اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

[Sadeghi]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

همشون فدای تارموی قسمت چپ آقاشون...

خدا خیرت دهد

فدایی بن سلمان و مریم رجوی و بنیامین نتانیاهو و مصی علینژاد نشوند.

[سپهر کلهر]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

کم کم تبدیل به مهره سوخته داره میشه براشون، نهایت استفاده رو ازش کردن دیگه زندش به دردشون نمیخوره شاید خونش راهگشا باشه و با ارزش تر!

اسمش تو تاریخ ایران ثبت شد.
اسم من فقط رو سنگ قبرم ثبت میشه مثل خیلی از مردم جهان.
ولی اسم علی کریمی تا ابد خواهد ماند. همچون بابک خرم دین.

[Arian02]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

خدا خیرت دهد

فدایی بن سلمان و مریم رجوی و بنیامین نتانیاهو و مصی علینژاد نشوند.

=))=))=))=))=))
یه متنی نوشتم حذف شد ببینیم این چی میشه
حاجی شما که میخواین برای یه عده تلف شین خب تفنگاتونو بدین به ما

[dornaa]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

=))=))=))=))=))
یه متنی نوشتم حذف شد ببینیم این چی میشه
حاجی شما که میخواین برای یه عده تلف شین خب تفنگاتونو بدین به ما

تفنگ میخواهی چکار

این زنها که اومدن تومیدون همشون موشک نقطه زنند

بنده خداها چقدرهم دارند شهیدمیشند

[Arian02]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

تفنگ میخواهی چکار

این زنها که اومدن تومیدون همشون موشک نقطه زنند

بنده خداها چقدرهم دارند شهیدمیشند

دور نیست اون زمان که یکی از موشکها بخوره بهت تا فیهاخالدونت بره

[dornaa]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

.

[dornaa]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

دور نیست اون زمان که یکی از موشکها بخوره بهت تا فیهاخالدونت بره

33ساله پیش یکیش خورده

کجای کاری شما؟

[Arian02]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

33ساله یکیش خورده ورفته کجای کاری شما؟

اونجایی که باهاش کار میکنم لانچره موشکه
دوست داشتی پیام خصوصی بده موشکشم نشونت بدم اینجا خانواده نشسته

[گالیور]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ساعت 9 باز شروع شد سر و صدا ها

تا این سر و صدا ها کم نشود(نه تنها کم نشده بلکه بیشتر هم داره میشود)، بعید میدونم وضعیت بورس تثبیت شود.

به آهنگهای شاد و امیدوار کننده رادیو نیست. کم کم داره میره تو مایه های دیسکو و هوی متال !!!

یک عمر من مانده ام تنهای تنها و افتخاری پخش میشد.

[Arian02]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

33ساله پیش یکیش خورده

کجای کاری شما؟

نوشته ات رو چرا ادیت کردی ؟؟؟
یا ننویس یا هر چند زن هستی ولی مرد باش بزار باشه

[EHSANI]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

اقلیتهای مذهبی در ایران

ویکیپدیا

قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران از اقلیتهای دینی و نیز مذهبیِ به رسمیت شناخته شده، اینگونه یاد میکند:

ایرانیان زرتشتی، کلیمی، صابئی، مسیحی، اعم ازآشوریان ایران و ارمنیهای ایران تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند[۱]
اقلیتهای مذهبی؛ اعم از اهل سنت، یعنی حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و نیز، شیعه زیدی، دارای احترام کامل میباشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاهها رسمیت دارند و در هر منطقهای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.[۲]

آمار اقلیتهای عقیدتی دینی

بر پایه برخی از آمارها (تا سال ۱۳۸۵ خورشیدی)، تعداد زرتشتیان ایران، نزدیک به ۲۰ هزار تن، مسیحیان، نزدیک به ۱۱۰ هزار تن، یهودیان، نزدیک به ۱۰ هزار تن و بهائیان، بین ۴۰ هزار تا ۳۰۰ هزار تن است.[۳]

همچنین بر اساس برخی از آمارها، نزدیک به ۵۰ درصد از جمعیت ایران در نظام جمهوری اسلامی ایران، دینناباور (اعم از: خداناباور، انسانیتگرا، ندانمگرا، معنویتگرا و عرفانگرای دینناباور…) شدهاند.[۴][۵][۶]

[ققنوس14]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

پشت پرده خالقان باستی هیلز لواسان/ وقتی خواب بودیم پتروشیمی تبریز یکروزه 90 میلیارد برد!
اقتصاد 100- هیچ می دانید وقتی که همه خوابیم یک پتروشیمی از اقتصاد رانتی ایران چقدر در می آورد؟ احتمالا باور نمی کنید! اما لشکر رسانه های استخدامی طماع پول پرست پتروشیمی ها خوب باور می کنند.

جانم برایتان بگوید که روز سه شنبه 24 آبان فقط یک قلم (همین پتروشیمی تبریز) که قد و قامت چندان بلندی هم در میان پتروشیمی ها ندراد، در معاملات پلی استایرن انبساطی، 780 تن محصول عرضه می کند و این عرضه در مقابلش تقاضایی 1105 تنی می بیند. یعنی یک خلا 325 تنی که بازار را به سمت یک فریب بزرگ هُل می دهد. بعد چه می شود؟ هیچی.

این تمهید باعث می شود در کازینوی بورس کالا کل کل بالا بگیرد و رقابت آنقدر شدید شود که قیمت ها به شکلی عجیب افزایش پیدا کند. از قضا همینطور هم می شود و پلی استایرن انبساطی HS221 پتروشیمی تبریز که می بایست با قیمت 32 هزار تومان برای هرکیلو عرضه می شد، قیمتش سر به فلک می زند و به 157 هزار تومان در هر کیلو می رسد. می دانید یعنی چه؟ یعنی اینکه فقط یک پتروشیمی از شلوغ بازی رقابتی که تنها برای یک محصول و فقط در کسری از روز عرضه شده 390 درصد سود می کند و دولتی ها و رسانه ها هم به این شاهکار می گویند تجارت غیر نفتی! و لشکر رسانه ای پتروشیمی ها هم برایش هورا می کشند. تازه این هم بماند که جگر گوشه گان مدیریت توسعه صنایع پائین دستی شرکت ملی صنایع پتروشیمی (که البته مثل ما در خواب نیستند) همان کیلویی 32 هزار تومان اولیه را هم قبلا با سودش قیمت گذاری کرده بودند! آنهم وقتی که عالیجنابان، نرخ خوراک با قیمت پائین و نیروی کار ارزانی که به نان شبش هم محتاج است را از آن خود کرده بودند. کاسبی شیرین تر از این دیده اید؟

داده های بورس کالا نشان می دهد که پتروشیمی تبریز در روز یاد شده، با حجم عرضه 780 تن که رقم قابل توجهی هم نیست، از معاملات پلی استایرن انبساطی بیش از 90 میلیارد تومان سود، تنها از محل رقابت به دست آورده است. باز هم باید گفت که این سود، مازاد سود مشخص و مشروعی است که برای محصولات پتروشیمی در فرمول قیمت گذاری در نظر گرفته شده و اینجاست که یک چشمه کوچک از دریای سودسازی نامتعارف پتروشیمی ها روشن می شود. در این روز سه گرید از پلی استایرن انبساطی توسط پتروشیمی تبریز عرضه شد که آمار آن نیز در جدول انتهای مطلب آمده است.

HS221 موشک زمین به زمین یک پتروشیمی است نثار جیب خالی مردم. و این تازه از نتایج سحر است. حالا حساب کنید سپاه جرار پتروشیمی های بزرگ کشور را که روزها که ما به دنبال قوت لایموتیم چه پولسازی هایی نمی کنند. و شب ها وقتی که ما خوابیم کامیون کامیون محصولشان سر از کدام بازارها که در نمی آورد؟

کارگر ایرانی یک دهم همتای خارجی خود مزد می گیرد. قیمت خوراک و انرژی ایرانی هم که ایضا به همان میزان.دیگر چه می خواهید؟ بعد قیمت محصول را چقدر حساب کرده اند؟ 95 درصد فوب خلیج فارس که تازه در همین هم حرف و حدیث بسیار است که این سخن بگذار تا وقت دگر. یعنی با بخش کوچکی از هزینه تولید جهانی، 95 درصد قیمت نهایی جهانی قیمت تعیین کنی. بعد هم به این سود کلان، بار دیگر سود بادآورده رقابت را اضافه کنی که درصدهایش سر به فلک می کشد و سواد ما از شمارش صفرهایش عاجز است.

می پرسید که باستی هیلز سازان چطوری باستی هیلز ساز می شوند؟ سَلمنا! با حساب این سودها محصول پتروشیمی می شود قند مکرر! حواستان هست؟ بیخود که نمی گویند درآمدهای نجومی. نجوم که فقط علم سماوات و والارض نیست!

تازه کجای کارید که قصه وقتی شنیدنی تر می شود که بدانید در اغلب اوقات این جناب بورس کالا که طبق وظیفه باید رقابت ها را کنترل و سو استفاده ها را باطل اعلام کند تا صنایع پائین دستی به خاک سیاه ننشینند، درست در همین روز یعنی همین 24 آبان ماه بی خیال این کار می شود و معاملات نه تنها باطل نمی شود بلکه با قوت هر چه تمام تر ادامه می یابد و آجری به آجرهای طلایی باستی هیلز اضافه می کند.

چطور؟ هیچ! کافیست آقای عباس غلامی مدیر توسعه صنایع پائین دستی NPC در جمع گردنه بگیران پتروشیمی و در جلسه 28 آبان ماه کمیته تخصصی پتروشیمی ستاد تنظیم بازار حاضر نشود. که نمی شود. و گوشت لخم را می سپارد دست گربه. و صنایع تکمیلی باید سوال هایشان در باب این بیداد را ببرند بگذارند در کوزه و آبش را بخورند!

******************************

بیهوده نیست که با همین حمایت ها، سر چراغی دکان دونبش "حمایت از کالای داخلی" و "کارآفرینی" و "گریز از خام فروشی" واین جور چاخان ها چنان بازارِ گرمی پیدا می کند که بیا و ببین.بعد، این سوء استفاده های هولناک از منافع ملی به جیب کسانی می رود که در فریبستان خود های و هوی راه می اندازند و گوش فلک را کر می کنند. برای کارخانه و شرکتشان سرود می سازند و پرچم ها و بالون ها هوا می کنند و در نشست ها و مجامعشان مجری های دروغگوی کاسه لیس را بالای استیج می فرستند تا شعرهای قصار سانتی مانتالیستی بخوانند و حاضرین را از اینهمه فداکاری و تلاش شبه پتروشیمیست ها تحت تاثیر قرار دهند. اما در بیرون سالن مردمان فقر زده کشور سر در سطل های زباله فرو می برند، وقتی که ما همه خوابیم.

و شما مردم مصرف کننده! هشدار که فردا اگر دیدید باید فلان کالای ساخته شده از پلی استایرن انبساطی را به 3 برابر قیمت بیشتر بخرید، بدانید که داستان از کجا آب می خورد.



خبرنگار:فرزین سوادکوهی/انتهای پیام

[ققنوس14]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ehsani جان ندانم گرايي ديگه چجور فرقه ايه/:.smilingsmiley.:/

[Elcid]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ehsani جان ندانم گرايي ديگه چجور فرقه ايه/:.smilingsmiley.:/

ندانم گرایی یا اگنوستیسیزم
یعنی نداشتن دانش کافی در رد یا اثبات وجود یک پدیده
خودش رو راحت کرده میگه نه باور دارم نه باور ندارم اطلاع ندارم چی به چیه

[EHSANI]

پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

ندانمگرایی


ویکیپدیا


ندانمگرایی یا لاادریگری یا اَگنوستیسیزم (انگلیسی: Agnosticism)، دیدگاهی فلسفی است که دانستن درستی یا نادرستیِ برخی ادعاها و بهطور ویژه، ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی، مانند الهیات، زندگی پس از مرگ، وجود خدا و موجودات روحانی یا حتی حقیقت نهایی را نامعلوم یا به شکل «ندانمگویی»، از اساس ناممکن میداند.[۱] لاادریگری، از گرایشهای فلسفی است که در عین باور به عینیت و واقعیت جهان، شناخت قسمتی از آن یا کل آن را ناممکن میداند.

این اصطلاح برای نخستین بار، توسط توماس هنری هاکسلی، به مفهوم ناشناختنی بودن ماوراء طبیعت بهکار رفت؛ اما پس از آن، در ادبیات فلسفی و بهویژه مارکسیستی، در معنای غیرقابل شناخت بودن جهان مادی بهکار میرود.

بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان، در مورد ندانم گرایی نوشتهاند که از میان آنان میتوان از توماس هنری هاکسلی، رابرت اینگرسول، برتراند راسل، ابوالعلاء معری و به خصوص خیام نام برد.

نظریههای کانت و شکاکیت، نوعی ندانمگری بهشمار میروند. هیوم نیز، از فلاسفه باورمند به این مکتب است.

ندانم گرایان حقیقت نهایی را نامعلوم میدانند و معتقد به جمله معروف دانم که ندانم سقراط، فیلسوف یونانی هستند. ندانم گرایان معتقدند که منظور سقراط این بوده که انسان هرگز نمیتواند چیزی راجع به جهان خارج را به یقین بداند، اما از احوال درونی خود به یقین میتواند معرفت (شناخت) یابد؛ پس میتواند بگوید که راجع به جهان خارج به یقین چیزی نمیداند و تناقضی پیش نمیآید. بهطور کلی ندانم گرایان میگویند اوج دانایی، اظهار به ندانستن است زیرا از طرفی دلایل کافی برای اثبات خدا وجود ندارد و از طرفی دلایل کافی برای اثبات عدم خدا نیز وجود ندارد.

انواع ندانمگرایی




رابطهٔ میان مواضع خداباوری و خداناباوری بهصورت مجموعههای ریاضی


ندانمگرایی بهمعنی نداشتن دانش کافی در رد یا اثبات وجود یک پدیده است و به زیرشاخههای مختلفی تقسیم میشود. انواع آنها عبارتند از:

ندانم گرایی نیرومند
این که پرسش وجود یا عدم وجود خدا یا خدایان، به دلیل ناتوانایی ذاتی مان، از نظر منطقی پاسخی ندارد. یک ندانمگرای نیرومند میگوید: «من نمیتوانم بدانم که خدایی هست یا نه، همانطور که شما هم نمیتوانید بدانید».

به ندانمگرایی نیرومند در این شعر از عمر خیام اشاره شدهاست:

آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
رَه زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فِسانه ای و درخواب شدند

ندانم گرایی ضعیف
این که وجود یا عدم وجود خدا در حال حاضر نادانسته است، اما لزوماً غیرقابل دانستن نیست؛ بنابراین، تا وقتی که شواهدی وجود ندارد، این باور را نگه خواهد داشت. یک ندانم گرای ضعیف میگوید: «نمیدانم خدایی هست یا نه، اما شاید روزی شواهدی برایش پیدا شود».

ندانمگرایی پراگماتیک (عملگرا) یا اپتیک (بیتفاوت)
دیدگاهی که میگوید با بحث و مناظره نمیتوان وجود یا عدم وجود خدا یا خدایان را اثبات کرد؛ و حتی اگر یک یا چند خدا موجود باشد به نظر میرسد که سرنوشت انسان برایشان اهمیتی ندارد؛ بنابراین وجود آنها تأثیری بر امور شخصی انسان ندارد و میبایست کمتر مورد توجه قرار بگیرند.

خداناباوری ندانمگرایانه
دیدگاه آن دسته از افراد که ادعای نمیکنند خدایی وجود داشته باشد و به هیچ نوع از آن هم اعتقادی ندارند، و در عین حال ادعا نمیکنند که به یقین هیچ خدایی وجود ندارد.

خداباوری ندانمگرایانه
دیدگاه آن دسته از افراد که ادعای وجود هیچ خدایی نمیکنند اما هنوز به چنین وجودی اعتقاد دارند. سورن کیرکگارد معتقد بود که شناخت هیچ خدایی ممکن نیست و برای همین کسانی که میخواهند خداباور باشند باید به این اعتقاد داشته باشند که «اگر من توانایی فهم عینیِ خدا را داشته باشم، دیگر معتقد نخواهم بود؛ اما از آن جاییکه نمیتوانم چنین کنم، پس باید اعتقاد داشته باشم».

تعریف برتراند راسل از ندانمگرایی
کتاب چرا مسیحی نیستم نوشته برتراند راسل که بر اساس سخنرانی سال ۱۹۲۷ وی نوشته شدهاست، به عنوان بیانیهٔ کلاسیک ندانمگرایی محسوب میشود. در این مقاله قبل از بحث در مورد نظراتش دربارهٔ آموزههای مسیحی، بهطور خلاصه در مورد برهانهای وجود خدا بحث میکند. سپس از خوانندههایش میخواهد که «بر روی دو پای خود بایستند و منصفانه و با دقت به جهان بنگرند» بدون «ترس و با تفکری آزاد».

راسل در «من یک خداناباورم یا یک ندانم گرا؟» در سال ۱۹۴۷ میگوید:

«به عنوان یک فیلسوف، اگر بخواهم برای شنوندههای فلسفی محض، سخن بگویم، باید بگویم که خود را یک ندانمگرا توصیف میکنم؛ چرا که فکر نمیکنم برهانی قاطع، وجود داشته باشد که کسی بتواند اثبات کند که خدایی وجود ندارد.
از سوی دیگر اگر بخواهم به یک آدم عامی بگویم، فکر میکنم که باید بگویم من یک خداناباور هستم؛ چرا که وقتی میگویم نمیتوانم اثبات کنم که خدایی وجود ندارد، مجبورم که همچنین به همانسان بگویم که نمیتوانم اثبات کنم که خدایان هومری، وجود ندارند».

در سال ۱۹۵۳ راسل در مقاله «ندانمگرا بودن چیست؟» میگوید:
«یک ندانمگرا فکر میکند که دانستن حقایقی در مورد خدا و زندگی بعدی آنگونه که مسیحیت و دیگر ادیان به آنها میپردازند، غیرممکن است، یا اگر غیرممکن نیست، در حال حاضر، غیرممکن است».


تفاوت ندانمگرایی و خداناباوری

خداناباوری به معنی اعتقاد نداشتن به خداست اما ندانمگرایی به معنی نداشتن دانش و دلیل کافی در اثبات وجود یا عدم وجود خداست.[۲] خداناباوری از جنس اعتقاد است اما ندانمگرایی ادعایی در مورد دانش است.

ندانمگرایی آن است که یک فرد نمیتواند به یقین ادعا کند که خدایی وجود دارد یا نه؛ بنابراین ندانمگرایی، هم با خداباوری و هم با خداناباوری سازگار است.[۳] فرد میتواند ادعای خداباوری کند در حالی که از وجود خدا اطمینان نداشته باشد. به این گرایش خداباوری ندانم گرایانه (به انگلیسی: agnostic theism) گویند. از طرفی دیگر، فردی میتواند به خدا باور نداشته باشد بدون این که ادعا کند با اطمینان خدایی نمیتواند وجود داشته باشد. به این گرایش خداناباوری ندانم گرایانه (agnostic atheism) گفته میشود.

ندانم گرایی میتواند کاربرد غیر دینی هم داشته باشد. بهطور مثال یک کیهانشناس (Cosmologist) ممکن است بگوید در مورد نظریه ریسمان (String Theory) ندانم گراست، نه به آن باور دارد و نه باور ندارد.[۴]

از مثالهای معروف در این زمینه، قوری سماوی برتراند راسل است.

ندانمگرایان معروف

آلبرت انیشتین
میچیو کاکو
ایلان ماسک
بیل گیتس
وارن بافت
استن لی
ایمانوئل کانت
برد پیت
ابن وراق
خیام
صادق هدایت
دموکریت
اپیکور
دیوید هیوم
ولادیمیر ناباکوف
مارک توین
برتراند راسل
چارلی چاپلین
چارلز داروین




جستارهای وابسته