حرکت در بازار سرمایه با مهربان

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • وحید نصیری
    عضو فعال
    • Dec 2012
    • 594

    #3871
    پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

    مصریان باستان اعتقاد داشتند که پس از مرگ از آنها تنها دو سوال پرسیده میشود

    آیا شادی را یافتی ؟

    آیا شادی را آفریدی ؟

    "لئوبوسکالیا"


    اینجا دوازده ماه سال بدون اشک ریخته روزمون شب نمیشه ... البته برا ثوابش

    :((:((:((:((:((:((:((:((:((:((
    بهترین تفریح خوابه!

    نظر

    • ارزو
      عضو عادی
      • May 2012
      • 272

      #3872
      پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان


      تفاوت را احساس کنید !!!
      شاعر اصفهانی : بدنبالت میام هر جا که باشی
      شاعر شیرازی: سر راهت نشینم تا بیایی


      آخرين خبر از تلفات شب گذشته در شيراز :
      52 نفر از خواب بيدار شدند
      حدود 100 نفر پهلو به پهلو دند
      يک نفر هم گفت وقتي کمک هاي مردمي رسيد بيدارم کنيد
      روابط عمومي هلال احمر هم اعلام کرد: چيطو شده ..... !!!!!؟؟؟؟؟؟
      شدت زمين لرزه بسيار بيشتر از 4.3 ريشتر بوده و زمين شيراز حاضر نشده بيشتر بلرزه
      و گفته عامو ولمون کنيد سر صبحي تو رو قرآن


      برنامه روزانه
      1- از خواب بيدار ميشم
      2- سوار لامبورگينيم ميشم
      3- ميرم سر کار
      4- عصر با عشقم ميرم بيرون
      .
      .
      .
      .
      منم همين کارا رو ميكنم ولي به اين ترتيب :
      2
      3
      4
      1

      نظر

      • tom cruise
        عضو فعال
        • Mar 2012
        • 4756

        #3873
        پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

        منظورت همان فرعونیان و امون پرستان است که در ردیا توسط موسی غرق شدند:Dو خلف انها غربیها الان در این کارند
        در اصل توسط وحید نصیری پست شده است View Post
        مصریان باستان اعتقاد داشتند که پس از مرگ از آنها تنها دو سوال پرسیده میشود

        آیا شادی را یافتی ؟

        آیا شادی را آفریدی ؟

        "لئوبوسکالیا"


        اینجا دوازده ماه سال بدون اشک ریخته روزمون شب نمیشه ... البته برا ثوابش

        :((:((:((:((:((:((:((:((:((:((
        https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
        tom cruise in face book

        نظر

        • وحید نصیری
          عضو فعال
          • Dec 2012
          • 594

          #3874
          پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

          تام کروز نمیدونم با یهودیا برخورد داشتی یا نه

          وقتی سلامشون کنی از فاصله 20 متری هم که باشند تا کمر خم میشند احترامت میزارند اونقدری که آدم رو شرمنده می کنند
          با انصاف ترین فروشنده های شیراز کلیمی ها بودند که ته مانده هاشون تو کازرون در خرید فروش چنان صادق بودند که همه میرفتن پیش اونا

          من موندم این شیعه چی تربیت کرده که برای توجیه کثافت کاری همدیگه میگند به ذات عیبی نداره و مشکل از مسلمانی ماست اما تو یک کلیمی و یهودی و حتی بهایی ... پیدا نمیکنی که همچین حرفی بزنه

          آدم صادق نیاز به توجیه نداره

          ====

          ديروز در يک برنامه مستند شنيدم که کانگوروها در سالهايي که بارش باران ضعيف باشه و علوفه و مواد غذايي کم باشه زاد و ولد نميكنند
          يعني اگه به جاي نمايندگان مجلس کانگرو تو مجلس بود وضعيت اقتصادي مردم رو ميفهميد
          و اين طرح مسخره ازدياد نسل رو نه تنها تصويب بلكه مطرح هم نميكردند

          شورای نگهبان اینا رو تایید کرده
          حالا شما حساب کن شورای نگهبانیا کی بودن که اینا رو تایید کردن
          اینکه بگم اکثریت شورای نگهبان رو کی تایید میکنه عاجزم به مولا، ولی شوما تحقیقتو بکن

          تو دبیرستان سر کلاس شیمی یه نفر به معلممون توپید که شما تدریس بلد نیستی و فلان و بیسان
          معلممون جواب خوبی بهش داد گفت: کسی میتونه راجع به تدریس من نظر بده که از من بالاتر باشه


          :((:((:((:((
          بهترین تفریح خوابه!

          نظر

          • مندی
            عضو فعال
            • Oct 2011
            • 522

            #3875
            بترکی دکی الکی

            دکتر با نیومدنت تو عروسی پریشب دیگه کلهم رفقا مطمئن شدیم که رفتی عضو داعش شدی

            حقا که باس سر کچلت برگرده وطن

            عوضش ما رفتیم کلی ام به ریشت خندیدیم ... کلی ام لومبوندیم .. کلی ام رقصیدیم ... جیگرت آتیش بگیره

            اگه اومده بودی رقص مندی جمیله رو هم دیده بودی ... بترکی الهی دکی الکی

            امیدوارم بزودی زود یکی از موشکای داعش تنظیماتش بهم بریزه مسیرشو عوض کنه مستقیم زارتتتت بخوره تو اون مطب قراضه ت بری رو هوا پر پر شی

            یه آهنگ قشنگ از خاننده محبوبم سلن دیون میزارم .. تو گوش نکن فقط .. اینا برا داعشیا حرومه :D


            دانلود آهنگ

            دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ..... ای هیچ تر از هیچ ، تو بر هیچ مپیچ

            نظر

            • ساسان
              عضو فعال
              • Aug 2011
              • 728

              #3876
              پاسخ : بترکی دکی الکی

              در اصل توسط مندی پست شده است View Post
              دکتر با نیومدنت تو عروسی پریشب دیگه کلهم رفقا مطمئن شدیم که رفتی عضو داعش شدی

              حقا که باس سر کچلت برگرده وطن

              عوضش ما رفتیم کلی ام به ریشت خندیدیم ... کلی ام لومبوندیم .. کلی ام رقصیدیم ... جیگرت آتیش بگیره

              اگه اومده بودی رقص مندی جمیله رو هم دیده بودی ... بترکی الهی دکی الکی

              امیدوارم بزودی زود یکی از موشکای داعش تنظیماتش بهم بریزه مسیرشو عوض کنه مستقیم زارتتتت بخوره تو اون مطب قراضه ت بری رو هوا پر پر شی

              یه آهنگ قشنگ از خاننده محبوبم سلن دیون میزارم .. تو گوش نکن فقط .. اینا برا داعشیا حرومه :D


              دانلود آهنگ

              به به
              سلام
              ببین کیا قبل از ما اینجا امدن
              عروسی
              کی
              کجا
              تنهایی
              با شکوفا
              با دیگه کیا

              تا حالا دقت کردی با اینکه خدا میتونه مچتو بگیره ولی همش دستتو می گیره ...

              نظر

              • ارزو
                عضو عادی
                • May 2012
                • 272

                #3877
                پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

                نقل شده از ....

                گويند زني به نزد حضرت موسي عليه السلام (كليم الله) آمد و به او گفت :
                اي پيامبر خدا براي من دعا کن و از خداوند بخواه که به من فرزندي صالح عطا کند تا قلبم را شاد کند .
                حضرت موسي عليه السلام دعا کرد که خداوند به او فرزندي عطا کند
                پس ندا آمد : اي موسي من او را عقيم و نازا آفريدم .
                ... حضرت موسي عليه السلام به زن گفت پروردگار ميفرمايد :که من تو را نازا بيافريدم
                پس زن رفت و بعد از يكسال بازگشت و گفت : اي نبي خدا براي من نزد پروردگار دعا کن تا به من فرزندي صالح عطا کند
                بار ديگر حضرت موسي دعا کرد که خداوند به او فرزندي ببخشد
                دوباره ندا آمد :من او را عقيم و نازا بيافريدم
                موسي به زن گفت : خداوند عزوجل ميفرمايد نو را نازا بيافريده
                بعد از يكسال پيامبر خدا موسي عليه السلام همان زن را ديد در حاليكه که فرزندي در آغوش داشت
                پرسيد : اين نوزاد کيست ..جواب داد:فرزند من است
                پس موسي عليه السلام با خداوند صحبت کرد و گفت
                بارالها چگونه اين زن فرزندي دارد در حاليكه تو او را عقيم و نازا آفريدي !!
                .
                پس خداوند عزوجل فرمود : اي موسي هر بار که گفتم "عقيم " او مرا " رحيم" ميخواند
                پس رحمتم بر قدر و سرنوشت پيشي گرفت ....


                بنا به نوشته عبدالعظيم رضايي در کتاب تاريخ ده هزار ساله ايران :
                داريوش در فتح کارتاژ که حريفي شكست خورده و مردم آن آماده پذيرش شرايط داريوش بودند، ‌به‌جاي باجگيري يا تاراج شهر دستور داد که نخست خوردن گوشت سگ ميان آنان بازداشته شود و دوم مردم شهر ديگر نبايد براي بت خود نوزاد قرباني کنند.( بت آنان گونه‌اي ساخته شده بود که دست‌هايش به گونه افقي رو به جلو دراز شده بود و مردم نوزادي را بر ساعدهاي او گذاشته و زيرش آتش روشن مي‌کردند تا کباب شود.)
                دستور شاهنشاه هخامنشي به يک مردم مغلوب در عصري که بيشتر پادشاهان ملل شكست خورده را تارومار کرده و تاراج مي‌نمودند، نمونه است از روح بزرگ و صلح طلبي داريوش بزرگ .

                پ.ن
                ........
                کارتاژ ، سرزميني است که امروزه آنرا با نام کشور تونس ميشناسيم





                حكايت جنگل ما

                مورچه هر روز صبح زود سر کار مي‌رفت و بلافاصله کارش رو شروع مي‌کرد.

                با خوشحالي به ميزان زيادي توليد مي‌کرد.

                رئيسش که يک شير بود، .......

                رئيسش که يک شير بود، از اينكه مي‌ديد مورچه مي‌تواند بدون سرپرستي بدين گونه کار کند، بسيار متعجب بود.
                بنابراين فكر کرد که اگر مورچه مي‌تواند بدون هيچ گونه سرپرستي بدين گونه توليد کند، پس با داشتن يک سرپرست حتما ميزان توليدش بسيار بالاتر خواهد رفت.
                او بدين منظور سوسكي را که تجربه بسيار زيادي در سرپرستي داشت و به نوشتن گزارشات عالي شهره بود، استخدام کرد.
                اولين تصميم سوسک راه اندازي دستگاه ثبت ورود و خروج بود.
                او همچنين براي نوشتن و تايپ گزارشاتش به کمک يک منشي نياز داشت.
                عنكبوتي هم مديريت بايگاني و تماس‌هاي تلفني را بر عهده گرفت.

                شير از گزارشات سوسک لذت برده و از او خواست که نمودارهايي که نرخ توليد را توصيف مي‌کند تهيه نموده که با آن بشود روندها را تجزيه و تحليل کند. او مي‌توانست از اين موارد در گزارشاتي که به هيئت مديره مي‌داد استفاده کند.

                بنابراين سوسک مجبور شد که کامپيوتر جديدي به همراه يک دستگاه پرينت ليزري بخرد.

                او از يک مگس براي مديريت واحد تكنولوژي اطلاعات استفاده کرد.

                مورچه زماني که بسيار بهره ور و راحت بود، از اين حد افراطي کاغذبازي و جلساتي که بيشترين وقتش را هدر مي داد متنفر بود.
                شير به اين نتيجه رسيد که زمان آن فرا رسيده که شخصي را به عنوان مسئول واحدي که مورچه در آن کار مي‌کرد را معرفي کند.
                اين سمت به جيرجيرک داده شد. اولين تصميم او هم خريد يک فرش و نيز يک صندلي ارگونوميک براي دفترش بود.
                اين مسئول جديد يعني جيرجيرک هم به يک کامپيوتر و يک دستيار شخصي که از واحد قبلي‌اش آورده بود، به منظور کمک به برنامه بهينه‌سازي استراتژيک کنترل کارها و بودجه نياز پيدا کرد.
                اكنون واحدي که مورچه در آن کار مي‌کرد، به مكان غمگيني تبديل شده بود که ديگر هيچ کسي در آنجا نمي‌خنديد و همه ناراحت بودند.
                در اين زمان بود که جيرجيرک، رئيس يعني شير را متقاعد کرد که نياز مبرم به شروع يک مطالعه درخصوص سنجش شرايط محيطي دارد.
                با مرور هزينه‌هايي که براي اداره واحد مورچه ميشد، شير فهميد که بهره‌وري بسيار کمتر از گذشته شده است.
                بنابراين او جغدي که مشاور شناخته شده و معتبر بود را براي مميزي و پيشنهاد راه حل اصلاحي استخدام نمود.
                جغد سه ماه را در آن واحد گذراند و با يک گزارش حجيم چند جلدي باز آمد. نتيجه نهايي اين بود: "تعداد کاركنان بسيار زياد است".
                حدس مي زنيد اولين کسي که شير اخراج کرد چه کسي بود؟
                مسلما مورچه ! چون او عدم انگيزه اش را نشان داده و نگرش منفي داشت.....

                نظر

                • ارزو
                  عضو عادی
                  • May 2012
                  • 272

                  #3878
                  پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان


                  سخنان کوروش کبیر

                  دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.


                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

                  * * * * * * * * ** * * * * * * * * *

                  وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  دشوارترین قدم، همان قدم اول است .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .

                  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

                  من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.

                  نظر

                  • علی علیزاده
                    عضو فعال
                    • Jun 2013
                    • 1159

                    #3879
                    پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

                    یا غنی....

                    نظر

                    • علی نظامی
                      عضو فعال
                      • Jul 2013
                      • 1033

                      #3880
                      پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

                      عاقا هر کی مرده یا زنده دکی مهربونو از هر جای کره خاکی ( به احتمال زیادتر سوریه و عراق) بتونه بیاره، مژدگانی درست و حسابی داره:D


                      برچسبای موضوع زیر تاپیکم کرکر خندس ولی داعشو توش نمی بینم خخخخ

                      نظر

                      • وحید نصیری
                        عضو فعال
                        • Dec 2012
                        • 594

                        #3881
                        پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

                        عارضم به خدمت گلتون که امیرک اومد مندی رو برد اونور این چند روز درگیر مراسم بله برون بودیم ...

                        فعلا کمی خجالتی هستند و همدیگه رو هنوز لمس نکردند (جریمه داره :D) ، کم کم روشون نسبت به هم باز میشه /:.yead.:/

                        ایشالا عروسیشون همه دعوتید .. الانم مندی چراغ خاموش افاضه می کنند چون عاقاشون گفته /:.ph34r-smiley.:/

                        دکتر هم

                        هر چی سعی کردیم باهاش گپ بزنیم از دستمون در میره، یه کلام هم صحبت نمیکنه الانم داره فحش نثارمون میکنه بابت قضیه ظهری، حکم ما رو تا الان باید صادر کرده باشه .. :D

                        تجربه میگه اگر به جای سلام به طرف فحش و ناسزا بدی یا به جای حقیقت بیای و بهش دروغ بگی فرد مذکور فی الفور جواب میده و با همین دو ترفند دکی رو که چندبار باهامون صحبت نمیکرد به حرف آوردیم ...

                        اما الان این ترفندجواب نمیده به نظرم به یک بن بست رسیده :( یا شایدم به عرفان /:.rolleyessmileyani

                        به تاپیک سر میزنه اما جواب نمیده .. براش دعا کنید شاید مشکی داره یا یه گره کور رو داره باز میکنه، البته اگه بازم روش گره نزنه :)
                        بهترین تفریح خوابه!

                        نظر

                        • ارزو
                          عضو عادی
                          • May 2012
                          • 272

                          #3882
                          پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

                          در اصل توسط وحید نصیری پست شده است View Post
                          عارضم به خدمت گلتون که امیرک اومد مندی رو برد اونور این چند روز درگیر مراسم بله برون بودیم ...

                          فعلا کمی خجالتی هستند و همدیگه رو هنوز لمس نکردند (جریمه داره :D) ، کم کم روشون نسبت به هم باز میشه /:.yead.:/

                          ایشالا عروسیشون همه دعوتید .. الانم مندی چراغ خاموش افاضه می کنند چون عاقاشون گفته /:.ph34r-smiley.:/

                          دکتر هم

                          هر چی سعی کردیم باهاش گپ بزنیم از دستمون در میره، یه کلام هم صحبت نمیکنه الانم داره فحش نثارمون میکنه بابت قضیه ظهری، حکم ما رو تا الان باید صادر کرده باشه .. :D

                          تجربه میگه اگر به جای سلام به طرف فحش و ناسزا بدی یا به جای حقیقت بیای و بهش دروغ بگی فرد مذکور فی الفور جواب میده و با همین دو ترفند دکی رو که چندبار باهامون صحبت نمیکرد به حرف آوردیم ...

                          اما الان این ترفندجواب نمیده به نظرم به یک بن بست رسیده :( یا شایدم به عرفان /:.rolleyessmileyani

                          به تاپیک سر میزنه اما جواب نمیده .. براش دعا کنید شاید مشکی داره یا یه گره کور رو داره باز میکنه، البته اگه بازم روش گره نزنه :)
                          سلام
                          پس مندي كوش

                          دكتر جاويدان الاثر شده/:.winksmiley02.:/

                          نظر

                          • ارزو
                            عضو عادی
                            • May 2012
                            • 272

                            #3883
                            پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

                            نقل قول

                            من ماندم تنهای تنها
                            من ماندم تنها در میان سیل غم ها

                            دختر کوچولو وارد داروخانه شد و گفت:
                            لطفا به من یه معجزه بدید.
                            دكتر گفت:
                            ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﻋﺰﯾﺰﻡ؟
                            - : ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﯼ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﺳﺮ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﻡ ﮔﻨﺪﻩ ﺗر میشه !
                            ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯽ ﮔﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻩ، ﻣﻨﻢ ﻫﻤﻪ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﻡ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﻭﻧﻮ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﺨﺮﻡ .
                            - : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ ، ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻧﻤﯽ ﻓﺮﻭﺷﯿﻢ.

                            ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻩ، ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﯾﺪ .

                            ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺭﻭ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ
                            ﺻﺪﺍﺋﯽ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﯼ؟
                            ﭘﻮﻝ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺷﻤﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
                            ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﻋﺎﻟﯿﻪ، ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺑﺮﺍﯼ
                            ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﺕ!
                            ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺮ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻮﻥ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﻬﯿﻪ
                            ﮐﻨﻢ؟ !
                            ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﻮﻕ ﺗﺨﺼﺺ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻣﻐﺰ ﺑﻮﺩ. ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻋﻤﻞ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻫﯿﭻ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ.
                            ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ.
                            ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﭘﺴﺮﮎ ﺻﺤﯿﺢ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ.

                            دكتر ارنست گروپ، رئیس سابق بیمارستان هانوفر آلمان چندی پیش این خاطره رو در یک کنفرانس علمی مطرح کرد، و گفت كه اون مرد جراح پروفسور مجید سمیعی بود

                            نظر

                            • arminfar
                              عضو فعال
                              • Mar 2014
                              • 479

                              #3884
                              پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

                              مطلبی که ارزش خواندن دارد
                              __________________
                              - در شیرهای پرچرب، روغن پالم که برای سلامتی مضر است می ریزند و به مردم می فروشند.
                              - در اکثر تن ماهی ها ، روغن نباتی را به جای روغن ماهی می ریزند و به مردم می فروشند.
                              - قبل از زدوده شدن سموم کشاورزی از روی میوه ها ، آنها را می چینند و به مردم می فروشند.
                              - دو میلیون خودرو و سه میلیون موتورسیکلت معاینه فنی ندارند.
                              - 15 میلیون پرونده مفتوح قضایی در محاکم کشور در جریان است.
                              - از اول فرودین تا آخر دی سال گذشته ، فقط در تهران، ‌90 هزار نفر به دلیل نزاع به پزشکی قانونی تهران مراجعه کرده اند. آمار کل کشور بیشتر است.
                              - در تعطیلات عید فطر که جاده های شمال به دلیل کثرت مسافران قفل شد، برخی فروشندگان بین راهی، یک بطری آب معدنی را تا 10 هزار تومان به مسافران مانده در راه فروختند.
                              - ... .
                              این لیست را می توان همچنان ادامه داد اما واقعیت این است که با فهرست کردن رنج هایی که می بریم ، کاری از پیش نمی رود.
                              پس چه باید کرد؟
                              شاید بهتر باشد کارخانه هایی که لبنیات آلوده به پالم به مردم می دهند را پلمپ کنیم و تولید کنندگان متقلب تن ماهی را به مجازات های نقدی سنگین ( نه! خیلی سنگین) محکوم نماییم.
                              شاید بهتر باشد از همین امروز، علاوه بر پارکینگ های شهر، بیابان های اطراف شهرها را هم تبدیل به پارکینگ کنیم و همه خودروها و موتورسیکلت های فاقد معاینه را به پارکینگ های شهری و بیابانی منتقل کنیم.
                              شاید یکی از راهکارهای لازم برای کاهش تعداد پرونده های قضایی این باشد که تعداد قضات بیشتری در دستگاه قضایی استخدام شوند یا شعبات پزشکی قانونی را برای تسریع در کار مراجعه کنندگان بیشتر کنیم.
                              گرانفروشانی که آب معدنی را چندین برابر قیمت فروختند حتماً باید به تعزیرات معرفی شوند. شاید بد نباشد که از این به بعد، نهادهایی مانند هلال احمر در شرایط مشابه ، آب و غذا به مسافران برساند.
                              همه این ها راهکارهایی هستند که می شود درباره شان فکر کرد، برایشان همایش گذاشت، مصوبه و بودجه گرفت و عملیات اجرایی شان را محقق ساخت اما واقعیت این است که در کنار همه این کارهای اجرایی - که در جای خود لازم اند - باید به سراغ "ریشه مشترک" همه این مشکلات رفت.
                              اما به نظر می رسد ریشه مشترک ریختن روغن پالم در شیر و گران فروختن آب به مسافران جاده چالوس و نزاع های خیابانی ، این است که "ما همدیگر را دوست نداریم".
                              اگر مدیر فلان کارخانه تولید لبنیات، مردم را دوست می داشت، با خود می گفت که درست نیست آنها با خوردن لبنیات کارخانه من دچار چربی اضافه و بیماری شوند.
                              آن کشاورزی که میوه های آلوده به سم تحویل مردم می دهد،‌ اگر همنوعان خود را دوست داشت، با خود می گفت که درست نیست خانواده ها به هوای این که دارند میوه های پر از ویتامین می خورند، ذره ذره سم بخورند و در دراز مدت به انواع سرطان ها دچار شوند.
                              آن مغازه داری که فرصت در راه ماندگی مردم را برای گرانفروشی مغتنم دانست،‌اگر مردم را دوست داشت ،‌به آنها به چشم شکار نگاه نمی کرد و ... .
                              چرخه "دوست نداشتن همدیگر"‌ ، در حالی همه ما را می بلعد که هر کس فکر می کند در حال زرنگی و برنده شدن است و به این نمی اندیشد که اگر من امروز آب معدنی را به 10 برابر قیمت بفروشم، فردا خودرویی سوار می شوم که کارگر خط تولیدش چون مردم را دوست ندارد، فلان پیچش را محکم نبسته است و آن کارگر هم شیر پالم دار می خورد تا زودتر سکته کند و و رئیس کارخانه لبنیات هم سر یک چهار راه با یک راننده تاکسی سر بوق زدن دعوا می کند و مصدوم می شود و آن راننده تاکسی هم به پست تعمیرکاری می خورد که روغن تقلبی به ماشین اش می ریزد و این قصه همچنان ادامه می یابد و هر کدام از ما ، دیگری را قربانی می کنیم و قربانی دیگری می شویم.
                              "همدیگر را دوست بداریم" ؛ این کلید حل معماست و راهگشای بسیاری از معضلات اجتماعی است که درگیرش هستیم.
                              اگر به همان اندازه که به لایه های رویی مشکلات می پردازیم،‌ به ریشه مشترک شان توجه کنیم و آن گاه از خود بپرسیم چرا دوست نداشتن همدیگر،‌ این همه فراگیر شده است و سپس به همین یک سوال و پاسخش بپردازیم، جامعه ایران ،‌جای بسیار بهتری برای زندگی خواهد بود.


                              پی نوشت1:
                              این عکس ، یکی از زیباترین عکس هایی است که دیده ام. کسی که این کاغذ را روی در خانه اش چسبانده ،‌ حتماً انسان مهربانی است و مردم را دوست دارد.

                              همدیگر را دوست نداریم
                              ای کاش همه ما این گونه بودیم و البته می توانیم این گونه باشیم زیرا مهربانی در ذات بشر است.
                              حتی اگر از منظر نفع گرایانه هم به موضوع بنگریم، نهایتاً این مهربانی ها به نفع خودمان است.



                              پی نوشت 2:
                              برای مهربان بودن با یکدیگر ، منتظر نباشید دولت بیاید و فرهنگ سازی کند تا ما همدیگر را دوست داشته باشیم. از همین امروز به اصالت انسانی خویش برگردیم، انسان ها را دوست بداریم و رفتار مهربانانه تری داشته باشیم،‌به همین سادگی. باور کنید زندگی خودمان هم راحت تر می شود.























                              ایرانیان به توانمندی انسان که بر اثر تلاش و تعلیم بدست آمده باشد ، فره میگفتند

                              نظر

                              • وحید نصیری
                                عضو فعال
                                • Dec 2012
                                • 594

                                #3885
                                پاسخ : حرکت در بازار سرمایه با مهربان

                                در اصل توسط ارزو پست شده است View Post
                                سلام
                                پس مندي كوش

                                دكتر جاويدان الاثر شده/:.winksmiley02.:/
                                سلام
                                مندی رفت خونه بخت ..
                                پیام خصوصیشم بستن و دعا گو مدیرای سایت هست :^o:D
                                طبق آخرین اخبار واصله دکتر درازکش رو تخت بیمارستان با حال نزار افتاده ... کمپوت و آب هویج بستنی هم میتونه بخوره /:.yead.:/

                                در اصل توسط ارزو پست شده است View Post

                                دكتر ارنست گروپ، رئیس سابق بیمارستان هانوفر آلمان چندی پیش این خاطره رو در یک کنفرانس علمی مطرح کرد، و گفت كه اون مرد جراح پروفسور مجید سمیعی بود
                                برگی از خاطرات دکتر :)


                                در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
                                ...به نام نامی حضرت دوست و سلام و صلوات بر مولای جان ووجهان...
                                ...وسلامی گرم خدمت دوستانم بخصوص دوستان حاضر در این صفحه....
                                ....واما بعد....عزیزانم...سرورانم....دوستانم....
                                ....دیشب رفته بودم بنزین بزنم....همین که تو صف بودم پسری اومدو گفت فال..گفتم بده ببینیم چی میشه....بعد که بهاون پول دادم به یه دختر بچه نحیف و لاغری مثل مندی گفت ببینن...دختره دوید اقا باید از من گل بخری...من گفتم که نمیخوام..گفت بده به نامزدت...گفتم که اونجوری تو باید به من یه نمایشگاه گل بفروشی...:.thumbsupsmileyanim....خلاصه ازش گرفتم....گفتم چند...گفت میشه 3 تومن...گفتم برو بابا...هزار تومن بیشتر نمیدم...از اون اصرار و از من مقاومت ...نه اینکه من همه جا تونستم حقمو بگیرم و هر کی که خواسته از من دودر کنه چه خرد چه کلان دهنش سرویس شده یه دوتومن این دختر بچه منو جوشی کرده بود..گفتم برو میخوام برمو گاز دادمو رفتم....دیدم قبل از رفتن گفت...ایشالا به آرزوت نرسی...گفتم بزن گاراژ بابا....بعد در حین اینکه داشتم بنزین میزدم....از دور میدیدمش که دنبال ماشینا برا فروش گل میدوه...یه دفه با خودم گفتم آآآآسمون ...نکنه اهش بگیره سوسک شم...نکنه مرغ آمین تو راه باشه...نکنه دعای این دختر بچه بزنه تغار زندگیمو واژگون کنه...اتفاقا باید از آه دل این دختر بچه ترسید....یه سوت براش زدم...ولی ایندفه با احتیاط اومد جلو/...گفتم کلاس چندمی....دیدم خودشو جمع کردو گارد گرفت....گفتم نترس مگه من این اشکان رضوانیه کوتوله ام که میترسی....گفتم دوتومن...گفت باشه بیا بگیر...رفتو ما هم خوشحال ازاین پیروزی بزرگ...
                                بهترین تفریح خوابه!

                                نظر

                                در حال کار...
                                X