پاسخ : یادآوری?
ناهماهنگی شناختی
یا همان
دروغ های کوچک شیرین
روباهی به داخل تاکستانی خزید. با اشتیاق به انگورهای درشت، بنفش و رسیده خیره شد.
گردنش را تا میتوانست کش آورد و سعی کرد خودش را به میوهها برساند.
انگورها خیلی دور بودند، باغبان فکر همه چیز را کرده بود.
اینبار خودش را جمع کرد و به سمت انگورها پرید، ولی چیزی جز هوا وارد دهانش نشد.
بار سوم با تمام قدرت پرید و کمی بعد به شدت به زمین خورد.
روباه با نارضایتی گفت:
این انگورها آنقدر هم رسیده و شیرین نیستند، چرا باید خودم را برای خوردن میوه نرسیده اینقدر به زحمت بیاندازم!؟
با این جملات خودش را قانع کرد و با سربلندی به جنگل بازگشت.
این حکایت نمایشگر یک خطای استدلالی به نام ناهماهنگی شناختی میباشد.
در این خطا فرد با دروغ کوچک و شیرین خود را متقاعد می سازد تا دست از تلاش بردارد.
هرچه قدر بخواهیم میتوانیم نقش روباه زیرک را بازی کنیم، اما نباید فراموش کرد که اینطوری هرگز به انگورها دست پیدا نخواهیم کرد.
ناهماهنگی شناختی
یا همان
دروغ های کوچک شیرین
روباهی به داخل تاکستانی خزید. با اشتیاق به انگورهای درشت، بنفش و رسیده خیره شد.
گردنش را تا میتوانست کش آورد و سعی کرد خودش را به میوهها برساند.
انگورها خیلی دور بودند، باغبان فکر همه چیز را کرده بود.
اینبار خودش را جمع کرد و به سمت انگورها پرید، ولی چیزی جز هوا وارد دهانش نشد.
بار سوم با تمام قدرت پرید و کمی بعد به شدت به زمین خورد.
روباه با نارضایتی گفت:
این انگورها آنقدر هم رسیده و شیرین نیستند، چرا باید خودم را برای خوردن میوه نرسیده اینقدر به زحمت بیاندازم!؟
با این جملات خودش را قانع کرد و با سربلندی به جنگل بازگشت.
این حکایت نمایشگر یک خطای استدلالی به نام ناهماهنگی شناختی میباشد.
در این خطا فرد با دروغ کوچک و شیرین خود را متقاعد می سازد تا دست از تلاش بردارد.
هرچه قدر بخواهیم میتوانیم نقش روباه زیرک را بازی کنیم، اما نباید فراموش کرد که اینطوری هرگز به انگورها دست پیدا نخواهیم کرد.
نظر