تدبیر✘ و امید☹

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #286
    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    چرا آمریکا به ایران حمله نمی کند؟
    __________________________

    در کانال ها می بینم که می گویند ریاض با چهار موشک شهاب 1 ایران در هم می شکند یا ایران با دو تا موشک اتمی از پا در می آید یا....
    بابا این که نشد بررسی!
    این خیلی سطح ابتدایی ای است...

    چندین بار گفته ایم... رژیم صهیونیستی را اگر این جوری بخواهی بررسی کنی چهارمین ارتش قدرتمند دنیا است مثلا! دست کم 200 کلاهک اتمی دارد! مرکاوا5 دارد و ...
    ایران شهاب3 و ... دارد...
    بابا به اینها نیست که!
    باید ببینی در عمل چه داری و می توانی استفاده کنی یا نه؟
    رژیم صهیونیستی 200 تا موشک هسته ای دارد... خوب داشته باشد... آیا از اینها می تواند استفاده کند؟
    شما نمی دانم شطرنج بازی کرده اید یا نه؟ اگر یک وزیر نه ده تا وزیر داشته باشی ولی گیر باشند نمی توانی از آنها استفاده کنی...
    اگر مثلا رژیم صهیونیستی می توانست از آن موشک های هسته ای استفاده کند آیا تا کنون صد بار علیه حزب الله و غزه و سوریه و ایران نمی توانسته از آنها استفاده کند؟ هان؟ پس چی؟ اکراه دارد به ایران حمله کند؟ یا به خاطر رعایت حقوق بشر به ایران حمله نمی کنند؟ به خاطر انسان دوستی؟؟؟ با ایرانیان؟ و با مردم بیروت؟ و با مردم غزه؟

    بررسی های نظامی که این گونه نیست که بگوییم سعودی فلان قدر هواپیما دارد ایران دو تا کمتر یا بیشتر دارد پس ما بردیم یا ما باختیم...
    نه بابا...
    اصلا مسائل اجتماعی/اقتصادی/سیاسی را می گذاریم کنار... فقط صرفا مسائل نظامی را هم بخواهیم باز بررسی کنیم... می بینیم که سعودی چهار سال است طوفان قاطعیت (یا طوفان زرد یا یک همچین چیزهایی) به راه انداخته ولی نتوانسته حوثی ها را از بین ببرد! صد بار هم کل یمن را تا کنون شخم زده! حالا نگاه کنید ببینید یمنی ها از این به بعد چه می کنند... ببینیم این طوفان قاطعیت که ائتلاف عربی/غربی همه و همه در آن جمعند چه می کنند... اینجا هم فقط و فقط معادلات نظامی است.
    ولی این قدر ساده نیست که بگوییم چون عربستان فلان قدر تسهیلات نظامی دارد پس پیروز است و یمن چون یک درصد آن هم ندارد پس دو روزه باخته! دو روز که سهل است... دو ماه هم که سهل است... دو سال هم که سهل است... اکنون چندین سال است عربستان دارد طوفان قاطعیتش را ادامه می دهد... با کلی جنگنده های فوق پیشرفته... مثلا چهار سال است که حوثی ها را هم مثلا محاصره کرده...
    آخر مگر بررسی های نظامی این قدر ساده است و این گونه است که بیاییم موشک بشماریم؟
    چندین بار در این جستار گفته ام که برگ برنده ی ایران (که باعث می شود ایالات متحده به آن حمله نکند) مکزیک است... مهمترینش آنجا است... و پخش شدن در فضای بین المللی است. (آفریقا و آسیای شرقی و بخش هایی از اروپا و خاورمیانه و آمریکا و... خیلی خیلی وسیع تر و قوی تر از داعش! و البته اثرگذار تر) وگرنه اگر به بمب و ناو بود که تا کنون ایالات متحده باید ده بار راحت ایران را زیر و رو می کرد و این استخوان در گلویش را خارج می کرد و این خار را از پایش بیرون می آورد! چرا نکرده؟ در صورتی که هم در لفظ می گویند ایران محور شرارت است و هم در عمل نشان می دهند که این ذهنیت را دارند... می دانند ایران مهمترین مسئله ی آنها است و اگر ایران را قطع نکند ایران آنها را قطع می کند... ولی چرا نمی کنند؟ مطمئنا به هر دلیلی که این کار را نمی کنند به خاطر شهاب1 و شهاب2 و شهاب3 نیست!
    مطمئنا پاسخ روسیه هم نیست... چون ده پانزده سال پیش روسیه هیچ رابطه ی خاصی با ایران نداشت...
    حالا پیچیدگی این مسائل با اقتصاد و وضع اجتماعی و اوضاع سیاسی هم هست...
    دوستان به نفت اشاره می کنند... آری بستن تنگه هرمز و تهدید آرامکو و میادین نفتی خاورمیانه هم هست... ولی این دلیل اصلی عدم حمله ی آمریکا به ایران نیست...
    از بعد نظامی اش و نفوذ بسیار زیبا و گسترده ی ایران در جهان که بگذریم از دید مسائل اقتصادی موضوع چیز دیگری است... اگر موضوع نفت بود آمریکا خیلی راحت می توانست تمامی اقدامات اولیه را انجام دهد... من جمله اینکه به میزان بسیار بسیار بسیار زیادی در طی دو سال نفت بخرد و ذخیره کند و به سایر کشورها هم توصیه کند این کار را بکنند و نیروهایش را در منطقه کامل مستقر می کرد و به محض تصمیم در کوتاه ترین زمان (مطمئن باشید به راحتی) کل خاک ایران را یک بار زیر و رو می کرد... خیلی راحت...
    حالا ایران در این چند ساعت/نیم روز اصلا شما بگو کل خاورمیانه را هم زیر و رو می کرد...
    بازگرداندن خسارات وارده به پالایشگاه های خاورمیانه مطمئن باشید در کمتر از نیم سال کامل انجام می شد و ذخیره ی نفت و تولیدات سایر کشورها و تولید نصفه نیمه ی همان تاسیسات نصفه_منهدم_شده هم به خوبی این زمان نفت جهان را حمایت (Support) می کرد...
    نه...
    مسئله این نیست!
    مسئله از بعد اقتصادی این است که اگر آمریکا همین اکنون دارد جنگ اصلی را با یکی دیگر انجام می دهد! (در صحنه ی اقتصاد با چین و حتی اتحادیه اروپا!) اگر آمریکا بخواهد یک جنگی واقعی راه بیاندازد، خودش را درگیر بازی ای می کند که به راحتی جنگ اصلی را می بازد!
    مسئله این است.
    و تاثیری هم که از این قضیه می گیرد لگاریتمی است... یعنی به خاطر اینکه آمریکا اکنون بر مسند اداره ی کل اقتصاد جهان نشسته از این بابت فایده های زیادی می برد و نیز از این جهت که هم_پیمانان خوب و زیادی دارد... (یک چیزی مانند اینکه اکثر کرسی های هیات مدیره را در اختیار داشته باشی) ولی اگر مقداری از قدرتش را از دست بدهد و دلار جایگاهش را در بین مراودات بین الملل از دست بدهد زیانی که از این بابت می کند به صورت بهمنی زیاد خواهد شد... و ای بسا در این جنگ اقتصادی حتی هم_پیمانانش تبدیل به دشمنانش شوند! و این امر راحت حتی می تواند به فروپاشی کل ایالات متحده ختم شود! (از جنبه ی اقتصادی نه نظامی!) به راحتی.
    برای این موارد است که ایالات متحده این تیغ در گلویش را دست نمی زند و این خار در پاشنه اش را در نمی آورد و در زمان بوش و اوباما و ترامپ مدارا می کند و یکی به نعل می زند و یکی به میخ....

    حالا تصمیم گرفته در مکزیک دیوار بکشد...
    من که می گویم نمی تواند همچین دیواری را تکمیل کند و از آن استفاده کند... و در انتها هزینه ی بدون پاداش خواهد شد... ببینیم چه می شود.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

    نظر

    • mhjboursy
      ستاره‌دار (۱۳)
      • Jul 2013
      • 18270

      #287
      پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

      در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
      یک نکته ای که نمی دانم چرا زیاد مورد توجه قرار نمی گیرد این است که با این تصمیم دولت (که ما هم با آن موافقیم و از آن حمایت می کنیم، هر چند گیر و گور زیاد دارد) خروج ارز از کشور عملا مسدود می شود.

      البته اگر بتوانند این کار را بکنند!

      اگر همه بترسند و تنها 10 هزار دلار هر کس پیش خود نگه دارد،
      یا اگر هیچ صرافی و بانکی دلار نخرد و نفروشد (به غیر از آنهایی که در سامانه ی سنا هستند)

      ایجاد، نگهداری و انتقال (خروج) ارز (از ایران) بسیار بسیار دشوار خواهد شد.

      عملا دیگر کسی نمی تواند به خارج از کشور مهاجرت کند! /:.ohno-smiley.:/ (مخ ها را نمی گویم صاحبان سرمایه را می گویم)
      اگر کسی بخواهد این کار را بکند باید از مبادی غیر رسمی این کار را بکند که اولا خودش به تنهایی خطر دارد و دوما اینکه به میزانی که دولت/حکومت دارد آنجا مراقبت می کند خطر این شخص (در قبال پاداشی که قرار است کسب کند) بالا می رود!



      اما همان گونه که جناب ادیب گفتند مسئله ی اصلی (یعنی مهمتر از خروج ارز) این است که این ارز چگونه ایجاد می شود؟
      ما مانند چین نیستیم که هزار گونه کالاهای متفاوت ایجاد کنیم و صادر کنیم... بلکه ما همه اش سه چهار قلم کالا می فروشیم... نفت و پتروشیمی و گاز و فرش و زعفران و صنایع دستی و از این چیزها... که غیر از نفتی ها باقی رقمی هم ندارند... آن ارزی که از کشور خارج می شود از کجا آمده؟؟؟ یا از سرمایه گذاری های خارجی در ایران آمده (که الحمد لله صفر است!) یا اینکه از همین درآمدهای نفتی است!
      اگر با این کار تمام ورودی های ارز مشخص شود و هیچ کس هم نتواند بیش از 10 هزار دلار از این میزان را بردارد و داشته باشد (آن هم با کارت ملی و پاسپورت و ...) در این صورت چه کسی می تواند این را خارج کند؟
      قاچاق را گفتم؟ با این کنترل کردن دلار و سامانه ی نیما قاچاق باید کلا بساطش برچیده شود. البته اگر بتواند دولت این کار را بکند. و یا بهتر است بگویم به هر میزان که دولت بتواند این کار را بکند قاچاق خود به خود، به همان میزان، کاهش خواهد یافت.

      یک نگری هست که می گوید: همان قدر که جلو ماهواره و شراب و روابط نامشروع جنسی و مراکز قمار (به خصوص این جدیدها که روی فوتبال هستند) و فارکس و ... را توانستند بگیرند جلو این را هم می توانند بگیرند...

      همان گونه که گفتم مهمتر از خروج ارز، ورود ارز است که دولت برای آن سامانه ی نیما را ساخته. پتروشیمی ها خیلی مهم هستند... و سخت... ولی دست آخر دولت ابزارهای لازم برای کنترل آنها را دارد و می تواند آن را مهار کند... ولی همچنان جریانی که توسط مردم معمولی ایجاد می شود وجود دارد... (همان گونه که کاباره ها را از شهر بردند و اکنون حالت دیگری خودش را نشان می دهد)
      (باز هم می گویم من با نفس عمل موافقم ولی...)

      حالا ببینیم چه می شود... بگو تمام درآمد پتروشیمی ها رفت تو حساب کتاب...
      اکنون من نوعی می خواهم بروم یک جنسی را قاچاقی بر دارم بیاورم این طرف...
      چه کار می کنم؟ از کجا پول می آورم؟ می روم سراغ همین جمشید بسم ال... هایی که در کوچه خیابان هستند.
      آنها دلار از کجا می آورند؟
      (چون با این رویه پس از مدتی که به امثال من دلار دادند باید دلارشان تمام شود و همه اش ریال دستشان باشد)
      احتمالا باید در خارج از کشور مرکزی برای تبدیل ریال به دلار باشد که اینها بروند آنجا تبدیل را انجام دهند... (یعنی یک چرخه ی مکانیزم صرافی باید کامل شود. ریال به دلار، و دوباره دلار به ریال. این کار یعنی همان داد و ستد کالا به کالا... یعنی من از این سمت یک چیزی می برم آن سمت و از آن سمت یک چیزی می آورم این سمت)
      پیش تر این کار چگونه انجام می گرفت؟ پتروشیمی ها و پالایشگاهی ها دلار می آفریدند. و بانک مرکزی هم ریال می آفرید (چاپ می کرد). (و البته فدرال رزرو هم دلار چاپ می کرد.) و پتروشیمی ها آن دلار را می آوردند در بازار و به ازای کالا می دادند دست مردم.
      (یک بار دیگر نگاه کنیم: از این سمت نفت می رفت آن سمت و از آن سمت کالاهای دیگر می آمد این سمت و این کار با دو بار تبدیل ارز (از ریال به دلار و بالعکس) انجام می شد (که البته نفت که به ریال بود را ما رایگان حساب کردیم مشتری شوید! ;) )
      اما اکنون چه؟ اکنون که قرار است نفت و پتروشیمی را ببرند در نیما و گفتند فقط باید صرف اموری خاص شود (و هر کسی به آن دسترسی ندارد) چه؟ من قاچاقچی باید این وسط چگونه ارزم را تامین کنم؟ جمشید بسم ال... هم که قرار است دارایی ارزی اش خیلی تند ته بکشد...
      این وسط باز باید یک کالای دیگر به عنوان ریال از ایران خارج شود که آن سمت به من به ازایش دلار بدهند...
      ولی دیگر خبری از سیل عظیم پتروشیمی نیست! دولت هر چه بتواند این شرکت های بزرگ را بر می دارد می برد درون نیما که دست من نوعی به آن نرسد...

      خلاصه: من قاچاقچی باید به ازای ورود (واردات غیر مجاز) که می خواهم انجام دهم ارز از کشور خارج کنم که این ارز باز باید به ازای خروج (صادرات) کالایی در کشور انجام شده باشد و این چرخه را دولت با ایجاد نیما و محدود کردن ارز حاصل از صادرات قطع کرده. و این کار در عمل می تواند نتیجه دهد.

      ________________________

      با این کار آیا دلار در کشور خشک می شود؟ یعنی آیا دلار در دست مردم نایاب می شود؟ اگر این گونه بشود یک رقم بسیار عجیب نایابی برای دلار بین مردم عادی ایجاد نمی شود؟؟؟
      یعنی یک وضع دو نرخی بسیار عجیب و غریب...
      مثلا دلار برای واردات 42 هزار ریال. (که به تدریج حالا بالا هم می رود.)
      ولی دلار در دست مردم دانه ای 120 هزار دلار آن هم مانند مواد مخدر. (فلانی دو تا دلار داری امشب من را راه بیاندازی؟ جان مادرت؟ تو را به خدا... :d )

      یا اینکه برعکس...
      با خشک شدن دلار در دست مردم از چشم مردم هم خواهد افتاد. چون مصرفی دیگر ندارد!
      یعنی نه می توانند آن را آسان بفروشند و هم هنگام نگهداری باید بترسند... و بدتر از همه اینکه نمی توانند آن را آسان بخرند... روی همین حساب با کاهش نقدشوندگی و کارایی دلار جذابیت دلار در بین مردم کم خواهد شد. و آن چنان رشد نخواهد کرد. (در هر صورت رشد خواهد کرد ولی اگر این پدیده اتفاق بیافتد «زیاد» رشد نخواهد کرد.)

      من گمان کنم هر دو بشود. یعنی هم دلار یک رقم عجیبی پیدا کند و سپس آهسته یک مقدار پایین بیاید و هم اینکه یک مقدار زیادی از چشم مردم بیافتد و مردم دیگر در اندیشه ی این نباشند که دلار بخریم نگهداریم.

      البته باید دید ذائقه مردم چه می شود؟ وقتی دلار نخرند چه می خرند؟ وقتی می ترسند چه می کنند؟ وقتی سودجویی می خواهند بکنند (در نبود دلار) چه می کنند؟
      اگر سپرده ی ارزی را خوب مطرح کنند و بتوانند اعتماد عمومی را جلب کنند، می تواند جایگزین دلارش کنند. البته اگر بتوانند.

      _________________________

      این کاری که دولت کرد یک تیر و صد نشان بود. چندین جا برای دولت سود دارد.
      (ارزش پول ملی، قوت دادن تولید، کاهش قاچاق، حل بخشی از مشکلات بانک ها، به زیان کشاندن سفته بازهایی که دلار خریدند و نوسان گیری از این مردم از طریق سکه، محدود کردن سرکشی پتروشیمی ها، ایجاد منبعی برای طرح های عمرانی و بهتر نظارت کردن بر سودها و دریافت بهتر مالیات و و و)

      برای دولت که خیلی سود دارد... که البته باید ببینیم برای مردم هم سود دارد یا نه؟
      در بلند مدت که اگر بتوانند تولید داخل را با این کار راه بیاندازند و درآمد قاچاق چی ها برود تو جیب دولت و دولت آن را بیاورد در کارهای عمرانی حتما برای مردم خوب می شود. ولی: 1- اگر این کار را بکند و 2- در بلند مدت.
      در کوتاه مدت طبعا وقتی قاچاق ممنوع شود باید یک چیزهایی گران شوند! طبیعتا! این گونه نیست؟
      شما تا دیروز یک قاچاق چی بودی که 10 درصد سود می کردی، امروز باید همان کالا را مانند بچه ی آدم از مسیر قانونی وارد کنی و مالیات و عوارض و صدتا هزینه ی دیگر هم به دولت بدهی... طبیعتا آن کالا را می آیی گران تر می فروشی دیگر... این گونه نیست؟ (به خصوص اکنون که به خاطر رکودی که دولت ایجاد کرده، وارد کننده و قاچاقچی و تولید کننده کلا سودشان پایین آمده و گمان کنم کمتر از 30 درصد باشد.)
      بگذار با دیدی دیگر نگاه کنیم: این گونه بگویم... دولت با این کار مثلا 100 هزار میلیارد ریال درآمد کسب می کند... این باید از یک جایی تامین شود! یعنی وقتی به اینجا چیزی اضافه شده باید از یک جایی یک چیزی کم شده باشد. یعنی با کنترل ارز یا از درآمد قاچاق چی ها کاسته خواهد شد، یا از ارزانی کالاها دست مردم و یا احتمالا از هر دو.

      ________________________

      سایر ارزها را چرا کنترل نمی کنند؟
      دولت فقط روی دلار تکیه دارد و می گوید دلار شده 42 هزار ریال... پس سایر ارزها چه؟ وقتی تنها و تنها دلار کنترل شود و یورو مثلا کنترل نشود که نفعی ندارد.
      و از طرف دیگر هم می گوید ارز گزارشگری را کرده ایم یورو...
      البته چیزی که مهم است سامانه ی نیما است. یعنی انحصار ارز حاصل از صادرات به مصارفی که دولت می خواهد و کنترل ورودی ارز. (چه دلار و چه یورو و چه یوان)
      ولی احمقانه است وقتی ما دلار را دستوری 42 هزار ریال تعیین کنیم ولی زر و سایر ارزها را آزاد بگذاریم!
      ???
      «محمد حسین» هستم.
      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

      نظر

      • mhjboursy
        ستاره‌دار (۱۳)
        • Jul 2013
        • 18270

        #288
        پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

        از نیما آزادی
        __________

        ✅قضیه دلار

        دوستان حتماً نگاهی به وضعیت حساب های شرکت های بورسی بیندازید. بسیاری از شرکت ها در 2 سال اخیر نرخ خوراک شان را بر اساس دلار مبادله ای گرفتند و نرخ فروش شان بر اساس دلار بازار آزاد بوده. در واقع یک حاشیه سودی ایجاد شد برایشان که می شود حاشیه سود رانت!
        دولت با تصمیم اخیر خود این حاشیه سود رانت را به طور کامل از بین برد حتی اگر دلار از 4200 برسد به 5 هزار یا 6 هزار هم با این مصوبه چیزی به اسم حاشیه سود رانت وجود نخواهد داشت.
        بنابراین انتظار می رود در گزارش سه ماهه اول و دوم سال 97 این افت محسوس حاشیه سود در این دسته از شرکت ها که عموماً شاخص ساز هم هستند نمود پیدا کند...

        در این خصوص بیشتر صحبت خواهیم کرد...
        «محمد حسین» هستم.
        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

        نظر

        • mhjboursy
          ستاره‌دار (۱۳)
          • Jul 2013
          • 18270

          #289
          پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

          جناب ادیب گفتند بورس آمریکا (و به تبع آن کانادا و اروپا و احیانا برخی از این شرق آسیایی ها و در کل جهان) قرار است بریزد.
          این چه تاثیری در بورس ایران دارد؟
          توجه بفرمایید که ما به همگرایی شرکت های فولادی آمریکایی/هلندی/چینی با شرکت های فولادی ایران خیلی بها می دهیم... ولی با این فلسفه که درآمد آن شرکت ها از همان طریقی «معمولا» کاهش یا افزایش می یابد که شرکت های داخلی می یابند.
          ولی این افت فرق می کند. این افت ربطی به درآمد ندارد. پس آیا اینجا همگرایی باز هم صادق است؟ این افت به خاطر این است که ترامپ قرار است دنیا را به هم بریزد و بازی در بیاورد و بازار را ملتهب کند که در آخر حبابش بخوابد و آنهایی که می خواهند استفاده کنند استفاده کنند... یعنی درآمد شرکت ها احتمالا کاهش نخواهد یافت ولی قیمت سهامشان کاهش خواهد یافت (پی بر ای). ولی آیا این روی ایران هم تاثیر می گذارد؟
          خوب... شرکت های ما چند گونه اند (از دید ارتباط با خارج)
          یا مواد اولیه از خارج می آید (دارو، خودرو)
          یا صادر می شود (نفتی ها و فولادی ها)
          یا هیچ ارتباطی وجود ندارد. (انبوه سازان و بیمه ای ها و بانک ها و ...)

          متاسفانه من دید عمیقی در این ارتباط ندارم. بهترین کار این است که برویم ببینیم 7 سال پیش زمانی که در دوره ی اوباما چه شد...

          فعلا این را از ویکی داشته باشید:

          تاریخ بحران‌های اقتصادی

          نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹–۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی – انحصاری اقتصادی کوتاه‌تر شده ولی در ادواری بودن باز تولید سرمایه داری تغییری رخ نداده است. بحران اقتصادی بر فقیرترین کشورهای جهان بیشتر تأثیر می‌گذارد. در حال حاضر به دنبال بحران اقتصادی، بسیاری از کشورهای در حال توسعهٔ آفریقایی، در مقایسه با کشورهای آسیایی با مشکلات بسیار بیشتری روبرو هستند. هر دور باز تولید سرمایه داری از چهار فاز یا مرحله می‌گذرد که عبارت‌اند از: ۱- بحران ۲- رکود اقتصادی یا کسادی ۳- آغاز رونق نوین ۴- رونق
          بحران مالی ۲۰۱۲-۲۰۰۷ مجموعه‌ای از مشکلات اقتصادی است که برای نخستین بار در سال ۲۰۰۵ پدیدار شد و همچنان ادامه دارد. مشخّصهٔ اصلی این بحران در کاهش میزان نقدینگی در نظام بانکی و اعتباری است. این بحران با انفجار حباب در بازار مسکن آمریکا آغاز شد.[۱] حباب قیمت مسکن در آمریکا، در نهایت منجر به بوجود آمدن افراد بدهکار به نظام بانکی شد و خانه‌های این افراد که به عنوان ضمانت در نظر گرفته شده بود به نقدینگی تبدیل نمی‌شد. این بحران که ابتدا در مراکز اعتبارگشایی بروز کرد به علت نقد نشدن وثیقهٔ دریافت‌کنندگان وام درجه دو به وجود آمد.

          وام درجه دو به افرادی داده می‌شود که قرض‌کننده شرایط لازم برای دریافت وام از طریق معمولی را به علت بالا بودن ریسک باز پرداخت آن ندارد.این ریسک ممکن است به علت وضعیت شغلی، پیش‌زمینه مالی، وضعیت درآمد قرض‌کننده باشد. میزان وام درجه دو در سال ۲۰۰۷ حدود یک تریلیون دلار [۲] با ۷٫۵ میلیون وثیقه معوقه بود.کل میزان وام داده شده در آمریکا ۱۲ تریلیون دلار می‌باشد.[۳] مشکلات مالی آمریکا نیز کمک به این امر کرد. بدهی‌های سنگین و مخارجی که برای آمریکا ایجاده شده بود بار مضاعفی بر این امر داشت

          جرج بوش در سخنانی ورود سرمایه‌ها به بازار وام آمریکا و ایجاد سرمایه اضافی برای دادن وام بیشتر با سود پائین بدون در نظر گرفتن ریسک را عامل این بحران معرفی کرد.[۴] افزایش میزان وام‌های مسکن دراز مدت، منجر به افزایش قیمت مسکن شد بطوری‌که قیمت مسکن دربین سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ حدود ۱۲۴ درصد افزایش پیدا کرد.[۵] برخی از وام گیرندگان از فرصت استفاده کردند تا با افزایش سرمایه خود(مسکن) بتوانند با قردادن آن به عنوان وثیقه وام بیشتری با بهره پائین دریافت نمایند.ولی افزایش ساخت مسکن باعث ایجاد مازاد تولید برمصرف و در نتیجه کاهش قیمت مسکن شد.این موضوع باعث شد که در یافت کنندگان وام نه تنها بدهی خود را نتوانند بپردازند بلکه املاک آن‌ها نیز که به عنوان وثیقه در نظر گرفته شده بود فروش نمی‌رفت.در ژانویه ۲۰۰۸ موجودی خانه‌های فروش نرفته به بالاترین مقدار از سال ۱۹۸۱ [۶] یعنی حدود چهار میلیون خانه[۷] شامل ۲٫۹ میلیون خانه خالی ازسکنه، رسید.[۸]

          آلن گرینسپن رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا به اشتباه خود درکاهش نظارت دولت بردادن وام‌های بانکی اذعان کرد.به باور او بانک مرکزی و «کمیسیون مبادلات سهام» و خزانه داری همه نقشی در ارتکاب به این اشتباهات بازی کرده‌اند.[۹] او همچنین اعلام کرده‌است که در اواسط سال ۲۰۰۵ آشکارا به دولتمردان و قانونگذاران آمریکایی در مورد احتمال وقوع چنین بحرانی در آینده نزدیک هشدار داده‌است اما به آن توجه چندانی نشده‌است.[۱۰] به گرین اسپین انتقادهای زیادی می‌شود که در تقویت بازار آزاد و اعتماد کامل به بانک‌ها، زیاده‌روی کرده‌است.[۱۱]

          بحران اقتصادی به اتحادیه اروپا و آسیا نیز رسید بحران مالی جهانی ۳٫۹ تریلیون دلار خسارت به بار آورده‌است.

          آمریکا

          دشواری‌های دو شرکت عظیم اعطای وام مسکن، در ایالات متحده آمریکا شرکت‌های فنی می و فردی مک و با اعلام ورشکستگی بانک لمان برادرز و همچنین رقیب آن، مؤسسه مریل لینچ و بانک واشنگتن موچوال (مشهور به «وامو» WaMu) و... شوک اقتصادی جدیدی در بازارهای آمریکا و اقتصاد جهانی روی داد. اقتصاد آمریکا با مشکلات عدیده‌ای مواجه شد و بازار و موسسات مالی این کشور تحت فشار زیادی قرار گرفت.

          کشورهای عربی

          بورس کشورهای عربی تنها در ابتدای این بحران ۲۷ میلیارد دلار ضرر کردند.[۱۲]

          ایران

          در پی کاهش قیمت نفت پس از بحران به علت کاهش تقاضا پیش بینی‌ها نشان از زیان ۶۳ میلیارد دلاری ایران از کاهش بهای نفت تا پایان سال ۱۳۸۸ دارد[۱۳].شاخص بورس تهران نیز پس از کاهش قیمت نفت و فولاد به زیر ۱۰ هزار واحد سقوط کرد.[۱۴]

          واکنش‌ها

          نوشتار اصلی: قانون بهبود و سرمایه‌گذاری مجدد ۲۰۰۹ آمریکا
          جرج بوش در سخنرانی خود خطاب به ملت آمریکا، گفته:
          کلّ اقتصاد ما در خطر است. ما اکنون در میانهٔ یک بحران مالی جدّی هستیم. بدون اقدام سریع کنگره، آمریکا می‌تواند به دام هراسی بزرگ بلغزد.

          به گفتهٔ وزیر دارایی آلمان، اشتاین‌بروک:
          پس از بحران مالی اخیر، جهان دیگر آنی نخواهد شد که قبل از بحران بود. این نگاه رایج در آمریکا که بازار نیاز به کنترل و مقرّرات ندارد، باعث و بانی بحران اخیر بوده‌است. بحران مالی جهان پیامدهای عمیقی به دنبال خواهد داشت. هیچ کس نباید خود را فریب دهد، جهان دیگر آنی نخواهد شد که قبل از بحران بود. یکی از نتایج بحران این خواهد بود که آمریکا به احتمال زیاد، موقعیت ابرقدرتی خود در نظام مالی جهان را از دست خواهد داد.
          بانک جهانی نسبت به پیامدهای بحران مالی در جهان هشدار داده که بحران مالی در جهان، پس از بالا رفتن بهای مواد غذایی و سوخت، می‌تواند ضربهٔ دیگری به کشورهای فقیر بزند.
          متاسفانه این مقاله/نوشته در عین حال که خیلی خوب و کار راه انداز بود اصلا آن ریزه کاری هایی که ازش انتظار داشتیم را رو نکرد...
          مهمترین مسئله این بود که با چه مکانیزمی بدبختی از آمریکا به اروپا و چین و در نهایت آسیا و ایران و آفریقا و ... رسید؟ (و البته چگونه می شود از آن مصون ماند؟)
          اینجا انگلیسی اش هست که متاسفانه زیادی طولانی توضیح داده و از حوصله ی من خارج است:
          https://en.wikipedia.org/wiki/Great_Recession#Effects
          ابتدا عرض کنم که در جای دیگری نوشته بود تمام بحران های پیشین 1 سال دوام داشته. (البته یکی بوده که سه سال طول کشیده)
          بخش هایی اش را نگاه کنیم:
          Many other countries, particularly in Europe, have undergone negative GDP growth. Some countries have been able to avoid a recession but have still experienced slower economic activity, such as China. India and Australia were able to maintain positive growth throughout the late-2000s recession.

          The crisis in Europe generally progressed from banking system crises to sovereign debt crises, as many countries elected to bail out their banking systems using taxpayer money.[citation needed] Greece was different in that it faced large public debts rather than problems within its banking system. Several countries received bailout packages from the troika (European Commission, European Central Bank, International Monetary Fund), which also implemented a series of emergency measures.
          Many European countries embarked on austerity programs, reducing their budget deficits relative to GDP from 2010 to 2011. For example, according to the CIA World Factbook Greece improved its budget deficit from 10.4% GDP in 2010 to 9.6% in 2011. Iceland, Italy, Ireland, Portugal, France, and Spain also improved their budget deficits from 2010 to 2011 relative to GDP.[127][128]
          However, with the exception of Germany, each of these countries had public-debt-to-GDP ratios that increased (i.e., worsened) from 2010 to 2011, as indicated in the chart at right. Greece's public-debt-to-GDP ratio increased from 143% in 2010 to 165% in 2011[127] to 185% in 2014. This indicates that despite improving budget deficits, GDP growth was not sufficient to support a decline (improvement) in the debt-to-GDP ratio for these countries during this period. Eurostat reported that the debt to GDP ratio for the 17 Euro area countries together was 70.1% in 2008, 79.9% in 2009, 85.3% in 2010, and 87.2% in 2011.[128][129]
          According to the CIA World Factbook, from 2010 to 2011, the unemployment rates in Spain, Greece, Italy, Ireland, Portugal, and the UK increased. France had no significant changes, while in Germany and Iceland the unemployment rate declined.[127] Eurostat reported that Eurozone unemployment reached record levels in September 2012 at 11.6%, up from 10.3% the prior year. Unemployment varied significantly by country.[130]
          Economist Martin Wolf analysed the relationship between cumulative GDP growth from 2008-2012 and total reduction in budget deficits due to austerity policies (see chart at right) in several European countries during April 2012. He concluded that: "In all, there is no evidence here that large fiscal contractions [budget deficit reductions] bring benefits to confidence and growth that offset the direct effects of the contractions. They bring exactly what one would expect: small contractions bring recessions and big contractions bring depressions." Changes in budget balances (deficits or surpluses) explained approximately 53% of the change in GDP, according to the equation derived from the IMF data used in his analysis.[126]
          Economist Paul Krugman analysed the relationship between GDP and reduction in budget deficits for several European countries in April 2012 and concluded that austerity was slowing growth, similar to Martin Wolf. He also wrote: "... this also implies that 1 euro of austerity yields only about 0.4 euros of reduced deficit, even in the short run. No wonder, then, that the whole austerity enterprise is spiraling into disaster."[131]
          Britain's decision to leave the European Union in 2016 has been partly attributed to the after-effects of the Great Recession on the country.[132][133][134][135][136]





          متاسفانه از اول تا آخر گیر داده به جی دی پی... و آن چیزی که ما به دنبالش بودیم را اصلا بیان نکرده... نگفته چین چه شد که از این بحران جان سالم به در برده یا استرالیا چه کار کرده که سود هم برده...
          حوصله خواندن بیشتر هم ندارم.
          ولی گمان کنم جمع بندی چیزهایی که خواندیم این باشد که ابتدا مشکل کمبود نقدینگی به وجود می آید (حالا چرا پول چاپ نمی کنند که با بالا بردن تورم مشکل را بخوابانند خدا می داند.)
          سپس مشکل استقراض به وجود می آید. یعنی درون کشورها یا بین کشورها استقراض های انجام شده نمی تواند پس داده شود. (احتمالا نحوه انتقال مشکل اینجا است که طرفی که تا کنون همین جور هر روز به طرف دیگر قرض می داده خودش مشکل نقدینگی پیدا می کند و دیگر به آن طرف وام نمی دهد و همین که وام نمی دهد آن هم که تا کنون با گرفتن وام خودش را اداره می کرده بدبخت می شود و مستاصل)
          مثلا حتما این گونه بوده که آمریکا تا آن زمان به یونان مثلا دلار می داده... بعد یکباره خودش مشکل پیدا می کند و دیگر به یونان دلار نمی دهد و یونان هم خودش بی عرضه است و تا خرخره هم تو قرض... بدبخت می شود. (و البته اینجا آلمان در نقش ناجی! هویدا می شود که با دادن وام! یک چیزی ازش بگیرد و بدبختی اش را دو چندان کند.)
          (پس دقیقا این موضوع برعکس آن چیزی بود که ما گمان می کردیم... ما گمان می کردیم که دلار در این زمان زیاد می شود و ارزان... ولی دقیقا برعکس... اصلا موضوع سر کم آمدن دلار است...)

          حالا این وسط نفت برای چه افتاد؟؟؟
          احتمالا افت نفت هم به خاطر همان افت نقدینگی است! یعنی مردم پول نقد دیگر ندارند. یعنی هر کسی نقد داشته باشد برنده است. همه کالاها ارزان می شوند (برعکس تورم!) و هر کسی نقدینگی داشته باشد در طی یک سال و به راحتی می تواند هر چقدر دوست دارد از کالاهای ارزان شده خریداری کند! من جمله نفت و سهام!

          اما زر چه؟





          ورشکستگی بانک برادران لهمان(لهمان برادرز) وارد چهارمین سال خود شد. تاریخی که می گویند آغاز بحران اقتصادی آمریکا و در نهایت تسری آن به کل جهان شد. این بانک بزرگ که از موسسات بزرگ مالی آمریکا بود و در حوزۀ خدمات مالی و بانکی فعالیت می کرد، در سال 2008 به طور داوطلبانه به دلیل عدم توانایی در بازپرداخت بدهی های خود اعلام ورشکستگی کرد. ورشکستگی بانک برادران لهمان ضربۀ بزرگی به اقتصاد آمریکا بود. لهمان در سال 1850 به عنوان یکی از مهمترین بانک های سرمایه گذاری و وام دهنده تأسیس و در مقاطع زیادی سبب ارتقاء رشد اقتصادی آمریکا شده بود.
          بحران اقتصادی که از آمریکا و با ورشکستگی بانک لهمان برادرز در سال 2008 آغاز شد، به سایر کشورها با نام بحران بدهی تسری یافت و خیلی زود با ورود به یونان، کل اروپا را فراگرفت. به مناسبت چهارمین سالگرد ورشکستگی بانک لهمان برادرز پایگاه اینترنتی هافینگتون پست، گاهشماری از مهمترین تحولات در بحران اقتصادی را منتشر کرده است که در پی می آید.
          *تابستان و پاییز 2008
          در اوایل دهۀ 2000، ایالات متحدۀ آمریکا به شدت با بحران اعتبار مالی روبرو شد و در واقع بانکها آغازگر آن بودند. وام گیرندگان آمریکایی با فرمولهایی برای بازپرداخت بدهیهای خود روبرو می شدند که به نظر آنها عجیب می نمود و متناسب با زمان تغییر می کرد. در سالهای اول دریافت، سود وام کم بود و وام گیرندگان مسکن می توانستند بدهی خود را پرداخت کنند. با بالا رفتن نرخ سود وام، بسیاری از وام گیرندگان آمریکایی دیگر قادر به پرداخت بدهی های خود نبودند و بسیاری از آنها مجبور شدند دارایی ها از جمله مسکن خود را واگذار کنند که یکی از تبعات این مسئله کاهش قیمت مسکن در آمریکا بود. این مسئله به سرعت در کنار سایر مشکلات اقتصادی، رتبۀ اقتصادی آمریکا را تحت تأثیر قرار داد و متعاقباً بر بازارهای بورس جهان نیز تأثیر منفی نهاد.
          البته! ویکی پدیا! داستان را جور دیگری برای ما تعریف کرد! او می گفت چون در آمریکا مسکن ارزان شد! دیگر مردم دوست نداشتند بازپرداخت داشته باشند و گفتند خانه مال خودت! ویکی برای ما این جور تعریف کرد (تا آنجا که به خاطر دارم) که مردم هر کدام چند تا خانه گرفته بودند و چند میلیون خانه اضافی هم همین جور مانده بود و این آغاز گر مسئله بوده...
          ولی مطلب اخیر می گوید زیادی از حد سود گرفتن و فرمول های دریافت سود باعث شده بود مردم «نتوانند» بدهی را باز گردانند. (نه اینکه نخواهند)
          و گمان کنم حق با نویسنده ی این مطلب باشد نه ویکی! و با توجه به روشنگری هایی که جناب ادیب برای ما انجام داده اند به نگر می رسد که این بحران ها یک کار عمدی است... نه اتفاقی!
          به هر حال...
          برای ما مهم هم نیست.

          زمانی که وام گیرندگان نتوانستند بدهی های خود را به دلایل مختلف(از جمله بالا بودن نرخ سود آن) پرداخت کنند، کل سیستم اقتصادی دچار مشکل شد.
          متعاقباً بسیاری از بانکهای آمریکایی اعم از گلدمن ساش، جی پی مورگان، مریل لینچ و لهمان برادرز با بحران عظیم اقتصادی روبرو شدند که در نهایت در 15 سپتامبر 2008 با ورشکستگی لهمان ضربۀ بزرگی بر اقتصاد آمریکا وارد شد. واشنگتن می توانست با کمک به لهمان، از سقوط این بانک مهم جلوگیری کند، اما ترجیح داد که این حادثه به مدل و الگویی برای سایرین تبدیل شود. با این حال متعاقب درخواست بانک مرکزی آمریکا طرح پلسون- رییس بانک مرکزی آمریکا- طرح کمک 700 میلیارد دلاری دولت برای نجات بانکها و بازارهای مالی در کنگره تصویب شد. در 6 اکتبر 2008 بازار بورس پاریس و داو جونز شاهد سقوط بزرگ تاریخی بودند که به"دوشنبه سیاه" معروف شد. دولت فرانسه برای کاهش تبعات منفی بحران اقتصادی، مبلغ 10،5 میلیارد یورو به 10 بانک بزرگ خصوصی کشور ترزیق کرد. ایسلند و بانکهای آن که به تازگی دولتی شده بودند، بُعد دیگری از بحران اقتصادی بود که البته این کشور توانست به شکل معجزه آسایی خود را از غرق شدن در بحران نجات دهد.
          باز این هم نگفت بحران چگونه تسری پیدا می کند. انگار به این قسمت که می رسد همه لالمونی می گیرند.
          *زمستان 2008-2009
          با تسری بحران اقتصادی به کشورهای اروپایی، بسیاری از شرکتهای مهم تلاش کردند تا بازارهای امن تری را برای سرمایه گذاری بیابند و از این رو استفاده از مواد اولیه از جمله نفت و مواد غذایی رو به افزایش نهاد و قیمت ها بالا رفت. متعاقبا به دلایل ذکر شده بحران مالی به بحران اقتصادی تبدیل شد. مصرف به دلیل قیمت بالای اقلام در کشورهای توسعه یافته کم شد. بخش اتومبیل سازی از مهمترین صنایعی بود که در جریان بحران اقتصادی به شدت آسیب دید؛ به گونه ای که جنرال موتورز دقیقاً سه ماه بعد از شرکت کریسلر، در ژوئن 2009 در آستانۀ ورشکستگی قرار گرفت. این بحران به اروپا نیز سرایت کرد. به طوری که سارکوزی، رییس جمهور وقت فرانسه از اعطای اعتبار 7،8 میلیارد یورویی به رنو و پژو خبر دارد.
          آرام آرام تعداد کشورهای بیمار رو به افزایش می رفت. در سال 2008 ایرلند، ژاپن، سوئد، هنگ کنگ، سنگاپور، ایتالیا، فرانسه، آلمان، ایالات متحدۀ آمریکا، انگلستان و اسپانیا وارد بحران شدند. سیر صعودی بیکاری نیز به وضعیت موجود اضافه شد. در فرانسه، نرخ بیکاری در سپتامبر 2008 از مرز 7،9% عبور و به 10% در دسامبر 2009 افزایش یافت. نرخ بیکاری در آمریکا نیز از 5% در سال 2008 به 10% در پایان سال 2009 رسید.
          اما وضعیت یونان در میان کشورهای بحران زده به مراتب بدتر بود. آمار بیکاری یونان که در سال 2008 رقم کمتر از 8% را نشان می داد، در ژوئیه 2012 به بالای 24% رسیده است.
          *از سال 2010 بحران دولتها آغاز شد
          یونان بین سالهای 2000 تا 2007 با رشد 4،2 درصدی در میان کشورهای ناحیۀ یورو، بهترین شاگرد اروپا بود و توانست از ورود خود به پول واحد اروپایی بهره برداری زیادی کند و برای توسعۀ دامنۀ آن وام های زیادی از بازارهای بزرگ بین المللی دریافت کرد. بانک آمریکایی گلدمن شاس از جمله مهمترین وام دهندگان به آتن بود که بعدها زمینۀ کسر بودجۀ این کشور را فراهم آورد.
          دو صنعت مهم یونان(توریسم و صنعت دریایی) که نقش اصلی و مهمی را در اقتصاد کشور ایفا می کرد، در آغاز بحران به شدت آسیب دیدند، به طوری که در سال 2009 درآمدهای ناشی از این صنعت به میزان 15% کاهش یافت. بدهی بالای دولت به بحران موجود اضافه شد و میزان آن به بیش از 100% تولید ناخالص داخلی افزایش یافت. وضعیت یونان تا بدانجا پیش رفت که در بهار 2010 اعلام شد، یونان در حال احتضار است.
          در همین زمان بود که طرح کمک های مالی و نجات یونان وارد فاز جدی تری شد:
          *110 میلیارد یورو(می 2010)
          *130 میلیارد یورو(مارس 2012)
          *حذف و بخشش 107 میلیارد یورو از بدهی های یونان(فوریه 2012)
          تمهیدات در نظر گرفته شده توانست اندکی از ایجاد فاجعه در یونان جلوگیری کند، با این حال یونان همچنان راه درازی را تا خروج از بحران در پیش دارد و هنوز همۀ برنامه های درنظر گرفته شده به اجرا درنیامده است. متعاقب اجرای برنامه های ریاضتی در این کشور دستمزدها تا 25% در سال 2011 تقلیل یافته و حداقل دستمزد مجددا به 586 یورو در سال 2012 کاهش یافته است.
          سایر کشورهایی که تاکنون از وامها بهره منده شده اند:
          *ایرلند: 85 میلیارد یورو(نوامبر 2010)
          *پرتغال: 78 میلیارد یورو(می2011)
          *اسپانیا: 100 میلیارد یورو(ژوئن 2012)
          تشدید نگرانی ها سبب شد برای جلوگیری از ورشکستگی دولتها، راهکارهای جدیدی در تاریخ 6 سپتامبر 2012 از سوی بانک مرکزی اروپا در نظر گرفته شود. از آنجایی که سرمایه گذاران و وام دهندگان با نرخ های بالایی اقدام به اعطای وام به کشورها می کردند، بانک مرکزی اروپا تصمیم دارد بدهی های دولتهای در حال ورشکستگی را خریداری کند. دادگاه قانون اساسی آلمان نیز بعد از ماهها نگرانی کشورهای ضعیف اروپایی به طرح جدید نجات اروپا رأی مثبت داده و بدین ترتیب بازارهای جهانی در مقطع فعلی اندکی آرامش دارد.
          دولت آمریکا نیز قصد دارد برای احیای اقتصاد کشور حجم نقدینگی را در بازار به منظور افزایش رشد اقتصادی و اشتغال افزایش دهد.




          ترجمه: زهرا خدایی
          مهمترین بخشش همان بود که پررنگ کردم... دریافت وام های زیاد در زمان رشد.
          «محمد حسین» هستم.
          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

          نظر

          • mhjboursy
            ستاره‌دار (۱۳)
            • Jul 2013
            • 18270

            #290
            پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

            من حساب ارزی دارم دیروز وقتی برای برداشت بخشی از ارز از حسابم مراجعه کردم، بانک در کمال بی شرمی گفت اسکناس ارزی نمی تونیم به شما بدیم معادلش ریال میدیم و بعد از محاسبه گفت به ازای هر دلار می تونید 4200 تومن برداشت کنید. بعد هم گفت بخشنامه جدید است از پرداخت اسکناس ارز تا اطلاع ثانوی ممنوع شده، بعد هم گفت من بهت توصیه می کنم با این شرایط حسابت نبندی چون ضرر زیادی می کنی سود ارزی را به ریال بر مبنای دلار 4200 بگیر و اصل سپرده ارزی را نگهدار تا در آینده شرایط عادی بشه.
            اقای سیف اقای روحانی اقای نوبخت اگر من هم دلار مثل بچه های شما ارز میبردم خارج حساب باز می کردم بهتر نبود یا میذاشتم تو بالش حداقل خیالم راحت تر نمیشد! اینه جواب اعتماد به شما

            نماینده مجلس خبر داد:

            موافقت مجلس با اخذ مالیات بر ارزش افزوده طلا از اجرت ساخت + شرط اعمال

            سخنگوی کمیسیون اقتصادی از موافقت این کمیسیون با اخذ مالیات بر ارزش افزوده با نرخ ۹ درصد از اجرت ساخت طلا خبر داد و گفت : اعمال این مصوبه به ثبت معاملات فعالان این صنعت در سامانه سازمان مالیاتی است.


            به گزارش پایگاه خبری بورس پرس،رحیم زارع درباره بررسی لایحه اصلاح قانون مالیات بر ارزش افزوده در جلسات کمیسیون اقتصادی به خانه ملت گفت: اعضای این کمیسیون طی جلسات فشرده با حضور تقوی‌نژاد رئیس سازمان امور مالیاتی در حال بررسی موادی از لایحه اصلاح قانون مالیات بر ارزش افزوده هستند تا بر اساس آن خرید و فروش طلا شفاف شود.

            وی افزود: کمیسیون اقتصادی مجلس موافقت کرد مالیات بر ارزش افزوده با نرخ 9 درصد از اجرت ساخت طلا و سود فعالان صنعت اخذ شود. در صورتی که مصوبه نهایی در صحن علنی مجلس مصوب و به تأیید شورای نگهبان برسد، این مصوبه لازم‌الاجرا خواهد شد، عدم دریافت مالیات بر ارزش افزوده از اصل طلا در صورتی اعمال خواهد شد که فعالان صنعت طلا اعم از طلافروشان، بنکداران، تولید‌کنندگان و واردکنندگان طلا معاملات خود را در سامانه‌ای که سازمان امور مالیاتی برای این منظور ایجاد کرده، ثبت کنند.

            زارع ادامه داد: خرید و فروش طلا خارج از سامانه مورد نظر ممنوع است و بر اساس نظر کمیسیون اقتصادی مجلس، پروانه و مجوزهای قانونی واحدهایی که معاملات خود را در سامانه ثبت نکنند، ابطال می‌شود.واحدهایی که به توافق بین مجلس و صنعت طلا منعقد شده پایبند نباشند مشمول جریمه‌ای معادل 9 درصد قیمت اصل طلای معامله شده می‌شوند و این جریمه قابل بخشش یا تخفیف نیست.

            انتهای پیام

            «محمد حسین» هستم.
            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

            نظر

            • mhjboursy
              ستاره‌دار (۱۳)
              • Jul 2013
              • 18270

              #291
              پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

              در ارتباط با بحران اقتصادی
              ____________________

              با توجه به مطالب گفته شد به خودم (و دوستان) توصیه می کنم:
              از امروز به مدت یک سال حواستان باشد که نقدینگی (به دلار) زیاد داشته باشید تا در موارد حساس بتوانید از آن بهترین استفاده را بکنید. (اگر نگاه کنید کاملا این را جناب محمد حسین ادیب هم گوش زد کرده بود!!! ?)

              البته ممکن است دولت با جمع آوری دلارهای دست مردم، هم این راه را برای ما بسته باشد و هم از سوی دیگر تدابیری اندیشیده باشد که بتواند از (با همین ارزها) از این بحران سربلند بیرون بیاید و بحران اقتصادی آینده (که ترامپ را گذاشته اند آن را ایجاد کند) را ما اصلا نفهمیم! کما اینکه به خاطر بسته بودن درهای کشور بر روی اقتصاد دنیا (تا حدودی) دفعه ی پیش هم آن چنان درگیر نشدیم.
              ولی باز به هر حال... راهکار کلی این است که تا جایی که بتوانیم طی یک سال آینده دلار داشته باشیم. (یک مسئله این است که آیا زر هم می تواند جایگزین دلار باشد؟ یا زر هم مانند نفت و کالاهای دیگر می ریزد...)
              (و البته احتمالا مانند همیشه خودم این را اجرا نخواهم کرد چون دوست دارم 24 ساعته در بورس باشم.)



              یک مسئله ای... آیا این که ترامپ رفت و کلی عربستان را دوشید... ربطی به این مسئله دارد؟ یا نه؟ صرفا می خواست استفاده کند؟ یا اینکه هم می خواست استفاده کند و هم می خواست مقداری از دلارها را از بازار جمع کند؟ (که التهاب آینده شدیدتر و زودتر انجام شود) همین طور فروش تسلیحات نظامی به کره جنوبی و ژاپن و قطر و گرفتن دلار از آنها...

              (این جناب آقای محمد حسین ادیب هم این زمان که باید بیشتر بنویسد کلا رفته در فاز سکوت :|)
              «محمد حسین» هستم.
              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

              نظر

              • Abad
                عضو فعال
                • Nov 2015
                • 7515

                #292
                پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                (این جناب آقای محمد حسین ادیب هم این زمان که باید بیشتر بنویسد کلا رفته در فاز سکوت :|)

                فعلا باید سکوت کرد تا یک ماه دیگر ، فکر کنم پشت پرده خبرهایی است ، احتمال خراب شدن بازی ها هم هست
                قبلا در همین تاپیک نوشته بودم آمریکا مرتب ایران را درگیر خواهد کرد تا از داخل ضربه پذیر شویم .

                Abad (گروه سرمایه گذاری آباد )
                تصمیم ساز است ، تصمیم گیری و مسئولیت آن با شماست. هر تصمیمی برای آینده امکان خطا دارد

                نظر

                • mhjboursy
                  ستاره‌دار (۱۳)
                  • Jul 2013
                  • 18270

                  #293
                  پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                  سلام؛
                  خیلی واضح در محافل بورسی و غیر بورسی دوستان دارند می گویند هیچ خبری نبوده و اصلا هم مهم نیست!
                  همه!

                  • کانال های بورسی می گویند چیزی نبوده و مصدوم نداشته پس فردا مثبت است! کاملا تابلو است که تا خرخره طرف سهام دارد و فقط از روی احساسات به «دیگران» می گوید که قیمت سهام او را پایین نیاورد! بسیار بسیار غیر حرفه ای. آقای مهدی ساسانی که دیگر باحال تر کار کرد و آمد آمار جان باختگان سوری در حمله ی اخیر آمریکا را (که صفر نفر بوده) با آمار جان باختگان حوادث جاده ای ایران! مقایسه کرد!!! :D (حالا این آقا آدمی است که واقعا حرفه ای است و کاملا معلوم است که به احساساتش مسلط است... دیگران بمانند!)
                  • صدا و سیما چه کار کرده؟؟؟ صدا و سیما آمده تصاویر پای کوبی سوری ها را! در واکنش! به حملات آمریکایی ها! نشان داده! و گفته مردم سوری خوشحالند؟؟؟ /.:blinksmiley.:/
                  • ترامپ چه کرده؟؟؟ ترامپ گفته پیشنهاد اقتصادی برای ایران و روسیه داریم! /:.mellowsmiley.:/ رسانه های آمریکایی هم انگار دارند می گویند خبری نبوده و آسوده بخوابید که شهر در امن و امان است!
                  • پوتین چه کرده؟؟؟ پوتین که تا دیروز می گفت اگر کسی موشک شلیک کند جایی که از آنجا موشک آمده را می زنیم، انگار تنبیه بشار اسد را پذیرفته! /:.rolleyessmileyani (دیگر این عاقل ترین سیاستمداری بود که من می شناختم... وقتی این بنده خدا این گونه می کند از دیگران چه انتظار؟)
                  • ایران هم فعلا موضع خاصی نگرفته و جوری القاء می کند که در «بلند مدت» جواب خواهد داد. حتی به وضوح می شد این را از حرف های رهبر هم برداشت کرد. (این عاقلانه ترین پاسخ بود... ولی آخر وقتی در کوتاه مدت یک نفر یک سیلی زد تو گوشت تو که نمی توانی/نباید در بلند مدت پاسخش را بدهی؟ میشود؟؟؟ به هر حال...)




                  کاملا مشخص است که همگان گیج شده اند و دقیقا نمی دانند چه باید بکنند. هم بورسی ها و هم سیاست مداران و هم روزنامه نگاران (چه خارجی و چه ایرانی). (و البته ما هم همین طور /:.wacsmiley.:/)

                  همان گونه که گفته بودیم این کاری است که آقای ترامپ را برای آن طراحی کرده اند. امروز با ایران، فردا با روسیه، پس فردا با کره شمالی، پسین فردا با چین، روز بعد با مکزیک، روز بعدش با جای دیگر...
                  تا وقتی بحران اقتصادی کاملا به ثمر ننشیند، ترامپ این کارها را ادامه خواهد داد...
                  و هدف اصلی هم ایران نیست! هدف اصلی (طبق آموزش های آقای ادیب) خود مردم آمریکا هستند! یعنی داوجونز.
                  و باز هم در مرتبه ی پایین تر متحدین ِ درجه ی دو ایالات متحده هستند! یعنی کشورهایی مانند ایتالیا و یوانان و اسپانیا در دوره ی قبل و کشورهایی دیگر در این دوره.
                  در مرتبه ی آخر هم هدف کشورهای جهان سوم هستند... که باید با «دلار» بی صدا سرشان بریده شود. و عرب ها که باید هزینه های پیدا و ناپیدا بدهند.
                  به هر حال... بازی اصلی دارد درون ایالات متحده و روی آمریکایی ها انجام می شود... و تا زمانی که دارایی ها در قیمت پایین دست به دست نشود بازی هم تمام نخواهد شد.
                  و این بازی به احتمال بالا در این یکی دو سال روی ایران هم تاثیر خواهد گذاشت. (حتی اگر ایران از دید مسائل بین الملل کاری نکند و صرفا نظاره گر باشد!) امیدواریم تاثیر بسیار کم باشد و ما هم از این تاثیر استفاده ی مثبت ببریم نه منفی.
                  (سرمایه گذاری بلند مدت را هم که گفتیم... زر! که البته ما احتمالا روی آن کار نخواهیم کرد.)

                  _________________________

                  بازار سرمایه ما در بسیار از سهام خودش در کف بود که آن را شکست و خیلی راحت باز هم افت زیادی کرد و با این کار ترامپ هم مطمئنا (اگر نخواهیم احساسی باشیم) باز هم یک افت بسیار زیادی خواهد کرد. دست کم 15 درصد تخمین می زنم. در این مدت هم پیشبینی می کنم حقوقی ها به خوبی حمایت کنند. و این کار، اصلاح را کندتر می کند. زمانی که اصلاح تمام شد و به صورت موقت خواست اصلاح کند شاید بتوان نوسان گیری کرد... البته این کار خطرناک است. چون احتمالا همین جور جو منفی ادامه دار خواهد بود. ولی از طرف دیگر هم قیمت های بسیار پایین را داریم که برآیند این دو می تواند «اصلاح زمانی» را برای ما داشته باشد و موقعیت نوسانگیری های ریز.
                  پس پیشبینی ما برای یک ماه آینده این است: یک اصلاح بسیار سهگمین، سپس یک نوسان رو به بالای موقت، سپس یک اصلاح زمانی/نوسانی.



                  این را هم از مرتضی عباد دیدم اکنون. جالب است:

                  من نمی دونم چه اصراریه که صدا و سیما و کانالهای تلگرامی مرتبط می خوان نشون بدن که زندگی عادی در دمشق جریان داره!!!


                  من اصلا کاری ندارم حمله در چه حد بوده و اینا چند تا زدن و اونا چند تا خوردن ولی خواهشا اینقدر مصنوعی نباشید.

                  اصلا لزومی نداره حتما امروز زندگی عادی در دمشق جریان داشته باشه بالاخره یه چند تا موشک زدن اگه مردم استرس داشته باشن و زندگی شون عادی نباشه و بترسن اتفاقی روتین هست و به هیچ جایی برنمی خوره و هیشکی نمی گه ای وای سوریه چقدر ضعیف شد.

                  تو همین ارومیه چهارشنبه سوری که میشه زندگی عادی جریان نداره، حتی وقتی باران شدید می باره زندگی عادی مون مختل می شه، بالاخره دمشقی ها هم هر قدر از ما شجاع تر باشن بالاخره انسانن و ترس و احتیاط بکنند ایرادی ندارد، شما لطفا خودت رو نکُش صدا و سیمای عزیز.

                  به خدا دنیا عوض شده، الان با یه دستگاه دویست هزار تومنی می تونی بالای ۵۰۰ شبکه خبری داشته باشی.

                  چرا اینقدر تلاش می کنید مردم به ساده ترین کارهاتون اعتماد نکنن!!!

                  همه شبکه های دنیا دارن گزارش میدانی می دن اونوقت شبکه خبر گیر داده به بازار میوه و تره بار دمشق که بگه زندگی عادی در جریانه و مردم دارن میوه میخرن!!
                  «محمد حسین» هستم.
                  امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                  نظر

                  • Abad
                    عضو فعال
                    • Nov 2015
                    • 7515

                    #294
                    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                    در اصل توسط Abad پست شده است View Post
                    (این جناب آقای محمد حسین ادیب هم این زمان که باید بیشتر بنویسد کلا رفته در فاز سکوت :|)

                    فعلا باید سکوت کرد تا یک ماه دیگر ، فکر کنم پشت پرده خبرهایی است ، احتمال خراب شدن بازی ها هم هست
                    قبلا در همین تاپیک نوشته بودم آمریکا مرتب ایران را درگیر خواهد کرد تا از داخل ضربه پذیر شویم .

                    • ایران هم فعلا موضع خاصی نگرفته و جوری القاء می کند که در «بلند مدت» جواب خواهد داد. حتی به وضوح می شد این را از حرف های رهبر هم برداشت کرد. (این عاقلانه ترین پاسخ بود... ولی آخر وقتی در کوتاه مدت یک نفر یک سیلی زد تو گوشت تو که نمی توانی/نباید در بلند مدت پاسخش را بدهی؟ میشود؟؟؟ به هر حال...)



                    سیاست های جدید ارزی بر اساس عدم توافق تنظیم شده و پیام اقتصاد مقاومتی واقعی رو می ده و آن روی سکه فشار به آمریکا است که خواسته هایش را کمتر کند ( و گر نه میریم به سمت مقاومت ) و موشک های زده شده به سوریه حامل این پیام به ایران است که نرم تر شود تا توافق جدیدی شکل بگیرد.

                    این احتمال زیاد است که توافقی در راه است.
                    Abad (گروه سرمایه گذاری آباد )
                    تصمیم ساز است ، تصمیم گیری و مسئولیت آن با شماست. هر تصمیمی برای آینده امکان خطا دارد

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #295
                      پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                      نرخ محصولات پتروشیمی با دلار ۴۲۰۰ تومانی تعیین شد

                      فروردین ۲۶, ۱۳۹۷


                      بورس۷:
                      نرخ انواع محصولات پتروشیمی براساس دلار ۴۲۰۰ تومانی توسط شرکت ملی صنایع پتروشیمی اعلام شد .
                      نرخ محصولات پتروشیمی با دلار ۴۲۰۰ تومانی را اینجامطالعه کنید .



                      __________________________________________________ ____

                      بازار امروز آن جور که انتظارش را داشتم نشد. انتظار داشتم قرمز قرمز باشد. ولی نمادهای مثبت و حتی صف خرید هم بودند. کم هم نبودند.
                      البته در خیلی از نمادها دقیقا در کف (یا حتی در شرایط بحرانی که موقتا زیر کف می رویم) هستیم.
                      در هیچ نمادی امروز خرید خوب حقیقی نداشتیم. (به جز کرمان که گویا کد به کد داشتند می کردند. البته ثاباد و وبشهر و قچار و وکادو هم هستند که زیر 3میلیارد ریال داد و ستد شدند و زیاد مهم نیستند.)
                      ولی در مقابل فروش های سنگین حقیقی در نمادهای مختلف به چشم می خورد. (به خصوص نمادهای فولادی/پتروشیمی/پالایشی که گفته بودیم. احتمالا پتروشیمی ها از این جریان 42 هزار ریال و خبری که در بالا درج کردم ناراحت شده اند...)
                      طبق انتظار حمایت خوب حقوقی ها آغاز شده (که البته شاید بهتر باشد به آن بگوییم حمایت بد یا مفت خری) و احتمال بیشتر برای من این است که تا برجام همین جور جمع کنند. (این برجام هم سریالی شده ها! گمان کنم اکنون قسمت نهم یا دهمش باشیم... ببینیم آخر داستان کدام قسمت خواهد بود.)
                      اگر همین جور قیمت ها در کف ماند و بازی کرد و احیانا پایین تر رفت، من دوست دارم چند روز مانده به برجام خرید کنم.
                      البته از یک چیز مطمئن باشیم. این ترامپ، مطمئنا، سر برجام هم بازی در خواهد آورد. و اگر اندکی احساس کنند که با کارت ایران می توانند داوجونز و اس اند پی و ... را بالا پایین کنند، تا آنجا که بتواند کاری خواهند کرد که برجام بالا پایین شود. پس ممکن است راس 21 ام شهرویور کار تمام نشود!
                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • mhjboursy
                        ستاره‌دار (۱۳)
                        • Jul 2013
                        • 18270

                        #296
                        پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                        دو نوشته ی زیر از روزنامه ایران است... زیاد جالب نیست ولی بد هم نیست.




                        از روزنامه ایران (97/1/29)


                        «ایران» سمت و سوی احتمالی نقدینگی جامعه پس از تحولات ارزی اخیر را بررسی می‌کند


                        مقصد سرمایه‌های سرگردان
                        - سپرده ارزی، بازار مسکن و سپرده ریالی مقاصد بعدی سرمایه‌ها - بازار سکه تا حدودی جای ارز را گرفته است

                        درست 10 روز پیش بود که صداوسیما با قطع برنامه گفت‌و‌گوی ویژه خبری، سخنان اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری را به‌صورت زنده پس از جلسه فوق‌العاده ستاد اقتصادی دولت پخش کرد که در حال توضیح سیاست‌های جدید ارزی دولت بود. دقایقی بعد با استناد به سخنان جهانگیری خبر «دلار با قیمت 4200 تومان تک نرخی شد» تیتر یک همه رسانه‌های برخط و خبر فوری همه شبکه‌های اجتماعی شد. با اعلام این خبر مهم و تأکید معاون اول رئیس جمهوری مبنی بر اینکه از این پس دلار با این قیمت در همه مبادلات به‌کارگیری شده و هر گونه قیمت‌گذاری خارج از این نرخ به‌منزله قاچاق محسوب شده و با برخورد شدید دولت مواجه خواهد شد، «ساعت صفر ارزی» از صبح سه‌شنبه آغاز شد. این شاید تعبیری باشد برای ساماندهی بازار ارز و اتخاذ سیاست‌های جدید ارزی از سوی بانک مرکزی و ستاد اقتصادی دولت که تلاش دارد ضمن بازگشت آرامش به بازار، زمین بازی را برای حصول اطمینان از پایان فعالیت سیاه و دلالی، جلوگیری از روند خروج سرمایه از کشور و کنترل تأثیرات نوسانات بر قیمت‌ها و بازارهای مختلف، تغییر دهد. از صبح سه‌شنبه تاکنون ساختمان شیشه‌ای میرداماد حتی یک لحظه از رفت و آمد وزرا، رؤسای بخش‌های مختلف، مسئولان اقتصادی، کارشناسان، صادرکنندگان، وارد‌کنندگان و دیگر بخش‌های مختلف اقتصادی خالی نشده است. کارشناسان، مدیران و رؤسای ارشد بانک مرکزی در راستای پاسخ به حجم زیاد سؤالات و ابهامات مردم در خصوص نحوه تخصیص ارز و همچنین تدوین و ابلاغ آیین نامه‌ها و ضوابط مختلف ارزی، ساعت‌ها به بحث و گفت‌و‌گو نشستند و به‌صورت روزانه این ضوابط را به بخش‌های مختلف ابلاغ کردند.


                        از روز 21 فروردین ماه امسال که با اجرای سیاست یکسان‌سازی نرخ ارز و همچنین تغییر روش عرضه ارز این بازار جذابیت خود را برای سفته‌بازان و سرمایه‌گذاران از دست داده است، جریان نقدینگی سرگردان نیز تغییر جهت داده است. در ماه‌های پرنوسان بازار ارز و بخصوص از زمانی که فاصله میان نرخ ارز صرافی‌ها با بازار دلالی زیاد شد و به بیش از هزار تومان رسید، بخش عمده‌ای از نقدینگی سرگردان در کشور برای کسب بازدهی رؤیایی به این بازار جذب شد. روزها در صفوف طولانی مقابل صرافی‌ها درکنار متقاضیان واقعی کسانی بودند که برای خرید ارز با دو هدف کسب سود آنی یا حفظ ارزش سرمایه اقدام می‌کردند.
                        اما از روز 21 فروردین ماه که بانک‌ها جای صرافی‌ها را گرفته‌اند و سختگیری بیشتری برای عرضه ارز اعمال می‌شود، دیگر بازار ارز محل مناسبی برای کسب سود نیست و درنتیجه نقدینگی سرگردانی که در کشور وجود دارد با توجه به توقع بالا برای کسب سود باید بازار دیگری را پیدا کند. برهمین اساس بانک مرکزی با هدف جمع‌آوری و هدایت صحیح این نقدینگی سرگردان طرح‌های مختلفی را در ماه‌های گذشته اجرا کرده است. طبق اعلام بانک مرکزی حجم نقدینگی در پایان بهمن ماه سال 96 به 1489 هزار و 640 میلیارد تومان رسید که نسبت به ماه مشابه سال 95 بالغ بر 23 درصد رشد داشته است.
                        براساس ارقام پولی بهمن ماه سال 96، حجم نقدینگی در پایان این ماه با 18.8 درصد افزایش نسبت به اسفند ماه 95 (11 ماه) به 1489 هزار و 640 میلیارد تومان رسید. این میزان رشد، در 12 ماهه منتهی به بهمن ماه سال گذشته 23 درصد رشد داشته است. سهم شبه پول از نقدینگی 1304 هزار و 330 میلیارد تومان و سهم پول 185 هزار و 310 میلیارد تومان است. همچنین میزان اسکناس و مسکوک در دست اشخاص در پایان بهمن ماه سال گذشته 36 هزار و 530 میلیارد تومان بوده که در 12 ماه 13.6 درصد افزایش نشان می‌دهد. در ماه‌های پایانی سال گذشته و در فاز نخست التهاب ارزی این بانک با بسته سه گانه مدیریت بازار ارز سعی کرد تا با ارائه چشم‌انداز مناسبی از سود بخشی از این نقدینگی را جذب کند. درهمین راستا فروش گواهی سپرده ریالی و ارزی و همچنین پیش فروش سکه اجرایی شد. هرچند گواهی سپرده ارزی چندان مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار نگرفت اما سپرده ریالی با سود جذاب 20 درصدی در زمانی که حداکثر نرخ سود در بانک‌ها 15 درصد است توانست بیش از 400 هزار میلیارد تومان جذب کند که البته بخشی از آن مربوط به تبدیل سپرده‌های بلندمدت بانک‌ها بود.


                        نقدینگی سرگردان به کدام در می‌کوبد
                        در شرایط فعلی گرچه از میان بسته سه گانه ارزی بانک مرکزی زمان فروش گواهی سپرده ریالی 20 درصدی محدود بود و دیگر امکان ندارد ولی همچنان پیش فروش سکه و فرصت سپرده‌گذاری ارزی در بانک‌ها مهیاست.
                        گزارش‌ها و آمارها نشان می‌دهد که دراین شرایط بازار سکه تا حدودی جای ارز را گرفته و بخشی از سرمایه‌ها را به سوی خود جلب کرده است. برهمین اساس درحالی که در فاز نخست پیش فروش سکه درماه‌های پایانی سال گذشته استقبال سردی از این طرح شد، اما پس از اتفاقاتی که در بازار ارز در سال‌جاری افتاد اقبال به بازار سکه بیشتر شده است.
                        براساس آمارهای منتشر شده از ابتدای طرح پیش‌فروش تاکنون، بیش از دو میلیون و ۹۱ هزار قطعه سکه پیش‌فروش شده است، این میزان پیش‌فروش سکه باعث شده که رقمی حدود دو هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان نقدینگی از بازارها جذب شود که البته بانک مرکزی باید منابع سود این طرح را برای بازه‌های زمانی تأمین کند، اما در طرح جدید علاوه‌بر جذب نقدینگی، سیاست مدیریت انتظارات نیز دنبال می‌شود. در حال حاضر، در شرایطی که عملیات خرید و فروش ارز با چالش روبه‌رو شده و نرخ سود بانک‌ها نیز به سطح قبلی بازگشته است، بازار پیش‌فروش سکه، به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین گزینه‌های سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود.


                        بازار مسکن گزینه بعدی
                        درکنار سکه، بازار مسکن با توجه به رکود چندین ساله خود این ظرفیت را داراست تا بخشی از سرمایه‌های سرگردان را به خود جذب کند. البته در نخستین ماه سال همانند ماه پایانی سال گذشته بازار معاملات مسکن رونق قبل را ندارد، چرا که عمده فروشندگان برای فروش ملک خود به نرخ‌های بالاتر، صبر کرده‌اند و خریداران نیز برای تصمیم‌گیری صحیح‌تر به رخدادهای آینده چشم دوخته‌اند. البته رشد اوراق گواهی حق تقدم یا همان تسه‌ها که بستری برای دریافت وام مسکن و فرصتی برای سرمایه‌گذاری نیز محسوب می‌شود نشان داد که سرمایه‌گذاران نیم نگاهی نیز به این بازار دارند. درحالی که قیمت هر برگه اوراق مسکن پیش از التهاب ارزی در مرز 60 هزار تومان بود به یکباره به 77 هزار تومان رسید. هرچند که دوباره این نرخ به عقب برگشت اما در مجموع این اوراق با رشد قیمتی مواجه شده است، رونقی که در مرحله بعد می‌تواند در بازار خرید و فروش مسکن نیز تأثیر بگذارد.
                        درکنار رونق معاملات مسکن در سال گذشته بر میزان سرمایه گذاری‌ها دراین بخش نیز افزوده شد. به‌طوری که حجم سرمایه‌هایی که در تابستان و پاییز سال گذشته از سوی سازنده‌ها صرف تکمیل ساختمان‌های ناتمام شد، بیش از
                        ۵۰ درصد نسبت به مدت مشابه در سال ۹۵ رشد کرد.
                        تابستان پارسال، سرمایه‌گذاری در تکمیل پروژه‌های ساختمانی ناتمام ۹۰ درصد نسبت به تابستان ۹۵ افزایش داشت و در پاییز نیز این فرآیند رشد
                        ۵۹ درصدی به خود گرفت. حال واحدهای تکمیل شده و نیمه تمام مسکونی در انتظار مشتری است.
                        بانک‌ها همچنان جذاب اما انتظارات بیشتر است
                        درحالی که سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر به‌دنبال بازدهی بالایی هستند، نرخ سود 15 درصدی سپرده‌های بانکی و سود بالاتر صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذاران محتاط‌‌تر مطلوب به نظر می‌رسد ولی سرمایه‌گذارانی که در سال‌های گذشته از همین بازار پول به سود‌های بیش از 20 درصد عادت کرده‌اند سخت قانع می‌شوند که نرخ سود کمتری به دست آورند. برهمین اساس در دوره التهاب ارزی سرمایه‌های زیادی از بانک‌ها تخلیه شد تا در بازار ارز سود بیشتری را جست وجو کند.

                        بــــرش
                        خرید و فروش تلفنی ارز رونق گرفت
                        دستورالعمل‌های بانک مرکزی راه را بر دلالان بازار ارز بسته، آنهایی که نبض بازار را در چهارراه استانبول به دست گرفته بودند، حال اگرچه تلفنی معامله می‌کنند اما ضررشان کم نبوده است. به‌گزارش مهر، بر همین اساس است که اکنون روش‌های جدیدی برای خرید و فروش ارز، کالایی که اکنون با دستورالعمل‌های دولتی، محدودیت عرضه دارد، ابداع شده که عمدتاً بر پایه شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های تلگرامی است. هر چه باشد، بازار با وجود همه دستورالعمل‌ها راه خود را می‌رود؛ هر چند که بانک مرکزی اعلام کرده که هرگونه خرید و فروش ارز خارج از شبکه بانکی ممنوع بوده و قاچاق محسوب می‌شود. موضوع دیگر، همان صرافی‌های غیرمجاز هستند که این روزها با وجود تمام سختگیری‌های بانک مرکزی، حتی کرکره‌های خود را هم پایین کشیده‌اند، اما به هرحال خرید و فروش‌های خود را به شیوه‌های نوینی منتقل کرده‌اند که بالاخره حیات کاری خود را ادامه دهند.
                        بررسی‌های میدانی حکایت از آن دارد که خرید و فروش ارز به‌صورت تلفنی و در فضای مجازی رونق بسیاری دارد و اتفاقاً نرخ را حداقل ۴۸۰۰ تومان و به طور میانگین ۵۱۰۰ تا ۵۲۰۰ تومان بالا برده است؛ همان دلاری که دولت برای آن نرخ ۴۲۰۰ تومانی را تعیین کرده است.


                        ___________________________________

                        نقدینگی به کدام سمت می‌رود؟
                        بهاءالدین حسینی هاشمی
                        اقتصاددان

                        95 درصد از نقدینگی موجود در کشور، به‌صورت حساب‌های بانکی و 5 درصد دیگر به شکل مسکوکات است. تقریباً این روند ثابت است و تغییراتی هم که صورت می‌گیرد، میان حساب‌های بانکی جا‌به‌جا می‌شود. به این ترتیب جای نقدینگی مشخص است. اما مسأله این است که در شرایط کنونی با وضعیتی که برای بازار ارز وجود دارد، مردم چه رفتاری خواهند کرد؟ نخستین راه این است که اگر سود بانکی جاذبه داشته باشد، قطعاً سعی می‌کنند در حساب‌های کوتاه مدت و میان مدت وارد شوند. اما حالا جاذبه سپرده‌ها نیز کاهش یافته و به‌نظر حتی بخشی از مشکلات کنونی، می‌تواند به‌خاطر دستکاری در سیاست‌های سود بانکی باشد. به‌صورت دستوری، نرخ سپرده‌ها 10 درصد پایین آمد و همین باعث شد که سوداگرها فرصت پیدا کردند و روی موج کوچک‌ترین ناآرامی‌ها سوار شدند و اوضاع بازار را متلاطم کردند. اگر سود بانکی صحیح مدیریت می‌شد، بازار ارز هم نابسامان نمی‌شد. اما حالا که امکانات بانکی وجود ندارد، یک راه ورود افراد به بازار سکه است. در حال حاضر با پیش فروش سکه، چند نوع رفتار شکل می‌گیرد. سکه دارها، سکه‌هایشان را در بازار اصلی گران‌تر می‌فروشند و بعد پیش خرید می‌کنند، به این ترتیب بازار هم کنترل می‌شود و خوب است. به فرض تصور کنید، کسی که 4 سکه دارد در بازار با قیمت بالا می‌فروشد و بعد با قیمت پایین‌تر برای یک سال دیگر 5 سکه پیش خرید می‌کند و به این ترتیب به اندازه یک سکه سود کرده است. این سیاست می‌تواند به بخشی از نیازهای کنونی جواب دهد. در بازارهای دیگر مانند مسکن نیز گمان نمی‌کنم که به سادگی نقدینگی جریان یابد. پس‌اندازهای خرد به سمت بازار مسکن نمی‌روند و بیشتر به بازار ارز، طلا و سکه می‌آیند. مگر افرادی که پس‌اندازهای کلان دارند و در آن صورت ممکن است که به‌جای سودای خرید ارز، به فکر خرید مسکن بیفتند.
                        ولی باید توجه داشت که تمام صف‌های دلار، ناشی از نیازهای کاذب نبود. در بخشی از بازار ارز نیاز واقعی وجود دارد. دانشجو، بیمار، کسانی که تعهدات ارزی دارند و... درست است که برای تمام آنها راهکار در نظر گرفته شده، اما ممکن است که افراد به ارز بیشتری نیاز داشته باشند. با روندی که حالا برای شرایط احراز ارز طی می‌شود، خیلی‌ها ممکن است که براحتی و بزودی به ارز مورد نیازشان نرسند. در این شرایط چه می‌شود؟ بازار غیر رسمی و سیاه شکل می‌گیرد. مگر موادمخدر ممنوع نیست، پس چطور معامله می‌شود؟ ارز هم به سمت کالای قاچاق شدن می‌رود. چرا که صرافی‌ها و دلالان به‌صورت حضوری از معامله منع شده‌اند اما تلفن‌هایشان که کار می‌کند! آدم‌هایی که کارت داده‌اند و تبلیغ کرده‌اند، معاملات زیرزمینی ارز را شروع می‌کنند. ممکن است بخشی از نقدینگی سرگردان به سمت بازار سکه و طلا و... برود اما برای نیازهای واقعی مبادلاتی، باید ساز و کار دیگری در نظر گرفته شود. همه چیز باید به عهده منطق بازار گذاشته شود. باید به سبک کشورهایی مثل ترکیه، روسیه، برزیل، آرژانتین و شیلی و... کار به عهده بازار گذاشته شود، آنگاه بازار مدیریت شود؛ نه قیمت.
                        «محمد حسین» هستم.
                        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                        نظر

                        • mhjboursy
                          ستاره‌دار (۱۳)
                          • Jul 2013
                          • 18270

                          #297
                          پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                          محمد حسین ادیب
                          _______________
                          با افزایش نرخ ارز ، چه کسانی از بازار اخراج می شوند ؟
                          _________________________________________

                          ✍️تیم تحقیقاتی محمد حسین ادیب

                          ?هفتاد درصد از مغازه ها اجاره ایست و بطور متوسط اجاره معادل ١۵ درصد از فروش ماهانه است

                          ?عمده فروشان ٣٠ درصد از کالای خود را نقدی می فروشند و ٧٠ درصد دیگر را بطور متوسط چهار ماهه ، عمده فروشان بابت فروش ۴ ماهه ١٢ درصد کالا را گران تر می فروشند

                          ?یک دسته از مغازه داران نه مغازه از خود دارند و نه سرمایه در گردش جدی ، لذا این گروه بابت اجاره ١۵ درصد و بابت هزینه خرید مدتی ١٢ درصد پرداخت می کنند ، تا قبل از افزایش نرخ ارز بطور متوسط خرده فروشان جنس خود را با ٣٠ درصد سود می فروختند که ٢٧ درصد آن را بابت اجاره و بهره پرداخت می کردند


                          ? به میزانی که دلار گران شده کالا گران نشده است

                          اما با افزایش نرخ ارز داستان متفاوت شده است :
                          ⛏متوسط قیمت دلار در سال ٩۴ ، ٣۴۵٠ تومان
                          ⛏متوسط قیمت دلار در سال ٩۵ : ٣۶۴۴ تومان

                          افزایش نرخ ارز به میزان ۴٨ درصد نسبت به معدل سال ٩۵ ، تعادل های بازار را به هم ریخته و قیمت کالاهای با منشأ ارزی ، حداقل ١۵ درصد کمتر از نرخ ارز ، افزایش یافته است

                          اختلاف ١۵ درصدی از سود چه کسانی باید کسر شود ؟

                          1️⃣هزینه حمل دریائی تا ایران : ۴ تا ٨ درصد
                          2️⃣هزینه های گمرکی : بطور متوسط ٢١ درصد
                          3️⃣سود وارد کننده : ۴ تا ١٢ درصد
                          4️⃣سود خرده فروش : متوسط ٣٠ درصد

                          ?هزینه حمل و هزینه گمرکی ، قابل تغییر نیست لذا فقط سود وارد کننده و سود خرده فروش است که باید کاهش یابد

                          ?عمده کاهش ١۵ درصدی باید به خرده فروش منتقل شود و اینجا دو دسته از مغازه داران قادر به تحمل شرایط جدید نیستند ، مغازه دارانی که نه مغازه از خود دارند و نه سرمایه در گردش جدی دارند، یعنی مجبورند جنس را مدتی خریداری کنند ‌

                          ?با دلاری که ۴٨ درصد افزایش یافته سرمایه های خرد از بازار اخراج میشوند و عمدتا کسانی در بازار می مانند که هم مغازه از خود دارند و هم برای سرمایه در گردش ، نیازی به استقراض ندارند

                          دید گاه محمد حسین ادیب :
                          1️⃣زهر مسئله در حدی نیست که در این مقاله آمده اما به صورت خفیف تر روند اخراج سرمایه های خرد در بازار به قوت ، مشاهده میشود و علت آن هم به درستی ؛ بالابودن اجاره املاک تجاری و نرخ بهره است، خرده فروشان نمی توانند بخش قابل ملاحظه از هزینه اجاره و هزینه بهره موجود را به قیمت کالا اضافه کرده و از مشتری دریافت کنند ، به میزانی که نرخ ارز گران شده قیمت کالا گران نشده و بخشی از افزایش نرخ ارز باید با کاهش سود شبکه توزیع جبران شود و عده ای نمی توانند تا این سطح با سود کمتر فعالیت کنند چون گران اداره می شوند ، افزایش نرخ ارز باعث شده تا تعداد کثیری از فعالین اقتصادی که گران اداره میشوند کاندید اخراج از بازار شوند

                          2️⃣برخی از اعداد تحلیل باید تعدیل شود اما پیام مقاله صحیح است و فعالین اقتصادی با خواندن آن و اصلاح اعداد آن ، می توانند به یک الگو برای ادامه فعالیت دست یابند ، هر فعال اقتصادی باید این مقاله را در صنف خود و برای بیزینس خود ، بازنویسی کند که اعداد آن می تواند متفاوت باشد ، اما الگو برای تصمیم گیری جهت ادامه فعالیت ، عدد گذاری صحیح به جای ارقام موجود در این مقاله است

                          هر فعال اقتصادی که این مقاله را می خواند ، هر ماه محاسبه کند چقدر اجاره و چه میزان بهره ماهانه به بانک و بازار ( عمده فروش ) پرداخت کرده است و اجاره ماهانه و بهره ماهانه پرداختی چند درصد فروش ماهانه بوده است اگر در سطح خرده فروشی ، نسبت بهره و اجاره ماهانه ، بیش از ده درصد بود این میزان هزینه، هشدار دهنده است در سطح عمده فروشان این عدد به مراتب باید کمتر است ، بالا بودن این دو فقره رمز شکست بسیاری از فعالین اقتصادی است
                          @adibmh
                          «محمد حسین» هستم.
                          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                          نظر

                          • mhjboursy
                            ستاره‌دار (۱۳)
                            • Jul 2013
                            • 18270

                            #298
                            پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                            تحلیل آینده قیمت مسکن در تهران
                            از :محمد حسین ادیب

                            در بخش مسکن ابتدا تعداد معاملات افزایش می یاید و بعد قیمت
                            معاملات مسکن بهتر است با ماه مشابه سال قبل مقایسه شود تا نوسانات فصلی لحاظ شود
                            درآذر ماه 96 تعداد معاملات مسکن نسبت به آذر ماه سال قبل، 79 درصد افزایش می یابد و قیمت مسکن افزایش می یابد( که واکنش مناسب نسبت به افزایش معاملات بوده است )
                            اما در دی ماه از شتاب آن کاسته میشود و رشد معاملات 68 درصد بوده است

                            در بهمن رشد فقط 20 درصد بوده است

                            در اسفند رشد صفر درصد بوده است

                            در فروردین 97 تعداد معاملات نسبت به فروردین 96 کاهش 46 درصدی داشته که تکان دهنده بوده است
                            رشد تعداد معاملات در تهران :

                            رشد معاملات مسکن در تهران در آذر 98 نسبت به آذر 95 :79 درصد
                            رشد معاملات مسکن در تهران در دی 96 به دی 95 : 68 درصد
                            رشد معاملات مسکن در تهران در بهمن 96 به بهمن 95: 20 درصد
                            رشد در معاملات مسکن در تهران اسفند 96 به اسفند 95: صفر
                            کاهش تعداد معاملات مسکن در فروردین 97 نسبت به فروردین 96: 46 درصد

                            نتیجه گیری :

                            معاملات در فروردین نسبت به مشابه سال قبل 46 درصد کاهش می یابد

                            تعداد معاملات مسکن در فروردین ماه سالهای قبل :
                            فروردین 97 : 5440 واحد
                            فروردین 96 : 8381 واحد
                            فروردین95 : 4896 واحد
                            فروردین 94 : 4352 واحد
                            فروردین 93 : 6579 واحد
                            فروردین 92 : 4080 واحد

                            متوسط فروش مسکن در فروردین ماه طی 6 سال گذشته : 5621 واحد

                            فروش واحد مسکونی در فروردین 96 به صورت غیر متعارف بالا بوده و نباید مبنای مقایسه قرار گیرد

                            تحلیل داده های فوق:

                            از آمار فروش واحد های مسکونی تهران باید آمار ذیل کسر شود تا آمار واقعی بدست آید :

                            واحد های مسکونی که به تملک بانکها درآمده است
                            واحد های مسکونی که با رای دادگاه ، مالکیت منتقل شده است

                            واحد های مسکونی که به سبب مهریه، مالکیت منتقل شده است

                            واحد های مسکونی که که از طریق مشارکت بین مالک و سازنده، مالکیت منتقل شده است

                            واحد های مسکونی که با سبب انحصار وراثت منتقل شده است نتیجه گیری نهایی :

                            دارایی فرد باید حالت اهرم داشته باشد تا بتواند به هنگام مشکلات با فروش آن، قدرت مانور داشته باشد

                            در تهران 3.5 میلیون واحد مسکونی وجود دارد در سه ماه گذشته فقط 43829 واحد مسکونی در تهران به فروش رفته که نشان می دهد مسکن ، اهرم مناسبی در سبد دارایی نیست
                            @adibmh.ir
                            «محمد حسین» هستم.
                            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                            نظر

                            • mhjboursy
                              ستاره‌دار (۱۳)
                              • Jul 2013
                              • 18270

                              #299
                              پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                              حسین عبده تبریزی- دنیای اقتصاد
                              اول اردیبهشت 97
                              ✅بحران ارزی

                              مطالعه‌ سال ۲۰۰۱ گلیک و هاچسون (Glick and Hutchison) پیرامون بحران‌های همزاد در کشورهای مختلف نشان می‌دهد که شروع بحران بانکی باعث بروز بحران ارزی در چند سال بعد در آن کشورها شده است و جهت برعکس آن اتفاق نیفتاده است؛ یعنی آسیب از بحران بانکی به بحران ارزی تسری یافته است. مطالعات متقدم‌تر دیگر کمینسکی (Kaminsky) بیانگر آن است که بروز بحران‌های بانکی به پیش‌بینی بروز بحران‌های ارزی کمک کرده است. مطالعات دیگری نیز نشان داده که مشکل بانک‌ها باعث ناتوانی بانک مرکزی در دفاع از ارزهای ملی شده، چرا که نتوانسته‌اند نرخ‌های بهره را به‌درستی تعیین کنند.

                              نشانه‌های بروز بحران همزاد در کشورمان را می‌توان از طریق بررسی شرایط نظام بانکی کشور و نیز حساب‌های ملی کشور در بخش خارجی پیگیری کرد. در حالی که در میان اقتصاددانان کشور در باب بحران بانکی اجماع وجود دارد، برای صحبت از بحران ارزی نیازمند بررسی تراز پرداخت‌ها هستیم. به گزارش بانک مرکزی تراز پرداخت‌های کشور در سال شمسی منتهی به اسفندماه ۹۵ و آذرماه ۹۶ به ترتیب با ثبت ارقام ۶/ ۷- و ۶/ ۸- میلیارد دلار به کمترین میزان در ۱۸سال گذشته رسیده است. بررسی اجزای تراز پرداخت‌ها بر حجم نگرانی‌ها می‌افزاید. طی دو دوره‌ یادشده حساب سرمایه باثبت ارقام ۱۴- و ۱۸- میلیارد دلار بیش‌ترین تغییرات و بیش‌ترین سهم را در کاهش تراز پرداخت‌ها داشته است. بخشی از نگرانی‌های آحاد مردم به‌طور اعم و صاحبان سرمایه به‌طور اخص در ارقام حساب سرمایه‌ کشور در دو دوره‌ یادشده منعکس شده است. حسابی که از افزایش قابل‌توجه چیزی که از آن به‌عنوان «خروج ارز» یاد می‌شود، حکایت دارد. البته نمی‌توان ادعا کرد که ارقام نگران‌کننده‌ تراز پرداخت‌ها و حساب سرمایه تنها در اثر بحران نظام بانکی ایجاد شده‌ است، اما بدون‌شک می‌توان ادعا کرد که این ارقام پیام‌هایی واضح از شروع بحران همزاد در کشور مخابره می‌کند.
                              «محمد حسین» هستم.
                              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                              نظر

                              • mhjboursy
                                ستاره‌دار (۱۳)
                                • Jul 2013
                                • 18270

                                #300
                                پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

                                نقل از آقای روحانی
                                ______________


                                ☑️ #روحانی در نشست هم اندیشی مدیران ارشد دولت:

                                ?التهاب در بازار ارز را چه کسانی ایجاد کردند؟ عوامل خارجی یا سودجویان داخلی؟

                                ?با طرح جدید، بانک مرکزی دیگر دغدغه دلار برای توزیع بین صرافی‌های غیرمجاز و مجاز را ندارد!

                                ?صادرکنندگان نیز خیالشان راحت است که هر وقت بخواهند دلارهای خود را می‌توانند بفروشند و نگران کم یا زیاد شدن قیمت دلار نیستند.

                                ?چرا برویم در خارج از کشور ویلا بخریم! در شمال و جنوب کشور سرمایه‌گذاری شود. ما تعهدی به کسانی که سرمایه خارج می‌کنند نداریم.

                                ?ما خوشحالیم که مانع خروج سرمایه شده‌ایم.

                                ?البته شاید نیاز مسافرانی که ضروری هست سفر کنند به‌طور کامل تامین نشود و باید برای آن‌ها تسهیلی صورت پذیرد.

                                ?این طرح یک تودهنی بزرگ به ۲۲ اردیبهشت و خروج آمریکا از برجام بود و کسانی که می‌خواستند به همین دلیل در اقتصاد ایران آشوب ایجاد کنند.

                                ? این طرح ممکن است یک سال یا دوسال اجرا شود و شاید بعداً تغییر کند و طور دیگری عمل شود.

                                منبع: شبکه خبر.
                                «محمد حسین» هستم.
                                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X