نبض سیاست

[ببعی]

پاسخ : نبض سیاست

جناب ببعی شما همون جناب nay نیستی؟ که آسمون رو به زمین میبافتی که توافق نمیشه و استدلال های خیلی عجیب داشتی!!! شما دیگه زیادی مسائل رو پیچیده میکنی سیاست پیچیده هست ولی دیگه نه تا این حد... از چه موضوعی به جنگ رسیدی؟ دلیل پذیرش قطعنامه لوزان هم گزینه 1 و گزینه 2 هست اینا مگه قدرت رو به کسی میدهند!!

هیج کس چنین توافقی را باور نمیکرد، حتی رییس سیا اظهار شگفتی کرده از این همه امتیازی که ایران داده، پس از اون همه سر و صدا و هارت و پورت، این اولاً

ثانیاً، هنوز توافق نشده و بنده کش امدن مذاکرات را پیش بینی کردم

ثالثاً، 84 روز صبر کن، متوجه خواهیم شد، توافق نهایی میشه یا نه (این تفاهم قراره همون توافق باشه البته)

رابعاٌ، جواب سئوال اولت کاملاً واضحه

خامساً، سیاست پیچیده تر از اونی هست که من و شما سر در بیاریم و بنده دارم دیدگاه شخصی خودم رو با استناد به شواهد موجود، ابراز میکنم. بدیهی است اگر کسی خبری داره، به جایی وصله، اخبار دست اولی داره که از طرف افراد مسبوق به سابقه نقل شده باشه، جاش همینجاست برای مباحثه.

سادساً، یک ضرب المثل قدیمی هست که میگه، وقتی همه چیز بیش از اندازه سرجاشه و میزونه، حتماً یه جای کار میلنگه، برای همین هنوز خود اوباما هم به انجام نیک این توافق اطمینان نداره و گفته، ایران تغییر ساختار هم نده مهم نیست، ما بعنوان ابر قدرت ریسکی کردیم که از پس یک کشور با بودجه 30 میلیارد دلاری نظامی، به راحتی بر خواهیم آمد (یعنی گزینه نظامی را داریم هنوز)

سابعاً، تمامی موارد توافق شده، از قبل هم بوده، چرا یک رهبر بصیر باید قمار کنه و آبروی خودش رو اینجوری ببره و نعل وارونه بزنه و بگه به دستاورد مهمی رسیدیم (البته راسا هنوز هیچی نگفته، اما اعوان و انصارش که کم مونده گوش فلک رو از این دستآورد مهم کر کنند و اینبار دارند دلواپس میشن که نکنه غرب بزنه زیر چنین توافق مهمی)؟ به زعم من، توافق نهایی، خاری است در چشم حسودان منطقه مثل ترکیه، عربستان و اسراییل، و اتفاقاً به ضرر ایران تمام خواهد شد که نمونه اش همین غائله یمن است که قرار نیست یه این سادگی ها تموم بشه! مگر اینکه امتیاز های لازم ازش گرفته بشه!

ثامناً، هنوز تحلیل 2 سناریوی دیگر مانده، شما که اینهمه صبر کردید، یه خورده دیگه هم دندون رو جیگر بذار، انشالله همه چیز درست میشه و شاید هم ترس از جنگ بوده که تن به چنین توافق خفت باری داده

فعلا

ببعی

[H.samimi]

پاسخ : نبض سیاست

جناب ببعی شما همون جناب nay نیستی؟ که آسمون رو به زمین میبافتی که توافق نمیشه و استدلال های خیلی عجیب داشتی!!! شما دیگه زیادی مسائل رو پیچیده میکنی سیاست پیچیده هست ولی دیگه نه تا این حد... از چه موضوعی به جنگ رسیدی؟ دلیل پذیرش قطعنامه لوزان هم گزینه 1 و گزینه 2 هست اینا مگه قدرت رو به کسی میدهند!!

خودشه
تا اینجا خیلی سعی کرد از تکیه کلامش استفاده نکنه ولی گاف (کش) تو پست آخری داد.:D
به یکی دیگه هم مشکوکم

[ببعی]

پاسخ : نبض سیاست

جناب ببعی خان کمال الدوله از نظرات و ضرایف جنابعالی بسیار مشعوف گشتیم. جانا سخن از زبان ما می گویی. از حسن ظن شما و ضرافت فکر شما در بیان مسایل و دید موشکافانه تان قلباً تشکر ویژه دارم. هر کجا هستید در پناه حق باشید. تنتان سالم

thank you for your nice comment

ایکاش دوستان احساس مسئولیت میکردند و بسادگی از کنار وقایع نمیگذشتند

اخبار این روزها، آنقدر مهمه که ما فقط داریم اهمیتش را به نسبت جیبمون برخورداری از مواهب تشخیص درست در سرنوشت اقتصادی خودمون بررسی میکنیم

اما، بیانیه حقوق بشر میگه، بنی آدم اعضای یک پیکرند، و درد من، درد شما، دیگران و تمامی مردم دنیا هم هست! ولی کاربران اینجا، انگار هیچ دردی ندارند، جز اینکه احمدی نژاد اخ بود، روحانی اخه، ظریف ماهه، و الخ

در حالیکه همه اینها سر و ته یک کرباسند و ایران امروز، ماحصل پراکتیس این سوگلی های رهبر فرضانه هستند و کلهم اجمعین، مسئول تمامی این خیانت ها به سرنوشت یک ملت

یذارید چند تا خاطره براتون تعریف کنم

سال 89 بود که با فردی آشنا شدم که در همسایگی یک اطلاعاتی زندگی میکرد. ایشون میگفت که اون همسایه بعد از مدتی که باهاش قدری اُخت شد، شروع کرد به بازگویی اسرار مگو و براش قدری از ماجرای 88 را پرده برداری کرد.

ماجرای 88 این بود که سپاه که روی احمدی نژاد حسابی سرمایه گذاری کرده بود، به قکرش هم خطور نمیکرد که نتیجه انتخابات به ضررش بشه (که تو همون ابتدای کار موسوی پیروز شده بود) برای همین، روز قبلش که اس ام اس ها رو قطع کرده بودند، شنبه همه جا مامور، یکشنبه تمامی ستاد انتخاباتی های موسوی و کروبی را دستگیر و بعد از اون بود که فیسبوق رو فیــلتر کردند و همه چیز بگیر و ببند شد

ماجرای 29 خرداد هم معرف حضور همه هست

اون فرد ادامه داد، آمریکا قرار بود به برنده انتخابات پیشنهاد بده که بشه ژاندارم منطقه (هر کسی که میشد، فرقی براش نمیکرد، فقط میبایست با رای مردم روی کار آمده باشه) و بعد از اون افتضاح، شاهد بودیم که شعار میداند مردم که ، اوباما اوباما، یا با اونا یا با ما

که یعنی توافق پشت پرده ای با دولت متقلب را افشا خواهیم کرد

همچنین گرانی دلار ربطی به تحریم ها نداشت و ماحصل هدفمندی بود، اما بازی رو طوری رقم زدند که به هدفمندی کسی ربطش نده و این شد که عمداً حمله کردند به سفارت انگلیس و دلار یهو پرواز کرد

از طرفی ماجرای خصوصی سازی هم در راستای سیاستهای بانک جهانی پول بود که داشتند همه چیز رو منتقل میکردند به حساب فرد تا فردا پس فردای فروکش کردن آب ها از آسباب، قانوناً هر چی تو مملکته، تصاحب کنند (برندگان انتخابات) و از جمله مقدمات اون کار هم، همون منحل کردن سازمان برنامه و بودجه بود که انحرافات بودجه ایشون، معلوم نشه

یکی از دوستام که ساکن شمال بود میگفت، توی دهات ما سالن آمفی تئاتری زدند که بابتش بیش از 5 میلیارد بودجه تخصیص داده شده بود و شاید 500 میلیون هم خرجش نشده بود، اما مهمتر اینکه اون دهات اصلا به سالن آمفی تئاتر نیازی نداشت، اون هم با اون تشکیلات

وقتی همه این قطعات پازل را کنار هم بگذاریم، میرسیم به چرایی شکل گیری اتفاقات امروز، دلواپسان، انتخاب روحانی و جریان مذاکرات

در حقیقت، سناریو سه، این بود که همه چیز این مملکت را با ضرب و زور همون قطعنامه های بی ارزش، به نام سران سپاه بزنند تا بعد، روحانیت رو از جایگاه فعل دور تر کنند و روحانیت احساس خطر کرد، بازی انتخابات 92 را راه انداخت

باز یکی دیگه از دوستام، 6 ماه قبل از اینکه اصلا ترکیب نامزدها مشخص بشه، گفت دارند روحانی رو میارند روی کار

و فروردین 91 بود که با بچه ها شرط می بستیم که دلار ارزون میشه، اما یکی برگشت و گفت، تا شهریور دلار میشه 2500 و شهریور همون سال، دلار مبادله ای رونمایی شد با قیمت 2470 تومان و البته اون شخص، یکی از مشاوران سابق وزیر نفت وقت، یعنی رستم قاسمی بود

شهریور 91 اگر خاطر کسی باشه، سفارت کانادا از ایران رفت و بعد هم اعتصاب بازار در مهر ماه، دلار را رسوند به 3600 و بعد هم همه چیز امنیتی شد و به زور سرباز، جلوی رشد دلار را گرفتند

اینها خاطراتی از شروع تحریم های جدید بود که بطور عجیبی، پیوستگی داشت با فعالیت های برخی که بعدها اسمشون شد کاسبان تحریم، چون پول باد آورده ای نصیب ایران شده بود که محل کارسازی و خرج براش نداشتند

و الان شاهدیم که هر روز یک پرده میافته و پشتش میلیارد میلیادر اختلاس، در پاک دست ترین دولت تاریخ دنیا بر ملا مشه، کک هیچ کسی هم نمیگزه که بابا، مثلا نظر یکی دیگه به اون شارلاتان نزدیکتر بود، خیانت در رای ملت شد، اونی که رایش رو تنفیذ کرده رو چرا کسی خرش رو نمیچسبه و ادعای بصیرتش گوش فلک رو کر کرده

و امروز، همه حرف زدند، غیر از مسبب اصلی این ماجرا!!!!!!!!!!!!!!!!


سناریوی سه بر این پایه استواره که اصولاً بمب اتمی در کار نبوده از اول، بلکه جو را چنان نشان دادند که همین فردا اسراییل را خواهیم زد و از روی نقشه جهان محو خواهیم کرد، تا اینکه به این بهانه، تمامی پول ها را ظاهر خرج پروژه بمب اتم بکنند تا بتوانند چاه 800 میلیارد دلاری براش بکنند، این شد که چون ماجرا کلاً امنیتی بود، 1 قرون رو 10 تومان هم حساب میکردند، کسی نمیتونست بگه چرا و حالا که اوضاع داره بیخ پیدا میکنه، دارند میگن، بیایید بگردید، اگه یک گرم اورانیوم برای بمب اتم یافتید، مال خودتون!

درست مثل ماجرای صدام که بعد از نابودی عراق، اعتراف کردند که عراق سلاح کشتار جمعی نمیساخته!!!!!

با این کلک هم، تمام شرکتهای سود ده را زدند به حساب شخص تا به وقت مقتضی، مملکت برای سالیان سال، دست جبهه پرقدرت تر از لحاظ مالی باشه که همه جوره حاضره برای برنده شدن کاندیدش، پول خرج کنه و از توش تمام هزینه هاش رو در بیاره.

برای اینکار حتی پای پولهای کثیف هم به میان آمد (حاصله از قاچاق) که دیدیم صدای وزیر کشور را هم در آورد

گفتنی است که پولهای کثیف واقعیت داره، اما خرج تسلیحات و مرزبانی میشه

اما پرونده اتمی خورد به بن بست مخالفین توافق خارجی و اونا دارند ابتکار عمل را دست میگیرند، چون اگه ایران از این غائله قسر در بره، دیگه مهار کردنش خیلی سخت میشه و خود غرب در حقیقت میشه پشتیبان اصلیش و البته سهیم در تمامی این خصوصی سازی ها و آینده اقتصاد ایران

پس، میمونه یک انتخابات دیگه تا برنده انتخابات، برای سالهای متمادی (که اتفاقا از دستاوردهای توافق هم هست که 25 سال ایران تحت نظارت آژانس بمونه) بتونه بدون سر خر، از شرکای تجاری جدیدش پذیرایی کنه و ایران را تبدیل کنند به چینی دیگر (تبلیغات فرزند بیشتر ، خانواده شاد تر در همین راستاست)
که کلنگش هم با مسکن مهر زده شد، یعنی کارگر ارزان، کارخانه های مونتاژ محصولات در ایران و تسلط بیشتر بر منطقه

حالا باید دید که آیا چنین رویایی عملی میشه، یا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یا اینکه میکشنش به جنگی ناخواسته اینبار

[ببعی]

پاسخ : نبض سیاست

خودشه
تا اینجا خیلی سعی کرد از تکیه کلامش استفاده نکنه ولی گاف (کش) تو پست آخری داد.:D
به یکی دیگه هم مشکوکم

:D

Bravo

Bingo

[گیلان]

پاسخ : نبض سیاست

هیج کس چنین توافقی را باور نمیکرد، ...
.
.

من باور میکردم(البته هنوز نهایی نشده است و در عالم سیاست یکروزهم خیلی است چه برسد به چند ماه) و دلایل باورم را هم حدود یکسال پیش تنها با شنیدن صحبتهای عراقچی در برنامه زنده تلویزیونی بدست آوردم !...البته فردای همان روز نظرم را در همین سایت به اشتراک گذاشتم !

[trojan]

پاسخ : نبض سیاست

ببعی جان
گفتی اون دوتا نوجوان ایرانی تو فرودگاه جده دختر بودن . منبع معتبر داری ؟ لطفا لینک بده

[لولی بربط زن]

پاسخ : نبض سیاست

خب، تا اینجای کار، لوزان چای داره تبدیل میشه به ماه عسل مذاکره کنندگان و واکنش های تا این لحظه، همگی حاکی از نوشیده شدن جام زهر دارد

اما خبری تو این مدت تحت الشعاع مذاکرات به گوش همگان نرسیده، خبر تجاوز به 2 نوجوان ایرانی در حال مراجعت از حج عمره است

جزئیاتش رو توی لینک زیر بخوانیم:

http://www.irangreenvoice.com/article/2015/apr/08/49020

نمی دونم چرا بی اختیار با خوندن این خبر، یاد ماجرای شروع جنگ جهانی افتادم

آیا به نظر دوستان، اقدام به چنین عملی خارج از عرف، بدون مقدمه و از روی هوس آنی بوده؟

خفت آور تر اینکه، مسئولان با غیرت ما، خبر به این مهمی را، از تجاوز تبدیل به تعرض کرده اند و حتی جنسیت تجاوز شدگان را، مجهول گذاشته اند تا حساسیت ها بیشتر نشه، بله، این دو بیچاره، دختر بوده اند... بهشون در حریم امن حرم خدا، تجاوز شده و اخبارش، مدام سانسور میشه! چرا؟؟؟؟؟

به نظر من تمامی این ها، تحریکاتی است علیه ایران تا وارد کارزاری جدی و یکسره کردن سرنوشتش کنند، یعنی ایران اسلامی- شیعی، بای - بای و همه اینها، برای جلوگیری از قدرتمند تر شدن ایران، علی الخصوص بعد از توافق نهایی با غربه

این خبر در کنار سایر اخبار، منجمله تحیر و شگفت زدگی رییس سیا از عقب نشینی و دادن امتیازات شگرف ایران، معنای ویژه ای پیدا میکنه

بلا استثنا، با توجه به حمله عربستان به یمن، تا اینجای کار، کشورهای مسلمان عمده، از عربستان حمایت کرده اند

نکته بسیار با اهمیت دیگر، جسارت عربستانه که در حال گردآوری ائتلافی عظیم به پشتوانه مکه و مرکزیت جهان اسلام بودنه و تمامی اینها، منجر به جنگ تمام عیار شیعه و سنی با سردمداری عربستان و حمایت میلیاردی جهان تسنن و اتحاد علیه شیعه که از نظر آنها باطله، خواهد شد.

حال باید با اخبار جدید، سناریوهای احتمالی پذیرش توافق از جانب ایران را مورد بررسی دوباره قرار داد

1- عقب نشینی تاکتیکی
2- قبول شکست در سیاست های خارجی و نوشیدن جام زهر برای بقا
3- انتقال قدرت به کسانیکه حرف گوش کن ترند (قواعد بازی را رعایت میکنند و مسئولیت می پذیرند) با کمترین هزینه ممکن

این سه سناریو را قدری بازتر میکنم تا بشه آینده ایران را حدس زد!!!!!!

آیا ایران درگیر جنگ خواهد شد؟

مسلماً باب میلش نیست، اما پایش گیره!

تا 10 تیر 94، شمارش معکوس روشن شدن تکلیف ایران در مناسبات جدید جهانی که از 13 فروردین آغاز شده و اکنون 84 روز به پایان ضرب الاجل نهایی، فرصت داریم تا گره از این معما باز کنیم!

ببعی

میشه لطفا در مورد مسایلی که اطلاع نداری نظر ندی؟!

محض اطلاع دوستان، قبل از اینکه این قضیه رسانه ایی بشه، همکار بنده که در همین کاروان بوده موضوع رو مفصل شرح داده بود برامون که باعث تعجب و عصبانیت خیلی از همکاران شده بود. این دو فرد هم دو پسر 13 و 15 ساله بودند. اخوند کاروان هم سعی بر ماستمالی کردن قضیه و برگردوندن سریع کاروان به ایران بوده که با سر و صدا و ممانعت اکثر اعضای کاروان مواجه میشه. حتی یکی از هموطنان ترک زبان که سابقه جانبازی داشته و توی این کاروان بوده به روحانی کاروان میگه که" شماها میخواین برگردین ولی من میخوام این دو تا مامور رو بکشم و اگر سعودیها منو بکشن به ارزوی دیرینه ام که شهادته میرسم". اینجا بود که همه میگن سفیر ایران باید بیاد و از طریق سازمان حج و زیارت و کنسولگری وارد قضیه میشن و پلیس جده که روی پیراهنشون نوشته " محکمه " هم میان به فرودگاه و مامورای فرودگاه رو به خط میکنن و از دو نوجوان میخوان که شناسایی کنن و اونا هم دو مامور رو بهشون نشون میدن.

دست بردارید از خبرها و شایعات الکی که جاش توی مجلات زرده. اون دو فرد که بهشون تجاوز شد دو نوجوان پسر بودند و نه دختر.

[لولی بربط زن]

پاسخ : نبض سیاست

این ببعی یه ایدیه جدیده که با مطالب بی ارزش و سخیف داره تاپیک رو به بیراهه میبره. از ناظر میخوام که تذکر بده. شده حسین شریعتمداری واسه ما

[rio]

پاسخ : نبض سیاست

امروز ساعتی پیش :
( مراسم نهمین سالگرد روز ملی فن آوری هسته ای ):


عراقچی: : دستاوردهای جدید هستهای قدرت چانه زنی ایران را در مذاکرات افزایش میدهد
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940120000318

----------------------------------------
روحانی :اوباما اعتراف کرد
ماهیت نظام ایران قابل تغییر نیست
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940120000091
-----------------------------------------------------------------------------


تحلیل دیروز 19 فروردین ( کارت هسته ای در مقابل ؟!):

1- از 12 سال پیش تیم مذاکره کننده ی قبلی ( روحانی و ...) در پی مذاکرات با اروپائی ها متوجه شدند که کار ت های برنده ی هم وزنی برای چانه زنی ندارند .
2- استراتژی ی نظام بر آن قرار گرفت که با پیشرفت در زمینه هسته ای کارت برنده ای را تهیه کند .


((عراقچی امروز 20 فروردین : آنچه تاکنون نیز باعث شده بتوانیم در مقابل کشورهای بزرگ دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم دستاوردهای هستهای کشورمان بودهاست))



3- همزمان ایران بر روی زمین منطقه ؛ در حال جمع آوری ی کارت های بیشتر ( عرا ق/ سویه/لبنان/ یمن....) بود .
4- در مذاکرات اخیر همه ی طرفین می گفتند موضوع مذاکرات فقط هسته ای است ( راست هم می گفتند ) اما موضوعات مهم تر قبلا حل شده بود !
5-ایران تمام کارت ها را فقط برای یک منظور می خواست و می خواهد : اوجب واجبات حفظ نظام .


((روحانی امروز 20 فروردین : آنچه در مذاکرات هستهای به دست آمد این نیست که بیانیهای منتشر شود آنچه در این مذاکرات در طول 15-16ماه گذشته با تلاش و پیگیری به دست آمده آن است که ...رئیسجمهور آمریکا به این واقعیت اعتراف کرد که نظام ایران قابل سرنگونی نیست. ماهیت نظام ایران چون نظام مردمسالاری دینی است قابل تغییر نیست.))



6- اوباما دیروز گفت :با فشار قادر به تغییر رفتار ( تغییر نظام بخوانید )حکومت ایران نیستیم .

7 - نتیجه نهایی : ایران کارت هسته ای را داد ه و در مقابل آمریکا تلویحا پذیرفته که تضمین های امنیتی لازم را به ایران بدهد ( داده است)


ایران به آنچه می خواسته رسیده ( حفظ نظام) .....کمیت و کیفیت سایر مسائل و از جمله عدم تناسب سایر امتیازات رد و بدل شده ؛ مهم نیست




با مهر و سپاس

( نظرات شخصی و ای بسا سراسر اشتباه )
( نیازی به فشردن کلید تشکر نیست ؛ بابت صرف وقت و خواندن مطلب من از شما تشکر می کنم )

[ببعی]

پاسخ : نبض سیاست

میشه لطفا در مورد مسایلی که اطلاع نداری نظر ندی؟!

محض اطلاع دوستان، قبل از اینکه این قضیه رسانه ایی بشه، همکار بنده که در همین کاروان بوده موضوع رو مفصل شرح داده بود برامون که باعث تعجب و عصبانیت خیلی از همکاران شده بود. این دو فرد هم دو پسر 13 و 15 ساله بودند. اخوند کاروان هم سعی بر ماستمالی کردن قضیه و برگردوندن سریع کاروان به ایران بوده که با سر و صدا و ممانعت اکثر اعضای کاروان مواجه میشه. حتی یکی از هموطنان ترک زبان که سابقه جانبازی داشته و توی این کاروان بوده به روحانی کاروان میگه که" شماها میخواین برگردین ولی من میخوام این دو تا مامور رو بکشم و اگر سعودیها منو بکشن به ارزوی دیرینه ام که شهادته میرسم". اینجا بود که همه میگن سفیر ایران باید بیاد و از طریق سازمان حج و زیارت و کنسولگری وارد قضیه میشن و پلیس جده که روی پیراهنشون نوشته " محکمه " هم میان به فرودگاه و مامورای فرودگاه رو به خط میکنن و از دو نوجوان میخوان که شناسایی کنن و اونا هم دو مامور رو بهشون نشون میدن.

دست بردارید از خبرها و شایعات الکی که جاش توی مجلات زرده. اون دو فرد که بهشون تجاوز شد دو نوجوان پسر بودند و نه دختر.

آفرین به این همه دقت، درک و غیرت

یاد داستان اون مغولی افتادم که حمله کرده بودند به ایران و داشت به زن یکی از همین با غیرت ها تجاوز میکرد جلوی چشم شوهرش، دورش یک خط کشیده بود، گفت اگه پات رو از این خط بیرون بذاری، میکشمت. کارش تموم شد، زنه به شوهرش گفت ای بی غیرت، چرا کاری نکردی؟ گفت: چند بار حواسش نبود، پام رو از خط گذاشتم بیرون، هیچ غلطی نتوانست بکنه!
درست مثل آمریکا که هیچ غلطی نتوانست بکنه، اما اون بزرگوار جام زهر را دواطلبانه سر کشید، بخاطر رفاه حال این ملت باغیرت!
حالا حکایت ایرانی های با غیرت ماست

حکم دختر شلاقه، اما حکم لواط اعدامه و این ها دارند خوشحالی مکنند که دختر نبوده و پسر بوده و چرا دروغ سازی میکنید.... یعنی اتفاقی ناگوار تر افتاده، اما براشون ماهیت امر مهم نیست، بلکه مفعول مهمه.


اما لینک خبر را گذاشته بودم ، کل واکنش دوستان همین بود. آفرین به غیرتتون


ولی این یک اقدام تحریک آمیزه برای کشیدن پای ایران به یک جنگ که معلوم شد ایران فقط پاشو وقتی حواس طرف نیست از خط قرمز میذاره بیرون، بطوریکه الان جام گه را سر کشیدند، خط قرمز هم شده نارنجی و شاید هم زرد، رنگ همون نجاستی که سر کشیده اند

این ببعی یه ایدیه جدیده که با مطالب بی ارزش و سخیف داره تاپیک رو به بیراهه میبره. از ناظر میخوام که تذکر بده. شده حسین شریعتمداری واسه ما

وقتی جلوی انتشار آزادانه نظرات گرفته بشه، صدا های خفه شده در گلو، راه های اعتراضی خودش را به نوع دیگری پیدا میکنه و اگر همه راه ها بسته بشه، باز بالاخره راهی پیدا میشه

شما هم ای بی خانمان بربط زن، مست مستی، حالیت نیست چی میگی، چون شریعت نداری رو با من قیاس کردی، وقتی مستی از سرت پرید و مکانی برای خودت پیدا کردی که بتوانی یخورده فکر کین، خواهی فهمید که این تالار خودش یک رسانه زرده و بنده از حقایق و وقایع میگویم، اما اکثریت مطلق خوانندگانم از جنس شما، یا مست هستند یا لایعقل، و اونایی هم که قدری هشیارند، قلم شکسته و ناگزیر، برای همین، قصه های از جنس شب، هیچ وقت از رونق نمیافته، چون حقیقت مثل نور خورشید، چشماشون رو کور میکنه!


به هر جهت، بنده آخرین پست خودم رو میذارم و چون نی بنده را ناظر دانایی چون شما شکست، دلی دلی کنان خواستم دیگران را متوجه خوابشون کنم

اما جماعت خواب ، اجتماع خواب زده ، جامعه چرتی ,فرصت طلبی و بی وجدانی گروهی =ویژگیهای جامعه ایرانی ...... همه به که در خواب غفلت بمانند و پاشون رو روی خط اونورتر بذارند و سر متجاوزین را کلاه بگذارند

ببینید این آخوندا با فرهنگ ایرانی چه کرده اند که خوشحالیم که تجاوز شدگان، دختر نبوده اند و این نهایت غیرت ماست.

خلایق آنچه لایق

مبارکتون باشه این نظام ولایی و به پای همه پیر بشید

Baaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa

[لولی بربط زن]

پاسخ : نبض سیاست

آفرین به این همه دقت، درک و غیرت

یاد داستان اون مغولی افتادم که حمله کرده بودند به ایران و داشت به زن یکی از همین با غیرت ها تجاوز میکرد جلوی چشم شوهرش، دورش یک خط کشیده بود، گفت اگه پات رو از این خط بیرون بذاری، میکشمت. کارش تموم شد، زنه به شوهرش گفت ای بی غیرت، چرا کاری نکردی؟ گفت: چند بار حواسش نبود، پام رو از خط گذاشتم بیرون، هیچ غلطی نتوانست بکنه!
درست مثل آمریکا که هیچ غلطی نتوانست بکنه، اما اون بزرگوار جام زهر را دواطلبانه سر کشید، بخاطر رفاه حال این ملت باغیرت!
حالا حکایت ایرانی های با غیرت ماست

حکم دختر شلاقه، اما حکم لواط اعدامه و این ها دارند خوشحالی مکنند که دختر نبوده و پسر بوده و چرا دروغ سازی میکنید.... یعنی اتفاقی ناگوار تر افتاده، اما براشون ماهیت امر مهم نیست، بلکه مفعول مهمه.


اما لینک خبر را گذاشته بودم ، کل واکنش دوستان همین بود. آفرین به غیرتتون


ولی این یک اقدام تحریک آمیزه برای کشیدن پای ایران به یک جنگ که معلوم شد ایران فقط پاشو وقتی حواس طرف نیست از خط قرمز میذاره بیرون، بطوریکه الان جام گه را سر کشیدند، خط قرمز هم شده نارنجی و شاید هم زرد، رنگ همون نجاستی که سر کشیده اند



وقتی جلوی انتشار آزادانه نظرات گرفته بشه، صدا های خفه شده در گلو، راه های اعتراضی خودش را به نوع دیگری پیدا میکنه و اگر همه راه ها بسته بشه، باز بالاخره راهی پیدا میشه

شما هم ای بی خانمان بربط زن، مست مستی، حالیت نیست چی میگی، چون شریعت نداری رو با من قیاس کردی، وقتی مستی از سرت پرید و مکانی برای خودت پیدا کردی که بتوانی یخورده فکر کین، خواهی فهمید که این تالار خودش یک رسانه زرده و بنده از حقایق و وقایع میگویم، اما اکثریت مطلق خوانندگانم از جنس شما، یا مست هستند یا لایعقل، و اونایی هم که قدری هشیارند، قلم شکسته و ناگزیر، برای همین، قصه های از جنس شب، هیچ وقت از رونق نمیافته، چون حقیقت مثل نور خورشید، چشماشون رو کور میکنه!


به هر جهت، بنده آخرین پست خودم رو میذارم و چون نی بنده را ناظر دانایی چون شما شکست، دلی دلی کنان خواستم دیگران را متوجه خوابشون کنم

اما جماعت خواب ، اجتماع خواب زده ، جامعه چرتی ,فرصت طلبی و بی وجدانی گروهی =ویژگیهای جامعه ایرانی ...... همه به که در خواب غفلت بمانند و پاشون رو روی خط اونورتر بذارند و سر متجاوزین را کلاه بگذارند

ببینید این آخوندا با فرهنگ ایرانی چه کرده اند که خوشحالیم که تجاوز شدگان، دختر نبوده اند و این نهایت غیرت ماست.

خلایق آنچه لایق

مبارکتون باشه این نظام ولایی و به پای همه پیر بشید

Baaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa

اخبار جعلی چه ربطی به این نظام و اون نظام داره. شما یه وبلاگ بزن هرچی تحلیل دلت خواست بزار. نه اینکه بیای توی یه تالار عمومی و هر چی دلت خواست بگی بعد هم مظلوم نمایی کنی و اسمون ریسمون ببافی و به این و اون ربط بدی. دارم بهت میگم اون خبر دختر بودن،فقط یه شایعه است. امروز هم همکارمون رو بعنوان شاهد برده بودن حج و زیارت. دیگه ازین واضحتر برات بگم؟!

دختر و پسر هم فرق نمیکنن. اگه به دختر هم تجاوز شده بود باید همین قشقرق براه میافتاد. حرف هم الکی توی دهن ما نزار. چه پسر چه دختر واسه ما عزیزن و متجاوزین باید به سزای عملشون برسن. ضمنا اگه به دختری به زور تجاوز کنن حکم متجاوز اعدامه نه شلاق.

خودتو به در و دیوار هم نزن. من مستم ولی از تو یکی هشیارترم. باش تا صبح دولتت بدمد

[mjtb]

پاسخ : نبض سیاست

این ببعی یه ایدیه جدیده که با مطالب بی ارزش و سخیف داره تاپیک رو به بیراهه میبره. از ناظر میخوام که تذکر بده. شده حسین شریعتمداری واسه ما

ایشون دانای کل جدید سایت بورسی هستن، یک ببعی از بقیه گله دلواپسان.

راستی کفن پوشها کجان؟

کجان اونها که عفت دخترای ایرانی براشون مهم بود و تو خیابونای تهران عربده کشی میکردن؟

اونایی که برای عملیات استشهادی ثبت نام کرده بودن کوشن؟

یکی نیست بگه آخه آدم ابله، تو این شرایط که عربستان رسماً داره میگه میخواد وارد جنگ با ایران بشه، عقل تو کله ت نبود که پاشدی واسه حج مستحبی رفتی؟ حج واجب هم تو این شرایط نباید رفت. آخه این پول رو چرا میری میریزی تو شکم اون وهابی ها؟ مملکت پول مفت داره؟

خب ببعی غیرتمند، شما چه گلی زدی به سر ما بی غیرتا؟ شما چندبار پاتو از خط گذاشتی بیرون که اینجوری بقیه رو سرزنش میکنی؟

[گیلان]

پاسخ : نبض سیاست

واقعیت اینست در صورت ادامه این روند بین ایران و عربستان احتمالا کار به جاهای باریکتر هم بکشد !
نشانهاهم فراوانند, از سخن فلاحی که بغداد را پایتخت میداند تا صحبت های جنتی که از تریبون رسمی در تهران مرگ پادشاه عربستان را تبریک میگوید !(مثال بر عکسش اینطورمیشود که بر فرض خبر فوت خمینی را آنها تبریک و شاد باش رسمی میگفتند ! ...دیگر خود بخوانید چه قشقلی بپا میشد )...تا اخیرا هم که یمن رسیده است !
همین مسائل در اطاق فکرهای طرفین بررسی میشود و برای هدایت و تهییج احساسات آحاد مردم بکار گرفته میشود ! که نمونه ش میتوان به شادی بعد از گل عربها و ایرانی ها اشاره داشت که گلوی همدیگر را بطور سمبلیک میبرند !
ازنظر روانشناسی اجتماعی یکی از مهمترین مکانها برای بررسی و آنچه در بطن یک اجتماعی میگذرد استادیومهای فوتبال است که به زیبایی و با انحراف بسیار کم, واقعییات وفرهنگ عامه و کیفیت آحاد مردم را نمایش میدهد !به قول فردوسی پور یک زمانی تنها در استادیومها و بطور پراکنده فحش و عصبانیت و ناسزا گویی را میشنیدم , اما امروزه دیگر در داخل خانه و بهمراه خانواده نیز نمیشود فوتبال تماشا کرد !(اشاره به این داشت که همه یکصدا و هماهنگ فحش و ناسزا میگویند و البته در تمامی استادیوم ها و سراسر کشور)!
حالا هم که گلوی همدیگر را میبرند ! و اگر توجه داشته باشید که اساس و خمیر مایه اعراب مسلمان با کینه و نفرت و انتقام عجین میباشد شما تصور کنید در دنیای واقع گلوی یک شخصیت معروف مثل یک فوتبالیست را ببرند ...زمینه های قبلی هم که در اطاق فکرها برای عامه مردم چیده شده است و دیگر کار چندان سختی نمیباشد که پیش بینی کنیم چه پیش خواهد آمد !
.
اگر عقلانیتی وجود داشته باشد بایستی به سرعت با اینگونه حرکات برخورد جدی و سلبی شود تا فراگیر نشود , در غیر اینصورت دیگر نه تو مانی و نه من !

[محمد-پ]

پاسخ : نبض سیاست

این اتفاق شنیعی که افتاده از دو جهت میشه روی اون زوم کرد . بجای اینکه بهم دیگه بپرین و همدیگه رو محکوم کنید باید ببینید
در پس اتفاقی که افتاده احتمال داره چه اتفاقی بیفته .

دو تا جهت داره یکی مربوط به عربستان که نشان میدهد محافلی در عربستان وجود دارند که با دست گذاشتن روی احساسات مردم ایران میخواهند بین دو کشور جنگ شود . اگر شرایط عینی آن وجود داشته باشد و رهبران دو کشور آنرا کنتزل نکنند با اتفاقات ساده ای این اتفاق می افتد . در تاریخ معاصر ایران بارها سرویسهای جاسوسی بیگانه دو گروه مخالف یکدیگر را بجون هم انداخته اند و یا دو کشور را که اختلافات عینی داشته اند به جنگ کشانده اند . اینهم یکی از آنهاست . سرویسهای جاسوسی بیگانه به وفور در نهادهای عربستان حضور دارند و این مسئله هم میتواند یکی از شگردها برای به جون هم انداختن دو کشوری که با وجود رقابت شدید هیچگاه با هم جنگی نداشته اند باشد

جنبه دوم تحریم سفر به عربستان است که منافع روسای کاروانها اجازه نمیدهد که چنین اتفاقی بیفتد . ماستمالی کردن مسئله توسط رئیس کاروان شاهدی بر مدعاست .

بنابرین بیخودی بجون همدیگه نیفتید و انرژی خود را در مقابل یکدیگر هدر ندهید که منافع غیر در آن نهفته است .

[rio]

پاسخ : نبض سیاست

(( انسان )) نه (( شیء)) !

دوست گرام و نکته سنج !
شما نیک می دانی و خواهی دانست که مخاطب این پیام هستی :

قوام و اصالت (( انسانیت )) انسان در گرو پاسداشت حرمت (( آزادی ) و (( آگاهی )) ی اوست :

در هر گونه رابطه و تعامل انسانی با فرض رعایت اصول اخلاقی اگر به بهانه ی (( آگاه)) کردن انسانی (( آزادی ی انتخاب )) او را پایمال و لگد کوب کردیم و و خوار و ناچیز شمردیم ؛ ((هویت)) انسانی اش را نادیده گرفته و به ((حیثیت)) انسانی اش توهین کرده ایم و بسا که از این حیث پای بر جای پای همان کسانی نهاده ایم که مداوما از حیث چنین عملکردی نقدشان کرده و می کنیم !
ساده وراحت اینکه نباید به بهانه ی (( تحمیل آگاهی )) به دیگران ((آزادی ی اراده و انتخاب)) شان را پژمرده و ضایع کرد . ( رهنمونی به زور سوی بهشت ؟)

دیگر اینکه : نهایت هنر هر انسانی در این دنیای وانفسا ، بیدار و آگاه نگاه داشتن خویش است ، نخست بر خویش و احوال خویش و دنیای درون خویش و سپس بر آنچه در پیرامونش می گذرد که اگر پس از تلاش برای حصول کامل این مهم ؛فراغت و توش و توانی هم برای روشنی بخشی ی دیگری ماند با شرط (( حفظ حرمت آزادی )) ممکن است و لاغیر . پس بی هیچ انتظاری ... هیچ انتظاری !


نادیده گرفتن ((آگاهی)) ی انسانی ی دیگران و (( آزادی ی انتخاب شان))به مثابه ی (( شیء ))دید ن آنهاست نه (( انسان )) فرض کردنشان .
!
با مهر و سپاس


ما تنها و تنها قادر به اعمال کنترل بر خویشیم نه ذره ای بیش .....دیگران اشیاء تحت تملک ما نیستند و نخواهند شد....