توسعه بین‌المللی پديده شانديز (گشان)

[ژنرال]

پاسخ : پديده شانديز

پورمحمدی: شرکت های پدیده و تبرک تخلفات زیادی دارند و به هشدارها توجه نکردند


جامعه > قضایی - ایسنا نوشت:
وزیر دادگستری گفت: حمایت برخی دستگاهها به گسترش تخلفات شرکتهای پدیده،تبرک و پردیسبان دامن زد.
مصطفی پورمحمدی گفت: متاسفانه شرکتهای پدیده، تبرک و پردیسبان طی چند سال گذشته تخلفات زیادی انجام دادهاند.او گفت: قوه قضاییه با آگاهی از تخلفات صورت گرفته به طور مکرر تذکراتی را به مدیران این شرکتها داده بود، ولی متاسفانه این افراد به این هشدارها توجهی نکردند.
پورمحمدی گفت: در کنار بیتوجهی مدیران این شرکتها، حمایت برخی دستگاهها در تخصیص تسهیلات، برخی مجوزها و امتیازات به این واحدها باعث شد این مجموعهها بتوانند به راحتی قوانین را نادیده گرفته و نقض کنند.
وزیر دادگستری در ادامه با رد فرضیه دولتی بودن این شرکتها، گفت: هرچند رد پای برخی مدیران دستگاهها و نهادهای دولتی در این تخلفات شناسایی شده، ولی هیچ یک از این شرکتها دولتی نبوده و وابستگی به دولت نداشتهاند.
پورمحمدی یادآور شد: دولت یازدهم از ابتدا نسبت به فعالیت این بنگاهها حساسیت داشت و خواستار شفافسازی د رخصوص چگونگی فعالیت این شرکتها از سوی مدیران آنها بود.
این مسئول در پایان گفت: خوشبختانه اکنون نگاه مشترکی بین دستگاههای نظارتی و قوه قضاییه برای بررسی تخلفات صورت گرفته ایجاد شده که امید است این بررسیها جامع و نتیجهبخش باشد.

منبع:
خبر آنلاین - یکشنبه 21 دی 1393 - 14:43:52

همین اقا تو دولت گذشته رئیس سازمان بازرسی کل کشور بوده واقعا ادم خندش میگیره

[لولی بربط زن]

پاسخ : پديده شانديز

کد خبر: ۱۴۲۲۵۷
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۶

صفحه نخست » سرویس بورس

برخورد قاطعانه با فسادهای "پدیده" انتظار مردم از قوه قضاییه است

حجتالاسلام حسین ابراهیمی عضو شواری مرکزی جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با خبرنگار سیاسیخبرگزاری تسنیم، با اشاره به تحرکات اخیر «پدیده» و نارضایتی سهامداران این مجموعه، گفت: ذهنیت خوبی نسبت به فعالیتهای «پدیده» در بین افکارعمومی وجود ندارد لذا امیدواریم قوه قضائیه بدون در نظر گرفتن هرگونه مصلحتی با مسببان فسادهای صورت گرفته در این مجموعه به شدت برخورد کند.وی افزود: این انتظار مردم است که قوه قضائیه ریشههای فساد را بخشکاند تا شاهد چنین فسادهای عظیمی نباشیم.عضو شواری مرکزی جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه وقوع چنین فسادهایی عملا انگیزه رقابت و حضور شرکتهای خصوصی را از بین میبرد، اظهار داشت: پدیده و پدیده شاندیزیها در سیستم اقتصادی کشور اخلال به وجود آوردهاند، بنابراین باید براساس قانون با عوامل ترویج فساد در این مجموعه برخورد شود.حجتالاسلام ابراهیمی گفت: البته قوه قضائیه تاکنون نمره قابل قبولی در مبارزه با امر فساد داشته، اما متاسفانه نظارت قوی در این زمینه وجود ندارد و باید این سیستم نظارت اصلاح شود تا خدایی نکرده این تفکر به وجود نیاید که نظام پاسخ درستی در برابر مفاسد اقتصادی ندارد.وی تصریح کرد: جلوگیری از وقوع مفاسد تنها راهش نظارت است و باید سیستمهای ما فعالتر صحنهها را زیر نظر داشته باشند، چراکه اگر نظارت درستی صورت نگیرد، جاذبههای پولی انگیزه وقوع فساد را افزایش میدهند.حجتالاسلام ابراهیمی با بیان اینکه در مبارزه با فساد سایر قوا و سیستمهای بانکی نیز باید دستگاه قضا را همیاری کنند، خاطرنشان کرد: امیدوارم قوه قضائیه قاطعانه با تخلف صورت گرفته در مجموعه «پدیده» برخورد کند و این انتظار مردم است و باید به این انتظار مردم پاسخ مناسبی داده شود.

[سپه]

پاسخ : پديده شانديز

نارضايتى سهامداران از پديده؟؟؟؟


يعنى اين حجت اسلام کدوم سهامدار پديده رو ديده؟؟؟؟

[Chakavak]

پاسخ : پديده شانديز

به نظرم به دلیل گستردگی این «فساد عظیم مالی» و در معرض خطر بودن سرمایه ی دهها هزار نفر از مردم دارند مقداری با شرکت مدارا می نمایند تا مردم فرصت برگرداندن سهام کاغذی را به شرکت داشته باشند چون اگر بخواهند شرکت را تحت فشار خیلی شدید قرار دهند با توجه به تجربیات قبلی مثل فرار «محمودرضا خاوری» ممکن است «محسن پهلوان» نیز اگر فشارها برایش غیر قابل تحمل باشد فرار را بر قرار ترجیح دهد و در اینصورت دولت، قوه ی قضائیه، صدا و سیما و سایر ارگانها در مقابل دهها هزار نفر مالباخته باقی می مانند که می توانند ارکان تصمیم گیری کشور را متهم نمایند که قصور این ارگانها در برخورد بموقع سبب تحمیل چنین خسارت عظیمی به آنان شده است البته شخصاً احتمال فرار «محسن پهلوان» را زیاد نمی دانم اما در این دنیا هر چیزی می تواند اتفاق بیفتد. در پرونده های مشابه مانند «پرونده ورمی کمپوست در کرج» که فردی به روشی تقریباً مشابه با «محسن پهلوان» سرمایه ی عظیمی را از چنگ مردم درآورده بود که میزان آن بیشتر از 3 هزار میلیارد تومان نیز عنوان می شد اکنون بیشتر از 32 هزار مالباخته هر روز در راهروهای دادگاه پیاده روی می نمایند تا به بلکه برای گشایش مشکلشان فرجی حاصل شود. برخی افراد هم می گویند پول مردم صرف پروژه های شرکت شده و شرکت نمی تواند پروژه ها را در زنبیل گذاشته و فرار نماید اما به نظرم این افراد نگاهی ساده به موضوع دارند درسته شرکت نمی تواند پروژه ها را در زنبیل گذاشته و فرار نماید اما این پروژه ها در دست «محسن پهلوان» ارزش دارند فرضاً اگر وی فرار نماید و یا به هر طریق دیگری «خلع ید» شود ارزش پروژه های ساخته شده شدیداً افت نموده و پروژه های نیمه تمام نیز تبدیل به «متروکه» می شوند که به این سادگی ها برای مالباختگان تبدیل به پول نمی شوند.

به دلیل درگیر بودن دهها هزار نفر از مردم، طبیعی است که مسئولان دنبال راهی بگردند که سهامداران جزء در این کارزار له و لورده نشوند مثلاً ممکن است شرکت در نهایت مجبور به آورده شدن به بورس شود و یا بطرق دیگری مؤظف به اعاده ی سرمایه ی عظیم مردم شود اما اینگونه راه حل ها به این مفهوم نیست که به شرکت اجازه داده شود مثل سابق بطور افسارگسیخته قیمت سهام کاغذی را افزایش داده و آن را از 200 تومان به بالاتر از 12 هزار تومان برساند و در این شرایط «محسن پهلوان» خلع سلاح شده و دیگر نمی تواند با بمباران تبلیغاتی مردم را فریفته و با بلعیدن هزاران میلیارد تومانی که از فروش سهام به سهامدار جدید بدست می آورد برای سهامداران بعدی حاتم بخشی نماید و در نتیجه سرمایه گذاری در این شرکت جذابیت خود را از دست داده و سهامداران برای مطالبه ی پول خود به شرکت فشار می آورند و آنانی هم که به هر دلیلی سهامدار این شرکت باقی می مانند بسیار بعید است چیزی به اصل سرمایه شان اضافه شود و حتی برای دریافت اصل پول خود نیز ممکن است سالها دنبال «محسن پهلوان» بدوند. طبیعی است که برخی افراد که میزان خوشبینی شان فراتر از حد معمول می باشد اینگونه خود را توجیه نمایند که پس از مدتی آبها از آسیاب آفتاده و شرکت اجازه ی تبلیغات و افزایش قیمت سهام کاغذی را پیدا می نماید اما خیلی ها با همینگونه خوش خیالی ها زندگی خود را باخته اند اکنون ریسک سرمایه گذاری در این شرکت فوق العاده بالا رفته است و یک آدم عاقل که حفظ سرمایه ی خود را یک اصل می داند هرگز بطور واهی خود را به آینده امیدوار نگه نمی دارد تا در تنور داغ این کشمکشها جزغاله شود.

به نظرم افرادی که بخشی و یا تمام سهام خود را فروخته اند اما با اینحال هنوز هم به طرفداری از پدیده ادامه می دهند صادقانه فروش سهام خود را بیان نمایند تا کسانی که به هوای آنان هنوز از برگرداندن این سهام کاغذی به شرکت خودداری نموده اند متضرر نشوند.

[Chakavak]

پاسخ : پديده شانديز

نمیتوانیم پدیده را در بورس بپذیریم

محمدرضا عربی درباره نقش نهادهای نظارتی چون سازمان بورس در مقابل شرکتهایی چون پدیده شاندیز که خارج از سازوکار بورس سهام میفروشند، اظهار کرد: فروش سهام در شرکتهای سهامی خاص ضوابط و مقررات خاص خودش را دارد و در حیطه اختیار نهاد نظارتی و متولی بازار سرمایه یعنی سازمان بورس نیست. او افزود: وقتی شرکتی به شکل سهامی عام درآمد و مراحل ثبت آن نزد سازمان در بورس طی شد و در فهرست معاملات درج شد، آن وقت سهام این شرکت در بازار سرمایه قابل معامله میشود و ما میتوانیم نظارت کنیم و اگر تخلفی هم انجام شود سریعاً در این زمینه ورود کنیم.
عربی با تاکید بر اینکه شرکتی که سهام پدیده را میفروشد زیرمجموعه شرکت مادر پدیده شاندیز است، متذکر شد: شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز سهامی خاص است و این شرکت بر اساس قانون مشمول ثبت نزد سازمان بورس نمیشود.

نمیتوانیم پدیده را در بورس پذیرش کنیم
معاون سازمان بورس در پاسخ به این پرسش که چرا موسسان این شرکتها به ویژه شرکت بزرگی چون پدیده شاندیز از ورود به بورس و عرضه سهامشان از طریق بازار سهام تاکنون رویگردان بودهاند؟ تصریح کرد: شرکت مادر پدیده شاندیز که نام دقیقش شرکت بینالمللی توسعه گردشگری پدیده شاندیز است بهرغم اینکه سهامی عام است هم براساس صورتهای مالی که در کدال ثبت شده است از شفافیت لازم برخوردار نیست که قابل پذیرش در بورس باشد.
او تاکید دارد: از نظر سازمان بورس صورتهای مالی شرکت بینالمللی توسعه گردشگری پدیده شاندیز که سهامی عام هم هست دارای ابهامات فراوانی است که مانع از این خواهد شد که بتوانند وارد بورس شوند.

صورتهای مالی پدیده شفافیت ندارد
عربی درباره ادعای مدیران پدیده شاندیز که میگویند درخواست برای پذیرش در بورس دادهاند اما این روند طولانی شده است، گفت: چندی قبل این شرکت برای پذیرش در بورس صورتهای مالی خود را ارائه داد. اما چون این صورتهای مالی شفافیت چندانی نداشت از آنها درخواست کردیم اظهارنظر در صورتهای مالی تلفیقی بدهند و مقررات ما را در خصوص افشا رعایت کنند.
او افزود: باید تمامی موارد از نظر افشا و شفافیت صورتهای مالی رعایت شود تا ما بتوانیم اجازه درج این شرکت را در بازار پایه بورس بدهیم و سهام آن قابل معامله شود. هنوز این اتفاق نیفتاده است و مدیران پدیده شاندیز اطلاعات جدیدی به ما ندادهاند که زمینه ورود به بورس فراهم شود.
معاون سازمان بورس درباره اینکه مدیران پدیده شاندیز معتقدند به درخواست سهامدارانشان وارد بورس نمیشوند چون اوضاع بورس خوب نیست و اگر وارد شوند قیمت سهامشان افت میکند، تصریح کرد: اولاً، وارد بورس شدن دارای فرآیند پذیرش و آماده شدن شرکت بوده و اینگونه نیست که هر کسی درخواست داد از فردای آن روز بتواند سهام خود را در بورس عرضه کند. ثانیاَ، شفافیت در بورس حرف اول را میزند.

نبود شناخت کافی از ساز و کار بورس در بین مدیران پدیده
او با تاکید بر اینکه هر شرکتی میخواهد وارد بورس شود باید از یک حداقل شفافیتی برخوردار باشد، گفت: صورتهای مالی باید براساس استانداردها تهیه شوند تا امکان حضور در بازار سهام را داشته باشد. اصولاً بازار سرمایه، بازار شفافیت است.
عربی افزود: ضمن اینکه ادعا میشود شرکت به دلیل تقاضای سهامداران وارد بورس نمیشود چون سهام آن افت میکند که این خود نشانگر نبود شناخت کافی از ساز و کار قیمت سهام در بورس است و این موضوع که ورود نکردن به بورس به دلیل ترس از کاهش قیمت سهام است موضوع قابل توجهی است.

همخوانی نداشتن قیمتگذاری سهام پدیده با عرضه و تقاضا
معاون سازمان بورس درباره قیمت گذاری سهام پدیده تاکید کرد: سازمان بورس در جایگاه حقوقی قرار ندارد که مساله را برسی کند. اما باید از ابعاد حقوقی به این مساله پرداخت. متخصصان حقوقی باید این امر را تحلیل کنند. اینکه ما یک مجموعهای را راهاندازی کنیم که سهامدار عمده، قیمت سهام را تعیین کند یا خودش سهام را بفروشد و دوباره همان سهام را از مردم بخرد ابهاماتی است که باید بررسی شوند.
این مقام مسوول در سازمان بورس با تاکید براینکه ما قبول داریم اصول قیمتگذاری سهام پدیده با اصول اولیه قیمتگذاری براساس عرضه و تقاضا همخوانی ندارد، گفت: مگر میشود هر روز قیمت سهام شرکتی در حال رشد باشد یا به هر بهانهای قیمت سهام را افزایش دهیم. قیمتگذاری باید از یک شیوه و اصول منطقی تبعیت کند.

پردیسبان و تبرک صورت مالی مشخص ندارند
عربی درباره سهام شرکتهایی چون تبرک و پردیسبان تصریح کرد: این دو شرکت به هیچ عنوان اسمشان در حوزه بورس وجود ندارد. صورتهای مالی از شرکتهای تبرک و پردیسبان نداریم. شرکت پدیده شاندیز؛ هم شرکت مادر و هم شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز صورتهای مالیشان بر روی کدال وجود دارد.
او افزود: در مورد دو شرکت پردیسبان و تبرک مساله فرق دارد چون اصلاً این شرکتها ساز و کارشان و صورتهای مالیشان مشخص نیست. اخیراً هم گویا این شرکتها با سهامفروشی میخواستند کاری مشابه پدیده شاندیز انجام بدهند. اینکه آمده باشند نزد سازمان بورس ثبت شده باشند یا بخواهند ثبت شوند، تا جایی که من مطلع هستم درخواستی نداشتهاند.

روزنامه عطر یاس

[سپه]

پاسخ : پديده شانديز

بازملت حاجى پهلوان رو با خاورى مقايسه کردن


اون يه مديردولتى بود اين يه مدىرخصوصى

------
تاچن وقت پيش پديده رو بانک صادرات قياس مى کردن که اندازه بانک فلان شده


للان چون بانک صادزات تقريبا30 درصد ريخته

پديده هم حتما بايد بريزه ؟؟


والا بااين قياس ها

[تمام]

پاسخ : پديده شانديز

الان شعبه خیابان بهار مشهد(چهارراه لشکر) بسته شده و مردم سرگردان و نگران به آینده فکر میکن و از همه بدتر اونهایی هستن که خانه هاشان رو فروختن و سهم خریدن
اگه کسی زورش به پهلوان نرسه و پهلوان هم متواری بشه مطمئن باشه که آه این بیچاره هایی که بیچاره شدن و به خاک سیاه نشستن دامن پهلوان رو میگیره

[Chakavak]

پاسخ : پديده شانديز

بازملت حاجى پهلوان رو با خاورى مقايسه کردن


اون يه مديردولتى بود اين يه مدىرخصوصى

------
تاچن وقت پيش پديده رو بانک صادرات قياس مى کردن که اندازه بانک فلان شده


للان چون بانک صادزات تقريبا30 درصد ريخته

پديده هم حتما بايد بريزه ؟؟


والا بااين قياس ها

دوست عزیز؛ مقایسه ی «خاوری» و «پهلوان» به این خاطر است که هر کسی اگر تحت فشار غیر قابل تحمل قرار گیرد ممکن است بهترین راه را فرار برای خلاص نمودن خود از مهلکه تشخیص دهد. هدف مقایسه ی «یک مسنول دولتی» و «یک مدیر خصوصی» نیست.

[Chakavak]

پاسخ : پديده شانديز

برخی افراد که نگاهی ساده به موضوع دارند می گویند اگر مثلاً قیمت سهام از 2000 تومان به 3000 تومان برسد کسانی که این سهام کاغذی را به شرکت برمی گردانند از سود باز می مانند. با یک ضرب و تقسیم ساده مشخص می شود اگر فقط 1000 تومان به قیمت سهام افزوده شود بیشتر از 11 هزار میلیارد تومان به ارزش کل سهام افزوده می شود یعنی ارزش کل سهام به بیشتر از 33 هزار میلیارد تومان می رسد اینکه کسی بتواند پاسخگوی این حجم بسیار عظیم نقدینگی باشد اصلاً در عقل آدمی نمی گنجد. در مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 ظریف و همکارانش می روند اینقدر چک و چونه می زنند مثلاً 700 میلیون دلار از دارایی های مسدود شده ی ایران را آزاد می کنند که در شش ماه می شود 4 میلیارد و 200 میلیون دلار که با قیمت دلار آزاد می شود چیزی نزدیک به 15 هزار میلیارد تومان اما مثلاً «محسن پهلوان» می خواهد با یک عطسه 1000 تومان روی قیمت سهام کاغذی بیندازد و بیشتر از 11 هزار میلیارد تومان به ارزش کل سهام بیفزاید. مردمی که در خیال پیمودن ره صد ساله در یک شب می باشند آیا با یک ضرب و تقسیم ساده نمی گویند این مبلغ بسیار نجومی که در مخیله ی آدمی نمی گنجد از کجا می خواهد تأمین شود!؟! حال فقط 1000 تومان گفتیم اگر «محسن پهلوان» طبق روال سابق بخواهد قیمت سهام را از 2 هزار تومان فعلی به بالاتر از 12 هزار تومان برساند ارزش کل سهام به بالاتر از 135 هزار میلیارد تومان می رسد یعنی نزدیک به 39 میلیارد دلار. یعنی کشور به این بزرگی ایران، در چارچوب توافق کنونی هسته ای، با تحمل اینهمه مشکلات ریز و درشت از پول فروش نفت فقط سالیانه مقداری بیشتر از 8 میلیارد دلار را به داخل می تواند بیاورد اما محسن پهلوان با دکان سحرآمیزی که برای خودش وا نموده 5 برابر آن را می خواهد از جیب مردم بیرون بکشد به همین خاطر از اشخاصی که نگاهی منطقی تری به موضوع دارند سؤال نمودم آخر بازی «پدیده» با این افزایش محیرالعقول قیمت سهام کاغذی به کجا می خواهد برسد!؟!

درسته در ایران خلأ قانونی زیادی وجود دارد و حتی قوانین موجود هم به درستی اجرا نمی شوند اما دیگه تا این حد هم شهر هرت نیست که ...! مملکت حساب و کتاب دارد. بازی پدیده با روال قبلی را باید تمام شده دانست اما اینکه چه تصمیمی اتخاذ شود که سرمایه ی هزاران میلیاردی دهها هزار نفر از مردم در معرض نابودی قرار نگیرد بحث دیگریست. با این موج هجمه های شدید رسانه ای براه انداخته شده دیگر بسیار بعید است که به «محسن پهلوان» اجازه داده شود طبق روال سابق با هر عطسه ای قیمت سهام کاغذی را به عرش برساند. افزایش افسارگسیخته ی قیمت سهام کاغذی از 200 تومان به بالاتر از 12 هزار تومان دیگر به تاریخ پیوست. «محسن پهلوان» با سنگر گرفتن پشت پروژه هایی که نامهای اعجاب انگیزی مانند «شهر رویایی و افسانه ای» برای آنان انتخاب شده است مدتی با سوء استفاده ی شدید از بی اطلاعی جامعه از ابعاد بسیار گسترده ی این فساد عظیم مالی توانست با بمباران تبلیغاتی مردمی که تشنه ی پیمودن ره صد ساله در یک شب می باشند قیمت این سهام کاغذی را بطور خارق العاده ای افزایش دهد اما اکنون با سلب اختیار از وی برای افزایش قیمت خلع سلاح شده و در حال مات شدن می باشد و مثل غرق شوندگانی که به هر حبابی چنگ می اندازند با مخفی شدن پشت چیزهای واهی مانند شایعات صد در صد کذب می خواهد خود را از این مهلکه نجات دهد اما این غلطی که کرده چنان عظیم می باشد که به این سادگی نمی تواند خود را خلاص نماید اما بسیار شگفت انگیز است که برخی خوش خیالان با آنکه این «فساد عظیم مالی» اظهر من الشمس بوده و واقعیت مثل روز برایشان روشن می باشد در مقابل پذیرش آن مقاومت بخرج داده و با توجیهات واهی خود را برای آینده امیدوار نگه داشته و به هر طریق ممکن می خواهند از ته دیگ محسن پهلوان لقمه ای برچینند. امیدوارم کاسه و کوزه ی افزایش نجومی قیمت این سهام کاغذی بر سر مردم عادی شکسته نشده و کسانی با باختن دار و ندار زندگی شان تا ابد خود را سرزنش ننمایند.

[Chakavak]

پاسخ : پديده شانديز

پدیدهای به نام مسئولان پهلوانپرور!

١-«پدیده شاندیز» به مثابه سبکی توسعهیافته و مستقل از حیثیت مصداقی خود، قطعا یکی از اتفاقهای تاثیرگذار دهه اخیر و حتی تاثیرگذار در آینده اقتصاد ایران است که اگر دانشگاهها و مراکز علمی ما اینقدر دچار رکود و تحجر علمی نبودند، باید عنوان دهها پایاننامه و متن درسی در رشتههای اقتصاد، جامعهشناسی و... بشود، همانطورکه این قابلیت در خیلی از پدیدههای مثبت و منفی اقتصاد ایران از سبکشناسی اقتصادی فساد سههزارمیلیاردی تا نمونههای موفق پروژههای ملی انجامشدنی است؛ اما حیف و صدحیف که هنوز مراکز علمی ما در باتلاق تحلیلهای غیربومی گرفتارند و دهها فرسنگ تا این هدف فاصله دارند.

٢-  در خلق این «پدیده» محیرالعقول، دههاهزار سهامدارش آنقدر تاثیرگذار نبودهاند که اکنون و با آشکارشدن برخی ماجراهای پشتپرده آن، انگشت شماتت را به سمت آنها ببریم که چرا به اخطارهای مراجع قانونی توجه نکردید؟ چرا در مکانی غیر از بورس و فرابورس سهم خریدید؟ چرا مفتون حباب قیمتهای زیاد سهام شدید؟ و دهها نکته اخلاقی دیگر... اصلا، خود این نحوه برخورد با مسائلی از این جنس، توسط رسانه و مسئولان دولتی یک «پدیده» است که به نظر بنده، آنهم میتواند در دانشگاههای ما تدریس شود!! گویی در این ده سال، تمام مسئولان استانی، متولیان دولتی، رسانه ملی و استانی، روزنامههای محلی و کشوری، بیلبوردهای شهری و... مشغول انذار مردم و تبیین تخلفات این قبیل پروژهها بودهاند و علیرغم این افشاگریها مردم با دست خود، دست به خرید سهام پروژه زدهاند و حالا باید تاوان این ناآگاهی را بدهند!

٣- برای چند لحظهای تصور کنید که زمان، کمی به عقب بازگشته است. رئیس کمیسیون اصل ٩٠ مجلس شورای اسلامی در بازدید از پروژه، فعالیتهای آن را یک عزم ملی، پاسخگوی مطالبات بهحق مردم کشورمان و مصداق اقتصاد مقاومتی قلمداد میکند. یک نماینده دیگر مجلس، کار را بینظیر میداند، شهردار منطقه در چند مقطع زمانی مانند یک وکیل مدافع خصوصی شرکت! در رسانهها ظاهر میشود و اعلام میکند که همه فعالیتها قانونی است و اصلا وزارت جهاد کشاورزی و سازمان اراضی حق اظهارنظر دراینمورد را ندارند! و باید کار را به مسئولان استانی بسپارند، بالاترین رده استانی یعنی استاندار سابق خراسانرضوی (که هماکنون نیز در دولت مسئولیتی دارد) بههمراه معاونان در مراسم رسمی پروژه شرکت میکند و از آن تمجید میکند، رسانه ملی که گفته میشود نزدیک به یکونیمدرصد از حجم درآمدش از محل تبلیغات مربوط به این شرکت است، مخاطبان را به همراهی با این پروژه فرا میخواند، انبوهی از صفحات روزنامههای محلی و کشوری بهطور تمام قد و رنگی، مشغول تبلیغات پروژهای هستند که گفته میشود متوسط هزینه هر روز تبلیغش، آنهم فقط در یک روزنامه ۳۰ تا ۴۰میلیون تومان بوده است. هر زمان نیز که بحثها مبنی بر اشکالات قانونی بالا میگیرد، حجم تبلیغات بیشتر میشود و به آگهیهای ۱۲۰میلیون تومانی هم میرسد. درصد عظیمی از تبلیغات کل فرودگاههای ایران به همراه صدها بیلبورد، در سراسر کشور، مردم را به کار اقتصادی و کمک به کشور در قالب این پروژه فرا میخوانند. بانک میزان، بانک انصار، موسسه مهر، بانک کشاورزی و... که مردم آنها را نماینده بخشی از نهادهای دولتی نظامی و غیرنظامی میدانند، وامهای کلانی را به پروژه میدهند و عملا به سرمایهداران حقیقی و حقوقی طرح پیوستهاند، کمیسیون ماده پنج و دادگستری هم منتظر شاکی خصوصی هستند تا وارد موضوع شوند. حال در این میان، مردم هستند و انبوه اعتمادی که به مدد مسئولان پهلوانساز در آنها ایجاد شده است. چرا برای یک بار هم که شده فکری برای نظام رسانهای و دولتی پدیدهساز نمیکنیم و حتما باید منتظر باشیم که بهدلیل ناکارآمدی حضرات مسئول، کار بالا بگیرد و پروندهای قطور با شاکیانی چنددههزار نفره که بسیاری از خانوادهها را درگیر مشکلات کرده روی دست نظام باقی بماند.
دکتر سعید شعرباف

روزنامه مردم مشهد

[argo]

پاسخ : پديده شانديز

فروش سهام به روش پديده شانديز

http://metatrader.rozblog.com/post/221

[mahzad]

پاسخ : پديده شانديز

دفتر پدیده شاندیز در تهران پلمب شد چهارشنبه 1393/10/24 12:23

به گزارش نفت ما،دو دفتر پدیده شاندیز در تهران پلمپ شد.

با دستور دادسرای ویژه مبارزه با زمین خواری تهران، دو دفتر فعال شرکت پدیده شاندیز در تهران رسما توقیف و پلمپ شد.

این دستور دادسرای ویژه مبارزه با زمین خواری در راستای رسیدگی به پرونده های جنجالی شرکت پدیده صورت گرفته است.

گفتنی است، از چندی پیش دفاتر فرش سهام پدیده شاندیز در شهر های مختلف کشور تعطیل شده و دادستانی کل کشور نیز نسبت به فعالیت و تبلیغات این شرکت هشدار داده اند

[Chakavak]

پاسخ : پديده شانديز

برای من بسیار تعجب آور است که برخی افراد چنین تصور می نمایند که فعالیت شرکتهایی مثل پدیده سبب اعتلای اقتصادی کشور می شود! با فلج شدن مملکت با معضلات بسیار بزرگی مانند تحریم ها، همینجوری هم اقتصاد مملکت بر لبه ی پرتگاه می باشد دیگر جامعه تحمل اینکه این فساد اقتصادی روزافزون به چنان مرحله ای برسد که علناً مملکت در منجلاب فرو رود را ندارد. فقط کافیست که 10 هیولای دیگر مثل «محسن پهلوان» پیدا شوند که منابع اقتصادی مملکت را ببلعند توازن اقتصادی جامعه کاملاً بهم خورده و دولت باید بیاید جلوی غولهایی مثل «محسن پهلوان» کاسه ی گدایی دست خود بگیرد! در کشورهای جهان سوم اگر گفته می شود 90 درصد جامعه توسط 10 درصد استثمار می شوند به این خاطر است که گروهی اندک که به پشتوانه ی قدرت سیاسی و ... صاحب نفوذ ویژه می باشند امکانات اقتصادی جامعه را در انحصار خود درمی آورند که مصداق بارز آن «فساد الیگارشی» می باشد.

[Chakavak]

پاسخ : پديده شانديز

موضوع پدیده اصلاً «شخصی» نبوده بلکه در «سطح کلان جامعه» مطرح می باشد. در یک سیستم سالم اقتصادی منابع را بطور «متوازن» به سمت تمامی بخشهای جامعه هدایت می نمایند نه فقط بخش یا بخشهای خاصی. شخصاً هیچگونه اعتقادی به «پروژه های فانتزی» پدیده ندارم و آنان را صرفاً پوششی برای بلعیدن نقدینگی موجود در جامعه می دانم. «محسن پهلوان» با نبوغ روانشناختی کم نظیر خود توانسته با انتخاب نامهای اعجاب انگیزی مانند «شهر رویایی و افسانه ای» با بمباران تبلیغاتی مردمی که تشنه ی پیمودن ره صد ساله در یک شب می باشند حرص و طمعشان را تحریک نموده و هزاران میلیارد تومان نقدینگی را از چنگشان درآورد. اگر فرضاً 10 نفر هیولا مثل «محسن پهلوان» پیدا شوند که اینچنین نقدینگی جامعه را ببلعند دیگر «مملکت باید در استثمار این غولها قرار گیرد»! و در این شرایط نظام اقتصادی جامعه از هم می پاشد. در سیستمی که «محسن پهلوان» بکار می برد «گردشگری» فقط ظاهر قضیه است و در باطن آن ایشان سوء استفاده های خود را به پیش می برد. «سیستم پانزی» و «سیستمهای مشابه» فقط در ایران راه اندازی نشده اند بلکه در خیلی از کشورهای جهان امتحان خود را پس داده و نتیجه ی آن چیزی غیر از سقوط اقتصادی جامعه نمی باشد. در ویکی پدیا در مورد «سیستم پانزی» آمده است:

"ترفند پانزی یک عملیات سرمایهگذاری کلاهبردارانه است. در این ترفند به سرمایهگذاران سودهایی برگردانده میشود که از بهرههای متعارف بهطرزی غیر عادی بالاترند. البته این سود از پول سرمایهگذاران بعدی تأمین میشود و شرکت یا فرد دریافتکنندهٔ سرمایه نیازی به انجام کار اقتصادی با پول دریافتی ندارد.^[۱] نام این ترفند از نام چارلز پانزی گرفته شدهاست.

از شرکتهایی که در ایران از این ترفند استفاده میکنند میتوان به سوئیسکش نام برد. در سال ۱۳۸۶ خورشیدی ۱۶۰ نفر از عوامل اصلی و فعالان اینگونه شرکتها در تهران دستگیر شدند.

ترفند پانزی یک عملیات سرمایهگذاری کلاهبردارانه است که عایدیهایی را از همان پول سرمایهگذاری شده یا پولی که بوسیلهٔ سرمایهگذاران بعدی پرداخت شدهاست، به سرمایهگذاران خودش پرداخت میکند بجای اینکه عایدی را از هر سود واقعی حاصل شده توسط شخص یا سازمانی که عملیات را اجرا میکند پرداخت نماید. ترفند پانزی معمولاً سرمایهگذاران جدید را با ارائه عایدیهایی که دیگر سرمایهگذاریها نمیتوانند تضمین کنند اغوا میکند. این عایدیها سودهای بطور غیرعادی بالا در کوتاه مدت و یا بطور غیرعادی ثابت و با دوام هستند. دائمی بودن عایدیهایی که یک ترفند پانزی تبلیغ و پرداخت میکند نیازمند یک جریان پول همیشه درحال افزایش از جانب سرمایهگذاران است تا سیستم را درحال کار نگه دارد.

سرنوشت این سیستم فروپاشی است زیرا سودهای واقعی آن (اگر اصلاً هیچ سودی در کار باشد) کمتر از مقدار پرداخت به سرمایهگذاران است. معمولاً این سیستم قبل از آنکه دچار فروپاشی شود بوسیلهٔ مراجع قانونی برهم زده میشود زیرا چنین سیستمی مورد سوءظن قرار گرفته یا مروج آن اسناد اعتباری ثبت نشده میفروشد. همچنان که سرمایهگذاران بیشتری درگیر میشوند، احتمال اینکه توجه مراجع قانونی به آن جلب شود بیشتر میشود.

اسم این سیستم بر اساس اسم چارلز پانزی که برای استفاده از این ترفند در سال ۱۹۲۰ بدنام شده بود انتخاب شدهاست. پانزی این سیستم را اختراع نکرده بود اما عملیات او چنان پولی را به خود جذب کرد که اولین موردی بود که در سرتاسر ایالات متحده شناخته شد. سیستم پانزی ابتدا بر اساس خرید و فروش همزمان کوپنهای بینالمللی تمبر پستی بود، اما او به زودی پول سرمایهگذاران را جهت پشتیبانی پرداخت به سرمایهگذاران قبلی و خودش بکار گرفت."
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%...86%D8%B2%DB%8C

***

حال مخاطبان «سیستم محسن پهلوان» را با «سیستم پانزی» مقایسه نمایید ببینید تفاوتی بین آنان وجود دارد؟

[سپه]

پاسخ : پديده شانديز

دوستانى که مشهد هستند

برن يه سرى شانديز

وشهررويايى پديده رو از نزديک ببينن

که هرروز داره ساخت وساز توش مى شه

ومى ره بالا

بد نيس


توبورس که اوضاع خرابه

پديده رو هم که نظام فعلا مشغولش کرده باملت هميشه درصحنه

برن يه گشت .گذارى بکنن



بعد بياين سىستم پانزى و.... رو هم بخونين و به حاجى توهين کنين