تدبیر✘ و امید☹

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #436
    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
    من هنوز دارم به این می‌اندیشم که آیا حرف جناب ادیب درست بود یا برداشت خودم... متاسفانه نمی‌دانم چه کار باید کرد...
    ___________________________________

    چون تصاویر زیاد شد بهتر است در نوشته‌ای دیگر باقی مطالبم را بگویم.
    نخست، پوزش می‌خواهم که تصاویر بالا زیاد جالب نیست... در یکی که اصلا تاریخ را نیانداخته‌ام! در باقی هم باید قسمت‌های مهم را رنگی می‌کردم... که یادم نبود... و اکنون هم چون خیلی مهم نیست دوباره تصحیحش نمی‌کنم.
    اما ادامه نوشته...
    جمع‌بندی تصاویر بالا چیست؟ جمع‌بندی تصاویر بالا این است که یک رشد کوچک مقطعی تنها در تمام تصاویر دیده می‌شود که در آخر جون ۲۰۰۸ اتفاق افتاده. همین. بسیار هم کوچک!
    شاخص دلار هم چیز خاصی نشان نمی‌دهد.
    اما ما همین‌جا موضوع را رها نمی‌کنیم... ما می‌خواهیم یک کار زیبای دیگر انجام دهیم... می‌خواهیم بیاییم شاخص دلار را با امکانات خودمان بسنجیم... می‌خواهم در زیر نمودار زر و نفت و چند کالای دیگر را با توجه به این بحران(ها) بررسی کنیم:
    نزدک:

    https://www.tradingview.com/x/mvHlTc36/

    داوجونز:

    https://www.tradingview.com/x/YMdIcPbV/

    برنت:


    مس:


    روی:


    نقره:


    زر:


    پلاتینیوم:
    https://vgy.me/6d5my1.png
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

    نظر

    • نوام چامسکی
      عضو فعال
      • Apr 2014
      • 3369

      #437
      پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

      بحران تو دنیا وقتی ایجاد میشه که به واسطه ترزیق بیش ار انداره دلار امریکا


      قیمت کالا ها بالا میره


      وقتی دلار ریاد ترزیق بشه


      ارزش دلار امریکا میاد پایین

      دنیا وقتی بحران داره

      تو بخش صادرات هم مشکل میخوره


      قیمت اجناس به دلار امریکا بالا رفته ولی ارزهای که در برابر امریکا ضعیف هستن و نمیتونن دلار تهیه کنن


      نمیتونن کالا ها رو بخرن و تقاضا تو سطح جهانی افت میکنه

      مثال تو سال 2008

      قیمت مسکن در امریکا بالا رفته بود که افت سنگینی کرد و بحران اعتبارات و وامها

      داشتن به یانکها هم سرایت میکرد و باعث ورشکستی بانکهای بزرگ میشد

      شاخص دلار

      نشان دهنده قدرت واقعی دلار نیست

      چون تو شاخص دلار دیگر ارزها هم موجوده مثال

      میشه دلار امریکا قوی نشه

      ولی دیگر ارزها ضعیف بشن ولی اون رو بالا نشون بده

      ////////////

      شما نمودار دلار امریکا با فرانک سوسیس رو ببین اوضاع میاد دستت


      اختلاف این دو رو ببینی

      امریکا پول بدونه پشتوانه چاپ کرده و خرج کرده

      ار سال 2016دید اینمهه دلار بدونه پشوانه چاپ گرده

      داره برمیگرده بشکل اوراق قرضه به خودش اونم باید هم اصل و هم بهره اش رو بده


      بخاطر همین دیگه چاپ نکرد و سیاست انقباضی در پیش گرفت

      امریکا بدهکار ترین کشور دنیاس

      سرمایه گذاران دلار امریکا رو تو بحران نمیخرن


      اول فرانک سوسیس رو میخرن بعد ین ژاپن رو


      پوند انگلستان و نیوریلند رو برای نرخ بهره بالاش میخرن

      //////////

      شما همیشه فرانک سوسیس با دلار و یورو و پوند بررسی کن

      اگر بحران باشه

      فرانک به عنوان بانک مرکری دنیا تقویت میشه و تقاضا براش ریاد میشه

      هر چند نرخ بهره اش منفی و صفر هست

      /////////////

      امریکا وقتی دلار چاپ میکنه وام میده نرخ بهره اش کم میشه

      ولی داره پس میگیره نرخ بهره رو بالا میبره

      این کار امریکا تو دهه 80میلادی باعث

      سرنگونیها تو امریکایی حنوبی میشد و بدبختیها

      و بعدش روی افریقا این باری رو کرد با سیاستهای بانک جهانی

      الان چین منصفانه به افریقا وام میده و کل غرب و امریکا رو انداخته بیرون

      //////////

      ما رو هم داشتن مینداختن تو بدهی بانک جهانی و سیاستهاش

      نبود رهبری

      اش رو با جاش داده بودن به غرب


      نمیگم وام گرفتن بده ولی کشوری که 800میلیارد دلار پول نفت رو بر باد داد

      میامد 500میلیارد هم وام میگرفت

      اون رو هم حیف و میل میکرد میرفت

      بدبختیش برای ملت میمونده و فشارش
      آخرین ویرایش توسط نوام چامسکی؛ 2018/11/25, 21:47.

      http://forums.boursy.com/showthread.php?t=2936

      نظر

      • mhjboursy
        ستاره‌دار (۱۳)
        • Jul 2013
        • 18270

        #438
        پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

        خلاصه سخنرانی گوش داده‌شده
        _____________________
        محمد حسین ادیب
        _____________
        رعایت ده پرسش (نکته) در سبد دارایی شخصی
        _________________________


        جوزف یوجین استیگلیتز(Joseph Eugene Stiglitz) برنده نوبل ۲۰۰۱ و پل رابین کروگمن (Paul Robin Krugman) برنده نوبل 2008 (هر هفته در نیویورک تایمز به مدت ده سال است که دارد پیشبینی می‌کند) (پاسخ‌های مختصر می‌دهد به پرسش‌های بزرگ) که هر دو مطالب هفتگی دارند، مورد تایید هستند.


        نکات آغازین:
        ۱- هر کسی که می‌خواهد تصمیم اقتصادی بگیرد باید راهبرد (استراتژی) داشته باشد. و این یعنی اینکه مشخص کند چه کارهایی نباید انجام دهد. آدم موفق کسی است که بداند (و فهرستی داشته باشد) چه کارهایی نمی‌خواهد انجام دهد.
        ۲- همه چیز جنبه‌ی جهانی دارد. فقط ملی نباید دید. اول باید دید اقتصاد جهانی به کجا می‌رود سپس ایران.
        ۳- تنها درباره بخش خودتان (مثلا تولید یخچال) تحلیل نداشته باشید. ده بخش دیگر را بررسی کنید. برداشتی که از آن ده‌تا می‌کنید به تحلیل خودتان کمک می‌کند. دوستانی داشته باشید که در بخش‌هایی که هستند با آنها تبادل تجربه داشته باشید.
        ۴- مدت‌هاست که می‌گویند پول، پول می‌آورند (بانک). در آینده این اشتباه خواهد شد.
        ۵- نباید تنها پرسید کی بخرم؟ علاوه بر آن باید پرسید چقدر صبر کنم؟ و با مشاهده چه سیگنالی خارج شوم؟ همزمان با خرید باید استراتژی خروج داشت. (دیر خارج شدن خیلی هزینه دارد.) (مدیریت شکست مهمترین چیز است برای ثروتمند شدن. چون خطر (ریسک) همیشه وجود دارد و باید هم خطر کرد. که کار پرسود پر خطر هم هست و اصلا برای خطرش آن پاداش را می‌دهند.)
        ۶- وارد هر کاری شدید، قانونش را باید خوب بدانید.
        ۷- باید هر ده مورد بررسی شود. نه یکی.

        پیش از چیدن سبد باید به این ده پرسش پاسخ داد:

        ۱-
        پر ریسک ترین مشاغل کدامند؟
        مغازه داری و بساز بفروشی کسانی که منزلشان را خراب می‌کنند که چند طبقه بسازند. چون در این زمینه بیش از اندازه ورود شده.

        ۲-
        پرریسک‌ترین سبد دارایی چیست؟
        سبدی است که ۸۰ درصدش
        مسکن و سپرده بانکی باشد.

        ۳-
        محتمل‌ترین ریسک کدام است؟
        توافق با آمریکا.

        ۴-
        اثر گذارترین ریسک کدام است؟ (اینها را باید در مورد بیزینس خودتان باید پاسخ دهید.)
        اینکه
        بانکها سودی که باید ۷ درصد می‌دادند و ۲۰ درصد دادند را بخواهند برگردانند. ناتوان شوند از پرداخت سود.

        ۵-
        پرریسک‌ترین سرمایه‌گذاری چیست؟
        سپرده‌گذاری.

        ۶-
        ریسک رو به افزایش کدام است؟
        بروز
        رکود (کاهش تقاضا) پس از رونق بیش از ظرفیت اقتصاد. (بخش مسکن و ارز هدف این ریسک هستند.) (در تهران از ۱۸۰۰۰ به ۸۰۰۰ معامله ملک رسیده‌ایم که قبلا ۶۰۰۰ تایش غیر واقعی و انحصار وراثت و مهریه بود. در حالی که ۳٫۵ میلیون خانه در تهران هست! پس گردش سرمایه و نقدشوندگی در حوزه مسکن چقدر است؟)

        ۷-
        ریسک رو به کاهش کدام است؟ (در این پول است.)
        مردم در خرید کالاهای ارزی (دلار آزاد) مقداری برگردند. (مردم هم ریسک گریز شده‌اند و هم اینکه درآمدشان کاهش پیدا کرده که این دو باعث شده خریدهایشان ۹۰ درصد کاهش داشته باشد.)

        ۸-
        ریسکی ترین انتخاب کدام است؟
        خرید ارز به هدف سودگیری از تورم. (طی یک ماه گذشته)

        ۹- چه چیزی بیشترین
        ریسک نگهداری را دارد؟
        نگهداری زر. که دزدها با دستگاه زریاب خانه را اسکن می‌کند و فقط از فویل آلمینیوم و گاوصندوق نمی‌تواند رد شود. زر ریسک نگهداری دارد. صندوق بانک هم تعهدی نسبت به سرقت یا شورش ندارد برای نگهداری. ارز هم همین‌جور. برای حفاظت از سرمایه‌های بزرگ که ارز شده‌اند باید کلی نیروی امنیتی استخدام کرد. به علاوه اینکه در قانون پولشویی هم هست که کسی اجازه نگهداری بیش از ده هزار دلار را به مدت شش ماه ندارد و جریمه‌اش ۶ برابر مبلغ نگهداری است!

        ۱۰- چه چیزی بیشترین
        ریسک عملیاتی را دارد؟
        چک. مال را به طرف بدهیم و یک کاغذ بگیریم که پول نیست. پولتان را به کسی ندهید که جایش کاغذ بگیرید. چک ریسک سوخت شدن دارد. ولی مطالبات از دولت این را ندارد به جایش ریسک عدم پرداخت به موقع دارد. البته به وزارت‌خانه هم مربوط است که آخوندی با ۵ هزار میلیارد بدهی تحویل گرفت و با ۱۲ تا تحویل داد و می‌گفت مرد باید بدهی داشته باشد.

        ۱۱- چه شغلی از همه کم ریسک تر است؟
        شغلی که گردش سرمایه‌اش شش بار در سال باشد. پولتان را در جایی ببرید که گردش سرمایه در آن زیاد باشد. مانند مسکنِ خوبی نشود که خریده شده و سال‌ها فروخته نشده و بیخ ریش آدم مانده. عامل موفقیت در آینده گردش سرمایه در سال است. (در شش ماه گذشته سود در نفروختن بود! یعنی نداشتن گردش! ولی به سرعت یعنی در صد روز آینده این حرف از غلظتش کاسته می‌شود و دوباره گردش سرمایه مهم می‌شود.)

        پی‌نوشت: صف خرید شدن بانک سرمایه اوج اشتباه بود که خود بانک می‌گفت ۹۵ درصد پول مردم نیست! ولی کانال‌های تلگرامی این‌گونه‌اش کردند.
        «محمد حسین» هستم.
        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

        نظر

        • mhjboursy
          ستاره‌دار (۱۳)
          • Jul 2013
          • 18270

          #439
          پاسخ : تدبیر✘ و امید☹



          البته... کاش این را به گونه‌ای دیگر اندازه‌گیری می‌کردند...
          یعنی نخست می‌آمدند و یک فهرست طلبکارترین هم درست می‌کردند... و سپس میزان بدهی و طلب هر کشور را از هم کم می‌کردند... یک وقت می‌بینی همان ژاپن و چین علاوه بر اینکه خیلی بدهکار هستند خیلی هم طلبکار هستند...
          دوم اینکه می‌آمدند بدهی داخلی را نادیده می‌گرفتند. بدهی داخلی که آخر... معنی ندارد! مانند بدهی پدر خانواده به پسر خانواده یا بالعکس است. عملا بدهی نیست! الان جلو بدهی ژاپن نوشته ۹۰ درصد داخلی... خوب این واقعا بدهی نیست... در حقیقت سیاست کنترلی اقتصادی دولتی است!
          اگر این دو کار را انجام می‌دادند نمودارشان چند برابر بیشتر مورد پسند بود. هر چند که اکنون هم بسیار عالی است.
          آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2018/11/26, 23:05.
          «محمد حسین» هستم.
          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

          نظر

          • mhjboursy
            ستاره‌دار (۱۳)
            • Jul 2013
            • 18270

            #440
            پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

            در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
            خلاصه سخنرانی گوش داده‌شده
            _____________________
            محمد حسین ادیب
            _____________
            رعایت ده پرسش (نکته) در سبد دارایی شخصی
            _________________________


            جوزف یوجین استیگلیتز(Joseph Eugene Stiglitz) برنده نوبل ۲۰۰۱ و پل رابین کروگمن (Paul Robin Krugman) برنده نوبل 2008 (هر هفته در نیویورک تایمز به مدت ده سال است که دارد پیشبینی می‌کند) (پاسخ‌های مختصر می‌دهد به پرسش‌های بزرگ) که هر دو مطالب هفتگی دارند، مورد تایید هستند.

            ۱۱- چه شغلی از همه کم ریسک تر است؟
            شغلی که گردش سرمایه‌اش شش بار در سال باشد. پولتان را در جایی ببرید که گردش سرمایه در آن زیاد باشد. مانند مسکنِ خوبی نشود که خریده شده و سال‌ها فروخته نشده و بیخ ریش آدم مانده. عامل موفقیت در آینده گردش سرمایه در سال است. (در شش ماه گذشته سود در نفروختن بود! یعنی نداشتن گردش! ولی به سرعت یعنی در صد روز آینده این حرف از غلظتش کاسته می‌شود و دوباره گردش سرمایه مهم می‌شود.)
            حقیقتش... این ویدیو زیاد به درد من نخورد... البته مانند همیشه عالی بود... ولی نسبت به عالی‌های دیگر آن قدر به کارم نبامد...
            بهترین بخشش همان دو تا است که در بالا آورده‌ام.یعنی معرفی دو عزیز دیگر مانند جناب ادیب. و نیز اینکه کم‌خطرترین شغل این است که پرگردش باشد. یعنی ۶ بار در سال سرمایه بگردد.
            (از این دیدگاه همه بچه‌های انجمن وضعشان خوب است! :.thumbsupsmileyanim چون در کار ما به خصوص آنها که کوتاه‌مدت‌تر کار می‌کنند گردش سرمایه زیاد است./:.winksmiley02.:/)

            ------------------------------

            هدف جناب ادیب این نبود که خودشان به پرسش‌ها پاسخ دهند. هدف این بود که هر کسی - یعنی ما - به این پرسش‌ها در مورد سبد دارایی خودمان پاسخ دهیم.

            پاسخ شما عزیزان چیست؟ کم‌خطرترین و پرخطرترین کار چیست؟ چه خطری رو به کاهش و چه خطری رو به افزایش است؟
            البته کار ما (اگر به دید بنیادی نگاه کنیم) کلا می‌شود اقتصاد! یعنی شاید عینا باید پاسخ‌های جناب ادیب را برگزینیم! چرا که بورس آینه‌ی اقتصاد است. اگر در کل اقتصاد وضع ملک خوب نباشد، در بورس هم وضع انبوه‌سازان نباید خوب باشد...
            ولی من که بنیادی کار نمی‌کنم!

            بیا یک کاری کنیم... همین پرسش‌ها را در مورد کار خودم (که بیشتر نموداری است) پاسخ دهم:
            /:.coolsmiley02:.//.:blushsmiley:.//:.winksmiley02.://:.happysmiley:.//:.mellowsmiley.://:.coolsmiley02:.//:.coolsmiley02:.//:.coolsmiley02:./:.thumbsupsmileyanim
            (دوستان هم برای خودشان پاسخ بدهند. نتایجش جالب است! هم فال است و هم تماشا!)

            کم خطرترین کار:
            اینکه آدم در کفی بسیار مطمئن که با سامانه شناسایی شده وارد شود به دید سودی بسیار کوچک.

            پرخطرترین کار:
            خرید یک سهام با قیمتی بسیار رشد کرده و با شیبی زیاد یا بسیار افت کرده و با شیب زیاد. در حالی که ابزار مناسب (سامانه) نداشته باشی.

            محتمل‌ترین خطر:
            همین سهامی که خرید کرد‌ه‌ام و در زمانش نفروخته‌ام را باز بیشتر نگه دارم.

            پرخطرترین سبد:
            سبدی که کم نماد داشته باشد.

            موثرترین خطر:
            اینکه وقوام‌هایم را که بسته‌اند بخورند بگویند: شد دیگر... (آکنتورش کنند.)

            خطر رو به افزایش:
            قانون‌های من‌درآوردی شاپور + اختلال‌هایی که در کارگزاری به وجود آمد و باعث می‌شود نتوان در آینده روزبازرگان بود و تابلوخوانی کرد و متمرکز بود.

            خطر رو به کاهش:
            کل اقتصاد از این حالت رکود مسخره‌اش در بیاید (که گویا با تمام شدن مانع چند ساله دارد می‌شود.) و اینکه مسئولین یک مقدار بیشتر به بورس اهمیت بدهند. (البته عرضه یک طرف ماجرا است و باید تقاضا را هم تقویت کنند.)

            خطرناک‌ترین گزینش:
            بازار پایه‌ای که رویش اشراف نداشته باشی. آن هم درصد بالا بروی تویش.

            خطر نگهداری:
            کلا سهام! اکنون در این وضعیت کلا نگهداری سهام خطرناک است. در این وضعی که سگ می‌زند و گربه می‌رقصد. که رکود و تورم جمع شده‌ی چند سال را همزمان داریم تجربه می‌کنیم و وضع کارخانه‌ها نامعلوم است و تحریم داریم و FATF معلوم نیست چه می‌شود.

            چه شغلی از همه کم‌خطرتر است؟
            نمی‌دانم. شاید بازرگانی سهام در کوتاه مدت واقعا کم‌خطر باشد. متاسفانه من هنوز (که هنوز است) کامل مسلط نشده‌ام که بخواهم قضاوت کنم.


            (هر کسی خواست پاسخ‌های من را قضاوت کند نامرد است اگر ابتدا پیش خودش به این پرسش‌ها پاسخ نداده باشد! اوهوکی!)
            «محمد حسین» هستم.
            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

            نظر

            • mohsen68
              عضو فعال
              • Jun 2012
              • 1756

              #441
              پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

              با سلام خدمت محمد حسین عزیز و آرزوی سلامتی.چند تا سوال داشتم.دکتر ادیب گفتند سیاست اقتصادی آمریکا با افزایش نرخ بهره به سمت انقباضی شدن میشود و با کاهش آن به سمت انبساطی شدن.اما چرا میگوید سیاست اقتصادی ایران با افزایش نرخ بهره به سمت انبساطی شدن میشود و با کاهش آن که اشاره میکند باید به سمت بهره زیر 10 درصد برود به سمت انقباضی شدن !!
              افزایش بهره در دید ما یعنی افزایش عدد و مقدار پول!و کاهش آن یعنی پول کمتری به بازار تزریق میشود اما ...

              نظر

              • mhjboursy
                ستاره‌دار (۱۳)
                • Jul 2013
                • 18270

                #442
                پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                در اصل توسط mohsen68 پست شده است View Post
                با سلام خدمت محمد حسین عزیز و آرزوی سلامتی.چند تا سوال داشتم.دکتر ادیب گفتند سیاست اقتصادی آمریکا با افزایش نرخ بهره به سمت انقباضی شدن میشود و با کاهش آن به سمت انبساطی شدن.اما چرا میگوید سیاست اقتصادی ایران با افزایش نرخ بهره به سمت انبساطی شدن میشود و با کاهش آن که اشاره میکند باید به سمت بهره زیر 10 درصد برود به سمت انقباضی شدن !!
                افزایش بهره در دید ما یعنی افزایش عدد و مقدار پول!و کاهش آن یعنی پول کمتری به بازار تزریق میشود اما ...
                سلام. متشکرم. شما هم سلامت باشید ان‌شاءالله.
                من دقیقا نمی‌دانم به کجا اشاره دارید. اگر توانستید نقل قول بگیرید.
                افزایش بهره دو اثر دارد. کوتاه و بلند.
                در کوتاه مدت (مانند مُسکِن) پول را از بازار می‌کشد بیرون و در بلند مدت پول را زیاد می‌کند در بازار.
                «محمد حسین» هستم.
                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                نظر

                • mohsen68
                  عضو فعال
                  • Jun 2012
                  • 1756

                  #443
                  پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                  در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                  سلام. متشکرم. شما هم سلامت باشید ان‌شاءالله.
                  من دقیقا نمی‌دانم به کجا اشاره دارید. اگر توانستید نقل قول بگیرید.
                  افزایش بهره دو اثر دارد. کوتاه و بلند.
                  در کوتاه مدت (مانند مُسکِن) پول را از بازار می‌کشد بیرون و در بلند مدت پول را زیاد می‌کند در بازار.
                  خاطرم نیست اگر پیدا کردم برایتان لینکش رو قرار میدم.مطلب حول محور بهره بانکی و سیاست های اقتصادی آمریکا بود.افزایش نرخ بهره در آمریکا منجر به سیاست های انقباضی میشود و کاهش آن موجب انبساطی شدن اقتصاد.بعد اشاره کردن الان بانک ها زنگ میزنند سود 20 درصد و بالاتر میدهیم اینها نمیفهمند ما دیگر بیش از این سیاست های انبساطی نیاز نداریم! باید بهره به 9 درصد برسد یعنی سیاست های انقباضی!

                  نظر

                  • Inspired
                    عضو فعال
                    • May 2016
                    • 494

                    #444
                    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                    حرفای ادیب به درد هیچ کس نمی خوره، مگر حرفه ای ها و تازه نه همشون، بیشتر اونایی که سرمایه های کلان در اختیار دارند و میخواند تو هیچ تله ای گرفتار نشن و خب این دسته کلا خط و مشی های ریسک گریزی خودشون قبلا دارند و در حال بکار گیریش هستند، اما اهمیت به روز بودن اونها رو وا میداره که معلوماتشونو به روز کنند و تو هر سمینار شرکت کنند، شاید حتی یک راهکار جدید فرا گیرند، براشون کلی سودآوری داره. خودش معتقده که معلمه، پس از معلم نمیشه انتظار نتایج عملی و واقعی داشت. معلم کارش فقط آموزشه، این شاگردان هستند که میتوانند عملکرد یک معلم رو ارزیابی کنند. یعنی بایست گشت و دید کی از تعلیمات ایشان، عاقبت به خیر شده.

                    اما ادیب مثل یک کودک خیره سر، مدام پاشو از گلیمش و حوزه تعلیم فراتر میذاره و روی میاره به منم منم زدن و دقیقا همینجاست که حرفاش پشیزی ارزش نداره. من حرفاشو خیلی آنالیز کردم، عمدتا از عقده های حقارتی ناشی میشه که آدم حسابش نکرده اند و از سیستم گذاشتنش کنار. بسیاری از خاطراتش، مربوطه به انتقاداتی که به دولتمردان میکرد تا دیده بشه! به هر حال تجربیاتی داره که قابل انکار نیست. بحث خوب و بدی نیست، بلکه بیشتر از این منظر بایست به حرفاش نگاه کرد که اختیاراتی داشته و به برخی آمار و ارقام دسترسی داشته، حالا با این سطح از امتیازات چی کار میتونسته بکنه یا کرده، بماند.

                    این آدم اونقدر خظاهای فاحش داره در پیش بینی هاش که من اصلا باورم نمیشه که هنوز داره حرف میزنه و حرفاش خریدار هم داشته باشه. تازه مدعیه که به خاطر همین پیش بینی هاشه که دارند توی سمینارهاش شرکت می کنند.

                    این یک نمونه اش
                    یک اقتصاددان گفت: به خانواده های ایرانی و بانک مرکزی توصیه می‌کنم که طلا دارایی خوبی برای آینده نیست فهم من این است که کاهش قیمت طلا یک بازی جهانی است که حداکثر طی 18 ماه تا دو سال آینده تمام می شود لذا خانواده‌های ایرانی به شدت ضرر می کنند.


                    نمونه های بسیاری هم داره که اکثرا میدونند چی ها بوده، مثل سقوط قیمت مسکن به نصف که الان 6-7 ساله داره میگه، اما برعکس شده و ملک 8 برابر گرون شده و ایشون بازی جدیدی راه انداخته که با دلار آمریکا حرفاش درسته و به زودی ملک تمامی این ها رو هم پس خواهد گرفت... یعنی تناقض آشکار در گفته ها

                    قیمت ارز رو موقعی که اوایل امسال رسیده بود به حوالی 5500 میگفت گرونه. روی 8500 میگفت اقتصاد ایران کشش این قیمت ها رو نداره. روی 10500 یواش یواش حرفاش تغییر جهت داد و گفت سیاست خوبیه چون بدهی بانکی بخشوده شد. بعد مسخره میکرد دیگران رو که دلار 20 هزار تومانی رو پیش بینی کرده بودند برای اقتصاد، اما وقتی دلار شد 19200 و بعد هم کله کرد، مدعی شد دیدید گفتم توی دلار هر کسی ورود کنه ضرر میکنه، بفرمایید این هم از دلار 15000 تومانی و الان همه توی 30 درصد ضرر هستند

                    در حالیکه مدعی بود قیمت ملک کاذب بالاست، چون 30 هزار معامله قادر نیست از 28 میلیون موجودی خانه و آپارتمان، قیمت تعیین کنه، چون شناوری پایینه. اما چطور توی دلاری که خودش معتقده 3 درصد دست مردمه، نرخ 19200 میشه ملاک قیمت دلار؟

                    الان هم که داره از شوک درمانی صحبت می کنه، در حالیکه دلار 8500 شورش مردمی به همراه داشت، روی دلار 10500 میگفت 3-4 تا شوک دیگه به مردم وارد بشه، اقتصاد درمان میشه و همه چیز درست میشه و آب هم از آب تکون نمی خوره.

                    یا جای دیگه یهو میاد مسئله رو اخلاقی می کنه (که اگر پیش بینی هاش اشتباه در آمد، به خاطر اینه که یه عده سو استفاده می کنند، وگرنه نبایست چنین و چنان میشد)

                    کلا عین این تکنیکالیست ها، راه فرار برای خودش بسیار گذاشته بطوریکه حالا مدعیه که دیگه مثل سابق با یک فرمون نمیشه نظریه اقتصادی داد و الان بایست لا اقل 10 تا فاکتور را در نظر گرفت. و باز این 10 فاکتور را توی سمینارهای جدید ترش رسونده به بیش از 20 مورد و باز هم داره حرفهای نسنجیده و شعاری میزنه

                    مسخره ترین تعالیمش اونجایی بود که میگفت 90 درصد پول توی 10 درصد صنایعه و بعد که دقت می کنی، می بینی اصلا کسی قادر به سرمایه گذاری توی اون صنایع نیست، چون همش صنعت نفت و گاز و فلزات و انرژیه

                    خب اینو ننه جون من هم بلده که شما فرضا یک شبکه هتلی بین المللی راه بندازید خیلی توش سود داره، اما کی قادره حتی یک ساختمان 10 طبقه شیک تو شمال تهران بسازه از کسانی که بهت مراجعه میکنند تا مشکلشونو حل کنی؟ ناسلامتی این سمینارها برای سرمایه های خرده، نه سوپر کلان!!! اونی که پول کلان داره، که دیگه مشاوره های صد من یه غازی به دردش نمی خوره که اینقدر هم اختلاف معیار داره.

                    در کل همونطور که در اول هم عرض کردم، حرفه ای های بازار از روی برخی آمار و ارقامی که به قول خودش بعنوان یک مشاور توی بانک یا برخی موسسات مشغول بوده، شاید بتوانند حس بگیرند، اما در کل، بیشتر در حد یک معلمه که تازه خیلی هم آپذیت نیست و فقط داره ژست به روز بودن رو در میاره. شاید چند تا مقاله اونور آبی میخونه که تو باغ باشه، اما میان تحقیق و توسعه تا خوندن چند سطر از یک ستون نویس اونور آبی که نشد اقتصاد و علم؟ میشه معلومات عمومی که بسیار زیادفاصله داره با یک حرفه تخصصی!

                    این هم مثل خیلی ها به جای عمل به حرفهاش، داره از فروش خزعبلاتش نون در میاره. درست مثل سودهای کلان کارگزاری ها از تراکنش بالای مشتریاش، یا کلاس های آشنایی با بورس همین تالار بورسی ها، یا سیگنال فروش ها و ... کلیه فعالین به غیر از تریدرها.
                    در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                    نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #445
                      پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                      در اصل توسط Inspired پست شده است View Post
                      حرفای ادیب به درد هیچ کس نمی خوره، مگر حرفه ای ها و تازه نه همشون، بیشتر اونایی که سرمایه های کلان در اختیار دارند و میخواند تو هیچ تله ای گرفتار نشن و خب این دسته کلا خط و مشی های ریسک گریزی خودشون قبلا دارند و در حال بکار گیریش هستند، اما اهمیت به روز بودن اونها رو وا میداره که معلوماتشونو به روز کنند و تو هر سمینار شرکت کنند، شاید حتی یک راهکار جدید فرا گیرند، براشون کلی سودآوری داره. خودش معتقده که معلمه، پس از معلم نمیشه انتظار نتایج عملی و واقعی داشت. معلم کارش فقط آموزشه، این شاگردان هستند که میتوانند عملکرد یک معلم رو ارزیابی کنند. یعنی بایست گشت و دید کی از تعلیمات ایشان، عاقبت به خیر شده.
                      .
                      .
                      .
                      این هم مثل خیلی ها به جای عمل به حرفهاش، داره از فروش خزعبلاتش نون در میاره. درست مثل سودهای کلان کارگزاری ها از تراکنش بالای مشتریاش، یا کلاس های آشنایی با بورس همین تالار بورسی ها، یا سیگنال فروش ها و ... کلیه فعالین به غیر از تریدرها.
                      سلام.
                      دوست عزیز، حرف‌های ایشان غلط از آب در می‌آید؟
                      استفاده نفرمایید.
                      همین.


                      __________________________________________

                      چندتا چیز دیگر هم هست... که نمی‌دانم بگویم یا نه...
                      آخر.... ادبیات مناسب داشتن هم بد نیست... کودک خیره‌سر؟؟؟ خزعبلات؟؟؟ این
                      ادبیات مناسب است؟
                      بعد اینکه آدم به متن پیشبینی نباید نگاه کند. باید به
                      استدلال درون پیشبینی نگاه کند. وگرنه شبیه این کسانی می‌شویم که به تحلیلگرانی که به رایگان بررسی‌های نموداری و بنیادی خودشان را در اختیار دیگران قرار می‌دهند فحش می‌دهند. مسئولیت تصمیم‌های ما با ماست و پیشنهادهای دیگران در حد پیشنهاد است. همین.
                      بعد اینکه شما
                      دو نفر بهتر از جناب محمدحسین ادیب به بنده معرفی بفرمایید که پیشبینی‌های با اندازه و کیفیت بیشتر و بهتر داشته باشند که ما آنها را جایگزین آقای ادیب کنیم. (حالا اندازه‌اش هم مهم نیست. فقط کیفیت پیشبینی‌هایشان خوب باشد.) فقط دو نفر. هر کسی خواستید بفرمایید. جناب شاکری. جناب تبریزی. جناب... کسانی که به آماری که می‌فرمایید دسترسی داشته‌اند... نداشته‌اند... هر کسی... خودتان حتی. اگر گمان می‌کنید از دید بررسی‌های کلان اقتصادی بهتر می‌توانید بررسی و پیشبینی بفرمایید بسم‌الله.
                      بعد اینکه...
                      ولش...
                      می‌ترسم حرفی بزنم به بنده هم یک لقبی مانند همان که به جناب ادیب چسباندید بچسبانید... فقط اینکه اگر احساس می‌کنید حرف‌های جناب ادیب ارزش خواندن ندارد، می‌توانید استفاده نفرمایید. من خودم همین اکنون با بسیاری از پیشبینی‌های جناب ادیب مخالف هستم... اصلا نقدش را هم در همین جستار آورده‌ام! ولی نه این باعث می‌شود که بی‌احترامی کنم و نه اینکه پیشبینی را خشک و بدون تفکر بپذیرم. بلکه با تشکر از این ارایه رایگان، به جای پیشبینی، دلایل پیشبینی را می‌پذیرم و خودم بررسی می‌کنم و مسئولیت کار خودم را خودم به عهده می‌گیرم.
                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • Inspired
                        عضو فعال
                        • May 2016
                        • 494

                        #446
                        پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                        در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                        سلام.
                        دوست عزیز، حرف‌های ایشان غلط از آب در می‌آید؟
                        استفاده نفرمایید.
                        همین.


                        __________________________________________

                        چندتا چیز دیگر هم هست... که نمی‌دانم بگویم یا نه...
                        آخر.... ادبیات مناسب داشتن هم بد نیست... کودک خیره‌سر؟؟؟ خزعبلات؟؟؟ این
                        ادبیات مناسب است؟
                        بعد اینکه آدم به متن پیشبینی نباید نگاه کند. باید به
                        استدلال درون پیشبینی نگاه کند. وگرنه شبیه این کسانی می‌شویم که به تحلیلگرانی که به رایگان بررسی‌های نموداری و بنیادی خودشان را در اختیار دیگران قرار می‌دهند فحش می‌دهند. مسئولیت تصمیم‌های ما با ماست و پیشنهادهای دیگران در حد پیشنهاد است. همین.
                        بعد اینکه شما
                        دو نفر بهتر از جناب محمدحسین ادیب به بنده معرفی بفرمایید که پیشبینی‌های با اندازه و کیفیت بیشتر و بهتر داشته باشند که ما آنها را جایگزین آقای ادیب کنیم. (حالا اندازه‌اش هم مهم نیست. فقط کیفیت پیشبینی‌هایشان خوب باشد.) فقط دو نفر. هر کسی خواستید بفرمایید. جناب شاکری. جناب تبریزی. جناب... کسانی که به آماری که می‌فرمایید دسترسی داشته‌اند... نداشته‌اند... هر کسی... خودتان حتی. اگر گمان می‌کنید از دید بررسی‌های کلان اقتصادی بهتر می‌توانید بررسی و پیشبینی بفرمایید بسم‌الله.
                        بعد اینکه...
                        ولش...
                        می‌ترسم حرفی بزنم به بنده هم یک لقبی مانند همان که به جناب ادیب چسباندید بچسبانید... فقط اینکه اگر احساس می‌کنید حرف‌های جناب ادیب ارزش خواندن ندارد، می‌توانید استفاده نفرمایید. من خودم همین اکنون با بسیاری از پیشبینی‌های جناب ادیب مخالف هستم... اصلا نقدش را هم در همین جستار آورده‌ام! ولی نه این باعث می‌شود که بی‌احترامی کنم و نه اینکه پیشبینی را خشک و بدون تفکر بپذیرم. بلکه با تشکر از این ارایه رایگان، به جای پیشبینی، دلایل پیشبینی را می‌پذیرم و خودم بررسی می‌کنم و مسئولیت کار خودم را خودم به عهده می‌گیرم.
                        سلام

                        بنده با دقت به ویدیوها و فایل های صوتیش گوش میدم و نت برداری می کنم. اول و آخر پست قبلی اشاره تاکیدی داشتم که حرفاش بیشتر به درد حرفه ای های بازار میخوره، نه اونایی که تازه اومده اند ببینند با پولشون چی کار میتونند بکنند که تازه آب پاکی رو هم روی دست خیلی ها ریخته که میگه دیگه پول، پول نمیاره. و بعد اشاره اش به اونایی است که سود بانکی بگیر و سرمایه گذاری توی ملک کرده اند و اجاره بگیر هستند، است.

                        اگر شما هم مثل من با دقت صحبت های ایشون را دنبال می کنید، که می کنید، پس باید از حب و بغض فاصله بگیرید و دید نقادانه به مطالب داشته باشید، نه دید احساسی و اخلاقی. اقتصاد حوزه بی رحمی هاست. همین ایشون که شما قدر دانش هستید، داره میگه دیگه فرزند بیشتر از یکی، توجیه اقتصادی نداره، آیا این گفته اخلاقی است؟
                        ایشون مشخصا از افراد ارزشی محسوب میشه، چطور خرید کالاهای ارز محور خوبه، طلا خوبه، اما دلار غیر اخلاقی است خریدش؟ چرا فرانک سوییس بهتره حتی از طلا؟ آبا به نظر شما خود این حرفها، مخرب و مخل نظم اقتصاد نیست؟

                        ما ضرب المثل داریم که هر آنکس دندان دهد، نان دهد. بعد بگیم آی مردم، دیگه بچه نیارید، چون کمربندها رو بایست سفت تر ببندید؟ تو اگر معلمی، به بعدش چی کار داری که کی میخواد چی کار کنه؟ آیا اینها مصادیق بارز خط دادن نیست؟ جو دادن یعنی چی؟ بیایی به صورت تلویحی و ضمنی، نظرات خودتو القا و غالب کنی در دیگران.

                        پس بنده به عنوان یک فعال اقتصادی، محقق و منتقد، حق خودم میدونم که حرف نه تنها این جوجه اقتصاد دان که خودش حتی معترفه به دیگران فحش میداده و اونها رو حتی دزد قلمداد میکرده (مثل نعمت زاده) را نقد کنم، از ادبیاتی چون خودش علیه خودش استفاده کنم که درجه ها بدترشو علیه دیگران استفاده کرده و حتی بهتان هم بهشون زده.

                        من نمی توانم یک اقتصاد دان و حتی کی معلم اقتصاد، وسط جلسه احساسی بشه و صداشو بالا بیاره و یک قشر عظیم رو علیه یک قشر دیگه بخواد بشورونه و بگه، اگر اقتصاد ما به این حال و روز دچار شده، تقصیر همین 50 هزار نفری است که سپرده گذار هستند و شمال تهران زندگی می کنند. ای آیا اسمش درس اقتصاده یا شوروندن مردم علیه یک دیگر؟ یا به طور ضمنی، مقصر شمردن برخی برای محقق نشدن پیش بینی های پر خطای ایشون؟

                        خودش میگه دو بار اشتباه کرده تو پیش بینی سقوط بازار جهانی، بار اول 3 سال و بار دوم 6 ماه! آیا این اسمش پیش بینی است اصولا؟ خب وقتی ایشون میره ستون اقتصادی یک اقتصاد دان برجسته رو میخونه و بعد میاد اینجا بعنوان پیش بینی اقتصادی خودش به مردم میفروشه، بایست هم بگه 3 سال اشتباه چیزی نیست! 3 سال خطای تحلیلی تو جایی که به روز شما 10 ها درصد میتونی زیان ببینی . تو همون اتفاق 2008، بازاها تو یک فاصله کوتاه 2-3 ماهه، 40 درصد فرو ریختند و بعد تو میگی من 6 ماه اشتباه کردم. این دیگه چه جور مدیریت ریسکی است که اشتباهات فاحش خودشو چشم پوشی کنه.

                        تعداد دفعاتی که در مورد بازار خودمون پیش بینی های اشتباه و فاحش کرده، دیگه از دست من در رفته. حرفهای کوچه بازاری و عوام فریبانه هم لا بلای حرفاش میپرونه که زیبنده یک کارشناس اقتصادی نیست.

                        پس بنده فقط با دید انتقادی به حرفهای ایشون می پردازم و به تناسبش، با همون لحن هم صحبت می کنم. زیرا که، جواب های، هوی است و ایشان هم با هیاهو صحبت می کنه و بایست با همون لحن پاسخ بگیره.

                        در ضمن، اگر کسی نیست که بهتر از ایشون باشه، اولا دلیل بر بهتر بودن ایشون نیست، فقط میشه یک چشمی شهر کورها. ثانیا، شاید خیلی ها نخواهند اصلا اطلاعاتشون رو مجانی در اختیار دیگران بگذارند و بگن، حرف مفت خریدار نداره. خوب حرفهایی که ایشان مفت در اختیار عموم گذاشته اند، عیارش مشخصه دیگه، به درد همه نمی خوره و بایست غنی سازی بشه. شاید از 99 درصد حرفاش، 1 درصد مطلب خوب بشه استخراج کرد، تازه اون هم با سنگ محک تجربه و دانش که عرض شد، در اختیار حرفه ای های بازاره.

                        موفق باشید
                        در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                        نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                        نظر

                        • Inspired
                          عضو فعال
                          • May 2016
                          • 494

                          #447
                          پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                          چند وقت پیش بود که یکی از دوستام می گفت بریم فرانک سوییس بخریم! بهش گفتم چرا؟ گفت از طلا بهتره. و بعد فهمیدم که از جمله نظریات مشعشع ادیبه.

                          اولا ارزهای خارجی، خودشون درصدی از ارزهای دیگر اقتصادهای برتر رو بعنوان پشتوانه در سبد دارند. مثلا خود یورو، متشکل از درصدی بالا از دلاره، فرانک سوییس، ین ژاپن و پوند انگلیس. دلار هم همینطور. دلار استرالیا بعنوان شریک تجاری ژاپن، وزن بیشتری از ارزش دلارش به ین ژاپن وابستگی داره و ... برای همین در بحران ها، ارزهای وابسته تر بیشتر آسیب می بینند.

                          پس وقتی تنها ابزار معتبر ضد تورمی جهان، طلاست (کلا فلزات با ارزش، نقره، پلاتین، پالادیوم ...)، چرا ما به ارز یک کشور بیاییم ارزش بالاتر بدهیم؟ این یک خطای فاحش اقتصادی است! یا یک جور جو دادن، از نوع همون مهراد پایدار و حمید اعرابی و یوگی و دوستان سفته باز

                          چون از کجا معلوم سوییس، توی سیاست های پولیش استوار بمونه؟ مگر فراموش نکرده ایم توی 9/11 خیلی از اسرار مشتریان بانکیشو فروخت با یک تبصره که مبارزه باشه با تروریسم؟ در حالیکه تا قبل از اون بعنوان امن ترین سیستم بانکی بود، چون پول قاچاقچی ها هم امنه!

                          اصلا خود این نظام بانکی، یکی از فاسد ترین انواعشه و کاملا هم غیر اخلاقی. چون میگه ما به هر پولی که میاد به سوییس بله می گیم، بدون اینکه از شهرت مشتری با خبر باشیم، ایضا بدنامیش! آیا این پول پشتوانه محکمی داره به نظر کارشناسان اقتصادی که بر پایه اقتصاد کثیف استوار شده؟

                          حالا اومده میگه فرانک بهتر از طلاست و در نظر نمیگیره که طلا به واسطه بنیاد ذاتیش و طی قرون طولانی، با ارزشه، اما یک پول کاغذی، اعتبارشو از دولتش میگیره که هر آن ممکنه این اعتبار خدشه دار بشه و تو ماجراهای بعد از 2001 دیدیدم که بارها استقلال بانکهای سوییسی رفت زیر سئوال و خیلی ها دیگه پولهاشون حتی به سوییس نبردند و به طلا تبدیل کردند.

                          چون طلا نه میسوزه، نه فاسد میشه، نه حجمش برای نگه داری درد سر ساز است و وقتی داریم از نگه داری ارزی برای بحران صحبت می کنیم، منظورمون ارز فیزیکی است. نه حساب بانکی. تو بحرانی مثل جنگ، از کجا معلوم خود کشور چاپ کننده پول،آسیب نبینه؟ اما طلا به هیچ وجه آسیب نمی بینه! اصولا توی بحران ها، حسابهای بانکی بیشترین آسیب رو می بینند و شما هر چه حجم پول بیشتری بیرون از بانک و در گاو صندوق داشته باشی، برنده تر هستی و آیا با ارزش تر از طلا (که در دسترس عموم باشه) سراغ داریم؟

                          آیا اینه فهم اقتصادی یک اقتصاد دان (که بسیار هم روی درستیش تاکید می کنه که بر ذهن شکل گرفته افراد غلبه کنه بعنوان یک فکت با سابقه) که کلیات و اصول ابتدایی رو حتی برده زیر سئوال؟
                          در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                          نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                          نظر

                          • Inspired
                            عضو فعال
                            • May 2016
                            • 494

                            #448
                            پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                            بریده ای از همون پیش بینی که لینکش اینه
                            یک اقتصاددان گفت: به خانواده های ایرانی و بانک مرکزی توصیه می‌کنم که طلا دارایی خوبی برای آینده نیست فهم من این است که کاهش قیمت طلا یک بازی جهانی است که حداکثر طی 18 ماه تا دو سال آینده تمام می شود لذا خانواده‌های ایرانی به شدت ضرر می کنند.




                            این اقتصاددان اذعان کرد : معتقدم که این بازی مانند دو بازی قبل تکرار می شود وقیمت جهانی طلا به 800 دلار کاهش پیدا می‌کند اما این کاهش اکنون رخ نمی دهد. قیمت طلا مجدد در حال حاضر افزایش پیدا می کند اما طی دو سال آینده به حدود 800 دلار بر می‌گردد . یعنی به عبارت دیگر طلا مانند بازی سهام و مسکن در آمریکا یک بازی است که کمپانی‌ها آن را به راه انداخته‌اند. این کمپانی ها قیمت طلا را اکنون کمی پایین آورده اند تا مردم را به سمت این بازار جذب کنند.



                            این پیش بینی برای 2013 بوده. 2015 طلا کف 1060 رو می بینه و الان طلا روی 1220 است. چقدر اختلاف؟ 1220-800=420 دلار 50 درصد. چون گفته بود بازیش تموم میشه پس 1060 دلار ملاک نیست

                            دوم اینکه الان شاخص دلار روی 97 است. فقط تصور کنید با این اقتصاد شکننده بشه 90. طلا رو چند می بینید؟ آیا این هم بازیه؟

                            اینکه روز به روز آمریکا داره قدرتشو از دست میده در بازارهای جهانی و لاجرم به یک بحران اقتصادی دیگه خواهیم رسید، قیمت طلا 1220 دلار خواهد بود؟ پس اونایی که میگن طلا میشه 2500 دلار خیلی بایست احمق باشند و ادیب نابغه که اینجوری با تاریخ، پیش بینی تاریخی میده! اصلا فرض کنیم سال دیگه طلا شد 800. آیا بایست بگیم دمش گرم قیمتو درست پیش بینی کرد؟؟؟؟ حالا عیبی نداره، فقط 6 سال اشتباه کرد زمانشو!

                            حالا این پیش بینی دقیق طلای 800 دلا ری، دلایل اقتصادی داشت یا از یک ذهن بیمار مبتلا به توهم توطئه میتونسته ناشی بشه که هنوز که هنوزه میگن کار کار اینگیلیساست. در حالیکه خود انگلیس الان در سراشیب سقوط بزرگ اقتصادی است، اتفاقا ادیب داره می گه تو بحران بعدی، انگلیس دوام میاره. یعنی کل انگلیس الان به گه خوردن افتاده، ایشون میگه فیلمه!
                            آخرین ویرایش توسط Inspired؛ 2018/11/30, 15:23.
                            در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                            نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                            نظر

                            • mhjboursy
                              ستاره‌دار (۱۳)
                              • Jul 2013
                              • 18270

                              #449
                              پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                              در اصل توسط mohsen68 پست شده است View Post
                              خاطرم نیست اگر پیدا کردم برایتان لینکش رو قرار میدم.مطلب حول محور بهره بانکی و سیاست های اقتصادی آمریکا بود.افزایش نرخ بهره در آمریکا منجر به سیاست های انقباضی میشود و کاهش آن موجب انبساطی شدن اقتصاد.بعد اشاره کردن الان بانک ها زنگ میزنند سود 20 درصد و بالاتر میدهیم اینها نمیفهمند ما دیگر بیش از این سیاست های انبساطی نیاز نداریم! باید بهره به 9 درصد برسد یعنی سیاست های انقباضی!

                              علاوه بر آنچه که عرض کردم یعنی اینکه نرخ بهره در کوتاه مدت برعکس بلند مدت باعث کاهش نقدینگی در سطح جامعه می‌شود،
                              این را هم بیافزایم که نرخ بهره باید نسبت به تورم سنجیده شود.
                              به این معنی که اگر تورم ۲۰ درصد باشد و شما نرخ بهره ۱۹ درصد بدهید یعنی شما در واقع نرخ بهره منفی یک درصد داده‌اید.
                              تورم واقعی با تورم مصنوعی هم البته فرق می‌کند. {۱}
                              متناسب با همین، سود واقعی هم با سود مصنوعی فرق می‌کند. چیزی که می‌تواند اختلاف بین ایران و آمریکا باشد. در آمریکا موسسات کوچک می‌توانند ورشکست شوند. و نیز دارای صورت مالی شفاف هستند. ولی در ایران موسسات صورت حساب شفاف نداشتند و سود غیر واقعی اعلام می‌کردند و عملا هرمی کار می‌کردند و پول پیشین (قبلی) را به نفر پسین می‌دادند به عنوان سود و در نهایت ورشکست هم نشدند و عملا می‌شود گفت به جای اینکه اقتصاد نرخ سود را برای اینها معین کند اینها نرخ سودشان را به خورد جامعه و اقتصاد دادند!

                              این سه چیزی بود که به ذهن من می‌رسید.

                              یا علی

                              ___________________________________________

                              پانویس: {۱} که باز هم اگر بخواهیم بر پیچیدگی‌اش بیافزاییم باید بگوییم باز دوباره نرخ بهره روی تورم تاثیر گذار است و بالعکس! در مورد تورم واقعی: در این شش سال تورم به صورت مصنوعی ۱۰ درصد نگه داشته شده بود. اعلام هم می‌شد و در عمل هم قیمت‌ها همین حدود تغییر می‌کرد... ولی که یک واقعیتی جدای از این وجود داشت و یک تورم پنهانی داشت جمع می‌شد و یکباره خودش را به صورت سه برابر شدن نرخ ارز نشان داد...

                              پی‌نوشت: یک بار دیگر هم بگویم که بنده با همه‌ی حرف‌های جناب ادیب موافق نیستم. بنده ایشان را بسیار دوست می‌دارم. بسیار. به خصوص به خاطر اینکه پیشنهادها و استدلال‌های خودشان را رایگان ارایه می‌کنند و در اختیار بنده می‌گذارند. @};- ولی این باعث نمی‌شود که من چشم بسته همه‌ی حرف‌های ایشان را قبول کنم.
                              پی‌نوشت دوم: تا ندانیم حرف ایشان در کجا بوده و چه چیزی را دقیقا می‌گفته و استدلال ایشان چه بوده دقیق نمی‌توانیم بگوییم منظور ایشان چه بوده... این سه مورد تنها حدس بود.
                              «محمد حسین» هستم.
                              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                              نظر

                              • mhjboursy
                                ستاره‌دار (۱۳)
                                • Jul 2013
                                • 18270

                                #450
                                پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                                در اصل توسط Inspired پست شده است View Post
                                چند وقت پیش بود که یکی از دوستام می گفت بریم فرانک سوییس بخریم! بهش گفتم چرا؟ گفت از طلا بهتره. و بعد فهمیدم که از جمله نظریات مشعشع ادیبه.

                                اولا ارزهای خارجی، خودشون درصدی از ارزهای دیگر اقتصادهای برتر رو بعنوان پشتوانه در سبد دارند. مثلا خود یورو، متشکل از درصدی بالا از دلاره، فرانک سوییس، ین ژاپن و پوند انگلیس. دلار هم همینطور. دلار استرالیا بعنوان شریک تجاری ژاپن، وزن بیشتری از ارزش دلارش به ین ژاپن وابستگی داره و ... برای همین در بحران ها، ارزهای وابسته تر بیشتر آسیب می بینند.

                                پس وقتی تنها ابزار معتبر ضد تورمی جهان، طلاست (کلا فلزات با ارزش، نقره، پلاتین، پالادیوم ...)، چرا ما به ارز یک کشور بیاییم ارزش بالاتر بدهیم؟ این یک خطای فاحش اقتصادی است! یا یک جور جو دادن، از نوع همون مهراد پایدار و حمید اعرابی و یوگی و دوستان سفته باز

                                چون از کجا معلوم سوییس، توی سیاست های پولیش استوار بمونه؟ مگر فراموش نکرده ایم توی 9/11 خیلی از اسرار مشتریان بانکیشو فروخت با یک تبصره که مبارزه باشه با تروریسم؟ در حالیکه تا قبل از اون بعنوان امن ترین سیستم بانکی بود، چون پول قاچاقچی ها هم امنه!

                                اصلا خود این نظام بانکی، یکی از فاسد ترین انواعشه و کاملا هم غیر اخلاقی. چون میگه ما به هر پولی که میاد به سوییس بله می گیم، بدون اینکه از شهرت مشتری با خبر باشیم، ایضا بدنامیش! آیا این پول پشتوانه محکمی داره به نظر کارشناسان اقتصادی که بر پایه اقتصاد کثیف استوار شده؟

                                حالا اومده میگه فرانک بهتر از طلاست و در نظر نمیگیره که طلا به واسطه بنیاد ذاتیش و طی قرون طولانی، با ارزشه، اما یک پول کاغذی، اعتبارشو از دولتش میگیره که هر آن ممکنه این اعتبار خدشه دار بشه و تو ماجراهای بعد از 2001 دیدیدم که بارها استقلال بانکهای سوییسی رفت زیر سئوال و خیلی ها دیگه پولهاشون حتی به سوییس نبردند و به طلا تبدیل کردند.

                                چون طلا نه میسوزه، نه فاسد میشه، نه حجمش برای نگه داری درد سر ساز است و وقتی داریم از نگه داری ارزی برای بحران صحبت می کنیم، منظورمون ارز فیزیکی است. نه حساب بانکی. تو بحرانی مثل جنگ، از کجا معلوم خود کشور چاپ کننده پول،آسیب نبینه؟ اما طلا به هیچ وجه آسیب نمی بینه! اصولا توی بحران ها، حسابهای بانکی بیشترین آسیب رو می بینند و شما هر چه حجم پول بیشتری بیرون از بانک و در گاو صندوق داشته باشی، برنده تر هستی و آیا با ارزش تر از طلا (که در دسترس عموم باشه) سراغ داریم؟

                                آیا اینه فهم اقتصادی یک اقتصاد دان (که بسیار هم روی درستیش تاکید می کنه که بر ذهن شکل گرفته افراد غلبه کنه بعنوان یک فکت با سابقه) که کلیات و اصول ابتدایی رو حتی برده زیر سئوال؟



                                • سلام.
                                • از نقدهای زیبایتان متشکرم. بگذارید این را در انتها بگویم...
                                • یک بار دیگر تاکید می‌کنم که ما به اصل پیشبینی‌ها کاری نداریم. ما پیشبینی‌ها را مال خود می‌کنیم. ما استدلال‌هایی که به پیشبینی رسیده‌اند را گوش می‌کنیم نه خود پیشبینی‌ها را به صورت خشک.
                                • و نیز اینکه هر کسی خودش باید ضامن ادب خودش باشد. ما اجازه نداریم به بهانه‌ی اینکه یک کسی به شخص ثالثی بی‌احترامی کرده ما بیاییم به او بی‌احترامی کنیم. مگر اینکه ما قاضی باشیم. که باز هم مجاز نیستیم بی‌احترامی کنیم بلکه باید جریمه‌اش را مشخص کنیم!
                                • در مورد اخلاق هم... ایشان اگر دقت کرده باشید در سخنرانی‌هایشان می‌گویند... یک وقت می‌گویند از دید اقتصاد ملی مسئولین نباید این کار را بکنند (مثلا به بانک‌ها نباید اجازه دهند سود را بالا ببرند.) ولی در جای دیگر می‌گویند حالا که وضع چنین است (مثلا سود بانکی بالاست) سودآورترین کار در این مدت سپرده‌گزاری بوده... (که البته می‌گفتند خطر هم دارد که خطرش هم عملی شد.) در شرع هم دیده‌اید که... یک وقت می‌گویند خردن یک سری چیزها (مانند گوشت مردار و گوشت حیوان حرام‌گوشت یا چیزی که نام خدا بر آن برده نشده باشد) حرام است... ولی یک وقت دیگر می‌گویند اگر به جای استیصال رسیدی که غیر از این چیزی نبود و بین مرگ و خوردن این گیر کردی همین ها حلال می‌شوند بر تو... این مغایرت نیست! این زیر پا گذاشتن دین و اخلاق نیست!
                                • دیگر اینکه ایشان پیشبینی درست نداشته؟ چرا از آنها یاد نمی‌کنید؟
                                • در مورد فرانک من اطلاعی ندارم. ولی یکی از دوستان (در همین جستار اگر اشتباه نکنم) می‌گفت در بحران‌های اقتصادی سوییس حکم بانک مرکزی جهان را بازی می‌کند! (اگر اشتباه نکنم جناب نوام‌چامسکی بودند در یکی دو برگه پیش همین جستار) می‌گفتند در بحران‌های مالی بانک‌های مرکزی کشورهای دیگر می‌آیند از بانک مرکزی سوییس قرض می‌گیرند! شاید این است که فرانک از زر هم می‌تواند بهتر باشد. نمی‌دانم. بررسی دقیق ندارم. شما اگر بررسی دقیق دارید بفرمایید.
                                • آن دو نفری که شما می‌گویید آقای ادیب حرف‌هایشان را از ستو روزنامه می‌خوانند... خوب... نوبل اقتصاد هستند... چه می‌دانم... من آشنایی ندارم و اسامی‌شان را نوشته‌ام که اگر وقت شد بروم حرف‌هایشان را بخوانم... باز هم می‌گویم... اگر شما بهتر سراغ دارید بفرمایید بروم برای آنها را نیز بخوانم. و اگر هم که می‌فرمایید آنها هم یک چشمی در شهر کورها هستند... خوب... پس اجازه دهید در این شهر کورها همان یک چشمی را پادشاه کنیم که قطعا آنها بهتر از بقیه می‌بینند...
                                • دوستان... با توجه به صحبت‌های جناب inspired به دید شما (به خصوص اکنون که زر دارد به ریال قیمتش مناسب می‌شود) آیا اکنون فرصت سرمایه‌گذاری در زر و سکه است؟
                                • جناب inspired در یک سری از مسایل دقت کردم بسیار خوب بررسی می‌کنید و گویا در مورد مسایل بین‌الملل مطالعه قبلی دارید. انصافا از نوشته‌تان (به غیر از بخش بی‌احترامی‌اش) بسیار لذت بردم... باز هم اگر نقد و تحلیل داشتید لطفا حتما بفرمایید. خیلی عالی است. خیلی. اگر خلاصه هم بنویسید که دیگر چه بهتر.
                                • یا علی

                                «محمد حسین» هستم.
                                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X