کوروش همیشه زنده - 29 اكتبر روز جهاني كوروش كبير - روزي به افتخار ايرانيان

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • PASHA
    عضو فعال
    • Mar 2011
    • 1294

    #1

    کوروش همیشه زنده - 29 اكتبر روز جهاني كوروش كبير - روزي به افتخار ايرانيان




    ۷ آبان روز کوروش بزرگ می باشد

    روز ۲۹ اکتبر روز جهانی کوروش بزرگ می باشد

    این روز جشن ملی ایران زمین است

    روز کوروش بزرگ بر شما ایرانیان در هر کجای ایران زمین و جهان مبارک باد

    زنده باد ایران زمین درود بر کوروش بزرگ
    اشتیاق سوزان، تلاش و پشتکار، اراده آهنین،صروتحمل، درس و عبرت، تمرین و تمرین و.... فروتن باش
  • PASHA
    عضو فعال
    • Mar 2011
    • 1294

    #2
    کوروش همیشه زنده - 29 اكتبر روز جهاني كوروش كبير - روزي به افتخار ايرانيان






    29 اكتبر روز جهاني كوروش كبير - روزي به افتخار ايرانيان ۷ آبان ماه مطابق با بيست و نهم اكتبر روز جهاني كوروش (سايرس دي) نام گذاري شده است كه از دير باز پارسيان، يهوديان، دوستداران حقوق بشر و هواداران اداره جهان به صورت ملل مشترك المنافع آن را گرامي مي دارند و رعايت مي كنند. اين روز به مناسبت تكميل تصرف امپراتوري بابل به دست ارتش ايران (اكتبر سال ۵۳۹ پيش از ميلاد) و پايان دوران ستمگري در دنياي باستان برقرار شده است . ۲۵۴۴ سال پيش در همين ماه اعلاميه تاريخي كوروش بزرگ در زمينه حقوق افراد و ملل انتشار يافته بود كه نخستين سنگ بناي يك دولت مشترك المنافع جهاني و هر سازمان بين المللي بشمار مي آيد. " اينك كه به ياري مزدا ، تاج سلطنت ايران و بابل و كشورهاي جهات اربعه را به سر گذاشته ام ، اعلام مي كنم : تا روزي كه من زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد دين و آيين و رسوم ملتهايي كه من پادشاه آنها هستم ، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت كه حكام و زير دستان من ، دين و آئين و رسوم ملتهايي كه من پادشاه آنها هستم يا ملتهاي ديگر را مورد تحقير قرار بدهند يا به آنها توهين نمايند . من از امروز كه تاج سلطنت را به سر نهاده ام ، تا روزي كه زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد ، هر گز سلطنت خود را بر هيچ ملت تحميل نخواهم كرد و هر ملت آزاد است ، كه مرا به سلطنت خود قبول كند يا ننمايد و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند ، من براي سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم كرد . من تا روزي كه پادشاه ايران و بابل و كشورهاي جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت ، كسي به ديگري ظلم كند و اگر شخصي مظلوم واقع شد ، من حق وي را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم كرد . من تا روزي كه پادشاه هستم ، نخواهم گذاشت مال غير منقول يا منقول ديگري را به زور يا به نحو ديگر بدون پرداخت بهاي آن و جلب رضايت صاحب مال ، تصرف نمايند .من تا روزي كه زنده هستم ، نخواهم گذاشت كه شخصي ، ديگري را به بيگاري بگيردو بدون پرداخت مزد ، وي را بكار وادارد . من امروز اعلام مي كنم ، كه هر كس آزاد است ، كه هر ديني را كه ميل دارد ، بپرستد و در هر نقطه كه ميل دارد سكونت كند ،مشروط بر اينكه در آنجا حق كسي را غصب ننمايد ،و هر شغلي را كه ميل دارد ، پيش بگيرد و مال خود را به هر نحو كه مايل است ، به مصرف برساند ، مشروط به اينكه لطمه به حقوق ديگران نزند . من اعلام مي كنم ، كه هر كس مسئول اعمال خود مي باشد و هيچ كس را نبايد به مناسبت تقصيري كه يكي از خويشاوندانش كرده ، مجازات كرد . مجازات برادر گناهكار و برعكس به كلي ممنوع است .اگر يك فرد از خانواده يا طايفه اي مرتكب تقصير ميشود ، فقط مقصر بايد مجازات گردد ، نه ديگران . من تا روزي كه به ياري مزدا ، سلطنت مي كنم ، نخواهم گذاشت كه مردان و زنان را بعنوان غلام و كنيز بفروشند و حكام و زير دستان من ، مكلف هستند ، كه در حوزه حكومت و ماموريت خود ، مانع از فروش و خريد مردان و زنان بعنوان غلام و كنيز بشوند و رسم بردگي بايد به كلي از جهان برافتد . و از مزدا خواهانم ، كه مرا در راه اجراي تعهداتي كه نسبت به ملتهاي ايران و بابل و ملتهاي ممالك اربعه به عهده گرفته ام ، موفق گرداند." كلمه كوروش به معناي خورشيد وار ( كور = خورشيد) و( وش = مانند) مي باشد .ايرانيان كوروش را "پدر" و يونانيان كه ممالكشان را فتح كرده بود" سرور"و يهوديان كه آزادي را به ايشان بازگردانده بود" مسح كننده"و بابليان اورا" مردوك به منزله مورد تاييد" مي ناميدند. تبار كوروش از پدر به پارس ها و از مادر به مادها مي رسد. اشيتو و يگو پادشاه ماد شبي خوابي در مورد دخترش ماندانا مي بيند ، براي وي آنگونه تعبير كردند كه از دخترت فرزندي زاده مي شود كه بر مادها غلبه خواهد كرد. اين موضوع سبب شد كه او تصميم بگيرد كه دخترش را به بزرگان ماد ندهد زيرا از اين ترس داشت كه دامادش مدعي خطر براي وي شود . دخترش را به(پارسها) كمبوجيه اول كه در آن زمان در جنوب غربي ايران حكومت داشتند شوهر داد . ماندانا پس از ازدواج با كمبوجيه بار دار شد و شاه اينبار خواب ديد از شكم دخترش درختي روييده كه شاخ وبرگهاي آن زمين را پوشانيده كه مجدد براي وي تعبير كردند كه از ماندانا فرزندي بوجود خواهد آمد كه بر جهان غلبه خواهد كرد . وي دخترش را طلبيد و زاده ي وي را به هارپاگ(از بستگان و سپهسالار وي بود ) سپرد و دستور داد طفل رانابود كند . هارپاگ هم مي دانست كه ممكن است روزي ماندانا انتقام فرزند خود بگيرد و هم اينكه از سر پيچي از دستور شاه هراس داشت, بنابر اين كوروش را به يكي از چوپانهاي شاه به نام ميترادات (مهرداد) داد و از وي خواست بدستور شاه طفل را ميان جنگل رها كند . چوپان فرزند را به خانه برد و همسر وي كه تازه صاحب فرزندي مرده شده بود به شوهرش اسرار ورزيد كه طفل را نگه داشته و فرزند مرده خويش را به جنگل برده و جسد تيكه شده وي را به هارپاگ دهند بدين ترتيب انها سرپرستي طفل را به عهده گرفتند . يك روز كوروش كه پسر چوپان معروف بود با اميرزادگان بازي مي كرد و آنها كوروش را در بازي به شاهي قبول كردند و چون پسر آرتم(يكي از شاهزادگان)ازكوروش فرمانبرداري نكرد كوروش دستور داد وي را تنبيه كنند پسر آرتم نيز موضوع را به شكايت به پدر و پدر نيز به شاه گفته كه پسر چوپان فرزندش را تنبيه كرده . شاه نيز چوپان و كوروش را احضار كرده و از ايشان در خصوص عمل كوروش سوال كرده و كوروش نيز در پاسخ به شاه گفته آنها مرا به شاهي پذيرفتند چون او از من فرمانبرداري نكرد او را تنبيه كردم حال اگر شايسته مجازات هستم تصميم با شماست. شاه از دلاوري كوروش و شباهتش با خود به فكر افتاده و چون زمان رها كردن فرزند دخترش به جنگل با سن كوروش برابر بوده آرتم را قانع كرده و از چوپان در خصوص پدر مادر كودك سوالاتي كرده و چون به جواب قانع كننده نرسيده تحت شكنجه از وي اعتراف گرفته و هارپاگ را احضار كرده و چون او چوپان راديد موضوع را فهميده و به شاه گفت مي خواستم هم دستور شما را اجرا كرده باشم و هم اينكه مرتكب قتل فرزند دخترت نشده باشم. بدين ترتيب كوروش در دربار كمبوجيه اول اخلاق والاي انساني پارس ها و فنون جنگي و نظام پيشرفته آنها را آموخت و با آموزشهاي سختي كه سربازان پارس فرا مي گرفتند پرورش يافت. گفتني است مرحوم علامه طباطبايي ذوالقرنين را كه قرآن از او به عنوان حاكمي عادل و نيك سيرت ياد شده كوروش كبير دانسته است .
    آخرین ویرایش توسط PASHA؛ 2011/10/29, 10:45.
    اشتیاق سوزان، تلاش و پشتکار، اراده آهنین،صروتحمل، درس و عبرت، تمرین و تمرین و.... فروتن باش

    نظر

    • arak_bourse
      کاربر فعال
      • Nov 2010
      • 3802

      #3
      تبريك اين روز رو به همه ايرانيان تبريك مي گويم. روزي كه بزرگ شاه ايراني به دنيا آمد
      تحلیلگر بازار tahlilgar0@

      نظر

      • PASHA
        عضو فعال
        • Mar 2011
        • 1294

        #4
        آیا میدانید : ۲۹ اکتبر روز جهانی کوروش کبیر است و این روز فقط در تقویم ایران نیست؟

        ـ آیا میدانید : چند سال دیگر ، با نابودی کامل تخت جمشید باید سپاسگذار کشورهایی چون فرانسه باشیم که چندی از تخت جمشید را در موزه های خود حفظ کردند.



        ـ آیا میدانید: اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت ۴۰سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد.

        ـ آیا میدانید : کمبوجیه فرزند کورش بدلیل کشته شدن ۱۲ ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با ۲۵۰ هزار سرباز ایرانی در روز ۴۲ از آغاز بهار ۵۲۵ قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود.

        ـ آیا میدانید : داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار ۵۲۰ قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت ۲ نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد

        ـ آیا میدانید : داریوش کبیر طرح تعلیمات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت .

        ـ آیا میدانید : داریوش در پایئز و زمستان ۵۱۸ – ۵۱۹ قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغذ آورد .

        ـ آیا میدانید : داریوش بعد از تصرف بابل ۲۵ هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد.

        ـ آیا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت .

        ـ آیا میدانید : اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس ۳ سال طول کشید و کل ساخت کاخ ۸۰ سال به طول انجامید.

        ـ آیا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده ۲۵ هزار کارگر به صورت ۱۰ ساعت در تابستان و ۸ ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر ۵ روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه ۲۵۰ گرم گوشت همراه با روغن – کره – عسل و پنیر میداده است و هر ۱۰ روز یکبار استراحت داشتند .

        ـ آیا میدانید : داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است .

        ـ آیا میدانید : تقویم کنونی ( ماه ۳۰ روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی “دنی تون” بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای ۵ عید مذهبی و ۳۱ روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است .

        ـ آیا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند .

        ـ آیا میدانید : داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه – وزارت آب – سازمان املاک -سازمان اطلاعات – سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد.

        ـ آیا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد.

        ـ آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد.

        ـ آیا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد.
        اشتیاق سوزان، تلاش و پشتکار، اراده آهنین،صروتحمل، درس و عبرت، تمرین و تمرین و.... فروتن باش

        نظر

        • PASHA
          عضو فعال
          • Mar 2011
          • 1294

          #5
          منشور حقوق بشر کورش
          از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد



          منشور حقوق بشر کوروش یا استوانهٔ کوروش دوم (بزرگ) لوحی از گل پختهاست که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش دوم هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شدهاست. نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شدهاست. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شده و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری میشود.[۱] این منشور یکی از بزرگترین نشانههای روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی است. [۲]
          اشتیاق سوزان، تلاش و پشتکار، اراده آهنین،صروتحمل، درس و عبرت، تمرین و تمرین و.... فروتن باش

          نظر

          • payan
            عضو عادی
            • Apr 2011
            • 148

            #6
            به یادتان می اورم تا بدانید ،که زیباترین منش ادمی محبت اوست،پس محبت کنید،چه به دوست،چه به دشمن،که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست !

            کوروش کبیر
            تقدیر , تقویم انسانهای عادی و تغییر , تدبیر انسانهای عالی است ...

            نظر

            • PASHA
              عضو فعال
              • Mar 2011
              • 1294

              #7
              كورش بزرگ


              كورش بزرگ فرزند كمبوجيه و ماندانا اولين كسي بود كه فلات ايران را براي نخستين بار در تاريخ زير يك پرچم در آورد و پادشاهي ايران را تشكيل داد.

              در سال 546 قبل از ميلاد , كراسوس شاه ليديا با انديشه پيروزي بر سرزمين پارسيان يورشبر ايران زمين را آغاز كرد. وي پيش از يورش, از كاهن معبد دلفي در يونان در زمينه يورش به پارسيان نگر(نظر)خواهي كرد و كاهن به او وعده داد كه اگر حمله كند, امپراطوري بزرگي را نابود خواهد كرد.جنگ با ايران براي ليديا يك فاجعه تاريخي بود. كروسوس بسختي شكست خورد. كورش خاك ليديا را در هم نورديد. كروسوس به اسارت ايرانيان در آمد و خاك ليديا(تركيه فعلي) ضميمه شاهنشاهي كورش قرار گرفت و مرزهاي شرقي ايران به درياي اژه رسيد. كورش كراسوس را بخشيد و از او يك فرمانده با وفا ساخت و بعدها همين كراسوس و ارتش ليديا براي پيشبرد هدفهاي امنيت گسترانه كورش نبردها كردند.

              كورش كه شخصيتي آزاد انديش و عاري از پي دورزي(تعصب) بود , خدايان و اديان ملل شكست خورده را به رسميت شناخت , همگان را در اجراي مراسم دينيشان آزاد گذاشت, معابدشان را در زير پوشش كمكهاي دولتي قرار داد و بدينسان دل هاي همه ي ملت هاي مغلوب را بسوي خويش جلب كرد. چشم تاريخ تا آن هنگام چنان فاتح پر مهر و شفقتي را به خود نديده بود و ملت هاي مغلوب در برابر اين همه مهر و بزرگواري چاره اي جز محبت او را نداشتند و دوستي او در دل همه اقوام تحت قرمانروائي ايران ريشه دواند.

              پس از اينكه مرزهاي شرقي ايران در جوار بابل قرار گرفت, آوازه انساندوستي و بزرگمنشي كورش به ميانرودان رسيد و بابليان را كه از جور ستمگري به نام نبونهيد به تنگ آمده بودند بر آن داشت كه دست استمداد بسوي كورش دراز كنند. فتح امپراطوري بابل براي كورش با همكاري مردم بابل و هماهنگي روحانيون مردوخ انجام شد.

              كورش بزرگ با ايماني كه به اهورا مزدا داشت, جهان گشائي را به هدف برقرار كردن آشتي و آسايش و برابري و از ميان بردن ستم و ناراستي انجام ميداد. هر كشوري را كه گشود, فرمانروائيش را دوباره به همان حكومتگران پيشين واگذاشته بود تا از سوي او سرزمين خودشان را با دادگري اداره كنند. در هيچ جا به معابد و متوليان امور ديني ملل مغلوب آسيب وارد نكرد

              كورش پس از تسخير بابل اعلام بخشش همگاني كرد, اديان بومي را آزاد اعلام كرد, هيچ انساني را به بردگي نگرفت و سپاهيانش را از تجاوز به جان و مال رعايا باز داشت و دستور داد خرابيهاي جنگ را بازسازي كنند و در اين راه خود پيش قدم شد و شروع به بازسازي ديوار شهر كرد. در ميانرودان چهل هزار يهودي توسط شاهان آشور و بابل براي بردگي به اين منطقه آورده شده بودند. كورش دستور آزادي آنها را صادر كرد و به آنها وعده داد موجبات برگشتشان را به سرزمينشان فراهم كند.بعد از فتح ميانرودان, شام(سوريه) . فينيقيه و فلسطين نيز ضميمه خاك ايران شدند

              در استوانه معروف به اعلاميه حقوق بشر اين پادشاه انساندوست چنين نوشته است:

              منم كورش شاه جهان, شاه بزرگ, شاه شكوهمند, شاه بابل, شاه سومر و اكاد, شاه چهار اقليم بزرگ جهان, پور كمبوجيه شاه بزرگ شاه انشان, نوه كورش شاه بزرگ شاه انشان, از دودمان شاهان روزگاران دور…. هنگامي كه دوستانه قدم درون بابل نهادم و در ميان هلهله هاي شادي مردم كاخ شاهان و تختگاه آنها را به تصرف در آوردم سلطان بزرگ مردوخ دلهاي نيك مردان بابل را با من همراه ساخت زيرا من همواره بر آن بودم كه او را بزرگ بدارم و بستايم. سپاه بزرگ من در آرامش و نظم وارد بابل شدند من به هيچكس اجازه ندادم كه در سومر و اكاد دست به تجاوز و تعدي بزند.من در بابل و ديگر شهر هاي مقدس نظم و امنيت برقرار كردم.از آن پس مردم بابل به آزادي رسيدند و يوغ بردگي از دوششان برداشته شد… مردم اين سرزمينها را به سرزمينهايشان برگرداندم و املاكشان را به آنان باز دادم
              اشتیاق سوزان، تلاش و پشتکار، اراده آهنین،صروتحمل، درس و عبرت، تمرین و تمرین و.... فروتن باش

              نظر

              • PASHA
                عضو فعال
                • Mar 2011
                • 1294

                #8
                آخرين سخنان كورش بزرگ


                «فرزندان من، دوستان من! من اكنون به پايان زندگي نزديك گشته ام. من آن را با نشانه هاي آشكار دريافته ام.
                وقتي درگذشتم مرا خوشبخت بپنداريد و كام من اين است كه اين احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زيرا من به هنگام كودكي، جواني و پيري بختيار بوده ام. هميشه نيروي من افزون گشته است، آنچنانكه هم امروز نيز احساس نميكنم كه از هنگام جواني ناتوانترم.
                من دوستان را به خاطر نيكوييهاي خود خوشبخت و دشمنانم را فرمانبردار خويش ديده ام.

                زادگاه من بخش كوچكي از آسيا بود. من آنرا اكنون سربلند و بلندپايه باز ميگذارم. در اين هنگام كه به سرای ديگر ميگذرم، شما و ميهنم را خوشبخت ميبينم و از اين رو میخواهم كه آيندگان مرا مردي خوشبخت بدانند.
                بايد آشكارا جانشین خود را اعلام كنم تا پس از من پريشاني و نابساماني روي ندهد.
                من شما هر دو فرزندانم را يكسان دوست ميدارم ولي فرزند بزرگترم كه آزموده تر است كشور را سامان خواهد داد.
                فرزندانم! من شما را از كودكي چنان پرورده ام كه پيران را آزرم داريد و كوشش كنيد تا جوانتران از شما آزرم بدارند.
                تو كمبوجيه، مپندار كه عصاي زرين پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یکرنگ براي پادشاه عصاي مطمئنتري هستند.
                هر كس بايد براي خويشتن دوستان يكدل فراهم آورد و اين دوستان را جز به نيكوكاري به دست نتوان آورد.
                به نام خدا و نیاکان درگذشته ي ما، اي فرزندان اگر ميخواهيد مرا شاد كنيد نسبت به يكديگر آزرم بداريد.
                پيكر بيجان مرا هنگامي كه ديگر در اين گیتی نيستم در ميان سيم و زر مگذاريد و هر چه زودتر آن را به خاك باز دهيد. چه بهتر از اين كه انسان به خاك كه اينهمه چيزهاي نغز و زيبا ميپرورد آميخته گردد.
                من همواره مردم را دوست داشته ام و اكنون نيز شادمان خواهم بود كه با خاكي كه به مردمان نعمت ميبخشد آميخته گردم.

                هم اكنون درمی یابم که جان از پيكرم ميگسلد ... اگر از ميان شما كسي ميخواهد دست مرا بگيرد يا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزديك شود و هنگامي كه روي خود را پوشاندم، از شما خواستارم كه پيكرم را كسي نبيند، حتي شما فرزندانم.
                از همه پارسيان و هم پیمانان بخواهيد تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اينكه ديگر از هيچگونه بدي رنج نخواهم برد شادباش گويند.
                به واپسین پند من گوش فرا داريد. اگر ميخواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد، به دوستان خود نيكي كنيد.
                خداحافظ پسران گرامی و دوستان من، خدانگهدار.»

                پس از اين گفتار، كورش بزرگ روي خود را پوشاند و درگذشت.
                اشتیاق سوزان، تلاش و پشتکار، اراده آهنین،صروتحمل، درس و عبرت، تمرین و تمرین و.... فروتن باش

                نظر

                • بابای دارا
                  عضو فعال
                  • Dec 2010
                  • 768

                  #9


                  كوروش، ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر همچنین معروف به کوروش دوم، نخستین پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی بود. کوروش به مدت سی سال، از سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر ایران سلطنت کرد.

                  دربارهٔ کوروش تمام مورخین توافق دارند که شاهی بود با عزم، عاقل و مهربان که در موارد مشکل به عقل بیش از قوه متوسل میشد و برخلاف پادشاهان آشور و بابل، با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود. جنگ و بوی خون او را برخلاف فاتحان دیگر مغرور نکرد و رفتار او با پادشاهان مغلوب لیدیه و بابل سیاست تسامح او را بخوبی نشان میدهد. با پادشاهان مغلوب به اندازهای مهربانی میکرد که آنها دوست کوروش شده و در مواقع مشکل به او یاری مینمودند. با مذهب و معتقدات مردم کاری نداشت بلکه برای جذب قلوب ملل آداب مذهبی آنها را محترم میداشت. شهرها و ممالکی که در تحت تسلط او در میآمدند، هیچگاه معرض قتل و غارت واقع نمیشدند. آنچه درباب وی برای مورخ جای تردید ندارد، قطعاً این است که لیاقت نظامی و سیاسی فوقالعاده در وجود او، با چنان انسانیت و مروتی در آمیخته بود که در تاریخ پادشاهان شرقی پدیدهای بهکلی تازه به شمار میآمد. کوروش از ذکر عناوین و القاب احتراز داشت، در کتیبههایی که از او مانده، این عبارت ساده خوانده میشود، من کوروش شاه هخامنشی هستم. حال آنکه شاهان دیگر خود را خدا میخواندند.

                  ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان او را سرور و قانونگذار مینامیدند و به وی به چشم یک فرمانروای آرمانی مینگریستند. یهودیان این پادشاه را، به منزله مسیح پروردگار به شمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک میدانستند. ‎
                  مشروعيت فاركس بر اساس فتاواي مراجع تقليد

                  - مطالعه کتاب کیش و مات رو پیشنهاد می کنم

                  -- می توانید آرزو کنید و یا امیدوار باشید که بازار باز خواهد گشت :-< و یا می توانید ضرر خود را قطع کرده و خود را برای فرصتهای بعدی آماده کنید :-?

                  نظر

                  • بوف کور
                    Banned
                    • Jul 2025
                    • 1422

                    #10
                    دعای کورش
                    روزی بزرگان ایرانی ومریدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین دعای خیر کند وایشان بعد از ایستادن در کنار اتش مقدس اینگونه دعا کردن:
                    خداوندا اهورا مزدا ای بزرگ آفریننده آفریننده این سرزمین بزرگ،سرزمینم ومردمم راازدروغ و دروغگویی به دور بدار

                    بعد از اتمام دعا عده ای در فکرفرو رفتند واز شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه دعانمودید؟
                    فرمودند:چه باید می گفتم؟ یکی جواب داد :برای خشکسالی دعا مینمودید؟
                    کوروش بزرگ فرمودند: برای جلو گیری از خوشکسالی ...انبارهای اذوقه وغلات می سازیم
                    دیگری اینگونه سوال نمود: برای جلوگیری از هجوم بیگانگان دعا می کردید ؟
                    ایشان جواب دادند: قوای نظامی را قوی میسازیم واز مرزها دفاع می کنیم
                    گفتند:برای جلوگیری از سیلهای خروشان دعا می کردید ؟
                    پاسخ دادند: نیرو بسیج میکنیم وسدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم
                    و همینگونه سوال کردندوبه همین ترتیب جواب شنیدند...
                    تا این که یکی پرسید: شاها منظور شما از این گونه دعا چه بود؟!

                    وکوروش تبسمی نمودند واین گونه جواب دادند :
                    من برای هر سوال شما جوابی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبر گردم واقدام نمایم؟ پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند ودروغ را از سرزمینمان دور سازیم...که هر عمل زشتی صورت گیرد باعث اولین آن دروغ است


                    نظر

                    • payan
                      عضو عادی
                      • Apr 2011
                      • 148

                      #11
                      متن حقوق بشر کوروش بزرگ که به صورت شعر تنظیم شده :

                      جهان در سیاهی فرو رفته بود
                      به بهبود گیتی امیدی نبود

                      نه شایسته بودی شهنشاه مرد
                      رسوم نیاکان فراموش کرد

                      بناکرد معبد به شلاق و زور
                      نه چون ما برای خداوند نور

                      پی کار ناخوب دیوان گرفت
                      خلاف نیاکان به قربان گرفت

                      نکرده اراده به خوبی مهر
                      در اویخت با خالق این سپهر

                      در آواز مردم به جایی رسید
                      که کس را نبودی به فردا، امید

                      به درگاه مردوک یزدان پاک
                      نهادند بابل همه سر به خاک

                      شده روزمان بدتر از روز پیش
                      ستمهای شاهست هر روز بیش

                      خداوند گیتی و هفت آسمان
                      ز رحمت نظرکرد بر حالشان

                      برآن شد که مردی بس دادگر
                      به شاهی گمارد در این بوم وبر

                      چنین خواست مردوک تا در جهان
                      به شاهی رسد کوروش مهربان

                      سراسر زمینهای گوتی وماد
                      به کوروش شه راست کردار داد

                      منم کوروش و پادشاه جهان
                      به شاهی من شادما ن مردمان

                      منم شاه گیتی شه دادگر
                      نیاکان من شاه بود و پدر

                      روان شد سپاهم چو سیلاب و رود
                      به بابل که در رنج و آزار بود

                      براین بود مردوک پروردگار
                      که پیروز گردم در این کارزار

                      سرانجام بی جنگ و خون ریختن
                      به بابل درآمد ، سپاهی ز من

                      رها کردم این سرزمین را زمرگ
                      هم امید دادم همی ساز وبرگ

                      به بابل چو وارد شدم بی نبرد
                      سپاه من آزار مردم نکرد

                      اراده است اینگونه مردوک را
                      که دلهای بابل بخواهد مرا

                      مرا غم فزون آمد از رنجشان
                      ز شادی ندیدم در آنها نشان

                      نبونید را مردمان برده بود
                      به مردم چو بیدادها کرده بود

                      من این برده داری برانداختم
                      به کار ستمدیده پرداختم

                      کسی را نباشد به کس برتری
                      برابر بود مسگر ولشکری

                      پرستش به فرمانم آزاد شد
                      معابد دگر باره آباد شد

                      به دستور من صلح شد برقرار
                      که بیزار بودم من از کارزار

                      به گیتی هر آن کس نشیند به تخت
                      از او دارد این را نه از کار بخت

                      میان دو دریا در این سرزمین
                      خراجم دهد شاه و چادر نشین

                      ز نو ساختم شهر ویرانه را
                      سپس خانه دادم به آواره ها

                      نبونید بس پیکر ایزدان
                      به این شهر آورده از هر مکان

                      به جای خودش برده ام هر کدام
                      که دارند هر یک به جایی مقام

                      ز درگاه مردوک عمری دراز
                      بخواهند این ایزدانم به راز

                      مرا در جهان هدیه آرامش است
                      به گیتی شکوفایی دانش است

                      غم مردمم رنج و شادی نکوست
                      مرا شادی مردمان آرزوست

                      چو روزی مرا عمر پایان رسید
                      زمانی که جانم ز تن پر کشید

                      نه تابوت باید مرا بر بدن
                      نه با مومیایی کنیدم کفن

                      که هر بند این پیکرم بعد از این
                      شود جزئی از خاک ایران زمین
                      تقدیر , تقویم انسانهای عادی و تغییر , تدبیر انسانهای عالی است ...

                      نظر

                      • سيد ياسر شريعت
                        عضو فعال
                        • Jun 2011
                        • 4944

                        #12
                        : سخنان بزرگان جهان در مورد کورش بزرگ ::


                        آنچه در زیر می خوانید سخنانیست که به صورت مشتیی از خروار از میان گفته های بزرگان و مشاهیر دنیا در مورد مردی که بی شک از تاثیر گذارترین ، بر جسته ترین و ستایش شده ترین افراد در طول تاریخ تمدن بشریت بوده و هست. مردی که تورات او را «مسیح » و یونانیان او را «سرور» و « قانونگذار»می نامند و دوست و دشمن به بزرگمنشی و آزادگی او شهادت داده اند:صاحب نخستین منشور حقوق بشر در دنیا: کورش بزرگ



                        ● افلاطون (۴۷۷ تا ۳۴۷ پیش از میلاد):
                        پارسیان در زمان شاهنشاهی کورش اندازه میان بردگی و آزادگی را نگاه می داشتند. از اینرو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسیاری از ملتهای جهان شدند. در زمان او (کورش بزرگ) فرمانروایان به زیر دستان خود آزادی میدادند و آنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی می کردند. مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند از این رو در موقع خطر به یاری آنان می شتافتند و در جنگ ها شرکت می کردند. از این رو شاهنشاه در راس سپاه آنان را همراهی می کرد و به آنان اندرز می داد. آزادی و مهرورزی و رعایت حقوق مختلف اجتماعی به زیبایی انجام می گرفت.



                        ● گزنفون (۴۴۵ پیش از میلاد):
                        مهمترین صفت کورش دین داری او بود. او هر روز قربانیان برای ستایش خداوند می کرد. این رسوم و دینداری آنان هنوز در زمان اردشیر دوم هم وجود دارد و عمل می شود. از صفت های برجسته دیگر کورش عدل و گسترش عدالت و حق بود.
                        ما در این باره فکر کردیم که چرا کورش به این اندازه برای فرانروایی عادل مردمان ساخته شده بود. سه دلیل را برایش پیدا کردیم. نخست نژاد اصیل آریایی او و بعد استعداد طبیعی و سپس نبوغ پروش او از کودکی بوده است.
                        کورش نابغه ای بزرگ، انسانی والامنش، صلح طلب و نیک منش بود. او دوست انسانها و طالب علم و حکمت و راستی بود. کورش عقیده داشت پیروزی بر کشوری این حق را به کشور فاتح نمی دهد تا هر تجاوز و کار غیر انسانی را مرتکب شود. او برای دفاع از کشورش که هر ساله مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار می گرفت امپراتوری قدرتمند و انسانی را پایه گذاشت که سابقه نداشت. او در نبردها آتش جنگ را متوجه کشاورزان و افراد عام کشور نمی کرد. او ملتهای مغلوب را شیفته خود کرد به صورتی که اقوام شکست خورده که کورش آنان را از دست پادشاهان خودکامه نجات داده بود وی را خداوندگار می نامیدند. او برترین مرد تاریخ، بزرگترین، بخشنده ترین، پاک دل ترین انسان تا این زمان بود.



                        ● هرودوت ( ۴۸۴ تا ۴۲۵ پیش از میلاد):
                        هیچ پارسی یافت نمی شد که بتواند خود را با کورش مقایسه کند. از اینرو من کتابم را درباره ایران و یونان نوشتم تا کردارهای شگفت انگیز و بزرگ این دو ملت عظیم هیچگاه به فراموشی سپرده نشود. کورش سرداری بزرگ بود. در زمان او ایرانیان از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از ملتهای دیگر فرمانروایی می نمودند بعلاوه او به همه مللی که زیر فرمانروایی او بودند آزادی می بخشید و همه او را ستایش می نمودند. سربازان او پیوسته برای وی آماده جانفشانی بودند و به خاطر او از هر خطری استقبال می کردند.



                        ● ویل دورانت :
                        کورش از افرادی بوده که برای فرمانروایی آفریده شده بود. به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند. روش او در کشور گشایی حیرت انگیز بود. او با شکست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد می نمود. بهمین دلیل یونانیان که دشمن ایران بودند نتوانستد از آن بگذرند و درباره او داستانهای بیشماری نوشته اند و او را بزرگترین جهان قهرمان پیش از اسکندر می نامند. او کرزوس را پس از شکست از سوختن در میان هیزم های آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و یهودیان در بند را آزاد نمود. کورش سرداری بود که بیش از هر پادشاه دیگری در آن زمان محبوبیت داشت و پایه های شاهنشاهی اش را بر سخاوت و جوانمردی بنیان گذاشت.



                        ● ویکتورهوگو:
                        هم چنان که کوروش در بابل عمل کرده بود ناپلئون نیز آرزو داشت از سراسر جهان یک تاج و تخت بسازد و از همه مردم گیتی یک ملت پدید آورد.



                        هارولد لمب (دانشمند امریکایی) :
                        در شاهنشاهی ایران باستان که کورش سمبول آنان است آریایی ها در تاجگذاری به پندار نیک گفتار نیک کردار نیک سوگند یاد می کردند که طرفدار ملت و کشورشان باشند و نه خودشان. که این امر در صدها نبرد آنان به وضوح دیده می شود که خود شاهنشاه در راس ارتش به سوی دشمن برای حفظ کیان کشورشان می تاخته است.



                        ● پاپ کلمنت پنجم(در وصف کورش بزرگ):
                        برای ما همین قدر که تو جانشین عادل هستی کافی است که ترا با نظر احترام بنگریم.



                        ● پرفسور ایلیف انگلیسی:
                        در جهان امروز بارزترین شخصیت جهان باستان کورش شناخته شده است. زیرا نبوغ و عظمت او در بنیانگذاری امپراتوری چندین دهه ای ایران مایه شگفتی است. آزادی به یهودیان و ملتهای منطقه و کشورهای مسخر شده که در گذشته نه تنها وجود نداشت بلکه کاری عجیب به نظر می رسیده است از شگفتی های اوست.



                        ● دکتر هانری بر( دانشمند فرانسوی) :
                        این پادشاه بزرگ یعنی کورش هخامنشی برعکس سلاطین بی رحم و ظالم بابل و آسور بسیار عادل و رحیم و مهربان بود زیرا اخلاق روح ایرانی اساسش تعلیمات زردشت بوده. به همین سبب بود که شاهنشاهان هخامنشی خود را مظهر صفات (خشترا) می شمردند و همه قوا و اقتدار خود را از خدواند دانسته و آنرا برای خیر بشر و آسایش و سعادت جامعه انسان صرف می کردند.
                        ژنرال سرپرسی سایکس(ژنرال، نویسنده، و جغرافیدان انگلیسی) (پس از دیدار از آرامگاه کورش بزرگ):
                        من خود سه بار این آرامگاه را دیدار کرده ام، و توانسته ام اندک تعمیری نیز در آنجا بکنم، و در هر سه بار این نکته را یاد آورده شده ام که زیارت آرامگاه اصلی کورش، پادشاه بزرگ و شاهنشاه جهان، امتیاز کوچکی نیست و من بسی خوشبخت بوده ام که به چنین افتخاری دست یافته ام. براستی من در گمانم که آیا برای ما مردم آریایی (هند و اروپایی) هیچ بنای دیگری هست که از آرامگاه بنیادگذار دولت پارس و ایران ارجمندتر و مهمتر باشد.



                        ● کنت دوگوبینو فرانسوی :
                        شاهنشاهی کورش هیچگاه در عالم نظیر نداشت. او به راستی یک مسیح بود زیرا به جرات میتوان گفت که تقدیر او را چنین برای مردمان آفرید تا برتر از همه جهان آن روز خود باشد. نیکلای دمشقی کورش شاهنشاه پارسیان در فلسفه بیش از هر کس دیگر آگاهی داشت. این دانش را نزد مغان زرتشتی آموخته بود.



                        ● پرفسور کریستن سن( ایران شناس شهیر) :
                        شاهنشاه کورش بزرگ نمونه یک پادشاه “جوانمرد” بوده است. این صفت برجسته اخلاقی او در روابط سیاسی اش دیده می شده. در قواینن او احترام به حقوق ملتهای دیگر و فرستادگان کشورهای دیگر وجود داشته است و سر لوحه دولتش بوده. که این قوانین امروز روابط بین الملل نام گرفته است.



                        ● آلبر شاندور فرانسوی :
                        کورش یکسال پس از فتح بابل برای درگذشت پادشاه بابل عزای ملی اعلام نمود. برای کسی که دشمن خودش بود. او مطابق رسم آزادمنشی اش و برای اینکه ثابت کند که هدف فتح و جنگ و کشتار ندارد و تنها به عنوان پادشاهی که ملتش او را برای صلح پذیرفته اند قدم به بابل گذاشته است و در آنجا تاجگذاری نمود. او آمده بود تا به آنان آزادی اجتماعی و دینی و سیاسی بدهد. در همین حین کتیبه های شاهان همزمان او حاکی از برده داری و تکه تکه کردن انسان های بی گناه و بریدن دست و پای آنان خبر می دهد.



                        ● پرفسور گیریشمن :
                        کمتر پادشاهی است که پس از خود چنین نام نیکی باقی گذاشته باشد. کورش سرداری بزرگ و نیکوخواه بود. او آنقدر خردمند بود که هر زمانی کشور تازه ای را تسخیر می کرد به آنها آزادی مذهب میداد و فرمانروای جدید را از بین بومیان آن سرزمین انتخاب می نمود. او شهر ها را ویران نمی نمود و قتل عام و کشتار نمی کرد. ایرانیان کورش را پدر و یونانیان که سرزمینشان بوسیله کورش تسخیر شده بود وی را سرور و قانونگذار می نامیدند و یهودیان او را مسیح خداوند می خوانند.



                        ● کنت دوگوبینو (مورخ فرانسوی):
                        تا کنون هیچ انسانی موفق نشده است اثری را که کورش در تاریخ جهان باقی گذاشت، در افکار میلیون ها مردم جهان بوجود آورد. من باور دارم که اسکندر و سزار و کورش که سه مرد اول جهان شده اند کورش در صدر آنها قرار دارد. تا کنون کسی در جهان بوجود نیامده است که بتواند با او برابری کند و او همانطور که در کتابهای ما آمده است مسیح خداوند است. قوانینی که او صادر کرد در تاریخ آن زمان که انسانها به راحتی قربانی خدایان می شدند بی سابقه بود.



                        ● کلمان هوار :
                        کورش بزرگ در سال ۵۵۰ قبل از میلاد بر اریکه پادشاهی ایران نشست. وی با فتوحاتی ناگهانی و شگفت انگیز امپراتوری و شاهنشاهی پهناوری را از خود بر جای گذاشت که تا آن روزگار کسی به دنیا ندیده بود. کورش سرداری بزرگ و سرآمد دنیای آن روزگار بود. او اقوام مختلف را مطیع خود کرد. او اولین دولت مقتدر و منظم را در جهان پایه ریزی کرد. برای احترام به مردمان کشورهای دیگر معابدشان را بازسازی کرد. وی پیرو دین یکتا پرستی مزدیسنا بود. ولی به هیچ عنوان دین خود را بر ملل مغلوب تحمیل ننمود.



                        ● اخیلوس (آشیل) شاعر نامدار یونانی (در تراژدی پارسه):
                        کورش یک تن فانی سعادتمند بود. او به ملل گوناگون خود آرامش بخشید. خدایان او را دوست داشتند. او دارای عقلی سرشار از بزرگی بود.



                        ● بوسویه(سیاستمدار وشاعر فرانسوی)( ۱۷۶۸ ۱۸۴۸ میلادی):
                        ایرانیان از دوران حکومت کوروش به بعد عظمت و بزرگواری معنوی خاصی را اساس حکومت خود قرار دادند براستی چیزی عالی تر از آن وحشت فطری نیست که ایشان از دروغ گفتن داشتند و همیشه آن را گناهی شرم آور می دانستند



                        ● مولانا ابوالکلام احمد آزاد فیلسوف هندی :
                        کورش همان ذوالقرنین قرآن است. وی پیامبر ایران بود زیرا انسانیت و منش و کردار نیک را به مردمان ایران و جهان هدیه داد. سنگ نگاره او با بالهای کشیده شده به سوی خداوند در پاسارگاد وجود دارد.



                        ● دیودوروس سیسولوس (۱۰۰ پس از میلاد):
                        کورش پسر کمبوجیه و ماندان در دلاوری و کارآیی خردمندانه حزم و سایر خصایص نیکو سرآمد روزگار خود بود. در رفتار با دشمنان دارای شجاعتی کم نظیر و در کردار نسبت به زیر دستان به مهر و عطوفت رفتار میکرد. پارسیان او را پدر می خواندند.
                        .


                        ● فرانسوا شاتوبراین نویسنده بزرگ فرانسوی :

                        کوروش بزرگ که تاج پادشاهی ماد و پارس را بر سر نهاده بود بزرگترین امپراتوری دوران کهن را بوجود آورد ولی اداره این امپراتوری را بر اساس حکومت مطلقه قرار نداد،زیرا نیمی از قدرت به شورایی تعلق داشت که قسمتی از مقام سلطنت را تشکیل می داد.از لحاظ عدل و قوانین که او برای حکومت وضع کرد و بعدا قوانین قضایی حکومتی ایران شد ، قوانین بی آلایش بود.



                        ● بن مایه ها:
                        کوروش کبیر( بنیانگذار شاهنشاهی هخامشیان) اثر هارولد آلبرت لمب با ترجمه دکتر صادق رضازاده شفق به کوشش شرکت مطالعات نشر کتاب پارسه
                        تاریخ هردوت اثر جرج راولینسن و با ترجمه وحید مازندرانی به کوشش انتشارات علمی و فرهنگ
                        کوروش کبیر تالیف هارولد آلبرت لمب با ترجمه دکتر صادق رضازاده شفق انتشارات پارسه
                        دکتر هانری بر دانشمند فرانسوی تمدن ایران باستان
                        کورش کبیر آلبر شاندور/محمد قاضی انتشارات زرین
                        کورش کبیر مولانا ابوالکلام آزادعلممحمد ابراهیم باستانی پاریزی
                        تاریخ ایران/ژنرال سرپرسی سایکس
                        ایران از آغاز تا اسلام ~رومن گیرشمن، محمد معین (مترجم) نشر: معین
                        ایران و تمدن ایرانی کلمان هوار، حسن انوشه (مترجم نشر: امیرکبیر
                        تا ایران باستان اثر سرپرسی سایکس
                        ایران و تمدن ایرانی کلمان هوارترجمه حسن انوشه
                        تاریخ تمدن ویل دورانت (جلد ۱ مشرق زمین گهواره تمدن)
                        إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

                        نظر

                        • PASHA
                          عضو فعال
                          • Mar 2011
                          • 1294

                          #13
                          به خاطر سه چیز هیچگاه کسی را مسخره نکنید : چهره،والدین(پدرومادر) و زادگاه چون انسان هیچ حق انتخابی در مورد آنها ندارد.

                          کوروش بزرگ
                          اشتیاق سوزان، تلاش و پشتکار، اراده آهنین،صروتحمل، درس و عبرت، تمرین و تمرین و.... فروتن باش

                          نظر

                          • Captain Nemo
                            مدیر
                            • Dec 2010
                            • 2933

                            #14
                            روز جهانی کوروش گرامی باد






                            کوروش، ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر و همچنین معروف به کوروش دوم، نخستین پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی بود. کوروش به مدت سی سال، از سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر ایران سلطنت کرد.

                            دربارهٔ کوروش تمام مورخین توافق دارند که شاهی بود با عزم، عاقل و مهربان که در موارد مشکل به عقل بیش از قوه متوسل میشد و برخلاف پادشاهان آشور و بابل، با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود.
                            جنگ و بوی خون او را برخلاف فاتحان دیگر مغرور نکرد و رفتار او با پادشاهان مغلوب لیدیه و بابل سیاست تسامح او را بخوبی نشان میدهد. با پادشاهان مغلوب به اندازهای مهربانی میکرد که آنها دوست کوروش شده و در مواقع مشکل به او یاری مینمودند. با مذهب و معتقدات مردم کاری نداشت بلکه برای جذب قلوب ملل آداب مذهبی آنها را محترم میداشت. شهرها و ممالکی که در تحت تسلط او در میآمدند، هیچگاه معرض قتل و غارت واقع نمیشدند. آنچه درباب وی برای مورخ جای تردید ندارد، قطعاً این است که لیاقت نظامی و سیاسی فوقالعاده در وجود او، با چنان انسانیت و مروتی در آمیخته بود که در تاریخ پادشاهان شرقی پدیدهای بهکلی تازه به شمار میآمد. کوروش از ذکر عناوین و القاب احتراز داشت، در کتیبههایی که از او مانده، این عبارت ساده خوانده میشود، من کوروش شاه هخامنشی هستم. حال آنکه شاهان دیگر خود را خدا میخواندند.




                            ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان او را سرور و قانونگذار مینامیدند و به وی به چشم یک فرمانروای آرمانی مینگریستند. یهودیان این پادشاه را، به منزله مسیح پروردگار به شمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک میدانستند.
                            یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
                            دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

                            شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
                            مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

                            نظر

                            • بوف کور
                              Banned
                              • Jul 2025
                              • 1422

                              #15
                              هر چی بیشتر می خونم این تاپیکو بیشتر متاسف می شم
                              از کجا به کجا رسیدیم ؟!!!!!!!!!

                              نظر

                              در حال کار...
                              X