تدبیر✘ و امید☹

**mhjboursy** · 2015/08/18, 04:04

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

نگرش های آقای طیب نیا
====================
گمان می کنم باید اینها را حفظ کنیم.

الگوی "بازار-دولت" که در آن نه دولت همه چیز را به بخش خصوصی می سپارد نه اینکه تمام اقتصاد دولتی باشد.

دولت نباید مخارجش را از محل درآمد های نفت و استفاده از صندوق توسعه به دست بیاورد بلکه باید بگیرد.

باید ها: مهار گرانی و تورم: انضباط مالی، برقراری تعادل در بودجه دولت، رفع سلطه مالی دولت بر سیاست پولی، استقلال بانک مرکزی و نهایتاً کنترل رشد نقدینگی ، حذف معافیت‌های مالیاتی غیرضروری ، اصلاح نرخ‌های مرتبط با پایه‌های تولیدی، ((این آخری را نفهمیدم چیست؟ شما فهمیدید به من هم بگویید. منظورش ریال به دلار است؟))

سایر برنامه اعلام شده وزیر: ثروت آفرینی و افزایش درآمد سرانه و اشتغال و قدرت خرید مردم، عدالت‌گستری و کاهش شکاف درآمدی.کنترل تورم در میان‌مدت از طریق کنترل نقدینگی خواهد بود. . هدایت پس‌انداز خانوارها به سمت تولید از طریق ایجاد انگیزه در بازار پول و سرمایه همگام با کنترل تورم، بهره‌گیری صحیح از ظرفیت عقود مالیه اسلامی، توسعه زمینه رقابت در نظام بانکی کشور، تقویت بازار سرمایه از طریق توسعه ابزارها و نهادهای لازم، ((؟؟؟؟ چه می گوید؟)) بهره‌گیری از روش‌های متنوع، تأمین مالی مسکن به ویژه تشکیل بازار اوراق رهنی، فعال کردن نهاد ساماندهی مطالبات معوق

یارانه: فاز دومش باید برای تامین اجتماعی، تنظیم قیمت کالا ها و خدمات و ایجاد فرصت شغلی صرف شود.

عدم استفاده از سیاست های انبساطی برای موارد غیر مولد و کم بازده. مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها پس از اصلاح بازار پول و ارز و برقرار کردن تعادل، آرامش و ثبات در بازارها و پس از ارزیابی عملکرد مرحله نخست اجرا می‌شود.

حداکثری کردن ظرفیت بنگاه ها (که الان 95 درصدشان فاصله زیادی با ظرفیت دارند)

تاکید بر اشتغال و رشد اقتصادی بالا و مستمر

توازن بازار پول و سرمایه (که الان پول سنگین تر شده) ((این را هم نفهمیدم، اگر کسی فهمید بگوید)) و تامین مالی شرکت ها از بازار سرمایه به جای بازار پول!!! (به خاطر اینکه نرخ تسهیلات کم است و هزینه تامین مالی از بازار سرمایه زیاد است!) و عمیق کردن بورس!!!

توسعه بازار سرمایه و هدایت شرکت‌ها به تأمین مالی از بازار سرمایه ، کنترل آثار حساسیت بازار سرمایه به سیاست‌های متخذه ارکان نظام، ((این را هم نفهمیدم)) کمک به تشکیل شرکت‌های انجام خدمات حرفه‌ای مالی برای ارائه خدماتی در زمینه اخذ تسهیلات از بانک‌های مختلف (و ارائه مشاوره)، تأمین‌ مالی از بانک‌های بین‌المللی نظیر بانک جهانی و بانک توسعه اسلامی، جذب سرمایه‌های بین‌المللی از طریق سرمایه‌گذاری به شکل سبد دارایی (پرتفولیو)،((این را هم نفهمیدم)) افزایش واگذاری‌های اصل 44 با تاکید بر واگذاری مدیریت به بخش خصوصی، افزایش تعامل بیشتر با بازار پول و بانک مرکزی و بیمه مرکزی و تعریف ابزارهای مشترک بین بازارها، افزایش فعالیت‌های بورس‌های کالایی (افزایش دامنه معاملات بورس انرژی و افزایش معاملات کالاهای کشاورزی)

استفاده از سرمایه گذاری خارجی (تاکید ویژه بر ایرانیان خارج از کشور) برای: دمیدن روح رقابت به کالبد اقتصاد ملی، افزایش بهره‌وری، پر شدن شکاف‌های بازار سرمایه،((این را هم نفهمیدم)) انتقال مدیریت و تکنولوژی و دستیابی به بازارهای جهانی
فراهم‌سازی خط اعتباری برای تأمین مالی سرمایه‌گذاری‌های بخش‌های غیردولتی از خارج از کشور

خصوصی سازی:

تغییر مدیریت بنگاه های بزرگ شبه دولتی به بخش خصوصی!!!
انتقال مالکیت و مدیریت سهام عدالت به مردم!!!
تقویت بخش‌های خصوصی و تعاونی برای ورود فعال‌تر در واگذاری‌ها

**mhjboursy** · 2015/08/25, 17:59

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

جزئیات دریافت مالیات از خانه‌های خالی
==========================

برای واحدهای خالی یک جریمه معادل مالیات اجاره دریافت می‌شود.
در تهران خانه‌های تا 150 متر مربع و در شهرستان تا 200 متر مربع از مالیات اجاره معاف هستند.
اگر ملکی خالی باشد از سال دوم خالی بودن معادل 50 درصد مالیات منطقه به اجاره و از سال سوم معادل تمام مالیات منطقه و سال چهارم یک و نیم برابر مالیات متعلقه اجاره مالیات اخذ می‌شود. (مبنا 80 درصد اجاره منطقه)
معادل 2 درصد قیمت‌های املاک منطقه میزان مالیات تعیین می‌شود که به این میزان در سال بعد 2 درصد اضافه می‌شود و تا پایان 10 سال به 20 درصد میانگین قیمت روز املاک می‌رسد.
همچنین اگر کسی ساخت و ساز داشته باشد، درآمد آن مشمول مالیات می‌شود (برای شهرهای بالای صد هزار نفر در نظر گرفته شده)
مالیات بخش خصوصی و دولتی یکسان‌سازی شده
معافیت پایه درآمد در سال 13 میلیون و 800 هزار تومان در نظر گرفته شده
در گذشته تجهیزات و امکانات و خدمات پیمانکاری داخلی مشمول مالیات بود اما برای پیمانکاران خارجی فقط خدمات آنها را شامل می‌شد و به دلیل حمایت از پیمانکاران داخلی فقط از خدمات مشمول مالیات است، تا بتوان شرایط مساوی را در مزایده‌ها ایجاد کرد.
کل صادرات کالا و خدمات غیرنفتی و کشاورزی معاف از مالیات است و خام‌فروشی نیز 20 درصد معاف از مالیات بوده اما در گذشته 100 درصد خام‌فروشی معاف بود
بخش خصوصی که فعالیت تولیدی و معدنی انجام دهد و نیز خدماتی مانند هتلداری، گردشگری در منطقه محروم داشته باشد تا 10 سال تعطیلی مالیات و در مناطق غیر محروم 5 سال خواهد بود و اگر در شهرک‌های صنعتی باشد، 13سال و در مناطق برخوردار 7 سال است همچنین اگر سرمایه‌گذاری درمنطقه محروم باشد تا دو برابر سرمایه ثبت شده از سود سرمایه را مستهلک می‌کند و در مناطق غیر برخوردار تا معادل سرمایه ثبت شده از سود سرمایه را مستهلک خواهد کرد.
وی در مورد شناسایی خانه‌های خالی گفت: مبنای این موضوع سامانه املاک است
دلیل ندارد که پرداخت دریافت مالیات از ساخت و ساز مسکن فشاری به قیمت‌های مسکن بیاورد، زیرا در شرایط رکود بوده و تنظیم‌کننده قیمت بازار است.

====================================
سلام
ما که نفهمیدیم دقیقا چه به چه شد؟
الان روی یک خانه 150 متری که متری 4 تومان است یعنی در کل می شود 600 میلیون تومان می خواهند سالی 12 تومان یا به عبارتی ماهی 1 میلیون تومان مالیات بگیرند؟ اصلا همچین چیزی ممکن است؟ بعد سال بعد این ماهی 1 میلیون می شود ماهی 2 میلیون؟ و سال بعدش همین طور اضافه می شود؟
اصلا کسی توان پرداخت همچین پولی را دارد؟ (یعنی به ازای هر 600 تومان سالی 12 تومان مالیات)

بعد معلوم نشد این مالیات خانه خالی است یا اجاره؟ این طور که ما از این مطالب فهمیدیم مالیات خانه خالی و اجاره یکی است. آیا این دو درصد (همین ماهی 1 میلیون برای خانه 600 میلیونی) برای همین خانه های خالی و اجاره است؟
اگر این مالیات برای اجاره باشد که واقعا خنده دار می شود!

این حرف ها خیلی ابهامات دیگر هم دارد. (نمی دانم برای من این ابهامات وجود دارد یا برای همه، شاید از قصد این جور صحبت کرده اند که مزنه اخلاق مردم دستشان بیاید)

**mhjboursy** · 2015/08/25, 20:34

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

سلام، سوال: اگر شما رئیس جمهور، وزیر اقتصاد یا وزیر صنعت یا نفت بودید چه برنامه ای برای کشور می ریختید؟ پاسخ به این سوال می تواند بهتر به ما نشان دهد که آینده ی بورسی مان چگونه خواهد بود.
=====================
در این که تمام رئیس جمهور های ایران که سهل است تمام روسای جمهور جهان دوست دارند مشکل اشتغال و مسکن و ازدواج و ... را حل کنند هیچ شکی نیست. اما مسائل دیگر که در کنار اینها می آید منجر به تصمیم گیری های متفاوت می شود. مثلا مسائل کوتاه مدت (سود ها و زیان های پیش پا که برای جلب یا دفعش مجبور می شوند مسائل بلند را فدا کنند) یا مثلا اغراض سیاسی یا مثلا ناتوانی یا مثلا پرداختن به یک مسئله و رها کردن یکی دیگر...
=====================

یک نظریه می تواند این باشد که دولت می خواهد دست عوامل دولت قبل را قطع کند. در مورد پتروشیمی ها این مسئله زیاد شنیده می شود. شیر های نر اگر توجه کرده باشید بعد از اینکه قلمرو شیرهای نر دیگر را تصاحب می کنند و آنها را از زمین اخراج می کنند اول بچه های شیر قبلی را می کشند. البته فکر نکنم این درست باشد چرا که خود روحانی در اجلاسی جهانی سرمایه گذاران خارجی را به بخش پتروشیمی و خودرو دعوت کرد.
یک نظریه می تواند این باشد که دولت می خواهد با گرفتن گردن معافیت های مالیاتی و شیر نفتی که تا الان به صورت مفت بر سر سفره ها (به صورت خاصی) برقرار بوده و همین طور با گرفتن گلوگاه بازار های دلالی و جایی که پول هرز و هدر می رود، باعث بهره وری و بالا بردن راندمان شود.
یک نظریه می تواند این باشد که دولت اصلا پول ندارد و این کار ها را نه از سر سیاست و درایت بلکه از سر نیاز و اجبار انجام می دهد. که مسلما این نظریه بعد از چندی که تحریم ها رفع شد و احیانا شاهد افزایش قیمت نفت بودیم برداشته می شود و با نحوه سخنانی که دولتمردان تدبیر! و امید! دارند این طور به نظر می رسد که چه تحریم باشد و چه نباشد، این رویه (ی گرفتن گلوگاه هایی که تا الان باز بود و ملت مثل بچه آدم از آن ارتزاق می کردند -البته با اسراف و بدون بهره وری- ) ادامه خواهد داشت.

با کنار رفتن دو نظریه اول و آخر تنها این گزینه برای من می ماند که دولت می خواهد بهره وری را به طور جدی در اقتصاد نهادینه کند. پول مفت دست کسی ندهد و از شرایط اقتصاد گل و بلبل ایرانی به سمت اقتصاد خشک آلمانی حرکت کنیم. (باز هم تکرار می کنم، این حرکت خیلی خوب است ولی دقیقا اینها دارند کار احمدی نژاد را می کنند یعنی یک کار خوب را به شیوه ای بد انجام می دهند و این یک مقدار دلخوری در بین مردم ایجاد خواهد کرد)
=====================
خوب برویم سراغ بررسی صنایع مختلف:
چیزی که پر واضح است گردشگری رونق خواهد داشت.(البته متاسفانه من هیچ چیز در مورد شرکت های گردشگری نمی دانم برای همین به احتمال قوی هیچ گاه در اینها سرمایه گذاری نخواهم کرد. کاری که وارون بافت با شرکت های سود ده رایانه ای انجام داد. یا شاید وقت گذاشتم و با اینها آشنا شدم) بانک ها هم به نظر می رسد رونق بسیار خوبی را در یان مدت تجربه کنند چرا که با خوابیدن بازار های ارز و دلالی مسکن و احیانا کساد شدن وضع موسسات مالی غیر مجاز بخش مازاد سرمایه هایی که در آن حوزه ها فعال بود به سمت بورس و بانک می آید و با کاهش نرخ سود سپرده ها بانک ها منتفع خواهند شد. (مالیات هم فکر نکنم روی بانک ها تاثیر بگذارد، بلکه طوری خواهند کرد که روی سپرده گذاران تاثیر بگذارد). شرکت هایی هم که اوراق مشارکت نشر می دهند (مثلا ایران خودرو به احتمال قوی یا صنایع پتروشیمی) به احتمال قوی در آینده بلند مدت منتفع خواهند شد. صنایعی که بهره وری دارد و مزیت دارند نیز منتفع خواهند شد.

**mhjboursy** · 2015/08/25, 21:03

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

خلاصه ای از اخبار مهم گذشته
====================

توصیه پروفسور پسران برای پساتحریم:
1- به جای اینکه پول نفت را مستقیم سرمایه گذاری کنیم، مانند نروژ پول ها را در خارج از کشور (بازارهای رقیب) سرمایه گذاری کنیم و درآمد حاصل از آن را در داخل سرمایه گذاری کنیم.
2- از تولید صادرات محور حمایت کنیم.
3- برای داشتن اشتغال بدون رکود راه آمریکا در سال 2008 را برویم. یعنی بنگاه هایی که الان دارند کمتر از ظرفیتشان کار می کنند را حمایت کنیم. بخش خصوصی را حمایت کنیم و پروژه های نیمه تمام را تمام کنیم.

طیب نیا - يکشنبه 27/5/1392 - استفاده از پول نفت
زمانی که دولت دارایی ملی را به فروش می‌رساند، منابع حاصله را باید صرف تملک یک دارایی مولد و سرمایه‌ی دیگر کند از این رو ما معتقد نیستینم که درآمد نفت نباید مورد استفاده قرار بگیرد، بلکه معتقدیم چون این درآمد ناشی از فروش ثروت است باید صرف سرمایه‌گذاری در اقتصاد کشور شود که این سرمایه‌گذاری نیز نه تنها در بخش دولتی بلکه بخش عمده‌ از آن باید به بخش خصوصی هدایت شود.

می‌توان به تدریج و در یک دوره سه تا چهار ساله مشکلات اقتصادی ایران را برطرف کرد و تعادل نسبی را بر آن حاکم کرد.

قالیباف - 1394/05/13 - اوراق مشارکت و سهام خزانه
اوراق مشارکت به احتمال قوی می خواهد در بورس معامله شود و قرار است حجم زیادی عرضه شود.

طبق ماده 16 قانون رفع موانع تولید، بانک‌ها و موسسات اعتباری ملزم به واگذاری سهام تحت تملک خود و شرکت‌های تابعه طی مدت سه سال هستند.خروج آنها به ویژه در شرایط رکودی می‌تواند افت بازار را شدت بخشد.

به سود نقدی و سود انباشته مالیات تعلق می گیرد ولی اگر از آن افزایش سرمایه داده شود معاف از مالیات خواهد شد.

سهام خزانه: 1-افزایش سود هر سهم 2-پرداخت سهام به جای سود نقدی به سهامداران 3-پرداخت از این سهام هنگام تبدیل اوراق مشارکت به سهام

**mhjboursy** · 2015/09/28, 15:26

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

سلام
گروه های مختلف امروز بحث افزایش سرمایه داشتند...
فکر کنم امروز روز افزایش سرمایه های "سازمان بورس" بود!
دوستان اگر دقت داشته باشند متوجه می شوند که این افزایش سرمایه ها می شود یک دور الکلنگ دیگر!!!!
در دوره زمانی کوتاه تر بازار را بالا می برد ولی در بازه ی زمانی بلندتر، به خاطر رقیق کردن بازار، قیمت ها پایین می آیند.

خدا کند که میزان آورده نقدی ها و مطالبات کمتر باشد تا میزان این آب بستن و رقیق کردن ها کمتر شود.

**mhjboursy** · 2015/09/28, 22:07

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post

سلام
گروه های مختلف امروز بحث افزایش سرمایه داشتند...
فکر کنم امروز روز افزایش سرمایه های "سازمان بورس" بود!
دوستان اگر دقت داشته باشند متوجه می شوند که این افزایش سرمایه ها می شود یک دور الکلنگ دیگر!!!!
در دوره زمانی کوتاه تر بازار را بالا می برد ولی در بازه ی زمانی بلندتر، به خاطر رقیق کردن بازار، قیمت ها پایین می آیند.

خدا کند که میزان آورده نقدی ها و مطالبات کمتر باشد تا میزان این آب بستن و رقیق کردن ها کمتر شود.

با درصد اطمینان بالا می توانم از رفتار دولت این گونه متوجه بشوم که قرار است همزمان با سخنرانی رئیس جمهور در نیویورک فاز صعودی جدیدی از این الکلنگ بازی شروع شود.

علاوه بر موضوع افزایش سرمایه ها، محرک های دیگری هم امروز به بازار توسط دولت اعمال شد... پیش تر هم اگر خاطرتان باشد یکی دو گروه را مثبت کرده بودند تا زمزمه های بازگشت را (بدون خرج پول زیاد در سهام های بزرگ) آغاز کنند.

و اما محرک ها:
1- همین افزایش سرمایه ها که گفتیم
2- خبر های رونق صنعت ساختمان (به عنوان صنعتی پایین دستی و رونق بخش صنایع دیگری چون سیمان)
3- خبر های رونق صنعت خودرو (که این هم یک صنعت پایین دستی است و با رونقش چند صنعت دیگر هم رونق می گیرند)

بعید نیست با این وضعیت چند خبر دیگر از طرف دولت به بورس تزریق شود تا بازار جان بگیرد.

============

البته این حرف بود...
باید دید در عمل دقیقا دارند و می خواهند چه کار کنند!
آیا این افزایش سرمایه ها سریع اجرایی می شوند؟ آیا منابع آزاد می شوند تا بانک ها زیاد و راحت و سریع به خودرو و ساختمان وام بدهند؟ یا فقط یک حرفی زدند که دو روز دل مردم خوش شود؟
(با توجه به اینکه این اخبار همزمان با سخنان رئیس جمهور بوده و با توجه به اینکه انتخابات مجلس نزدیک است فکر کنم این رونق واقعی باشد نه صرفا حرف)

**mhjboursy** · 2015/09/30, 11:19

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

سلام
با اخباری که می آید نظرم در مورد احتمالی که می دادم بیشتر تقویت می شود.

حادثه هایی در عربستان در حال اتفاق افتادن است...

کشتار تعداد بالای حجاج و از بین رفتن مقبولیت عربستان در بین اهل سنت (و زیر سوال بردن عنوان "خادم الزوار" که عربستانی ها به خودشان در کانال های تلویزیونی شان می دادند)
پرداخت قرامت سنگینی که از طرف عربستان باید صورت بگیرد (شنیده ام در مورد جرثقیل ایران از عربستان به ازای هر نفر نزدیک 1 میلیارد تومان گرفته است (برای خانواده های قربانیان))
ایجاد کمیته های حقیقت یابی از طرف سایر کشور ها که باعث کم رنگ شدن عزت پادشاهی این کشور می شود و نیز دست دیگر کشور ها را به امور داخلی عربستان باز می کند
پرداخت های بسیار زیادی که عربستان برای حمایت از داعش و سایر گروه های تکفیری (مانند جبهة النصرة) در کشور های مختلف انجام داده است.
پرداخت های زیادی که بابت جنگ مستقیم در یمن صورت گرفته است.
عدم توانایی در کنترل حوثی ها و انصار الله و برعکس قدرتمند تر شدن روز به روز این جبهه و حتی دریافت خساراتی از این بابت توسط عربستان.

همه اینها آن تحلیل ها و پیش بینی ها و احتمالاتی که قبلا داده بودیم را پر رنگ تر می کند.
به نظر می رسد توطئه ای علیه عربستان در حال شکل گیری است که یک طرف آن ایران است و طرف دیگرش غرب!
به نظرم می آید که عربستان از یک بازیگر قدرتمند منطقه ای در حال تبدیل شدن به یک بازیچه ی بزرگ منطقه ای است که این بازی دو طرف دارد: ایران و روسیه - اروپا و آمریکا
و حماقت های عربستان (و البته جوانی و ناپختگی سیاست مداران جدیدش) و درایت و کارکشتگی سیاستمداران ایران باعث شده عربستان خودش را درون میدان قرار دهد و ایران بیرون میدان بازی کند. به شخصه از این حرکات دولت روحانی استقبال می کنم.( در زمان آقای احمدی نژاد این جور حرکات وجود نداشت و حرکات احساسی تر بود.) کافی است به همین مسئله ی کشتار حجاج نگاه کنیم تا تدبیر دولت ایران را در مقابل بی تدبیری دولت کنونی عربستان به خوبی احساس کنیم. دولت می توانست در این بازی یک حرکت احساسی انجام دهد و خودش را وارد بازی کند و یا فرضا تهدید نظامی انجام دهد و ... همین طور در مسئله ی یمن... ایران خودش مستقیما وارد بازی یمن نشد، در حالی که عربستان مجبور شد (یا شاید خودش خواست) که مستقیما وارد بازی یمن شود... و جدیدا نیز گویا عربستان مستقیما تهدید به شرکت در جنگ سوریه کرده است که عمق حماقت های تیم کنونی تصمیم گیری در عربستان را نشان می دهد. (کدام تصمیم گیرنده ی عاقلی خودش مستقیم وارد معرکه می شود؟ آن هم در حالی که در چندین جبهه ی دیگر به صورت جدی مشغول است؟ و آینده ای مبهم در آن جبهه ها دارد؟ آمریکا هم با آن قدرت اقتصادی-نظامی-سیاسی این همه درگیری مستقیم برای خودش ایجاد نمی کند! این یعنی حماقت محض)

اینها پیشبینی هایمان را تقویت می کند.
به نظر می رسد عربستان الان درون گود بازی است و دارد بازی داده می شود و دیگر بازیگر خارج گود نیست. البته من نمی توانم دلیل غرب را از این کار متوجه شوم ولی در عمل داریم می بینیم که غرب چه گامهایی بر می دارد!!! شاید غرب به دنبال فروش صلاح به عربستان است و همزمان پایین آوردن قیمت نفت... ولی عملا با این کار دارد متحد اصلی خودش را تضعیف می کند... محتمل ترین حالتی که می توانم تصور کنم این است که غرب می خواسته ایران و عربستان را به هم مشغول کند و همزمان منابع دو طرف را صرف کند و مانع ایجاد حکومت های قوی در منطقه شود (که در این بازی عربستان گیر کرده و ایران خارج شده)

سناریو ها هر چه باشد و هر احتمالی را که حساب کنیم باید به تیم تصمیم گیری سیاسی روحانی آفرین و تبریک گفت که الحق و الانصاف دارند با تدبیر بازی را می چرخانند و تجربه و پختگی خوبی در تصمیم گیری ها از خود نشان می دهند (برعکس تیم اقتصادی و صنعتی دولت که هر روز دارد وضع را خراب تر می کند و بی عرضگی بیشتری در عرصه های مختلف از خودش نشان می دهد)

==============

و اما پیش بینی های آینده:
پیش بینی می کنم درگیری های یمن به سمت نفت عربستان هم کشیده شود و از این بابت تاثیری روی قیمت نفت شاهد باشیم (تعجب نخواهم کرد اگر موشکی ایرانی یا روسی در آینده به پالایشگاه یا مثلا به سکوی نفتی عربستان اصابت کند)
همین طور پیش بینی می کنم که میزان مشغولیت های عربستان بیشتر شده و ثبات امنیتی ایران بهبود یابد.

نتیجه اینکه اوضاع آتی اقتصاد ایران را رو به بهبود و دارای ثبات پیش بینی می کنم و فکر می کنم ریسک های سیستماتیک (امنیتی-بهای نفت-سیاسی و ...) به آرامی ولی با قدرت کاهش پیدا کنند که این مسئله سرمایه گذاری های بلند مدت (نه کوتاه مدت) اقتصادی ما را تضمین خواهد کرد.

**mhjboursy** · 2015/09/30, 11:34

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

راستی دقت کرده اید این روزها چه قدر گردش گر خارجی در خیابان های تهران مشاهده می شود؟؟؟؟
روزی نیست که به میدان ولیعصر بروم و گردشگری خارجی را نبینم!
و جالب اینجا است که در مترو و اتوبوس هم تعداد اینها خیلی زیاد قابل مشاهده است
اگر ظهر از خانه خارج شوید به احتمال قوی با گردشگران عرب و اروپایی و شرق آسیایی (چشم تنگ ها!) روبرو خواهید شد...

من که با نماد های مرتبط با گردشگری آشنایی ندارم ولی به وضوح می توان فهمید که دولت در زمینه ی گردشگری کارهای زیادی انجام داده و این صعنت در این دولت آینده دارد...(چیزی که با چشم خودم دارم می بینم نه به واسطه تعریف دیگران)

**mhjboursy** · 2015/10/04, 15:26

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

سلام

در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post

محرک های صعود بازار:
1- همین افزایش سرمایه ها که گفتیم
2- خبر های رونق صنعت ساختمان (به عنوان صنعتی پایین دستی و رونق بخش صنایع دیگری چون سیمان)
3- خبر های رونق صنعت خودرو (که این هم یک صنعت پایین دستی است و با رونقش چند صنعت دیگر هم رونق می گیرند)

4- مشاهده ی حمایت های حقوقی ها به تدریج در نماد های بنیادین و مهم
5- خبر ها و سخنان سابق مسئولین و کارشناسانشان مبنی بر رونق از اواخر سال 94 یا از اواخر شهریور و مهر (که تلورانسش را هم باید حساب کرد)
6- نزدیک شدن به انتخابات
7- کم شدن طاقت مردم بعد از تحمل دو سال رکود (به همراه تورم)
در آخر هم نامه زیر که مصدق موارد گفته شده است:

خبر ویژه مهر از اختلافات تیم اقتصادی دولت؛
نامه مشترک ۴ وزیر به رئیس جمهور/ تصمیم ضرب‌الاجل اقتصادی بگیرید

یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴

وزرای اقتصاد،صنعت،کار و دفاع ((!!!)) در نامه‌ای مشترک به رئیس جمهور با انتقاد از برخی تصمیمات و سیاست‌های ناهماهنگ دستگاه‌ها، هشدار دادند اگر تصمیم ضرب‌الاجل اقتصادی گرفته نشود، رکود تبدیل به بحران خواهد شد. به گزارش خبرنگار مهر، در نامه مشترک علی طیب نیا، محمدرضا نعمت زاده، علی ربیعی و حسین دهقان وزرای اقتصاد، صنعت، کار و دفاع به حسن روحانی رئیس جمهور آمده است: «همانطور که مستحضرید از دی ماه ۱۳۹۲ تاکنون بازار سرمایه متاثر از تحولات و متغیرهای کلان بین المللی و داخلی از جمله کاهش بهای نفت و کالای اساسی از جمله فلزات و همچنین تحریم‌ها و برخی تصمیمات و سیاست‌های ناهماهنگ دستگاه‌ها در داخل کشور شاهد افتی کم سابقه گردیده است به نحوی که از دی ماه سال ۱۳۹۲ تاکنون ظرف مدت ۱۹ ماه ارزش بازار بر اساس شاخص قیمت ۴۲ درصد کاهش یافته و به لحاظ افت ارزش، بازار کاهشی معادل ۱۸۰ هزار میلیارد تومان را شاهد است. (ارزش بازار از ۵۱۱ هزار میلیارد تومان در دی ماه ۱۳۹۲ امروز به عدد ۳۳۰ هزار میلیارد تومان رسیده است) و امروز در پی دستاورد بسیار ارزشمند و بزرگ هسته ای ملت ایران و در عین وجود پی آمدهای مثبت اقتصادی فراوان آن ابهاماتی نیز در بازار ایجاد شده که باید سریعا واکنش نشان داد.»
در این نامه می‌خوانیم: «براساس پیش بینی های بودجه ای شرکت‌ها که در بازار سرمایه موجود است و واقعیت‌های موجود در عملیات صنایع مختلف بورسی در برهه کنونی اگر به صورت ضرب الاجل و براساس قواعد حاکم در شرایط بحران اتخاذ تصمیم نگردد، بیم آن می رود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بی اعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدت‌ها وقت لازم لاشد.»
در ادامه نامه مشترک چهار وزیر کابینه یازدهم به رئیس جمهور، عوامل اصلی افت بازار سرمایه کشور مورد اشاره قرار گرفته و به شرح ذیل آمده است: « ۱) جدول زیر سهم هر یک از صنایع مهم و اثر گذار را در کاهش حدود ۱۸۰ هزار میلیارد تومانی نشان می دهد.

صنایع	کاهش ارزش بازار – میلیارد تومان
محصولات شیمیایی (شامل صنایع پتروشیمی)	۴۲.۵۳۰
فلزات اساسی (شامل صنعت فولاد، سرب، روی، مس و الومینیوم)	۳۴.۷۶۰
فراورده های نفتی (شامل صنایع پالایشگاهی و روانکارها)	۳۰.۱۲۰
استخراج کانه های فلزی (شامل سنگ آهن، سرب و روی)	۲۲.۳۹۰
بانکها و موسسات اعتباری	۱۵.۱۷۴
شرکتهای چند رشته ای صنعتی (غدیر، امید، صندوق بازنشستگی و گروه توسعه ملی)	۱۳.۴۰۷
مخابرات (شامل مخابرات و همراه)	۵.۹۵۰
سیمان، اهک و گچ	۵.۵۵۱
خدمات فنی و مهندسی (شامل مپنا و ...)	۴.۷۵۶
سایر صنایع	۴.۷۹۲
جمع کاهش ارزش بازار سرمایه	۱۷۹.۴۲۹

توجه به این نکته ضروری است که ۳۵ درصد ارزش بازار مربوط به محصولات شیمیایی و فرآورده های نفتی و ۱۴ درصد ارزش بازار مربوط به فلزات اساسی و استخراج کانه های فلزی و ۱۳ درصد ارزش بازار نیز مربوط به بانک‌ها و موسسات اعتباری می باشد. لذا پنج ردیف اول جدول فوق ۶۲ درصد ارزش بازار سرمایه کشور را شامل می شود.

۲ ـ جهت تحلیل علل این کاهش باید به دو دسته عوامل بین المللی و عوامل داخلی اشاره نمود، در حوزه عوامل بین المللی باید به روند کاهشی قیمت‌های جهانی کالاهای پایه ای و نفت اشاره نمود که اعداد جدول زیر بیانگر کاهش شدید در دوره مورد بررسی می باشد.

شرح کالا	واحد	دی ماه ۹۲	پایان سال ۹۳	مردادماه ۹۴	میزان کاهش قیمت در مرداد ۹۴ نسبت به دی ماه ۹۲- درصد
نفت	دلار- هر بشکه	۱۰۶	۵۰	۴۲	۶۰%
فولاد	دلار- هر تن	۳۰۰	۲۹۰	۱۴۰	۵۳%
مس	دلار- هر تن	۷۴۰۰	۵۹۰۰	۵۱۰۰	۳۱%
آلومینیوم	دلار- هر تن	۱۷۵۰	۱۷۵۰	۱۵۰۰	۱۴%

۳) افزایش قیمت دلار مبادله ای از ۲۷۹۹ تومان در پایان سال ۱۳۹۳ به ۲۹۹۶ تومان، هم اکنون افزایشی معادل ۲۰۰ تومان به ازای هر دلار موجب افزایش بهای تمام شده محصولات در داخل کشور شده است که در پیش بینی شرکت‌ها ملحوظ نیست و در آینده آثار آن در تعدیل سودآوری شرکت‌ها خواهد آمد. ((پس افزایش صادرات ناشی از افزایش دلار و کاهش واردات چه؟))

۴) باتوجه به نقش بانک‌ها و موسسات اعتباری در هدایت جریان‌های نقدی و ایجاد تحرک در صنایع توجه به ارقام و اطلاعات مالی این گروه اهمیت ویژه ای دارد. مزید استحضار حضرتعالی سود تقسیمی این گروه از ۶۷۰۰ میلیارد تومان سال قبل به ۱۹۰۰ میلیارد تومان در سال ۹۳ رسیده است و با توجه به روند عملیات بانک‌ها و الزامات بانک مرکزی جهت جبران کسری ذخایر تا ۵ سال آتی بازار بهبود مناسبی در این حوزه را پیش بینی نمی نماید. ((!!! این کاهش سود تقسیمی که بیشترش دستور خود شماها بود!!!))

۵) در بعد عوامل داخلی کاهش ارزش بازار شرکت‌های فعال در بازار سرمایه، می توان به نبود تقاضای کافی برای محصولات، مشکل حاکم بر فعالیت‌های اقتصادی و افزایش انباشت موجودی و حساب‌ای دریافتنی صنایع مختلف اشاره نمود. به عنوان نمونه در صنعت خودرو صورت‌های مالی زیان انباشته ای معادل ۴.۲۰۰ میلیارد تومان را نشان می دهد و این در حالی است که به دلیل بحران نقدینگی، صنعت مزبور در معرض توقف است و موجودی انبار محصول خودروسازان به متجاوز از ۱۰۰.۰۰۰ خودرو کف کارخانه رسیده است.

وضعیت مشابهی در صنعت فولاد، صنعت مس، مسکن، سیمان، کاشی و سرامیک و معدنی ها به عینه مشهود است. در صنعت پتروشیمی که بیش از ۳۵ درصد از ارزش بازار سرمایه را تشکیل می دهد، سیاست‌های نامعلوم تعیین نرخ خوراک گاز و همچنین افزایش قیمت دلار مبادله‌ای که موجب افزایش بهای تمام شده آنها شده است، به رکود این بخش دامن می زند، همچنین کنترل قیمت محصولات تولیدی بعضی از شرکت‌های بورسی ((؟)) مانع از تعدیل متناسب درآمدها و هزینه ها گردیده است.

۶) دستاوردهای بزرگ هسته ای اگر چه موقعیت بسیار ممتازی برای کشور شده است و پیامدهای اقتصادی مثبت فراوانی در آتی به همراه خواهد داشت لیکن کاهش تقاضا در بازار به دلیل انتظار در کاهش قیمت کالاها مشهود است. ضمن اینکه توقع در بازار سرمایه ورود رقبای جدید خارجی برای شرکت های بورسی است و این نکته خود صنایع داخلی را با چالش مواجه نموده و می بایست برای آن سیاست شفافی اتخاذ و اعلام گردد.

۷) برخی از نمادهای معاملاتی شرکت ها هم اکنون در بازار سرمایه بسته است. از جمله این نهادها، فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، پالایشگاه بندرعباس، پالایشگاه لاوان، پالایشگاه شیراز، سنگ آهن چادرملو، سنگ آهن گل گهر، بانک پارسارگاد، بانک پارسیان، بانک سرمایه و بانک ایران زمین است که پیش بینی می شود بازگشایی نمادهای مزبور ظرف یک هفته آتی بین ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ واحد شاخصهای بورس را کاهش دهد.

۸) نگاهی به اعداد و ارقام محقق شده طبق صورت‌های مالی ۹۳ نسبت به ۹۲ و پیش بینی شرکت‌ها برای سال ۹۴ نشان می دهد: مالیات ابزاری شرکت‌ها در سال ۹۳ نسبت به ۹۲ از ۴۲۵۲ میلیارد تومان با ۳۷ درصد کاهش به ۲۶۸۲ میلیارد تومان رسیده است.

تسهیلات مالی در سه ماهه اول ۹۴ نسبت به سال ۹۲ از مبلغ ۴۰۶۳۳ میلیارد تومان با افزایش ۱۷ درصد به مبلغ ۴۷۳۶۲ میلیارد تومان رسیده ولی هزینه مالی شرکت‌ها در سال ۱۳۹۲ مبلغ ۶.۶۰۰ میلیارد تومان بوده است در حالی که این عدد در سال ۱۳۹۳ به ۸.۱۰۰ میلیارد تومان رسیده است که این افزایش نشان دهنده افزایش نرخ سود تسهیلات اعطایی در سال ۱۳۹۳ می باشد. قابل توجه اینکه بخشی از افزایش رقم تسهیلات به میزان هزینه مالی پرداخت شده شرکت می باشد این در حالی است که مانده تسهیلات نظام بانکی متجاوز از ۷۰۰.۰۰۰ میلیارد تومان و سهم شرکت های معظم بورسی از این رقم کمتر از ۷ درصد می باشد.»

باید دید منظور از این نامه چیست؟
داده های مسئله:
1- چرا این کار را به صورت علنی انجام دادند؟ حتی در صدا سیما پخش شد. اگر قرار بود کاری بنیادی و واقعی و زیر ساختی انجام دهند آیا نیازی به سر و صدا داشت؟ یا اینکه کار خود را می کردند و بعد از مدتی که اثرات کار معلوم می شد به خود می بالیدند
2- چرا وزیر دفاع در این نامه شرکت کرده؟ حتی اگر موضوع مربوط به بحران های اجتماعی و حتی شورش مردمی کثیر از جامعه و آشوب و بلوا و ... بشود هم باز هیــــــچ ربطی به وزارت دفاع پیدا نمی کند. (نهایت بتواند به وزارت کشور مربوط شود)
3- دو نکته در نامه به چشم می خورد: 1- حرف از تصمیم گیری بعضی نهاد ها 2- حرف از نرخ خوراک نا معلوم
4- چرا روی بورس تمرکز کردند؟ چرا این همه چرت و پرت درون نامه نوشته اند؟ (از قبیل اینکه کم شدن سود تقسیمی امسال را دال بر بدبختی بانک ها گرفته اند)

بنده فکر می کنم این حضور وزیر دفاع بخاطر به وجود آوردن تعداد بیشتر و نمایش (Show) بزرگتر بوده. حالا از این جا دو چیز دیگر در می آید:
یا این نمایش برای اذهان عمومی بوده،
یا درگیری درون کابینه ای بوده!!!
مخصوصا با توجه به دو نکته ای که در داده ی شماره ی 3 گفتیم به نظر می رسد اگر درگیری درون کابینه ای بوده باشد یک طرف ماجرا زنگنه قرار دارد
ولی با توجه به موضوعی که در داده ی شماره 1 گفتیم به نظر می رسد اگر هم این گونه باشد باز دعوای زرگری است (تا در نهایت تقصیر ها را بیاندازند گردن یک نفر و به نحوی قائله را ختم کنند یا اینکه شرایطی ایجاد کنند که موضوع به هر سمتی چرخید روحانی آسیب نبیند و در نهایت با گرفتن طرف برنده ها برنده شود)
داده ی چهارم بیشتر ثابت می کند که عمل یک عمل کاملا نمایشی و تبلیغاتی است و به نظر می رسد کلاهی که بار ها سرمان گذاشته اند یک بار دیگر می خواهند بگذارند... یعنی یک الاکلنگ دیگر... یک نوسان و یک موج چند ماهه ی دیگر... یک حباب سازی و حباب یابی دیگر

در پایان باید عرض کنم که بازار در این وضعیت به نظر بنده اصلا ریسک ندارد و خیلی عالی و مناسب سرمایه گذاری است. چه این خبر ها باشد چه نباشد.
هنگامی که بازار در وضعیتی میانه است باید به این اخبار دو پهلو، نامعلوم و غیر شفاف و موزیانه فکر کرد... ولی هنگامی که بازار در بالا یا پایین قرار دارد این خبر ها نقش مشخص و یک طرفه پیدا می کنند و ای بسا بتوانیم بگوییم بدون این اخبار هم بازار سمت و سوی خودش را می شناسد و این اخبار در نهایت تنها کمک کننده و روان کننده و شتاب دهنده خواهند بود.

===============================

این هم حرفی از A.R.A.S.H گرامی:
(در مورد رصد نقدینگی)

اما اینروزها باید واقع بینانه نگاه کنیم. بازار اسیر کمبود نقدینگیست و این کمبود نقدینگی حاصل فرار و بلوکه شدن سرمایه های عوام و خاص است . بخشی از سرمایه ها در بانکها محبوس است و بخشی هم بزودی درگیر اوراق میشود . در خصوص اوراق خزانه و صکوک اجاره ای که با هدف تامین نقدینگی جهت پرداخت بدهی های دولت منتشر میشود در کانال بورس مارکت مفصلا صحبت کردیم . اما باید چشم ها رو باز کرد شرایط کنونی بازار شبیه شرایط بازار سال 89-90 است در این برهه بازار رکود ایننفرمی رو متحمل شده بود طوری که اگر سهمی یک نوسان مثبت میداد یک عده میومدن میگفتن من از فلان سهم نوسان گرفتم طوری که انگار کار منحصربفردی کرده است . بگذریم بازار ما هم برای شروع حرکت صعودی قبل از هر چیزی نیاز به جریان نقدینگی دارد ، نقدینگی که بدید میان مدت و بنیادی به سهام ورود نماید نه نقدینگی که ماحصل ورود و خروج نوسانگیران است و همانند بادی بر صورت ما میوزد و میرود و تا آنزمان ورود این نقدینگی رو با بالا رفتن در حجم و ارزش معاملات لمس نکردیم باید جانب احتیاط رو داشته باشیم. زیرا بازار برای اصلاح بهانه های خوبی میتواند بتراشد اما برای صعود بشدت با تردید و دودلی همراه خواهد بود . با نزدیکی به ارسال گزارشات نچندان مطلوب 6 ماهه بازار باز هم مردد خواهد بود برای همین سعی کنید احتیاط رو چاشنی کار خود کنید زیرا هر آن احتمال بسته شدن سهام بدلیل تعدیل پیشبینی بر اساس عملکرد گزارش 6 ماهه شرکت ها وجود دارد.
تحلیلی از خودرو در کانال بورس مارکت قرار دادیم که سعی شده همراه با واقعیات موجود باشد نه تنها دلخوشکونک های افرادی که هر روز سیگنال خرید و امیدهای کاذب میدهند . در آخر هم توصیه میکنم ماهیگیری یاد بگیرید و بدنبال ماهی نباشید . شرایط بد بازار بهترین فرصت برای کسب علم و تصحیح استراتژی های معاملاتی شماست .هیچگاه نامید نباشید و نگوئید بیخیال چه حوصله ای داری بی شک بازار دیر یا زود شرایط مناسبی پیدا میکنه و این شما هستید که باید در شرایط بالا و پایین بازار بهترین تصمیم رو بگیرید زیرا اگر خوب عمل نکنید و خوب تصمیم نگیرید در بازارهای صعودی هم نه تنها سود نمیکنید بلکه ضرر هم میدهید اتفاقی که به کرات بنده شاهد آن بودم .

**mhjboursy** · 2015/10/08, 21:42

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

داده های مسئله:

سود بانکی اگر کم شود بانک ها همزمان هم خوش بخت می شوند و هم بدبخت.
اگر همزمان موقعیتی ایجاد شود تا منابع از دست رفته بانک ها (ناشی از فرار سرمایه های کوتاه مدت با نرخ بالا) جبران شود دیگر بانک ها بد بخت نمی شوند.
بانک ها دارایی های زیاد و غیر مولدی در زمین و ملک و پروژه های ساختمانی دارند.
بانک ها مطالبات زیادی از دولت دارند.
دولت پول ندارد.
رونق ساختمان در گرو وام بانکی است که نیاز به منابع دارد.

پاسخی که به نظر من به ذهن دولتیان آمده یا خواهد آمد:
چندی بعد دولت دستش پول می آید و می تواند نقش حمایتی داشته باشد. (فروش نفت و لغو تحریم و رفع مسدودیت دارایی های بلوکه شده)

در کوتاه مدت همزمان با پایین کشیدن سود بانکی اگر بانک ها ضرر کردند امکان جبران ضرر توسط بازگرداندن مطالبات وجود دارد. (موسسات غیر دولتی هم بدبخت شدند به درک :| چون غیر مجازند)
در میان مدت بانک ها می توانند در زمینه ی ساختمان شروع به پرداخت وام کنند و رونق ساختمانی ایجاد کنند و در این میان پای خودشان را از این حیطه بیرون بکشند.
در بلند مدت بانک ها باید یاد گرفته باشند چه کنند و راه کار های جدید خود را برای شرایط کم تورم و سپرده گذاری کمتر پیدا کرده باشند (سازگار شده باشند. بهره ور شده باشند)

**mhjboursy** · 2015/10/18, 21:50

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post

سلام
با اخباری که می آید نظرم در مورد احتمالی که می دادم بیشتر تقویت می شود.

حادثه هایی در عربستان در حال اتفاق افتادن است...

کشتار تعداد بالای حجاج و از بین رفتن مقبولیت عربستان در بین اهل سنت (و زیر سوال بردن عنوان "خادم الزوار" که عربستانی ها به خودشان در کانال های تلویزیونی شان می دادند)
پرداخت قرامت سنگینی که از طرف عربستان باید صورت بگیرد (شنیده ام در مورد جرثقیل ایران از عربستان به ازای هر نفر نزدیک 1 میلیارد تومان گرفته است (برای خانواده های قربانیان))
ایجاد کمیته های حقیقت یابی از طرف سایر کشور ها که باعث کم رنگ شدن عزت پادشاهی این کشور می شود و نیز دست دیگر کشور ها را به امور داخلی عربستان باز می کند
پرداخت های بسیار زیادی که عربستان برای حمایت از داعش و سایر گروه های تکفیری (مانند جبهة النصرة) در کشور های مختلف انجام داده است.
پرداخت های زیادی که بابت جنگ مستقیم در یمن صورت گرفته است.
عدم توانایی در کنترل حوثی ها و انصار الله و برعکس قدرتمند تر شدن روز به روز این جبهه و حتی دریافت خساراتی از این بابت توسط عربستان.

همه اینها آن تحلیل ها و پیش بینی ها و احتمالاتی که قبلا داده بودیم را پر رنگ تر می کند.
به نظر می رسد توطئه ای علیه عربستان در حال شکل گیری است که یک طرف آن ایران است و طرف دیگرش غرب!
به نظرم می آید که عربستان از یک بازیگر قدرتمند منطقه ای در حال تبدیل شدن به یک بازیچه ی بزرگ منطقه ای است که این بازی دو طرف دارد: ایران و روسیه - اروپا و آمریکا
و حماقت های عربستان (و البته جوانی و ناپختگی سیاست مداران جدیدش) و درایت و کارکشتگی سیاستمداران ایران باعث شده عربستان خودش را درون میدان قرار دهد و ایران بیرون میدان بازی کند. به شخصه از این حرکات دولت روحانی استقبال می کنم.( در زمان آقای احمدی نژاد این جور حرکات وجود نداشت و حرکات احساسی تر بود.) کافی است به همین مسئله ی کشتار حجاج نگاه کنیم تا تدبیر دولت ایران را در مقابل بی تدبیری دولت کنونی عربستان به خوبی احساس کنیم. دولت می توانست در این بازی یک حرکت احساسی انجام دهد و خودش را وارد بازی کند و یا فرضا تهدید نظامی انجام دهد و ... همین طور در مسئله ی یمن... ایران خودش مستقیما وارد بازی یمن نشد، در حالی که عربستان مجبور شد (یا شاید خودش خواست) که مستقیما وارد بازی یمن شود... و جدیدا نیز گویا عربستان مستقیما تهدید به شرکت در جنگ سوریه کرده است که عمق حماقت های تیم کنونی تصمیم گیری در عربستان را نشان می دهد. (کدام تصمیم گیرنده ی عاقلی خودش مستقیم وارد معرکه می شود؟ آن هم در حالی که در چندین جبهه ی دیگر به صورت جدی مشغول است؟ و آینده ای مبهم در آن جبهه ها دارد؟ آمریکا هم با آن قدرت اقتصادی-نظامی-سیاسی این همه درگیری مستقیم برای خودش ایجاد نمی کند! این یعنی حماقت محض)

اینها پیشبینی هایمان را تقویت می کند.
به نظر می رسد عربستان الان درون گود بازی است و دارد بازی داده می شود و دیگر بازیگر خارج گود نیست. البته من نمی توانم دلیل غرب را از این کار متوجه شوم ولی در عمل داریم می بینیم که غرب چه گامهایی بر می دارد!!! شاید غرب به دنبال فروش صلاح به عربستان است و همزمان پایین آوردن قیمت نفت... ولی عملا با این کار دارد متحد اصلی خودش را تضعیف می کند... محتمل ترین حالتی که می توانم تصور کنم این است که غرب می خواسته ایران و عربستان را به هم مشغول کند و همزمان منابع دو طرف را صرف کند و مانع ایجاد حکومت های قوی در منطقه شود (که در این بازی عربستان گیر کرده و ایران خارج شده)

سناریو ها هر چه باشد و هر احتمالی را که حساب کنیم باید به تیم تصمیم گیری سیاسی روحانی آفرین و تبریک گفت که الحق و الانصاف دارند با تدبیر بازی را می چرخانند و تجربه و پختگی خوبی در تصمیم گیری ها از خود نشان می دهند (برعکس تیم اقتصادی و صنعتی دولت که هر روز دارد وضع را خراب تر می کند و بی عرضگی بیشتری در عرصه های مختلف از خودش نشان می دهد)

==============

و اما پیش بینی های آینده:
پیش بینی می کنم درگیری های یمن به سمت نفت عربستان هم کشیده شود و از این بابت تاثیری روی قیمت نفت شاهد باشیم (تعجب نخواهم کرد اگر موشکی ایرانی یا روسی در آینده به پالایشگاه یا مثلا به سکوی نفتی عربستان اصابت کند)
همین طور پیش بینی می کنم که میزان مشغولیت های عربستان بیشتر شده و ثبات امنیتی ایران بهبود یابد.

نتیجه اینکه اوضاع آتی اقتصاد ایران را رو به بهبود و دارای ثبات پیش بینی می کنم و فکر می کنم ریسک های سیستماتیک (امنیتی-بهای نفت-سیاسی و ...) به آرامی ولی با قدرت کاهش پیدا کنند که این مسئله سرمایه گذاری های بلند مدت (نه کوتاه مدت) اقتصادی ما را تضمین خواهد کرد.

سلام
باز هم به نظرم پیش بینی ها بیشتر در حال نزدیک شدن به واقعیت است.
فقط من یک پیش بینی قوی کرده بودم مبنی بر بالا رفتن درست حسابی قیمت نفت که نمی دانم چرا اتفاق نمی افتد. باید یمن تا الان به نقاط نفتی عربستان (مثل بنادر) حمله می کرد و با این کار قیمت نفت سیر صعودی مناسبی می گرفت و با یک پیک صعودی در 100 دلار به 70 دلار باز می گشت و در آن آرام می گرفت. ولی تا الان که این اتفاق نیافتاده... امیدوارم به زودی (طی دو سه ماه آینده) این اتفاق بیافتد.
باز هم همچنان تضعیف مواضع عربستان در منطقه را به واسطه ی بی فکری هایش مشاهده می کنیم.
در حوادثی که در حال وقوع است همه دارند سود می برند الا عربستان نادان. آمریکا و کشور های اروپایی (به واسطه ی فروش سلاح) و کشور های ارسال کننده ی نیرو (به واسطه ی پولی که بابت هر سرباز می گیرند) در حال سود کردن هستند، ایران و هم پیمانانش به واسطه ی گسترش نفوذش (و به این واسطه تضمین بازار های هدف و کشور های متحد و بهبود امنیت و افزایش تضمین های اقتصادی آتی) در حال سود بردن است.
نمی دانم عربستان چیز دیگری دارد که رو کند؟ یا اینکه باز هم می خواهد به این نادانی و فرو رفتن در باتلاق ادامه دهد... که اگر دهد تنها قدرت خودش را که پول انباشته اش است از دست می دهد و بلافاصله بعد از کاهش قدرت مالی اش تضعیف مواضعش در عراق و سوریه و مصر و ... شروع خواهد شد.

و باز هم تبریک و تشکر دارد حرکات دیپلماسی تیم روحانی که الحق و الانصاف در دیپلماسی چیزی کم نمی گذارند و با تدبیر کافی دارند صحنه را مدیریت می کنند و در سخنان و اعمال کاملا سنجیده و پخته عمل می کنند.

**mhjboursy** · 2015/10/18, 23:01

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

بسیاری از گروه ها با نزدیک شدن به اجرای برجام در آستانه ی وضع خوبی می باشند:
بانک ها - هم سود پرداختی شان کم می شود و هم مطالبات خوبی از دولت می گیرند که اثرات منفی کاهش سپرده گذاری (ناشی از کاهش سود) را جبران می کند.
خودرویی ها و قطعاتی ها - با ارائه ی وام های دولتی برای خرید خودرو به مشتریان از این رو به آن رو خواهند شد
پالایشی ها و پتروشیمی ها - هم نرخ خوراک کم خواهد شد و هم سرمایه گذاری های گسترده و مناسب (به دلیل نیاز دنیا به انرژی و تضمین انرژی) با سود آوری بهتر رو به رو خواهند شد.
معدنی ها - به احتمال قوی در بهره مالکانه شان تجدید نظر خواهد شد و به تدریج وضعشان بهبود خوبی پیدا خواهند کرد.
ساختمانی ها - به واسطه ی تحریک تقاضا و شروع پروژه های عمرانی دولتی بهبود پیدا خواهند کرد.
سیمانی ها و اندکی فولادی ها - به واسطه ی بهبود وضع همسایه ها و بهبود وضع کشور شرایط بهتری برای فروش محصولاتشان خواهند داشت و بهبود بسیار مناسبی در سود آوری خواهند شد.
خدمات فنی مهندسی - نیز مانند گروه بانکی به واسطه بهبود وضع سایر گروه ها وضع خوبی خواهند داشت.
از طرف دیگر قیمت سهم ها نیز در حال حاضر بسیار پایین می باشد و با ادامه ی شرایط حاضر به نظر می رسد خریداران به تدریج سمت غالب را از آن خود کنند.

در این میان به دو نکته باید توجه کرد: اراده واقعی دولت و توان دولت.
دولت بار ها نشان داده که در حرف و عمل یکی نیست. باید بررسی کنیم ببینیم اراده ی واقعی دولت بر چه مواضعی قرار می گیرد. (به عنوان مثال شاید این دولت به رونق ساختمانی ها تنها به چشم باتلاقی نگاه کند که با رونقی موقت قصد دارد خودش و دوستانش را از آن بیرون بکشد!)
مسئله مهمتر توان دولت در اجرای سیاست های مختلف است. (به عنوان مثال هم اکنون گفته می شود که دولت دوست دارد سود بانکی را کاهش بدهد ولی نمی تواند، چرا که اگر سود بانکی کاهش پیدا کند پول ها از بانک ها خارج خواهد شد و هم نقدینگی ای سرگردان و بی مهار و تخریب کننده برای دولت به وجود خواهد آمد و هم بانک ها ممکن است به سمت ورشکستگی سوق پیدا کنند) - به علاوه توان سیاسی داخلی و خارجی دولت را نیز باید در نظر بگیریم.

پس یک چشممان باید به قیمت نفت باشد و یک چشممان به اجرایی شدن سخنان دولت (و انتظار بازار از این سخنان).

**mhjboursy** · 2015/10/22, 17:02

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

سلام
کاهش نرخ ذخیره قانونی بانک ها یکی دیگر از سیاست های انبساطی-تورمی است که در پی پیش بینی های گذشته دولت در صدد انجام آن است.
همان طور که گفته شد به نظر می رسد دولت از ایجاد یک بحران عظیم بانکی در پی کاهش نرخ سود بانکی می ترسد. برای همین دارد تمامی اقدامات محافظه کارانه پیش از کاهش نرخ سود را انجام می دهد.

این کاهش نرخ ذخیره قانونی بانک ها چنانچه بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان می گویند تورمی نیست. (به نظر بنده البته) بلکه ضد تورم است!!! و از همین رو است که آقای طیب نیا می آید می گوید نرخ تورم سال آینده کمتر هم خواهد شد...
همان طور که بارها گفته شد دولت برای اینکه تورم را مهار کند باید نرخ سود بانک ها را کاهش دهد. این دو به هم تنیده شده اند یعنی نمی توان بدون تغییر یکی دیگری را تغییر داد.
ولی با کاهش نرخ سود بانک ها امکان از دست رفتن مقادیر زیادی از سپرده ها وجود دارد که می تواند فاجعه ای برای بانک ها (به خصوص در شرایط کنونی) باشد.
می توان گفت دولت تقریبا تمامی مسائلی که می تواند به این موضوع منجر شود را قبلا شناسایی کرده و یکی یکی دارد آنها را کور می کند.
بازار های ارز و طلا و نیز بخش قماربازی در مسکن و بورس می شود گفت در حال مهار شدن هستند. از جمله اقداماتی که برای کور کردن بازار بورس اندیشیده شده صکوک و تسه و عرضه های اولیه و ... است که رمق بورس را می گیرد و اجازه ی رشد هیجانی را به آن نمی دهد. در مسکن هم وام ها بسیار محتاطانه داده می شود طوری که تنها مصرف کننده بتواند از آن بهره مند شود و اصل وام نیز به دست تولید کننده و انبوه ساز برسد و تا آنجا که امکان دارد عواقب تورمی آن کنترل شود. در حقیقت اگر دولت بتواند اراده ی خودش را در این زمینه غالب کند بازار مسکنی پر رونق ولی با قیمت پایین خواهیم داشت! به گونه ای که دلالان و سرمایه گذاران هوس ورود به آن را از سر دور خواهند کرد. همین طور اقدامات خوبی در زمینه ی طلا و ارز نیز انجام گرفته که این بازار ها را دارای ثبات نسبی کرده است.

این اقدامات پیش گیرانه ای بود برای عدم خروج سریع منابع از بانک ها. اما دولت اقداماتی نیز انجام داده برای زمان درمان!. تا هنگامی که منابع از بانک ها خارج شوند یک باره بانک ها دچار ورشکستگی و عدم امکان باز پرداخت سپرده ها نشوند. یکی از آنها که پیش تر هم بهش اشاره کردیم رونق بازار ملک است که یک تیر و چند نشان است. (هم رونق صنعت و هم به کار گیری منابع بانکی و هم توان مقابله با بحران بانکی به وسیله ی فروش دارایی ها و هم توان باز پس دهی مقروضین بانکی که در ساختمان هزینه کرده اند و هم خروج دائمی و آرام بانک ها از صنعت ساختمان به صورت مستقیم برای به کار گیری منابع در سایر صنایع مورد هدف دولت وقت) راه کار دیگر که بهش اشاره شد بحث باز پرداخت بدهی بانک مرکزی و نیز دولت به بانک ها بود که این امر فقط پس از برجام امکان پذیر است. و راه کار دیگر که این روز ها به آن اشاره می شود بحث کاهش ذخیره قانونی بانک ها است که این نیز یک تیر و چند نشان است.این نیز یک تیر و چند نشان است (با این دو راه کار نیز هم بانک ها که خودشان صنعتی هستند قدرتمند می شوند و هم سایر صنایع را می توانند حمایت کنند و هم از ورشکست شدن بانک ها جلوگیری می شود و هم توان کاهش تورم به وسیله ی آزاد سازی پول! ایجاد می شود!... در حقیقت دولت پولی که به بانک ها می دهد را در ازای کم کردن پولی که بانک ها به مردم می دهد مشروط می کند...! که از قضا اولی بدون تورم است و هر سال به آن اضافه نمی شود!)

راه کار های بسیار جالب و خردمندانه ای است که واقعا جای تحسین دارد.

البته مسئله به این سادگی نیست. بانک به بانک این قضیه متفاوت می شود. ای بسا برخی بانک ها به سمت ورشکستگی هم بروند. مسئله ای که در آینده زیاد مطرح خواهد شد بحث "بهره وری" است.

این طور که به نظر می آید دولت دارد جلوی چیزی که اسمش را رانت گذاشته (یعنی نرخ خوراک و امثالهم) و نیز جلوی تورم را می گیرد. این یعنی برخی سازمان ها و بنگاه های تنبل و ناکارآمد که پیش تر می توانستند با استفاده از تورم و نوسان گیری (در بازارهای ارز و ساختمان و بورس) درآمد زایی داشته باشند دیگر از این مواهب برخوردار نخواهند بود. از طرف دیگر با کاهش نقدینگی دست مردم به تدریج قدرت خرید مردم کاهش پیدا می کند و دیگر هر چیزی را نمی توانند بخرند... و به قول طیب نیا بنگاه ها با مشکل جدیدی به نام مشکل در فروش مواجه خواهند بود. یعنی رقابت. یعنی قانون بقای قوی. البته قوی نه از نظر حجم بلکه از نظر کارایی ساختاری. (مثلا شاید بانک صادرات با آن عظمتش در این دیدگاه ضعیف باشد ولی بانکی تازه تاسیس با حجمی کوچک به مراتب انعطاف پذیر و قدرتمند باشد و در رقابت بانک صادرات شکست بخورد)

=======================

اما برویم سراغ پیش بینی ها...
همان طور که بار ها گفتیم مواضع خارجی ایران (چه از نظر امنیتی و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی) رو به بهبود بوده و باز هم پیش بینی می کنیم رو به بهبود باشد. (به خصوص بحث عراق)
با توجه به باز شدن مشکلات برجام پیش بینی می کنیم دولت سیاست های انبساطی (البته کم تورم زا) را شروع کند و آثار آن به خوبی در اقتصاد و بر کلیت بورس مشاهده شود.
گروه های پیش رو در بازار می توانند بانک ها، سیمانی ها و خودرویی ها باشند. البته با توجه بحث کارآمدی و بهره وری به احتمال قوی نماد های موفق از ناموفق در گروه ها متمایز خواهند شد و این طور نخواهد بود که همه با هم رشد کنند.
گروه های میانه رو دارویی ها و پتروشیمی ها و ساختمانی ها و بیمه ای ها و غذایی
و گروه های پس رو نیز می توانند معدنی ها و فلزاتی ها و مخابراتی و قندی و لاستیک و کاشی و شیشه باشند.

=======================

با توجه به این عرایض بنده به شخصه تمایل دارم بر سهم هایی که مطالبات زیادی دارند (مانند وساپا و وقوام) و همین طور نماد های بانکی و خودرویی کارآمد که در حال حاضر قیمت پایینی دارند (مانند خنصیر و دی) تمرکز کنم. و در آینده (به محض آمدن خبر هایی مثبت از رانده شدن داعش از سرزمین های عراق) بر روی نماد های کارآمد سیمانی سرمایه گذاری کنم.

**mhjboursy** · 2015/10/29, 15:02

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

افزایش بهای دلار سال های گذشته و تاثیر آن بر قیمت سهم ها در سال های آینده
=============================================

سلام
داشتم فکر می کردم به سال 92...

به شخصه اکثر سرمایه گذاری هایم را قبل از انتخابات ریاست جمهوری و بلا فاصله بعد از گران شدن دلار انجام دادم.

البته پیش بینی من هم درست بود و به خوبی بازار رشد کرد. اما چرا بعد از آن سهم ها پایین آمدند؟

من به سهم ها به چشم یک کالا نگاه کردم که برعکس باقی کالا ها زیاد رشد نکرده بود و با خودم گفتم این هم باید رشد کند...
و رشد هم کرد...
ولی بعد از مدتی پایین آمد.

شاید انتظار نا به جایی بود که قیمت سهم را مانند کالاهای دیگر تنها بر اساس دارایی ها و NAV سهم و امثالهم حساب کنم (یادم آمد یکی از دوستان برعکس این اعتقاد من را داشت. می گفت: بورس تهران با یورو نسبت مستقیم دارد)

ولی دو دو تا چهار تای من می گوید حرف من هم درست بود، هم از این بابت که دارایی های شرکت ها گران تر شده بود و هم اینکه سود شرکت ها باید بیشتر می شد:

اگر قیمت ملک قبل از این فلان قدر ریال بوده و الان چند برابر شده، می بایست سود هر ساخت و ساز نیز چندین برابر شود (اگر از نظر درصدی ثابت بماند یا حتی کاهش کمی هم می داشت می بایست باز خیلی خیلی بیشتر شود)
اگر قیمت خودرو قبلا فلان قدر بود و الان چند برابر شد، می بایست سود از هر ساخت و فروش خودرو نیز چندین برابر شود...(سود ریالی نه درصدی)
اگر درآمد ارزی صنایع پتروشیمی و نفتی قبلا فلان قدر به دلار و ریال بود، الان هم باید همان قدر به دلار و چندین برابر به ریال شود...

یعنی از دو بابت باید قیمت سهم ها افزایش پیدا می کرد، یکی افزایش ناو شرکت ها (به این معنی که خریدار با خرید یک سهم بعد از افزایش قیمت ها، مقدار بیشتری دارایی آن شرکت را به ریال تملیک می کند) و دیگری افزایش سود آوری

البته همان طور که مستحضر هستید این تحلیل ما به واسطه ی رکود و تحریم تقریبا باطل (Failed) شد. (تقریبا بخاطر اینکه هنوز ناو شرکت ها بالا است و نیز هر چند تعداد تولیدات کم شده ولی سود هر عدد تولید بالا است!) ولی اینها را گفتم تا به اینجا برسم:
بعد از رفع تحریم ها و بازگشت رونق اقتصادی توسط دولت و در کل بازگشت به حالت معمولی این تحلیل دیگر باطل نخواهد بود و باید برگردد و اثر خود را بگذارد.
اگر قرار باشد یک شرکت خودرویی با همان تعداد تولید، یا یک شرکت ساختمانی با همان تعداد پروژه و یک شرکت سیمانی با همان مقدار تناژ و یک شرکت پتروشیمی/پالایشی با همان ظرفیت سال های قبل از رکود و تحریم فعالیت کند دیگر سودش به میزان آن سال ها نخواهد بود!!! بلکه به واسطه ی گران شدن دلار و تضعیف ریال، سود ریالی آن شرکت به مراتب بیشتر خواهد شد! (همین طور قیمت ریالی هر سهم)
الان ما گاها شرکت هایی می بینیم که با همان سود و قیمت سهم که در سال 90 بودند هستند... درصورتی که پتانسیل بالقوه و بسیار زیادی دارند برای جهش بزرگی در سود و قیمت ریالی خودشان!
(البته این وضع شامل همه نمی شود، شرکت هایی بوده اند که در تحریم و رکود پدرشان درآمده و معلوم نیست بعد از این حتی بتوانند روی پای خودشان بایستند، شرکت هایی بوده اند که به اندازه ی دارایی هایشان ضرر انباشته جمع کرده اند! و شاید تا سال ها نتوانند به سود دهی برسند... ما این شرکت ها را نمی گوییم، شرکت های سرپایی را می گوییم که توان تولید سود را دارند)

**mhjboursy** · 2015/12/22, 10:52

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

حمله ارتش یمن به شرکت نفتی آرامکوی عربستان

نیروهای یمنی امروز سه‌شنبه با موشک بالستیک "قاهر 1،" شرکت نفتی "آرامکو" در منطقه جیزان عربستان را هدف حمله قرار دادند.

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از پرس تی وی، ارتش یمن با کمک نیروهای کمیته مردمی انصار الله، بامداد سه شنبه (1 دی) موشک بالستیک از نوع قاهر 1، به شرکت نفتی آرامکو در منطقه جیزان شلیک کردند که این موشک با دقت بالا به هدف خود اصابت کرد.

بنا به اعلام شبکه تلویزیونی المسیره، شلیک موشک در پی افزایش حملات عربستان به مناطق مختلف یمن صورت گرفته است.

روز گذشته نیز فرودگاه جیزان هدف یک موشک قاهر قرار گرفته بود.

انتهای پیام/

نمی دانم چرا بیشتر این کار را انجام نداده اند...
شاید برد موشک هایشان کم است...
همان طور که در خبر هم اعلام شده این موشک به جیزان شلیک شده...
بنده هنوز امیدوارم که قیمت نفت (در بلند مدت) رشد کند و ثابت شود (مثلا در محدوده ای بالای 60 دلار).