تدبیر✘ و امید☹

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #406
    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    خوب... بیایید یک جمع بندی کنیم ببینیم جناب محمدحسین ادیب (به عنوان برترین (اگر نگویم تنهاترین) تحلیلگر و پیشبینی کننده اقتصادی ایران چه شد... و البته آن را با دانسته‌های خودمان مخلوط کنیم ببینمی از دلش چه می‌توانیم در بیاوریم...
    ببینید... جناب ادیب و تیمش دقیق مشخص نکردند در کوتاه مدت و بلند مدت وضع دلار چه می‌شود... تحلیل‌های بسیار عالی را در همان ده‌ضلعی‌ای که گفتند ارایه دادند که بی‌نظیر بود و درستش هم همین بود (آدم زمان بررسی حسابی بالاپایین می‌کند و هزار احتمال را می‌سنجد و زمان تصمیم گیری با یقین و قدرت اراده کار را انجام می‌دهد...) آری... از این نگر که ایشان از چند جهت مطالب را بررسی کردند عالی بود...
    ولی باید در نهایت یک جمع‌بندی می‌شد... یک جمع‌بندی می‌شد ببینیم چه‌کاره‌حسن هستیم...
    اکنون مانند این شده که بگوییم فلان سهام وضع بنیادی خوبی دارد ولی بازیگر ندارد ولی یک خریدار چند روزی است در نماد دیده می‌شود ولی حقوقی‌اش نشان داده که در گذشته بفروش بوده ولی از دید نموداری به انتهای الگوی هارمونیک رسیده و ....
    خوب... اینها بسیار عالی است... بسیار عالی است... ولی آخرش چه کار کنیم؟ از این نماد سهام بخریم یا نه؟

    البته خرده هم نمی‌شود به کسی گرفت... اکنون بازار واقعا گیج و مبهم شده... واقعا همه چیز به همه چیز در هم پیچیده... هر آن یک اتفاقی می‌افتد... به هر روی...

    ما به عنون سهامدار و سرمایه‌گذار و بازرگان وظیفه داریم، وظیفه داریم که بالاخره یک پیشبینی بکنیم. و نهایت تلاشمان را هم بکنیم که پیشبینی درست از آب در بیاید.

    خوب... برویم سراغ اصل مطلب... ببینیم چه‌ها داریم...
    ۱-
    دلار سه برابر شده.
    ۲- واقعا
    توان مردم برای خرید کالاهایی که مبتنی بر ارز گران شده باشد کم شده. (خدا را شکر که جناب ادیب در این زمینه خودشان آمار دارند... و گویا آدم راستگویی هم هستند... خوب... ایشان وضعیت را خیلی وخیم می‌بینند و می‌گویند در یک سری از موارد تقاضا به ۲۰ درصد رسیده) این تقاضا البته به مرور بیشتر می‌شود و مقداری‌اش ناشی از شوک است! یعنی خیلی‌ها دست روی دست گذاشته‌اند که ببینند دلار چه می‌شود... بعد اقدام کنند... این بیست سی درصدی که جناب ادیب می‌گویند احتمالا در آینده به بالای ۵۰ درصد هم برسد... حتی اگر دلار آهسته آهسته گران‌تر هم بشود!
    ۳- در این زمینه فروش در موارد لوکس کم خواهد ماند و در موارد ضروری مانند
    غذا و دارو فروش تکان نخواهد خورد.
    ۴-
    دستمزدها، هزینه‌ی انرژی، نقدینگی و سپرده‌ها در ایران با احتساب نرخ ارز حسابی کاهش پیدا کرده.
    ۵-
    تولید و صادرات قطعا جان خواهند گرفت. و واردکنندگان و بازرگانان (کسبه-مغازه‌داران) به شدت آسیب خواهند دید. البته به خاطر اینکه تولید کننده در نهایت قیمتش نسبت به گذشته بالا خواهد رفت در هر شرایطی که حساب کنیم بالاخره تولید کننده یا از مواد اولیه وارداتی استفاده می‌کند یا اینکه بخشی از ورودی‌اش گران‌تر خواهد شد. در کل مقداری از بازار تولید کننده نیز کاسته خواهد شد ولی نه به اندازه‌ی وارد کننده و بازرگان.
    ۶- به واسطه‌ی اینکه بخشی از (بخش اعظم) اقتصاد دست واردکننده‌ها و بازرگانان است
    با فلج شدن این بخش بانک‌ها و بخش‌هایی مانند آنها هم به زیر کشیده خواهند شد. و در این زمان است که دولت باید تصمیم سخت بگیرد. یا زیان بانک‌ها را دوباره به عموم مردم منتقل کند (تورم) یا اینکه دستور انحلال بانک‌ها را بدهد یا اینکه به گونه‌ای همه را نجات دهد (مثلا با برگرداندن دلار به جایی که واردکننده دوباره کارش سودده شود).
    ۷-
    رشد دلار به خاطر کمبود عرضه نیست بلکه به خاطر وحشت عمومی است. و تلاش برای حفظ دارایی. و تا جایی که مردم انتظار دارند بالا می‌رود. تا جایی که مردم احساس کنند دیگر تبدیل دارایی به دلار توجیهی ندارد. سپس همان‌جا نوسان خواهد کرد. نوسان شدید.
    ۸- در بلــــــــــــــند مدت عرضه و تقاضای واقعی جای این سفته‌بازی کنونی را در تعیین قیمت ارز خواهد گرفت. جایی که پول در دست مردم تعیین می‌کند قیمت یک کالا چقدر باشد.
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــ
    پی‌نوشت نخست: این داستان ادامه دارد...
    پی‌نوشت دوم: مورد سوم در بالا را که داشتم می‌نوشتم یاد صنعت غذا افتادم... اکنون صنعت غذا (که جناب سامان هم در تارنمای خودمان به آن اشاره کردند) هم افت داشته و هم اینکه مواد ضروری تولید می‌کند و هم اینکه اگر یک مقدار صادرات داشته باشد (که بسیاری از آنها صادرات دارند) می‌تواند سود خوبی از آن بابت داشته باشد... هم اینکه دلارشان با ارز ۴۲ هزار ریالی تامین شده... افزایش نرخ هم که گرفته‌اند... پس احتمالا در بلند مدت می‌تواند خوب باشد... همچنین صنعت زراعت و دامپروری... چون اینها هم دان و علف و ... را با ارز دولتی می‌گیرند و می‌توانند صادرات داشته باشند در ضمن اینکه اینها هم افزایش نرخ گرفته‌اند...
    صنعت سیمان هم صنعت خوبی است اگر صادرات داشته باشد.
    آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2018/10/31, 00:14.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

    نظر

    • mhjboursy
      ستاره‌دار (۱۳)
      • Jul 2013
      • 18270

      #407
      پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

      سلام و وقت به خیر.
      بگذار افکارمان را این‌ور آن‌ور کنیم ببینم جریان چیست.
      داشته‌ها:
      • یک حرکت سفته‌بازانه دوباره در خودرویی‌ها شده. خبری هم با آن همراه شده مبنی بر افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی.
      • یک حرکت در بانکی‌ها شده. که دقیقا معلوم نیست پشتش چیست ولی چند علت می‌تواند داشته باشد: ۱- افزایش سرمایه ۲- تسعیر ارز ۳- سوییف و کانال اروپا
      • یک سری شرکت‌ها تجدید ارزیابی‌های سنگین گذاشته‌اند. دزهراوی و فبیرا شپترو و... (دقیق خاطرم نیست... چندتا بودند...) (یک چیزی هم تو پرانتز بگویم... اصلا احمقانه است که قیمت یک سهامی به خاطر افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی رشد کند! خخخخ هههههههه ولی این یک اشتباه رایج است دیگر... که ما هم با آن همراهی می‌کنیم اگر مطمین شویم روند به وجود می‌آید...)
      • یک سری شرکت‌ها افت زیادی داشته‌اند... این افت دو حالت به وجود آورده همزمان: ۱- جذاب شدن قیمتشان و ۲- خراب شدن موج جنبشی‌شان... یک سری شرکت‌ها هم در جای حساسی قرار گرفته‌اند که مثلا یک الگوی شبیه سر و شانه درست کرده‌اند که اگر یک مقدار دیگر افت کنند حالات بسیار بسیار بسیار بدی به وجود می‌آورند... و باید پانزده درصد رشد کنند که بتوانیم بگوییم از مهلکه جستند...
      • سهام هنوز به رشدی که باید برسند نرسیده‌اند. انتظار رشد بیشتری داریم. و در بلند مدت باید یک یا دو حرکت دیگر مانند این که شاهدش بودیم داشته باشیم.
      • افت نفتی‌ها را اخیرا داشتیم که گویا مربوط به تحریم‌ها بوده و اگر بخواهد ادامه داشته باشد بازار را می‌تواند به زیر بکشد.



      این نوشته نیز موقت است و در آینده تکمیل خواهد شد ان‌شاءالله.


      «محمد حسین» هستم.
      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

      نظر

      • mhjboursy
        ستاره‌دار (۱۳)
        • Jul 2013
        • 18270

        #408
        پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

        سیاست ۴گانه آمریکا برای بازگشت نقطه ثقل اقتصاد جهان به غرب/هدف آمریکا از افزایش نرخ دلار در ایران چیست؟
        ادیب به تشریح سیاست چهارگانه آمریکا اعم از مهار چین، بی‌ثبات کردن اروپا، خروج از خاورمیانه و تضعیف اقتصاد کشورهای نفتی پرداخت.
        ۰۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۰




        به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین ادیب که پژوهشگر ریسک است معتقد است مرکز ثقل اقتصاد جهانی از کشورهای نفتی و شرق آسیا مجدداً به آمریکا بازمی‌گردد.

        وی بر این باور است که راهبرد آمریکا برای خروج از خاورمیانه بر سه اقدام جدید استوار است؛

        آمریکا قبل از خروج از خاورمیانه باید پنج مشکل را حل می‌کرد:
        خروج از عراق،
        تعطیل کردن پایگاه دریایی آمریکا در بحرین و خروج ناوگان جنگی آمریکا از خلیج فارس،
        صلح با طالبان،
        خروج نیروهای آمریکایی از سوریه
        و حل چالش با ایران.

        او در خصوص بحث توافق آمریکا با ایران معتقد است؛ آمریکا قبل از توافق با تهران می‌خواهد با تشدید تحریم و با کاهش جریان تزریق ارز به اقتصاد ایران، اقتصاد ایران را به شیون کشیدن وادار کند. آمریکا به‌دنبال گرفتن امتیاز از ایران نیست. آمریکا فقط به‌دنبال توافق با تهران است آمریکا می‌خواهد با افزایش نرخ دلار، تهران را به توافق راضی کند.

        مشروح نظرات وی را در خصوص سیاستها و استراتژیهای آمریکا در برابر ایران در ادامه بخوانید.

        سیاست در جهان به چه‌سمتی می‌رود؟
        کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا می‌نویسد: رهبران جهان برای ایجاد و حفظ نظم جهانی کوشش خاصی انجام نمی‌دهند. به‌نظر می‌رسد نظم موجود جهان رو به فروپاشی است.

        ترامپ را چگونه تعریف می‌کنید؟
        کیسینجر می‌نویسد «ترامپ ممکن است یکی از شخصیت‌های تاریخی باشد که نشان‌دهنده پایان یک دوره است» و این متفاوت از نگاه کسانی است که می‌گویند ترامپ یک احمق به‌دردنخور است.


        سیاست خارجی آمریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
        تمرکز سیاست خارجی آمریکا بر چهار چیز است:
        مهار چین،
        بی‌ثبات کردن اروپا،
        خروج از خاورمیانه
        و تضعیف اقتصاد کشورهای نفتی،

        سیاست خارجی آمریکا مربعی است و آمریکا به مانور در داخل مربع
        مشغول است.

        در بحث مهار چین باید گفت: پال کروگمن برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد می‌نویسد: هدف آمریکا مهار چین است. رشد اقتصادی چین در سطحی است که اگر با همین روند ادامه یابد، می‌رود که این کشور را به اولین قدرت اقتصادی جهان تبدیل کند و این را آمریکا برنمی‌تابد. آمریکا نمی‌پذیرد در اقتصاد، در سایه چین حرکت کند.

        در بحث بی‌ثبات کردن اروپا، رییس جمهور آلمان می‌گوید: «به‌نظر می‌رسد که در حال حاضر هیچ‌یک از قدرت‌های بزرگ، چه چین، چه روسیه و چه ایالات متحده، دست‌کم به این‌که اتحادیه اروپا باثبات باشد، علاقه‌ای ندارند».

        چرا بی‌ثبات کردن اروپا در دستور کار آمریکاست؟
        منطقه یورو و اتحادیه اروپا به یک بلوک یک‌پارچه اقتصادی تبدیل شده و این برای آمریکا به یک رقیب تجاری تبدیل شده که ثبات آن، من‌بعد عاملی است که برای آمریکا یک تهدید تلقی می‌شود.
        اروپا باید به‌عنوان یک منبع تهدید درک شود تا ترامپ فهمیده شود.

        تضعیف اقتصاد کشورهای نفتی چگونه در دستور آمریکاست؟
        به‌مدت 15 سال از سال 2000 تا 2014 دو پدیده در جهان رخ داد؛ از یک سو جهانی شدن اتفاق افتاد و این باعث شد تا مرکز ثقل اقتصاد جهانی از آمریکا و اروپا به شرق آسیا منتقل شود و از سوی دیگر، در این دوره نفت گران شد و نفت گران، مرکز ثقل اقتصاد جهان را از آمریکا و اروپا به کشورهای نفتی منتقل کرد. در مجموع جهانی شدن و گران شدن قیمت نفت به انتقال مرکز ثقل اقتصاد جهانی از آمریکا و اروپا به شرق آسیا و کشورهای نفتی منجر شد. راهبرد آمریکا برای بازگرداندن اقتدار به اقتصاد غرب دو چیز است؛ تضعیف اقتصاد کشورهای نفتی و هوا کردن جهانی شدن اقتصاد.

        چه نتیجه‌ای دارد؟

        مرکز ثقل اقتصاد جهانی از کشورهای نفتی و شرق آسیا مجدداً به آمریکا بازمی‌گردد.

        چه‌دلایلی برای آن دارید؟
        همه کشورهای نفتی از ونزوئلا گرفته تا روسیه به‌گونه‌ای دچار بحران‌اند و اقتصاد کشورهای نفتی به‌شدت در حال تضعیف شدن است. رشد اقتصادی در همه کشورهای نفتی منفی است.

        رشد اقتصادی منفی چه‌آثاری بر فعالان اقتصادی دارد؟

        وقتی رشد اقتصادی مثبت باشد 90 درصد فعالان اقتصادی، هر کاری بکنند سود می‌کنند و وقتی رشد اقتصادی منفی باشد 90 درصد فعالان اقتصادی هر کاری بکنند زیان می‌کنند.

        بر ایران چه اثری دارد؟
        چون رشد اقتصادی منفی است 90 درصد فعالیت‌های اقتصادی با زیان همراه است.

        استراتژی آمریکا در خصوص خاورمیانه چه ویژگی‌هایی دارد؟
        در سند ده‌ساله امنیتی آمریکا آمده استراتژی آمریکا انتقال مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا از خاورمیانه به شرق آسیاست، علت انتقال تمرکز سیاست خارجی آمریکا از خاورمیانه به شرق آسیا این است که خطر اصلی برای آمریکا چین است و نه خاورمیانه.

        راهبرد آمریکا برای خروج از خاورمیانه بر چه‌اساسی استوار است؟
        راهبرد آمریکا برای خروج از خاورمیانه بر سه اقدام جدید استوار است؛
        آمریکا قبل از خروج از خاورمیانه باید پنج مشکل را حل می‌کرد: خروج از عراق، تعطیل کردن پایگاه دریایی آمریکا در بحرین و خروج ناوگان جنگی آمریکا از خلیج فارس، صلح با طالبان، خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و حل چالش با ایران.

        وضعیت اکنون چگونه است؟
        خروج نیروهای آمریکایی در عراق تقریباً پایان یافته است، آمریکا پایگاه دریایی‌اش را در بحرین تعطیل کرد و ناوگان دریایی آمریکا خلیج فارس را ترک کرد اما سه فقره دیگر باقی مانده است.

        راهبرد آمریکا در سه مورد باقی‌مانده چیست؟
        استراتژی آمریکا در وضعیت فعلی صلح با طالبان است، اعلام آتش‌بس سه‌ماهه بین دولت افغانستان و طالبان در همین چهارچوب است.خروج نیروهای آمریکایی از سوریه استراتژی ترامپ است، ترامپ گفت «وقت آن رسیده که سربازان آمریکایی (از سوریه) به کشور بازگردند." اما آمریکا به‌دنبال خروج زودهنگام از سوریه نیست، نیروهای آمریکایی وقتی از سوریه خارج می‌شوند که دولت اسد تروریست‌ها را در همه مناطق، سرکوب کرده باشد که این روند در حال محقق شدن است، ترامپ می‌کوشد تا قبل از انتخابات مجلس نمایندگان از سوریه خارج شود.راهبرد آمریکا، پایان مخاصمه با ایران و امضای یک توافق‌نامه با تهران است تا پروسه خروج این کشور از خاورمیانه تکمیل شود، بدون توافق با تهران، پروسه خروج آمریکا از خاورمیانه ممکن نیست.

        سه اتفاق فوق چگونه مدیریت می‌شود؟

        اما سه اتفاق مذکور، غرق در مسائل داخلی آمریکا هم شده است و در لحظه موجود با انتخابات آمریکا گره خورده است.
        • آمریکا نمی‌خواهد قبل از صلح با طالبان با ایران توافق کند
        • آمریکا خواستار توافق با ایران بعد از خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و صلح با طالبان است
        • تلاش آمریکا برای توافق با ایران قبل از انتخابات مجلس نمایندگان
        • آمریکا برای حل بحران سوریه عجله دارد


        جدول زمان‌بندی رویدادها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

        جدول زمان‌بندی چهار رویداد فوق مهم است، آمریکا نمی‌خواهد قبل از صلح با طالبان با ایران توافق کند، همین طور قبل از پایان بحران سوریه و خروج نیروهای آمریکایی از سوریه،
        تمایل به توافق با تهران ندارد، لذا توافق با تهران قبل از خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و صلح با طالبان خواسته آمریکا نیست. اما احتمالاً می‌خواهد قبل از انتخابات مجلس نمایندگان، توافق با تهران انجام شود و این مستلزم این است که اسد به‌سرعت تروریست‌ها را سرکوب کند تا زمینه خروج نیروهای آمریکایی از سوریه فراهم شود، آمریکا برای حل بحران سوریه عجله دارد.


        آمریکا چگونه می‌خواهد مذاکره کند؟
        آمریکا قبل از توافق با تهران می‌خواهد با تشدید تحریم و با کاهش جریان تزریق ارز به اقتصاد ایران، اقتصاد ایران را به شیون کشیدن وادار کند. آمریکا به‌دنبال گرفتن امتیاز از ایران نیست. آمریکا فقط به‌دنبال توافق با تهران است آمریکا می‌خواهد با افزایش نرخ دلار، تهران را به توافق راضی کند.


        اگر می‌خواهد توافق کند چرا این‌گونه عمل می‌کند؟
        روش آمریکا این است که همیشه قبل از توافق خیلی شلوغ می‌کند و فضا را تند می‌کند.


        آمریکا به‌دنبال تغییر در رفتار منطقه‌ای ایران است؟

        این‌که گفته می‌شود آمریکا به‌دنبال امتیاز گرفتن از ایران در سوریه، عراق، یمن و لبنان است منطبق با استراتژی آمریکا برای خروج از خاورمیانه نیست. آمریکا در سوریه فقط به‌دنبال حذف داعش و گروه النصره و به‌دنبال آن خروج از سوریه است و نه چیز دیگری، این را ترامپ در فصل انتخابات با صراحت اعلام کرد و اکنون نیز بر همین اساس عمل می‌کند.

        در یمن چطور؟
        اولویت آمریکا، یمن نیست، آمریکا در یمن امتیاز خاصی از ایران طلب نمی‌کند.

        استراتژی تل‌آویو در خاورمیانه چیست؟
        استراتژی تل‌آویو بر دو پایه استوار است:این کشور نیاز به دشمن دارد تا یهودیان جهان را برای حمایت از خود بسیج کند.
        این کشور هر چند مدت یک‌بار دشمن خود را عوض می‌کند و اعتقادی به این‌که، برای مدت طولانی به دشمنی با یک کشور یا گروه بپردازد ندارد؛ لذا هر چند مدت یک‌بار بر دشمنی با یک کشور یا گروه تمرکز می‌کند و دشمن قبلی را فراموش می‌کند.
        از 1948 تا 1973 تل‌آویو، دشمن خود را اعراب اعلام می‌کرد.
        تل‌آویو از ١٩٧٣ به بعد بر دشمنی با فلسطینی‌ها به‌رهبری فتح تمرکز کرد و دشمنی با اعراب فراموش شد.
        پس از مدتی، فلسطینی‌ها به‌عنوان دشمن و تهدید اصلی فراموش شدند و
        بر دشمنی با جنبش حزب‌الله تمرکز کردند.
        بعد به دشمنی با حماس تمرکز کردند
        .
        و اکنون تل‌آویو بر دشمنی با ایران تمرکز کرده است اما تلاش دارد تا آتش‌بس با حزب‌الله را به‌دقت حفظ کند، مدت‌هاست که تل‌آویو آتش‌بس را در لبنان با حزب‌الله رعایت می‌کند و در سوریه نیز می‌کوشد درگیری با ایران به درگیری با حزب‌الله نینجامد.

        یعنی تمرکز بر دشمنی با ایران قرار دارد؟
        اکنون، تل‌آویو بر دشمنی با ایران تمرکز دارد و سعی می‌کند آن را به‌دقت از دشمنی با سوریه و حزب‌الله تفکیک و جدا کند و به‌گونه‌ای صریح نشان می‌دهد که دشمنی با ایران به‌معنای دشمنی با اسد و حزب‌الله نیست.

        با خروج آمریکا از خاورمیانه در این منطقه خلأ قدرت ایجاد می‌شود، این خلأ قدرت چگونه پر می‌شود؟

        استراتژی در سیاست، موازنه‌سازی میان قدرت‌های رقیب است.
        چهار قدرت منطقه‌ای در خاورمیانه وجود دارد؛ تهران، ریاض، تل‌آویو و استانبول، سیاست بر موازنه قوا استوار است، در موازنه قوا می‌باید هر قدرتی به‌وسیله سه قدرت رقیب مهار شود، برای مهار هر قدرتی باید سه قدرت رقیب ایجاد شود. راهبرد موازنه قوا ایجاد وضعیت متوازنی است که هر یک از چهار قطب تهران، ریاض، تل‌آویو و استانبول بتوانند نیروی سه قطب دیگر را متعادل کنند.
        استراتژی قدرت‌های بزرگ در خاورمیانه، باید موازنه‌سازی میان قدرت‌های رقیب باشد. سیاست بر موازنه قوا استوار است تا قدرت‌های رقیب یکدیگر را بالانس کنند، چهار قدرت تهران، تل‌آویو، ریاض و استانبول جایگزین آمریکا می‌شوند، استراتژی باید این است که این چهار قدرت همدیگر را بالانس کنند.
        البته انگلیس به‌صورت رقیق به منطقه بازگشته است و روس‌ها بخشی از خلأ ناشی از عدم حضور آمریکا را پر می‌کنند، می‌شود چهار به‌علاوه دو. منطقه دارد به‌صورتی مجدداً به تعادل می‌رسد اما نقش اصلی در منطقه را ایران و عربستان خواهند داشت.

        استراتژی انگلیس و روسیه چیست؟ تعادل‌بخشی بین کشورهای رقیب چگونه است؟
        راهبرد انگلیس و روسیه این است که به‌جای اینکه در عراق و سوریه به‌دنبال تعادل‌بخشی باشند، دارند بین قدرت‌های منطقه تعادل ایجاد می‌کنند، فقط وقتی آمریکا به این راهبرد بپیوندد، خروج آمریکا از خاورمیانه ممکن است، اگر راهبرد یک‌سویه آمریکا در حمایت از عربستان تغییر کند در آن صورت توافق با تهران ممکن است.

        بیشتر توضیح دهید؟
        یکی از دو قدرت موازنه‌کننده نباید از دیگری ضعیف‌تر تلقی شود.

        دغدغه آمریکا اکنون مقابله با ایران است؟
        کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا می‌نویسد: "درحالی که قدرت روسیه دغدغه کنونی ماست، تاریخ نشان می‌دهد ضعف روسیه می‌تواند مخاطرات خود را در نظم جهانی داشته باشدو باعث رقابت برای تصاحب سرزمین‌های شرق دریاچه اورال شود".فهم من این است که هرچند قدرت منطقه‌ای ایران در لحظه کنونی دغدغه آمریکاست اما ضعف ایران می‌تواند مخاطرات جدی برای موازنه قوا در خاورمیانه داشته باشد و به تضعیف امنیت در خاورمیانه منجر شود.

        موضع اتحادیه اروپا در مقابل ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
        اروپای کنونی نقش «تعدیل‌کننده» سیاست‌های ترامپ در قبال جهان را ایفا می‌کند. اگر اروپا با توجه به برنامه تحریم‌های گذشته خود بخواهد برخی محدودیت‌ها علیه ایران را لحاظ کند، در خصوص جایگاه این کشورباید در نظر گرفت که اروپا باید به‌نوعی از اینکه در مواجهه با ایران از دید آمریکا ضعیف تلقی شود، جلوگیری کند، بنابراین چنین اقدامی بیشتر از اینکه بخواهد به ایران ضربه سنگینی وارد کرده و تغییری در معادله کنونی ایجاد کند، وجهه سمبلیک دارد، در ضمن این اقدام اروپا که درصدد آن باشد بدون نقض برجام و خروج از آن، با آمریکا مذاکره کرده و یک موضع مشترک با این کشور پیدا کند می‌تواند یک اقدام برای حل مسئله تلقی شود.

        نظرتان در مورد مذاکره ایران با آمریکا چیست؟
        اوباما در این مورد می‌نویسد «این باور میان بعضی جمهوری‌خواهان شکل گرفته که ایران گروگان‌ها را به‌دلیل سرسخت به‌نظر رسیدن رونالد ریگان آزاد کرد؛ حال آنکه در عمل، مذاکراتی طولانی برای آزادی دیپلمات‌ها با ایران در جریان بود و ایران به‌دلیل مشکل شدیدی که با جیمی کار‌تر داشت، صبر کرد تا دوره ریاست جمهوری او تمام شود و سپس گروگان‌ها را آزاد کرد».نیویورک تایمز در تحلیلی می‌نویسد: ایران مذاکره با آمریکا را تا زمان انتخابات دوره سنا و ریاست جمهوری در سال 2021 به‌تعویق می‌اندازد تا شاید دموکرات‌ها بر سر کار آیند و مواضع آمریکا تعدیل شود.

        گفت‌وگو از: مریم سلیمی
        انتهای پیام/*
        آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2018/10/30, 23:46.
        «محمد حسین» هستم.
        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

        نظر

        • mhjboursy
          ستاره‌دار (۱۳)
          • Jul 2013
          • 18270

          #409
          پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

          زیاد با این صحبت‌های جناب ادیب موافق نیستم.
          البته بخش‌هایی‌اش را بسیار قبول دارم. ولی بخش‌هایی‌اش را نه. یعنی جای تردید وجود دارد... حالا عرض می‌کنم...

          اینکه صهیونیست‌ها حماس و حزب‌الله و سوریه را ول کنند و ایران را بچسبند... این اصلا به نگرم غلط است... اینها عوامل و دست و بازوی ایران در منطقه هستند... بخصوص همان حزب‌الله... اصلا این دیدگاه درست نمی‌تواند باشد...

          اینکه آمریکا در سوریه به دنبال حذف داعش بوده هم اصلا مورد قبول نیست. داعش نه تنها زاییده‌ی آمریکاست بلکه بهترین کمک برای آمریکاست. داعش آشوبی بود که نفت را ارزان می‌کرد و دولت‌های منطقه را مشغول و سردرگم می‌کرد... اگر داعش همین‌جور حضور داشت و کنترل می‌شد و هر روز مزاحم ایران و دیگر کشورهای منطقه می‌شد آمریکا برای همیشه به چندین و چند خواسته‌اش می‌رسید... اصلا از حضور کامل و اشغال کامل آن کشورها توسط آمریکا هم برای آمریکا بهتر بود! برای چه باید آمریکا داعش را نابود کند؟ که پس از آن یک صدام یا یک اسد از دل آن کشورها در بیاید یا روسیه و ایران نفوذشان را در آن مناطق گسترش دهند؟؟؟ اصلا حرف قابل قبولی نیست. نه.

          همین‌جور طالبان. طالبان بهترین چیز برای آمریکاست در کشوری کنار ایران و روسیه. هر سال ایران باید مقدار بسیار زیادی هزینه کند به خاطر وجود طالبان. از ناامن بودن مرزها بگیر تا قاچاق مواد مخدر و قاچاق‌های دیگر و نبود یک شریک تجاری خوب در همسایگی و بسته بودن راه‌ها و و و . من که اگر جای تصمیم‌گیرنده‌ی آمریکا بودم کاری می‌کردم همیشه در همه‌ی دنیا به خصوص در کنار ایران و روسیه و چین و امثالهم درگیری و شورشی و معترضین مصلح و احزاب و فرقه‌ها و خرده حکومت‌ها وجود داشته باشد... یک چیزی که آن دولت‌ها همواره بخشی از امکاناتشان را صرف مقابله با آن خرده حکومت‌ها کنند.


          باقی موارد به نگرم بسیار درست بود و جای تامل دارد.
          «محمد حسین» هستم.
          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

          نظر

          • Mehdi1400
            ستاره دار(19)
            • Jul 2013
            • 2938

            #410
            پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

            سلام

            آقای ادیب فرمودند که از عجایب روزگار اینکه بانک سرمایه گزارش داده است که 90 درصد سپرده ها را نابود کرده اما صف خرید براش تشکیل دادند
            امروز هم احتمالا آقای ادیب بیشتر متعجب خواهند شد که ببینند سمایه روی 15 درصد مثبت معامله میشود
            حکایت بازار سرمایه حکایت غرایب است.

            نظر

            • seraj
              ستاره دار(2)
              • Feb 2012
              • 2064

              #411
              پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

              استاد خودم مهدی جان با اجازه شما منهم نقاشی ام را از سمایه اینجا قرار بدم .

              نظرات شخصی است . ابدا مبنای خرید و فروش نیست .

              نظر

              • نوام چامسکی
                عضو فعال
                • Apr 2014
                • 3369

                #412
                پاسخ : تدبیر✘ و امید☹


                http://forums.boursy.com/showthread.php?t=2936

                نظر

                • mhjboursy
                  ستاره‌دار (۱۳)
                  • Jul 2013
                  • 18270

                  #413
                  پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                  به نگرم سخن جناب ادیب در مورد چهار قطب منطقه خاورمیانه درست نیست.
                  __________________________________________________ ________


                  (در پرانتز بگویم که این تراز از بررسی احتمالا زیاد به درد بورس و سهام ما نمی‌خورد... و من این بخش را تنها برای سرگرمی دارم بررسی می‌کنم.... البته ربط که دارد... ولی چون بسیار کلان و بلند مدت است به کار ما روزبازرگانان نمی‌آید زیاد...)


                  سلام
                  این حرف‌های جناب ادیب بسیار جالب است اما باید بررسی کنم ببینم درست است یا نه. در حقیقت دیدگاه ایشان درست تر است یا دیدگاه خودم.
                  ایشان می‌گوید قدرت‌های بزرگ چهار قدرت منطقه‌ای را روبروی هم نگه داشته‌اند (یا می‌خواهند نگه دارند) و روی همین حساب هم هست که بسیاری از استراتژی‌های موجود از سوی آمریکا رخ می‌دهد. من‌جمله خروج و ورودش به سوریه و ...

                  این ایده‌ی فوق‌العاده جالبی است ولی من احساس می‌کنم این حرف اشتباه است. از چند دید.

                  ۱- یکی اینکه قدرت‌های بزرگ آن‌قدر بزرگ و کارآزموده نیستند که ما تصور می‌کنیم.

                  بسیاری از ما (چه چپی چه راستی چه متوسطو!) از آمریکا و انگلیس (و پیشتر از شوروی و پیشترش از آلمان نازی) بتی می‌سازیم که همه کار می‌کند و همه چیز می‌داند و هر کاری که بخواهد می‌تواند بکند و هیچ مانعی جلودارش نیست و ... در صورتی که این‌گونه نیست به نگر من.... آمریکا به تنهایی نیمی از اقتصاد جهان را دارد اما همان اقتصادش این‌قدر شکننده است که به یک فوت بسته است... که بررسی‌اش را هم کردیم در این جستار... جناب ادیب هم اگر خاطرم باشد در این باره گفت... صنعت نظامی بسیار پیشرفته‌ای دارد چنان‌که ناوهای هواپیمابرش و موشک‌های اتمی‌اش همه‌جا هستند... اما از قضا از سوی همین نیروی نظامی شکنندگی‌های وحشتناکی دارد که این هم تقریبا همه‌ی آن قدرت نظامی‌اش را هیچ و پوچ می‌کند... هیچ و پوچ... یعنی حتی من نمی‌دانم اگر آمریکا با کشوری مانند مکزیک درگیری پیدا کند واقعا کدام‌یک پیروز می‌تواند باشد... (آمریکا تا کنون جنگ واقعی نکرده... ضمن اینکه نیروهای نظامی بومی ندارد... نیروی ملی/دینی/ایدئولوژیک و کسی که حاضر باشد تا پای جانش بایستد ندارد و هر چه هستند مزدور و حقوق بگیرانی هستند که خوب... می‌توانند به هنگامش تغییر موضع بدهند... و نیز اینکه تا کنون آمریکا با چریک‌ها و نیروهای نامتقارنی شبیه داعش روبرو نشده) و باز از این دو بدتر همبستگی این دو (یعنی اقتصاد و نیروی نظامی آمریکا) است. به گونه‌ای که اگر در یکی ضعف و اشتباهی داشته باشد دیگری به سرعت بیشتر به زیر کشیده خواهد شد. و اگر گمان می‌کنید که سیاست‌های آمریکا هم بی نقص و عالی هستند... باید بگویم اگر این‌گونه بود افولی که اکنون از آمریکا داریم می‌بینیم را نداشتیم... اگر واقعا آمریکا این‌کاره بود هیچ‌گاه نمی‌گذاشت اروپا و چین و روسیه در گذشته (و در آینده ایران و هند و برزیل و ترکیه) سر بلند کنند... پس به نگر من اینکه قدرت‌های بزرگ فوق‌العاده کارایی دارند و محیط و چیره هستند و هر کاری بخواهند می‌کنند و همه‌ی وقایع ایجاد شده را بر اساس خواست قبلی آنها توجیه کنیم اشتباه است. من با قدرت به شما می‌گویم که اگر واقعا خواست آمریکا بود هیچ‌گاه اجازه نمی‌داد این‌گونه عراق و سوریه و لبنان به چنگ جمهوری اسلامی بیافتد. اگر قرار بود خواست انگلیس و آمریکا و روسیه و چین و... اعمال شود مطمئن باشید اکنون ایران مانند دول کوچک عربی ده تکه شده بود...

                  ۲- دیگر اینکه این چهار قدرتی که جناب ادیب گفتند اصلا به حالت چهار قطبی نیستند.
                  جناب ادیب چهار قدرت را نام بردند: صهیونیست‌ها و ایرانی‌ها و ترک‌ها و سعودی‌ها... خوب... به نگر من اصلا این چهارتا یکسان نیستند که ما بخواهیم آنها را چهار قطب در نگر بگیریم. در مقایسه نیروی (اقتصادی-اجتماعی-نظامی) این چهار کشور یکسان نیست. ایران و ترکیه به مراتب وضع بهتری دارند. تا سعودی و صهیونیست. صهیونیست‌ها یک زمانی در عرض هفت روز تومار چندین کشور عربی را در هم پیچیدند... ولی امروز می‌بینیم دو روز با حزب‌الله مبارزه می‌کند و سپس ادامه نمی‌دهد... دو روز با حماس مبارزه می‌کند و بدون تغییر رژیم حاکم و بدون اینکه سرکوبی انجام داده باشد و شر قایله را برای همیشه کنده باشد و عملا بدون هیچ دستاوردی نبرد را تمام می‌کند و مصالحه می‌کند! حالا شما حماس را مقایسه کنید با داعش... حماسی که در محاصره بوده جمعیتش فلان قدر بوده با داعشی که دو کشور را گرفته بود و از سوی غرب و عرب پشتیبانی می‌شد و نفت می‌فروخت و از همه مهمتر اینکه از دید ایدئولوژی و نیروهای جان بر کف هم هیچ کم نداشت... خوب... به نگر شما قدرت ایران و صهیونیست‌ها قابل مقایسه است؟ حالا بمب اتم هم داشته باشد... وقتی قدرت مقابله‌ی کامل با یک چیزی مانند حزب‌الله یا داعش را به صورت کامل نداشته باشد بمب اتم یا جنگنده‌های مافوق صوت و رادارهای پیشرفته و تانک‌های مرکاوا یا ناو هواپیمابر چطور به کارش می‌آید؟ بدتر از این سعودی... سعودی دو سه چیز قوی داشت... یکی قدرت ایدئولوژیک و دین وهابیت که امروز با دفع داعش اثرش کم شده و البته با پیدایش داعش هم بخشی از اهل تسنن (که به خاطر مکه قبولشان داشتند) دیدشان نسبت به سعودی کمرنگ شده و رابطه‌شان با اینها ضعیف شده... دیگر پول بود که الحمدلله با این بازی‌های آمریکا همه‌اش دارد تمام می‌شود... و دیگر نفوذشان بود که به تبع این دو عامل پیشین نفوذ سیاسی سعودی در منطقه و بین اعراب هم کم شد... آنها حتی در انتخابات مالزی و پاکستان هم پول خرج می‌کردند... ولی اکنون حتی در لبنان هم نفوذشان دارد از بین می‌رود... قطر دیگر گوش به فرمان اینها نیست... کویت تازگی‌ها دارد بازی در می‌آورد... یمن را که کامل از دست دادند... عراق و سوریه هم که از ابتدا با اینها نبودند زیاد... و اکنون دشمنی هم شاید با سعودی داشته باشند... به خاطر داعش... حتی در ادامه خواهیم دید همین سعودی نصفه نیمه هم باز تضعیف خواهد شد... (ان‌شاءالله یک نوشته و یک پیشبینی خواهیم داشت در این رابطه) حالا این را مقایسه کنید با ایران و ترکیه... اصلا قابل مقایسه نیستند... ترکیه دژی نیست که بخواهد فتح شود... هم از دید نظامی می‌گویم هم اجتماعی و هم سیاسی و هم ایدئولوژیک. ایران هم همین‌گونه. ترکیه از دید اقتصادی قوی‌تر است و ایران از دید نفوذ سیاسی-نظامی. ولی قدرت این دو اصلا قابل مقایسه با صهیونیست‌ها و سعودی‌ها نیست. به هیچ وجه.

                  ۳- دیگر اینکه چهار قطب باید روبروی هم باشند و هر کدام به یک جناح (از ابرقدرت‌ها) متصل باشند و قدرت‌های بزرگ قوای اینها را یکسان نگه دارند که گمان کنم این‌گونه نیست.
                  در عمل می‌توان گفت که صهیونیست‌ها و سعودی‌ها در یک جبهه قرار دارند و دست آمریکا در منطقه هستند. حالا دست آمریکا نباشند ولی تحت حمایت و هم‌پیمان مشترک‌المنافع هستند، قطعا. در صورتی که ترکیه و ایران عملا چنین اشتراک منافع و هم‌پیمانی و حمایتی به هیچ کجا ندارند. می‌توان گفت ایران از دید اقتصادی بسیار به چین نزدیک است... ولی موضوع اینجاست که اصلا چین در حدی نیست که بخواهد بازیگری این‌چنین باشد... چین در هیچ‌کجای دنیا چنین کاری نکرده... چین خودش را بسیار محدود به مرزهای خودش کرده... (حالا روی چه حساب نمی‌دانم) ولی هیچ‌گاه در آفریقا یا اروپا یا آمریکای لاتین یا در غرب آسیا و خاورمیانه و استرالیا و حتی در آسیای میانی ما هیچ (یعنی دقیقا هیچ) اقدام سیاسی و نظامی از چین نمی‌بینیم... حتی قراردادهای استثماری و هم‌پیمانی‌های کلان هم از چین نمی‌بینیم.... تنها جایی که چین به آن واکنش نشان می‌دهد تایوان و هنگ‌کنگ و کره‌شمالی (آن هم نه زیاد) است... حالا گمان کن چین با آمریکا سر تقسیم ایران و دیگر قدرت‌های منطقه‌ای قرارداد نانوشته (یا نوشته) داشته باشد... اصلا خنده‌دار است... بلی... ایران به چین و روسیه نزدیک شده... ولی این نزدیک شدن مانند اتصال سعودی‌ها و صهیونیست‌ها به آمریکا نیست... یا شبیه اتصال قزاقستان و ازبکستان و گرجستان به روسیه نیست... ترکیه هم همین‌جور... ترکیه هم خیلی با آمریکا حشر و نشر دارد... ولی متحدش نیست... (حتی اگر در ناتو باشد یا از دید اقتصادی خیلی با آمریکا سَر و سِر داشته باشد) به هیچ وجه نمی‌توان گفت همان‌گونه که روسیه در اوکراین قدرت دارد بر روی ایران هم قدرت دارد... حتی در مورد سوریه هم نمی‌توان این را گفت...
                  نیز اینکه اینها روبروی هم هم نیستند. ایران و ترکیه نه تنها روبروی هم نیستند بلکه به صورت نیمه‌پنهان با هم متحد هستند. سعودی و صهیونیست هم با هم همچنین رابطه‌ای دارند.
                  در این میان اصلا انگلیس (یا دیگر کشورهای قدرتمند مانند آلمان و فرانسه) اصلا حضور ندارند! که بخواهند یک جناحی را بگیرند. (بلی... یک سری از عزیزان می‌گویند جمهوری اسلامی را انگلیس آورده و کنترل می‌کند... که این حرف این‌قدر بدون دلیل است که جالب نیست اصلا ما بخواهیم بررسی‌اش کنیم.)
                  یعنی اینجا به جای اینکه طبق گفته‌ی جناب محمد حسین ادیب چهار جناح با پشتوانه‌ی ابرقدرت‌هایی مانند انگلیس و چین و روسیه و آمریکا روبروی هم قرار گرفته باشند. به گمان ما دو جناح روبروی هم قرار گرفته‌اند. ۱- اتحاد ایران و ترکیه به صورت مستقل و ۲- اتحاد سعودی و صهیونیست از سوی آمریکا.
                  اینکه می‌گویم مستقل، یعنی نفوذ روسیه بسیار کم است (عملا نفوذ نیست و همکاری است) و نفوذ آمریکا و چین و انگلیس و فرانسه و آلمان هم صفر است.

                  از سوی دیگر... مطمئن باشید اگر قدرت‌های بزرگ ترکیبی می‌خواستند آن ترکیب این بود که تا حد امکان همه‌ی کشورهای منطقه کوچک باشند و همه به صورت مستقیم به ابرقدرت مورد نگر وابسته باشند (وابستگی‌ای در سطح گرجستان و اوکراین با روسیه)

                  پس در کل من این سخن جناب ادیب را رد می‌کنم و آن را وارد نمی‌دانم.
                  «محمد حسین» هستم.
                  امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                  نظر

                  • mhjboursy
                    ستاره‌دار (۱۳)
                    • Jul 2013
                    • 18270

                    #414
                    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                    چقدر این خبر مهم است:

                    افت ٤٤ درصدى جذب سرمايه گذارى مستقيم خارجى جهان در نيمه نخست ٢٠١٨


                    ?جريانات جهانى سرمايه گذارى مستقيم خارجى( FDI) در نيمه نخست ٢٠١٨ به ٤٣٢ ميليارد دلار رسيد كه در مقايسه با نيمه دوم سال ٢٠١٧، از ٣٥ درصد كاهش برخوردار بود.


                    ?در مقايسه با نيمه نخست سال ٢٠١٧، جذب سرمايه گذارى خارجى جهان در نيمه ابتدايى ٢٠١٨ با افت ٤٤ درصدى همراه بود. جريانات FDI در فصل اول ٢٠١٨ حدود ٩٪؜ و در فصل دوم همين سال ٣٨٪؜ كاهش يافت.


                    ?عامل اصلى تنزل جريانات FDI در نيمه نخست ٢٠١٨، تاثيرات منفى ناشى از اصلاحات مالياتى در امريكاست. برگشت بخش قابل توجهى از عايدات بنگاههاى امريكايى سرمايه گذار در ساير كشورها به شركت مادر مستقر در امريكا، منجر به منفى شدن جريان سرمايه گذارى مجدد اين بنگاهها در كشورهاى ميزبان شد.


                    ?جريانات خروجى FDI از منطقه OECD در نيمه اول ٢٠١٨ بيش از جريانات ورودى به اين منطقه اقتصادى، كاهش داشت كه حدود ٦٥ درصد و معادل ١٦٥ ميليارد دلار نسبت به نيمه دوم ٢٠١٧، افت كرد.


                    ?با وجود كاهش جريانات عمومى سرمايه گذارى مستقيم خارجى كشورهاى OECD, جريان خروجى FDI در برخى از كشورها از جمله آلمان رشد كرد. جريان خروجى FDI از اين كشور با افزايش ٨١ درصدى به ٧٦ ميليارد دلار در نيمه نخست ٢٠١٨ رسيد.


                    ?جذب FDI در نيمه نخست در كشور چين معادل ١٢٥ ميليارد دلار با رشد١٢٧ درصد، در هند معادل ٢١.٦ ميليارد دلار با رشد ١٢.٥ درصد، در تركيه معادل ٤.٧ ميليارد دلار با افت ٦ درصد و در عربستان سعودى معادل ٢.٢ ميليارد دلار با رشد ١٥٥ درصد، بوده است.


                    ?نمودار بالا روند تغيير جريانات ورودى FDI در جهان را از فصل نخست ٢٠١٤ الى فصل دوم ٢٠١٨ بر حسب ميليارد دلار نشان مى دهد.
                    ▪️معاونت بررسى هاى اقتصادى اتاق بازرگانى تهران
                    شاید این در راستای همان موارد هشت تا ده ساله‌ای است که جناب ادیب درباره‌اش می‌گفتند...
                    شاید با این کار دارند دلار را از بازار جمع می‌کنند...
                    باید ببینیم روی سهام چه تاثیری می‌گذارد...

                    خیلی جالب است... اگر بتواند تاثیر گذار باشد... مانند این اره‌های دو طرفه‌ است... با یک تیر دو نشان می‌زند... شاید هم بیشتر... با گرفتن مالیات بیشتر دلار کم می‌شود و با کم شدن دلار (ارزشمند شدن دلار) تمام چیزهایی که با دلار محاسبه می‌شوند ارزان می‌شوند که یکی از آنها سهام است... این یک ور... سوی دیگر ماجرا هم اینجاست که شرکت‌ها با پرداخت مالیات بیشتر (و نیز به واسطه‌ی همان کاهش سرمایه‌گذاری و مسائل دیگر ناشی از همین کم شدن دلار) ضعیف‌تر می‌شوند و این هم می‌شود یک دلیل دیگر برای بی‌ارزش شدن سهام (و دارایی‌های دیگر)...

                    اما بار مالی و فشار این موضوع احتمالا مانند ده سال گذشته بیشتر روی دوش دیگر کشورها خواهد بود تا خود آمریکایی‌ها!
                    اکنون آمریکا با این مالیاتی که می‌گیرد خودش را مقداری قوی‌تر می‌کند... این یک...
                    دو اینکه سرمایه‌گذاری در کشورهای در حال توسعه و فقیر یکباره کاهش چشمگیر پیدا کرده... ۴۰ درصد! ۴۰ درصد یک رقم اصلا عجیب و قریبی است! خیلی عجیب است! تقریبا غیر قابل باور است! و بدتر اینکه این چهل درصد در جاهایی مانند نوری که با عدسی متمرکز شده باشد تاثیرات به مراتب بیشتری می‌گذارد و خودش را بدتر نشان می‌دهد... کشورهایی که نیاز به سرمایه‌گذاری داشته‌اند یک باره این آبی که همواره تشنگی‌شان را برطرف می‌کرده قطع می‌شود... و تمام برنامه‌هایشان به هم می‌ریزد... و این مسایل مانند دومینو پشت هم می‌آید... مثلا اگر یک طرح بزرگ پتروشیمی قرار بوده در کشوری اجرا شود و حالا معوق یا معلق شده... از آن سو پیمانکارهایی هم که با این کار می‌کرده‌اند هم باید خودشان را هماهنگ کنند! و بر فرض اگر این وسط یک پیمانکار از جایی وام گرفته باشد و روی عایدی این پروژه حساب کرده باشد... واویلا... بیا و جمعش کن... کلا در کشورهایی که این ۴۰ درصد روی آنها ملموس بوده می‌تواند تمام حساب کتاب‌ها به هم بخورد... می‌تواند یک موجی از ورشکستگی‌ها ایجاد کند! (به خاطر همین عدم پرداخت وام‌ها...) این موضوع را ما به سادگی با بیان حساب‌کتاب‌ها به هم می‌ریزد یا کاسه‌کوزه‌ها به هم می‌خورد ازش می‌گذریم... ولی در عمل قرار است با همین موارد ساده مردم مانند اسپانیا و یونان جلوی درب بانک‌ها صف بکشند و بر علیه دولت شعار دهند و احیانا شورش بشود! هستی‌های یک سری که با خون دل سال‌ها جمع کرده‌اند قرار است یک شبه از دستشان برود... یک عده قرار است جوری مقروض شوند که به زندان بروند... شاید دولتی مجبور به تن‌فروشی (خاک‌فروشی / میهن‌فروشی) شود! قراردادهای ترکمن‌چای قرار است بسته شود...
                    اگر دلار کمیاب و گران شود، از سوی دیگر، به خودی خودش یک سری مشکلات دیگر برای کشورهای فقیر و در حال توسعه ایجاد می‌کند... بسته به اینکه کشورها (و شرکت‌ها) چقدر روی دلار مقروض یا وام‌دهنده باشند می‌توانند به شدت روی این موضوع بدبخت یا خوش‌بخت شوند. بهتر از این نمی‌توانم توضیح دهم: در ایران زمانی که دلار یک شبه سه برابر شد اگر یک شرکت وام ارزی داشت چقدر برایش بد بود؟ و اگر یک شرکت ارز داشت و یا بهتر از آن اینکه درآمد ارزی داشت چقدر به سویش می‌رفتیم!!! این مخلص کلام است. حالا هم اگر یک کشور بدهی ارزی داشته باشد می‌شود همان ایتالیا و اسپانیا و یونان ده سال پیش... به همین‌ سادگی... (البته اگر این موضوع درست باشد و در ادامه‌ باز هم شاهد هیزم ریختن به این آتش ایجاد شده باشیم...)یعنی این وسط می‌تواند کمرش خرد شود... اگر بدهی ارزی سنگین داشته باشد این وام یک باره ۳۰ درصد ۴۰ درصد یا شاید حتی ۱۰۰ درصد برود رویش! و این ارقام و درصدها در تراز کشورها فاجعه بار است... چرا که کشورها به این راحتی نمی‌توانند مثلا ۱۰۰ میلیارد دلار بدهی‌ای که ارزشش دو برابر شده را جور کنند... البته شرکت‌های بزرگ یا شرکت‌های کوچک یا حتی انسان‌های معمولی هم این موضوع برایشان سخت است... ولی چون ارقام کم است مسئله‌ی خاصی نیست... مثلا طرف ۳۰۰ دلار به دیگری بدهی دارد و اگر حتی این ۳۰۰ دلار ارزشش دو برابر هم بشود (یعنی عملا به دلار گذشته دو تا ۳۰۰ دلار بشود) باز مسئله‌ی خاصی نیست... یک مقدار اضافه‌کاری می‌کند و این ۳۰۰ دلار بدهی را در یک ماه جور می‌کند... در یک ماه... ولی کشوری که ماهانه دارد یک رقم بزرگی به عنوان بهره وام‌های گرفته شده از کشورش خارج می‌کند، زمانی که ارزش این رقم یک باره دو برابر شود (و هم زمان این دلار کم یاب هم بشود) چگونه می‌خواهد آن را برگرداند؟ از کجا می‌خواهد جورش کند؟ یک باره که نمی‌تواند تولید داخلی‌اش را دوبرابر کند؟ یا صادراتش را دو برابر کند... در تراز یک کشور نمی‌توان این کار را کرد...
                    یاد یک جمله‌ای افتادم... نمی‌دانم از جناب ادیب شنیدم یا از کسی دیگر... می‌گفت یونان و ایتالیا تا پیش از بحران اقتصادی شاگرد اول‌های اقتصاد اروپا بودند!!! یعنی این جنجال ده ساله دقیقا کشورهای در حال توسعه را هدف گرفته! کشورهایی که وام زیاد گرفته‌اند که بازسازی‌های گسترده انجام دهند!

                    البته باز هم می‌گویم... اینها را باید دید که ادامه‌دار خواهند بود یا نه... البته تا کنون چند شاهد بر این مدعا داشته‌ایم و این مالیات و ۴۰ درصد کاهش سرمایه‌گذاری هم در راستای همان‌ها می‌تواند تفسیر شود... و نیز اینکه امسال با ده سال پیش خیلی فرق دارد! آری... حالا شاید وقت شد بیشتر در این رابطه احتمالات را بیان و بررسی کردم... ولی همین‌قدر عرض کنم که چین ده سال پیش نبود... دانش‌های اقتصادی و تجربه‌های این‌چنینی ده سال پیش این قدر نبود... و نیز اینکه ایران و چین و روسیه و دیگر دشمنان و رقیبان آمریکا کاملا امروز در وضعی متفاوت به سر می‌برند... (تاثیرش کجاست؟ مثلا اینجا که گفته‌اند می‌خواهند در روابط خودشان دلار را حذف کنند و این دلار را به موقع یعنی در قله‌ی موج پنج می‌توانند برسانند به همان کشورهایی که بدهی دلاری شدید دارند... و این بار به جای اینکه آلمان و انگلیس و آمریکا ناجی آنها شوند اینها زودتر برسند و ببرند و بخورند... که هم دلارهایشان را تا حدی کنار بگذارند و هم ناجی بشوند و هم سهم شراکت اقتصادی‌شان را از کیک اقتصاد جهان بالا ببرند و هم...)



                    پی‌نوشت: بار گذشته این‌همه بررسی کردم و آخرش چه شد؟ هیچ... سر بزنگاه که باید اقدام می‌کردم هیچ کاری نکردم... دلار سه برابر شد و استفاده‌ی من از آن هیچ... این بار خدا کند این گونه نشود...
                    «محمد حسین» هستم.
                    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #415
                      پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                      چند خبر مهم این مدت داشتیم.
                      • رییس بانک مرکزی (همتی) گفته بازار آزاد ارز راه می‌اندازیم.
                      • گفته شرکت‌های صادراتی بالای ۱ میلیون دلار باید بیایند دلارهایشان را در نیما بفروشند.
                      • درگیری دو روزه‌ی غزه-صهیونیستی را داشتیم.
                      • توطئه دسته جمعی علیه بن‌سلمان را داشتیم. که ممکن است به همان پاورپوینت ظریف-کری بتوانیم ربطش بدهیم.
                      • احتمال آتش‌بس در یمن-سعودی را داشتیم.
                      • یک خبر در باره ابطال مالیات بر تسعیر ارز داشتیم. که دوست جدیدمان می‌گفت به خاطر این است که شپنا صف شده.
                      • یک خبر (نیم‌شایعه!) از مسیول بانک ملت داشتیم که تسعیر ارز ۷۰۰۰ ریالی برای هر سهم دارند!
                      • امکان آزادسازی قیمت خودرو را داشتیم.
                      • تصمیم دولت برای سبد کالا برای نیمی از ایرانی‌ها را داشتیم. به همراه ۲ میلیون ریال کمکی. به همراه زمزمه افزایش ۲۵ درصدی حقوق کارکنان دولت که گویا برای سال بعد است.
                      • خط اعتباری ۳میلیارد یورویی روسیه برای کریدور شمال ــ جنوب ایران
                      • افت دلار را داشتیم در ایران! از حدود ۱۴۰ هزار ریال به ۱۲۰ هزار ریال رسیده. (جناب ادیب قیمت واقعی‌اش را ۹۵ هزار ریال می‌دانند.)
                      • تغییر وزراء را داشتیم! وزیر اقتصاد و وزیر صنعت و راه... که طیب‌نیا فلان‌فلان شده برگشت... و احتمالا نیلی هم دوباره رفته که برگردد... (فلان‌فلان شده که نه... بنده اعتقاد دارم این اشتباه کرده... و به خاطر لج و لج‌بازی یا بخوربخور این کارها را نکرده... ولی گمان می‌کنم نفهمیده/نفهمیده‌اند و باز می‌خواهد اشتباهش را تکرار کند. :( ) کرباسیان هم که شد رییس شرکت ملی نفت! آخوندی را هم که می‌خواهند بکنند شهردار!
                      • افزایش قاچاق سوخت را داشتیم. که برایش سهمیه بندی دوباره انجام گرفته. و احتمال افزایش نرخ سوخت کم نیست.
                      • اعدام کله‌گنده و برهم زننده بازار ارز و زر را داشتیم. مظلومین.
                      • کوتاه آمدن آمریکا و اعمال تخفیف برای تحریم مشتریان نفت ایران را داشتیم.
                      • راه اعتباری اروپا هم که همچنان در همان حال گذشته است و بلاتکلیف است.
                      • می‌گویند رنو و چند شرکت دیگر از ایران رفته‌اند و یک بانک بزرگ فرانسوی جریمه شده.
                      • دریافت یورو به جای دلار از مشتریان نفتی روسیه
                      • ژاپن گفته خرید نفت ایران را متوقف می‌کند و کره صفر کرده ولی گفته از سر می‌گیرد.
                      • ​نمایندگان مجلس با ارجاع لایحه نحوه استفاده، نگهداری و نظارت بر پایانه فروشگاهی (صندوق مکانیزه فروش) به کمیسیون اقتصادی موافقت کردند.





                      اما مهمترین خبر سقوط قیمت نفت و فلزات است که ربط به همان موضوع بالا دارد. یعنی نوشته‌ی پیشین با این عنوان: افت ٤٤ درصدى جذب سرمايه گذارى مستقيم خارجى جهان در نيمه نخست ٢٠١٨
                      که در پی‌اش چند خبر هم امروز آمد: افت نفت و افت فلزات گران‌بها.
                      این بسیار مهم است و لازم است درباره‌اش بیشتر بیاندیشیم. حالا عرض می‌کنم...
                      دوستان اگر خبر کلان و مهمی را جا انداختم گوشزد بفرمایید.
                      آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2018/11/25, 12:33.
                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • mhjboursy
                        ستاره‌دار (۱۳)
                        • Jul 2013
                        • 18270

                        #416
                        پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                        مرور کنیم: در سطح دنیا باید دید دلار کی گران می‌شود و قرار شد ماشه هم این باشد که ببینیم داو جونز (و دیگر شاخص‌هایشان) کی دارد می‌ریزد و کالاها کی دارد ارزان می‌شود. (که دوستان می‌گفتند گویا مقداری ارزان شده... البته خودم ندیده‌ام و دقیق نمی‌دانم باید ماشه کجا باشد.)

                        نمی‌خواهم این بار هم مانند بارهای گذشته بشود که نشستیم این‌همه بافتیم و بافتیم و بافتیم و آخر چه؟ هیچ چیز از آن بافته‌هایمان گیرمان نیامد... نه... این بار می‌خواهم یک کاری بکنم...

                        البته من باز هم به اینجا که رسیدم یک مقدار مانده‌ام... زیاد دوست ندارم دلار بخرم... آیا مانند لوتوس و سکه‌یک‌روزه‌رفاه که دوستان می‌گویند جایگزین زر است چیزی پیدا می‌شود که به جای دلار بخرم؟ بعد اینکه برای خرید دلار باید مورد خاصی را رعایت کنم؟ یا همین‌جوری بروم یک صرافی بگویم بهم دلار می‌دهد و تقلبی هم ندارد؟ (تا حالا نخریده‌ام.)

                        خدا را شکر دلار هم به ریال دارد می‌آید پایین...

                        فقط می‌خواهم حدود ۳-۴ میلیون پول بگذارم در حساب‌ها برای عرضه‌های اولیه.

                        باید فقط نمادهای با نقدشوندگی بسیار بالا بخرم که هر لحظه خواستم بتوانم به آسانی بفروشم بیرون بیایم... دور سیمان و کاشی و نمادهای در پیت و نمادهای بازار پایه و ... را باید خط بکشم.

                        گویا آن مالیات ترامپ دارد به خوبی کار خودش را می‌کند. تا اینجا که کشورهای بزرگ (اروپا و خاور دور) کاری نکرده‌اند. احتمالا همه با هم هم‌دست هستند! همان‌گونه که سر‌بزنگاه ده سال پیش آلمان به عنوان فرشته‌ی نجات! رسید و ایتالیا و یونان را می‌خواست مصادره کند! احتمالا این بار هم چین می‌آید بنگلادش و تایوان را نجات دهد! (البته هنوز این تئوری توطئه برای ما مسلم نشده. نه اصل تئوری و نه اینکه اکنون در آن باشیم. ولی احتمالش هست. احتمالش هم کم نیست.)

                        باز این نوشته کامل نشد... باز هم اندیشیدن نیاز دارد... خیلی مهم است... باید دنبال آثار باشم. و یک مقدار هم بیشتر زمان بگذارم.
                        «محمد حسین» هستم.
                        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                        نظر

                        • mhjboursy
                          ستاره‌دار (۱۳)
                          • Jul 2013
                          • 18270

                          #417
                          پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                          در اصل توسط نوام چامسکی پست شده است View Post
                          بورس تهران 2سال پیش سود شرکتها

                          40هرار میلیارد بود


                          الان 70هرار میلیارد
                          کاری به باقی نوشته ندارم. به ذهنم رسید که یکی از راه‌های بلند مدت برای بررسی بلند مدت و بنیادی بازار (پی روی ای بازار) می‌تواند همین باشد. یعنی اینکه بسنجیم در فلان سال (که حالت تعادل وجود داشته... به خصوص در سال ۹۲-۹۳) درآمد کل شرکت‌ها به دلار چقدر بوده و ارزش سهامشان به دلار چقدر بوده؟ و اکنون سودآوری کل شرکت‌ها چقدر است به دلار. و ارزششان به دلار چقدر است. و با این روش تخمین بزنیم که باز جای رشد دارند یا نه.
                          کاری بسیار عالی است و زمان می‌خواهد که ارزش و درآمد کل شرکت‌ها را در بیاوریم... (برای ارزش حالا... شاید بتوان از شاخص‌های دروغین کل و هم‌وزن هم استفاده کرد. که هر دو هم دروغین است. ولی باز یک معیار خیلی سریع و نسبتا/تقریبا درست است.) ولی برای درآمد کل شرکت‌ها نمی‌دانم آیا جایی چیزی هست یا نه؟
                          «محمد حسین» هستم.
                          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                          نظر

                          • Senator1989
                            عضو فعال
                            • Feb 2015
                            • 2577

                            #418
                            پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                            سلام و ظهر بخیر....باید بنالم که: همه چیزمون رو تباه کردن برادرجان...انشالله به حق این وقت عزیز روزی این جماعت خائن مزور خبیث نقابشون بیفته و هم خودشون و هم ارتزاق شده هاشون انگشت نما دنیا شوند که قطعا اون زمان دور نیست

                            ....اما دوست عزیز اگر شما این همه وقت خودتون رو در خوضه علوم رایانه مانند هوش مصنوعی ماشین لرنینگ میگذاشتید الان رو هوا میبردنتون چون تحقیقات شما بسیار شبیه به تحقیقات هوش مصنوعی بوده و خوب ماهی رو هر وقت از اب بگیرید تازه هست بهتون توصیه میکنم برای ارشد برید خارج از ایران

                            نظر

                            • mhjboursy
                              ستاره‌دار (۱۳)
                              • Jul 2013
                              • 18270

                              #419
                              پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                              از محمد حسین ادیب
                              ________________
                              تحلیل آینده نگاه سفته بازانه به دلار
                              آبان ۱۰, ۱۳۹۷



                              ?فعالین اقتصادی ۴ دسته اند :
                              وارد کننده ، تولید کننده ، عمده فروش و خرده فروش

                              ?چهار دسته فوق در وضعیت موجود فاقد نقدینگی اند و پول نقد خود را یا به کالا تبدیل کرده اند یا به ارز ، این ۴ دسته متقاضی خرید ارز نیستند زیرا فاقد پول نقد اند

                              ?متقاضی خرید ارز در وضع موجود سفته بازان هستند ، اما سفته بازان سه دسته اند :
                              انسان های که شخصیتا ، ریسک پذیری بالا دارند
                              انسان هایی که شخصیتا ، ریسک پذیری متوسط دارند
                              انسان هایی که شخصیتا ریسک پذیری ضعیف دارند

                              ?انسان هایی که شخصیتا ریسک پذیری بالا دارند تاکنون عمده نقدینگی ( پول نقد) خود را به ارز یا کالا تبدیل کرده اند ، به عبارت دیگر فاقد پول لازم برای خرید ارز اند

                              ?انسان های با ریسک پذیری ضعیف ، اساسا وارد بازی خرید ارز نمی‌شوند

                              ?در وضع موجود فقط انسان های با ریسک پذیری متوسط که در بانکها سپرده داشته باشند وارد بازی خرید ارز میشوند

                              ?از ٧ دسته فوق در وضعیت موجود فقط یک دسته در بازار وجود دارند و متقاضی خرید ارز اند ، ۵ دسته همه پول خود را به ارز و کالا تبدیل کرده اند و دیگر پولی ندارند و یک دسته نیز اهل این گونه بازی ها نیست ، اکنون سپرده گذار با ریسک پذیری متوسط متقاضی خرید ارز است

                              ?بر اساس ٢ تحلیل قبلی ، تقاضای مصرفی برای ارز در حد ١٠ تا ٢٠ درصد سال ٩۶ است ، اما تقاضا برای خرید ارز برای ایرانیانی که در بانک‌های داخل سپرده گذاری کرده اند و افاغنه برای تبدیل دستمزد به ارز ، بسیار بالاست ، وقتی تقاضای مصرفی در حد ١٠ تا ٢٠ درصد سال ٩۶ باشد ، نرخ ارز در صورتی در نرخ های موجود توجیه اقتصادی دارد که عرضه ارز به اقتصاد نیز در حد ١٠ تا ٢٠ درصد سال ٩۶ باشد ، اما به هیچ وجه عرضه ارز به اقتصاد تا این میزان کاهش نیافته است لذا عرضه ارز مازاد بوسیله ٣ دسته یاد شده جذب میشود ، اما وزن سفته‌بازان با ریسک پذیری متوسط در خرید ارز سنگین تر است ، این گروه از منظر توان تحلیل ریسک های اقتصادی ، غیر حرفه ای ارزیابی میشوند

                              ✍️ محمد حسین ادیب
                              «محمد حسین» هستم.
                              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                              نظر

                              • mhjboursy
                                ستاره‌دار (۱۳)
                                • Jul 2013
                                • 18270

                                #420
                                پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                                از محمد حسین ادیب
                                ________________
                                آبان ۱۲, ۱۳۹۷
                                تحلیل وضعیت مسکن در نقطه موجود


                                ✍️این تحلیل با نظر موافق ۵ نفر از ٩ نفر عضو تیم تحقیق محمد حسین ادیب منتشر میشود

                                ?قیمت مسکن از سال ١٣٨٠ تا کنون ۴ بار افزایش یافته است :
                                ١٣٨١، ١٣٨۶، ١٣٩١ و ١٣٩٧

                                ?از سال ١٣٨٠ تا کنون مسکن بیشتر گران شده یا دلار ؟

                                ?قیمت یک متر مربع واحد مسکونی معامله شده در تهران در سال ١٣٨٠، حدود ۵٢۴ هزار تومان و در مهر ماه ٩٧ ، ٨ میلیون و ششصد هزار تومان بود

                                ?قیمت دلار در سال ١٣٨٠ حدود ٨١۴ تومان و اکنون نیز همه قیمت روز آن را می دانند

                                ?اگر قیمت یک متر مربع واحد مسکونی معامله شده در تهران در سال ١٣٨٠ تقسیم بر قیمت دلار در سال ١٣٨٠ شود قیمت یک متر مربع واحد مسکونی در تهران در سال ١٣٨٠ بالغ بر ۶۴٣ دلار بوده است

                                ?این واحد مسکونی اکنون در تهران ۵٩٣ دلار است


                                ?مقایسه دو گزاره فوق نشان می دهد اگر فردی در سال ١٣٨٠ دلار خریده باشد و همزمان فرد دیگری مسکن خریده باشد فردی که مسکن خربده فقط ٨ درصد ضرر کرده است

                                پانوشت محمد حسین ادیب بر این تحلیل :

                                ۱️⃣ همواره بر اساس ١٠ فاکتور تصمیم بگیرید و نه یک فاکتور

                                ۲️⃣ این تحلیل بر اساس یک فاکتور به نقد بخش مسکن نشسته است که در جای خود خوب است ، انسان موفق کسی است که دارایی خود را ، دلاری هم تجزیه و تحلیل کند

                                ۳️⃣اما از ٩ منظر دیگر هم باید به نقد سبد دارایی پرداخت

                                ۴️⃣پروتکل سایت : در هر مقاله از یک منظر جدید باید به نقد سوژه پرداخته شود بگونه ای که در بلند مدت خواننده به ١٠ فاکتور در نقد مطلب دست یابد

                                ۵️⃣ یادآوری جدی به خوانندگان سایت:
                                هر گز بر اساس یک فاکتور در تحلیل یک مطلب ، در این سایت تصمیم نگیرید

                                ۶️⃣ فرق آدم های موفق و ناموفق در متد تصمیم گرفتن آنهاست ، آدم های موفق از فاکتور های بیشتری برای تصمیم‌گیری استفاده می کند

                                ۷️⃣ جوهر کلام ، آدم موفق بر اساس ١٠ فاکتور می گوید یک تصمیم اقتصادی درست است آدم ناموفق بر اساس یک فاکتور

                                اعضای سایت که بر اساس تنها یک فاکتور به خرید و فروش می پردازند به پروتکل های سایت وفادار ارزیابی نیستند
                                «محمد حسین» هستم.
                                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X