اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

[استاد متفکر بزرگ]

عوارض اجتناب ناپذیر جنگ که دامن اروپا رو گرفته به سرعت داره نمایان میشه.
متاسفانه تمام دنیا از آمریکا گرفته تا چین و روسیه و هند شمشیر نابودی اروپا رو از رو بستن.

خود آمریکا هم اوضاع چندان جالبی نداره. به عنوان مثال یک سال پس از آتشسوزیهای ویرانگر لسآنجلس ، هنوز صدها خانواده در اردوگاههای موقت زندگی میکنند. بازسازی در لسآنجلس به کندی پیش میرود.
امروز در اردوگاههای بیخانمانهای لسآنجلس، هنوز هیچ زمان مشخصی برای بازگشت به خانههایشان وجود ندارد و آینده برایشان نامعلوم است.

[M.DALAHOO]

من کوچیک همه شما بزرگواران هستم
ولی تورو خدا یکی بیاد این معما رو برا من حل کنه

بعد از اینکه یک عمر ملت چی ناله کردن
بالاخره خدا دعاهاشون رو مستجاب کرد ولی
دقیقاً همونجا که میشد سر مارمولک رو له کرد
یهویی ما مردم پا پس گذاشتیم و عقب کشیدیم
آخه چرا ؟؟؟!!

نه فقط بیبیِ دل بلکه همه جهانیان حیرت کردند
از این همه وفاداری و تعهد ملت به اسلام ناب محمدی !


2 - 3 عنکبوت میفرمایند :
« آیا مردم پنداشتند که چون گفتند: ایمان آوردیم، رها میشوند و دیگر مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟! در حالی که بدون تردید کسانی را که پیش از ایشان بودند، آزمودیم تا خداوند کسانی را که راست گفتند، معلوم دارد و دروغگویان را نیز معلوم نماید. »

ظاهراً ما مردم از آزمون الهی سربلند بیرون اومدیم
و پاداشمون این بود که الحمدالله
خدا این نظام مقدس رو از ما نگرفت
و البته دروغگویان هم معلوم شدند...

جناب ehsani درود و بعد از ظهر شما بخیر؛
مختصرآ خدمت جنابعالی و سایر دوستان عرض میکنم که من هم با نظر شما مخالفم و هم با نظر آقای دکتر آرامکی:
1- سکوت و بی تحرکی مردم در این فرصت طلایی را حمل بر دینداری و حفظ نظام دینی نبود و نیست، بله حمل بر احتیاط از نظامی است که بنام دین در جریان جنگ 12 روزه و هم اکنون کسی که در حال کشیدن زندان است را میکشند و همین پریروز رهبر معطم دستور شدت عمل بیشتر ( تو بخوان کشتار بیشتر ) را دادند!!!!! و دیروز بدنبال آن خود و حامیانش را پیروز جنگ خواند و .........!!!!!. خب برادر احتیاط و منتظر فرصتی دیگر شاید شرط پخته تر شدن شرایط در ذهن افراد بوده و هست، چون همه میدانیم که این روزها 90% مردم ناراضی اند و فکر چه کنم چه کنیم هستند، قطعآ میبینید و میشنوید این چه کنیم ها را، و بدانید که شروع خواهد شد، کی؟ نمیدانیم ولی شروع خواهد شد و خونین خواهد بود، اینو تاریخ بشریت و تاریخ ایران بعد از حمله اعراب میگوید، و مردم ایران اسلام را با آغوش باز نپذیرفتند، بلکه از زور و قصاوت مسلمانها و ترس اینها تا دلاورانی مثل طاهریان، یعقوب لیث صفاری، علویان و دیلمیان و آن دلاور دیلمی که در دربار خلیفه، حاضر نمیشود که او را خلیفه بخواند، آل زیار و سامانیان و فرقه اسماعیلیه و شاه اسماعیل سامانی و غزنویان و...........بیرون کردن خلفا از ایران. اینکه ایرانیها با آغوش باز اسلام را پذیرفتن یک تهمت بزرگ و تاریخی به ایرانیهاست و رهبران دلاور آنهاست، بگذریم.
و اما عقلانیت جناب دکتر آرامکی، کدام عقلانیت میگوید نطاره گر این همه ظلم و ستم و اعدام بعضآ بیگناهان باشیم. خب، روشنفکر جماعت همیشه دچار عقلانیت میشود، درست است که طبقه متوسط همیشه به بهانه عقلانیت بی عملی خود را توجیه میکند، شما عاقلید و آنهاییکه عنقریب هم مردمی را که دیگر نمیتوانند زندگی سگی را هم بکنند، بجای خود کشی ( دیروز جوانی از شدت بیکاری و بی پولی خود را کشت ) کسانیکه برای اینکه گروهی اندک را که بنام اسلام سوپر اشرافی زندگی بکنند، آنها را میکشند، اینرا تاریخ جهان و اسلام میگوید، نه من. بامید آنروز.

[بیت کوین]

با سلام...
ما کجا و آن استاد پر آوازه جناب استاد دکتر متفکر سایت تالار بورس کجا.
بنده فقط یکی از کوچک ترین شاگردان آن استاد بزرگ هستم. اگر لیاقت شاگردی ایشان را داشته باشم.

استاد شما هم مانند دکتر متفکر در آلمان مشغول عشق وحال === ببخشید مشغول خدمت رسانی هستید؟

[dornaa]

درود بر همگی

بعضی رخدادهای اجتماعی کمی عجیب هستند
تا قبل از وقوع خیلیها انتظار آن را ندارند
و پس از وقوع توجیه و تفسیر آن سخت است
اما هرچه باشد ، نشان دهنده این است که
باید در استدلالات و بیانات قبلی تجدید نظر کرد
کرسیهای قبلی را شکست و کرسیهای جدید گذاشت
آنگاه بر کرسیهای جدید نشست و اشعار جدید خواند...


همین اول باید تاکید کنم که
بنده نیز یکی از همین مردمی هستم که
که در مظان اتهامِ انفعال قرار دارم
مبتلاءبه هستم نه تافته ای جدا بافته

و اما بعد...

جناب داور عزیز و گرامی
حدس میزنم شما باید جواب این معما را بدانید ؛

بنده و جنابعالی عمری چ ناله میکردیم که
« مردم دیگه باید چکار میکردند که نکردند ؟! »
وقتی زورشون به ارباب قدرت نمیرسه
دیگه کاری از دست کسی برنمیاد
جز اینکه دعا کنیم که انشاءالله الرحمن ،
خدا یک فرشته نجات بفرسته به ایران حمله کنه
و بساط ظلم و کفر و الحاد رو برچیند
به حول و قوه الهی انشاءالله...

از قضای روزگار ، دعای جنابعالی مستجاب شد
در 23 خرداد گذشته ، بالاخره خدا مرحمت کرد و
یکی رو فرستاد که به ایران حمله کنه...

فرضاً که مردم ترسیده بودند
و فراموش کردند که عمری در این انتظار بودند
مثل ملتی که یک عمر دعای باران خونده باشند
و بالاخره روزی باران رحمت الهی نازل شده باشه
ولی در روز باران ، همگی فراموش کردند که آب جمع کنند
بلکه در صدد پناه گرفتن بودند تا لباسشون خیس نشه...

القصه ، پس از حمله بیبیِ دل ! به ایران...
مقامات در اعماق زمین فرو رفته بودند
و سـپـا ه در داخل و خارج درگیر جنگ بود
دیگه نمیشد بهونه آورد که چماق زور بالا سرمونه و...
اون روز اگه مردم به خیابون میریختند
چماقی وجود نداشت که بخواهد جلوی مردم بایسته
نمیتونست همزمان در دو جبهه بجنگه

اما دیدید که هیچ اتفاقی نیفتاد

طوری که این حجم از بیتفاوتی باعث تعجب جهانیان شد
تا جایی که بیبیِ دل مجبور شد پیام بده و متذکر بشه که
د لامصبها ! مگه خودتون یک عمر نگفتید که چماق بالای سر ماست
خب من الان چماق رو از بالای سرتون برداشتم
روی کمک شما هم حساب ویژه باز کرده بودم
که بعد از حمله از خارج ، با شورش مردم از داخل
بالاخره با کمک همدیگه ، سر مارمولک را به سنگ بکوبیم
همه میدونستند که پهپادها کاری به مردم ندارند
بلکه آماده همراهی با اعتراضات مردمی بودند

پس چی شد ؟ دریغ از یک نفر معترض در خیابان !

جناب داور عزیز و گرامی
خیلی خیلی ممنون میشم اگه نظر خودتون رو ایراد بفرمایید !

دیگر دوستان هم اگر نظری بدهند ، مزید امتنان است.



پینوشت
در تاریخ میخوانیم ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند
گفتند صحت و سقم این قضیه قابل تحقیق نیست ، قبول...
ولی در خرداد گذشته همه ما به چشم خود دیدیم که
ایرانیان آنگاه که در یک قدمی کوبیدن سر مارمولک بودند
با آغوش باز ، حکومتِ اسلام را بر سر خود ، ابقاء کردند
بعد از جنگ هم مقامات بارها بابت ابقای اسلام
از مردم تقدیر و تشکر کردند ... تشکر بابت چه کاری ؟؟؟
بابت هیچ ، بابت سکوت ، بابت ابقای نظام !

دیگه نمیشه با این کارت سوخته بازی کرد که بگیم :
« مردم دیگه چکار باید میکردند »

مردم در عمل ، انتخاب خودشون رو نشون دادند.
با سکوت خودشون ، انتخاب خودشون رو فریاد زدند !
از قدیم گفتند سکوت علامت رضاست !

همچنین اون شخص هم درست گفت که
« مردم خودشون انتخاب کردند که اینطور زندگی کنند »

من به شما قول میدم که اگه صدتا انقلاب بشه
و هر مدل حکومتی روی کار بیاید
باز هم پس از حداکثر چند دهه
ملت میافتند دنبال کشیشها
که برایشان تشکیل حکومت دینی دهند

حکومتها ، هروقت بتوانند بر مردم سوار میشوند
و هر چقدر بتوانند بر مردم فرو میکنند
اصلاح حکومتها کار سختی هست
ولی اصلاح مردم تقریباً غیرممکنه
تا زمانی که کشیش در این مُلک اهریمنی زندگی میکنه
شرایط زندگی مردم از این بهتر نمیشه که نمیشه
خواه حکومت کلیسا باشد یا سلطنت و دموکراسی...

سلام جواب اینکه
هنوزملت بااینکه همه چیزشون رو ازشون گرفتن
هنوز نتونستن شرف وغیرتوشون روازشون بگیرند که بروندزیرپرچم بی بی واسراییل
وکل غرب بااین مردم دشمن هستند بخاطر گرفتن عزت وشرف وغیرتشون

[گنجشک]

مسئله پیچیده تر از این حرفاس و حالت های مختلفی داره بنظرم:

یک نوع اش میشه متخصص ریه ای که از سیگار مداوم چس ناله میکنه ، اما برای لحظه ای سیگارش خاموش نمیشه ! (نیاز به ورزش از شنبه ! میل به خوردن نون خامه ای که در دسترسه)

یک نوع دیگه اش میشه کشاورزی که دید گنجشک ها دارند محصولش را می خورند ! تصمیم گرفت باهاشون مبارزه کنه ! و نهایتا هم پیروز شد ! اما بعدش ملخ ها آمدن ! بعد از ملخ ها کفتارها ! اما کشاورز هر بار مبارزه کرد و پیروز شد ! اما همین که می خواست بعد از عمری جهاد به کار اصلی خودش کشت و زرع برگرده ! صاحب ملک اومد و گفت مدت اجاره تموم شده ! و باید بار و بساطش جمع کنه و بره ! (پفی... خب میذاشتی چهارتا گنجشک دوتا توک به محصولت بزنند ! تعادل بر هم نزن ! که دچار ناشناخته ها نشی )

نوع دیگرش میشه ، مسائل جمعی و اشتراکی ! 3 نفر در شرکتی به قدر شراکت نفر اول 60 نفر دوم 30 و نفر سوم 10 درصد شریک هستن ، طرح توسعه ارائه میدن که ارزش شرکت 10 برابر بشه ، اما نفر دوم بلحاظ زمانی در شرایط اقتصادی مناسبی به سر نمی بره و اگر اجرا بشه درصد ها به این شکل میشه ، نفر اول 55 درصد ، نفر سوم 40 درصد و نفر دوم! فقط 5 درصد ! ، خوب درسته که ارزش مادی سهم نفر دوم شده 300 درصد و 10 برابر رشد کرده ! اما درصد مالکیتش شده 5 درصد ، و اگر این شرکت خانه و میدان اش باشه ! قطعا اتفاق خوبی براش رخ نداده ! و هویت اش را از دست داده !!! این خوب نیست ! بعضی چیزا هویت هستند!

نوع دیگه اش میشه ، شوهری که زن اش عقیم هست و مداوم از زن اش چس ناله میکنه و ایرادات خودش دیگه به چشم نمیاد بخاطر زن نابارورش ! آیا ترجیح میده یک زن سالم (بارور) داشته باشه اما کاستی های خودش هم نمایان بشه ؟!

نوع دیگه اش ! آدمی آنفولانزا گرفته و مداوم از تب و سردرد و استخون درد و تنگی نفس چس ناله میکنه ! اما سلول به سلول بدن اش در خدمت ژنوم ویروس و در حال کار و تولید برای ویروس هستند ! در واقع فرد خود آنفولانزاس بعد از آنفولانزا شکایت میکنه ! فرض کنیم درمانی برای بیماریش وجود نداشته باشه ! چیکار می کنند باهاش ؟غیر از سلاح هسته ای درمانی براش وجود داره ؟ فرد بین سلاح هسته ای و تحمل همین انفولانزا کدام را انتخاب میکنه ؟!


و ....

همه در ظاهر چس ناله می کنیم اما در نهان ، منفعت هایی داریم !
داستان و نظم به همین شکل ادامه خواهد داشت !


سیلی نقد به از حلوای نسیه داور خان ، دست به نقد چی داری؟