پاسخ : تدبیر✘ و امید☹
خوب... بیایید یک جمع بندی کنیم ببینیم جناب محمدحسین ادیب (به عنوان برترین (اگر نگویم تنهاترین) تحلیلگر و پیشبینی کننده اقتصادی ایران چه شد... و البته آن را با دانستههای خودمان مخلوط کنیم ببینمی از دلش چه میتوانیم در بیاوریم...
ببینید... جناب ادیب و تیمش دقیق مشخص نکردند در کوتاه مدت و بلند مدت وضع دلار چه میشود... تحلیلهای بسیار عالی را در همان دهضلعیای که گفتند ارایه دادند که بینظیر بود و درستش هم همین بود (آدم زمان بررسی حسابی بالاپایین میکند و هزار احتمال را میسنجد و زمان تصمیم گیری با یقین و قدرت اراده کار را انجام میدهد...) آری... از این نگر که ایشان از چند جهت مطالب را بررسی کردند عالی بود...
ولی باید در نهایت یک جمعبندی میشد... یک جمعبندی میشد ببینیم چهکارهحسن هستیم...
اکنون مانند این شده که بگوییم فلان سهام وضع بنیادی خوبی دارد ولی بازیگر ندارد ولی یک خریدار چند روزی است در نماد دیده میشود ولی حقوقیاش نشان داده که در گذشته بفروش بوده ولی از دید نموداری به انتهای الگوی هارمونیک رسیده و ....
خوب... اینها بسیار عالی است... بسیار عالی است... ولی آخرش چه کار کنیم؟ از این نماد سهام بخریم یا نه؟
البته خرده هم نمیشود به کسی گرفت... اکنون بازار واقعا گیج و مبهم شده... واقعا همه چیز به همه چیز در هم پیچیده... هر آن یک اتفاقی میافتد... به هر روی...
ما به عنون سهامدار و سرمایهگذار و بازرگان وظیفه داریم، وظیفه داریم که بالاخره یک پیشبینی بکنیم. و نهایت تلاشمان را هم بکنیم که پیشبینی درست از آب در بیاید.
خوب... برویم سراغ اصل مطلب... ببینیم چهها داریم...
۱- دلار سه برابر شده.
۲- واقعا توان مردم برای خرید کالاهایی که مبتنی بر ارز گران شده باشد کم شده. (خدا را شکر که جناب ادیب در این زمینه خودشان آمار دارند... و گویا آدم راستگویی هم هستند... خوب... ایشان وضعیت را خیلی وخیم میبینند و میگویند در یک سری از موارد تقاضا به ۲۰ درصد رسیده) این تقاضا البته به مرور بیشتر میشود و مقداریاش ناشی از شوک است! یعنی خیلیها دست روی دست گذاشتهاند که ببینند دلار چه میشود... بعد اقدام کنند... این بیست سی درصدی که جناب ادیب میگویند احتمالا در آینده به بالای ۵۰ درصد هم برسد... حتی اگر دلار آهسته آهسته گرانتر هم بشود!
۳- در این زمینه فروش در موارد لوکس کم خواهد ماند و در موارد ضروری مانند غذا و دارو فروش تکان نخواهد خورد.
۴- دستمزدها، هزینهی انرژی، نقدینگی و سپردهها در ایران با احتساب نرخ ارز حسابی کاهش پیدا کرده.
۵- تولید و صادرات قطعا جان خواهند گرفت. و واردکنندگان و بازرگانان (کسبه-مغازهداران) به شدت آسیب خواهند دید. البته به خاطر اینکه تولید کننده در نهایت قیمتش نسبت به گذشته بالا خواهد رفت در هر شرایطی که حساب کنیم بالاخره تولید کننده یا از مواد اولیه وارداتی استفاده میکند یا اینکه بخشی از ورودیاش گرانتر خواهد شد. در کل مقداری از بازار تولید کننده نیز کاسته خواهد شد ولی نه به اندازهی وارد کننده و بازرگان.
۶- به واسطهی اینکه بخشی از (بخش اعظم) اقتصاد دست واردکنندهها و بازرگانان است با فلج شدن این بخش بانکها و بخشهایی مانند آنها هم به زیر کشیده خواهند شد. و در این زمان است که دولت باید تصمیم سخت بگیرد. یا زیان بانکها را دوباره به عموم مردم منتقل کند (تورم) یا اینکه دستور انحلال بانکها را بدهد یا اینکه به گونهای همه را نجات دهد (مثلا با برگرداندن دلار به جایی که واردکننده دوباره کارش سودده شود).
۷- رشد دلار به خاطر کمبود عرضه نیست بلکه به خاطر وحشت عمومی است. و تلاش برای حفظ دارایی. و تا جایی که مردم انتظار دارند بالا میرود. تا جایی که مردم احساس کنند دیگر تبدیل دارایی به دلار توجیهی ندارد. سپس همانجا نوسان خواهد کرد. نوسان شدید.
۸- در بلــــــــــــــند مدت عرضه و تقاضای واقعی جای این سفتهبازی کنونی را در تعیین قیمت ارز خواهد گرفت. جایی که پول در دست مردم تعیین میکند قیمت یک کالا چقدر باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــ
پینوشت نخست: این داستان ادامه دارد...
پینوشت دوم: مورد سوم در بالا را که داشتم مینوشتم یاد صنعت غذا افتادم... اکنون صنعت غذا (که جناب سامان هم در تارنمای خودمان به آن اشاره کردند) هم افت داشته و هم اینکه مواد ضروری تولید میکند و هم اینکه اگر یک مقدار صادرات داشته باشد (که بسیاری از آنها صادرات دارند) میتواند سود خوبی از آن بابت داشته باشد... هم اینکه دلارشان با ارز ۴۲ هزار ریالی تامین شده... افزایش نرخ هم که گرفتهاند... پس احتمالا در بلند مدت میتواند خوب باشد... همچنین صنعت زراعت و دامپروری... چون اینها هم دان و علف و ... را با ارز دولتی میگیرند و میتوانند صادرات داشته باشند در ضمن اینکه اینها هم افزایش نرخ گرفتهاند...
صنعت سیمان هم صنعت خوبی است اگر صادرات داشته باشد.
خوب... بیایید یک جمع بندی کنیم ببینیم جناب محمدحسین ادیب (به عنوان برترین (اگر نگویم تنهاترین) تحلیلگر و پیشبینی کننده اقتصادی ایران چه شد... و البته آن را با دانستههای خودمان مخلوط کنیم ببینمی از دلش چه میتوانیم در بیاوریم...
ببینید... جناب ادیب و تیمش دقیق مشخص نکردند در کوتاه مدت و بلند مدت وضع دلار چه میشود... تحلیلهای بسیار عالی را در همان دهضلعیای که گفتند ارایه دادند که بینظیر بود و درستش هم همین بود (آدم زمان بررسی حسابی بالاپایین میکند و هزار احتمال را میسنجد و زمان تصمیم گیری با یقین و قدرت اراده کار را انجام میدهد...) آری... از این نگر که ایشان از چند جهت مطالب را بررسی کردند عالی بود...
ولی باید در نهایت یک جمعبندی میشد... یک جمعبندی میشد ببینیم چهکارهحسن هستیم...
اکنون مانند این شده که بگوییم فلان سهام وضع بنیادی خوبی دارد ولی بازیگر ندارد ولی یک خریدار چند روزی است در نماد دیده میشود ولی حقوقیاش نشان داده که در گذشته بفروش بوده ولی از دید نموداری به انتهای الگوی هارمونیک رسیده و ....
خوب... اینها بسیار عالی است... بسیار عالی است... ولی آخرش چه کار کنیم؟ از این نماد سهام بخریم یا نه؟
البته خرده هم نمیشود به کسی گرفت... اکنون بازار واقعا گیج و مبهم شده... واقعا همه چیز به همه چیز در هم پیچیده... هر آن یک اتفاقی میافتد... به هر روی...
ما به عنون سهامدار و سرمایهگذار و بازرگان وظیفه داریم، وظیفه داریم که بالاخره یک پیشبینی بکنیم. و نهایت تلاشمان را هم بکنیم که پیشبینی درست از آب در بیاید.
خوب... برویم سراغ اصل مطلب... ببینیم چهها داریم...
۱- دلار سه برابر شده.
۲- واقعا توان مردم برای خرید کالاهایی که مبتنی بر ارز گران شده باشد کم شده. (خدا را شکر که جناب ادیب در این زمینه خودشان آمار دارند... و گویا آدم راستگویی هم هستند... خوب... ایشان وضعیت را خیلی وخیم میبینند و میگویند در یک سری از موارد تقاضا به ۲۰ درصد رسیده) این تقاضا البته به مرور بیشتر میشود و مقداریاش ناشی از شوک است! یعنی خیلیها دست روی دست گذاشتهاند که ببینند دلار چه میشود... بعد اقدام کنند... این بیست سی درصدی که جناب ادیب میگویند احتمالا در آینده به بالای ۵۰ درصد هم برسد... حتی اگر دلار آهسته آهسته گرانتر هم بشود!
۳- در این زمینه فروش در موارد لوکس کم خواهد ماند و در موارد ضروری مانند غذا و دارو فروش تکان نخواهد خورد.
۴- دستمزدها، هزینهی انرژی، نقدینگی و سپردهها در ایران با احتساب نرخ ارز حسابی کاهش پیدا کرده.
۵- تولید و صادرات قطعا جان خواهند گرفت. و واردکنندگان و بازرگانان (کسبه-مغازهداران) به شدت آسیب خواهند دید. البته به خاطر اینکه تولید کننده در نهایت قیمتش نسبت به گذشته بالا خواهد رفت در هر شرایطی که حساب کنیم بالاخره تولید کننده یا از مواد اولیه وارداتی استفاده میکند یا اینکه بخشی از ورودیاش گرانتر خواهد شد. در کل مقداری از بازار تولید کننده نیز کاسته خواهد شد ولی نه به اندازهی وارد کننده و بازرگان.
۶- به واسطهی اینکه بخشی از (بخش اعظم) اقتصاد دست واردکنندهها و بازرگانان است با فلج شدن این بخش بانکها و بخشهایی مانند آنها هم به زیر کشیده خواهند شد. و در این زمان است که دولت باید تصمیم سخت بگیرد. یا زیان بانکها را دوباره به عموم مردم منتقل کند (تورم) یا اینکه دستور انحلال بانکها را بدهد یا اینکه به گونهای همه را نجات دهد (مثلا با برگرداندن دلار به جایی که واردکننده دوباره کارش سودده شود).
۷- رشد دلار به خاطر کمبود عرضه نیست بلکه به خاطر وحشت عمومی است. و تلاش برای حفظ دارایی. و تا جایی که مردم انتظار دارند بالا میرود. تا جایی که مردم احساس کنند دیگر تبدیل دارایی به دلار توجیهی ندارد. سپس همانجا نوسان خواهد کرد. نوسان شدید.
۸- در بلــــــــــــــند مدت عرضه و تقاضای واقعی جای این سفتهبازی کنونی را در تعیین قیمت ارز خواهد گرفت. جایی که پول در دست مردم تعیین میکند قیمت یک کالا چقدر باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــ
پینوشت نخست: این داستان ادامه دارد...
پینوشت دوم: مورد سوم در بالا را که داشتم مینوشتم یاد صنعت غذا افتادم... اکنون صنعت غذا (که جناب سامان هم در تارنمای خودمان به آن اشاره کردند) هم افت داشته و هم اینکه مواد ضروری تولید میکند و هم اینکه اگر یک مقدار صادرات داشته باشد (که بسیاری از آنها صادرات دارند) میتواند سود خوبی از آن بابت داشته باشد... هم اینکه دلارشان با ارز ۴۲ هزار ریالی تامین شده... افزایش نرخ هم که گرفتهاند... پس احتمالا در بلند مدت میتواند خوب باشد... همچنین صنعت زراعت و دامپروری... چون اینها هم دان و علف و ... را با ارز دولتی میگیرند و میتوانند صادرات داشته باشند در ضمن اینکه اینها هم افزایش نرخ گرفتهاند...
صنعت سیمان هم صنعت خوبی است اگر صادرات داشته باشد.
نظر