تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • سهامدار 67
    عضو فعال
    • Jan 2011
    • 3441

    #1186
    پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

    گزارش فعالیت ماهانه دوره ۱ ماهه منتهی به ۱۳۹۹/۰۵/۳۱
    شرکت آهن و فولاد ارفع طی عملکرد ۱ ماهه منتهی به مردادماه ۱۳۹۹ معادل ۴,۹۹۷,۱۰۸ میلیون ریال از محصولات خود را به فروش رسانده که نسبت به دوره ۱ ماهه مشابه سال قبل
    %۷۱ افزایشیافته است.
    «ارفع» با سرمایه ثبت شده ۹,۰۰۰,۰۰۰ میلیون ریال طی عملکرد ۵ ماهه سال مالی منتهی به ۱۳۹۹/۱۲/۳۰ مبلغ ۲۰,۱۵۸,۰۴۲ میلیون ریال درآمد فروش داشته که نسبت به مدت مشابه سال قبل
    %۵۷ رشد داشته اس

    نظر

    • سهامدار 67
      عضو فعال
      • Jan 2011
      • 3441

      #1187
      پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

      دلار نیمایی به قیمت 21000 تومان رسیده ! و دلار بازار آزاد به محدوده 24000 تومان رسیده!! و یه عده هنوز که هنوزه دارن به سهمهاشون چوب حراج میزنند!! واقعآ که! این بازار حداقل یک رشد 150درصدی دیگه در مقایسه با بازارهای موازی دیگه بدهکاره!! و با همگن سازی قیمتها در انتظار گزارشات خیلی خوب شرکتها خواهیم نشست... یا حق

      نظر

      • سهامدار 67
        عضو فعال
        • Jan 2011
        • 3441

        #1188
        پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

        امروز رفتم فروشگاه شهروند کره بگیرم!! بهم گفتن نگرد که نیست!! اون هم توی تهران بزرگ! شیر و لبنیات هم توی فروشگاهها کمیاب شده!! از دو روز گذشته وضع به همین منوال بوده! شرکتها عرضه محصولاتشون رو کم کردند تا قیمتهای محصولاتشون دوباره تعدیل بشه! اون هم با قیمت این دلار نیمائی!

        نظر

        • سهامدار 67
          عضو فعال
          • Jan 2011
          • 3441

          #1189
          پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

          شاخص کل: بدون شرح



          نظر

          • آپولون
            ستاره دار (1)
            • Dec 2015
            • 627

            #1190
            پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

            /:.grlim:./نگران نباشید صعود شاخص از فردا/:.grlim:./:.thumbsupsmileyanim


            نظر

            • آپولون
              ستاره دار (1)
              • Dec 2015
              • 627

              #1191
              پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

              #فوری #مهم

              افشاگری رئیس کارگزاری اقتصاد نوین

              ریزش های بازار دستوری است به تمام حقوقی ها از طرف دولت دستور داده شده است صف فروش تشکیل دهند

              من نمی توانم سکوت کنم و واقعیت را میگویم هدف دولت تامین کسری بودجه از جیب مردم است

              سهام های خودشان را در سقف قیمت فروختند و با صف فروش دستوری بازار را پایین نگه داشته ان تا سهام مردم بدبخت را مفت خریداری کنند

              آن اقای که در دوربین نگاه میکند ( خواجه نصیری )و میگوید از فلان روز بازار متعادل میشود دروغ میگوید صندوق تمدن که وی مدیریت ان را در دست دارد بزرگترین حقوقی بازار است که صف فروش سنگین چند نماد بزرگ را تشکیل داده است

              توصیه میکنم مردم سهام های خود را مفت نفروشند...

              نظر

              • سهامدار 67
                عضو فعال
                • Jan 2011
                • 3441

                #1192
                پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

                سلام دوستان....@};-

                بنده هنوز اعتقاد دارم که ارفع پتانسیل رشد 10 برابری رو در بلند متد و بازه زمانی یک ساله را دارد!! و به عبارتی در یکی دو ماه آینده تبدیل به مرینوس دوم خواهد شد! سهمی مانند مرینوس هم تو قیمتهای 3500الی 3700 تومان خیلی اذیت میکرد در حالیکه اون زمان همه بازار مثبت بود! و الانه 5 ماه بیشتره که تو صف خریدش قفل شده و حتی یک روز هم نشده که جم مبناش رو پر کنه! و هر روز که میگذره
                ! صف خریدش از روز قبل سنگین تر میشه! حتی تو این بازار به شدت ریزشی دو هفته اخیر! و هنوز که هنوزه جا واسه رشد داره به هدف قیمتی اولش که رسید(7000تومان) و داره میره واسه هدف قیمتی دوم یعنی 9000 تومان و اهداف قیمتی بعدی ..10500 تومان و اهداف بالاتر! پس تو خرید ارفع باید مرحله ای ورود کرد و تو هر منفی 5 درصدی که فرصت خرید بده باید خرید و تو سبد به دید بلند مدت نگهداری کرد! باشد که مانند مرینوس ما رو رستگار کنه... یا حق
                آخرین ویرایش توسط سهامدار 67؛ 2020/09/02, 09:02.

                نظر

                • آپولون
                  ستاره دار (1)
                  • Dec 2015
                  • 627

                  #1193
                  پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

                  /:.grlim:./شاخص کل/:.grlim:./

                  نظر

                  • آپولون
                    ستاره دار (1)
                    • Dec 2015
                    • 627

                    #1194
                    پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

                    نظر

                    • sooroosh1315
                      ستاره‌دار (۲)
                      • Oct 2019
                      • 5358

                      #1195
                      پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

                      در اصل توسط آپولون پست شده است View Post
                      ازاد شدن سهام عدالت :)
                      از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

                      نظر

                      • امیر محمد ۲
                        عضو فعال
                        • Jun 2019
                        • 789

                        #1196
                        پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

                        سلام

                        سال ۸۸ در تالار حافظ که میرفتم
                        طبقه پایین چندین سهامدار میان سال بودند که تابلو رونگاه میکردند
                        یکیشون که سرهنگ بازنشسته بود میگفت هر که سیمان نداره ایمان نداره...منظورش سهامدار سیمان
                        طبقه بالا سهامدارها بیشتر بودند ودور مانیتورهای لمسی حلقه میزدند...چند تا جوان هم لب تاب داشتند
                        من هم عین ٱدمهای گیج نگاهشون میکردم
                        چند هفته صبح تا ظهر میرفتم و نگاه میکردم
                        یک روزهای شاد بودند یک روزایی نا راحت
                        شاخص حدود ۱۱ هزار واحد بود
                        کم کم با چندتاشون سلام علیک پیدا کردم
                        میگفتند چی داری...منم نگاهشون میکردم میخندیدم
                        میگفتم هیچی...
                        خلاصه ۵ تا سکه بهار آزادی رو که پس انداز چند سال کار کردنم بود فروختم ۱ ملیون تومان یعنی هر سکه ۲۰۰ هزار تومان
                        اولین خریدم سیمان تهران بود ...۲۵۰ تومان خریدم
                        الباقیشو عرضه اولیه بانک صادرات خریدم

                        هر روز میرفتم تابلو رو نگاه میکردم تا ظهر میشد میومدم خونه
                        تا پاییز ۸۸ که پول پدرم رو گرفتم وصدرا خریدم هر سهمی ۲۸۰ تومان..از روزی مه خریدم تا آخر اسفند یک کله اومد پایین شد ۱۴۰ تومان...یعنی پول بابا رو نصف کردم
                        نه میفروختم نه میخریدم پول هم نداشتم
                        فقط تا میتونستم حرص میخوردم ...

                        خیلی خودمو اذیت کردم....
                        افسوس که بیهوده فرسوده شدم

                        الان میفهمم که حرص الکی خوردم
                        خلاصه..یه رفیق داشتم میگفت خلاصه نکن وقت زیاده
                        یک مقدار دیگه پول جور کردم قرضی
                        صدرا ۱۴۰ تومانی خریدم واون ۲۸۰ تومانی ها رو داشتم
                        یک روز سرد بهار ۸۹ اومدم دیدم روزنامه فروش درب تالار حافظ یه دنیای اقتصاد خریدم در مورد صدرا نوشته بود که کار بهش میدن وام بهش میدن....
                        صدرا شد کیمیا صف خرید چند ده ملیونیو اونموقع بازه بورس۳ د رصدی بود

                        لحظه آخر هم حقوقی ۷۵۰ هزار تا سهم میداد و درصد کامل میخورد با صف بالای ۱۰۰ ملیون تو اردیبهشت ۸۹ رو قیمت ۴۲۰ تومان فروختم ..سندش هم تو خونه بود تا کارگزاری دویدم گفتم صد را بفروش گفت صدرا ...گیر فلک نمیاد گفتم باشه پولشو میخام
                        یک سود شیرین ورویایی کردم
                        واون حرصهای که خوردم یادم رفت
                        ۸ ملیون تومان سود خالص ...آپارتمان تو محل دولاب متری۴۰۰ تومان بود یعنی پول ۲۰ متر آپارتمان
                        شدم بورسباز ...بلدم بلدم. و از این حرفها
                        یهروز یه پیر مرد بهم گفت سوداتو از بورس در بیار طلا بخر..برا خانوادهات خرج کن...از بورس بکش بیرون سود رو
                        منم گفتمش باشه...گفتم پیرمرد عقلش رو از دست داده میگه پولو بکش بیرون صدای جرینگ جرینگشو بشنو ..به قول ج‌وانها حا لشو ببر
                        من نه تنها پ‌ول بیرون نکشیدم پولم گیرم میامد میاوردم بورس
                        طی سالها نه تنها سودها رفت اصل پول هم رفت خدا شاهده عین حقیقت گفتم
                        میگن پولو هر جا گم کردی همونجا دنبالش بگرد
                        چند سال از بورس بیرون انداخته شدم چون قانون اول حفظ اصل سرمایه رو رعایت نکردم ..بدتر از اون پول قرضی گرفته بودم
                        دوباره شروع کردم به کار روزی ۵۰ هزار ۱۰۰ هزار کار میکردم
                        منی که تو بورس روزی ۷۵۰ هزار تومان هم دراوردم

                        خیلی سخت بود بدهکاری هم داشتم بیمار هم شدم افسرده هم شدم
                        ۲ سال پیش خدا هدایتم کرد دوباره سمت بورس اینبار با پول خودم نه پول دیگری
                        امسال صدای جرینگ جرینگ سودها رو شنیدم
                        همسرم ۲۰ سال بود فریزر میخواست ...خریدم
                        تلویزیون قدیمی بود ..میگفت آبرو ریزیه...تلویزیون هوشمند خریدم
                        مبلها که راحتی بود ولر باعث ناراحتی بود انداختم دور یک دست مبل خریدم
                        پرده خونه رو عوض کردم
                        برا امیری یک لب تاب خریدم
                        خودم هم
                        رنگ خونه رومغز پسته ای روشن زدم
                        فرشها رو هم شستم
                        الان دارم میفهمم اون پیر مرد چی گفت
                        ولی یک کم دیر فهمیدم

                        تغییر چیز خوبیه

                        دوستان اینهمه ننوشتم که بگم مبل خریدم
                        نوشتم شاید بدردکسی بخوره
                        استفاده کنه از تجربه ۱۱ سال بودن در بورس که ۹ سالش زجر کشیدم واین ۲ سال خوب رو هم درک کردم

                        این روزها هم میگذره...انشاله در موقعیتهای بعدی بهتر عمل کنیم
                        خدا میدون دنیا ارزش حرص خوردن نداره
                        من سعی کردم تغییر کنم خدا کمکم کرد
                        البته جناب نوام چامسکی در مورد تغییر خیلی کمکم کردن
                        خدا نگهدارش باشه

                        درپناه یزدان پاک

                        نظر

                        • Emad.Sh
                          عضو عادی
                          • Mar 2020
                          • 46

                          #1197
                          پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

                          در اصل توسط امیر محمد ۲ پست شده است View Post
                          سلام

                          سال ۸۸ در تالار حافظ که میرفتم
                          طبقه پایین چندین سهامدار میان سال بودند که تابلو رونگاه میکردند
                          یکیشون که سرهنگ بازنشسته بود میگفت هر که سیمان نداره ایمان نداره...منظورش سهامدار سیمان
                          طبقه بالا سهامدارها بیشتر بودند ودور مانیتورهای لمسی حلقه میزدند...چند تا جوان هم لب تاب داشتند
                          من هم عین ٱدمهای گیج نگاهشون میکردم
                          چند هفته صبح تا ظهر میرفتم و نگاه میکردم
                          یک روزهای شاد بودند یک روزایی نا راحت
                          شاخص حدود ۱۱ هزار واحد بود
                          کم کم با چندتاشون سلام علیک پیدا کردم
                          میگفتند چی داری...منم نگاهشون میکردم میخندیدم
                          میگفتم هیچی...
                          خلاصه ۵ تا سکه بهار آزادی رو که پس انداز چند سال کار کردنم بود فروختم ۱ ملیون تومان یعنی هر سکه ۲۰۰ هزار تومان
                          اولین خریدم سیمان تهران بود ...۲۵۰ تومان خریدم
                          الباقیشو عرضه اولیه بانک صادرات خریدم

                          هر روز میرفتم تابلو رو نگاه میکردم تا ظهر میشد میومدم خونه
                          تا پاییز ۸۸ که پول پدرم رو گرفتم وصدرا خریدم هر سهمی ۲۸۰ تومان..از روزی مه خریدم تا آخر اسفند یک کله اومد پایین شد ۱۴۰ تومان...یعنی پول بابا رو نصف کردم
                          نه میفروختم نه میخریدم پول هم نداشتم
                          فقط تا میتونستم حرص میخوردم ...

                          خیلی خودمو اذیت کردم....
                          افسوس که بیهوده فرسوده شدم

                          الان میفهمم که حرص الکی خوردم
                          خلاصه..یه رفیق داشتم میگفت خلاصه نکن وقت زیاده
                          یک مقدار دیگه پول جور کردم قرضی
                          صدرا ۱۴۰ تومانی خریدم واون ۲۸۰ تومانی ها رو داشتم
                          یک روز سرد بهار ۸۹ اومدم دیدم روزنامه فروش درب تالار حافظ یه دنیای اقتصاد خریدم در مورد صدرا نوشته بود که کار بهش میدن وام بهش میدن....
                          صدرا شد کیمیا صف خرید چند ده ملیونیو اونموقع بازه بورس۳ د رصدی بود

                          لحظه آخر هم حقوقی ۷۵۰ هزار تا سهم میداد و درصد کامل میخورد با صف بالای ۱۰۰ ملیون تو اردیبهشت ۸۹ رو قیمت ۴۲۰ تومان فروختم ..سندش هم تو خونه بود تا کارگزاری دویدم گفتم صد را بفروش گفت صدرا ...گیر فلک نمیاد گفتم باشه پولشو میخام
                          یک سود شیرین ورویایی کردم
                          واون حرصهای که خوردم یادم رفت
                          ۸ ملیون تومان سود خالص ...آپارتمان تو محل دولاب متری۴۰۰ تومان بود یعنی پول ۲۰ متر آپارتمان
                          شدم بورسباز ...بلدم بلدم. و از این حرفها
                          یهروز یه پیر مرد بهم گفت سوداتو از بورس در بیار طلا بخر..برا خانوادهات خرج کن...از بورس بکش بیرون سود رو
                          منم گفتمش باشه...گفتم پیرمرد عقلش رو از دست داده میگه پولو بکش بیرون صدای جرینگ جرینگشو بشنو ..به قول ج‌وانها حا لشو ببر
                          من نه تنها پ‌ول بیرون نکشیدم پولم گیرم میامد میاوردم بورس
                          طی سالها نه تنها سودها رفت اصل پول هم رفت خدا شاهده عین حقیقت گفتم
                          میگن پولو هر جا گم کردی همونجا دنبالش بگرد
                          چند سال از بورس بیرون انداخته شدم چون قانون اول حفظ اصل سرمایه رو رعایت نکردم ..بدتر از اون پول قرضی گرفته بودم
                          دوباره شروع کردم به کار روزی ۵۰ هزار ۱۰۰ هزار کار میکردم
                          منی که تو بورس روزی ۷۵۰ هزار تومان هم دراوردم

                          خیلی سخت بود بدهکاری هم داشتم بیمار هم شدم افسرده هم شدم
                          ۲ سال پیش خدا هدایتم کرد دوباره سمت بورس اینبار با پول خودم نه پول دیگری
                          امسال صدای جرینگ جرینگ سودها رو شنیدم
                          همسرم ۲۰ سال بود فریزر میخواست ...خریدم
                          تلویزیون قدیمی بود ..میگفت آبرو ریزیه...تلویزیون هوشمند خریدم
                          مبلها که راحتی بود ولر باعث ناراحتی بود انداختم دور یک دست مبل خریدم
                          پرده خونه رو عوض کردم
                          برا امیری یک لب تاب خریدم
                          خودم هم
                          رنگ خونه رومغز پسته ای روشن زدم
                          فرشها رو هم شستم
                          الان دارم میفهمم اون پیر مرد چی گفت
                          ولی یک کم دیر فهمیدم

                          تغییر چیز خوبیه

                          دوستان اینهمه ننوشتم که بگم مبل خریدم
                          نوشتم شاید بدردکسی بخوره
                          استفاده کنه از تجربه ۱۱ سال بودن در بورس که ۹ سالش زجر کشیدم واین ۲ سال خوب رو هم درک کردم

                          این روزها هم میگذره...انشاله در موقعیتهای بعدی بهتر عمل کنیم
                          خدا میدون دنیا ارزش حرص خوردن نداره
                          من سعی کردم تغییر کنم خدا کمکم کرد
                          البته جناب نوام چامسکی در مورد تغییر خیلی کمکم کردن
                          خدا نگهدارش باشه

                          درپناه یزدان پاک
                          ممنون بابت تجربه قشنگتون@};-@};-
                          براتون آرزوی بهترین ها رو در کنار خانواده محترم دارم

                          نظر

                          • امیر محمد ۲
                            عضو فعال
                            • Jun 2019
                            • 789

                            #1198
                            پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

                            امام حسین علیه السلام در بخشش و سخاوت زبانزد همه بود و از همین رو نیازمندان از هر سو به او روی می‌آوردند.

                            روزی عربی بیابان نشین به حضورش رسید و گفت:« ای فرزند رسول خدا، من باید یک دیه کامل بپردازم و از پرداخت آن درمانده‌ام. پیش خود گفتم از بخشنده ترین مردم درخواست کمک کنم و کریم‌تر از اهل بیت رسول خدا نیافتم.»

                            امام حسین علیه السلام به او فرمود:« ای برادر عرب، از تو سه سوال می‌پرسم. اگر یکی را پاسخ گفتی یک سوم از دیه را به تو می‌بخشم، اگر دو سوال را جواب دادی دو سوم و اگر همه را پاسخ دادی تمام دیه را به تو می‌بخشم.»

                            مرد عرب گفت:« ای فرزند رسول خدا، آیا کسی مثل تو از کسی مثل من می‌پرسد؛ در حالی که شما خود اهل علم و شرف هستید؟»

                            امام فرمود:« آری! از جدم رسول خدا شنیدم که می فرمود نیکی و احسان به اندازه معرفت است.»

                            اعرابی گفت:« هر چه می خواهید بپرسید؛ اگر پاسخ گفتم که بسیار خوب و گرنه از شما فرا می‌گیرم.»

                            امام پرسید:« کدام یک از اعمال انسان برتر است؟»

                            اعرابی گفت:« ایمان به خدا

                            فرمود:« راه نجات از نیستی ونابودی چیست؟»

                            اعرابی پاسخ داد:«اعتماد به خدا

                            فرمود:« زینت مرد در چیست؟»

                            اعرابی گفت:« علم همراه با حلم

                            پرسید:« اگر این را نداشت؟»

                            اعرابی گفت:« مال همراه با جوانمردی

                            پرسید:« اگر این را نیز نداشت.»
                            اعرابی گفت:« فقر همراه با صبر

                            فرمود:« اگر این نیز نبود؟»

                            اعرابی گفت:« صاعقه‌ای از آسمان فرود آید و او را به آتش بکشد که حقیقتا سزاوار آن است.»
                            امام تبسمی فرمود و کیسه‌ای که در آن هزار دینار بود به او داد و انگشتر خود را نیز که نگینش ارزشی معادل دو هزار درهم داشت، به او بخشید و فرمود:« ای اعرابی، طلا را به طلبکارانت بده و انگشتر را برای زندگی خودت مصرف کن.»
                            اعرابی آن را گرفت و گفت: « الله اعلم حیث یجعل رسالته *» (خداوند بهتر می‌داند رسالت خود را در کجا قرار دهد.)

                            نظر

                            • کریس گاردنر
                              ستاره‌دار (۱۰)
                              • Jan 2013
                              • 2905

                              #1199
                              پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

                              در اصل توسط امیر محمد ۲ پست شده است View Post
                              سلام

                              سال ۸۸ در تالار حافظ که میرفتم
                              طبقه پایین چندین سهامدار میان سال بودند که تابلو رونگاه میکردند
                              یکیشون که سرهنگ بازنشسته بود میگفت هر که سیمان نداره ایمان نداره...منظورش سهامدار سیمان
                              طبقه بالا سهامدارها بیشتر بودند ودور مانیتورهای لمسی حلقه میزدند...چند تا جوان هم لب تاب داشتند
                              من هم عین ٱدمهای گیج نگاهشون میکردم
                              چند هفته صبح تا ظهر میرفتم و نگاه میکردم
                              یک روزهای شاد بودند یک روزایی نا راحت
                              شاخص حدود ۱۱ هزار واحد بود
                              کم کم با چندتاشون سلام علیک پیدا کردم
                              میگفتند چی داری...منم نگاهشون میکردم میخندیدم
                              میگفتم هیچی...
                              خلاصه ۵ تا سکه بهار آزادی رو که پس انداز چند سال کار کردنم بود فروختم ۱ ملیون تومان یعنی هر سکه ۲۰۰ هزار تومان
                              اولین خریدم سیمان تهران بود ...۲۵۰ تومان خریدم
                              الباقیشو عرضه اولیه بانک صادرات خریدم

                              هر روز میرفتم تابلو رو نگاه میکردم تا ظهر میشد میومدم خونه
                              تا پاییز ۸۸ که پول پدرم رو گرفتم وصدرا خریدم هر سهمی ۲۸۰ تومان..از روزی مه خریدم تا آخر اسفند یک کله اومد پایین شد ۱۴۰ تومان...یعنی پول بابا رو نصف کردم
                              نه میفروختم نه میخریدم پول هم نداشتم
                              فقط تا میتونستم حرص میخوردم ...

                              خیلی خودمو اذیت کردم....
                              افسوس که بیهوده فرسوده شدم

                              الان میفهمم که حرص الکی خوردم
                              خلاصه..یه رفیق داشتم میگفت خلاصه نکن وقت زیاده
                              یک مقدار دیگه پول جور کردم قرضی
                              صدرا ۱۴۰ تومانی خریدم واون ۲۸۰ تومانی ها رو داشتم
                              یک روز سرد بهار ۸۹ اومدم دیدم روزنامه فروش درب تالار حافظ یه دنیای اقتصاد خریدم در مورد صدرا نوشته بود که کار بهش میدن وام بهش میدن....
                              صدرا شد کیمیا صف خرید چند ده ملیونیو اونموقع بازه بورس۳ د رصدی بود

                              لحظه آخر هم حقوقی ۷۵۰ هزار تا سهم میداد و درصد کامل میخورد با صف بالای ۱۰۰ ملیون تو اردیبهشت ۸۹ رو قیمت ۴۲۰ تومان فروختم ..سندش هم تو خونه بود تا کارگزاری دویدم گفتم صد را بفروش گفت صدرا ...گیر فلک نمیاد گفتم باشه پولشو میخام
                              یک سود شیرین ورویایی کردم
                              واون حرصهای که خوردم یادم رفت
                              ۸ ملیون تومان سود خالص ...آپارتمان تو محل دولاب متری۴۰۰ تومان بود یعنی پول ۲۰ متر آپارتمان
                              شدم بورسباز ...بلدم بلدم. و از این حرفها
                              یهروز یه پیر مرد بهم گفت سوداتو از بورس در بیار طلا بخر..برا خانوادهات خرج کن...از بورس بکش بیرون سود رو
                              منم گفتمش باشه...گفتم پیرمرد عقلش رو از دست داده میگه پولو بکش بیرون صدای جرینگ جرینگشو بشنو ..به قول ج‌وانها حا لشو ببر
                              من نه تنها پ‌ول بیرون نکشیدم پولم گیرم میامد میاوردم بورس
                              طی سالها نه تنها سودها رفت اصل پول هم رفت خدا شاهده عین حقیقت گفتم
                              میگن پولو هر جا گم کردی همونجا دنبالش بگرد
                              چند سال از بورس بیرون انداخته شدم چون قانون اول حفظ اصل سرمایه رو رعایت نکردم ..بدتر از اون پول قرضی گرفته بودم
                              دوباره شروع کردم به کار روزی ۵۰ هزار ۱۰۰ هزار کار میکردم
                              منی که تو بورس روزی ۷۵۰ هزار تومان هم دراوردم

                              خیلی سخت بود بدهکاری هم داشتم بیمار هم شدم افسرده هم شدم
                              ۲ سال پیش خدا هدایتم کرد دوباره سمت بورس اینبار با پول خودم نه پول دیگری
                              امسال صدای جرینگ جرینگ سودها رو شنیدم
                              همسرم ۲۰ سال بود فریزر میخواست ...خریدم
                              تلویزیون قدیمی بود ..میگفت آبرو ریزیه...تلویزیون هوشمند خریدم
                              مبلها که راحتی بود ولر باعث ناراحتی بود انداختم دور یک دست مبل خریدم
                              پرده خونه رو عوض کردم
                              برا امیری یک لب تاب خریدم
                              خودم هم
                              رنگ خونه رومغز پسته ای روشن زدم
                              فرشها رو هم شستم
                              الان دارم میفهمم اون پیر مرد چی گفت
                              ولی یک کم دیر فهمیدم

                              تغییر چیز خوبیه

                              دوستان اینهمه ننوشتم که بگم مبل خریدم
                              نوشتم شاید بدردکسی بخوره
                              استفاده کنه از تجربه ۱۱ سال بودن در بورس که ۹ سالش زجر کشیدم واین ۲ سال خوب رو هم درک کردم

                              این روزها هم میگذره...انشاله در موقعیتهای بعدی بهتر عمل کنیم
                              خدا میدون دنیا ارزش حرص خوردن نداره
                              من سعی کردم تغییر کنم خدا کمکم کرد
                              البته جناب نوام چامسکی در مورد تغییر خیلی کمکم کردن
                              خدا نگهدارش باشه

                              درپناه یزدان پاک
                              بسیار عالی بود....ممنون که تجربه تان را در اختیار ما قرار دادید.....

                              جای نوام چامسکی عزیز واقعا خالیست.....
                              از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی می‌شوند که، خدایی کردن نمی‌دانند!
                              وَ شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!

                              نظر

                              • امیر محمد ۲
                                عضو فعال
                                • Jun 2019
                                • 789

                                #1200
                                پاسخ : تاپیک معاملاتی آماتور ها و فقیر فقرای بورسی

                                آنان که طلبکار خدایید،خودایید

                                حاجت به طلب نیست شمایید، شمایید

                                چیزی که نکردید گم از بهر چه جویید؟

                                کس غیر شما نیست،کجایید،کجایید؟

                                در خانه نشینید و مگردید به هر در

                                زیرا که شما خانه و هم خانه خدایید

                                ذاتید و صفاییدگهی عرش و گهی فرش

                                در عین بقایید و مبرا ز فنایی

                                اسمید و حروفید و کلامید و کتابید

                                جبریل امینید و رسولان سمایید

                                خواهید ببینید رخ اندر رخ معشوق

                                زنگار زآیینه به صیقل بزدایید

                                تا بود که همچون شه رومی به حقیقت

                                خود را به خود از قوت آیینه نمایید

                                مولانا

                                نظر

                                در حال کار...
                                X