك سهم را با قيمت پيشنهادي مي‌خريد و در آينده نزديك نيز صاحب آن منفعت خواهيد شد ولي بايد توجه داشت كه به مثابه آن مثال معروف كه <هر چه پول بدهيد آش مي‌خوريد> هر چه سرمايه‌‌گذاري شما در يك سهام پويا بيشتر باشد، منفعت بيشتري انتظار شما را خواهد كشيد.

    كار بعدي شما يافتن يك ارتباط منطقي ميان عملكرد شركت و قيمت بازار سهام آن است. استفاده از ساير اطلاعات صادره شركت‌ها در مورد هر سهم كمك زيادي به شما مي‌كند. نگاه نزديكي به موارد زير داشته باشيد:

    سود هر سهم چه مقدار است؟
    خالص دارايي‌هاي مشهود براي هر سهم چه مقدار است؟
    نسبت سود به قيمت سهم چه مقدار است؟
    به خاطر داشته باشيد كه اين موارد را در صورت‌هاي مالي ارائه شده توسط شركت‌ها به دست خواهيد آورد. اگر قيمت بازار سهام شما بالاتر از قيمت سهم پيشنهادي باشد، بهترين زمان خريد الان است و درست برعكس اگر اين دو مكان عوض شود بهترين زمان فروش است.

    6- چگونه مي‌توانيم عملكرد اين شركت را ارزيابي كنيم؟

    براي ارزيابي سودمندي و ساير توانمندي‌هاي بالقوه يك شركت نياز به تحقيق ويژه‌اي داريم. اين تحقيق ويژه شامل موارد زير مي‌شود:

    الف - عملكرد مالي گذشته و برنامه‌ ملي پيش‌بيني شده شركت را مورد ارزيابي قرار دهيد. اين ارزيابي مطمئنا با نسبت‌هاي مالي شركت براي به‌دست آوردن روند حركتي شركت و مقايسه آن با ساير شركت‌ها همراه خواهد بود. نسبت‌هاي مهم عبارتند از: نسبت‌هاي سرمايه در گردش (نسبت بدهي به حقوق صاحبان سهام و خالص پوشش بهره). نسبت بازگشت و سودمندي (بازگشت برروي حقوق صاحبان سهام و بازگشت برروي دارايي‌ها). خالص دريافت هر سهم و ساير نسبت‌هاي عملكردي بازار نظير قيمت حاصل شده PER، سود سهام تقسيم شده و خالص دارايي مشهود نسبت به هر سهم. اگر در رابطه با به دست آوردن اين اطلاعات از هر نظر مشكل داريد، پيشنهاد مي‌گردد كه با يك مشاور در ارتباط باشيد.

    ب - سهم بالقوه شركت در بازار را مورد شناسايي قرار دهيد. اينكه يك شركت چه سهمي از بازار را در اختيار دارد از اهميت برخوردار است.

    ج - ميزان رقابت‌پذيري محصولات يا خدمات ارائه شده توسط شركت را ارزيابي كنيد.

    ز- ساختار مديريتي شركت را از لحاظ كيفيت، تجربه و خوشنامي شناسايي كنيد.

    ه - امتيازات ويژه‌اي را كه شركت دارا مي‌باشد و امكان داشتن آن براي رقبا نيست را موردنظر داشته باشيد. اين امتيازات نظير: چشم‌انداز اقتصادي شركت، روش‌هاي خاص توليد، تحقيق و توسعه مقتدر يا محصولات غيرقابل كپي شدن و ... مي‌باشند. اين امتيازات در روزنامه‌هاي اقتصادي و ويژه‌نامه‌هاي بورس منتشر مي‌گردد.
    تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

    نظر

    • ali30
      عضو فعال
      • Aug 2013
      • 1940

      #257
      پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

      تاریخچه بورس اوراق بهادار جهان و ایران
      3028
      بورس اوراق بهادار 3212
      آشنایی با ارکان بازار اوراق بهادار ایران 3421
      بازارمالی 2903
      بازار پول 2832
      بازارسرمایه 2878
      اوراق مشتقه یا Derivatives 1294
      بورس و مفهوم آن 447
      اصطلاحات بورس 791
      انواع بورس 1351
      اصطلاحات آمار روزانه 3080
      تشكيلات بورس 3201
      مولفه هاي اصلي 1122
      صورت هاي مالي 3390
      تجزيه و تحليل صورت­هاي مالي 793
      قوانين تالارها 1120
      سفارش معاوضه‌ ، خريد و فروش سهام و انواع آن 816
      چگونگی انجام معامله - نحوه خرید سهام 2503
      چگونگی انجام معامله -چگونگي فروش سهام 2673
      انتخاب سهام 2875
      تجزيه و تحليل 3624
      تحليل بنيادي 2974
      تحليل تكنيكي 3462
      روش تكنيكال و مزايا و معايب آن 943
      حمايت و مقاومت(بخش اول) 591
      حمايت و مقاومت(بخش دوم) 529
      حجم معاملات و تاثير آن در تحليل تكنيكال 814
      مفهوم P/E چيست؟ 792
      نسبت فعالیت 2103
      نسبت های مالی(اهرمی و بازار) 3730
      نسبت های نقدينگي 1623
      نسبت سود 3380
      ريسك و بازده 2695
      تفاوت افزايش سرمايه از محل آورده نقدي و اندوخته در چيست؟ 1519
      سهامداران چه حقوق وتعهداتي دارند؟ 700
      انواع معاملات (انفرادي- گروهي) و مراحل انجام 1413
      شاخص كل و بازده پرتفوي 732
      تحليل شركت‌هاي سرمايه‌گذاري ارزش پرتفوليو 611
      نحوه سرمايه گذاري در سبدهاي سهام 1432
      صندوق سرمایه‌گذاری مشترک 602
      اصول سرمايه گذاري بلند مدت 968
      تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

      نظر

      • ali30
        عضو فعال
        • Aug 2013
        • 1940

        #258
        پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

        اصول سرمايه گذاري بلند مدت


        توضیحات دسته: دوره آموزشی بورس اوراق بهادار بازدید: 968
        در بورس اوراق بهادار معمولاً توصيه مي شود سرمايه گذاري بصورت بلند مدت برنامه ريزي شود. مطمئناً اولين سئوالي كه مطرح مي شود اين است كه در شرايط فعلي و در بورس ايران سرمايه گذاري كوتاه مدت سود بيشتري دارد و بالعكس سرمايه گذاري بلندمدت علاوه بر اينكه سود قابل قبولي ندارد در مقاطعي كاهش ارزش سرمايه را به همراه دارد. توجه داشته باشيد كه سرمايه گذاري بلند مدت اصولي دارد كه به آنها اشاره مي كنيم :

        اصل يكم - مهمترين اصل اين است كه حتي در بهترين شرايط ممكن است به دليل عدم دسترسي به اطلاعات نهاني قيمت سهم خريداري شده افت كند و يا از ارزش آن كاسته شود بنابراين اگر فرد سرمايه گذار كوتاه مدت برنامه ريزي كرده باشد ممكن است در چنين شرايطي مجبور به خروج از بازار شود و اين يعني بدترين ضربه به بازار بورس و حتي خود شخص چه از نظر مسائل مالي و چه از نظر اثرات رواني، در اين شرايط فرد سرمايه گذار به دليل اثرات مخرب رواني تصميماتي عجولانه و نادرست خواهد گرفت و نهايتاً نتيجه مطلوبي به همراه نخواهد داشت، البته فراموش نكنيم وقتي براساس بررسي هاي نسبتاً دقيق اقدامي مي كنيم و با كاهش ارزش سرمايه مواجه مي شويم بهتر است به جاي غصه خوردن، رفتارمان را تحليل كنيم. بنابراين برنامه ريزي بلندمدت تنش هاي ناشي از كاهش ارزش سرمايه در كوتاه مدت را نخواهد داشت و فرد سرمايه گذار با آسودگي خاطر منتظر آينده خواهد ماند و در مقاطع كوتاه مدت ضرورتي براي نقد كردن سرمايه خود نمي بيند.

        البته اين توضيحات با فرض انتخاب سهامي با ارزش ذاتي و گذشته مطلوب است كه در ادامه و توضيحات مربوط به نكاتي در خصوص انتخاب سهم به آن خواهيم پرداخت ضمناً لازم است در تمامي اصولي كه در اينجا مطرح مي شود به آنها توجه شود.

        اصل دوم - همانطوري كه در اصل ۱ گفتيم معمولاً وقتي تصميم بلند مدت اتخاذ مي شود سهام با ارزش افزوده مناسبي كه در گذشته كسب كرده اند انتخاب مي شود و معمولاً تغييرات احتمالي و موقتي در بورس بر روي اينگونه شركت ها اثر مخربي نخواهد داشت و به راحتي آسيب پذير نيستند و در بلندمدت مجدداً شرايط بهبود را حتي اگر صدمه ديده باشند خواهيم ديد، البته دقت شود كه در برخي موارد نيز اينچنين نيست كه در توضيحات نكات انتخاب سهام به آنها اشاره شده است . فرض كنيد روي سهامي براي كوتاه مدت سرمايه گذاري كنيم و اين سرمايه گذاري فقط با توجه به بازدهي قابل توجه روزانه تصميم گيري شود و به واسطه اينكه اين داستان همچنان ادامه دارد تصميمي براي فروش به موقع نگيريم چون بر اساس ارزش ذاتي و يا واقعي انتخاب صورت نگرفته، بنابراين اگر اوضاع تغيير كند و روند كاهشي ارزش سهم آغاز شود تا جايي كه حتي امكان نقد كردن آن فراهم نشود، خوب ادامه داستان مشخص و اين يعني بدترين حالت براي سرمايه گذاري.

        اصل سوم - وقتي شركت هايي با ديد بلند مدت انتخاب مي كنيد يعني قبول داريد كه تصميم ديگري براي پولتان نداريد حال شرايطي فراهم مي شود كه در ميان مدت و يا كوتاه مدت مي توانيد با سود مناسبي از بازار خارج شويد و با آرامش خاطر اقدام به فروش مي كنيد بنابراين مي توان برنامه ريزي درازمدت داشت و با اطمينان خاطر و ريسك كمتر حتي در كوتاه مدت از بازار خارج شد. پس هميشه با ديد درازمدت برنامه ريزي كنيد و در صورت لزوم در كوتاه مدت تصميم به فروش بگيريد .

        اصل چهارم - فراموش نكنيد كه در هر خريد و فروشي مبلغي به عنوان ماليات، سازمان و كارگزار (در ايران و شرايط فعلي ۲ درصد ) كسر مي شود اگر فكر مي كنيد برنامه ريزي هاي كوتاه مدت سود بيشتري دارد مي توانيد تعداد معاملات و درصد هاي پرداختي را جمع بزنيد و با شرايط نگه داشتن سهمي در بلند مدت مقايسه كنيد، خوب در كوتاه مدت درگيري هاي روزانه بيشتر است ريسك هاي خاص خود را دارد و آرامش در اين شرايط كمتر است بنابراين براي حصول نتيجه كنترل روند اتفاقات و تصميمات مي تواند مسائل زيادي را براي سرمايه گذار روشن كند.

        اصل پنجم - جهت گيري بازار به سمت سرمايه هاي كوتاه مدت سبب مي شود تا توجه به شركت هاي معتبر كه پشتوانه مالي قابل قبولي دارند كمتر شود و شركت هايي كه حرفي براي گفتن ندارند به صورت مقطعي سودي حاصل كنند و بزرگ جلوه داده شوند و از طرفي شركت هاي معتبر علاوه بر اينكه مجبور مي شوند وقت و سرمايه بيشتري براي حمايت در اين بازار قرار دهند و از هدف اصلي خود يعني تامين نيازهاي مردم در بازار كالا و خدمات دور شوند و در نتيجه به صورت ناخواسته سهام شان ارزش واقعي خود را از دست دهد و نهايتاً به دليل جذب نقدينگي در بازار بورس، بازارهاي ديگر نيز تحت تاثير قرار گرفته و اينگونه شركت ها دو بازار خود را از دست مي دهند لازم به توضيح است كه مديريت دو بازار اصولاً كاري است بسيار مشكل و جهت هاي بازار در هر يك از اين دو بر ديگري تاثير گذار است . لازم به توضيح است كه در بين شركت هايي كه در كوتاه مدت بازدهي خوبي دارند قطعاً شركت هاي با ارزشي نيز وجود دارد كه در هر صورت انتخاب آنها براي بلند مدت نيز سودآور است. در مبحث انتخاب سهم نكاتي درخصوص مديريت و جهت گيري بازار ارائه خواهد شد.

        اصل ششم - زماني كه اوضاع سياسي اثرات منفي بر روي بازار بورس مي گذارد معمولاً بيشترين تاثير را بر سهام هايي كه ارزش ذاتي كمتري دارند مي گذارد بنابراين باز هم ديد دراز مدت باعث مي شود كه سهام هاي با ارزش ذاتي بيشتر را انتخاب كنيم و افت و خيزهاي مقطعي آنها نگراني كمتري به همراه داشته باشد.

        اصل هفتم - اصولاً سهامدار مي شويم تا شركت ها با پشتوانه مالي سرمايه هاي كوچك به بقا و رشد خود ادامه دهند و تلاش مي كنند تا سهامداران بيشتري از دو طريق جذب كنند: اول سود حاصل از سرمايه گذاري و دوم ارائه كالا و خدمات مورد پسند مشتري. بنابراين شركتي را براي سرمايه گذاري انتخاب كنيم كه از خود مايه اي دارد و در جهت جلب رضايت مشتري تلاش هاي مضاعفي مي كند اگر ديدگاه اين باشد قطعاً سرمايه گذاري بلند مدت معني واقعي خود را پيدا مي كند. شايد اين سئوال طرح شود كه اگر همه بلند مدت سرمايه گذاري كنند پس چگونه معامله شكل مي گيرد ؟ همان گونه كه مي دانيد انجام معامله ناشي از اختلاف سليقه است و خاتمه يك سرمايه گذاري شروعي براي سرمايه گذاري ديگري است كه ممكن است هر دو در مقطع زماني خود تصميم به سرمايه گذاري بلندمدت داشته اند.
        تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

        نظر

        • ali30
          عضو فعال
          • Aug 2013
          • 1940

          #259
          پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

          حجم معاملات و تاثير آن در تحليل تكنيكال


          توضیحات دسته: دوره آموزشی بورس اوراق بهادار بازدید: 814
          بطور خلاصه، حجم عبارت است از تعداد معاملات خريد و فروش كه در يك بازه زماني{مثلا يك روز كاري} انجام ميشود. بدليل اينكه حتي الگوهاي معتبر و قابل اطمينان، ممكن است گاهي درست از آب در نيايند، حجم معاملات مي‌تواند بعنوان ابزار ديگري براي تشخيص آنچه در بازار اتفاق مي‌افتد، و بويژه آنچه در الگوها اتفاق مي‌افتد، بكار رود.{يعني از ابزار حجم معاملات براي تصديق و يا مردود دانستن الگوهاي نموداري مختلف استفاده كنيم}
          اعتقاد بر اين است كه حجم مي‌بايست در جهت قيمت افزايش پيدا كند. اگر روند غالب قيمت به طرف بالاست، حجم مي‌بايست در روزهاي مثبت سنگين‌تر(بيشتر) و در روزهاي منفي سبكتر(كمتر) باشد. اين قضيه از نگاه عقل و منطق نيز درست بنظر ميرسد چون در روند صعودي، تعداد خريداران مي‌بايست بيشتر از تعداد فروشندگان باشد و در روند نزولي قيمت، تعداد فروشندگان بيشتر از تعداد خريداران است. اگر زماني حجم معاملات شروع به كم شدن كند، اين ميتواند اخطاري باشد مبني بر اينكه روند، قوت و رمق خود را از دست مي‌دهد و ممكن است بزودي تثبيت قيمت{ايست روند-Consolidation} يا شايد يك الگوي برگشت قيمت{Reversal Pattern} اتفاق بيفتد.
          اگر در نمودار قيمت سهمي تابحال روند صعودي قيمت را داشته ايد و حالا شاهد حجم معاملات بيشتري روي افت هاي موضعي قيمت{حفره - Dip} هستيد(در مقايسه با حجم معاملات روي قطعات افزايش قيمت-Rally) ميتوان اين موضوع را زنگ خطري مبني بر كمرنگ شدن قدرت خريداران و قويتر شدن جناح فروشندگان دانست.
          {توضيح: معمولا به افت هاي موضعي قيمت (dip) گفته ميشود كه معمولا در يك روند صعودي اتفاق مي افتد.}

          به قطعات با شيب مثبت رو به بالا رالي(Rally) گفته ميشود. رالي ها معمولا پس از حفره(dip) ها اتفاق مي افتند. رالي ها در روند نزولي كوتاه و در روندهاي صعودي بلندترند.
          عكس اين حالت نيز در روند نزولي قيمت درست است. اگر حجم معاملات روي قطعات نزولي{كه در اثر فروش هاي عمده بوجود ميايند} شروع به كم شدن كند و معاملات بيشتري روي رالي ها اتفاق بيافتد، نشانگر اينست كه روند قيمت مورد ترديد واقع شده و خريداران شروع به مطرح كردن نقش خود كرده‌اند. حالتي كه حجم معاملات در جهت عكس قيمت حركت مي‌كند، واگرايي(Divergence) ناميده مي‌شود.
          اين موضوع يكي از دلايلي است كه حجم در زمان ترديد و بي تصميمي بازار تمايل به كم شدن دارد. در مدت حركت بي جهت (حركات فرعي – Sideway)، اغلب معامله گران از خريد و فروش خودداري مي‌كنند و ترجيح مي‌دهند منتظر بمانند تا در صورت تشخيص يك روند نزولي براي آينده سهم هر چه زودتر با فروش آن سهم، از آن موقعيت فرار كنند. بغير از اين موضوع كه در مواقع بي تصميمي بازار معمولا حجم معاملات كم مي‌شود، بررسي حجم معاملات در دوران بي‌تصميمي مي‌تواند نشانه هايي از روند آتي قيمت به ما بدهد; به اين صورت كه با مقايسه قدرت خريداران و فروشندگان{در همان حركتهاي بي جهت}ميتوان غلبه يك گروه بر ديگري را حدس زد. مشاهده اينكه آيا در روزهاي مثبت حجم سنگين تري وجود دارد يا در روزهاي منفي، مي‌تواند براي موضع گيري در دوره حركت بي جهت (و يا حتي شكل گيري الگوي آينده) مناسب باشد. ايده اين است كه اگر حجم معاملات بيشتري در روزهاي مثبت وجود داشته باشد(نسبت به روزهاي منفي)، احتمالا خريداران جدي تر هستند و وضعيت محتمل براي آينده بازار يك صعود به سمت بالا است. عكس اين موضوع نيز درست است: اگر حجم در روزهاي منفي سنگين تر است، بازار با احتمال بيشتري به سمت پايين سقوط ميكند.
          لازم به ذكر است علي رغم اينكه الگوهاي نمودار قيمت، حجم معاملات و كلا آناليز تكنيكال، داراي قابليتهاي پيش بيني هستند، اما هيچكدام مصون از خطا نيستند. استفاده همزمان از اين روشها مي‌تواند كاملا به سرمايه گذاري و خريد و فروشهاي شما كمك كند، اما در عين حال بايد به مسائل مهم ديگري همچون جهت گيري و قضاوت بازار و .... نيز توجه كافي داشت.
          8 توصيه براي موفقيت بلند مدت در بازار سهام‌ بر سر پول های من در بورس چه می آید و بورس با آنها چه می کند؟
          تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

          نظر

          • ali30
            عضو فعال
            • Aug 2013
            • 1940

            #260
            پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

            نكات قابل توجه سهامداران
            3402
            10 نكته كه هر سهامداري بايد بداند 972
            8 توصيه براي موفقيت بلند مدت در بازار سهام‌ 1804
            موج سواری در بورس 1334
            تنها عامل مهم معاملات آتی 1638
            مشکلی به نام تورم 501
            مقدمه ای بر علم مالی جدید 624
            نکات مهم قبل از ورود به بازار بورس (بخش اول) 714
            نکات مهم قبل از ورود به بازار بورس (بخش دوم) 584
            نکات مهم قبل از ورود به بازار بورس (بخش سوم) 726
            بنیادهای تحلیل بنیادی (آینده نگری در تحلیل بنیادی) 815
            عوامل رشد قیمت سهام 811
            توقف و بازگشایی نماد در بورس اوراق بهادار چیست؟ 2143
            عوامل رواني تأثير گذار بر سرمايه گذاري در بورس 993
            نقش اوراق بهادار در اقتصاد 2342
            توصیه هایی به سرمایه گذاران 1277
            چگونه پول‌هاي خود را سرمايه‌گذاري كنيم؟ 755
            اسرار معامله در بورس: مواجهه با ضرر و زیان 830
            چگونه پولدار شويم؟ 813
            سرمايه گذاري خارجي و چالشهاي فراروي 4672
            حق تقدم سهام به چه کسانی تعلق گرفته و تا چه زمانی اجازه معامله بر روی حق تقدم شرکت‌ها وجود دارد؟ 4607
            نقش بورس اوراق بهادار 791
            تصویر بورس در زندگی (1) 623
            تصویر بورس در زندگی(2) 639
            بر سر پول های من در بورس چه می آید و بورس با آنها چه می کند؟ 1141
            ارزیابی سهام عادی 1416
            اطلاعات ضعیف، بورس ناکارآمد 1095
            عوامل تحکیم اوراق بهادار 870
            روانشناسی بازار سهام، چگونه بر ترس غلبه کنیم؟ 861
            زمان فروش سهام را تشخیص دهید 1180
            مروری بر چند قاعده مهم در بازار سهام 750
            مروری بر سیر تاریخی حسابرسی در ایران 548
            هفت نکته کلیدی در یک سرمایه گذاری موفق 520
            نقش معامله گرها و سرمايه گذاران در بازار 520
            هفت اشتباه خطرناک در بازار طلا 507
            اهمیت متنوع سازی در معامله 674
            نكاتي براي سرمايه گذاران بازارهاي پرنوسان 547
            چرا بورس....؟ 843
            راز موفقیت نابغه‌های سرمایه‌گذاری چیست؟ 2128
            اهميت تسلط در معاملات آزاد 2165
            چند سهم در سبد سرمایه‌گذاری خود نگه داریم؟ 2254
            معامله‌گری در بورس و 16 شخصیت متفاوت 2311
            مقابله با استرس در معاملات 2178
            چگونه در بازار هاي نامناسب و ناكارآمد سود كنيم؟ 848
            تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

            نظر

            • ali30
              عضو فعال
              • Aug 2013
              • 1940

              #261
              پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

              چگونه پولدار شويم؟


              توضیحات دسته: مقالات در زمینه ی بازار بورس اوراق بهادار بازدید: 813
              جیم بیلند راجرز (متولد 19 اکتبر 1942-اهل دموپولیس ایالت آلاباما) یک سرمایه‌گذار آمریکایی و مفسر مالی موفق است که در حال حاضر در سنگاپور زندگی می‌کند. او یکی از پدیدآورندگان کوانتوم فاند (Quantum Fund)،استاد دانشگاه، نویسنده، مفسر اقتصادی است.نشریاتی چون تایم، واشینگتن پست و نیویورک تایمز، بارونز فوربز، فورچون، وال استریت جورنال، فایننشال تایمز و بسیاری دیگر از نشریاتی که در زمینه اقتصاد یا فاینانس به فعالیت می‌پردازند به طور مستمر مقالاتی در مورد وی به چاپ رسانده‌اند. وی خود را پیرو مکتب اتریشی در اقتصاد می‌داند.آیا هیچ وقت فکر می‌کردید که روزی به جایی که‌امروز هستید خواهید رسید؟
              خیر، من هم مثل تمامی افرادی که به چنین موقعیتی دست یافته‌اند، غافلگیر شده‌ام. من مطمئنا می‌خواستم که در زندگی به جای خوبی برسم و حاضر بودم که برای آن به سختی کار کنم. من همیشه می‌خواستم که زود بازنشسته شوم، ولی هیچ وقت فکر نمی‌کردم که این اتفاق قبل از چهل سالگی‌ام به وقوع بپیوندد.
              وقتی متوجه شدید که اولین میلیون ثروت خود را به دست آورده‌اید آیا وسوسه شدید که کمی کندتر به کارتان ادامه دهید؟به روشنی روزی را که ارزش خالص دارایی‌ام به‌ يک میلیون دلار رسید، به ياد دارم، نوامبر 1977. آن موقع 35 سال داشتم، و می‌دانستم که برای انجام کاری که می‌خواستم در 37 سالگی – سنی که تصمیم گرفته بودم در آن برای ماجراجویی دست از کار بکشم – انجام دهم.به بیشتر از اینها نیاز دارم.رمز موفقیت شما در چیست؟
              من اصلا باهوش‌تر از قسمت اعظمی از مردم نیستم، بلکه انگیزه‌ام برای کار و تحمل سختی، از آنها بیشتر بود. من آماده بودم تا عقل سلیم را بیازمایم. اگر همه‌ يك جور فکر کنند باز هم دلیل نمی‌شود که اشتباه نکنند و اگر بتوانید بفهمید که همه دارند اشتباه می‌کنند، به راحتی می‌توانید مقدار زیادی پول درآورید.

              استراتژی سرمایه‌گذاری شما چیست؟
              ارزان می‌خرم و گران می‌فروشم. من سعی می‌کنم کالایی را پیدا کنم که ارزان باشد و یک تغییر مثبت در حال اتفاق افتادن باشد. سپس به قدری مطالعه و پژوهش می‌کنم که قانع شوم درست فکر می‌کردم. البته آن کالا هم باید به قدری ارزان باشد که اگر هم اشتباه کرده باشم خیلی ضرر نکنم. معمولا هر باری که اشتباه می‌کنم به این دلیل است که به‌اندازه‌ کافی بررسی و مطالعه نکرده‌ام.
              هیچ وقت ارزش «انجام مسوولیت» را دست کم نگیرید. در دهه‌ 1960، جنرال موتورز موفق‌ترین شرکت جهان بود. یک روز، یک تحلیلگر جنرال موتورز به جلسه‌ هیات مدیره رفت و این پیغام را به آنها داد: «ژاپنی‌ها دارند می‌آیند.» آنها این حرف وی را جدی نگرفتند. ولی سرمایه‌گذارانی که مطالعه و بررسی‌های خودشان را درست و دقیق انجام می‌دادند سهام جنرال موتورز خود را فروختند و به جایش سهام تویوتا خریدند.
              من در حال حاضر به دنبال خرید هیچ سهامی نیستم. ولی اگر چیزهایی وجود داشته باشند که در حال حاضر از لحاظ ارزشی دست کم گرفته شده باشند، برخی کالاهای اولیه و برخی از ارزها هستند.
              بهترین سودی که کردید کی و چگونه بود؟
              کوانتوم فاند. وقتی در سال 1970 شرکت را تاسیس کردیم، من تنها 600دلار ته جیبم داشتم. بعد از 10 سال دارایی ما 4200 برابر شده بود.
              آیا می‌خواهید آنقدر ادامه دهید تا بالاخره سقوط کنید؟
              خیر. این روزها من ساعات بسیار کمی از روز را صرف کار می‌کنم، چرا که دو دختر کوچک دارم و می‌خواهم بیشترین وقت ممکن را با آنها بگذرانم.
              هر دو دختر ما دایه‌‌ای چینی دارند و زبان چینی را به خوبی صحبت می‌کنند. برای نسل آنها، انگلیسی و چینی مهم‌ترین زبان‌ها خواهند بود.
              آیا هیچ حقوق بازنشستگی دارید؟
              من حقوق بازنشستگی ندارم و امیدوارم که نیازی به آن نداشته باشم. من دارایی‌هایم را جمع کرده‌ام و با استفاده از آنها زندگی می‌کنم.
              چه فعالیت‌هایی در زمینه‌های خیریه انجام می‌دهید؟
              من به دانشگاه‌ها و دانشجویان و دانش‌آموزان سراسر دنیا کمک مالی می‌کنم و اعتقادم بر این است که به جای دانشگاه‌ها بیشتر به دانشجویان و دانش‌‌آموزان باید کمک کنم؛ چرا که آنها بیشتر از مدیران و مسوولان به کمک مالی نیاز دارند.
              آیا اهل ولخرجی و افراط هستید؟
              من دوبار به دور دنیا سفر کرده‌ام. بار اول سال 1990 حرکت کردم و با موتور سیکلت در22 ماه 6 قاره را در نوردیدم. بار دوم که در سال 1999 شروع شد، من و همسرم در 3 سال، به 116 کشور دنیا سفر کردیم.
              آیا می‌خواهید ثروتتان را به بچه‌هایتان انتقال دهید؟
              من همیشه به این موضوع فکر کرده‌ام، اگر شما خیلی به بچه‌هایتان پول بدهید، آنها را لوس می‌کنید. من وصیت نامه‌ام را طوری تنظیم کرده‌ام که تا سن سی سالگی شان چیز زیادی بهشان نرسد.
              من به دانشگاه‌هایی چون ییل و آکسفورد رفته‌ام و تعداد زیادی از بچه‌های افراد ثروتمند را دیده‌ام که هیچ‌وقت نیازی به کار و سختی کشیدن نداشته‌اند. من می‌خواهم که بچه‌هایم تحصیلات خوبی داشته باشند و محیط کار را تجربه کرده باشند.
              تحصیلات و لزوم به کار کردن زندگی مرا عوض کرد و مرا از مرداب آلاباما به اقیانوس جهان پرتاب کرد.
              در هنگام رکود مردم با پول‌هایشان باید چه کار کنند؟
              روی چیزهایی سرمایه‌گذاری کنید که از آنها سر در می‌آورید. اشتباهی که بیشتر مردم مرتکب می‌شوند این است که بنا به حرف مجلات و برنامه‌های تلویزیونی سرمایه‌گذاری می‌کنند.
              بسیاری از مردم در مورد چیزهایی اطلاعات زیادی دارند و باید روی همان چیزها سرمایه‌گذاری کنند. این شیوه‌‌ای است که آدم را ثروتمند می‌کند.
              شما با سرمایه‌
              تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

              نظر

              • ali30
                عضو فعال
                • Aug 2013
                • 1940

                #262
                پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

                عوامل رشد قیمت سهام


                توضیحات دسته: مقالات در زمینه ی بازار بورس اوراق بهادار بازدید: 811
                یکی از نشانه های مثبتی که می تواند به ترغیب سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری موثر باشد رونق اقتصادی است مسلم است که هنگامی که اقتصاد از رونقی خوبی برخوردار باشد و تولید ناخالص داخلی در حال رشد باشد بسیاری از شرکتها با سود آوری مواجه خواهند بود
                صرف نظر از مسائل و شرایط اقتصادی، تحولات ملی و جهانی هم می تواند در وضعیت بازار سرمایه و قیمت سهام شرکت ها موثر باشد به اعتقاد کارشناسان هنگامی که سرمایه گذاران منتظر اخبار خوب هستند باید منتظر بود قیمت سهام نیز افزایش پیدا کند. اما اخبار بد به معنی کاهش قیمت سهام است و ممکن است اثرات آن روزها ، هفته ها و شاید ماه ها باقی بماند.
                دانستن چند نکته ساده می تواند به سرمایه گذار در تعیین استراتژی سرمایه گذاری کمک بسزایی نماید. یکی از این نکات ساده توجه به سلامت مالی یک شرکت می باشد.

                درست است که مکانیزم عرضه و تقاضا عامل مهم تعیین کننده قیمت سهم است اما در این بخش یک نکته وجود دارد ، عرضه سهام محدود است و سرمایه گذاران فقط می توانند سهامی را خریداری نمایند که در اختیار سهامداران قبلی شرکت است .
                بنابراین در این جابجایی وضعیت مالی این شرکت برای ایجاد تقاضا با عرضه بسیار مهم است. کارشناسان توصیه می نمایند که سرمایه گذاری قبل از هر گونه سرمایه گذاری در سهام شرکت ها قبلاً نسبت به سلامت مالی آن شرکت اطمینان لازم را حاصل نمایند. اگر انتظار این باشد که شرکت سود آوری خود را از دست بدهد یا سود آوری اندکی داشته باشد آنگاه ارزش سهام آن شرکت کاهش پیدا می کند.

                یکی از ویژگی های سلامت مالی هر شرکت ، چشم انداز آتی و فعالیت های آن شرکت برای تداوم روند سودآوری می باشد. به عبارت دیگر اینکه شرکت مورد سرمایه گذاری از بازار مصرف مطمئن در آینده برخوردار باشد و حتی امکان توسعه نیز در آن وجود داشته باشد.

                از جمله خطراتی که سلامت مالی یک شرکت را تهدید می کند تغییرات پیاپی مدیران ، دعاوی حقوقی و ورود رقبای جدید می باشد که این عوامل دست کم در ایجاد فضای منفی پیرامون سهام هر شرکت نقش اساسی دارند.

                یکی دیگر از نکات ساده ای که کارشناسان توصیه به در نظر گرفتن آن دارند توجه به روند اقتصادی یک کشور است. در پایان باید گفت: یکی از نشانه های مثبتی که می تواند به ترغیب سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری موثر باشد رونق اقتصادی است مسلم است که هنگامی که اقتصاد از رونقی خوبی برخوردار باشد و تولید ناخالص داخلی در حال رشد باشد بسیاری از شرکتها با سود آوری مواجه خواهند بود که این موضوع موجب کاهش ریسک سرمایه گذاری می شود و با
                کاهش ریسک سرمایه گذاری نقدینگی بیشتری وارد بازار سرمایه خواهد شد که در نهایت افزایش قیمت سهم را موجب خواهد شد.
                تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                نظر

                • ali30
                  عضو فعال
                  • Aug 2013
                  • 1940

                  #263
                  پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

                  تحليل تكنيكي


                  توضیحات دسته: دوره آموزشی بورس اوراق بهادار بازدید: 3462
                  تحليل فني بررسي تغييرات قيمتهاي گذشته به منظور پيش‌بيني تغييرات آتي قيمت‌ها است. تحليل تكنيكي در زمينه سهام، و يا هر ابزار قابل داد و ستدي كه متاثر از نيروهاي عرضه و تقاضا باشد كاربرد فراواني دارد. تحليل‌گر فني اعتقاد دارد كه روند قيمت‌ها تلقي سرمايه‌گذاران را از عوامل گوناگون سياسي، اقتصادي، پولي و حتي روانشناسي نشان مي‌دهد. هنر تحليل‌گر فني تعيين روند تغييرات قيمت‌ها و نگهداري سرمايه‌گذاري تا زماني است كه روند فعلي معكوس نشده است. تحليل تكنيكي گاهي اوقات به دليل آنكه از سابقه تغييرات بازار براي پيش بيني عرضه و تقاضا استفاده مي كند روش تحليل بازار يا تحليل داخلي نيز ناميده مي شود. تحليل‌گر فني اعتقاد دارد كه بازار خود بهترين منبع براي بيان كسب اطلاعات است.. اغلب ازتحليل‌گران تكنيكي به عنوان چارتيست ياد مي‌شود چرا كه براي تحليل‌هايشان اتكاي زيادي به نمودارها دارند.

                  تحليل‌گران فني معتقدند كه اطلاعات مهم درباره نوسانهاي آتي قيمت سهام را مي‌توان از طريق مطالعه تغييرات قبلي قيمتهاي سهام بدست آورد. اطلاعات مالي بر روي نمودارها ثبت مي شود و اين اطلاعات به منظور دستيابي به الگوهاي تكراري به دقت مورد بررسي قرار مي‌گيرد. تحليل‌گران فني تصميم‌هاي خريد و فروش خود را بر اساس نمودارهايي كه تهيه مي‌كنند قرار مي‌دهند. تحليل‌گران فني اعتقاد دارند كه :

                  1- ارزش بازار از تقابل عرضه و تقاضا تعيين مي شود.
                  2- تغييرات قيمت اوراق بهادار داراي روندي است كه به رغم نوسانهاي ناچيز براي مدت قابل ملاحظه‌اي دوام دارد.
                  3- تغييرات روندها به دليل نقل و انتقال‌هاي عرضه و تقاضا است.
                  4- اينكه چه اتفاقي افتاده (پيشينه قيمت) بسيار مهم‌تر است از چرائی آن(چرا اتفاق افتاده)
                  5- تغييرات عرضه و تقاضا را مي‌توان در نمودارهاي تغییرات قیمت پيگيري كرد.

                  چارتیست ها اعتقاد دارند كه قيمت فعلي منعكس‌كننده تمام اطلاعات است. با توجه به اينكه اطلاعات قبلاً اثر خود را بر روي قيمت گذاشته است، لذا قيمت نشان‌دهنده ارزش منصفانه مي‌باشد و بايد اساس تحليل را تشكيل دهد. در مجموع قيمت بازار نشان‌دهنده‌ كليه اطلاعات مشاركت‌كنندگان در بازار است. مشاركت‌كنندگان شامل: معامله‌گران، سرمايه‌گذاران، شركتهاي سرمايه‌گذاري، تحليل‌گران خريد سهام، تحليل‌گران فروش سهام، تحليل‌گران فني ، تحليل‌گران بنيادي و ساير تحليل‌گران مي‌‌باشند. تحليل‌گر فني با گردآوري اطلاعات، از قيمت براي تفسير اينكه بازار چه مي‌گويد با هدف پيش‌بيني آينده استفاده مي‌كند.

                  اعتقاد تحليل‌گران فني بر اين است كه تشخيص روند امكان‌پذير بوده و مي‌توان بر مبناي روند قيمت همه چيز را دانست ولي ارزش واقعي هيچ چيز را نمي‌دانند.
                  تحليل‌گران فني در ارزيابي آتي قيمت سهام با اطلاعات مهم سر و كار دارند:

                  1- قيمت فعلي چيست؟
                  2- سابقه تغييرات قيمت چيست؟

                  قيمت، نتيجه تقابل نهايي نيروهاي عرضه و تقاضا براي سهام شركت است. هدف تحليل‌گر فني پيش‌بيني جهت تغييرات قيمت آتي است. تحليل فني با تمركز بر روي قيمت و فقط قيمت، نمايانگر يك ديدگاه مستقيم است. بنيادگراها به دنبال چرايي قيمت مي‌گردند، حال آنكه تحليل‌گران فني به مورد چرايي قيمت با ديد ترديد نگاه مي‌كنند. تحليل‌گران فنی اعتقاد دارند كه بهترين كار اين است كه به دنبال چيستي قيمت باشيم و به چرايي آن اهميت ندهيم. چرا قيمت بالا مي‌رود؟ بخاطر بيشتر بودن خريداران (تقاضا) از فروشندگان (عرضه) سرانجام، ارزش هر چيز برابر با پولي است كه يك فرد حاضر است براي آن بپردازد. چه لزومي دارد بدانيم چرا؟


                  تحليل تكنيكي در زمينه سهام، شاخصها، كالاها، پيمان هاي آتي(Commodity Future)، و يا هر ابزار قابل داد و ستدي كه متاثر از نيروهاي عرضه و تقاضا باشد قابل كاربرد است. قيمت به تركيبي از نرخ هاي باز شدن، حداكثر، حداقل و نرخ بسته شدن يك ورقه بهادار مشخص در بازه زماني معين اشاره دارد. واحد بازه زماني ممكن است كمتر از روز (تغييرات قيمت از يك معامله تا معامله بعدي، 5 دقيقه، ربع ساعت، يا ساعتي)، روزانه، هفتگي، يا ماهانه باشد و ممكن است از چند ساعت تا چندين سال ادامه داشته باشد. همچنين بعضي از تحليلگران تكنيكي علاوه بر نمودار قيمت، ‌مقادير حجم( تقاضاي اوليه موقع باز شدن نماد ) را نيز براي مطالعه عملكرد قيمت‌ بكار مي‌برند. { در نمودارها بصورت ميله اي زير نمودار روند قيمت قرار ميگيرد }

                  اهميت چارت تا به آنجاست كه يكي از معامله گران بزرگ امريكايي ميگويد: "تمام انديكاتورهاي نمودارتان را خاموش كنيد. فقط و فقط به چارت نگاه كنيد. اگر سيگنال خريد يا فروش داد عمل كنيد." اين بيان مخالف استفاده از انديكاتورها در تحليل نيست بلكه اهميت نمودار را نشان ميدهد. چارتيستها در تحليل نمودار از انواع مختلف نمودار مانند نمودار شمعي و ميله اي استفاده ميكنند و تنها به قيمت بسته شدن در نمودار خطي توجه نميكنند. در نمودارها چارتيست ها به دنبال مدل هايي ميگردند كه به تجربه دريافته اند تغيير روند را نشان ميدهند. از مهمترين نقاطي كه معمولاً يك چارتيست در اولين قدم شروع به يافتن آن در نمودار ميكند، خطوط حمايت و مقاومت هستند
                  تحليل نمودار:
                  تحليل تكنيكي مي‌تواند همان‌قدر كه شما مي‌خواهيد ساده و يا پيچيده باشد. مثال زير نشان دهنده يك نسخه ساده شده است. وقتي ما علاقه‌مند به خريد سهام هستيم، تمركز بر روي نقاط پرش قيمت خواهد بود.
                  نمودارهاي ابزارهاي مناسب تحليل تكنيكي مي باشندو رايج ترين نمودار ،نمودار ميله اي است. در نمودار ميله اي چهار نوع داده مختلف درباره يك سهم مورد نياز است

                  كه عبارت اند از:

                  قيمت بالا(High ): بالاترين قيمت سهم در روز
                  قيمت پايين ( Low ): پايين ترين قيمت سهم در روز
                  قيمت افتتاح( Open ): قيمتي كه سهم با آن باز مي شود ( اغلب قيمت اختتام روز قبل)
                  قيمت اختتام(close ):قيمتي كه سهم در آخر روز با آن بسته مي شود.

                  روند كلي: اولين گام، تشخيص روند كلي است. اين كار توسط خط روند، ميانگين متحرك و يا تحليل نقاط فراز و فرود انجام مي شود. مادامي كه قيمت بالاتر از خط روند مربوطه باشد، روند قيمت سهم افزايشي و رو به بالا محسوب مي شود.خط حمايت: عبارتست از دوره هاي زماني كه سهم با قيمتي پايين تر از قيمت هاي حداقل قبلي معامله مي شود. كاهش قيمت يك سهم به سطحي پايين تر از محدوده حمايت معرف روند نزولي براي آن سهم مي باشد.در واقع خط حمايت خطي كه كمترين قيمت هاي مورد معامله سهام را به هم وصل ميكند.
                  خط مقاومت: عبارتست از دوره هاي زماني كه سهم با قيمتي بالاتر از قيمت هاي حداكثر قبلي معامله مي شود. افزايش قيمت يك سهم به سطحي بالاتر از محدوده مقاومت معرف روند صعودي براي آن سهم مي باشد.در واقع خط مقاومت خطي كه بيشترين قيمت هاي مورد معامله سهام را به هم وصل ميكند.
                  نرخ نوسان قيمت: نرخ نوسان قيمت معمولا توسط شاخص هايي از قبيل "ميانگين متحرك همگرايي – واگرايي" محاسبه مي شود. چنانچه ميانگين متحرك همگرايي- واگرايي از "ميانگين متحرك نمايي" 9 روزه بيشتر و يا مثبت باشد، آنگاه نرخ نوسان قيمت بصورت صعودي و يا لااقل در حال بهبود تلقي مي شود.فشار خريد/فروش: در مواردي كه شاخص بازار سهام و حجم معاملات موجود باشد، مي توان از اين ارقام به عنوان علامتي براي تعيين فشار خريد و فروش (عرضه و تقاضا) استفاده كرد.قدرت نسبي: قيمت نسبي خطي است كه از تقسيم قيمت ورقه بهادار بر شاخص بازار سهام بدست مي‌آيد. در مورد سهام‌ معمولاً قيمت سهم بر عدد شاخص500 S&P تقسيم مي شود. نمودار اين خط در طول يك دوره زماني به ما مي‌گويد كه آيا عملكرد سهام مورد نظر در مقايسه با شاخص بازار سهام بهتر يا ضعيف تر بوده است.قدم نهايي، آميختن تحليل‌هاي بالا به منظور معلوم كردن موارد زير است:
                  • قدرت روند قيمت فعلي.
                  • بلوغ و يا مرحله روند فعلي.
                  • نسبت بازده به ريسك مربوط به يك خريد جديد
                  • زمان مناسب براي خريد يك سهم جديد

                  تحليل تكنيكي به دو چيز بستگي دارد:

                  قيمت فعلي
                  سابقه تغييرات قيمت

                  گام هاي اساسي در ارزيابي تكنيكي:

                  تحليل وسيع بازار از طريق شاخص هاي اصلي بازار
                  تحليل صنايع براي شناسايي گروهاي قوي و ضعيف در داخل بازار(صنعت برتر)
                  تحليل سهام براي شناسايي سهام هاي قوي و ضعيف در داخل گروه هاي انتخابي.( سهم برتر )

                  RSI
                  شاخص قدرت نسبي:عددي بين 0 تا 100 مي باشد.عدد 30 به معني در كف بودن سهم و عدد هفتاد به معني در سقف بودن سهم مي باشد.هر چه RSI بالاتر باشد، قدرت سهم براي بالا رفتن بيشتر است.

                  MACD
                  ميانگين متحرك و همگرا واگرا

                  Stochastic Slow
                  شامل دوقسمت K% و D% كه اگر K% بالاتر از D% باشد علامت خريد و اگر K% پايين تر ازD% باشد علامت فروش است.

                  تغيير قيمت
                  ميزان تغيير قيمت سهم در آخرين روز معاملات

                  Acc/Dis
                  عرضه و تقاضاي سهم را نشان مي دهد و نمادهاي بينA+ و D- را به خود اختصاص مي دهد.مقاديربه سمتA+ نشانه تجمع بيشتر و در نتيجه تقاضاي بالاي سهم است و مقادير به سمت D- نشانه توزيع بيشتر و در نتيجه عرضه بالاي سهم است.

                  Moving Average
                  ميانگين متحرك: ميانگين قيمت در 14، 30،45 روز گذشته را نشان مي دهد.اگر قيمت بسته سهم بالاي اين سه ميانگين باشد،سهم افزايشي خواهد بود. اگرقيمت بسته شدن سهم پايين تر از سه ميانگين باشد سهم كاهشي است.

                  قيمت بسته
                  آخرين قيمت سهم در داد و ستد روزانه

                  ADX/+DI/-DI
                  سه نماگر مي باشندكه هر سه در سيستم تعيين روند سهم به نام سيستم" حركت جهت دار" مورد استفاده قرار مي گيرند.وقتي DI + بالاتراز DI -بود امكان رشد قيمت سهم وجود دارد.برعكس وقتي كه DI+ پايين تر از DI- بود احتمال كاهش قيمت سهم وجود دارد.

                  Signal line
                  خطي است در نمودار MACD .اگر MACD بالاي خط سيگنال باشد علامت خريد و اگر پايين خط سيگنال باشد علامت فروش مي باشد.


                  تحليل تكنيكي بالا به پايين
                  يك سرمايه‌گذار، براي رسيدن به معيار هاي معين، نمودارهاي بلند مدت و كوتاه مدت را در مورد هر بخش (بازار، صنايع و سهام هاي منفرد) تحليل مي كند. تحليل، ابتدا كل بازار مثلا شاخص500 S&P را مورد توجه قرار مي دهد. اگر كل بازار روند صعودي و مثبت داشته باشد، تحليل‌گر به سراغ انتخاب نمودارهاي صنايع مي‌رود. آن دسته از صنايعي كه نويد شرايط بهتري بدهند براي تحليل سهامهاي منفرد انتخاب مي‌شوند. وقتي كه صنايع محدود به 3 الي 4 گروه صنعتي شد، انتخاب سهام هاي منفرد آغاز مي‌شود. با بررسي10 الي 20 نمودار مي توان دامنه انتخاب را به 3 تا 4 سهام از بهترين هاي هر صنعت محدود كرد. تعداد سهامها و گروههاي صنعتي براي تصميم گيري نهايي بستگي به دقت معيارهاي مورد استفاده تحليلگر دارد. با اين سناريو ما سرانجام به 9 تا 12 سهام براي انتخاب مي‌رسيم. در اين مرحله نيز مي‌توانيم از بين آنها 4-3 سهام قوي‌تر را انتخاب نماييم


                  تكنيكهاي مورد استفاده تحليل‌گران فني

                  تحليل‌گران فني از تكنيك هاي گوناگون قيمت و حجم معاملات سهام براي تحليل بازار استفاده مي‌كنند كه اصلي‌ترين آنها عبارتند از : نظريه داو، ترسيم نمودار، ميانگين متحرك، قدرت نسبی، دیدگاه معکوس، حجم معاملات، وسعت بازار ، شاخص آر اس آی، حمایت و مقاومت.

                  - نظريه داو
                  قديمي‌ترين و يكي از بهترين نظريه‌ها در تحليل تكنيكي نظريه داو است. به نظر داو نوسانهاي قيمت بازار را مي‌توان به سه قسمت تقسيم كرد:

                  الف) نوسانهاي روزانه: اين نوسان‌ها تصادفي و بدون مفهوم هستند و از اهميت چنداني برخوردار نيستند.
                  ب) نوسانهاي ثانويه: در اين نوسان، قيمت‌ها به مدت چند ماه بالا مي‌روند. اين نوسانات عمدتاً به منظور تصحيح قيمت بازار صورت مي‌گيرد و مورد علاقه مطبوعات نيز است.
                  ج) نوسانهاي بلند‌مدت (اوليه): اين نوسانها، بازارهاي صعودي و بازارهاي نزولي ناميده مي‌شود. در اين بازارهاي صعودي قيمت‌ها براي چند سال در مجموع روند صعودي دارد. از طرف ديگر، در بازارهاي نزولي قيمتها براي چند ماه يا چند سال در مجموع روند نزولي دارد.


                  تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                  نظر

                  • ali30
                    عضو فعال
                    • Aug 2013
                    • 1940

                    #264
                    پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

                    تحليل بنيادي


                    توضیحات دسته: دوره آموزشی بورس اوراق بهادار بازدید: 2974
                    هدف اصلي از اين تحليل ها ، تعيين ارزش واقعي سهام شركت ها است.تحليل بنيادي معمولا بر اطلاعات و آمار كليدي مندرج در صورت هاي مالي شركت تمركز مي نمايد تا مشخص كند كه آيا قيمت سهام به درستي ارزشيابي شده است تحليل هايي كه با در نظر گرفتن آينده شركت بر اساس اخبار شركت و صنعت انجام مي گيرد بررسي همه جانبه و بنيادين شركت و پارامترهاي موثر بر روند كار شركت را بررسي ميكند تحليل بنيادي عبارت است از مطالعه و بررسي شرايط اقتصاد ملي ، صنعت و وضعيت شركت افراد استفاده كننده از روش تحليل بنيادي را بنيادگرا مي نامند.

                    تفاوت تحليل‌گر بنيادي با تحليل‌گر فني

                    تحليل‌گر بنيادي معتقد است كه ارزش ذاتي و حقيقي اوراق بهادار را مي‌توان با مطالعه و بررسي عواملي نظير عوايد، محصولات، مديريت، صورتهاي مالي شركت و ساير عوامل بنيادي بدست آورد. تحليل‌گران فني ، تحليل‌گران بنيادي را به خطا رفتن متهم نمي‌كنند. با اين حال، اعتقاد دارند كه تحليل هاي بنيادي روشهاي طولاني و دشوار هستند. تحليل‌گران فني همچنين اعتقاد دارند كه مي‌توانند ابزارهاي فني مختلفي نظير نمودارها را براي تعيين اوراق بهاداري كه كمتر از ارزش ذاتي قيمت‌گذاري شده‌اند به كار ببرند.

                    چارچوب تحليل بنيادي

                    در تحليل بنيادي سرمايه‌گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان يك كل، تجزيه و تحليل مي‌كنند تا بتوانند زمان مناسب براي سرمايه‌گذاري را تشخيص دهند. سپس به تحليل صنايع يا بخش‌هايي از اقتصاد مي‌پردازند كه داراي چشم اندازهاي آتي مناسبي هستند. در خاتمه اگر تحليل‌گر به اين نتيجه برسد كه زمان سرمايه‌گذاري مناسب است و صنايع مناسبي با بازده بالايي در چرخه اقتصاد فعاليت مي كنند به تحليل شركتها مي پردازد.

                    براي تحليل موفق سهام بايد پارامترهاي زير را در نظر گرفته شوند :

                    -عرضه و تقاضاي سهام
                    EPS ساليانه سهام و مقايسه آن با EPS سال قبل
                    عايدي هر سهم (EPS ) در دوره جاري و مقايسه آن با عايدي هر سهم در دوره مشابه سال قبل
                    گروه صنعتي كه سهام متعلق به آن است،محصولات جديد،تغييرات گروه،مديريت شركت صاحب سهم
                    پيشرو(leader) يا دنباله رو(lagger) بودن سهام
                    مالكيت سهم
                    جهت بازار و شاخص يابي

                    بخش قابل ملاحظه اي از اطلاعات بنيادي ، بر اطلاعات و آمار اقتصاد ملي،صنعت و شركت تمركز دارد در چهار مرحله در تحليل شركت وجود دارد


                    -تجزيه و تحليل اقتصاد

                    اولين مرحله از تحليل بنيادي ،بررسي كلي اقتصاد است تا مشخص كنيم كه آيا شرايط كلي اقتصاد براي بازار سهام مناسب است يا نه؟آيا تورم موثر است؟نرخ هاي بهره در حال افزايش است يا كاهش؟ آيا مصرف كنندگان كالاها را مصرف مي كنند تراز تجاري مطلوب است؟ اينها تنها بخشي از سوالاتي است كه تحليل گر بنيادي براي تعيين كردن تاثيرات شرايط اقتصادي بر بازار سهام با آنها مواجه است.

                    بازار سهام قسمت مهم و حياتي از كل اقتصاد به شمار مي‌رود.واضح است كه ارتباط قوي ميان بازار سهام و اقتصاد وجود دارد.اگر شرايط اقتصادي نامناسب باشد عملكرد بيشتر شركتها و در نتيجه بازار سهام نيز ضعيف خواهد بود.برعكس، اگر شرايط اقتصادي مناسب باشد عملكرد شركتها نيز بهتر خواهد بود و در نتيجه شرايط بهينه اقتصادي در بازار سهام متبلور خواهد شد.اگر اقتصاد و فعاليت واحدهاي اقتصادي را در قالب چرخه تجاري نگاه كنيم مي‌بينيم كه چرخه تجاري داراي چارچوب خاصي است يعني از يك جا شروع مي‌شود، به اوج مي‌رسد و سپس پايان مي‌یابد.بنابراين، فعاليتهاي اقتصادي در يك حالت ركود شروع مي‌شوند، يك مرحله توسعه را پشت‌سر مي‌گذارند و سپس افول مي‌كنند و منتظر خيزش دوباره هستند.بازار سهام و چرخه تجاري داراي ارتباط تنگاتنگي هستند.از نظر تاريخي، سهام عادي به عنوان يكي از شاخص‌هاي مهم چرخه تجاري بوده است.بنابراين بايد به دنبال يك رابطه پيچيده باشيم.بازار و اقتصاد رابطة تنگاتنگي با هم دارند، اغلب طبق شواهد موجود قيمت‌هاي سهام قبل از تغيير در وضعيت اقتصاد تغيير مي‌كند.

                    رابطه ميان بازار سهام و چرخه تجاري چگونه مي‌تواند قابل اتكا و اعتماد باشد؟ كاملاً واضح است كه بازار علائم منفي از فعاليتهاي آتي اقتصادي مخصوصاً در زمان ركود نشان مي‌دهد و3 اين مطلب كه بازار مي‌تواند منعكس‌كننده، علائم منفي از شرايط اقتصادي باشد حائز اهميت است. با اين حال، توانايي بازار براي پيش‌بيني رونق اقتصادي بهتر از توانايي آن در پيش‌بيني بحران‌هاي اقتصادي است.

                    - تجزيه و تحليل صنعت
                    در نگاه اول به نظر مي‌رسد واژة صنعت واژه ‌گويايي باشد و هركس با صنعت‌هاي همچون صنعت خودروسازي، صنعت داروسازي، صنعت الكترونيك آشنايي داشته باشد. آيا اين صنعت‌ها آن طور كه به نظر مي‌رسند گويا هستند؟ براي مثال، يك مصرف كننده مي‌تواند نوشابه‌اي را در ظرف شيشه‌اي، يا قوطي آلومينيومي يا استيل بنوشد. آيا همه اين موارد شامل يك صنعت مانند صنعت ظروف است يا سه صنعت شيشه، استيل و آلومينيوم (يا دو صنعت شيشه و فلزات) را شامل مي‌شود. وقتي‌كه شركتها براساس خطوط متنوع تجاري مورد بررسي قرار گيرند قضيه از اين هم پيچيده‌تر مي‌شود. بنابراين، تحليل‌گران و سرمايه‌گذاران نياز به روشهايي دارند كه بتوانند صنايع را طبقه‌بندي نمايند.

                    در واقع وضعيت صنعتي كه شركت در آن قرار دارد، تاثير قابل توجهي بر نحوه فعاليت شركت دارد.آگر وضعيت صنعت مطلوب نباشد،سهام موجود در اين صنعت نيز نمي تواند بازده مناسبي داشته باشد.معمولا بنيادگراها پنج صنعت اصلي را كه روند رشد بالايي دارند و ارزش كل آن در صد بالايي از معاملات را در بر مي گيرد در نهايت انتخاب مي كنند.سهام ضعيف در صنعت قوي بهتر از سهام قوي در صنعت ضعيف است.

                    سرمايه‌گذاري كه تشخيص مي‌دهد اقتصاد و بازار براي سرمايه‌گذاري جذاب است بايستي دست به تحليل صنايعي بزنند كه در آنها فرصت‌هايي در سالهاي آتي ديده مي‌شود. مفاهيم اصلي تحليل صنعت ارتباط نزديكي با بحث قبلي ما يعني اصول ارزشيابي دارد. سرمايه‌گذاران مي‌توانند با توجه به ميزان اطلاعات در دسترس و مدل‌هاي خاص از اين مفاهيم به روشهاي مختلف استفاده نمايند. آنچه كه در اين جا در نظر داريم به آن دست پيدا كنيم اين است كه ياد بگيريم به صورت تحليلي در مورد صنايع فكركنيم. از طريق بررسي عملكرد صنايع مختلف در طول چندين دوره مي‌توان به اهميت تحليل صنعت پي‌برد. از طريق اين تجزيه و تحليل مي‌توان فهميد چه صنايعي ارزش سرمايه‌گذاري دارند. مزايايي كه تحليل صنعت در پي دارد، باعث توجيه هزينه‌هاي تجزيه و تحليل صنايع مي‌شود.

                    -تجزيه و تحليل شركت

                    بعد از تعيين وضعيت اقتصاد و صنعت ، خود شركت نيز بايد تجزيه و تحليل شودتا از سلامت مالي آن اطمينان حاصل گردد. تحليل شركت معمولا از طريق بررسي صورت هاي مالي شركت انجام مي شود. از روي اين صورت ها مي توان نسبت هاي مالي سودمندي را محاسبه نمود.


                    تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                    نظر

                    • ali30
                      عضو فعال
                      • Aug 2013
                      • 1940

                      #265
                      پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

                      اسرار معامله در بورس: مواجهه با ضرر و زیان


                      توضیحات دسته: مقالات در زمینه ی بازار بورس اوراق بهادار بازدید: 830
                      یک معامله‌گر موفق در بورس، باید یاد بگیرد که چگونه با دوره‌های زیان‌ده خود برخورد کند. اگر یک معامله‌گر موفق هستید، ممکن است نیمی ‌از معاملات خود را معاملات زیان‌ده ببینید و اگر یک معامله‌گر ناموفقید، امکان دارد با همین نسبت معاملات زیان‌ده داشته باشید. تفاوت بین یک معامله‌گر موفق و ناموفق این است که حتی اگر هر دو به یک نسبت در معاملات خود متحمل زیان شده‌اند، معامله‌گر موفق همچنان با انرژی مثبت از نظر مالی و روانی در بازار باقی می‌ماند.این مقوله دو حالت دارد :الف) مالی: هر شخصی در معامله ممکن است ضرر کند، به هر حال اگر در یک بازه طولانی پیوسته متحمل ضرر می‌شوید، می‌توان نتیجه گرفت که به طور قطع برخی موارد را به اشتباه انجام می‌دهید. بزرگترین خطا‌هایی که تا به حال معامله‌گران مرتکب شده اند، شامل موارد زیر است:1 - فقدان یک حد زیان (Stop-loss) تعریف شده و مشخص: به مراتب گفته‌ام که «یک فرد می‌تواند با پرتاب دارت به سمت یک سری سهام و انتخاب تصادفی آنها، سودآوری کسب کند، اگر حد سود (Stop-profit) و حد زیان (Stop-loss) مناسب داشته باشد- اختیار معامله (Option) می‌تواند این توانایی را تا حد بسیار زیادی افزایش دهد.»2 - مبارزه با یک روند (Trend): یک ضرب‌المثل قدیمی‌که می‌گوید: «روند دوست شماست.» همچنان درست است. مردم طبق تئوری گله‌ای همیشه دنباله‌روی یکدیگرند؛ مردم همیشه به صورت جمعی به یک جهت حرکت می‌کنند، زیرا دوست دارند که اندیشه‌ها و عقایدشان توسط دیگران تایید شود. مثلا اگر یک نفر بگوید که سهام شرکت الف را دوست دارد، هیچ تناقضی با این که شما نیز بگویید این سهام را دوست دارید، وجود ندارد. وقتی جریان پیوسته‌ای از پول، یک روند را در یک موجودی ایجاد کرده است، یکی از آسان‌ترین راه‌های کسب سود، همراه شدن با روند است. اما فراموش نکنید که ریسک آن را پوشش (Hedge) دهید تا وقتی که فرش از زیر پای شما کشیده می‌شود، شما جایی برای نگهداشتن خود در آن مهلکه داشته باشید و از رنج و یاسی که سایرین را در بر خواهد گرفت، مصون باشید.3 - حرص و طمع: انجام معاملات برای کسب سود کلان یک‌شبه و بدون برنامه هیچ مفهومی جز قمار ندارد. اگر برنامه خوب از پیش تعریف شده نداشته باشید به مثابه این است که قمار می‌کنید. چگونه برنامه درست را تشخیص دهیم؟ آنچه را که قصد انجامش را دارید، به طور واقعی یا در ذهن به همسر، بهترین دوست یا بدترین دشمن خود بگویید. اگر آنها منطق درستی در گفته‌های شما نمی‌بینند، شما در حال قمار هستید و نمی‌توانید به صورت استراتژیک فکر کنید و تصمیم بگیرید.4 - تقبل ریسک بیش از حد تحمل: بزرگترین و محتمل‌ترین خطای افراد، پذیرش ریسک بالاتر از حد تحمل خود است. بسیاری از افراد در معاملات فقط به فکر پولی هستند که در آن معامله قرار است به دست آورند، بدون اینکه به این مساله توجه کنند که اگر آنها در این معامله شکست بخورند، چه اتفاقی خواهد افتاد. وقتی که آن اتفاق غیرقابل اجتناب می‌افتد، درد و رنجی سخت آنها را فرا گرفته و وادارشان می‌کند تا به طور جدی به خروج از بهترین تجارت دنیا فکر ‌کنند. شکست همیشه اتفاق می‌افتد، کلید موفقیت یافتن یک استراتژی مناسب با روحیات خود است. به علاوه اعمال استراتژی‌های مدیریت پول (Money Management) در هر معامله یک مساله حیاتی است.5 - معامله با استراتژی غلط: این موضوع هم شبیه بند چهارم است. بند چهارم بیشتر روی ریسک‌های بالا در رابطه با حجم قرارداد در هر استراتژی معامله بحث می‌کند. معامله با استراتژی غلط شاید بزرگترین مساله‌ای است که گریبان‌گیر بسیاری از افراد است.اگر فکر می‌کنید که بعد از شکست و زیان نمی‌توانید سرزنده و خوشحال در بازار باقی بمانید، شاید بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید جستجوی استراتژی‌های با ریسک پایین و نوسانات کم است.
                      ب) روانی (همچنان مثبت باقی بمانید.)
                      انسان، انسان است! با تمام روحیات انسانی. یکی از دوستانم، می‌تواند بدون هیچ مشکلی در هر ماه یکصد هزار دلار در معاملات به دست آورد؛ ولی زمانی که 20هزار دلار در ماه ضرر ببیند، چنان ناله و زاری می‌کند که انگار نزدیکان خود را از دست داده است. ولی دوست دیگرم، شخصی است که هیچ کس مانند او نمی‌شناسم که بهتر از این با زیان برخورد کند. تا به حال کسی با چنین ویژگی‌هایی ندیده‌ام، زیرا وقتی او متحمل زیان می‌شود، روز بعد سر موقع در محل کارش حاضر می‌شود و معتقد است که در معامله بعدی، برنده واقعی است. این دو معامله‌گر، تفاوت‌های بسیاری دارند، آنها در یک بازار مشابه فعالیت می‌کنند و سود و زیان مشابه نصیبشان می‌شود ولی دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به اتفاقات دارند. کلید موفقیت این است که بدانید چه روحیاتی دارید (با خود رو راست باشید.) و مطابق آن معامله کنید. طرز برخورد مایه شرمندگی نیست، نباید وانمود کنیم که خصوصیاتی داریم که اصلا در ما وجود ندارند و این کلید موفقیت در معامله است. دوستانم می‌دانند که من آدم حساسی هستم، ولی این مهم نیست زیرا شخصیت من این‌گونه است و من نمی‌خواهم طوری رفتار کنم که نیستم.
                      با این حال حتی اگر شما محدودیت‌های خود را بشناسید و در حوزه آن در بازار بمانید، هنوز این امکان وجود دارد تا زمانی با بیشترین ناملایمتی از بازار مواجه شوید. مهمترین نکته این است که همچنان مثبت بمانید و دوباره بر این اسب چموش سوار شوید و با این اندیشه بمانید که «پایان شب سیه سفید است». زیان‌ها هرچند دردناک، پلی هستند برای یادگیری.بسیار شنیده‌اید که دو عامل بازار را به حرکت در می‌آورد: ترس و طمع (Fear And Greed). چرا این چنین است؟ بازار به صورت ساده، جمع تمام حالات احساسی افراد شرکت‌کننده است. مردم به دو روش یاد می‌گیرند: جست‌وجوی لذت و خوشی و دوری گزیدن از درد و رنج؛ وقتی که پولی از دست می‌دهید و درد و رنجی را تجربه می‌کنید؛ این یک تجربه یادگیری بالقوه است فرصتی برای در آغوش گرفتن و پذیرفتن این تجربه و نه فرار از آن. بیشتر افراد موفق تلاش می‌کنند که خود را سرزنده و خوشحال نگه‌دارند و این شکست را پشت سر بگذارند. با تجربه روبه‌رو شوید و از آن درس بگیرید وگرنه محکوم به تکرار آن هستید.یک روش عالی برای مثبت باقی ماندن این است که فردی مثبت را پیدا کنید که به موضوع مورد نظر شما علاقه‌مند باشد. مردم حقیر به شما می‌خندند و شما را به عقب باز می‌گردانند. مردم والا شما را بالا می‌برند و به شما در محکم باقی‌ماندن کمک می‌کنند. اگر کسی که در مواقع ضرر با او صحبت می‌کنید، از شما عیب‌جویی می‌کند، دیگر در این موارد با او صحبت نکنید و به دنبال شخصی دیگر باشید. وارد گروه‌های معاملاتی شوید. با مشاور مشورت کنید. با یک دوست صحبت کنید. شخصی را با عقاید مثبت پیدا کنید تا بتواند شما را همچنان با انگیزه نگه‌دارد. بهترین کتابی که به توصیف رنج ضرر در معامله می‌پردازد، کتاب «بزرگترین‌ معامله‌گر بورس دنیا (World’s Greatest Stock Trader)» نوشته Jesse Livermore است. شما با خواندن این کتاب مطلبی در مورد معاملات بورس یاد نمی‌گیرید، اما مقداری دلگرمی‌از کسی که بیش از چندین بار قبل از اینکه 100‌میلیون دلار در سال 1929 به دست آورد، شکست خورده است، فرا می‌گیرید. یکی از بهترین زمان‌های یادگیری برای من زمانی بود که یک کتابچه از ضررهای معاملاتی خود تهیه کردم. مواردی که در این کتابچه نوشته بودم، نوع معامله، میزان ضرر، دلیل ضرر و سطح ناراحتی از این ضرر(در مقیاس 1 تا 10)بودند. مطلبی که یاد گرفته بودم این بود که بیشترین ناراحتی مربوط به زمان‌هایی بود که من ضرر را به خودم تحمیل کرده بودم. من معمولا ریسک بالا متقبل می‌شدم و یا از استراتژی‌های با ریسک بالا استفاده می‌کردم. از آن موقع به بعد تصمیم گرفتم که با خود رو راست باشم و معاملاتی که مقیاس ناراحتی آنها 1 تا 4 بود را انتخاب کردم و معاملات بین 5 تا 10 را به کلی از ذهنم خارج ساختم.از اینجا بود که تصمیم گرفتم هر آنچه که در مورد استراتژی‌های معاملاتی انتخابی که مورد علاقه من بودند و می‌توانستم بهتر به آنها عمل کنم، یاد بگیرم.متاسفانه زمانی که معامله‌‌گری را شروع کردم، مکان خاصی برای یادگیری استراتژی‌ها وجود نداشت. در نتیجه مجبور بودم که آنها را به تنهایی و با سعی و خطا یاد بگیرم که پرهزینه‌ترین و دردناک‌ترین راه یادگیری بود. اگر امکانی برای آموزش استراتژی‌های معاملاتی وجود داشت، من حاضر بودم مبلغ یکصدهزار دلار برای آن پرداخت ‌کنم، زیرا این مبلغ همچنان کمتر از آن چیزی است که من برای یادگیری توسط خودم هزینه کردم. هزینه آموزش در واقع هزینه نیست؛ بلکه سرمایه‌گذاری است. زیرا با این کار هزینه بالاتری برای یادگیری توسط خود خواهید پرداخت. ممکن است شما چندین هزار دلار در معاملات مختلف ضرر کنید و هنوز راه مناسب و درست معامله را پیدا نکنید. آموزش حرفه‌ای در نهایت با صرفه‌ترین راه است و اگر شما به این موضوع باور ندارید، می‌توانید از یک جراح بپرسید که برای آموزش خود چه مقدار هزینه کرده است. سپس او را با یک شخص که به یک دانشکده پزشکی ارزان‌قیمت رفته است، مقایسه کنید. گرچه این شخص در هنگام تحصیل در پرداخت شهریه صرفه‌جویی کرده است، اکنون احتمالا سوار بر یک اتومبیل نه چندان گران‌قیمت است. ولی آن جراح که پانصد هزار دلار برای اخذ مدرک خود از‌ هاروارد پرداخته است، سوار بر یک رولز رویس است.
                      تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                      نظر

                      • Mehdi1400
                        ستاره دار(19)
                        • Jul 2013
                        • 2938

                        #266
                        پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

                        روانشناسی بازار سهام

                        توماس اس بولکوفسکی، متخصص روانشناسی بازارهای سهام در یکی از مطالب جذاب خود با عنوان (تعیین اهداف سرمایهگذاری) در خصوص سهامدار و معاملهگری به نام باب مینویسد: ایمیلی را از شخصی که به او باب میگویم، دریافت کردم که میگفت موجودی حساب کارگزاری خود را ظرف شش ماه از 15000 دلار به 25000 دلار افزایش خواهد داد.
                        بازار با او مهربان بود و توانست حتی چند روز پیش از برنامه به این هدف برسد. پس از این موفقیت، او پول بیشتری را به حساب کارگزاری خود افزود تا مجموع آن به 50000 دلار برسد. هدف جدید او چه بود؟ 100000 دلار تا پایان سال! تصور میکنم هدف دشواری باشد، زیرا تنها چهار درصد معاملهگران به این هدف دست مییابند. باب معاملهگر با تجربهای نیست. در واقع، او این کار را تنها چند ماه پیش آغاز کرده و شغل تمام وقتی دارد. او چگونه موفق شد پول خود را تقریبا دو برابر کند؟ او عاشق سهام ارزانقیمت شرکتهای بیمهای و بانکی است. او دستور خرید سهام را با قیمتی حدود 15 تا 20 درصد پایینتر از آخرین قیمت بسته شدن تنظیم میکند و هنگامی که سهم در حدود 30درصد رشد قیمت را تجربه کرده است، به فروش آن اقدام میکند. چنین جهشی در قیمت در مدت اخیر که بازار با آشوب و افت و خیز فراوان همراه بوده، در کمتر از یک هفته اتفاق افتاده است. اما اگر قیمت سهام افت کند، او چه میکند؟ استراتژی او به (بخر و نگه دار) تغییر مییابد. اما هنگامی که چیزها خوب پیش نمیرود، این استراتژی مناسب نخواهد بود. در واقع باب اص استراتژی خوبی ا برای خروج )فروش( ندارد.
                        اما چیزی که در مورد او قابل تقدیر است، این است که او هدف خود را دو برابر کردن پولش تا پایان سال قرار داده است. چند نفر از شما هدف سرمایهگذاری خود را تعیین کردهاید؟

                        تعیین اهداف:
                        تعیین هدف و مشخص کردن چگونگی دستیابی به آن میتواند به معامله گران کمک کند که بر ترسهای خود فائق آیند. باب تنها یک نمونه است. او از اشتباهات خود نکاتی را یاد گرفت. او به مطالعه معامله‌های موفق و ناموفق پرداخت تا بتواند بفهمد که چگونه میتواند تکنیک خود را بهبود بخشد. در طول زمان او توانست معاملات خود را بهبود بخشد، تغییراتی را در تکنیک خود به وجود آورد و تنظیمات دستورهای معاملاتی خود را پالایش کند. او تنظیمات جدید، متدهای جدید و ایدههای جدیدی را کشف کرد که توانستند به او در رسیدن به اهدافش کمک کنند (میدانم هنگامی که هدفی تعیین میکنم، وقت بیشتری را روی یک پروژه صرف میکنم و در طول زمان دستاوردهای بیشتری خواهم داشت و کارآمدتر و اثربخش‌تر خواهم بود)

                        پرداختن
                        به جزئیا:
                        تنها تعیین اهداف مالی کلی برای موفقیت کافی نیست. باید بدانید که چگونه میخواهید به آن اهداف دست یابید. در زیر ایده‌هایی برای عمل در این زمینه آمده است
                        1- اهدافی واقعگرایانه از لحاظ سودآوری برای خود تعیین کنید
                        2- اهداف خود را هم از جنبه میزان سود و هم از نظر زمان به بخشهای کوچکتری تقسیم کنید. شما نمیتوانید در یک معامله و ظرف یک ساعت پول خود را دو برابر کنید، اما میتوانید در x معامله و در مدت زمان y پول خود را دوبرابر کنید
                        3- به دنبال اشکالهای احتمالی در استراتژی فعلی خود بگردید. آیا به طور مثال خیلی زود یا خیلی دیر سهامی را میخرید یا زمان خروج )فروش( شما نامناسب است؟
                        4- آیا تعیین یک هدف قیمتی به جای منتظر شدن برای تغییر در روند قیمت سود را افزایش میدهد؟ ممکن است به طور مثال به این نتیجه برسید که برای معاملات کوتاه مدت، تعیین اهداف قیمتی)مثلا اگر قیمت به 95/19 دلار برسد، خواهم فروخت( کارآمدتر خواهد بود
                        5- برای معاملات خود برنامه‌ریزی کنید و از آنها پیروی کنید
                        6- میتوانید حجم خرید سهام را طوری تنظیم کنید که در عین کسب بیشترین سود، ریسکهای بازار را هم در کنترل خود داشته باشید
                        7- آیا سهام مناسبی را میخرید یا میفروشید؟ آیا اصلا سهام مناسب شماست؟ میتوانید معامله اوراق بهادار دیگری مانند اوراق املاک را که با ریسک کمتری همراه هستند، در نظر بگیرید
                        8- رویکرد مشخص‌تری نسبت به معاملات خود داشته باشید و به خود اجازه دهید سدهای ترس و عادت شکسته شوند. به عبارت دیگر، محدودههایی را که در آن احساس راحتی میکنید، تغییر دهید تا نتایج بهتری به دست آورید. ممکن است این مورد به طور مثال به معنای خرید میزان بیشتری از سهام از درصدی از کل پرتفوی که به طور معمول رعایت میکردید، یا تعیین دستور توقف زیانی با محدوده قیمتی بیشتر و همزمان مراقبت بیشتر و دقیقتر تغییرات قیمتی سهم باشد
                        9- اهداف خود را مرتب در ذهن نگه دارید و اجازه ندهید احساسات مانع شما در رسیدن به آن اهداف شوند
                        10- اشتباهها همیشه رخ میدهند و هنگامی که یک معامله به زیان تبدیل میشود استرس افزایش مییابد؛ بنابراین، این همان زمانی است که باید بر اهداف سرمایه‌گذاری خود متمرکز شوید. به هر زیان و شکستی به عنوان فرصتی برای آزمودن خود و مهارت‌هایتان نگاه کنید. از تجربه زیانها به عنوان کمکی برای هدایت احساساتتان به سوی ایجاد انرژی بیشتر برای موفقیت بیشتر استفاده کنید
                        11- یاد بگیرید که ریسک را بپذیرید و هرگونه دغدغه یا ترس که بتواند روند معاملات شما را مختل کند متوقف کنید
                        12- هنگامی که به معاملات خود نگاه میکنید، از خود بپرسید که چه عاملی باعث شده است که بیشتر سود نکنید
                        13- دوستی را پیدا کنید که بتواند مهارتهای معاملاتی شما را کامل کند. اگر شما نمیدانید که چه زمانی باید سهام خود را بفروشید، احتمالا معامله‌گر دیگری وجود دارد که بتوانید با راهنمایی او مهارت‌های یکدیگر را کامل کنید. تکمیل این مهارتها برای هر دوی شما منفعتهایی در پی خواهد داشت
                        14- عادتهایی را در خود پرورش دهید که به شما کمک میکنند بر مسئولیتهای خود فائق آیید. یاد بگیرید هنگامی که ناراحت هستید یا بازار به شما میگوید معامله نکنید، دست از معامله بکشید
                        15- یاد بگیرید که به خاطر هیجان معامله نکنید (من هنگامی که در افت شدید سال 2008 وارد معاملات شدم، به میزان زیادی متضرر شدم. هنگامی که قیمتها در ماه مارس 2009 به کف خود رسید، دیگر نمیتوانستم باور کنم که زمان تغییر روند فرا رسیده است. با این حال بر ترس خود غلبه کردم و تنها از طریق کم کردن میزان سرمایهگذاری نسبت به میزان معمول، مقداری سهام خریدم. مقداری سهام خریدم و دو ماه بعد هنوز هم برخی از آن سهام در حال پرداخت سود سهام سالانه خود هستند. در مورد سرمایهگذاریهای جدیدی که انجام داده‌ام، هدفم سه برابر کردن پولم در مدت کمتر از سه سال است. این هدف من است. یک بار پولم را در زمان اوج بازار در مدت یک هفته دوبرابر کردم، بنابراین میدانم که انجام این کار ممکن است. در نتیجه باید نسبت به هدفم متمرکز باشم و به خوبی از فرصتهای جدید استفاده کنم. شاید بتوانیم در این سودها با یکدیگر همراه شویم)
                        هدفی را برای خود تعیین و تلاش کنید به آن دست یابید. سپس میتوانیم با هم به بانک برویم

                        ترس از زیان و راه‌حلهای آن
                        توماس اس بولکووسکی در مقاله ای دیگر تحت عنوان (نقاط توقف معاملات، ترس از انجام معاملات، ترس از زیان و راه‌حلهای آن) می نویسد: یک نقطه توقف معاملاتی اینگونه تعریف می شود؛ (همه رویدادها، واکنشها، تفسیرها و تصمیمگیریهای خودکاری که بر رویکرد شما نسبت به زندگی و معاملات تاثیرگذار بوده و باعث شوند به طور کامل در معاملات و فرصتهای احتمالی درگیر نباشید. من به نقطه توقف معاملات مانند سوییچی نگاه میکنم که میتواند شما را از انجام معاملات به صورت منطقی به سوی معاملات ناموفق سوق دهد. این موضوع هنگامی رخ می‌دهد که شما به صورت غیر ارادی و توسط یک معامله ناموفق از محدوده راحتی ذهنی خود بیرون کشیده میشوید. اگر هنگامی که از این ناحیه راحتی خود به دلیلی خارج میشوید، متوجه آن باشید و روند معاملات خود را متوقف کرده و در پی رفع مشکلی که شما را آزار می دهد باشید، پول زیادی را حفظ خواهید کرد.

                        صدای
                        درون چه میگوید؟
                        برای مثال، احتمالا زمانهایی بوده است که گفته‌اید: (من دارم زیاد معامله میکنم ،) اما همچنان به انجام معامله ادامه داده‌اید یا این که (باید از این معامله خارج شوم ،) اما عملا هیچ کاری نکرده‌اید. در واقع صدای درون خود را که به شما میگوید چه کاری انجام دهید، نادیده گرفته‌اید. در زیر به سوالاتی پاسخ خواهید داد که به شما خواهند گفت، آیا به این ناحیه تیره و تار وارد شده‌اید یا خیر
                        1- آیا به علت ترس از زیان، از معامله کردن می‌هراسید؟
                        2- آیا معامله کردن با همه سرمایه خود را دارای ریسک میدانید؟
                        3- آیا ترجیح میدهید ابتدا دیگران سهمی را بخرند و راه را برای ورود شما باز کنند؟
                        4- آیا به غریزه خود اعتماد ندارید؟
                        5- آیا از خرید سهمی اجتناب میورزید به این علت که میترسید دیگران شما را دنباله‌رو خطاب کنند؟
                        6- آیا اضطراب معامله باعث میشود کنترل خود را از دست بدهید و سهام در حال سودآوری را خیلی زود بفروشید؟
                        7- آیا در پیروی از قوانین معاملاتی خود مشکل دارید؟
                        8- آیا مایل نیستید مقدار بیشتری از سهامی را که در حال افزایش قیمت است، خریداری کنید؟
                        9- آیا از خرید مجدد سهامی که هنگامی باعث زیان شما شده است، اجتناب میکنید؟
                        10- آیا قادر به تغییر شیوه معاملاتی خود از کوتاه‌مدت به بلندمدت یا برعکس نیستید؟
                        پاسخ مثبت به هر یک از سوالات فوق به این معناست که به این ناحیه ناخوشایند ذهنی وارد شده‌اید و باید برای حل آن اقدام کنید. اگر از زیان کردن میترسید، به سوی آن بروید. ترس از دست دادن پول باعث میشود بازار را به نحوی تفسیر کنید که باعث سلب توانایی انجام معاملات در شما شود. این کار مانند رفتن از یک اتاق روشن به اتاقی تاریک است. در ابتدا نمیتوانید چیزی ببینید، اما رفته‌رفته اجسام قابل شناسایی میشوند. این مساله را درک کنید که هر معامله میتواند به طور بالقوه فرصتی برای سود کردن باشد. ترس از زیان میتواند به شکلهای زیادی خود را نشان دهد؛ اجتناب از انجام معامله با همه سرمایه خود، خرید مقدار کمی از تعداد زیادی سهم‌های کم‌ریسک و اجازه دادن به دیگران برای روشن کردن راه برای شما. برخی هم میخواهند راهبر باشند، نه دنباله‌رو. بنابراین ممکن است گاهی همه روند انجام معامله را متوقف کنند. آنها ممکن است از خرید سهامی که پیشتر افزایش قیمت داشته‌اند، اجتناب کنند. حتی اگر در معامل‌های سود برده‌اند نمی‌خواهند و در واقع نمیتوانند به سود خود بیفزایند. معامله‌گری که به غریزه و درک درونی خود اعتماد ندارد، این عدم‌اعتماد را به شیوه‌های مختلفی بروز میدهد؛ به طور مثال در پیروی از قوانین معاملاتی خود مشکل دارد. او نمیتواند زیانهای خود را متوقف کند و اجازه دهد روندهای سود ده ادامه یابند. حتی اگر هم گاهی معاملاتی سودآور داشته باشد، نمیتواند این روند را ادامه دهد. همچنین تغییر روند معاملات از بلندمدت به کوتاه‌مدت و برعکس و خرید سهامی که قب از آن متضرر شده است، برایش بسیار دشوار و حتی غیرممکن است. مورد دیگر اینکه، این افراد قادر نیستند روند بازار را دنبال کنند و از آن سود ببرند زیرا میترسند به محض اینکه وارد سهام خاصی بشوند، روند حرکت قیمت برعکس شود.

                        تمركز بر قوانین معامله
                        اگر هر یک از نشانه‌هایی که در بالا گفته شد را دارید، خوب است زیرا به مشکل خود پی برده‌اید و این خود نصف راه‌حل است. هنگامی که خود را تدافعی و ترسان از زیان کردن دیدید یا اینکه به پرسش‌های فوق پاسخ مثبت دادید، باید مجددا بر قوانین معامله خود تمرکز كنید. در صورت لزوم انجام معامله را به‌طور کلی متوقف کنید و از این زمان برای تفکر درباره شیوه معاملات خود استفاده کنید. معاملات خود را مرور کنید. سعی کنید با این ایده که ممکن است هر معاملهای به موفقیت منجر نشود، راحت باشید. یاد بگیرید که در حال انجام یک کسب و کار مستقل هستید و زیانها صرفا هزینه انجام این کار هستند. از تغییر نترسید. بازارها از گاو به خرس تغییر جهت میدهند. قیمتها بالا و پایین میروند. ممکن است شیوه معامله شما تنها یکی از این شرایط را ترجیح دهد. به دنبال دلایل شکست در معاملات خود بگردید و آنها را روی کاغذ یادداشت کنید. برای افرادی که با دیگران معامله میکنند و به طور مثال دیگران از طریق یک اتاق گفت‌وگو با آنها در تماس هستند، توصیه میکنیم، برای مدتی دور از اطلاع دیگران معامله كنید تا مسئولیت اشتباه‌ها بیشتر بر دوش شما سنگینی نکند. از خود بپرسید آیا با همه پتانسیل خود در حال انجام معامله هستید. آیا حاضر هستید به منظور تطابق با وضعیت در حال تغییر بازار شیوه معاملات خود را تغییر دهید؟ آیا احساسات بر توانایی شما برای دنبال کردن برنامه معاملاتیتان تاثیر منفی دارند؟ آیا در گذشته به علت پیروی از قوانین در معاملات خود موفق بودید اما اکنون ترس و اضطراب شما را فراگرفته و باعث عدم موفقیتتان شده است؟ به اصول بازگردید، به خود استراحت دهید و مشغول انجام کارهای دیگر شوید. تردید را از خود دور کنید و قوانینی را که در گذشته باعث موفقیتتان میشد، مرور و در صورت لزوم در آنها تغییرات لازم را ایجاد کنید. عقیده‌های کهنه و عادت‌های بد را از خود دور کنید. اکنون میتوانید امیدوار باشید که روند معاملات به تدریج بهتر خواهد شد.

                        راز موفقیت
                        راز اصلی برای رسیدن به موفقیت در معاملات چیست؟ تعهد و پایبندی.
                        سه موقعیت متفاوت زیر را برای (باب )معامله گر در نظر بگیرید
                        1- او معامله‌ای انجام میدهد که سود کمی نصیبش میکند. اما در این معامله او از قواعد سیستم سرمایه‌گذاری خود تبعیت نمیکند.
                        2- او از قواعد سیستم معاملاتی خود تبعیت میکند، اما انتظار دارد قیمت در جهت عکس حرکت کند و منجر به زیان او شود.
                        3- او از راهنمایی‌های یک مشاور معاملاتی و سرمایه‌گذاری با سابقه کاری عالی تبعیت میکند، اما به او اعتماد ندارد.
                        اکنون به سه موقعیت مشابه زیر توجه کنید
                        4- باب با تبعیت از قوانین سیستم سرمایه‌گذاری خود سود اندکی نصیبش میشود.
                        5- او به سیستم معاملاتی خود وفادار میماند زیرا زمان به او نشان داده است که باعث سودآوری او خواهد شد.
                        6- او از راهنمایی‌های یک مشاور سرمایه‌گذاری با سابقه کاری عالی تبعیت میکند زیرا به او اعتماد دارد.
                        تفاوت شرایط 1 تا 3 و شرایط 4 تا 6 در چیست؟ در شرایط گفته شده 1 تا 3، باب سیستم خود را نادیده میگیرد، به آن اعتماد ندارد و همچنین به مشاور خود هم اعتماد ندارد. در واقع، او فاقد تعهد و پایبندی به سیستم یا معاملات خود است. اما در شرایط 4 تا 6 ، چنین تضادی وجود ندارد. او اعتماد به نفس دارد، میتواند شرایط را کنترل کند و متعهد به انجام صحیح معاملات است. شما ترجیح میدهید چگونه معامله گری باشید؟
                        یکی از راههایی که میتوانید بگویید از تعهد کافی در این زمینه برخوردار هستید یا خیر، این است که ببینید آیا قادر هستید سودهای مداوم در سالهای متوالی داشته باشید یا خیر. اما پرسش مهمتر آن است که چه مدت به آنچه که باید، متعهد میمانید؟ آیا پس از چند زیان استرس شما را فرامیگیرد و تعهد به سیستم خود را فراموش میکنید؟

                        موانعی
                        در انجام معاملات
                        معامله‌گران خوب میدانند معاملات زیادی وجود دارند که میتوانند زیان‌های سنگینی را به آنها وارد سازند یا حتی باعث ورشکستگی شوند. کار آنها اجتناب از انجام این معاملات است. برخی از معاملاتی که در تعهد معاملاتی اخلال ایجاد میکنند، چه هستند؟ اگر معامله‌گری سعی کند از زیانها اجتناب کند، زیانهای خود را کم نخواهد کرد. او با اینکه میداند اگر سهم را بفروشد، به سرعت زیانها را جبران خواهد کرد، اما اجازه میدهد که یک زیان کوچک بزرگ شود. بنابراین، صبر میکند و منتظر میماند تا قیمت سهم بالا رود. در برخی موارد این اتفاق میافتد و همین مورد عادت بد او را تقویت میکند. مشکل هنگامی وخیم میشود که یک زیان جزئی، بزرگ و بزرگتر میشود و به یک زیان مهیب تبدیل میشود. زیان بسیار بزرگ او باعث میشود در نهایت سهم خود را در نزدیکی کف قیمت بفروشد؛ یعنی درست هنگامی که ممکن است روند قیمتی سهم تغییر کند و این بازگشت قیمت هم به طرز مشابهی این باور غلط او را تقویت میکند که نباید سهم خود را میفروخت و به این باور منتهی میشود که اگر سهم خود را فقط چند روز یا چند هفته بیشتر نگاه میداشت، میتوانست دست کم بدون ضرر از معامله خارج شود. مشخص است که اگر در وهله اول اجازه نمیداد که زیان کوچکش این چنین بزرگ شود، اصلا در چنین دوراهی گیر نمیکرد. به یاد داشته باشید که مهم نیست چه زمانی زیان میکنید؛ این مشکل تقریبا همیشه گریبانگیر شما است: همیشه فکر میکنید درست پس از فروش شما روند قیمتی سهم بر میگردد. با فرض اینکه اگر با فروش شما روند قیمت سهم برگردد، چه تصمیمی را ترجیح میدهید؟ صبر میکنید تا قیمت پایینتر بیاید یا همان اول کار آن را میفروشید؟ هنوز هم احتمال آن هست که وقتی فروختید باز هم قیمت به پایین رفتن خود ادامه دهد. بنابر این، باز هم فروش هنگامی که زیان کم است بهترین گزینه به نظر میرسد. بنابراین، زیانهای خود را کم کنید. فقط مواظب باشید که علاقه شدید شما برای کم کردن زیانها، به افراط کشیده نشود. معامله گری را میشناسم که با یک یا دودرصد زیان سهم خود را میفروشد. این کار اشتباه است و باعث میشود او از بیشتر معاملات خود به سرعت خارج شود زیرا قیمت دستور توقف زیان او با قیمت معامله بسیار به هم نزدیک هستند. یادگیری میزان درست و درصد مناسب برای دستور توقف زیان برای معامله موفق، حیاتی به شمار میرود. معامله‌گری که بر سودهای زیان تمرکز میکند، اغلب با زیان مواجه میشود زیرا سهم خود را زیادتر از حد معمول نگه میدارد و صبر میکند تا آخرین ذره‌های سود را نصیب خود کند. البته هنگامی که قیمت در جهت مناسب حرکت نمیکند، متحیر و بیحرکت باقی میماند. مثال دیگر مربوط به معامله‌گر دیگری است که میشناسم. او سهمی را که قیمتش 5برابر شده بود آنقدر نگاه داشت تا سود به سه برابر کاهش یافت. چرا این شخص در زمان مناسب سهم خود را نفروخت؟ زیرا در فکر سود 10 برابری بود!

                        تنبلی
                        و نبود نظم و سازماندهی
                        یک مانع دیگر بر سر راه تعهد، تنبلی و نداشتن نظم و برنامه‌ریزی است. معامله‌گران تنبل نمودار قیمت سهام خود را به طور مرتب و روزانه دنبال نمیکنند. بنابراین، سعی میکنند در سایتهای خبری مشترک شوند تا آنها این کار را برای آنها انجام دهند. آنها با خود فکر میکنند: (بگذار هشدارها و سیگنالهای آن سایت خبری مرا در مورد یک معامله جدید آگاه کند). سپس چه اتفاقی میافتد؟ آنها دیگر روزنامه یا سایت را نمیخوانند یا دیگر به راهنمایی‌های مربوطه که سیگنالها را نشان میدهند، گوش نمیدهند و همچنان در حال از دست دادن پول هستند! سپس، با خود تصمیم میگیرند یک سیستم معاملاتی خودکار را خریداری کنند. ممکن است چند روز یا چند هفته‌ای را صرف شناخت آن سیستم کنند اما پس از چند معامله ناموفق و همراه با زیان، دیگر به سیگنالها اهمیتی نمیدهند. معامله‌گر تنبل برای هر مشکلی که پیش میآید تنها کاری انجام میدهد که مانند ماسک گذاشتن روی علائم بیماری است و کاری برای درمان واقعی آن انجام نمیدهد و به این نحو مشکل مربوطه همیشه بر جای خود باقی میماند. یک معامله‌گر تنبل را میشناسم که پول زیادی را خرج کرد و به کلاسهای آموزشی زیادی رفت اما هیچ یک از آن کلاسها و درسها هیچ پولی برای او خلق نکردند. پس از مدتی معلم خصوصی گرفت و مدعی شد کلاسها خوب بودند و کلاسهای خصوصی دقیقا همان چیزی هستند که او دنبالشان میگشته است. اما آن هم کارا نبود و او مجبور شد به یک اتاق گفتوگو بپیوندد و هنوز هم نتوانسته هیچ سودی نصیب خود کند. الان میگوید این اتاق گفتوگو معرکه است! پس از این چه خواهد کرد؟ معلوم است که چنین فردی هیچ گونه تعهدی در مورد کار خود یا سیستمش ندارد.

                        انجام
                        معامله به عنوان سرگرمی
                        برخی معامله گران، معامله را به عنوان سرگرمی و نه یک کسب و کار مستقل میپندارند. اما معامله گران حرفهای یک برنامه منظم و از پیش طراحی شده دارند. شما چطور؟ افراد موفق دفتری دارند که مشخصات همه معاملات خود را به دقت در آن ثبت میکنند و به طور دورهای کارهای خود را مرور میکنند و به دنبال عادتهای بد میگردند تا مانع رشد آنها شوند. استفاده از چنین دفاتر ثبت روزانهای به آنها کمک میکند تا روندهای بازار را بهتر ببینند و زودتر متوجه شکلگیری روندهای جدید شوند.

                        انجام
                        معامله برای کسب هیجان
                        زنی را میشناسم که سود بسیار زیادی در یک معامله بازار سهام نصیب خود کرد و پس از آن همه پول خود را وارد بازار کرد، تنها به این دلیل که دوست دارد ساعاتی از هیجان را به زندگی خود اضافه کند. شخص دیگری را میشناسم که شغل تمام وقتی دارد، اما از مانیتور کردن قیمت سهام در طول روز لذت میبرد. او معامله را برای هیجانی که دارد، انجام میدهد. فعلا هم سود خوبی کرده! اما بمب ساعتی که برای خود کار گذاشته، این است که نمیداند چه زمانی سهام خود را بفروشد! و خطر در کمینش است!

                        واما
                        راه حل...
                        راه‌حل مشکل عدم تعهد چیست؟ برخی فکر میکنند که جواب این پرسش را باید از معامله گران بسیار موفق پرسید. آیا آنها در فروش سهام تردید میکنند یا اینکه به سرعت سهم خود را میفروشند و وارد معامله جدیدی میشوند؟
                        فهرستی از مشکلات خود تهیه کنید. اگر نمیدانید که مشکلات شما چیستند، معاملات خود را به دقت دنبال کنید. آیا خیلی زود سهمی را می‌خرید یا خیلی دیر؟ آیا خیلی زود میفروشید یا دیر؟ آیا هنگامی که ناراحت هستید معامله میکنید یا هنگامی که خوشحالید؟ آیا برای هیجان معامله میکنید یا برای سود؟ آیا هیچ عنصر مشترکی حاکی از یک اشتباه واحد در همه معاملات شما به چشم میخورد؟ آیا هنگامی که میخواهید معامله کنید، تردید دارید یا بدبین هستید؟ آیا فکر میکنید که یک معامله بی‌تردید موفقیت آمیز خواهد بود و به همین علت سرمایه بیشتری قرار میدهید و دو برابر همیشه زیان میکنید؟ آیا سهام خود را برای مدت طولانی نگه میدارید؟
                        با مسائل ذهنی‌ای که این مشکلات را به وجود میآورند، دست و پنجه نرم کنید. با موانعی که بر سر راه تعهد معاملاتی هستند، آشتی کنید و آنها را پشت سر بگذارید. آنقدر خود را برای شرایط غیرمنتظره و ناخوشایند مانند زیانهای بزرگ آماده کنید که در صورت بروز زیانهای کوچک، اعتماد به نفس و آرامش خود را از دست ندهید. به خود بقبولانید که زیان کردن گاه‌گاهی بخشی از این بازار و کسب و کار به شمار میرود.
                        چه یک معامله‌گر تمام وقت باشید یا نیمه‌وقت، تعهد در انجام معاملات اهمیت فراوان دارد و باید با چک کردن میزان موفقیت خود در میان‌مدت و درازمدت آن را اندازه بگیرید. موفقیت سود نیست.
                        موفقیت یعنی خوب عمل کردن و داشتن بهترین عملکرد در هر شرایط. به بهترین نحو عمل کنید؛ سود خودش نزد شما خواهد آمد

                        نظر

                        • نوام چامسکی
                          عضو فعال
                          • Apr 2014
                          • 3369

                          #267
                          پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

                          توماس اس بولکوفسکی، متخصص

                          روانشناسی بازارهای سهام در یکی از مطالب

                          جذاب خود با عنوان «تعیین اهداف

                          سرمایه گذاری

                          با توجه به اینکه متاسفانه از بولکفسکی کتابی ترجمه شده در فارسی وجود ندارد وتنها همین یک مقاله از او انهم در یک نشریه داخلی یک بانک خصوصی
                          جای تاسف دارد من بازهم لینک دانلود این نشریه رو قرار میدم و توجه دوستان و علاقمندان به مباحث روانشناسی فرد معامله گر رو به ان جلب میکنم

                          لطفا به صفحات اخر مجله رجوع کنید

                          http://www.enbank.ir/utils/getFile.aspx?Idn=4281


                          باشد که مقبول افتد

                          با نهایت ارادت و احترام

                          http://forums.boursy.com/showthread.php?t=2936

                          نظر

                          • مریم1
                            عضو عادی
                            • Jun 2014
                            • 131

                            #268
                            پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

                            ممنون از همه دوستانیکه مطالب مفید در این تاپیک به اشتراک میزارن/:.Heart.:/ ..واقعا کمک بزرگیه

                            نظر

                            • پروواز
                              ستاره‌دار(6)
                              • Sep 2020
                              • 5236

                              #269
                              پاسخ : روانشناسی بازار سرمایه

                              یه زمانی چه امیدهایی بود و چه مطالعات عمیقی و حالا به جای بررسی علمی و تحلیلی بازار باید بشینیم ببینیم خاندوزی و فرزین و عشق علی خان در این اقتصاد رانتی ربوی دستوری چه خوابی برامون میبینن.

                              نظر

                              در حال کار...
                              X