اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

Collapse
به این موضوع پاسخ داده شده است.
X
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • abdollah000
    عضو فعال
    • Apr 2022
    • 1489

    #12766
    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

    جنگنده سوخو 22 ساخت 1970
    امروز در کازرون یک سوخو 22 سقوط و خلبان موفق به اجکت شد
    روسیه حسابی از تحریمهای ایران استفاده کرده و هر چی هواپیمای بنجل چه مسافربری و چه جنگی به ایران قالب میکنه



    خاک بر سر ملی مدهبی های خیانتکار به ایران
    در سال 58 شاه فقید 3 فروند زیر دریایی خرید بود به اسمهای نهنگ...کوسه و ...
    به امریکا گفتن نمیخواهیم پولش رو بدهید
    امریکا هم زیر دریایی رو برد و هم پولش رو خورد....نوش جونش
    اولین کشوری که خوشحال شد عربستان بود و بعد عراق که نقشه حمله به ایران رو کشیده بود
    کثافتکاری ملی مذهبی های عنتر کمتر از چپ چوسهای چپی نبود
    هر کدوم به سهم خود به ایران خیانت کردن


    قبل از جنگ ایران و عراق ملی مذهبی ها خاک بر سر میخواستن جنکنده های اف 14 رو هم پس بدن
    اگر میفروختن نیروی هوایی فلج و کشور نابود میشد
    جنگنده های عراقی و حتی خود صدام از تام کت یا همون اف 14 مثل سگ میترسیدن

    نظر

    • linux_linda
      عضو فعال
      • Jun 2014
      • 3356

      #12767
      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

      در اصل توسط abdollah000 پست شده است View Post
      درود
      برای سازمان امنیت و اطلاعات کشور یا همون ساواک تا تونستن حرف در اوردن
      مثل ناخن کشیدن
      یا آهن داغ رو صورت و اعضای بدن گذاشتن
      یا بقول اون ترررررررراهنی متوهم رو پنکه سقفی تجاوز کردن
      ساواک در ان زمان در بین سازمان اطلاعات منطقه مثل عراق و ترکیه بهترین و منصف ترین سازمان امنیت بود
      این چپهای چپ چوس میگفتن ناخن میکشن
      پس چرا یکی از همین بیشرفهای چپی عکس بدون ناخن ازشون تو روزنامه ها چاپ نشد
      امنیت عراق به گفتن اسرای عراقی انگشتان سیاسیون ضد صدام رو با ساطور قطع میکردن



      انتقاد به ساواک این هست چرا دهن این مخالفها رو خوب مورد عنایت قرار نداد
      رژیم پیشین در تبلیغات ضعیف بود
      ساواک باید یه بودجه از دولت میگرفت برای ساختن سریال تلویزیونی با بازی هنرمندان اون موقع بر اساس ساخت پرونده های واقعی و در اون سریال فقط اسم پرسنل ساواک رو عوض میکردن
      و در اون از ترور شاه و کسروی باید سریال میساختن تا ترورهای حزب توده و چریک های فدایی خلق
      اینطوری ذهن اکثریت مردم به وطن پرستی ساواک روشن میشد مثل رژیم فعلی که ده ها سریال توسط اصلاح طلبان که در این 30 سال اخیر در مورد وزارت خوفیه ساختن نظیر گاندو و آینه های نشکن و غیرو



      ضمنا یه نکته فنی در مورد دروغ آویزون کردن توده ای و چریک به پنکه سقفی بگم:
      اصلا پره های پنکه سقفی تحمل وزن یه آدم رو نداره و پره هاش خم میشن
      و بدتر از اون اگر انسان رو ازش آویزون کنن موتورش نمیکشه سیم پیچاش میسوزن دودش بلند میشه
      این مطلب رو هم بزنید تو حلق و دهن براهنی

      نظر

      • afshinamin
        عضو فعال
        • Jul 2013
        • 4495

        #12768
        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

        ? جدول جهانی سرعت اینترنت:
        اوگاندا، موزامبیک و زیمباوه بهتر از ایران! کشورهای همسایه حاشیه خلیج‌فارس در صدر! امارات ۱۰ برابر ایران!

        بر اساس تازه‌ترین فهرست وب‌سایت جهانی اسپیدتست (https://www.speedtest.net/global-index#fixed) که رده‌بندی کشورهای جهان بر اساس سرعت اینترنت همراه و ثابت را اعلام می‌کند، میانگین سرعت اینترنت همراه در ایران در رتبه ۷۵ جهان و میانگین اینترنت ثابت در ایران در یازدهمین ماه از سال ۲۰۲۳ میلادی با یک پله سقوط به رتبه ۱۵۴ میان کشورهای جهان رسیده است.

        بر اساس این گزارش، میانگین سرعت اینترنت همراه و ثابت جهان در نوامبر ۲۰۲۳ به ترتیب به ۴۸.۶۱ و ۹۰.۲۱ مگابیت برثانیه رسید و این درحالی است که میانگین سرعت اینترنت همراه در ایران در همین تاریخ ۳۱.۸۲ و برای #اینترنت خانگی و ثابت نیز تنها ۱۲.۷۶ مگابایت بر ثانیه بوده است.

        indypersian (https://www.independentpersian.com/node/377296/)
        @mamlekate

        نظر

        • abdollah000
          عضو فعال
          • Apr 2022
          • 1489

          #12769
          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

          در اصل توسط linux_linda پست شده است View Post
          رژیم پیشین در تبلیغات ضعیف بود
          ساواک باید یه بودجه از دولت میگرفت برای ساختن سریال تلویزیونی با بازی هنرمندان اون موقع بر اساس ساخت پرونده های واقعی و در اون سریال فقط اسم پرسنل ساواک رو عوض میکردن
          و در اون از ترور شاه و کسروی باید سریال میساختن تا ترورهای حزب توده و چریک های فدایی خلق
          اینطوری ذهن اکثریت مردم به وطن پرستی ساواک روشن میشد مثل رژیم فعلی که ده ها سریال توسط اصلاح طلبان که در این 30 سال اخیر در مورد وزارت خوفیه ساختن نظیر گاندو و آینه های نشکن و غیرو



          ضمنا یه نکته فنی در مورد دروغ آویزون کردن توده ای و چریک به پنکه سقفی بگم:
          اصلا پره های پنکه سقفی تحمل وزن یه آدم رو نداره و پره هاش خم میشن
          و بدتر از اون اگر انسان رو ازش آویزون کنن موتورش نمیکشه سیم پیچاش میسوزن دودش بلند میشه
          این مطلب رو هم بزنید تو حلق و دهن براهنی
          بله درست میفرمایید
          پنکه سقفی تحمل گربه رو داره نه انسان
          منتها براهنی نکبت زاده خواسته آش رو داغش کنه همچین دروغی گفت



          اسم کسروی بمیان امد
          3 نفر از زمان خودشان جلوتر بودن
          کسروی@};-
          هدایت@};-
          فرخزاد@};-
          آخرین ویرایش توسط abdollah000؛ 2023/12/16, 21:28.

          نظر

          • afshinamin
            عضو فعال
            • Jul 2013
            • 4495

            #12770
            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

            تورم واقعی ۵۷ درصد است

            ? داوود سوری اقتصاددان: حرف از تورم ۴۰٪ی بود کنجکاو شدم به آمار نگاهی بیاندازم. اطلاعات ماهیانه بانک مرکزی تا انتهای مهر ماه در دست است و نمای زیر را به دست می‌دهد. مشخصا ۴۰٪ نیست و تاکنون که قریب به ۵۷٪ ( متوسط) است تا در چند ماه آینده چه پیش آید!!!؟؟

            نظر

            • امیدازاد
              عضو فعال
              • Sep 2020
              • 3763

              #12771
              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

              در اصل توسط linux_linda پست شده است View Post
              رژیم پیشین در تبلیغات ضعیف بود
              ساواک باید یه بودجه از دولت میگرفت برای ساختن سریال تلویزیونی با بازی هنرمندان اون موقع بر اساس ساخت پرونده های واقعی و در اون سریال فقط اسم پرسنل ساواک رو عوض میکردن
              و در اون از ترور شاه و کسروی باید سریال میساختن تا ترورهای حزب توده و چریک های فدایی خلق
              اینطوری ذهن اکثریت مردم به وطن پرستی ساواک روشن میشد مثل رژیم فعلی که ده ها سریال توسط اصلاح طلبان که در این 30 سال اخیر در مورد وزارت خوفیه ساختن نظیر گاندو و آینه های نشکن و غیرو



              ضمنا یه نکته فنی در مورد دروغ آویزون کردن توده ای و چریک به پنکه سقفی بگم:
              اصلا پره های پنکه سقفی تحمل وزن یه آدم رو نداره و پره هاش خم میشن
              و بدتر از اون اگر انسان رو ازش آویزون کنن موتورش نمیکشه سیم پیچاش میسوزن دودش بلند میشه
              این مطلب رو هم بزنید تو حلق و دهن براهنی
              دیگه براهنی از ارزوهاش گفته ..خرس!! و پنکه!! و دختربچه !!وسروته لباس دراوردن...آارزوهم برجوانان عیب نیست..انشاله که در بلاد کفر در کلاب های مربوطه !!به آرزوهاش رسیده باشه !!و فانتزی هاش محقق شده باشه ..کسی چه میدانه ..شاید چون در دوره شاه و بعد انقلاب همچی امکاناتی فراهم نبوده ..ایشون اونجا رو به اینجا ترجیح دادن !!

              نظر

              • afshinamin
                عضو فعال
                • Jul 2013
                • 4495

                #12772
                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                علی افشاری مقاله ای نوشته بود که این حرفهارا رضا براهنی نزده و شایعه ای هست که فقط و فقط "پرویز ثابتی " آن را نقل کرده !!


                [COLOR=var( --e-global-color-primary )]روشنفکرستیزی با جعل روایت براهنی از شکنجه‌
                [/COLOR]
                علی افشاری









                درگذشت دکتر رضا براهنی چون زندگی او موجی از واکنش‌ها را برانگیخت و باعث شد تا بار دیگر این روشنفکر و چهره برجسته ایرانی که دستی در سیاست به معنای نقد قدرت داشت، در کانون توجه افکار عمومی قرار بگیرد. عده‌ای از حامیان قدیمی و جدید شاهان پهلوی فرصت را غنمیت شمرده و با راه انداختن موج تخریبی که شیوه عمل اصلی آنها است، براهنی را متهم به دروغگویی در بیان شکنجه‌های متحمل شده از سوی ساواک و زمینه‌ساز رهبری آیت‌الله خمینی در انقلاب بهمن ۵۷ کردند. آنها در یک هیاهوی تبلیغاتی در اظهاراتی بلااستناد مدعی شدند که براهنی گفته در زندان شاه «او را از پنکه سقفی آویزان کرده و خرس را به سلول او آورده بودند»!
                در ادامه بی‌اساس بودن این ادعاها شرح داده می‌شود. دروغ‌گویی، شانتاژ رسانه‌ای و تحریف حقیقت ابزار اصلی این جماعت در فضای مجازی است و هر فرد و گروهی را که مانع تلاش خود در سفید نمایی از حکومت استبدادی شاهان مطلقه پهلوی و بازسازی سلطنت پهلوی در ایران پساجمهوری‌اسلامی ایران ببینند، آماج حملات سنگین و ترور شخصیت می‌کنند.
                اما ماجرا چیست؟ رضا براهنی یک نامه سربسته و غیرعلنی همراه با چندمقاله ضمیمه به آیت‌الله خمینی پیش از انقلاب در تاریخ ۷ دی ۱۳۵۷نوشته‌بود. او نامه را به دکتر ابراهیم یزدی داده بود تا به اطلاع آیت‌الله خمینی برساند. دکتر یزدی سه دهه بعد این نامه را در کتاب خاطراتش منتشر کرد و سپس «پرتال امام خمینی» با استناد به خاطرات دکتر یزدی آن را بازنشر کرد. وی در این نامه توصیف‌های غلوآمیزی از آیت‌الله خمینی کرده‌است اما در انتهای نامه می‌گوید نگرانی‌هایی برای آینده دارد و مقالاتی را در این خصوص ضمیمه کرده‌است. در واقع هدف اصلی براهنی از آن نامه به اشتراک گذاشتن نگرانی‌ها و تلاش برای اثرگذاری بر روی آیت‌الله خمینی از چشم یک نصیحت‌کننده دلسوز بوده‌است. براهنی همان موقع آشکارا اعلام کرده‌بود که «فردای انقلاب ایران باید حکومتی با مشارکت همه احزاب واقعی و همراه با اصول دمکراسی نظیر ممنوعیت مطلق سانسور به هر شکل و شیوه شکل بگیرد.» براهنی شیفته «جلال آل‌احمد» بود اما با مواضع او همراهی کامل نداشت و در خصوص «غربزدگی» منتقد بود که جلال جنبه‌های مثبت تمدن غرب را نادیده گرفته‌است.
                نامه براهنی وقتی نوشته شده که رهبری آیت‌الله خمینی بر انقلاب بهمن ۵۷تثبیت شده بود. در آن مقطع آیت‌الله خمینی چهره سال‌های بعد از انقلاب را نداشت و اکثریت ملت و نخبگان ایران به او دلبسته بودند. البته با توجه به نوشته‌ها و نظرات آیت‌الله خمینی ، خوشبینی براهنی و دیگر روشنفکران مشابه شایسته انتقاد است اما این خطای بزرگی است که او را مسبب سربرآوردن رهبری آیت‌الله خمینی و وضعیت سیاسی بعد از انقلاب دانست.رهبری یکه‌سالارانه آیت‌الله خمینی محصول عواملی چون “اقبال توده‌ها”، “موقعیت مذهب به عنوان مرجع انحصاری بسیج گسترده اجتماعی در آن زمان” . ” استبداد و سانسور گسترده حکومت پهلوی دوم” بود. استناد به یک نامه غیرعلنی که بعد از ظهور رهبری کاریزماتیک آیت‌الله خمینی نوشته شده بود، یک داوری سطحی و شتابزده را نمایان می‌کند که نه علمی است و نه منصفانه. رضا براهنی در جلسه کانون نویسندگان با آیت‌الله خمینی بعد از انقلاب حضور پیدا نکرد. او خیلی سریع به نقد جریان حاکم بعد از انقلاب و بخصوص نیروهای نزدیک به آیت‌الله خمینی روی آورد. در این چارچوب با صادق قطب‌زاده در مدیریت صدا و سیما درگیر شد.
                رضا براهنی در اردیبهشت ۱۳۵۸ در مصاحبه با «کتاب زمان» در شرایطی که هنوز آزادی‌های سیاسی و فرهنگی برقرار بود و جریان خط امام سرکوب و ارتجاع را بر فضای پساانقلاب حاکم نکرده بود می‌گوید: «از آزادی تنها چند تصنیف و مارش باقی مانده‌است» سپس در ادامه به نقد صریح از حاکمیت جدید پرداخته که آزادی بیان را در اشکال مختلف نقض می‌کند. او به صراحت می‌گوید: «اینها «غرب‌زدگی» را ابزاری کرده‌اند تا هر نظر مخالفی را قلع و قمع کنند». او تصریح می‌کند که با هر حرکتی که بخواهد به نام «کمونیسم»، «سوسیالیسم» و «اسلام» آزادی بیان را نقض کند سرسختانه مخالفت خواهد کرد. رضا براهنی بدینترتیب ضمن دفاع از اصل انقلاب راهش را از جمهوری‌اسلامی ایران جدا می‌کند و البته تصمیم می‌گیرد که فعالیت سیاسی مستقیم نکند. سبک شعر و نوع نقد ادبی که براهنی ترویج کرد تشویق‌کننده و آفریننده سیاست به معنای حساسیت و عصیان علیه قدرت مطلقه بود. به همین دلیل نیز مورد اذیت و آزار و محدودیت از سوی دستگاه اطلاعاتی جمهوری‌اسلامی قرار گرفت. ایستادگی او در دفاع از آزادی بیان و مخالفت آشتی‌ناپذیر با سانسور باعث شد تا در انقلاب فرهنگی از دانشگاه اخراج شود. در دانشگاه آزاد نیز بعد از چند سال تحمل نشود و مدتی نیز زندانی شود. سرانجام تهدیدها و فشارها او را به مهاجرت اجباری و دوری از وطن کشاند.
                اما شدت دروغ‌پردازی در مورد روایت وی از شکنجه‌های ساواک واقعا حیرت‌برانگیز بوده و بستری دیگر برای درک میزان بی‌اخلاقی بخشی از جریان حامی سلطنت پهلوی‌ها در فضای مجازی و بخصوص تلاش‌های نوسلطنت‌طلب‌ها است. براهنی بعد از زندان شاه از ایران خارج شده و به فعالیت سیاسی و حقوق بشری در خارج از کشور روی می‌آورد. او در دوره زندگی در آمریکا مصاحبه‌ها و نوشته‌های متعددی در مورد شکنجه و بدرفتاری با زندانیان سیاسی در ایران پیش از انقلاب انجام می‌دهد. براهنی خودش توضیح می‌دهد که هدفش از این اقدامات متوقف شدن شکنجه در ایران بود. نخستین نوشته براهنی در نشریه «Index of Censorship» چاپ شد. او در این نوشته به لحن قصه‌وار توضیحاتی در مورد شکنجه می‌دهد که همراه با اغراق است اما این متن داستانی است و روایت مستقیم و مستند نیست. نشریه «پنت‌هوس» بخش‌هایی از این مطلب را در شماره فوریه ۱۹۷۷خود منتشر کرد. براهنی سپس همراه با رمزی کلارک دادستان سابق آمریکادر دانشگاه کلمبیا در نیویورک پیرامون شکنجه صحبت‌هایی می‌کنند که روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ۲۹ فوریه ۱۹۷۶ بخش‌هایی از صحبت‌های آنها را منتشر می‌کند. در کتاب «افراد ما در تهران» نوشته «رابرت رایت» به صورت نقل قول اظهاراتی از براهنی در مورد شکنجه ذکر شده است که برخی مربوط به خود او است برخی معلوم نیست که در مورد او و یا دیگران است. در هیچیک از این مطالب ادعای «آویزان شدن از پنکه» و «آوردن خرس به سلول» وجود ندارد. ادعای پنکه در مصاحبه «پرویز ثابتی» معاون وقت ساواک که از شدت بدنامی در ماه‌های آخر حکومت پهلوی با دستور مستقیم محمدرضا شاه پهلوی از کار برکنار شد با صدای آمریکا در بهمن ۱۳۹۵ بدون هیچگونه مستندی مطرح شده‌است.ثابتی در مصاحبه می‌گوید یک روزنامه‌نگار آمریکایی در سال ۱۳۵۴ به ایران آمده و به دستور شاه با او مصاحبه کرده و از قول براهنی ادعای «آویزان شدن از پنکه» را طرح می‌کند. براهنی در مطالب نیویورک‌تایمز و پنت‌هاوس شکنجه‌هایی که در زندان کمیته مشترک ساواک (توحید بعد از انقلاب) تحمل کرده را شامل موارد زیر دانسته بود:
                حضور در سلول انفرادی تاریک و تنگ، دستشویی‌های نامناسب که در معرض دید زندانبانان بود، شنیدن الفاظ رکیک، تحمل ۷۵ ضربه شلاق با کابل بر روی کف پا، تهدید به تجاوز به دختر و همسر در مقابل چشمانش.
                او سپس به شکنجه‌هایی که دیگر زندانیان تحمل کرده‌بودند اشاره می‌کند از جمله آویزان کردن از سقف، تجاوز به زنان در مقابل چشم همسران و پدران، ضربه به جمجمه‌ها وفشردن آنها، سوزاندن کمر و کشیدن ناخن.
                تمامی این موارد از سوی زندانیان سیاسی و عقیدتی حکومت گذشته بیان شده‌است و اغراقی به جز “تجاوز به زنان در مقابل چشم اعضای خانواده درجه یک آنها” به چشم نمی‌خورد. براهنی در مورد شکنجه‌های خودش نیز مواردی را گفته که در آن دوره از سوی ساواک کمابیش اعمال می‌شده‌است.
                در کتاب «افراد ما در تهران» علاوه بر این موارد ذکر شده که براهنی به دلیل تهدید تجاوز به اعضای خانواده‌اش ناگزیر از پذیرش مصاحبه تلویزیونی اجباری در رد کمونیسم شده‌بود. همچنین ادعایی مطرح می‌شود که «زندانی را از پا آویزان می‌کردند و شلوار او را باز کرده و یک بازجو به او نزدیک می‌شد و وانمود می‌کرد که می‌خواهد به او تجاوز کند.» منتهی این بخش معلوم نیست که براهنی روایت خودش را طرح می‌کند یا ماجرای زندانیان دیگر را توضیح می‌دهد. ادعاهایی از این دست از سوی برخی از زندانیان سیاسی حکومت سابق مطرح شده‌است. آویزان کردن زندانیان سیاسی چه از بالا به پایین بدن و چه معکوس آن نیز امر مسبوق به سابقه چه در حکومت شاه و چه در جمهوری‌اسلامی ایران در زمان بازجویی‌های امنیتی بوده‌است.
                موضوع وانمود کردن تجاوز جنسی و یا فضاسازی برای آن به صورت کلامی نیز در هر دوره از سوی زندانیان سیاسی طرح شده‌است. راست‌آزمائی این ادعاها نیازمند دستیابی به اسناد ساواک است. در عین حال باید توجه داشت ادعاهای فوق در این کتاب نقل قول از نامه ادعایی براهنی به «ویلیام جی باتلر» وکیلی در نیویورک بوده‌است. در گزارشی که «سازمان عفو بین‌الملل» از شکنجه‌های ساواک در همان موقع منتشر کرده به مراتب مصادیق شدیدتر و غیرانسانی‌تری ذکر شده‌است.
                بنابراین در ماجرای حمله به براهنی که در اصل با هدف تخریب روشنفکری در ایران و اعتبار زدایی از آن با تقدیس عوامی‌گری و بزرگ نمایی نهاد سلطنت و زمینه سازی برای قیمومیت آن برای جامعه ایران با طرد تمامی مراجع فکری متعلق به دوران مدرن انجام شده و می‌شود، بار دیگر چهره کریه دروغ‌گویی، ترور شخصیت مشابه برنامه «هویت» از سوی یک جریان افراطی آشکار شد. غلط نیست اگر گفته شود که در واقع هیاهو بر سر هیچ بود


                -------------
                چند هفته بعد سایت انصاف نیوز منابع رو به نقل از خود رضا براهنی نقل کرده با رفرنس کامل
                خاطرات مخدوش رضا براهنی در مجله پورنوگرافی پنت‌هاوس

                ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ زمان تقریبی مطالعه ۲ دقیقه

                http://www.ensafnews.com/338957/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AE%D8%AF%D9%88%D8%B4-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87-%D9%BE%D9%88%D8%B1%D9%86%D9%88%DA%AF/
                رضا براهنی

                وحید بهمن، پژوهشگر تاریخ، که درباره‌ی قفقاز و آذربایجان تحقیق می‌کند، در رشته توییتی به بهانه‌ی درگذشت رضا براهنی درباره‌ی موضع پیش از انقلاب او نوشت:
                زنگ زدم به یکی از اساتید دانشگاه پرینستون آمریکا برای یافتن نسخه ماه فوریه سال ۱۹۷۷ میلادی مجله پورنوگرافی پنت‌هاوس. با تعجب پرسید آرشیو مجله پورنوگرافی را برای چه می‌خواهی؟ گفتم یکی از مثلاً روشنفکران ایرانی به نام رضا براهنی مقاله‌ای در آن دارد که می‌خواهم بخوانم. خلاصه با صرف چند دلار نسخه‌ای از مجله را تهیه کردم.
                مطمئناً من دانش لازم برای نقد شعر و آثار رضا براهنی را ندارم اما خاطرات و مواضع تاریخی و سیاسی وی بسیار مخدوش و حتی در بسیاری از موارد جعلی و دروغ بود.

                روایت معروف بسته شدن وی به پنکه سقفی در ساواک و تجاوز به هنگام چرخش پنکه را همگی می‌دانیم.
                گویا براهنی سال ۱۳۵۱ کلاً حدود ۳ ماه بازداشت بوده، اما تاکنون ده‌ها داستان و روایت جنسی از شکنجه‌های آن ۳ ماه روایت کرده.
                بمانند سر و ته آویزان شدن از چوبه دار و تلاش ماموران برای تجاوز به زندانیان در حالت سر و ته و یا تجاوز به کودکان و یا دستگاه مخصوص برای فشار بر جمجمه و …
                براهنی پس از آزادی در سال ۱۳۵۱ به آمریکا رفت و در آنجا شروع به مصاحبه و نوشتن مقالات در رسانه‌های مختلف در مورد آن ۳ ماه زندان، کرد.
                برای نمونه مقاله:
                torture in iran: ‘it is a hell made by one man for another man’
                که در ۲۱ آوریل سال ۱۹۷۶ در نیوروک تایمز چاپ شد. [لینک]
                براهنی حتی پا را فراتر گذاشت و در فوریه سال ۱۹۷۷ میلادی مقاله‌ای را در مجله پورنوگرافی penthouse پنت‌هاوس آمریکا با عنوان the shah’s torture chambers چاپ کرد و دوباره همان توهمات جنسی شکنجه را در آنجا بازگو کرد.

                البته نام این مجله به اشتباه در خاطرات اسدالله علم، پلی‌بی ثبت شده است.

                ---------------------

                زین پس به جای کلمه نامانوس :رضا براهنی " بگوییم " مارکی دوساد ِ ایران "
                :D

                مارکی دوساد نویسنده هرزه نویس(پورنوگراف) فرانسوی1814-1740 است که کلمه "سادیسم "( علاقه به خشونت در عمل جنسی ) نیز از نام او گرفته شده است

                آخرین ویرایش توسط afshinamin؛ 2023/12/16, 21:35.

                نظر

                • afshinamin
                  عضو فعال
                  • Jul 2013
                  • 4495

                  #12773
                  پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                  البته نقش رضا براهنی در تشکیل جبهه ای متحد علیه دولت وقت، بر پایه دروغ را در جریان شورش ۵۷ نباید نادیده گرفت.
                  داستان های خیالی مانند تجاوز به کودکان، ریختن آب جوش در دهان زندانیان سیاسی، عبور میله داغ از دهان، اختراع دستگاه شکنجه جدید توسط ساواک و جالب ترین بخش داستان سرایی جناب براهنی یعنی تجاوز به زندانیان سیاسی زمان حکومت پادشاهی، توسط خرس ، شاید اکنون خنده دار باشند اما در زمان خود موجب تقویت موج مردم متوهم شد. مردمی که عکس انسانی را در ماه ببینند قطعاً داستان خرس و پنکه را هم می پذیرند.
                  کم رنگ کردن نقش روشنفکران ، نویسندگان و حتی ترانه سرایان آن زمان در وضعیت کنونی ، جفای بزرگ در حق مبتلایان کنونی به این بلای خانمان سوز است.
                  من هنوز متحیر هستم که چطور در کتاب داستان کودکان، یک ماهی سیاه کوچک با خود چاقو حمل می کند!

                  و البته ایشان هرگز از مردم ایران برای دروغ‌هایشان و نقش‌شان در خیانت به ایران، عذرخواهی نکردند.

                  پی‌‌نوشت: کسی که نام فرزند خودش را اکتای می‌ذاره، یعنی ارادتی به ایران و ایرانی ندارد اما ذاتا عاشق مغول‌ها و ته دلش مفعول واقع شدن توسط تجاوزگر هست. توهمات و ترشحات ذهنی ایشان احتمالا هم از همین‌جا نشأت گرفته بود. همان بهتر که در کانادا و در غربت تشریف بردند و جنازه‌شان خاک وطن را آلوده نخواهد کرد.

                  --------


                  کامنت یک کاربر پس از فوت رضا براهنی

                  یه تیکه هم به صمد بهرنگی انداخته

                  جاداره یادکنیم از اشرف دهقانی(موسس اصلی فداییان خلق) ، موسی خیابانی(از موسسین اصلی مجاهدین خلق)

                  هر 4 نفرشون ، متاسفانه همزبان ما بودند و اهل تبریز و دنباله رو پیشه وری خائن

                  نظر

                  • afshinamin
                    عضو فعال
                    • Jul 2013
                    • 4495

                    #12774
                    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                    البته ناگفته نماند که ارج نهادن به متملقین و چاپلوسان در زمان شاه هم معضل مهمی بود

                    ولی واقعا این قطعه قراضه ها را به نام روشنفکر جا زدن هم زور دارد

                    نظر

                    • afshinamin
                      عضو فعال
                      • Jul 2013
                      • 4495

                      #12775
                      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                      ?فاطمه رجایی‌راد، جراح نمونه‌ای که در مراسم تجلیل از پزشکان ساکن آمل تن به ‎#حجاب_اجباری نداده بودو پس از مدتی از اخراج قطعی خود از دانشگاه علوم پزشکی بابل خبر داده بود با انتشار ویدئویی با خواندن این شعر، از صعود خود به قلۀ کالاپاتار هیمالیا گفت «این صعود را به شهدای راه آزادی تقدیم می‌کنم»
                      RadioFarda (https://twitter.com/RadioFarda_/stat...JCA_kYJbA&s=19)


                      ▫️تو مپندار که در فکر تنم
                      نگران سرطان وطنم
                      او که بیمار شود ما همه نیز
                      من که بیمار شوم ، یک بدنم
                      وطنم از تن من خسته تر است
                      درک کن درد مرا از سُخنم
                      به تو سوگند که از غصه ی خویش
                      لحظه ای پیش تو من دَم نزنم
                      من شفا می طلبم بهر وطن
                      نه شفای بدن خویشتنم.


                      ‏سروده مجتبی کاشانی


                      Parsi_Med (https://twitter.com/Parsi_Med/status...J1Q1v6fMQ&s=19)

                      نظر

                      • گنجشک
                        ستاره‌دار(3)
                        • Jun 2022
                        • 1309

                        #12776
                        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                        در اصل توسط afshinamin پست شده است View Post
                        علی افشاری مقاله ای نوشته بود که این حرفهارا رضا براهنی نزده و شایعه ای هست که فقط و فقط "پرویز ثابتی " آن را نقل کرده !!


                        [COLOR=var( --e-global-color-primary )]روشنفکرستیزی با جعل روایت براهنی از شکنجه‌
                        [/COLOR]
                        علی افشاری









                        درگذشت دکتر رضا براهنی چون زندگی او موجی از واکنش‌ها را برانگیخت و باعث شد تا بار دیگر این روشنفکر و چهره برجسته ایرانی که دستی در سیاست به معنای نقد قدرت داشت، در کانون توجه افکار عمومی قرار بگیرد. عده‌ای از حامیان قدیمی و جدید شاهان پهلوی فرصت را غنمیت شمرده و با راه انداختن موج تخریبی که شیوه عمل اصلی آنها است، براهنی را متهم به دروغگویی در بیان شکنجه‌های متحمل شده از سوی ساواک و زمینه‌ساز رهبری آیت‌الله خمینی در انقلاب بهمن ۵۷ کردند. آنها در یک هیاهوی تبلیغاتی در اظهاراتی بلااستناد مدعی شدند که براهنی گفته در زندان شاه «او را از پنکه سقفی آویزان کرده و خرس را به سلول او آورده بودند»!
                        در ادامه بی‌اساس بودن این ادعاها شرح داده می‌شود. دروغ‌گویی، شانتاژ رسانه‌ای و تحریف حقیقت ابزار اصلی این جماعت در فضای مجازی است و هر فرد و گروهی را که مانع تلاش خود در سفید نمایی از حکومت استبدادی شاهان مطلقه پهلوی و بازسازی سلطنت پهلوی در ایران پساجمهوری‌اسلامی ایران ببینند، آماج حملات سنگین و ترور شخصیت می‌کنند.
                        اما ماجرا چیست؟ رضا براهنی یک نامه سربسته و غیرعلنی همراه با چندمقاله ضمیمه به آیت‌الله خمینی پیش از انقلاب در تاریخ ۷ دی ۱۳۵۷نوشته‌بود. او نامه را به دکتر ابراهیم یزدی داده بود تا به اطلاع آیت‌الله خمینی برساند. دکتر یزدی سه دهه بعد این نامه را در کتاب خاطراتش منتشر کرد و سپس «پرتال امام خمینی» با استناد به خاطرات دکتر یزدی آن را بازنشر کرد. وی در این نامه توصیف‌های غلوآمیزی از آیت‌الله خمینی کرده‌است اما در انتهای نامه می‌گوید نگرانی‌هایی برای آینده دارد و مقالاتی را در این خصوص ضمیمه کرده‌است. در واقع هدف اصلی براهنی از آن نامه به اشتراک گذاشتن نگرانی‌ها و تلاش برای اثرگذاری بر روی آیت‌الله خمینی از چشم یک نصیحت‌کننده دلسوز بوده‌است. براهنی همان موقع آشکارا اعلام کرده‌بود که «فردای انقلاب ایران باید حکومتی با مشارکت همه احزاب واقعی و همراه با اصول دمکراسی نظیر ممنوعیت مطلق سانسور به هر شکل و شیوه شکل بگیرد.» براهنی شیفته «جلال آل‌احمد» بود اما با مواضع او همراهی کامل نداشت و در خصوص «غربزدگی» منتقد بود که جلال جنبه‌های مثبت تمدن غرب را نادیده گرفته‌است.
                        نامه براهنی وقتی نوشته شده که رهبری آیت‌الله خمینی بر انقلاب بهمن ۵۷تثبیت شده بود. در آن مقطع آیت‌الله خمینی چهره سال‌های بعد از انقلاب را نداشت و اکثریت ملت و نخبگان ایران به او دلبسته بودند. البته با توجه به نوشته‌ها و نظرات آیت‌الله خمینی ، خوشبینی براهنی و دیگر روشنفکران مشابه شایسته انتقاد است اما این خطای بزرگی است که او را مسبب سربرآوردن رهبری آیت‌الله خمینی و وضعیت سیاسی بعد از انقلاب دانست.رهبری یکه‌سالارانه آیت‌الله خمینی محصول عواملی چون “اقبال توده‌ها”، “موقعیت مذهب به عنوان مرجع انحصاری بسیج گسترده اجتماعی در آن زمان” . ” استبداد و سانسور گسترده حکومت پهلوی دوم” بود. استناد به یک نامه غیرعلنی که بعد از ظهور رهبری کاریزماتیک آیت‌الله خمینی نوشته شده بود، یک داوری سطحی و شتابزده را نمایان می‌کند که نه علمی است و نه منصفانه. رضا براهنی در جلسه کانون نویسندگان با آیت‌الله خمینی بعد از انقلاب حضور پیدا نکرد. او خیلی سریع به نقد جریان حاکم بعد از انقلاب و بخصوص نیروهای نزدیک به آیت‌الله خمینی روی آورد. در این چارچوب با صادق قطب‌زاده در مدیریت صدا و سیما درگیر شد.
                        رضا براهنی در اردیبهشت ۱۳۵۸ در مصاحبه با «کتاب زمان» در شرایطی که هنوز آزادی‌های سیاسی و فرهنگی برقرار بود و جریان خط امام سرکوب و ارتجاع را بر فضای پساانقلاب حاکم نکرده بود می‌گوید: «از آزادی تنها چند تصنیف و مارش باقی مانده‌است» سپس در ادامه به نقد صریح از حاکمیت جدید پرداخته که آزادی بیان را در اشکال مختلف نقض می‌کند. او به صراحت می‌گوید: «اینها «غرب‌زدگی» را ابزاری کرده‌اند تا هر نظر مخالفی را قلع و قمع کنند». او تصریح می‌کند که با هر حرکتی که بخواهد به نام «کمونیسم»، «سوسیالیسم» و «اسلام» آزادی بیان را نقض کند سرسختانه مخالفت خواهد کرد. رضا براهنی بدینترتیب ضمن دفاع از اصل انقلاب راهش را از جمهوری‌اسلامی ایران جدا می‌کند و البته تصمیم می‌گیرد که فعالیت سیاسی مستقیم نکند. سبک شعر و نوع نقد ادبی که براهنی ترویج کرد تشویق‌کننده و آفریننده سیاست به معنای حساسیت و عصیان علیه قدرت مطلقه بود. به همین دلیل نیز مورد اذیت و آزار و محدودیت از سوی دستگاه اطلاعاتی جمهوری‌اسلامی قرار گرفت. ایستادگی او در دفاع از آزادی بیان و مخالفت آشتی‌ناپذیر با سانسور باعث شد تا در انقلاب فرهنگی از دانشگاه اخراج شود. در دانشگاه آزاد نیز بعد از چند سال تحمل نشود و مدتی نیز زندانی شود. سرانجام تهدیدها و فشارها او را به مهاجرت اجباری و دوری از وطن کشاند.
                        اما شدت دروغ‌پردازی در مورد روایت وی از شکنجه‌های ساواک واقعا حیرت‌برانگیز بوده و بستری دیگر برای درک میزان بی‌اخلاقی بخشی از جریان حامی سلطنت پهلوی‌ها در فضای مجازی و بخصوص تلاش‌های نوسلطنت‌طلب‌ها است. براهنی بعد از زندان شاه از ایران خارج شده و به فعالیت سیاسی و حقوق بشری در خارج از کشور روی می‌آورد. او در دوره زندگی در آمریکا مصاحبه‌ها و نوشته‌های متعددی در مورد شکنجه و بدرفتاری با زندانیان سیاسی در ایران پیش از انقلاب انجام می‌دهد. براهنی خودش توضیح می‌دهد که هدفش از این اقدامات متوقف شدن شکنجه در ایران بود. نخستین نوشته براهنی در نشریه «Index of Censorship» چاپ شد. او در این نوشته به لحن قصه‌وار توضیحاتی در مورد شکنجه می‌دهد که همراه با اغراق است اما این متن داستانی است و روایت مستقیم و مستند نیست. نشریه «پنت‌هوس» بخش‌هایی از این مطلب را در شماره فوریه ۱۹۷۷خود منتشر کرد. براهنی سپس همراه با رمزی کلارک دادستان سابق آمریکادر دانشگاه کلمبیا در نیویورک پیرامون شکنجه صحبت‌هایی می‌کنند که روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ۲۹ فوریه ۱۹۷۶ بخش‌هایی از صحبت‌های آنها را منتشر می‌کند. در کتاب «افراد ما در تهران» نوشته «رابرت رایت» به صورت نقل قول اظهاراتی از براهنی در مورد شکنجه ذکر شده است که برخی مربوط به خود او است برخی معلوم نیست که در مورد او و یا دیگران است. در هیچیک از این مطالب ادعای «آویزان شدن از پنکه» و «آوردن خرس به سلول» وجود ندارد. ادعای پنکه در مصاحبه «پرویز ثابتی» معاون وقت ساواک که از شدت بدنامی در ماه‌های آخر حکومت پهلوی با دستور مستقیم محمدرضا شاه پهلوی از کار برکنار شد با صدای آمریکا در بهمن ۱۳۹۵ بدون هیچگونه مستندی مطرح شده‌است.ثابتی در مصاحبه می‌گوید یک روزنامه‌نگار آمریکایی در سال ۱۳۵۴ به ایران آمده و به دستور شاه با او مصاحبه کرده و از قول براهنی ادعای «آویزان شدن از پنکه» را طرح می‌کند. براهنی در مطالب نیویورک‌تایمز و پنت‌هاوس شکنجه‌هایی که در زندان کمیته مشترک ساواک (توحید بعد از انقلاب) تحمل کرده را شامل موارد زیر دانسته بود:
                        حضور در سلول انفرادی تاریک و تنگ، دستشویی‌های نامناسب که در معرض دید زندانبانان بود، شنیدن الفاظ رکیک، تحمل ۷۵ ضربه شلاق با کابل بر روی کف پا، تهدید به تجاوز به دختر و همسر در مقابل چشمانش.
                        او سپس به شکنجه‌هایی که دیگر زندانیان تحمل کرده‌بودند اشاره می‌کند از جمله آویزان کردن از سقف، تجاوز به زنان در مقابل چشم همسران و پدران، ضربه به جمجمه‌ها وفشردن آنها، سوزاندن کمر و کشیدن ناخن.
                        تمامی این موارد از سوی زندانیان سیاسی و عقیدتی حکومت گذشته بیان شده‌است و اغراقی به جز “تجاوز به زنان در مقابل چشم اعضای خانواده درجه یک آنها” به چشم نمی‌خورد. براهنی در مورد شکنجه‌های خودش نیز مواردی را گفته که در آن دوره از سوی ساواک کمابیش اعمال می‌شده‌است.
                        در کتاب «افراد ما در تهران» علاوه بر این موارد ذکر شده که براهنی به دلیل تهدید تجاوز به اعضای خانواده‌اش ناگزیر از پذیرش مصاحبه تلویزیونی اجباری در رد کمونیسم شده‌بود. همچنین ادعایی مطرح می‌شود که «زندانی را از پا آویزان می‌کردند و شلوار او را باز کرده و یک بازجو به او نزدیک می‌شد و وانمود می‌کرد که می‌خواهد به او تجاوز کند.» منتهی این بخش معلوم نیست که براهنی روایت خودش را طرح می‌کند یا ماجرای زندانیان دیگر را توضیح می‌دهد. ادعاهایی از این دست از سوی برخی از زندانیان سیاسی حکومت سابق مطرح شده‌است. آویزان کردن زندانیان سیاسی چه از بالا به پایین بدن و چه معکوس آن نیز امر مسبوق به سابقه چه در حکومت شاه و چه در جمهوری‌اسلامی ایران در زمان بازجویی‌های امنیتی بوده‌است.
                        موضوع وانمود کردن تجاوز جنسی و یا فضاسازی برای آن به صورت کلامی نیز در هر دوره از سوی زندانیان سیاسی طرح شده‌است. راست‌آزمائی این ادعاها نیازمند دستیابی به اسناد ساواک است. در عین حال باید توجه داشت ادعاهای فوق در این کتاب نقل قول از نامه ادعایی براهنی به «ویلیام جی باتلر» وکیلی در نیویورک بوده‌است. در گزارشی که «سازمان عفو بین‌الملل» از شکنجه‌های ساواک در همان موقع منتشر کرده به مراتب مصادیق شدیدتر و غیرانسانی‌تری ذکر شده‌است.
                        بنابراین در ماجرای حمله به براهنی که در اصل با هدف تخریب روشنفکری در ایران و اعتبار زدایی از آن با تقدیس عوامی‌گری و بزرگ نمایی نهاد سلطنت و زمینه سازی برای قیمومیت آن برای جامعه ایران با طرد تمامی مراجع فکری متعلق به دوران مدرن انجام شده و می‌شود، بار دیگر چهره کریه دروغ‌گویی، ترور شخصیت مشابه برنامه «هویت» از سوی یک جریان افراطی آشکار شد. غلط نیست اگر گفته شود که در واقع هیاهو بر سر هیچ بود


                        -------------
                        چند هفته بعد سایت انصاف نیوز منابع رو به نقل از خود رضا براهنی نقل کرده با رفرنس کامل
                        خاطرات مخدوش رضا براهنی در مجله پورنوگرافی پنت‌هاوس

                        ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ زمان تقریبی مطالعه ۲ دقیقه

                        http://www.ensafnews.com/338957/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AE%D8%AF%D9%88%D8%B4-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87-%D9%BE%D9%88%D8%B1%D9%86%D9%88%DA%AF/
                        رضا براهنی

                        وحید بهمن، پژوهشگر تاریخ، که درباره‌ی قفقاز و آذربایجان تحقیق می‌کند، در رشته توییتی به بهانه‌ی درگذشت رضا براهنی درباره‌ی موضع پیش از انقلاب او نوشت:
                        زنگ زدم به یکی از اساتید دانشگاه پرینستون آمریکا برای یافتن نسخه ماه فوریه سال ۱۹۷۷ میلادی مجله پورنوگرافی پنت‌هاوس. با تعجب پرسید آرشیو مجله پورنوگرافی را برای چه می‌خواهی؟ گفتم یکی از مثلاً روشنفکران ایرانی به نام رضا براهنی مقاله‌ای در آن دارد که می‌خواهم بخوانم. خلاصه با صرف چند دلار نسخه‌ای از مجله را تهیه کردم.
                        مطمئناً من دانش لازم برای نقد شعر و آثار رضا براهنی را ندارم اما خاطرات و مواضع تاریخی و سیاسی وی بسیار مخدوش و حتی در بسیاری از موارد جعلی و دروغ بود.

                        روایت معروف بسته شدن وی به پنکه سقفی در ساواک و تجاوز به هنگام چرخش پنکه را همگی می‌دانیم.
                        گویا براهنی سال ۱۳۵۱ کلاً حدود ۳ ماه بازداشت بوده، اما تاکنون ده‌ها داستان و روایت جنسی از شکنجه‌های آن ۳ ماه روایت کرده.
                        بمانند سر و ته آویزان شدن از چوبه دار و تلاش ماموران برای تجاوز به زندانیان در حالت سر و ته و یا تجاوز به کودکان و یا دستگاه مخصوص برای فشار بر جمجمه و …
                        براهنی پس از آزادی در سال ۱۳۵۱ به آمریکا رفت و در آنجا شروع به مصاحبه و نوشتن مقالات در رسانه‌های مختلف در مورد آن ۳ ماه زندان، کرد.
                        برای نمونه مقاله:
                        torture in iran: ‘it is a hell made by one man for another man’
                        که در ۲۱ آوریل سال ۱۹۷۶ در نیوروک تایمز چاپ شد. [لینک]
                        براهنی حتی پا را فراتر گذاشت و در فوریه سال ۱۹۷۷ میلادی مقاله‌ای را در مجله پورنوگرافی penthouse پنت‌هاوس آمریکا با عنوان the shah’s torture chambers چاپ کرد و دوباره همان توهمات جنسی شکنجه را در آنجا بازگو کرد.

                        البته نام این مجله به اشتباه در خاطرات اسدالله علم، پلی‌بی ثبت شده است.

                        ---------------------

                        زین پس به جای کلمه نامانوس :رضا براهنی " بگوییم " مارکی دوساد ِ ایران "
                        :D

                        مارکی دوساد نویسنده هرزه نویس(پورنوگراف) فرانسوی1814-1740 است که کلمه "سادیسم "( علاقه به خشونت در عمل جنسی ) نیز از نام او گرفته شده است



                        نظر

                        • afshinamin
                          عضو فعال
                          • Jul 2013
                          • 4495

                          #12777
                          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                          در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
                          "زنی جیغ میزد و بصورت هیستریک میخندید و فریاد میزد "

                          به طرز عجیبی ، متن خیلی شبیه متن انگلیسی کتابهای مارکی دوساد هست !!!

                          نظر

                          • Bikhabar
                            ستاره‌دار(22)
                            • Sep 2020
                            • 1189

                            #12778
                            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                            در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
                            درود

                            جذر متراژ را بگیرید

                            بعلاوه یک کنید

                            به توان 2 برسونید

                            رو به بالا روند کنید !

                            تعداد پایه ها در میاد


                            120 متری احتمالا 143 پایه

                            240 متری احتمالا 272 پایه
                            از روی مثال‌هایی که زدند به نظر میاد .. طول و عرض میز باید اعداد کامل باشند (اعشار نداشته باشند)
                            هر چند اگر اینطور هم باشه میز ۷ متری .. ۱۶ پایه میخواهد .. نه ۱۴ پایه‌ای که گفته شده!

                            با روش شما هم اگر محاسبه کنیم .. و میز را همواره مربع در نظر بگیریم .. و فاصله دو پایه را از هم حداکثر یک متر قرار دهیم .. به نظرم ابتدا باید رو به بالا روند کنیم .. و بعد به توان ۲ برسونیم

                            نظر

                            • linux_linda
                              عضو فعال
                              • Jun 2014
                              • 3356

                              #12779
                              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی







                              در اصل توسط afshinamin پست شده است View Post
                              علی افشاری مقاله ای نوشته بود که این حرفهارا رضا براهنی نزده و شایعه ای هست که فقط و فقط "پرویز ثابتی " آن را نقل کرده !!


                              [COLOR=var( --e-global-color-primary )]روشنفکرستیزی با جعل روایت براهنی از شکنجه‌
                              [/COLOR]
                              علی افشاری









                              درگذشت دکتر رضا براهنی چون زندگی او موجی از واکنش‌ها را برانگیخت و باعث شد تا بار دیگر این روشنفکر و چهره برجسته ایرانی که دستی در سیاست به معنای نقد قدرت داشت، در کانون توجه افکار عمومی قرار بگیرد. عده‌ای از حامیان قدیمی و جدید شاهان پهلوی فرصت را غنمیت شمرده و با راه انداختن موج تخریبی که شیوه عمل اصلی آنها است، براهنی را متهم به دروغگویی در بیان شکنجه‌های متحمل شده از سوی ساواک و زمینه‌ساز رهبری آیت‌الله خمینی در انقلاب بهمن ۵۷ کردند. آنها در یک هیاهوی تبلیغاتی در اظهاراتی بلااستناد مدعی شدند که براهنی گفته در زندان شاه «او را از پنکه سقفی آویزان کرده و خرس را به سلول او آورده بودند»!
                              در ادامه بی‌اساس بودن این ادعاها شرح داده می‌شود. دروغ‌گویی، شانتاژ رسانه‌ای و تحریف حقیقت ابزار اصلی این جماعت در فضای مجازی است و هر فرد و گروهی را که مانع تلاش خود در سفید نمایی از حکومت استبدادی شاهان مطلقه پهلوی و بازسازی سلطنت پهلوی در ایران پساجمهوری‌اسلامی ایران ببینند، آماج حملات سنگین و ترور شخصیت می‌کنند.
                              اما ماجرا چیست؟ رضا براهنی یک نامه سربسته و غیرعلنی همراه با چندمقاله ضمیمه به آیت‌الله خمینی پیش از انقلاب در تاریخ ۷ دی ۱۳۵۷نوشته‌بود. او نامه را به دکتر ابراهیم یزدی داده بود تا به اطلاع آیت‌الله خمینی برساند. دکتر یزدی سه دهه بعد این نامه را در کتاب خاطراتش منتشر کرد و سپس «پرتال امام خمینی» با استناد به خاطرات دکتر یزدی آن را بازنشر کرد. وی در این نامه توصیف‌های غلوآمیزی از آیت‌الله خمینی کرده‌است اما در انتهای نامه می‌گوید نگرانی‌هایی برای آینده دارد و مقالاتی را در این خصوص ضمیمه کرده‌است. در واقع هدف اصلی براهنی از آن نامه به اشتراک گذاشتن نگرانی‌ها و تلاش برای اثرگذاری بر روی آیت‌الله خمینی از چشم یک نصیحت‌کننده دلسوز بوده‌است. براهنی همان موقع آشکارا اعلام کرده‌بود که «فردای انقلاب ایران باید حکومتی با مشارکت همه احزاب واقعی و همراه با اصول دمکراسی نظیر ممنوعیت مطلق سانسور به هر شکل و شیوه شکل بگیرد.» براهنی شیفته «جلال آل‌احمد» بود اما با مواضع او همراهی کامل نداشت و در خصوص «غربزدگی» منتقد بود که جلال جنبه‌های مثبت تمدن غرب را نادیده گرفته‌است.
                              نامه براهنی وقتی نوشته شده که رهبری آیت‌الله خمینی بر انقلاب بهمن ۵۷تثبیت شده بود. در آن مقطع آیت‌الله خمینی چهره سال‌های بعد از انقلاب را نداشت و اکثریت ملت و نخبگان ایران به او دلبسته بودند. البته با توجه به نوشته‌ها و نظرات آیت‌الله خمینی ، خوشبینی براهنی و دیگر روشنفکران مشابه شایسته انتقاد است اما این خطای بزرگی است که او را مسبب سربرآوردن رهبری آیت‌الله خمینی و وضعیت سیاسی بعد از انقلاب دانست.رهبری یکه‌سالارانه آیت‌الله خمینی محصول عواملی چون “اقبال توده‌ها”، “موقعیت مذهب به عنوان مرجع انحصاری بسیج گسترده اجتماعی در آن زمان” . ” استبداد و سانسور گسترده حکومت پهلوی دوم” بود. استناد به یک نامه غیرعلنی که بعد از ظهور رهبری کاریزماتیک آیت‌الله خمینی نوشته شده بود، یک داوری سطحی و شتابزده را نمایان می‌کند که نه علمی است و نه منصفانه. رضا براهنی در جلسه کانون نویسندگان با آیت‌الله خمینی بعد از انقلاب حضور پیدا نکرد. او خیلی سریع به نقد جریان حاکم بعد از انقلاب و بخصوص نیروهای نزدیک به آیت‌الله خمینی روی آورد. در این چارچوب با صادق قطب‌زاده در مدیریت صدا و سیما درگیر شد.
                              رضا براهنی در اردیبهشت ۱۳۵۸ در مصاحبه با «کتاب زمان» در شرایطی که هنوز آزادی‌های سیاسی و فرهنگی برقرار بود و جریان خط امام سرکوب و ارتجاع را بر فضای پساانقلاب حاکم نکرده بود می‌گوید: «از آزادی تنها چند تصنیف و مارش باقی مانده‌است» سپس در ادامه به نقد صریح از حاکمیت جدید پرداخته که آزادی بیان را در اشکال مختلف نقض می‌کند. او به صراحت می‌گوید: «اینها «غرب‌زدگی» را ابزاری کرده‌اند تا هر نظر مخالفی را قلع و قمع کنند». او تصریح می‌کند که با هر حرکتی که بخواهد به نام «کمونیسم»، «سوسیالیسم» و «اسلام» آزادی بیان را نقض کند سرسختانه مخالفت خواهد کرد. رضا براهنی بدینترتیب ضمن دفاع از اصل انقلاب راهش را از جمهوری‌اسلامی ایران جدا می‌کند و البته تصمیم می‌گیرد که فعالیت سیاسی مستقیم نکند. سبک شعر و نوع نقد ادبی که براهنی ترویج کرد تشویق‌کننده و آفریننده سیاست به معنای حساسیت و عصیان علیه قدرت مطلقه بود. به همین دلیل نیز مورد اذیت و آزار و محدودیت از سوی دستگاه اطلاعاتی جمهوری‌اسلامی قرار گرفت. ایستادگی او در دفاع از آزادی بیان و مخالفت آشتی‌ناپذیر با سانسور باعث شد تا در انقلاب فرهنگی از دانشگاه اخراج شود. در دانشگاه آزاد نیز بعد از چند سال تحمل نشود و مدتی نیز زندانی شود. سرانجام تهدیدها و فشارها او را به مهاجرت اجباری و دوری از وطن کشاند.
                              اما شدت دروغ‌پردازی در مورد روایت وی از شکنجه‌های ساواک واقعا حیرت‌برانگیز بوده و بستری دیگر برای درک میزان بی‌اخلاقی بخشی از جریان حامی سلطنت پهلوی‌ها در فضای مجازی و بخصوص تلاش‌های نوسلطنت‌طلب‌ها است. براهنی بعد از زندان شاه از ایران خارج شده و به فعالیت سیاسی و حقوق بشری در خارج از کشور روی می‌آورد. او در دوره زندگی در آمریکا مصاحبه‌ها و نوشته‌های متعددی در مورد شکنجه و بدرفتاری با زندانیان سیاسی در ایران پیش از انقلاب انجام می‌دهد. براهنی خودش توضیح می‌دهد که هدفش از این اقدامات متوقف شدن شکنجه در ایران بود. نخستین نوشته براهنی در نشریه «Index of Censorship» چاپ شد. او در این نوشته به لحن قصه‌وار توضیحاتی در مورد شکنجه می‌دهد که همراه با اغراق است اما این متن داستانی است و روایت مستقیم و مستند نیست. نشریه «پنت‌هوس» بخش‌هایی از این مطلب را در شماره فوریه ۱۹۷۷خود منتشر کرد. براهنی سپس همراه با رمزی کلارک دادستان سابق آمریکادر دانشگاه کلمبیا در نیویورک پیرامون شکنجه صحبت‌هایی می‌کنند که روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ۲۹ فوریه ۱۹۷۶ بخش‌هایی از صحبت‌های آنها را منتشر می‌کند. در کتاب «افراد ما در تهران» نوشته «رابرت رایت» به صورت نقل قول اظهاراتی از براهنی در مورد شکنجه ذکر شده است که برخی مربوط به خود او است برخی معلوم نیست که در مورد او و یا دیگران است. در هیچیک از این مطالب ادعای «آویزان شدن از پنکه» و «آوردن خرس به سلول» وجود ندارد. ادعای پنکه در مصاحبه «پرویز ثابتی» معاون وقت ساواک که از شدت بدنامی در ماه‌های آخر حکومت پهلوی با دستور مستقیم محمدرضا شاه پهلوی از کار برکنار شد با صدای آمریکا در بهمن ۱۳۹۵ بدون هیچگونه مستندی مطرح شده‌است.ثابتی در مصاحبه می‌گوید یک روزنامه‌نگار آمریکایی در سال ۱۳۵۴ به ایران آمده و به دستور شاه با او مصاحبه کرده و از قول براهنی ادعای «آویزان شدن از پنکه» را طرح می‌کند. براهنی در مطالب نیویورک‌تایمز و پنت‌هاوس شکنجه‌هایی که در زندان کمیته مشترک ساواک (توحید بعد از انقلاب) تحمل کرده را شامل موارد زیر دانسته بود:
                              حضور در سلول انفرادی تاریک و تنگ، دستشویی‌های نامناسب که در معرض دید زندانبانان بود، شنیدن الفاظ رکیک، تحمل ۷۵ ضربه شلاق با کابل بر روی کف پا، تهدید به تجاوز به دختر و همسر در مقابل چشمانش.
                              او سپس به شکنجه‌هایی که دیگر زندانیان تحمل کرده‌بودند اشاره می‌کند از جمله آویزان کردن از سقف، تجاوز به زنان در مقابل چشم همسران و پدران، ضربه به جمجمه‌ها وفشردن آنها، سوزاندن کمر و کشیدن ناخن.
                              تمامی این موارد از سوی زندانیان سیاسی و عقیدتی حکومت گذشته بیان شده‌است و اغراقی به جز “تجاوز به زنان در مقابل چشم اعضای خانواده درجه یک آنها” به چشم نمی‌خورد. براهنی در مورد شکنجه‌های خودش نیز مواردی را گفته که در آن دوره از سوی ساواک کمابیش اعمال می‌شده‌است.
                              در کتاب «افراد ما در تهران» علاوه بر این موارد ذکر شده که براهنی به دلیل تهدید تجاوز به اعضای خانواده‌اش ناگزیر از پذیرش مصاحبه تلویزیونی اجباری در رد کمونیسم شده‌بود. همچنین ادعایی مطرح می‌شود که «زندانی را از پا آویزان می‌کردند و شلوار او را باز کرده و یک بازجو به او نزدیک می‌شد و وانمود می‌کرد که می‌خواهد به او تجاوز کند.» منتهی این بخش معلوم نیست که براهنی روایت خودش را طرح می‌کند یا ماجرای زندانیان دیگر را توضیح می‌دهد. ادعاهایی از این دست از سوی برخی از زندانیان سیاسی حکومت سابق مطرح شده‌است. آویزان کردن زندانیان سیاسی چه از بالا به پایین بدن و چه معکوس آن نیز امر مسبوق به سابقه چه در حکومت شاه و چه در جمهوری‌اسلامی ایران در زمان بازجویی‌های امنیتی بوده‌است.
                              موضوع وانمود کردن تجاوز جنسی و یا فضاسازی برای آن به صورت کلامی نیز در هر دوره از سوی زندانیان سیاسی طرح شده‌است. راست‌آزمائی این ادعاها نیازمند دستیابی به اسناد ساواک است. در عین حال باید توجه داشت ادعاهای فوق در این کتاب نقل قول از نامه ادعایی براهنی به «ویلیام جی باتلر» وکیلی در نیویورک بوده‌است. در گزارشی که «سازمان عفو بین‌الملل» از شکنجه‌های ساواک در همان موقع منتشر کرده به مراتب مصادیق شدیدتر و غیرانسانی‌تری ذکر شده‌است.
                              بنابراین در ماجرای حمله به براهنی که در اصل با هدف تخریب روشنفکری در ایران و اعتبار زدایی از آن با تقدیس عوامی‌گری و بزرگ نمایی نهاد سلطنت و زمینه سازی برای قیمومیت آن برای جامعه ایران با طرد تمامی مراجع فکری متعلق به دوران مدرن انجام شده و می‌شود، بار دیگر چهره کریه دروغ‌گویی، ترور شخصیت مشابه برنامه «هویت» از سوی یک جریان افراطی آشکار شد. غلط نیست اگر گفته شود که در واقع هیاهو بر سر هیچ بود


                              -------------
                              چند هفته بعد سایت انصاف نیوز منابع رو به نقل از خود رضا براهنی نقل کرده با رفرنس کامل
                              خاطرات مخدوش رضا براهنی در مجله پورنوگرافی پنت‌هاوس

                              ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ زمان تقریبی مطالعه ۲ دقیقه

                              http://www.ensafnews.com/338957/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AE%D8%AF%D9%88%D8%B4-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87-%D9%BE%D9%88%D8%B1%D9%86%D9%88%DA%AF/
                              رضا براهنی

                              وحید بهمن، پژوهشگر تاریخ، که درباره‌ی قفقاز و آذربایجان تحقیق می‌کند، در رشته توییتی به بهانه‌ی درگذشت رضا براهنی درباره‌ی موضع پیش از انقلاب او نوشت:
                              زنگ زدم به یکی از اساتید دانشگاه پرینستون آمریکا برای یافتن نسخه ماه فوریه سال ۱۹۷۷ میلادی مجله پورنوگرافی پنت‌هاوس. با تعجب پرسید آرشیو مجله پورنوگرافی را برای چه می‌خواهی؟ گفتم یکی از مثلاً روشنفکران ایرانی به نام رضا براهنی مقاله‌ای در آن دارد که می‌خواهم بخوانم. خلاصه با صرف چند دلار نسخه‌ای از مجله را تهیه کردم.
                              مطمئناً من دانش لازم برای نقد شعر و آثار رضا براهنی را ندارم اما خاطرات و مواضع تاریخی و سیاسی وی بسیار مخدوش و حتی در بسیاری از موارد جعلی و دروغ بود.

                              روایت معروف بسته شدن وی به پنکه سقفی در ساواک و تجاوز به هنگام چرخش پنکه را همگی می‌دانیم.
                              گویا براهنی سال ۱۳۵۱ کلاً حدود ۳ ماه بازداشت بوده، اما تاکنون ده‌ها داستان و روایت جنسی از شکنجه‌های آن ۳ ماه روایت کرده.
                              بمانند سر و ته آویزان شدن از چوبه دار و تلاش ماموران برای تجاوز به زندانیان در حالت سر و ته و یا تجاوز به کودکان و یا دستگاه مخصوص برای فشار بر جمجمه و …
                              براهنی پس از آزادی در سال ۱۳۵۱ به آمریکا رفت و در آنجا شروع به مصاحبه و نوشتن مقالات در رسانه‌های مختلف در مورد آن ۳ ماه زندان، کرد.
                              برای نمونه مقاله:
                              torture in iran: ‘it is a hell made by one man for another man’
                              که در ۲۱ آوریل سال ۱۹۷۶ در نیوروک تایمز چاپ شد. [لینک]
                              براهنی حتی پا را فراتر گذاشت و در فوریه سال ۱۹۷۷ میلادی مقاله‌ای را در مجله پورنوگرافی penthouse پنت‌هاوس آمریکا با عنوان the shah’s torture chambers چاپ کرد و دوباره همان توهمات جنسی شکنجه را در آنجا بازگو کرد.

                              البته نام این مجله به اشتباه در خاطرات اسدالله علم، پلی‌بی ثبت شده است.

                              ---------------------

                              زین پس به جای کلمه نامانوس :رضا براهنی " بگوییم " مارکی دوساد ِ ایران "
                              :D

                              مارکی دوساد نویسنده هرزه نویس(پورنوگراف) فرانسوی1814-1740 است که کلمه "سادیسم "( علاقه به خشونت در عمل جنسی ) نیز از نام او گرفته شده است

                              نظر

                              • گنجشک
                                ستاره‌دار(3)
                                • Jun 2022
                                • 1309

                                #12780
                                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                                در اصل توسط )(شاخص کل جعل علی) پست شده است View Post
                                درود صبح ادینه بخیر
                                دوستانی قبلن شنیدم رشته ریاضی یا مهندسی بودند
                                نمیدانم ناصرخان بود جناب بیخبر یا افشین خان یا جناب علیرضا یا جناب احسانی یا جناب گنجشک یا داورخان یا...
                                سوال ریاضی است
                                یک رابطه ریاضی میخوام که تعد پایه یک میز 4 پایه رو حساب کنه که مساحت میز مضرب یک است
                                میز یک در یک متر 4 پایه داره
                                میز میشه دو متر مربع 6 پایه کفایت میکنه
                                میشه 3 متر مربعه 8 پایه
                                میشه 4 متر مرببعه باید 9 پایه گذاشت طولی 3 تا عرضی هم 3 تا
                                میز 6 متر مربع 12 تا پایه
                                7 متری 14 پایه
                                میز 8 متری 12 پایه میخواد
                                حالا سوال برای میز 120 متری چند پایه داریم
                                برای میز 240 متری چند پایه
                                دنبال رابطه محاسباتی دقیق ام تا راحت و دقیق عدد درست رو بده
                                ممنونم اگر کسی کمکی کند
                                در اصل توسط Bikhabar پست شده است View Post
                                از روی مثال‌هایی که زدند به نظر میاد .. طول و عرض میز باید اعداد کامل باشند (اعشار نداشته باشند)
                                هر چند اگر اینطور هم باشه میز ۷ متری .. ۱۶ پایه میخواهد .. نه ۱۴ پایه‌ای که گفته شده!

                                با روش شما هم اگر محاسبه کنیم .. و میز را همواره مربع در نظر بگیریم .. و فاصله دو پایه را از هم حداکثر یک متر قرار دهیم .. به نظرم ابتدا باید رو به بالا روند کنیم .. و بعد به توان ۲ برسونیم

                                درود

                                با فرضی که در مسئله داشتن میز 7 متری به 14 پایه نیاز خواهد داشت

                                اگر ابتدا روند کنیم بعد به توان برسانیم اشتباها عدد 16 درمیاد. و عدد صحیح همان 14 است با فرض مسئله

                                نظر

                                در حال کار...
                                X