پاسخ : مذاكرات هسته اي ايران و 5+1
منتشره در یکشنبه 24 اسفند و باز نشر در اینجا امروز :
.
((رمز گشایی از مذاکرات )):
سنگ بزرگ علامت نزدن است !
سلام :
تیتر غلط اندازی است ؛ قبول دارم ....اما اغلب اوقات واقعا همینطور است و سنگ بزرگ علامت نزدن است !
اما جریان چیست ؟
الان دو روزی است که سوالی برای همه پیش آمده به این شرح که : اگر ایران واقعا خواستار لغو تمام تحریم هاست ، با توجه به اینکه لغو تمام تحریم ها دست اوباما نیست ( کنگره هم که لابد هویج نیست !) سرنوشت مذاکرات چه خواهد شد ؟
یعنی با توجه به این تناقض که ماچیزی می خواهیم( لغو کامل همه تحریم ها) که آنها نمی توانند( نه اینکه نخواهند) بدهند واقعا زیر میز خواهیم زد از پای میز بلند خواهیم شد ؟
ایا مذاکرات با شکست مواجه خواهد شد ؟
خوب برای پاسخ به هر سوالی نیاز به یک کلید داریم تا آن را در قفل بچرخانیم ...این کلید خیلی چیز مهمی است برای رمز گشایی ی پدیده ها !
اما کلید این سوال :
مگر ایران از اول نمی دانست که اوباما اختیار برداشتن تمام تحریم ها را ندارد؟ پس چرا اساسا این همه زمان صرف مذاکرات شد و چنین درخواست عجیبی را مطرح کرد یم؟ !!!!!
نیات احتمالی ی ایران برای طرح چنین تقاضایی روی کاغذ از این قرار می تواند باشد که :
1/ ما از اول هم امده بودیم تا مذاکره کنیم برای مذاکره و در نهایت با انداختن تقصیر گردن انها ، مذاکرات را به شکست بکشانیم .
2/ ما واقعا از همه جا بی خبر بودیم و نمی دانستیم کنگره ی آمریکا هم خودش تحریم هایی وضع کرده که تعلیق شان از عهده ی اوباما خارج است !!
3/ ما کاملا شرایط واقعی را می دانستیم و می دانیم اما اهدافی را سوای موارد 1 و 2 دنبال می کنیم .
خوب جواب این پرسش ساده است :
گزینه 3 پاسخ صحیح است :
ما خواستار لغو تمامی ی تحریم ها هستیم اما این فقط یک تاکتیک مذاکراتی است و در نهایت ما همین قدر که تحریم های مرتبط با سیستم بانکی و مالی مان توسط اوباما تعلیق شود ؛ راضی خواهیم بود و زیر هیچ میزی هم نخواهیم زد و مذاکرات را هم ترک نخواهیم کرد .
فی الواقع در اینجا است که :(( سنگ بزرگ علامت نزدن است )) مصداق پیدا می کند .
یعنی ما سنگ بزرگی ( ترک میز مذاکره در صورت عدم لغو کامل تحریم ها ) را نشان کردیم برای برداشتن ؛ با علم به اینکه از ابتدا هم خودمان می دانستیم و می دانیم که اهل بلند کردنش نیستیم .
خلاصه اینکه ما به مرگ گرفته ایم تا به تب راضی کنیم .
اما پیش آگهی ها از آنچه در راه است :
در اغلب فروم ها تحلیل گران قابل ؛ احتمال توافق را بالاتر از عدم توافق دانسته اند و اغلب شان هنوز از بالای 50 درصد صحبت به میان آورده اند ....
باور کنید یا نه ، اما من احتمال تفاهم در مرحله ی فعلی را بالای 90 درصد و حتی بیشتر می دانم .
اگر بخواهم بر اساس شواهد و مستندات متقن بنویسم که باید بگویم : تفاهم تا 10 فروردین 100% قطعی است ، اما نمی توانم چنین بگویم تنها به این دلیل که به قواعد حضور در دنیای نسبیت پایبند م و نمی توانم در مورد امور ذاتا نسبی ؛ نظریات قطعی بدهم !
اما چرا تا این حد از حصول تفاهم مطمئن هستم ؟
خوب به این گزیده ها از سخنان اقای عراقچی مربوط به همین امروز نگاه کنیم :
در مجموع شرایط. هم ما خواهان تمدید بیش از این نیستیم و هم طرفهای مقابل ما خواهان نیستند و هم مجموعه تحرکاتی که مخالفان توافق شروع کردند حالا به نقطهای رسیده که اگر این فرصت بگذرد و ما به توافق نرسیم دیگر فرصتی وجود نخواهد داشت
!
گویا تر از این هم مگر می شود حرف زد ؟
خوب ادامه ی حرف های اقای عراقچی:
دولت آمریکا زورش را دارد توافق کند، اما آیا زورش را هم دارد که توافق را اجرا کند؟ سؤال درست این است. این همان تردیدی است که نمایندگان سنا سعی کردند ایجاد کنند
خوب حالا به این سخنان از اقای هاشمی رفسنجانی عنایت کنیم :
هاشمی رفسنجانی ( شنبه 23 اسفند) : يکي دو هفته پيش با رهبري ملاقات داشتم کهاين بار به خاطر مسائل هستهاي به آنجا رفتم که آقا در جلسه قبلي قدري سخت گيري کرده بودند. وي همچنين افزود: من خدمتشان رفتم که بگويم سخت گيري نکنيم و الان در شرايطي نيست که اينگونه باشد و مي خواستم بيشتر توضيح بدهم؛ صحبت هايم را کردم ولي ايشان آخرش گفت :
ديروز آقاي روحاني اينجا بود و از اينجا راضي رفت. شما نگران نباشيد
بعدهم ديديم که همينطور بوده و آقا در ملاقات بعدي دستشان را در خيلي چيزها باز گذاشته اند.
------------------------------------------
خوب چنانکه می بینیم مسیر کاملا روشن است اما برای انکه جای شک و شبهه ای نماند ؛ مسیر پیش رو را بر اساس تمام پیش آگهی های موجود نگاهی گذرا کنیم :
1/ تفاهمی روی کلیات ( چهاچوب ها و توافقات کلی ) بین ایران و 5+1 در همین دور مذاکرات صورت و اعلان خواهد شد .
2/ این توافق یا تفاهم یا هرچه اسمش را بگذاریم تنها به یک دلیل اصلی انجام خواهد شد :
پیشگیری از اعمال دور تازه ای از تحریم ها ی جدید توسط کنگره ی آمریکا ( اگر تا 10 فروردین مذاکرات منجر به توافقاتی نشود ، کنگره طرح بررسی و اعمال تحریم های تازه را در دستور کار خود قرار خواهد داد ) . تا بدین ترتیب طی توافق ( تفاهم) صورت گرفته ی کلی ،تا تیر ماه از بین را حل های مختلف برای موضوعات مورد توافق گرفته ، روی راه حل های مد نظر تمام اعضاء اتفاق نظر بوجود اید .
فی المثل طی تفاهمی همه در این مرحله می پذیرند که کاهش فشار خون بیمار باید صورت بگیرد اما برای حصول این هدف ، لازم است توافق شود که داروی a یا b یا c را بخورد ؟ و این موضوعی است که تا تیر ماه باید روی ان بحث و توافق شود .
3/ در راه حصول توافق نهایی ( جامع) که در آن روی تمام راه حل ها ، اجماع کامل پدید آمده باشد ؛ مسلما اختلاف نظر های کوچک و بزرگی وجود خواهد داشت ! شکی در این مورد نباید داشت . ضمن آنکه کنگره هم تلاش مضاعفی برای تخریب مذاکرات انجام خواهد داد . اتفاقات غیر قابل پیش بینی را هم به این همه اضافه کنیم مثلا فرانسوی ها به دلیل پیشنهادات میلیاردی ی عربستان و ....حاضر به امضاء توافق نشوند ( بهانه های قانونی ی زیادی هم می توانند بتراشند فقط کافی است که بخواهند چنین کنند )
پس در کل و در اصل زمان 10 فروردین تا تیر ماه تایم اصلی و سرنوشت ساز برای حصول توافق جامع یا عدم حصول توافق خواهد بود .
4/در صورت حصول توافق نهایی تا تیر ماه ؛ این توافق در شورای امنیت نیز مورد رای گیری و تصویب قرار خواهد گرفت تا ضمانت اجرایی ی لازم را پیدا کند و به این ترتیب لازم الاجرا شود .
5/ همین دیروز جن ساکی ( سخنگوی وزارت خارجه ی دولت آمریکا) گفت : حتی تصویب توافق در شورای امنیت هم به شکلی خواهد بود که دست کنگره ( و حتی دولت فعلی و بعدی ی آمریکا) برای انعطاف های لازمه !!!( در جهت خلاف و نقض توافقات) در صورت لزوم باز باشد : حتی اوباما و کری هم در این مورد اتفاق نظر دارند و همین روزهای اخیر در اظهاراتشان مواضع شان را در این باره اعلام کردند . ساده اینکه : آنها می خواهن توافق احتمالی لازم الاجرا باشد , اما قطعا موارد و تبصره ها و شروطی را هم در آن خواهند گنجانید که در صورت ضرورت بتوان بر اساس آنها ایران را در منگنه ی دائمی قرار داد . همین موارد خود می تواند آفت توافق باشد .
6/ حصول هرگونه توافقی با هر نوع ضمانت اجرایی ( شورای امنیت ) در میا ن مدت و بلند مدت می تواند ، دچار خدشه های جزئی و کلی شود . انتخابات ریاست جمهوری ی آمریکا و همگونی و هم حزبی شدن احتمالی ی کنگره و رییس جمهور ی بعدی می تواند راه را برای مخاطرات بعدی هموار کند . آنها مسند قانونی برای آنچه بخواهند فراهم خواهند آورد ! برای شان کاری ندارد . اما اینکه قضاوت افکار عمومی ی جهان و سایر دول 5+1 در باره این همه چه باشد البته قضیه و فاکتور تاثیر گذار اصلی است :
بدون شک رییس جمهور بعدی ی آمریکا و کنگره ی فعلی برای ایجاد اجماع مجدد بین المللی ( نظیر الان ) راه همواری در پیش نخواهند داشت .
اعمال و وضع مجدد تحریم ها با شدت و حدت فعلی ؛ با هر بهانه و دستاویزی بعد از گذر توافق ( احتمالی ) از شورای امنیت ؛ تقریبا ناممکن خواهد شد .
اگر از هر حیثی ایران را در توافق احتمالی جزء برندگان ندانیم ؛ اما از حیث شکستن چینی ی تحریم ها به نحوی که هرگز دیگر مانند سابق قابل بند زنی نباشد ؛ باید به ایران تبریک گفت .
نتیجه گیری :
تفاهم تا 10 فروردین به منظور فرار از اعمال تحریم های جدید کنگره ، تقریبا قطعی است و
از فروردین تا تیر برهه زمانی ی سرنوشت ساز و اصلی برای رسیدن به اجماع بر روی یک توافق احتمالی خواهد بود . برهه ای که می تواند با تغییر مسیر به هر سمتی ؛ سرنوشت مذاکرات راردر پایان مسیر مشخص کند .
بعد التحریر :
امکان دیگری هم هست !
تمدید دوباره ی مذاکرات !!
این که همه گفته اند تمدیدی در کار نخواهد بود اصلا مهم نیست ، قبلا و در دور قبلی هم همین حرفها به همین محکمی زده شده بود : دنیای سیاست ، هر جا که لازم باشد و صلاح بداند ؛ حرف ها و مواضع قبلی را به فراموشی سپرده و زیر پا خواهد گذاشت !
چه کسی می خواهد ناراضی باشد چه نباشد ....
گرچه که درصد این احتمال خیلی ناچیز است و در صورت وقوع هم مجر به توافق نخواهد شد .
نکته ی آخر :
حتما فکر می کنید پس تکلیف موضع رهبری در مورد توافق یک مرحله ای چه می شود ؟
تناقضی پیش نمی اید !
فعلا تفاهم می کنیم و در تیر ماه توافق نهایی و جامع .
تازه همین که نقض شود مهم نیست ....مهم نتیجه نهایی است ...رسیدن به مقصد از هر راهی در عالم سیاست مجاز است ...
--------
منتشره در یکشنبه 24 اسفند و باز نشر در اینجا امروز :
.
((رمز گشایی از مذاکرات )):
سنگ بزرگ علامت نزدن است !
سلام :
تیتر غلط اندازی است ؛ قبول دارم ....اما اغلب اوقات واقعا همینطور است و سنگ بزرگ علامت نزدن است !
اما جریان چیست ؟
الان دو روزی است که سوالی برای همه پیش آمده به این شرح که : اگر ایران واقعا خواستار لغو تمام تحریم هاست ، با توجه به اینکه لغو تمام تحریم ها دست اوباما نیست ( کنگره هم که لابد هویج نیست !) سرنوشت مذاکرات چه خواهد شد ؟
یعنی با توجه به این تناقض که ماچیزی می خواهیم( لغو کامل همه تحریم ها) که آنها نمی توانند( نه اینکه نخواهند) بدهند واقعا زیر میز خواهیم زد از پای میز بلند خواهیم شد ؟
ایا مذاکرات با شکست مواجه خواهد شد ؟
خوب برای پاسخ به هر سوالی نیاز به یک کلید داریم تا آن را در قفل بچرخانیم ...این کلید خیلی چیز مهمی است برای رمز گشایی ی پدیده ها !
اما کلید این سوال :
مگر ایران از اول نمی دانست که اوباما اختیار برداشتن تمام تحریم ها را ندارد؟ پس چرا اساسا این همه زمان صرف مذاکرات شد و چنین درخواست عجیبی را مطرح کرد یم؟ !!!!!
نیات احتمالی ی ایران برای طرح چنین تقاضایی روی کاغذ از این قرار می تواند باشد که :
1/ ما از اول هم امده بودیم تا مذاکره کنیم برای مذاکره و در نهایت با انداختن تقصیر گردن انها ، مذاکرات را به شکست بکشانیم .
2/ ما واقعا از همه جا بی خبر بودیم و نمی دانستیم کنگره ی آمریکا هم خودش تحریم هایی وضع کرده که تعلیق شان از عهده ی اوباما خارج است !!
3/ ما کاملا شرایط واقعی را می دانستیم و می دانیم اما اهدافی را سوای موارد 1 و 2 دنبال می کنیم .
خوب جواب این پرسش ساده است :
گزینه 3 پاسخ صحیح است :
ما خواستار لغو تمامی ی تحریم ها هستیم اما این فقط یک تاکتیک مذاکراتی است و در نهایت ما همین قدر که تحریم های مرتبط با سیستم بانکی و مالی مان توسط اوباما تعلیق شود ؛ راضی خواهیم بود و زیر هیچ میزی هم نخواهیم زد و مذاکرات را هم ترک نخواهیم کرد .
فی الواقع در اینجا است که :(( سنگ بزرگ علامت نزدن است )) مصداق پیدا می کند .
یعنی ما سنگ بزرگی ( ترک میز مذاکره در صورت عدم لغو کامل تحریم ها ) را نشان کردیم برای برداشتن ؛ با علم به اینکه از ابتدا هم خودمان می دانستیم و می دانیم که اهل بلند کردنش نیستیم .
خلاصه اینکه ما به مرگ گرفته ایم تا به تب راضی کنیم .
اما پیش آگهی ها از آنچه در راه است :
در اغلب فروم ها تحلیل گران قابل ؛ احتمال توافق را بالاتر از عدم توافق دانسته اند و اغلب شان هنوز از بالای 50 درصد صحبت به میان آورده اند ....
باور کنید یا نه ، اما من احتمال تفاهم در مرحله ی فعلی را بالای 90 درصد و حتی بیشتر می دانم .
اگر بخواهم بر اساس شواهد و مستندات متقن بنویسم که باید بگویم : تفاهم تا 10 فروردین 100% قطعی است ، اما نمی توانم چنین بگویم تنها به این دلیل که به قواعد حضور در دنیای نسبیت پایبند م و نمی توانم در مورد امور ذاتا نسبی ؛ نظریات قطعی بدهم !
اما چرا تا این حد از حصول تفاهم مطمئن هستم ؟
خوب به این گزیده ها از سخنان اقای عراقچی مربوط به همین امروز نگاه کنیم :
در مجموع شرایط. هم ما خواهان تمدید بیش از این نیستیم و هم طرفهای مقابل ما خواهان نیستند و هم مجموعه تحرکاتی که مخالفان توافق شروع کردند حالا به نقطهای رسیده که اگر این فرصت بگذرد و ما به توافق نرسیم دیگر فرصتی وجود نخواهد داشت
!
گویا تر از این هم مگر می شود حرف زد ؟
خوب ادامه ی حرف های اقای عراقچی:
دولت آمریکا زورش را دارد توافق کند، اما آیا زورش را هم دارد که توافق را اجرا کند؟ سؤال درست این است. این همان تردیدی است که نمایندگان سنا سعی کردند ایجاد کنند
خوب حالا به این سخنان از اقای هاشمی رفسنجانی عنایت کنیم :
هاشمی رفسنجانی ( شنبه 23 اسفند) : يکي دو هفته پيش با رهبري ملاقات داشتم کهاين بار به خاطر مسائل هستهاي به آنجا رفتم که آقا در جلسه قبلي قدري سخت گيري کرده بودند. وي همچنين افزود: من خدمتشان رفتم که بگويم سخت گيري نکنيم و الان در شرايطي نيست که اينگونه باشد و مي خواستم بيشتر توضيح بدهم؛ صحبت هايم را کردم ولي ايشان آخرش گفت :
ديروز آقاي روحاني اينجا بود و از اينجا راضي رفت. شما نگران نباشيد
بعدهم ديديم که همينطور بوده و آقا در ملاقات بعدي دستشان را در خيلي چيزها باز گذاشته اند.
------------------------------------------
خوب چنانکه می بینیم مسیر کاملا روشن است اما برای انکه جای شک و شبهه ای نماند ؛ مسیر پیش رو را بر اساس تمام پیش آگهی های موجود نگاهی گذرا کنیم :
1/ تفاهمی روی کلیات ( چهاچوب ها و توافقات کلی ) بین ایران و 5+1 در همین دور مذاکرات صورت و اعلان خواهد شد .
2/ این توافق یا تفاهم یا هرچه اسمش را بگذاریم تنها به یک دلیل اصلی انجام خواهد شد :
پیشگیری از اعمال دور تازه ای از تحریم ها ی جدید توسط کنگره ی آمریکا ( اگر تا 10 فروردین مذاکرات منجر به توافقاتی نشود ، کنگره طرح بررسی و اعمال تحریم های تازه را در دستور کار خود قرار خواهد داد ) . تا بدین ترتیب طی توافق ( تفاهم) صورت گرفته ی کلی ،تا تیر ماه از بین را حل های مختلف برای موضوعات مورد توافق گرفته ، روی راه حل های مد نظر تمام اعضاء اتفاق نظر بوجود اید .
فی المثل طی تفاهمی همه در این مرحله می پذیرند که کاهش فشار خون بیمار باید صورت بگیرد اما برای حصول این هدف ، لازم است توافق شود که داروی a یا b یا c را بخورد ؟ و این موضوعی است که تا تیر ماه باید روی ان بحث و توافق شود .
3/ در راه حصول توافق نهایی ( جامع) که در آن روی تمام راه حل ها ، اجماع کامل پدید آمده باشد ؛ مسلما اختلاف نظر های کوچک و بزرگی وجود خواهد داشت ! شکی در این مورد نباید داشت . ضمن آنکه کنگره هم تلاش مضاعفی برای تخریب مذاکرات انجام خواهد داد . اتفاقات غیر قابل پیش بینی را هم به این همه اضافه کنیم مثلا فرانسوی ها به دلیل پیشنهادات میلیاردی ی عربستان و ....حاضر به امضاء توافق نشوند ( بهانه های قانونی ی زیادی هم می توانند بتراشند فقط کافی است که بخواهند چنین کنند )
پس در کل و در اصل زمان 10 فروردین تا تیر ماه تایم اصلی و سرنوشت ساز برای حصول توافق جامع یا عدم حصول توافق خواهد بود .
4/در صورت حصول توافق نهایی تا تیر ماه ؛ این توافق در شورای امنیت نیز مورد رای گیری و تصویب قرار خواهد گرفت تا ضمانت اجرایی ی لازم را پیدا کند و به این ترتیب لازم الاجرا شود .
5/ همین دیروز جن ساکی ( سخنگوی وزارت خارجه ی دولت آمریکا) گفت : حتی تصویب توافق در شورای امنیت هم به شکلی خواهد بود که دست کنگره ( و حتی دولت فعلی و بعدی ی آمریکا) برای انعطاف های لازمه !!!( در جهت خلاف و نقض توافقات) در صورت لزوم باز باشد : حتی اوباما و کری هم در این مورد اتفاق نظر دارند و همین روزهای اخیر در اظهاراتشان مواضع شان را در این باره اعلام کردند . ساده اینکه : آنها می خواهن توافق احتمالی لازم الاجرا باشد , اما قطعا موارد و تبصره ها و شروطی را هم در آن خواهند گنجانید که در صورت ضرورت بتوان بر اساس آنها ایران را در منگنه ی دائمی قرار داد . همین موارد خود می تواند آفت توافق باشد .
6/ حصول هرگونه توافقی با هر نوع ضمانت اجرایی ( شورای امنیت ) در میا ن مدت و بلند مدت می تواند ، دچار خدشه های جزئی و کلی شود . انتخابات ریاست جمهوری ی آمریکا و همگونی و هم حزبی شدن احتمالی ی کنگره و رییس جمهور ی بعدی می تواند راه را برای مخاطرات بعدی هموار کند . آنها مسند قانونی برای آنچه بخواهند فراهم خواهند آورد ! برای شان کاری ندارد . اما اینکه قضاوت افکار عمومی ی جهان و سایر دول 5+1 در باره این همه چه باشد البته قضیه و فاکتور تاثیر گذار اصلی است :
بدون شک رییس جمهور بعدی ی آمریکا و کنگره ی فعلی برای ایجاد اجماع مجدد بین المللی ( نظیر الان ) راه همواری در پیش نخواهند داشت .
اعمال و وضع مجدد تحریم ها با شدت و حدت فعلی ؛ با هر بهانه و دستاویزی بعد از گذر توافق ( احتمالی ) از شورای امنیت ؛ تقریبا ناممکن خواهد شد .
اگر از هر حیثی ایران را در توافق احتمالی جزء برندگان ندانیم ؛ اما از حیث شکستن چینی ی تحریم ها به نحوی که هرگز دیگر مانند سابق قابل بند زنی نباشد ؛ باید به ایران تبریک گفت .
نتیجه گیری :
تفاهم تا 10 فروردین به منظور فرار از اعمال تحریم های جدید کنگره ، تقریبا قطعی است و
از فروردین تا تیر برهه زمانی ی سرنوشت ساز و اصلی برای رسیدن به اجماع بر روی یک توافق احتمالی خواهد بود . برهه ای که می تواند با تغییر مسیر به هر سمتی ؛ سرنوشت مذاکرات راردر پایان مسیر مشخص کند .
بعد التحریر :
امکان دیگری هم هست !
تمدید دوباره ی مذاکرات !!
این که همه گفته اند تمدیدی در کار نخواهد بود اصلا مهم نیست ، قبلا و در دور قبلی هم همین حرفها به همین محکمی زده شده بود : دنیای سیاست ، هر جا که لازم باشد و صلاح بداند ؛ حرف ها و مواضع قبلی را به فراموشی سپرده و زیر پا خواهد گذاشت !
چه کسی می خواهد ناراضی باشد چه نباشد ....
گرچه که درصد این احتمال خیلی ناچیز است و در صورت وقوع هم مجر به توافق نخواهد شد .
نکته ی آخر :
حتما فکر می کنید پس تکلیف موضع رهبری در مورد توافق یک مرحله ای چه می شود ؟
تناقضی پیش نمی اید !
فعلا تفاهم می کنیم و در تیر ماه توافق نهایی و جامع .
تازه همین که نقض شود مهم نیست ....مهم نتیجه نهایی است ...رسیدن به مقصد از هر راهی در عالم سیاست مجاز است ...
--------
نظر