کاربران گرامی بورسی، با توجه به تغییرات اخیر سایت در صورت وجود هر گونه مشکل در استفاده از سایت (درج پیام، عضویت و...) با ایمیل boursy.com[@]gmail.com در ارتباط باشید یا موضوع را در تاپیک «شما بگویید...» درج کنید.
سایت انتخاب
یک تصویر و سه سرنوشت
این تصویر نمایی از فیلم مراد و لاله است. در این تصویر سه تن مشخص است. اولین نفر (لیلا فروهر) است که حالا در آنسوی آبها می خواند و... شاید خوش است. دومی (مجید فریدفر) است، که دل را بر داشت و راهی جبهه شد و در اوایل جنگ به شهادت رسید و در بهشت جای گرفت که قطعا جایش و مقامش خوب است و خوش است. سومی هم (اسداله یکتا) است. او در جایی همین نزدیکی هاست. پیرمردی کوتاه قد که در حاشیه میدان هفت تیر بساط حقیرسیگار فروشی دارد و اینگونه روزگار می گذراند. نمیدانم، شاید اصلا خوش نباشد. و این سیب سرنوشت عجب چرخشی دارد.
همسفر! در این راه طولانی_که ما بی خبریم و چون باد میگذرد_بگذار خرده اختلاف هایمان باهم باقی بماند،خواهش میکنم! مخواه که یکی شویم مطلقاً یکی. مخواه که هرچه تو دوست داری،من همان را،به همان شدت دوست داشته باشم! و هرچه من دوست دارم،به همان گونه،مورد دوست داشتن تو نیز باشد! مخواه که هردو یک آواز را بپسندیم، یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را و یک شیوه نگاه کردن را ! مخواه که انتخاب مان یکی باشد،سلیقه مان یکی،رویاهامان یکی! همسفر بودن و هم هدف بودن،ابداً به معنای شبیه بودن و شبیه شدن نیست و شبیه شدن،دالّ بر کمال نیست،بلّ دلیل توقف است. شاید اختلاف،کلمه ی خوبی نباشد،شاید تفاوت بهتر از اختلاف باشد، نمی دانم اما به هر حال تک واژه مشکل ما را حل نمی کند پس بگذار اینطور بگویم: عزیز من زندگی را تفاوتِ نظرهای ما می سازد و پیش می برد نه شباهت هایمان، نه از میان رفتن و محو شدن یکی در دیگری،نه تسلیم بودن ، مطیع بودن،اَمر بَر شدن و در بَست پذیرفتن ....
در *کنفرانس گوادلوپ* ، کارتر رسماً اعلام کرد که دیگر شاه باید برود و ارتش آمریکا جای ارتش ایران را در خاورمیانه خواهد گرفت.
انگلستان هم برای فرار از بدهی هایش به ایران، پشت آمریکا درآمد.
شاه در پیامی بی سابقه با خشم، کارتر را خطاب قرار داد که بدون شناخت فرهنگ و تاریخ ملتها چنین تصمیمی گرفته و او یک فرد نیست که با تغییرش روابط ایران و آمریکا پابرجا بماند و با رفتن او شرایط از کنترل خارج خواهد شد و خاورمیانه روی آرامش را نخواهد دید!!!
در ۲۷ دسامبر ۱۹۷۸ در کاخ نیاوران ملک حسین پادشاه اردن هاشمی به محمدرضا شاه گفت:
*نرو، زیر پای مردم خاورمیانه نفت نیست، بشکه های باروت است! اگر بروی خاورمیانه رفتنی ست.*
شاه به او پاسخ داد: "قیمت این رفتن را مردمی خواهند پرداخت که نمی دانستند برقراری صلح در منطقه ای با میلیاردها دلار منابع طبیعی و انرژی کار هر حکومتی نیست!
من در مقابل مردم خود نخواهم ایستاد.
سلطنت بر روی جنازه های مردم کشورم خواست من نیست.
برای من "رفاه و آینده مردم" ایران مهم بود.
مشکل باروت زیر پای مردم خاورمیانه تقصیر من نیست، تولید روزانه ۳۰ میلیون بشکه نفت همه دنیا را به خاورمیانه می کشد و بعد از رفتن من، میدانم که *خاورمیانه رفتنی است* .
او باید می رفت؛
وقتش رسیده بود!؟
منابع:
*یادداشتهایی از گوادلوپ*
ژیسکاردِستن؛ رئیس جمهور وقت فرانسه
*مجموعه خاطرات*
ملک حسین پادشاه اردن
*پاسخ به تاریخ*
نوشته محمدرضا پهلوی
*ماموریت در ایران*
نوشته ویلیام هیلی سولیوان؛
مامور ویژه ایالات متحده در طرح تغییر و براندازی حکومت ایران
انسان ها به سه گروه تقسیم میشوند. گروه اول، رویاپردازان و سخنگویان، که پروژه هایشان را با هیاهو و شور و شوقی وصف ناپذیر آغاز میکنند؛ اما این انفجار انرژی و شور و هیجان به سرعت فروکش میکند، زیرا در دنیای واقعی، برای پایان دادن به هر پروژه، تلاشی سخت و بی وقفه لازم است. این افراد موجوداتی احساساتی هستند که اغلب در لحظهی حال زندگی میکنند و به راحتی با ورود چیزهای جدید، علاقهی خود را از دست میدهند. پروژه های ناتمام بسیاری در زندگیشان وجود دارد و حتی برخی از آنان به اندیشیدن و پروردن افکار پوچشان عادت دارند.
گروه بعد، افرادی هستند که هر کاری را انجام میدهند به نتیجه میرسانند، یا به این دلیل که آنها مجبورند یا به این خاطر که توانایی انجامش را دارند، اما هنگام رسیدن به خط پایان، انرژی و قدرتی کمتر از لحظهی شروع دارند و از آنجا که مجبور به اتمام راه هستند، اغلب شتابزده و بی برنامه پروژه را به انتها میرسانند و معمولا احساس نارضایتی میکنند.
در واقع هر پروژه را بدون درک دقیق از چگونگی پایان آن شروع میکند و هنگام پیشرفت و مواجهه با رخدادهای غیرقابل انتظار برنامهای خاص ندارند. گروه سوم، شامل افرادی میشود که قوانین اولیه قدرت و استراتژی را درک میکنند. پایان در هر زمینهای مانند یک پروژه، یک مبارزهی انتخاباتی یا یک گفت و گو، اهمیت فوق العاده ای برای مردم دارد. این اتفاق در ذهن ثبت میشود. یک جنگ میتواند با هیاهوی بسیار شروع شود و پیروزیهای بسیاری را به ارمغان بیاورد؛ اما اینکه چگونه به پایان میرسد، در یادها میماند و کسی به شروع پرهیاهو اهمیتی نمیدهد و تنها شاید این هیاهو برای لحظهای ذهنشان را درگیر کند.
افراد گروه سوم از اهمیت به پایان رساندن آگاه هستند. آنها با تفکر منطقی، طرحی روشن ارائه میکنند. آنها نه تنها برای پایان دادن به پروژهی خود در آینده برنامه ریزی میکنند، بلکه به تمام نتایج و عواقب اجرای آن برنامه هم میاندیشند. این افراد کسانی هستند که هنر به پایان رساندن را میدانند. رابرت گرین
عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.
سلام
علاقمندان به مطالعه کتب و مقالات و البته مجانی به هر زبانی از دنیا می توانند به این سایت سری بزنند
واقعا عالی هست
z libray
اگر رجیستر نشوید روزی 5 کتاب و... دانلود میشه انجام داد
رجیستر هم آسان هست قسمت sing up رفته ایمیل و رمز دلخواه را وارد و بعد از تایید در ایمیل شما در دانلود مشکلی نیست
از پروفسور الوانی میپرسند بعد از این همه سال کار آکادمیک در رشته مدیریت، مدیریت را چگونه تعریف میکنید؟
فرمودند:
مدیریت، هنری است که شروع میشود وقتیکه قوانین به بنبست میرسند!
نظر