کاربران گرامی بورسی، با توجه به تغییرات اخیر سایت در صورت وجود هر گونه مشکل در استفاده از سایت (درج پیام، عضویت و...) با ایمیل boursy.com[@]gmail.com در ارتباط باشید یا موضوع را در تاپیک «شما بگویید...» درج کنید.
برام خیلی سخته بگم سهمی رو بغروش بیا سهمی که من میگم بخر
مگر حساب دستم باشه
یک دونه اشتباه کردم تو بعدی جبران کنم
من تا اخر مهر ماه سرم خیلی شلوغه
بیشتر از اینکه سهمی که خودم میخرم نمیتونم در خدمتتون دوستان باشم
مگر
ضرورتی احساس کنم
چند بار تاکید کنم بازار نمیزیزه
و یک تحلیلی بکنم
خیلی سرم شلوغ هست ولی تا جایی که بتونم سعی میکنم وقت بذارم
///////////
فعلا با سهمت بمون
نگران هیچی نباش
نهایتش تو مهر ماه بیشتر وقت میذارم
پول رو تا عید 100درصد رشد میدم
اینم هم تعهد من
هم قولم
از شما هم خواهش میکنم
متنهای مثل متن بالا بذار
بعد از اون هر چی خواستی بنویس
//////////
اگر مورد خاصی هم ببینم
تو فروم بیا سر بزن
دیدم سهمی رو هم خوبه هم اینکه
مطمین بشم که کدوم کارگذاری و بازیگر زده زیر سهم بهت بگم
یک سود خوبی بکن
حواسم هست
اگر ببینم هستید بیشتر یادم میمونه
////////
اگر متنی بنویسی
راحت بنویس
من فقط خسته هستم
شب هم سر کار هستم
میام لایک میکنم ولی جواب شاید نتونم بدم
ولی سر فرصت میام در حد خودم جواب میدم
سلام
نوام عزیز ؛از اینکه پاسخ بنده را دادید بسیار سپاسگزارم
چشم ..با صحبتهای شما دلم قرص شد
بنده نه از علم تکنیکال سر درمیارم نه بنیادی
البته در همان سینمایی که فرمودید
سر کلاس هلالات وکدیور رفتم سال ۸۹
بیشتر دنبال بازار خونی هستم
سعی میکنم دنبال نوسانات کوتاه مدت باشم
البته هر کس استراتژی خودشو داره و البته نسبت به سرمایه اش ...و ریسک پذیر بودنش
تو خرداد تک سهم غگرجی شدم
بازیگر روش فعال بود ...معلوم بود میخان ببرن بالا
۸۴۰ خریدم ...تقریبا ۲ هفته ایی
۱۲۰۰ خارج شدم
پارسال وپخش رو ۸۰۰ تومان حقوقی رنج منفی میزد
خریدم اونم ۲ هفته ۱۲۰۰ خارج شدم البته الان ۲۵۰۰ شد
زیاد نمیتونم سهامداری کنم ...صبرم کمه ...دیر اومدم زودم میخام برم
غپینو دو تا طرح توسعه داره یکی دانه های روغنی که تا پایان سال ۹۸ به بهره برداری میرسه
یکی هم پیتزا که سال ۹۹ مورد بهره برادری قرار میگیره
منم گین مورد نظر روبگیرم ...انشاله خارج میشم
کلا اعتقادی به ازدواج با سهم ندارم
البته بعضی از ازدواجها انسانو خوشبخت میکنه
تو صدرا از ۸۸ تا ۹۰ سهامدار بودم
سالی که کل بازار بالا میرفت من فقط صفحه صدرا را نگاه میکردم
زمان اعتصام...سهمو بستند وبعد با بدبختی روزی ۱۰ هزار تا رو ۱۰۰ تومان ازت میخریدند..که تا ۷۰ هم اومد...که تا بالای ۲۰۰۰ هم رفت
مهم زمان انتخاب سهمه
اینکه فقط سهامدار باشیم...شاید خوب باشه ولی کافی نیست
حاج حیدر هنوز هم تو تالار حافظ میاد طبقه بالا رو صندلیا میشینه تابلو بزرگه رو نگاه میکنه
قثابت رو میگه از پدرم بهم ارث رسده ...قبل از انقلاب ...هنوز داره
حاج حیدر مشت است خادم مسجد مقدس جمکران است
به من میگه تو زرنگی میخری ...میفروشی
میگم خوب تو هم بفروش ...میگه من فروشنده نیستم فقط میخرم
تمام مجامع رو شرکت میکنه
سود شرکتی کم باشه میگه مالی نیست ..ازش غگرجی رو پرسیدم میگه ۲۵ تومان سود داده ..میگم خوب تو ۲۰ روز ۵۰ درصد نوسان داده
خلاصه...یک هم خدمتی داشتم تو عجب شیر ..وقتی میگفتم خلاصه ...میگفت خلاصه نکن ...وقت زیاده
ولی از نظر من وقت کمه ...فرصتها مانند ابر در گذرند
نمیخام پر حرفی کنم ...ولی خیلی دوست دارم بنویسم ...شاید بدرد یکی بخوره ...گرفتار نشه
مثلا سر کار خانم رها اول که اومد گفت با ۱۰ تومان شروع کردم ...چند روز پیش گفتند ۵۷ تومان
امیدوارم که با قرض و پول دیگران نباشه
خدا میدونه که هیچی ارزش عافیت وسلامتی رو نداره
پیامبر(ص) فرمودند که اگر شب قدر رادرک کنم و به من بگویند که چه میخواهی عافیت طللب میکنم
حالا اگر جناب نوام تو ذوقم نزند ....باز مینویسم
اون غزل از دیوان فروغی بسطامی
را که گذاشتم ..در جواب کاربر عزیز نامحدود بود
که فرمودند بعضیهارو دستشونو گرفتند ..بعضیها خودشون بلند شدند وبعضی هم توان بلند شدن ندارند
منظور خاصی نداشتم
وقتی ما سهم داریم همه پیرامونم میشه فکر کردن به اون سهم
من خودمو میگم ....تو قنوت نماز ...درحالی که زبان در حال ذکر است ..ذهن در حال اینکه که غپینو روارزونتر هم میشدبخری عجله کردی
باید سعی کنیم که ...زندگی رو از بورس جدا کنیم چون لذت از زندگی نمیبریم
امیدوارم که ناراحتتون نکرده باشم
اگر نوام عزیز بگه ...بازم مینویسم
جناب امیر محمد عزیز از صدرا گفتید..
یاد بدبختی خودم افتادم..34 خریدم و یکی از آشناها پولی داد کفت برای منم بخر..البته با تاکید کاربر طیب خریدم که گفت بزودی هزار را رد میکنه به 250 که رسید قسمش دادم گفتم اگر پایینی داره بگو بفروشم..گفت صدرا فروشی نیست..خلاصه اینکه ماجرای 100 تومنو بعد هم 70 تومن پیش اومد و طرف اومد گفت پولم را میخام..منم گفتم شرط کردیم گفتم سود و زیانش به پای خودت..خلاصه تهدید به آبرو ریزی و خودکشی..مجبورم کرد هم سهم خودم و هم سهم خودش را در قیمت 70 تومن بفروشم.یادم نمیره کارگزار گفت سهمیه ای میخریم روزی 20 هزار تا..در طول جند هفته بفروش رفت..مبلغ 25 تومن هم نزول کردم و پول طرف را دادم..کسی هم دستم را نگرفت خانواده هم کلی سرکوفت زد..اما یه بنده خدایی که خدا رحمتش کنه با اعتبار خودش برام وام گرفت از نزول و بدهی خلاص شدم و قسط ها رو دادم و از نو شروع کردم...
متسفانه امشب هر پستی نوشته میشه داغ دل من را تازه میکنه..
از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی میشوند که، خدایی کردن نمیدانند!
وَ شما در آخر میشوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!
دوست عزیز ..داغ دل با صدرا و قشکر...تازه نمیشه
امیدوارم که هیچ وقت داغ نبینی
طیب کلا میگه صدرا فرصت خریده الان ۱۰ ساله میگه اون موقعها که ۱۰۰ بود میگفت تا ۵۰۰ الان که حق گلیم و این داستانا الا ماشااله
اگر بدونی من در صدرا چه کشیدم
زمانی که سهمو بعد از مجمع بسته بودند ۱۱ ماه بسته بود ومن تک سهم صدرا
اون موقع لیدربازار صدرا بود
یک جلسه ایی گذاشتند تو قراگاه خاتم ...صالح آبادی اومده بود ...مالمیر ...صحرایی..محمدی ..همه بودند
منم به لطف یک دوستی به عنوان یکی لز سهامدارارفتم..اونا همه ملیونی سهم داشتند من کلا ۱۱۰ هزار تا
فرمانده قرارگاه بود سردار خواجه علی بود رییس هییت مدیره
پشت صندلی از این تیریبونا گذاشته بودند .. حرف زدم همشونو تحت تاثیر قرار گرفتند
گفتم شما ۱۱ ماهه سهمو بستید ومن نمیتونم یک مرغ بخرم
گزارش نمیدادند..زورشون زیاد بود روسای بورس هم اومده بودند که مصالحه کنند
سردار میگفت ما اصلا صدرا رو نمیخایم ..بیاید بخرید ازمون
سهامدار میلیونی میگفت 500 ملیون خرج میکنم ازتون شکایت میکنم
من هم به خودم اومدم دیدم دارم اشک میریزم
قالیباف مدیر عامل بورس دستشو گذاشت رو شونه هام میگفت درست میشه
کودکی اندیشید که خدا چه می خورد، چه می پوشد و در کجا منزل دارد؟
ندایی آمد که :
او غم بندگانش را می خورد، گناهانشان را می پوشد و در قلب شکسته آنان ساکن است...
نظر