اهمیت حجم معامله :
دوستان خوب من، چون به کتاب آقای جان مورفی استدلال کردید از همون طریق پاسختونو می دم.
« حجم معامله در الگوی سر و شانه های واقعی نقش بسیار مهمی را در تایید آن بازی می کند ... به عنوان یک قانون کلی قله دوم ( قسمت سر ) باید با مقدار حجم معامله کمتری نسبت به شانه چپ همراه باشد این یک شرط لازم نیست اما وقوع این اتفاق می تواند یک اخطار زود هنگام مبنی بر کاهش فشار خرید نسبت به قبل تلقی گردد.... »
خب می بینید که ایشون در مطالبشون از اخطار هم استفاده کردن، پس یعنی الگوی های برگشتی قابلیت پیش بینی هم دارند.
« شکستن خط گردن، عامل تعیین کننده کیفیت نمودار سر وشانه هاست » ، اما دقت داشته باشید که بحث تئوریک و کلاسیک کمی در شرایط واقعی پیچیده می شود. یعنی اینکه اگه شما نتونید الگوی های برگشتی رو قبل از وقوع پیش بینی کنید و خارج نشوید، با تکمیل شدن اون باید در صف فروش به انتظار خریدار بنشینید، بخصوص صدرا با سابقه صف های فروش بی سابقه.
با وجود اسیلاتور های پیش بینی کننده هیجان بازار و اخطار های اشباع خرید، سیگنال سر و شانه کف به نظر من در مقاومت 100% فیبوناچی اشتباه است.
در خصوص Faild شدن الگو ها، من فکر می کنم این بحث مربوط به الگوی های ادامه دهنده باشه و نه برگشتی، چرا که واگرایی و هنگین من و حجم معاملات با کسی شوخی نداره.
بابت تذکر شما در مورد قطعی بودن الگوی های تکنیکال متشکرم چرا که در بحث آکادمیک، شاید قطعیت وجود نداشته باشد ولی در بازار واقعی ...
با این وجود صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
مبحث الگوی های برگشتی صفحه 102 الی 106 کتاب تحلیل تکنیکال نوشته جان مورفی