مقايسه تحليل بنيادين با تحليل تكنيكال :تحليل فني و تحليل بنيادين دو مكتب فكري مهم در بازارهاي مالي هستند . همانگونه كه قبلاً بيان كرديم ، تحليل تكنيكال يا فني تغيير و حركت قيمت اوراق بهادار را مد نظر دارد و از اين داده ها براي پيش بيني تغييرات و حركت آينده قيمت آن ، استفاده مي كند . از سوي ديگر ، تحليل بنيادين به عامل هاي اقتصادي توجه مي كند كه اين عامل هاي اقتصادي به مباني يا اصول اقتصاد معروفند . در اينجا به بيان تفاوت هاي اين دو ، انتقادات وارد بر تحليل فني و چگونگي بكارگيري همزمان تحليل فني و بنيادين براي تحليل بازار اوراق بهادار ، خواهيم پرداخت .
● مقايسه نمودار با اظهار نامه هاي مالي
در ابتدايي ترين سطح ، يك تحليلگر فني يك سهم را بر اساس نمودار ها تحليل مي كند در حاليكه يك تحليلگر بنيادين با اظهار نامه هاي مالي كار خود را شروع مي كند.
يك تحليلگر بنيادين با بررسي ترازنامه ها (Balance sheet) ، اظهار نامه هاي گردش نقدينگي و اظهار نامه هاي درآمد ، مي كوشد تا ارزش يك شركت را تعيين كند . در عبارات مالي ، يك تحليلگر مي كوشد تا ارزش ذاتي (دروني) يك شركت را اندازه گيري كند. در اين روش ، گرفتن تصميمات سرمايه گذاري نسبتاً ساده تر است و در صورتي كه قيمت يك سهام از ارزش ذاتي آن پايينتر باشد ، فرصت بسيار خوبي براي سرمايه گذاري خواهد بود . اگر چه اين يك عبارت (كه تحليل فني فقط مربوط به اظهارنامه هاي مالي است) جهت ساده سازي مفاهيم اين مقاله بيان شده است ، ولي به عنوان يك مبناي فكري ساده ، همواره صادق و قابل قبول است.
از سوي ديگر ، متخصصيني كه با تحليل فني كار مي كنند ، معتقدند كه نيازي به تحليل مباني شركت نيست چون تمام اينها در قيمت سهام نهفته اند. اين كارشناسان معتقدند كه تمام اطلاعاتي را كه آنها درباره يك سهام خاص نياز دارند ، مي توانند در نمودارها پيدا كنند .
● افق زماني
تحليل بنيادين در مقايسه با تحليل فني يك راهكار دراز مدت را براي تحليل بازار به كار مي برد . در حاليكه تحليل فني را مي توان در يك قالب زماني چند هفته اي ، چند روزه و حتي چند دقيقه بكار برد ، تحليل بنيادين سهام مربوطه را طي چند سال بررسي مي كند .
● مقايسه داد و ستد با سرمايه گذاري
نه تنها تحليل فني در مقايسه با تحليل بنيادين كوتاه مدت است بلكه اهداف يك خريد (يا فروش) سهام براي هر راهكار متفاوت است . به طور كلي ، تحليل فني براي داد و ستد و تحليل بنيادين براي سرمايه گذاري به كار مي رود . سرمايه گذاران چيزهايي را مي خرند كه معتقدند ارزش آن افزايش خواهد يافت ، درحاليكه تجار چيزي را داد و ستد مي كنند كه معتقدند مي توانند آنرا سريعاً با قيمت بالاتر به شخص ديگري بفروشند . اگرچه خط فاصل بين تجارت وسرمايه گذاري تار و مبهم است ولي همين خط فرضي يك تفاوت اساسي بين دو نوع تحليل را مشخص مي كند .
هيچ جواب درستي براي اين سؤال كه كداميك صحيح تر است وجود ندارد . بحث هايي در مورد هر دو نوع تحليل وجود دارد بنابراين ، بستگي به خود شما دارد كه تحقيق كنيد و نظر و فلسفه خود را در مورد اين نوع تحليل ها ، تعيين كنيد .
● آيا اين دو نوع تحليل را مي توان با هم به كار برد ؟
اگرچه تحليل فني و تحليل بنيادين از نظر خيلي از كارشناسان دو قطب مخالف –آب و روغن سرمايه گذاري – هستند ولي اغلب فعالان بازار با تركيب اين دو نوع تحليل به موفقيت هاي بزرگي دست يافته اند . براي مثال ، برخي تحليلگران بنيادين از روشها ي تحليل فني براي مشخص كردن بهترين زمان سرمايه گذاري بر روي يك سهام با ارزش پايين ، استفاده مي كنند . در اغلب موارد اين موقعيت ها در مواردي پيش مي آيد كه يك سهام ، فروش بيش از حدي داشته باشد . با زمان بندي سرمايه گذاري بر روي يك سهام ، سودهاي حاصله از سرمايه گذاري را مي توان تا حد زيادي افزايش داد .
همچنين ، برخي از تحليلگران فني ممكن است به نتايج تحليل بنيادين نگاه كنند تا به سيگنال فني مورد نظر خود مقاومت ببخشند . براي مثال ، اگر يك سيگنال فروش از طريق الگوهاي فني و شاخصه ها ارايه شود ، يك تحليلگر فني ممكن است با مشاهده برخي داده هاي كليدي بنيادين ، تصميم خود را مجددا ً تاييد كند. در اغلب موارد ، به كار گرفتن هر دو نوع تحليل فني و بنيادين ، بهترين شرايط تجاري و يا سرمايه گذاري را در اختيار شما قرار مي دهد
http://www.aida16955.ir/post/221