فاطمیه ، مادر عاشورا

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • homework
    عضو فعال
    • May 2012
    • 747

    #61
    مادر برای عمر کمت گریه می کنیم

    هر شب برای قد خمت گریه می کنیم

    هر روزِ ما برای شما فاطمیه است

    پس لحظه لحظه پای غمت گریه می کنیم

    ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم

    از رفتن قدم قدمت گریه می کنیم

    هر جا که دود و آتش و مسمار دیده ایم

    از غصه های دم به دمت گریه می کنیم

    ما بی خیال سیلی مادر نمی شویم

    پس تا ظهور منتقمت گریه می کنیم

    چادر نماز فاطمه حصن حصین ماست

    ما زیر سایه ی علمت گریه می کنیم

    توفیق گریه را تو خودت می دهی به ما

    پس پای سفره ی کرمت گریه می کنیم

    ایوان طلا و گنبد و گلدسته ات کجاست؟

    حالا که گم شده حرمت گریه می کنیم
    دنیا دو روز است ... روزی برای تو ، روزی علیه تو

    نظر

    • homework
      عضو فعال
      • May 2012
      • 747

      #62
      دل خورشيد محك داشت؟
      نداشت!!
      يا به او آينه شك داشت؟
      نداشت!!
      آسماني كه فلك ميبخشيد،
      احتياجي به فدك داشت؟
      نداشت!!
      غير ديوار و در و آوارش،
      شانه وحي كمك داشت؟
      نداشت!!
      مردم شهر به هم ميگفتند،
      در اين خانه ترك داشت؟
      نداشت!!
      شب شد و آينه ماه شكست،
      دست اين مرد نمك داشت؟
      نداشت!!
      تو بپرس از دل پر خون و غمت،
      چهره ياس كتك داشت؟
      نداشت!!
      دنیا دو روز است ... روزی برای تو ، روزی علیه تو

      نظر

      • alizare1982
        عضو فعال
        • Sep 2012
        • 590

        #63
        وصیت حضرت علی (ع) در آخرین لحظات عمر مبارکش

        به غیر از وصیت کوتاهی که در نهج البلاغه از امام علی (علیه السلام) ثبت گردیده، وصیتهای دیگری نیز از ایشان در سندهای قدیمی دیده میشود. "قاضی محمد بن سلامه" معروف به قضاعی متوفای 405 هجری در مجموعه ای از سخنان علی (علیه السلام) که آن را "دستور معالم الحکم" نامیده، وصیتی از امام آورده است.

        وی گوید وقتی پسر ملجم حضرت را ضربه زد، امام حسن (علیه السلام) گریان بر او درآمد، امام پرسید: "پسرم چرا گریه میکنی؟"امام حسن (علیه السلام) پاسخ داد: "چرا نگریم که تو در نخستین روز آن جهان و آخرین روز این جهانی". حضرت فرمود: " پسرم! چهار چیز را به تو میگویم که به خاطر بسپار و به کار دار، و چهار چیز را اگر انجام ندهی، اندک زیانی به تو نمیرساند."
        و اما آنهایی که باید به کار بندی :
        1- خرد برترین، توانگری است.
        2- بدترین تهیدستی، نادانی است.
        3- خودبینی، وحشتناک ترین وحشت است.
        4- خوش خوئی گرامی ترین حسب می باشد.
        و اما چهار خصلتی که باید از آن پرهیز نمایی :
        1- از دوستی با احمق که او خواهد ترا سود رساند لیکن به زیانت کشاند.
        2- از دوستی با دروغگو که دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور نماید.
        3- از دوستی با بخیل که چیزی را که بدان سخت نیازمندی از تو دریغ میدارد.
        4- از دوستی با تبهکار که تو را به هنگام سود خود میفروشد.
        و نیز آوردهاند که وقتی امیرالمؤمنین ضربت خورد، برای امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) اینگونه وصیت فرمود :
        شما را سفارش میکنم به ترسیدن از خدا، و این که دنیا را نخواهید هر چند دنیا در پی شما بیاید.

        دریغ مخورید بر چیزی، از آن که به دستتان نیاید.

        حق را بگویید، برای پاداش [ آن جهان ] کار کنید، با ستمکار در پیکار باشید و ستمدیده را یاری کنید.
        شما و همه فرزندان و خویشانم و آن کسانی که نامه من به ایشان رسد را، سفارش میکنم به ترس از خدا و آراستن کارها، آشتی با یکدیگر، که من از جد شما شنیدم که فرمود: " آشتی دادن میان مردمان بهتر است از نماز و روزه سالیان ".
        خدا را ! خدا را! درباره یتیمان، آنان را گاه گرسنه و گاه سیر مدارید، و نزد خود ضایعشان مگذارید.
        خدا را! خدا را! همسایگان را بپایید که سفارش شده پیامبر شمایند و پیوسته درباره آنان سفارش می فرمود چندان که گمان بردیم برای آنان ارثی معین خواهد کرد.
        خدا را! خدا را! درباره قرآن، مبادا دیگری بر شما پیشی گیرد در رفتار به احکام آن.
        خدا را! خدا را! درباره نماز، که نماز ستون دین شماست.
        خدا را! خدا را! در حق خانه پروردگارتان، آن را خالی مگذارید، تا آنجا که در این جهان ماندگارید، که اگر [ حرمت ] آن را حفظ ننمایید به عذاب خدا گرفتار شوید.
        خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا. درباره مالتان، جانتان و زبانتان !
        بر شما باد به یگدیگر پیوستن و به هم بخشیدن. مبادا از هم روی بگردانید و پیوند هم را بگسلانید.
        امر به معروف و نهی از منکر را وامگذارید که بدترین شما حکمرانی شما را بر دست گیرند! آنگاه دعا کنید و از شما نپذیرند.
        پسران عبدالمطلب! نبینم در خون مسلمانان فرو رفتهاید و بگویید امیر مؤمنان را کشتهاند! بدانید جز کشنده من نباید کسی به خون من کشته شود.
        بنگرید! اگر من از این ضربت او مُردم، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اندام او را مبرید که من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم می فرمود: " بپرهیزید از بریدن اندام مرده هر چند سگ دیوانه باشد".
        منبع :
        1- زندگانی امیر مؤمنان علی علیه السلام، دکتر سید جعفر شهیدی، ص168 .
        2- نامه 47 نهج البلاغه، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی.
        پرفسور حسابي : جهان سوم جایی است كه هر كس بخواهد مملكتش را آباد كند،خانه اش خراب می شود و هر كس كه بخواهد خانه اش آباد گردد به ناچار باید در تخریب مملكتش بكوشد.

        نظر

        در حال کار...
        X