فلسفه سیاسی

[EURASIA]

سلام بر همکاران سرمایه گذار بورسی
یک تاپیک با عنوان فلسفه سیاسی در یک سایت بورسی کمی تعجب بر انگیز است
اما در مجموع خوب است
دیدم تاپیکی وجود داره به نام همه چیز درهمه
پیش خودم گفتم نوشتن موضوعات سطح بالا فلسفه سیاسی در یک چنین تاپیکی کمی بی ادبی به این رشته معظم است
پس خوشحال می شوم دوستان نظریات و اندیشه های سیاسی شون را اینجا بنویسند
منظور سیاست کاربردی نیست و اینکه دولت فلان کشور چه گفته است
بلکه اندیشه سیاسی است

[EURASIA]

ایا فردریک نیچه را مشناسید؟

حتما می شناسیدش به هر حال او از شناخته تر متفکران در نزد عموم مردم هست

اما ایمان دارم نیچه را با دو چیز می شناسیدش که در فلسفه سیاسی اهمیت کمتری دارد ان شهرت نیچه به خاطر این دو نیست

شما احتمالا این فیلسوف را با دو چیز می شناسید

1- کتاب چنین گفت زرتشت
2- جمله معروف سراع زنان می روید با شلاق را فراموش نکن و یا جمله مشهور خدا مرده است

اما در فلسفه سیاسی هیچ کدام از اینها مهم نیستند

پس شهرت این فیلسوف چیست ؟

نظریه (قهرمانان ) یا به عبارت دیگر (ابر مرد)

نیچه اعتقاد دارد مردم عادی اساسا نا توان هستند

و اگر کاری قرار است صورت بگیرد باید توسط قهرمانان یا به قول این فیلسوف ابر انسان ها صورت گیرد

به عقیده نیچه عموم مردم درگیر روزمره بودن زندگی هستند و فرصت اعتلا پیدا نمی کنند

اوغات فراغت ندارند و وقت و زمانشان درگیر کسب نان است و تغذیه خوبی هم ندارند

ضریب هوشی مردم عموما در حد متوسط و فاقد شجاعت و استقامت و صبر هستند

او می گفت باید قهرمانان را پیدا کرد و انان را رشد داد و بر انها سرمایه گذاری کرد

در مقام مقایسه افکار نیچه در تضاد با روح قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو متفکر برجسته فرانسوی است

روسو بر عقل جمعی و خرد جمعی تاکید داشته است

اما از نظر نیچه عموم مردم وقتی افکارشان جمع کنی بیشتر رو به زوال است تا رو به پیشرفت

چرا که عموم مردم راحت طلب و مصرفگرا تنبل و .... هستند

[EURASIA]

توماس هابز

از پدران لیبرالیسم سیاسی


نویسنده کتاب لویاتان


جمله مشهور زندگی کوتاه و وحشیانه و زشت است

از این فیلسوف است


هابس به چی مشهور است

حقوق طبیعی

حقوق طبیعی اساس لیبرالیزم است
افکار وی از یک سو با قراداد اجتماعی روسو و از سوی دیگر با ابر مرد نیچه در تضاد اشکار است

حقوق طبیعی چیست؟

حقوق طبیعی در واقع شباهت حقوق انسانها با حیوانات است

یعنی ازادی بینهایت ولی امنیت صفر

دقیقا عین جنگل ازادی زیادی و امنیت هیچ

هابس می گفت انسانها ذاتا دشمن هم هستند

اما از ترس هم حکومت تشکیل می دهند

( در تضاد با جان لاک که می گفت بر اساس خرد نه ترس)

و در این قرارداد طبیعی بخشی ازادی را از دست می دهند تا امنیت به دست اورند

در واقع طاق زدن ازادی با امنیت از روی ترس

نتایج افکار هابس

یکی از نتایج ان دفاع حزب جمهوری خواه از داشتن اسلحه است که ان را جز حقوق طبیعی می داند

[گنجشک]

این هم اینجا باشه تا دوستان بیشتر این موضوع را باز کنند و توضیح بدن ( تناقضات بزرگی در زندگی دیدم که همه بر همین اصل بودن )

سلام وعرض ادب واحترام

دست از چپاول مردم بردارند ؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!

اصلا امکان پذیر نیست و محال است چون هدف اصلی چپاول مردم است ولی همین دولت و حقوقی ها منافعی دارند و این منافع ایجاب می‌کنه تا رشد بازار سرمایه بوجود بیاد دقت فرمایید فقط برای منافع خودشون نه مردم

نتیجه گیری

بازار سرمایه رشد خیلی زیادی خواهد داشت چون منافع نظام در این مهم است بازهم مجددا دقت فرمایید بهیچوجهی منافع مردم مد نظر نیست

ارادت

[گنجشک]

امیدوارم ناصر خان و دوستان صاحب نظر چراغ این تاپیک را هم روشن نگه دارند

من حتی الفبای سیاست را هم نمی دانم ، واقعیت اینه که سیاست را کثیف می دانم شاید برای همین هیچ وقت نخواستم چیزی یاد بگیرم

با دوست دیگری مشورت می کردم معتقد بود سیاست یک مسئله ذاتی هست ، یعنی آدم ها یا دارند یا ندارن

اما آدم های بی عقلی را دیدم ، که کارشان گیر افتاده و دورهای پدسوختگی (سیاست) را گذراندن الان تقریبا هر کاری را می تونن در بیارن ! (صرفا مشکل وقت و زمان دارن )


سیاست یا دین ! جفت اش یعنی تشخیص منفعت خود

بله دین هم تشخیص و رسیدن به منفعت خود هست ، که احتمالا به اکثرمون اشتباه تعلیم دادن ( گفتن برا منفعت ما کار کن تا در اینده حوری نصیبت بشه ! )

==========

منفعت هم در تایم فریم های مختلف می تونه متفاوت باشه ،

اینکه حداکثر بازه ای که می تونیم انتخاب کنیم ، برای منفعت بلند مدت ، بستگی به میزان مهارت و سواد و آگاهی و شرایط ما داره

اون افرادی که در بالا گفتم توانایی درآوردن هر کاری (نتیجه مطلوب ) دارند اکثر در تایم فریم های بالا کار (برنامه ) را می چینند ، با مهارتی که دارن لوکومتیر را روی ریل دلخواه بپیش می برند

در مقابل سیاست کودکانه که جیغ زدن و گریه کردن تا رسیدن به بستنی در سریع ترین زمان هست

[گنجشک]

این هم اینجا باشه تا دوستان بیشتر این موضوع را باز کنند و توضیح بدن ( تناقضات بزرگی در زندگی دیدم که همه بر همین اصل بودن )

در مورد مورد منفعت و اهمیت و جایگاه اش

چندین نفر را از نزدیک میشناسم ، که عزیزترین و مهمترین نفر زندگی خودشان را کشتن ، آن هم در زمان پختی کامل عقلی

و بعد در خاکسپاری طرف هم بیشتر از هر شخص دیگری اشک ریختن ( و واقعا عاشق طرف بودن و حتی نبود طرف به معنای پایان زندگی خودشان بوده ، و به این موضوع هم کاملا واقف و آگاه بودن )


اما کشتن ( یک نفر هم نه 4 موردش را از نزدیک میشناسم )

بقول اون جمله فیلم پدر خوانده که طرف را بخاطر مسائل کاری میکشت نه مسائل شخصی

صرفاً به این علت که حرفی که زده ( حرف باد هوایی نه ، از این مدل رهنمود های تبیین ای ، مثلا میگه ویتنام باید نابود بشه ، و این اتفاق باید بیوفته ولو به قیمت بی آبرویی و مرگ و هر چیزی )

========

افراد موفق سیاسی کسانی هستن که می تونن منفعت دیگران و خودشان را تشخیص بدن

و بنحوی منفعت خودشان را هل بدن داخل مسیر منفعت یک فرد قوی تر


واقعیت اینه که منفعت واقعا و دقیقا یک موضوع شخصی هست ، و اصلا و ابدا چیزی به اسم منفعت جمع وجود نداره


منتها منفعت های فردی مختلف ممکنه در مسیر راه منفعت های دیگران قرار داشته باشه و افراد منفرد بظاهر تشکیل یک گروه بدهند


ولی منفعت هر یک کاملا جداس ( یعنی کافیه احساس کنه از مسیر دیگری سریع تر و راحت تر به منفعت خودش میرسه تا مسیرش را تغییر بده )

همه با هم سهام میخریم (قیمت بالا می بریم )

از یک جایی تشخیص می دهیم که سهام خوب نیست و مسیر عده ای از عده ای جدا میشه


در ولقع لشگر بورسی چون منفعت های گوناگونی دارن هیچوقت ید واحده ای نیستن

==============

[گنجشک]

نظام های کمونیستی


هدف از نظام های کمونیستی ، هیچگاه برابری و این چیزا نبوده


هدف و دستاورد اینه که همه کمتر و کمتر و کمتر مصرف کنن و همه با هم برای یک هدف عظیم تلاش کنند

مثلا شوروی موفق شد که
بزرگترین چاه دنیا را حفر کنه
بزرگترین بمب جهان را بسازه
بزرگترین کشتی جهان را بسازه

و خیلی از بزرگترین چیزها که امکان ساخت اش با سرمایه عده اندکی امکان پذیر نیست

و همه باید از نون و غذاشون بزنن برای دستیابی به اون چیز بزرگ هدف والا و این شعر ورا


چین هم همینطور ، یک عمر مردمش با حقوق زیر 100 دلار کار کردن و زجر کشیدن تا بقیه مردم دنیا تنبل و کار نکن بشن و کار کردن یادشون بره و ادامه ماجرا ها

همین کارگر افغان ها هم ممکنه 2 روز دیگه ادای چین را در بیارن و درخواست حقوق و دستمزد بالا کنند و مملکت فلج بشه


الان چند ساله رو زمین های کشاورزی دیگه ایرانی ها کار نمی کنن


کل کشاورزی افتاده دست کارگر افغان

[EURASIA]

سلام گنجشک خان

پرسش های زیادی کردید

که جواب شان زمان بر است

پرسیدی سیاست چیست؟

در فلسفه سیاسی سیاست یعنی دانش و ابزار کسب قدرت و ایجاد سازمانی جهت تسلط بر جامعه

در سیاست شخص اول به رسیدن به قدرت فکر کند

از نگاه هانا ارنت سیاست اخرین مرحله بلوغ اجتماع اسنت

و از نگاه ارسطو سیاست ابزار اداره جامعه است

و از نگاه هابس و ماکیاولی و پارتو سیاست یعنی هنر کسب قدرت

پرسیدی کمونیست چیست؟

پاسخ شکل تمامیت خواهی و توتالیتریسم سوسیالیسم است

حالا سوسیالیسم چیست؟ اصل برتزی جامعه بر فرد به صورت کلی جامعه گرایی

گفتید شوروری کمونیست فلان بود

پاسخ: شوروی اصلا کمونیست نبود بلکه سرمایه داری از نوع دولتی بود

پرسیدی چین هم فلان وفلان

پاسخ چین هم کمونیست نیست بلکه ترکیبی از لیبرال سرمایه داری در اقتصاد و رئالیست در روابط بین المل و نظام تک حزبی تمامیت خواه در سیاست است در واقع چین اصلا کمونیست نیست
بلکه یک نظامی سیاسی بسته و ملی گرا و توسعه خواه با اقتصاد لیبرال و جامعه سکولار

گفتید هدف کمونیست هیچ موقع برابری خواه نبود؟
نه منصف باشیم همان نظام های شوروی اگر چه کمونیست واقعی نبود اما کارهای خوبی در جهت برابری کرد
او پیشگام برابری زنان و اموزش رایگان و بهداشت رایگان بود و....
اگر چه اقتصاد نداشتند و ازادی هم نداشتند

گفتید چین با حقوق پایین کارگران را به بردگی کشاند
پاسخ: در تمام کشورهایی که پیشرفت کردند در مراحل اولیه توسعه همین اتفاق می افتد یعنی کار زیاد و دستمزد کم و رشد اقتصادی بالا و جذب تکنولوژی و .....
چین هم کار درست را انجام داد چطور می تونست پیشرفت کند اگر این کارها را نمی کرد؟

اما ایران؟!!!!!

کشور ما همراه با افغانستان در گیر نظام های دینی و عقب مانده هستند
که هر کدام از حکومتهای لیبرال کمونیست فاشیست ملی گرا جهان وطنی یا نژادپرستی
در مقابل نظام ما 1000 سال جلو هستند

در واقع ما اول باید سکولار بشویم
و تازه در مورد نظام سیاسی بحث کنیم

پرسیدی در بورس حقوقی ها فلان می کنند؟
جواب اره اول منفعت شخصی حقوقی ها مهم است
انها بخشی از بازار هستند و هر کار که بتوانند برای منافعشان می کنند ( البته در حد قانون)
یعنی رضایت ما برایشون مهم نیست

پرسیدی قانون چیست؟
قانون را قدرتمندان اختراع کردند تا ضعفا را کنترل کنند

پرسیدی منفعت جمع وجود نداره و فقط منفعت فرد است
پاسخ: این دعوای لیبرالیسم با سوسیالسم و محفظه کاری است
لیبرال میگه اول منفعت شخص بعد جامعه
سوسیالیسم و محافظه کاری می گویند اول منفعت جمع و بعد فرد
اما دوباره بین سوسیالیسم و محافظه کاری دعوا است
سوسیالیسم میگه جامعه از نوع طبقات اجتماعی
اما محافظه کاری میگه جامعه از نوع وطن و ملی گرایی

[گنجشک]

"دشمن (https://telegram.me/joinchat/5If41Kk6-n9lNmY0) چیز مفیدی است، اگر کم آوردید خودتان درست کنید"

۱- دشمن یعنی کسی که شما می توانید همه ضعف ها و کم کاری هایتان را بر گردن او بیندازید
۲- دشمن یعنی چیزی که شما می توانید مردم را با آن بترسانید تا ناگزیر به آغوش شما پناه بگیرند.
۳- دشمن یعنی کسی که اگر کاری کردید، با وجود او مهم تر جلوه اش دهید و اگر نکردید او را مقصر جلوه کنید.
۴- دشمن یعنی کسی که وقت و بی وقت به او فحش دهید، بی آنکه جواب فحش بشنوید.
۵- دشمن یعنی کسی که حواس مردم را پرت او کنید تا هوس نکنند که از شما چیزی بخواهند.
۶- دشمن یعنی مترسکی که با آن می توانید بچه های بزرگ را بترسانید.

پس دشمن، با این همه خاصیت، یک موضوع حیاتی است. ولی همه خوبی اش به این است که نباشد، که اگر باشد دَمار از روزگارتان در می آورد.

������ دموکراسی یا دموقراضه (https://telegram.me/joinchat/5If41Kk6-n9lNmY0)
✍������ سید مهدی شجاعی

فن کاربردی هست

مثلا 2 تا زن و شوهر در حالت عادی میشینن فحش همدیگه میدن

اما اگر دشمن فرضی ایجاد کنند ، و فحش اون بدن ، صمیمت و همبستگی درون خونه بالا میره


و کمتر پیش میاد که چند نفر با تمام اختلافات بتوانند با هم متحد بشن ، مگر اینکه دشمن واحدی داشته باشن ( حتی فرضی ) تا روحیه کار تیمی شکل بگیره


منظورم بیشتر سیاست خرد هست.

[EURASIA]

جان رالز

پدر لیبرالیزم اجتماعی

فیلسوف امریکایی متولد فوریه 1921

جزء 10 فیلسوف بزرگ قرن بیست

افکار رالز را چه جور باید تفسیر کرد؟

به کتابهای او باید مراجعه کرد

او کتابی داره به عدالت لیبرالی یا اخلاق لیبرالی

در ان کتاب می گوید ایا میشه محاسن لیبرالیسم و سوسیالیسم و محافظه کاری را با هم داشت؟

مثلا از لیبرالیسم ازادی خواهی و فردگرایی و پیشرفت و رفاه و حقوق مدنی و اقتصاد خوب و ازدای های شخصی را داشت

اما معایبش مثل نابرابری و اختلاف طبقاتی و استثمار کارگر و زندگی بیش از حد رقابتی نداشت

یا از سوسیالیسم برابری و احترام به حیوانات و طبیعت و حقوق اقلیت ها و حقوق کارگران و زنان بهداشت عمومی را داشت اما معایبش مثل بی وطنی و اقتصاد دولتی و ..... نداشت

یا از محافظه کاری محاسنش مثل وطن دوستی و خانواده گرایی و سختکوشی و ... داشت ولی معایبش مثل جنگ طلبی و امپراطوری خواهی و نژاد پرستی و مردسالاری و مذهب گرایی و.. نداشت

بعد پاسخ می دهد بله

بعد ابزارش را عقل می داند

و می گوید این عقل بشری توانایی داره یک سنتز و تعادل از محاسن تمام ایدولوژی ها را فراهم کند

مثلا می گوید دولت باید وطن گرایی را تبلیغ کند

اما نه از نوع نژاد (مدل المان) بلکه از نوع دولت و ملت ( مدل امریکا)

یا برای برابری از سیتم مالیات استفاده کند اما نه برای هزینه های دولت بلکه برای باز توزیع ثروت به نفع فقرا

بعد افکار این فیلسوف سیاسی همراه با اقتصاددانان کینیزی یا همون اقتصاددانان لیبرالیسم مدرن ترکیب شد و در دولت رفاه لیندون جانسون رهبر امریکا خود را نشان داد

امروزه افکار رالز را فقط در کشورهای اسکاندیناوی می بینیم

این فیلسوف مخالفان زیادی داشته

فردریک هایک که ان هم از فیلسوفان دیگر قرن 20 است

نوشت عقل نمی تواند حتی قواعد طبیعت را به درستی درک کند چه برسد که بخواهد انها را مهندسی و اصلاح کند