اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

Collapse
به این موضوع پاسخ داده شده است.
X
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • shahin
    عضو فعال
    • May 2011
    • 2226

    #2686
    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

    بدون شرح!!!
    نقشه( پازل ) قطعی گاز در ایران!!!




    کم کم داره مشخص میشه چرا تاریخ و جغرافیا در ایران درسهای گلابی هستند.

    آخرین ویرایش توسط shahin؛ 2023/01/16, 19:03.

    نظر

    • طيب
      عضو فعال
      • Nov 2010
      • 3080

      #2687
      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

      دولت رئیسی ثبت کرد / رکورد «ابرتورم قیمت غذا» از جنگ جهانی دوم، تاکنون
      دولت رئیسی ثبت کرد / رکورد «ابرتورم قیمت غذا» از جنگ جهانی دوم، تاکنون
      اعتمادآنلاین، به نقل از احسان سلطانی، اقتصاددان نوشت:بر اساس آمارهای دولت، نرخ تورم سالانه غذا (خوراکی ها) در آبان ۱۴۰۱ به ۶۳.۴ درصد رسید که از جنگ جهانی دوم بی سابقه است.

      با نرخ تورم خوراکی های ۶۱.۱ درصد در مهر ۱۴۰۰، برای اولین بار در فاصله ۱۳ ماه یا در یک دولت، مردم دو مرتبه شوک قیمت غذا را تجربه می کنند.

      در ۵ سال گذشته قیمت غذا بیش از ۷.۵ برابر شده که به مفهوم ۵۰ درصد نرخ تورم سالانه غذا یا بروز ابرتورم قیمت غذا است. در هیچ دوره تاریخی این ابرتورم غذا تجربه نشده، حتی در زمان اشغال کشور در جنگ جهانی دوم.

      دولت رئیسی ثبت کرد / رکورد منفی گرانی مواد غذایی از جنگ جهانی دوم تاکنون

      نظر

      • ققنوس14
        عضو فعال
        • Dec 2011
        • 1545

        #2688
        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

        این مواد غذایی را دوبار گرم نکنید؛ سمی می‌شوند

        سیب زمینی

        مشکل اصلی در گرم کردن مجدد سیب زمینی صرفا مربوط به فرآیند گرم شدن آنها با مایکروویو یا اجاق گاز نمی‌شود زیرا اگر سیب زمینی پخته شده برای مدت زیادی در دمای اتاق خنک شود، ممکن است باکتری هایی که باعث بوتولیسم می‌شوند تشکیل دهند. اگر هم سیب زمینی در یک فویل بسته‌بندی شود این احتمال بیشتر خواهد شد. با گرم شدن مجدد، باکتری‌ها کاملا از بین نمی‌روند حتی اگر ظرف آن به خوبی داغ شود.

        توصیه می‌شود سیب زمینی را بلافاصله پس از پخت مصرف کرده یا این که در یخچال گذاشته و آن را سرد سرو کنید تا از گرم کردن و مسمومیت غذایی ناشی از آن به دور باشید.

        قارچ


        گرم کردن قارچ یک اشتباه بزرگ است زیرا حاوی پروتئین هایی است که در صورت عدم نگهداری صحیح توسط آنزیم‌ها و باکتری‌ها آسیب می‌بیند و تغییر می‌کند. به عنوان مثال گرم کردن قارچی که در دمای اتاق به مدت طولانی مانده است می‌تواند باعث معده درد شود. اگر واقعا باید قارچ را دوباره گرم کنید بر اساس توصیه شورای اطلاعات غذایی، آن را حداقل تا ۲۲۶ درجه سانتیگراد حرارت دهید یا به صورت سرد مصرف نمایید.

        مرغ

        گرم شدن باقی مانده مرغ می‌تواند خطرناک باشد. اگرچه گرم کردن مجدد مرغ ممکن است منجر به مسمومیت غذایی نشود اما توصیه نمی‌شود؛ زیرا ترکیب پروتئینی آن تغییر می‌کند و باعث بروز مشکلات گوارشی خواهد شد. برای گرم کردن مجدد باید اطمینان حاصل کنید که هر تکه از مرغ تا ۷۹ درجه سانتیگراد گرم شود تا باکتری‌های خطرناک از بین بروند.

        علاوه بر این، اگر می‌خواهید مرغ پخته شده را مرتبا گرم کنید باید اطمینان حاصل کنید که کاملا مغزپخت شده باشد و در دمای کم و مدت طولانی گرم شود و همچنین مرغ را بیش از ۳ روز نگهداری نکنید.
        آرام آرام به آخر کارم نزدیک می شوم و یقین دارم که آخرین تپش های قلبم در آخرین صفحه های کارم ثبت می شود و مرگ فقط مردی مرده را درخواهد یافت.سارتر

        نظر

        • bahramkhaliran
          عضو جدید
          • Sep 2020
          • 812

          #2689
          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

          در اصل توسط طيب پست شده است View Post
          دولت رئیسی ثبت کرد / رکورد «ابرتورم قیمت غذا» از جنگ جهانی دوم، تاکنون
          دولت رئیسی ثبت کرد / رکورد «ابرتورم قیمت غذا» از جنگ جهانی دوم، تاکنون
          اعتمادآنلاین، به نقل از احسان سلطانی، اقتصاددان نوشت:بر اساس آمارهای دولت، نرخ تورم سالانه غذا (خوراکی ها) در آبان ۱۴۰۱ به ۶۳.۴ درصد رسید که از جنگ جهانی دوم بی سابقه است.

          با نرخ تورم خوراکی های ۶۱.۱ درصد در مهر ۱۴۰۰، برای اولین بار در فاصله ۱۳ ماه یا در یک دولت، مردم دو مرتبه شوک قیمت غذا را تجربه می کنند.

          در ۵ سال گذشته قیمت غذا بیش از ۷.۵ برابر شده که به مفهوم ۵۰ درصد نرخ تورم سالانه غذا یا بروز ابرتورم قیمت غذا است. در هیچ دوره تاریخی این ابرتورم غذا تجربه نشده، حتی در زمان اشغال کشور در جنگ جهانی دوم.

          دولت رئیسی ثبت کرد / رکورد منفی گرانی مواد غذایی از جنگ جهانی دوم تاکنون
          سلام
          زمانیکه یک دلاراز30000ریالی به300000ریال افزایش یافت نه کنه شمادلار42000ریالی می گرفتیدوبه ملت(جیب)خدمت جانانه می کردید!؟

          نظر

          • Elcid
            Banned
            • Sep 2020
            • 1239

            #2690
            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

            چند درصد از ایرانیان مالک مسکن هستند؟

            براساس گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۸.۳ درصد از ایرانیان مالک مسکن بوده، ۲۳.۲ درصد مستاجر و ۸.۵ درصد نیز در خانه‌های سازمانی و وقفی و رایگان زندگی می‌کنند.

            به گزارش تجارت‌نیوز به نقل از فرهیختگان، مرکز آمار ایران دیروز گزارش اولیه هزینه-درآمد خود را منتشر کرد.

            براساس این گزارش، میانگین درآمد خانوار‌های شهری در سال گذشته به ۱۱۲ میلیون تومان و در مناطق روستایی به حدود ۶۴ میلیون تومان رسیده که حکایت از رشد ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ دارد. هزینه‌های خانوار‌ها هم در مناطق شهری ۹۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و در مناطق روستایی نزدیک به ۵۲ میلیون تومان بوده که نشان از رشد ۴۹ درصدی در مناطق روستایی و ۵۲ درصدی در مناطق روستایی دارد.

            ازجمله ویژگی‌های گزارش اخیر مرکز آمار این است که نشان می‌دهد خانوار‌های ایران در هزینه‌کرد خود ترسیده‌اند و جانب احتیاط را در پیش گرفته‌اند. این امر از مازاد قابل‌توجه هزینه-درآمد خانوار‌ها قابل‌رصد بوده و بیانگر این موضوع است که خانوار‌ها به‌واسطه بی‌ثباتی در اقتصاد کلان کشور و نااطمینانی از آینده معیشتی خود، کمتر هزینه می‌کنند.

            خطر این احتیاط در مصرف که حتی هزینه‌های عادی خانوار و عمدتا رفاهی و حتی هزینه‌های ضروری را هدف گرفته، به‌معنای کاهش مصرف و در ادامه کاهش تولید و سرمایه‌گذاری‌ها در کشور خواهد بود که درنهایت رشد و توسعه اقتصادی را هدف قرار می‌دهد.

            ازجمله داده‌های آماری منتشرشده ازسوی مرکز آمار ایران در گزارش هزینه-درآمد، آمار‌های مربوط به مالکیت مسکن است. طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۸.۳ درصد از ایرانیان مالک مسکن بوده، ۲۳.۲ درصد مستاجر و ۸.۵ درصد نیز در خانه‌های سازمانی و وقفی و رایگان زندگی می‌کنند.

            با احتیاط می‌توان گفت ۳۲ درصد از ایرانیان فاقد مسکن ملکی هستند. واژه با احتیاط از این منظر مطرح شد که ۸.۵ درصد از ایرانیان در مسکن رایگان زندگی می‌کنند. طبق آمارها، خانوار‌های دارای مسکن ملکی در سال ۱۳۹۵ حدود ۶۵.۸ درصد بوده که تا پایان سال ۱۴۰۰ افزایش ۲.۵ درصدی داشته است.



            ترس شدید خانوار‌ها از هزینه‌کرد رفاهی

            نگاهی به تغییرات متوسط هزینه ناخالص یک خانوار شهری و درآمد خانوار نشان می‌دهد طی ۵ یا ۶ سال اخیر اختلاف روزافزونی بین هزینه و درآمد‌ها رخ داده به‌طوری که درآمد خانوار‌های شهری در سال ۱۳۹۹ درحدود ۷۴ میلیون و هزینه آ‌نها نیز درحدود ۶۲ میلیون‌تومان است که در مقایسه با سال قبل از خود رشد‌های ۳۸ و ۳۰ درصدی را ثبت کرده‌اند.

            در سال ۱۴۰۰ نیز در مناطق شهری درآمد خانوار بیش از ۱۱۲ میلیون‌تومان بوده که نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد ۵۰.۵ درصدی را نشان می‌دهد. طی سال گذشته هزینه خانوار ۹۲ میلیون و ۵۰۱ هزارتومان است که نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد ۴۸.۹ درصدی دارد.

            مقایسه کسری یا مازاد هزینه و درآمد خانوار در سال ۱۴۰۰ نشان می‌دهد طی سال گذشته خانوار‌های شهری مازاد نزدیک به ۲۰ میلیون‌تومانی داشته‌اند که نسبت به مازاد درآمد-هزینه سال ۱۳۹۹ رشد ۵۹ درصدی داشته است.

            چنین افزایشی نشان می‌دهد افزایش سطح قیمت‌ها با ایجاد نگرانی و بی‌ثباتی در اقتصاد درنهایت منجر به کاهش هزینه‌های خانوار‌ها شده و این روند از سال ۹۴ به‌بعد همچنان ادامه دارد. این اتفاق هرچند ممکن است تاثیرپذیرفته از تحریم‌ها باشد، اما به‌مراتب برای اقتصاد کشور خطرناک‌تر است؛ چراکه کاهش هزینه‌های خانوار‌ها به‌معنای کاهش مصرف و در ادامه کاهش تولید و سرمایه‌گذاری‌ها در کشور خواهد بود که درنهایت امر رشد و توسعه اقتصادی را هدف قرار می‌دهد. به‌عبارتی، خانوار‌ها با ترس از بی‌ثباتی اقتصاد، کمتر خرج می‌کنند و محتاطانه با جیب خود رفتار می‌کنند.

            بررسی‌ها نشان می‌دهد در خانوار‌های شهری نسبت هزینه به درآمد که همواره بیش از یک بوده به‌سمت کمترشدن پیش می‌رود و در سال‌های ۹۹ و ۱۴۰۰ به ۰.۸ رسیده است. بررسی هزینه و درآمد خانوار‌های کشور نشان می‌دهد چنین موارد مشابهی تنها در سال‌های بحرانی مانند جنگ و قحطی در ۱۰۰ سال اخیر مشاهده شده است.

            وضعیت درمورد خانوار‌های روستایی نیز به همین شکل است و نسبت هزینه به درآمد در روستایی‌های کشور نیز از ۱.۲ در سال ۸۹ به ۰.۸ در سال‌های ۹۹ و ۱۴۰۰ رسیده که حاکی از افت شدید مصرف در آنهاست. براساس آمارها، درآمد خانوار‌های روستایی در سال ۹۹ به‌صورت میانگین ۴۲ میلیون‌تومان و مصرف سالانه آن‌ها نیز ۳۴ میلیون‌تومان بوده است.

            در سال ۱۴۰۰ نیز متوسط درآمد روستاییان ۶۳ میلیون و ۷۱۳ هزارتومان و متوسط هزینه آن‌ها نیز ۵۱ میلیون و ۹۱۲ هزارتومان بوده است.

            شکاف بین درآمد و هزینه درواقع حکایت از عدم علاقه خانوار‌ها به هزینه‌کرد باقی‌مانده درآمد خود است. این مساله که احتمالا ناشی از بی‌ثباتی اقتصاد است خانوار‌ها را مجبور به کاهش هزینه‌ها کرده است.

            درواقع فزونی گرفتن تورم و رسیدن آن به محدوده ۳۰ تا ۴۰ درصد در حدفاصل سال‌های ۹۶ تا ۱۴۰۰، علی‌رغم آنکه افزایش هزینه‌ها و درآمد خانوار‌ها را هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی در پی داشت، اما مسبب نگرانی خانوار‌ها از شرایط آینده اقتصاد و عدم ثبات آن شد.

            در چنین شرایطی با اینکه درآمد خانوار‌ها در کل کشور افزایش داشته، اما به‌دلیل همان نگرانی از آینده و بی‌ثباتی، هزینه‌های آن‌ها را کاهش داده است. این مساله از منظر تئوری‌های رشد و توسعه‌ای اقتصادی نکته‌ای منفی و بازدارنده محسوب می‌شود؛ چراکه کاهش هزینه‌های خانوار‌ها مستقیما منجر به کاهش مصرف آن‌ها و درنهایت کاهش تولید و عمیق‌تر شدن رکود اقتصادی می‌شود.

            درحالی‌که در سال‌های اخیر به‌درستی رشد اقتصادی مهم‌ترین هدف اقتصاد کشور در بلندمدت بوده و این مهم جزء برنامه‌ها و شعار‌های دولت سیزدهم نیز بوده، اما باید توجه داشت که ملاک رضایت خانوار‌ها در کوتاه‌مدت نه رشد اقتصادی بلکه هزینه‌ای آنهاست؛ بنابراین در اولین نگاه به عملکرد بودجه‌ای خانوار‌ها به این نکته یعنی «تهدید خرج کمتر» برمی‌خوریم و دولت سیزدهم باید به این نکته توجه داشته باشد که هرگونه سیاست رفاهی یا سیاستی که قصدش افزایش مطلوبیت خانوارهاست باید در راستای افزایش درآمد خانوار‌ها و تبدیل آن به هزینه باشد. به هر صورت این یک مطلب کلی و با رعایت میانگین خانوار‌های جامعه است و عمق فاجعه در بررسی تفاوت‌های درآمدی و هزینه دهک‌ها به‌دست می‌آید.

            نظر

            • آتلانتیس
              عضو عادی
              • Oct 2022
              • 162

              #2691
              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

              در اصل توسط Elcid پست شده است View Post
              چند درصد از ایرانیان مالک مسکن هستند؟

              براساس گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۸.۳ درصد از ایرانیان مالک مسکن بوده، ۲۳.۲ درصد مستاجر و ۸.۵ درصد نیز در خانه‌های سازمانی و وقفی و رایگان زندگی می‌کنند.

              به گزارش تجارت‌نیوز به نقل از فرهیختگان، مرکز آمار ایران دیروز گزارش اولیه هزینه-درآمد خود را منتشر کرد.

              براساس این گزارش، میانگین درآمد خانوار‌های شهری در سال گذشته به ۱۱۲ میلیون تومان و در مناطق روستایی به حدود ۶۴ میلیون تومان رسیده که حکایت از رشد ۵۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ دارد. هزینه‌های خانوار‌ها هم در مناطق شهری ۹۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و در مناطق روستایی نزدیک به ۵۲ میلیون تومان بوده که نشان از رشد ۴۹ درصدی در مناطق روستایی و ۵۲ درصدی در مناطق روستایی دارد.

              ازجمله ویژگی‌های گزارش اخیر مرکز آمار این است که نشان می‌دهد خانوار‌های ایران در هزینه‌کرد خود ترسیده‌اند و جانب احتیاط را در پیش گرفته‌اند. این امر از مازاد قابل‌توجه هزینه-درآمد خانوار‌ها قابل‌رصد بوده و بیانگر این موضوع است که خانوار‌ها به‌واسطه بی‌ثباتی در اقتصاد کلان کشور و نااطمینانی از آینده معیشتی خود، کمتر هزینه می‌کنند.

              خطر این احتیاط در مصرف که حتی هزینه‌های عادی خانوار و عمدتا رفاهی و حتی هزینه‌های ضروری را هدف گرفته، به‌معنای کاهش مصرف و در ادامه کاهش تولید و سرمایه‌گذاری‌ها در کشور خواهد بود که درنهایت رشد و توسعه اقتصادی را هدف قرار می‌دهد.

              ازجمله داده‌های آماری منتشرشده ازسوی مرکز آمار ایران در گزارش هزینه-درآمد، آمار‌های مربوط به مالکیت مسکن است. طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۸.۳ درصد از ایرانیان مالک مسکن بوده، ۲۳.۲ درصد مستاجر و ۸.۵ درصد نیز در خانه‌های سازمانی و وقفی و رایگان زندگی می‌کنند.

              با احتیاط می‌توان گفت ۳۲ درصد از ایرانیان فاقد مسکن ملکی هستند. واژه با احتیاط از این منظر مطرح شد که ۸.۵ درصد از ایرانیان در مسکن رایگان زندگی می‌کنند. طبق آمارها، خانوار‌های دارای مسکن ملکی در سال ۱۳۹۵ حدود ۶۵.۸ درصد بوده که تا پایان سال ۱۴۰۰ افزایش ۲.۵ درصدی داشته است.



              ترس شدید خانوار‌ها از هزینه‌کرد رفاهی

              نگاهی به تغییرات متوسط هزینه ناخالص یک خانوار شهری و درآمد خانوار نشان می‌دهد طی ۵ یا ۶ سال اخیر اختلاف روزافزونی بین هزینه و درآمد‌ها رخ داده به‌طوری که درآمد خانوار‌های شهری در سال ۱۳۹۹ درحدود ۷۴ میلیون و هزینه آ‌نها نیز درحدود ۶۲ میلیون‌تومان است که در مقایسه با سال قبل از خود رشد‌های ۳۸ و ۳۰ درصدی را ثبت کرده‌اند.

              در سال ۱۴۰۰ نیز در مناطق شهری درآمد خانوار بیش از ۱۱۲ میلیون‌تومان بوده که نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد ۵۰.۵ درصدی را نشان می‌دهد. طی سال گذشته هزینه خانوار ۹۲ میلیون و ۵۰۱ هزارتومان است که نسبت به سال ۱۳۹۹ رشد ۴۸.۹ درصدی دارد.

              مقایسه کسری یا مازاد هزینه و درآمد خانوار در سال ۱۴۰۰ نشان می‌دهد طی سال گذشته خانوار‌های شهری مازاد نزدیک به ۲۰ میلیون‌تومانی داشته‌اند که نسبت به مازاد درآمد-هزینه سال ۱۳۹۹ رشد ۵۹ درصدی داشته است.

              چنین افزایشی نشان می‌دهد افزایش سطح قیمت‌ها با ایجاد نگرانی و بی‌ثباتی در اقتصاد درنهایت منجر به کاهش هزینه‌های خانوار‌ها شده و این روند از سال ۹۴ به‌بعد همچنان ادامه دارد. این اتفاق هرچند ممکن است تاثیرپذیرفته از تحریم‌ها باشد، اما به‌مراتب برای اقتصاد کشور خطرناک‌تر است؛ چراکه کاهش هزینه‌های خانوار‌ها به‌معنای کاهش مصرف و در ادامه کاهش تولید و سرمایه‌گذاری‌ها در کشور خواهد بود که درنهایت امر رشد و توسعه اقتصادی را هدف قرار می‌دهد. به‌عبارتی، خانوار‌ها با ترس از بی‌ثباتی اقتصاد، کمتر خرج می‌کنند و محتاطانه با جیب خود رفتار می‌کنند.

              بررسی‌ها نشان می‌دهد در خانوار‌های شهری نسبت هزینه به درآمد که همواره بیش از یک بوده به‌سمت کمترشدن پیش می‌رود و در سال‌های ۹۹ و ۱۴۰۰ به ۰.۸ رسیده است. بررسی هزینه و درآمد خانوار‌های کشور نشان می‌دهد چنین موارد مشابهی تنها در سال‌های بحرانی مانند جنگ و قحطی در ۱۰۰ سال اخیر مشاهده شده است.

              وضعیت درمورد خانوار‌های روستایی نیز به همین شکل است و نسبت هزینه به درآمد در روستایی‌های کشور نیز از ۱.۲ در سال ۸۹ به ۰.۸ در سال‌های ۹۹ و ۱۴۰۰ رسیده که حاکی از افت شدید مصرف در آنهاست. براساس آمارها، درآمد خانوار‌های روستایی در سال ۹۹ به‌صورت میانگین ۴۲ میلیون‌تومان و مصرف سالانه آن‌ها نیز ۳۴ میلیون‌تومان بوده است.

              در سال ۱۴۰۰ نیز متوسط درآمد روستاییان ۶۳ میلیون و ۷۱۳ هزارتومان و متوسط هزینه آن‌ها نیز ۵۱ میلیون و ۹۱۲ هزارتومان بوده است.

              شکاف بین درآمد و هزینه درواقع حکایت از عدم علاقه خانوار‌ها به هزینه‌کرد باقی‌مانده درآمد خود است. این مساله که احتمالا ناشی از بی‌ثباتی اقتصاد است خانوار‌ها را مجبور به کاهش هزینه‌ها کرده است.

              درواقع فزونی گرفتن تورم و رسیدن آن به محدوده ۳۰ تا ۴۰ درصد در حدفاصل سال‌های ۹۶ تا ۱۴۰۰، علی‌رغم آنکه افزایش هزینه‌ها و درآمد خانوار‌ها را هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی در پی داشت، اما مسبب نگرانی خانوار‌ها از شرایط آینده اقتصاد و عدم ثبات آن شد.

              در چنین شرایطی با اینکه درآمد خانوار‌ها در کل کشور افزایش داشته، اما به‌دلیل همان نگرانی از آینده و بی‌ثباتی، هزینه‌های آن‌ها را کاهش داده است. این مساله از منظر تئوری‌های رشد و توسعه‌ای اقتصادی نکته‌ای منفی و بازدارنده محسوب می‌شود؛ چراکه کاهش هزینه‌های خانوار‌ها مستقیما منجر به کاهش مصرف آن‌ها و درنهایت کاهش تولید و عمیق‌تر شدن رکود اقتصادی می‌شود.

              درحالی‌که در سال‌های اخیر به‌درستی رشد اقتصادی مهم‌ترین هدف اقتصاد کشور در بلندمدت بوده و این مهم جزء برنامه‌ها و شعار‌های دولت سیزدهم نیز بوده، اما باید توجه داشت که ملاک رضایت خانوار‌ها در کوتاه‌مدت نه رشد اقتصادی بلکه هزینه‌ای آنهاست؛ بنابراین در اولین نگاه به عملکرد بودجه‌ای خانوار‌ها به این نکته یعنی «تهدید خرج کمتر» برمی‌خوریم و دولت سیزدهم باید به این نکته توجه داشته باشد که هرگونه سیاست رفاهی یا سیاستی که قصدش افزایش مطلوبیت خانوارهاست باید در راستای افزایش درآمد خانوار‌ها و تبدیل آن به هزینه باشد. به هر صورت این یک مطلب کلی و با رعایت میانگین خانوار‌های جامعه است و عمق فاجعه در بررسی تفاوت‌های درآمدی و هزینه دهک‌ها به‌دست می‌آید.
              حالادیگه از مرکز آمار هم آمار قلابی میذارن....آخه چقدر باید سطحی نگر باشیم که فکر کنیم ۶۸وخورده ای درصد ازمردم خانه دارند....
              احتملا فرهیختگان ...۶۸درصد از خانواده ها را به جای جمعیت...معرفی کرده....(کار رسانه های حکومتی همینه)...بعدش هم یه ماله کش دیگه اومده...اینو پخش کرده....آمار داده در حد آمارهای کره شمالی...
              با این فرمون جلو بریم....به زودی قهرمان جام جهانی هم میشیم....
              مارکورد زدیم......
              آخرین ویرایش توسط آتلانتیس؛ 2023/01/18, 16:39.

              نظر

              • Elcid
                Banned
                • Sep 2020
                • 1239

                #2692
                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                سال 2021 در رتبه‌بندی جهانی کشورها
                ایران از نظر امنیت رتبه 131
                آزادی‌های فردی و اجتماعی رتبه 165
                حکمرانی رتبه 145
                سرمایه اجتماعی رتبه 89
                محیط سرمایه‌گذاری رتبه 126
                شرایط کسب‌وکار رتبه 152
                زیرساخت‌های اقتصادی و دسترسی بازار رتبه 104
                شرایط زندگی رتبه 75
                سلامتی رتبه 61
                آموزش رتبه 75
                در بین 167 کشور

                نظر

                • عباس انصاری
                  عضو فعال
                  • Jan 2022
                  • 1795

                  #2693
                  پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                  از زمین و آسمان برای کشور ، بلا نازل میشود !
                  واقعا چرا !؟

                  نظر

                  • علیرضا۱۲۳
                    عضو فعال
                    • Sep 2022
                    • 2780

                    #2694
                    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                    در اصل توسط عباس انصاری پست شده است View Post
                    از زمین و آسمان برای کشور ، بلا نازل میشود !
                    واقعا چرا !؟
                    یکبار از ماله کش اعظم این سوال رو پرسیدند..که واقعا چرا؟؟؟؟
                    گفت مردم ایران خودشون خواستند...بنظر من صادقانه ترین حرفی بود که ظریف به عمرش زد...این بلاها بخاطر این هست که خودمون خواستیم

                    نظر

                    • عباس انصاری
                      عضو فعال
                      • Jan 2022
                      • 1795

                      #2695
                      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                      بی آنکه متوجه شویم یا بدانیم بسوی انزوای کامل و سرانجام بسوی اجماع جهانی علیه کشورمان ،پیش میرویم !؟
                      اتفاقات اخیر ، آماده سازی افکار عمومی برای یک جنگ تمام عیار پیش می رود !
                      هرچند نیازی به جنگ نظامی نیست ! اقتصاد کشور خود یک جنگ بین مردم و مسولان را رقم زده است !

                      نظر

                      • amir12
                        عضو فعال
                        • Apr 2020
                        • 709

                        #2696
                        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                        کشور های ایران و افغانستان جزو اولین کشورهای ثروتمند جهان هستند اما .........

                        خودمون خواستیم و صد البته چوب تر هم با اتش چوب خشک همیشه سوخته است !!!

                        نظر

                        • afshinamin
                          عضو فعال
                          • Jul 2013
                          • 4495

                          #2697
                          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                          سلام و عرض ادب به همه عزیزان
                          روزنامه اعتماد در شماره امروز خود روایتی از زندگی یک خانواده ایرانی- افغانستانی که در سیستان‌ و بلوچستان زندگی می‌کنند را آورده که در ادامه می‌خوانید

                          روزنامه اعتماد در شماره امروز خود روایتی از زندگی یک خانواده ایرانی- افغانستانی که در سیستان‌ و بلوچستان زندگی می‌کنند را آورده که در ادامه می‌خوانید







                          زمان حال/ سعیده
                          گوشی‌ام زنگ می‌خورد. صدایی نگران می‌گوید جان سعیده در خطر است. انگار عفونت زده به قلبش. باید آماده‌اش کنیم که راضی شود برای قطع شدن دستش. ولی حوا پول ندارد. صدای نگران خداحافظی می‌کند.
                          حوا می‌گوید سعیده رفته نان بخرد. نان‌ها داغ بوده و او نان‌ها را برای اینکه سرد شود، گذاشته روی میز مشبک آهنی. بعد دستش گیر کرده به پنجره‌های کوچک و انگشت‌هایش تکه تکه افتاده. درست مثل چیزی که می‌شود در یک فیلم سورئال تماشا کرد، در واقعیت، در دایی‌آباد زاهدان اتفاق افتاده. سعیده شاید آن لحظه گریه کرده، شاید خجالت کشیده و دستش را زیر چادر سیاهش قایم کرده. شاید حتی بدون اینکه نان‌ها را برداشته باشد، تا خانه دویده. سعیده که حالا دیگر سیزده سالش است، حتی به مدرسه دینی هم نمی‌رود و خانه خواهرش زینب زندگی می‌کند. زینب هفده‌ساله که دو، سه سالی است شوهر کرده. حوا با آب و تاب می‌گوید شوهر زینب مرد خوبی است. کار و بار دارد. بنا است. چهل سال هم بیشتر ندارد. دستش به دهانش می‌رسد. زینب بچه‌دار هم شده. پسرش مسلم، یکماه و نه روزش است. تازه! شوهرش گذاشته، سعیده هم سر سفره آنها باشد. آن روز هم که رفته بوده نانوایی و انگشت‌هایش تکه تکه ریخته، برای خانه آنها رفته بوده که نان بخرد.
                          حوا باز هم حامله است. حوای ۳۶ ساله از شوهرش حمزه که حالا دیگر حدودا ۸۰ ساله است. بعد از زینت و زینب و سعیده و آتنا و مصطفی، این ششمین بچه است که امروز و فردا به دنیا می‌آید. یک پسر دیگر. برای ادامه نسل حمزه بارک زهی. مردی بدون شناسنامه که خانواده‌ای بزرگ از بدون شناسنامه‌ها تکثیر کرده است. عصبانی می‌شوم. می‌گویم مگر به شما مدال می‌دهند این همه بچه می‌آورید. بچه‌های بی‌آینده. بچه‌هایی که حتی شناسنامه هم ندارند. در فقر، تنگدستی.
                          اولین‌بار «عبید» بود که دست من و شهین را گرفت برد برای دیدن حاشیه‌نشین‌های زاهدان. خودمان خواسته بودیم آنجاها را ببینیم. زمستان سردی بود. رفتیم مرغداری کامبوزیا. یک مرغداری متروکه که زمانی برای خودش برو بیایی داشته و لابد نان به سفره خیلی‌ها می‌برده. ما که وارد مرغداری شدیم، جایی بزرگ و ویران بود که تبدیل به خانه جاماندگان شده بود. آدم‌هایی که انگار در قواره شهر جا نمی‌شدند و باید می‌رفتند جایی دور تا نکبت و بدبختی‌شان دامن آنهایی را که دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد و برو بیایی دارند، نگیرد. زندگی‌های درهم و داغان. خلاف‌های کوچک و بزرگ و چشم‌های خمار و بدن‌های لش و نشئه.
                          حوا را اولین‌بار همان جا دیدیم؛ زنی نحیف و لاغر که فکر می‌کردی چطور توانسته این همه بچه بزاید. کوچک‌ترین بچه‌اش آتنا، آن موقع۲ ونیم سالش بود و هنوز از پستان‌های بی‌شیر مادرش آویزان بود. حوا میان دو پیرمرد نشسته بود. به سمت یکی از آنها اشاره کردم و گفتم پدرتان هستند؟ حوا دست‌هایش را دو طرف شانه‌هایش گرفت و گفت این شوهرم است، این پدرم. شوهرش و پدرش درست هم‌سن هم بودند؛ هفتاد ساله. پیر و از کار افتاده. پدرش غلام هر دو چشم‌هایش نابینا بود و روزها، جلوی میدان گدایی می‌کرد. و شوهرش حمزه یک چشمش را از دست داده بود، کلیه‌هایش بیمار بود و پروستاتی دردناک داشت. فقط این نبود. «ملک» و «ناصر» هم بودند. برادرهای جوان حوا که فقط ۱۷ و ۲۰ سال سن داشتند و چشم‌های‌شان از فرط خماری باز نمی‌شد. ضایعات جمع می‌کردند تا بتوانند مواد بخرند و هرچه می‌شد، می‌کشیدند. حوا نان‌آور همه اینها بود.
                          سعیده این‌طور بود که پیدایش شد. از مدرسه دینی برمی‌گشت. کوچک بود و چادر سیاهی که برایش کوتاه بود، بر سر داشت. حوا بی‌هوا گفت این هم دستش خراب است. سعیده دستش را لای چادرش پنهان کرد. مادرش گفت بیا، دستت را نشان بده. سعیده خجالت می‌کشید و ما با چشم‌های حیرت‌زده، دست کوچکی را دیدیم که در حال گندیدگی بود و مثل گیاه بنسای، کج و معوج بود. دست بوی عفونت می‌داد و چشم‌های سعیده پر از اشک شد.
                          ما همه این مسیرها را رفتیم. عبید از این اداره به آن اداره آنقدر دوندگی کرد تا برگه تردد برای سفر سعیده و حوا صادر شد و وقتی سعیده را به تهران آوردیم، قبلا روی دستش عمل جراحی انجام شده بود. اما حوا نادارتر از آن بوده که بتواند از سعیده درست و حسابی مراقبت بکند. با کدام پول، کدام درآمد؟ باید غذای درست و حسابی برایش می‌پخته و او را مدام به تهران می‌آورده. اما چطور؟ با کدام مدارک؟ همین بوده که زحمت دکترها هدر می‌رود و دست هی گند می‌شود.
                          زمان گذشته/ حوا
                          چرا برای بابایت یک عصا نمی‌خرید؟ حوا می‌خواست از خجالت بمیرد. حمزه بابایش نبود، شوهرش بود. دلش می‌خواست بمیرد و دخترهای مدرسه نبینند که زن حمزه پیر شده است. حمزه درست هم‌سن پدرش غلام جعفری بود. پدرش نابینا بود و حالا که در هفده سالگی مادرش «خاور» را از دست داده بود؛ باید از خودش، پدرش و‌ دو برادر کوچکش مراقبت می‌کرد. اما چگونه؟ با دست‌های خالی؟
                          مادرش خاور، ایرانی بود. چرخ داشت و روی لباس‌های محلی زن‌ها گلدوزی می‌کرد و خرج خانواده را هرطور بود، درمی‌آورد. اما حالا خاور مرده بود. خانه عمو یکی، دو روز مهمانند. خانه دایی هم چند روز مهمانند. یک روز زن عمو آنها را بیرون کرد، وقتی دیگر زن‌دایی. بچه‌ها گرسنه‌اند. پناهی ندارند. حالا حوا مادرشان است. حوا باید فکری کند. حوا با پاهای خودش به قربان‌گاه می‌رود. خودش را نابود می‌کند برای سقفی و تکه‌ای نان. برای بقیه. بقیه که یک نسبت خونی، گذاشته بود شیره جانش ذره ذره مکیده شود.
                          حمزه بارک زهی که زنش مرده بود و دو بچه‌هایش زهرا و علی شوهر کرده و زن برده بودند، محض رضای خدا، دست می‌گذارد روی حوای هفده‌ساله تا شوهرش شود و زیر بال و پر غلام و پسرهایش ملک و ناصر را بگیرد. حوا هنوز هم ممنون‌دار حمزه است!
                          سال‌ها از آن روزها می‌گذرد و حوای بی‌شناسنامه، حالا خودش مادر پنج بچه بدون شناسنامه دیگر است. بچه‌هایی که تنها جایی که توانسته‌اند درس بخوانند مکتب و خواندن قرآن بوده است.
                          مگر درد صد تا و دویست تاست. مگر درد حوا فقط سعیده است. مگر درد حوا فقط سیرکردن شکم ده تا آدم کوتاه و بلند است؟ ملک و ناصر جلوی چشم‌هایش آب می‌شوند. مگر ملک و ناصر چند سال‌شان است؟ حوا چند صبح و شب دیگر بیدار شود و بخوابد و دو برادرهای تباه‌شده‌اش را ببیند که ضایعات و آشغال‌ها را می‌جویند تا خرج مصرف‌شان را دربیاورند و خماری‌شان آن‌قدر زیاد است که هر چه دست‌شان می‌رسد می‌کشند تا لای چشم‌های‌شان کمی باز بماند. اگر پدر نابینایش صبح‌ها نرود گدایی، همین نان خشک را هم ندارند که آب بزنند و بخورند.
                          برای همین، جمع کردند رفتند افغانستان، شش سال تمام. درد بگیرند طالبان را که آنجا هم نشد زندگانی داشته باشند. می‌ریختند مردها را، می‌کشتند و زن‌ها و دخترهای جوان و خوشگل را با خودشان می‌بردند. مصطفی سال ۹۲ در همان جا به دنیا می‌آید. باز جمع می‌کنند و برمی‌گردند ایران. از ویرانه‌ای به ویرانه‌ای دیگر.
                          زمان حال/ منیژه
                          از نانوایی که برگشت، از گوشی شوهر زینب زنگ زد ،گفت که انگشت‌هایش تکه تکه جلوی چشم مردم ریخته. برش داشتم بردم بیمارستان، گفتند سه میلیون واریز کن برای رسیدگی و کنترل عفونت. من سیصد هزار تومان هم نداشتم، چه برسد به سه میلیون تومان. عصبانی می‌شوم. می‌گویم نداری و بچه ششم را حامله‌ای؟ می‌گوید شد دیگر. گفتم که برای‌تان. می‌گویم آنکه گفتی شعر بود حوا خانم. حالا می‌خواهی چه کنی؟ می‌گوید نمی‌دانم.
                          تلفن می‌زنم خانم بابایی. لام تا کام هیچ نمی‌گویم. می‌گذارم منیژه حرف بزند تا آخرش برایش بگویم چه اتفاقاتی افتاده. می‌دانم دادش در می‌آید بداند حوا ماه آخر بارداری است و امروز، فرداست که یک بچه بی‌آینده دیگر به دنیا بیاورد.
                          به منیژه می‌گویم چه خبر از حوا و سعیده؟ می‌گوید خودت خبر داری که. برای‌شان خانه گرفتم در دایی‌آباد. پول پیشش را داده‌ام و چون آن منطقه آب ندارد، یک تانکر هم خریده‌ام. صاحب‌خانه گفته شش ماه اجاره ندهید، در عوض تانکر آب را بگذارید برای خانه بماند. یک چرخ سینگر، از آن چرخ حسابی‌ها هم دادم که حوا با آن کار کند، کم‌کم زندگی‌شان تغییر کند. ماهیانه ارزاق هم می‌فرستم. تازه حوا رفته کارت کمیته امداد مادرش را فعال کرده، ماهی سیصد هزار تومان هم از آنجا می‌گیرد. گفته می‌خواهد کلاس‌های هلال احمر را برود تا تزریقات و پانسمان هم یاد بگیرد.
                          منیژه آخرش می‌گوید مدت‌هاست کارت تردد برای بدون شناسنامه‌ها صادر نمی‌کنند. هماهنگ کردم با دو نفر از پزشکان که رایگان کار دست سعیده را که دیگر نمی‌شود نگهش داشت، انجام دهند.
                          منیژه هنوز نمی‌داند که حوا بدون اطلاع او از خانه‌ای که برایش اجاره کرده، جمع کرده رفته خانه کسی دیگر برای مراقبت از والدینش. بدون اینکه حقوقی دریافت کند. در حالی که منیژه برایش خانه اجاره کرده و می‌توانست مستقل زندگی کند و خانواده‌اش را سر و سامان دهد. اما می‌ترسیده حالا که شش ماه گذشته و پول تانکر را با صاحب‌خانه یر به یر شده‌اند، نداشته باشد ماهی ۵۰۰ هزار تومان اجاره بدهد. چند روز دیگر ششمین بچه بدون شناسنامه حوا و حمزه به دنیا می‌آید. اینجا زاهدان است. ‌شب‌ها، دمای هوا به منفی ۱۲ می‌رسد.
                          روزنامه اعتماد


                          نظر

                          • afshinamin
                            عضو فعال
                            • Jul 2013
                            • 4495

                            #2698
                            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                            سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوالی درباره حکم صادره در پرونده زنی که سال گذشته در اهواز به دست همسرش به قتل رسید، گفت: سجاد حیدرنوا متهم ردیف اول پرونده به اتهامات مباشرت در قتل عمدی و ایراد ضرب و جرح عمدی و اخلال در نظم عمومی و آقای دیگر به نام حیدر حیدرنوا متهم دوم به اتهام معاونت در قتل عمدی محکوم شده اند.

                            سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوالی درباره حکم صادره در پرونده زنی که سال گذشته در اهواز به دست همسرش به قتل رسید، گفت: سجاد حیدرنوا متهم ردیف اول پرونده به اتهامات مباشرت در قتل عمدی و ایراد ضرب و جرح عمدی و اخلال در نظم عمومی و آقای دیگر به نام حیدر حیدرنوا متهم دوم به اتهام معاونت در قتل عمدی محکوم شده اند.

                            آخرین ویرایش توسط afshinamin؛ 2023/01/19, 18:41.

                            نظر

                            • عباس انصاری
                              عضو فعال
                              • Jan 2022
                              • 1795

                              #2699
                              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                              وضعیت اقتصادی در لبنان بسیار دشوار شده است

                              ?دبیرکل حزب الله لبنان: آمریکایی ها اجازه کمک به لبنان را نمی دهند.
                              ?️شرکت های چینی و روسی می خواستند در لبنان سرمایه گذاری کنند اما تحریم ها نگذاش

                              نظر

                              • عباس انصاری
                                عضو فعال
                                • Jan 2022
                                • 1795

                                #2700
                                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                                در اصل توسط عباس انصاری پست شده است View Post
                                بی آنکه متوجه شویم یا بدانیم بسوی انزوای کامل و سرانجام بسوی اجماع جهانی علیه کشورمان ،پیش میرویم !؟
                                اتفاقات اخیر ، آماده سازی افکار عمومی برای یک جنگ تمام عیار پیش می رود !
                                هرچند نیازی به جنگ نظامی نیست ! اقتصاد کشور خود یک جنگ بین مردم و مسولان را رقم زده است !
                                اقدامات اخیر اروپا علیه ایران، خیلی باید جدی گرفته شود؛ دارند افکار عمومی دنیا را آماده می‌کنند تا هر اقدامی علیه تهران مقبولیت داشته باشد / چه شد اروپایی که در دوره روحانی انقدر با امریکا اختلاف داشت، انقدر به بایدن نزدیک شد؟ / با واکنش‌های احساسی، مشکل تنش‌ها با اروپا حل نمی‌شود
                                سایت انتخاب

                                نظر

                                در حال کار...
                                X