اقتصاددانان بزرگ

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ

پل ماریو سویزی

متولد 1910 و مرگ 2004

مشهورترین اقتصاددان مارکسیت امریکایی

مشهور به خاطر منحنی تقاضای شکسته

ایا منحنی تقاضا قابل شکستن است؟

ظاهرا نه!

اما پل سویزی می گفت اره

اور در نظریه اقتصاد رقابت انحصاری و انحصار کامل تحقیقات خوبی کرده

در نظریه اقتصاد نئوکلاسیک بازارهای انحصار کامل

سود در جایی است که هزینه نهایی با درامد نهایی برابر شود

MR = MC

در صورت هر گونه تغییر در درامد نهایی یا هزینه نهایی می بایست به سطوج جدیدی از قیمت و مقدار رسید

که به معنی شناور بودن قیمت و مقدار است

اما سویزی در تحقیقاتش متوجه شد که با وجود تغییر در منحنی هزینه نهایی بنگاه های مختلف

سطوح مقدار و قیمت ثابت مانده است

پس پل سویزی از یک سو منحنی تقاضای شکسته را ارائه داد

و از سوی دیگر اثبات کرد که مکانیسیم قیمتها چشبنده است و انعطاف پذیر نیست

اقتصاددان امریکایی دیگر از مکتب شیگاگو جورج استیگلر سعی در بی اعتبار نشان دادن تحقیق وی شد

استیگلر می گفت این فقط گذشته را نشان می دهد و قابل تبیین برای اینده نیست

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ



جوان رابینسون

متولد 1903 در انگلستان

مشهورترین اقتصاد زن تمام تاریخ

( البته اگر روزا لوکزامبورگ از دست ما ناراحت نشود)

یادمه سال 1400 هانا ارنت مشهورترین فیلسوف سیاسی زن را معرفی کردم

به خصوص که هر دو عقرب هستند

حالا نوبتی هم که باشه نوبت مشهورترین اقتصاددان زن هست

رابینسون در سال 1933 کتاب بسیار مشهوری نوشت که انقلابی در اقتصاد ایجاد کرد

( سال 1933 همون سالی که دولت هیتلر در المان سرکار امد )

کتابی به نام : اقتصاد رقابت ناقص

در ان کتاب دو مفهوم بسیار مهم همزمان مطرح شد

اول : انحصار همزمان در فروش و خرید

در قبل از ان وقتی بحث از انحصار می شد بلافاصله انحصار فروش در ذهن تداعی می شد

اما انحصار همزمان در خرید و فروش به ان توجه نشده بود

( یعنی بنگاه فقط یکی است و رقیب ندارد و همزمان هم خریدار محصولاتش فقط یک نفر است)

(مثل شرکت سازنده ناو هواپیما بر امریکا)

دوم مفهوم : رقابت انحصاری

( رقابت انحصاری را چیزی بین رقابت و انحصار ندانید و یک مفهوم دیگه است)

رقابت انحصاری یعنی فروشندگان زیاد هستند اما محصولات انها همگن نیست و قابل مقایسه نیست

( مانند صنایع خودرو سازی امریکا که زیاد هستند اما نمیشه مثلا فورد را با کادیلاک مقایسه کرد)

( بازار خودرو ایران رقابت انحصاری نیست بلکه انحصار چند گانه است )

اما امریکایی ها قبول نمی کنند

انها می گویند اقتصاددان امریکایی ادوارد چمبرلین که او هم اتفاقا کتابش را در سال 1933 نوشت

او ابتکار شناسایی این بازار را داشته

چرا که چمبرلین نام کتابش را دقیقا رقابت انحصاری گذاشت

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ




ارتور لویس 1915

مشهور ترین اقتصاددان سیاهپوست

مشهور ترین اقتصاددان نظریه توسعه

مدل دوبخشی لویس

مدل بخش دوگانه تئوری توسعه است که در آن نیروی کار مازاد از بخش کشاورزی سنتی به بخش صنعتی مدرن منتقل می شود که رشد آن در طول زمان نیروی کار مازاد را جذب می کند، صنعتی شدن را ترویج می دهد و توسعه پایدار را تحریک می کند.
در این مدل، بخش کشاورزی سنتی معمولاً با دستمزدهای پایین، نیروی کار فراوان و بهروری پایین از طریق فرآیند تولید با نیروی کار مشخص میشود. در مقابل، بخش تولید مدرن با نرخ دستمزد بالاتر نسبت به بخش کشاورزی، بهره وری نهایی بالاتر و تقاضا برای کارگران بیشتر در ابتدا تعریف می شود. همچنین فرض بر این است که بخش تولید از فرآیند تولیدی استفاده میکند که سرمایه بر آن است، بنابراین سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه در بخش تولید در طول زمان امکان پذیر است زیرا سود سرمایهداران مجدداً در سهام سرمایهگذاری میشود. بهبود بهره وری نهایی نیروی کار در بخش کشاورزی اولویت پایینی در نظر گرفته می شود زیرا سرمایه گذاری کشور در حال توسعه فرضی به سمت موجودی سرمایه فیزیکی در بخش تولید می رود.
از آنجایی که بخش کشاورزی دارای مقدار محدودی زمین برای کشت است، محصول نهایی یک کشاورز اضافی صفر در نظر گرفته میشود زیرا قانون کاهش بازده نهایی نیروی کار به دلیل نهاده ثابت، زمین، سیر خود را طی کرده است. در نتیجه، بخش کشاورزی دارای تعدادی کارگر مزرعه است که به تولید کشاورزی کمک نمی کنند زیرا بهره وری نهایی آنها صفر است. این گروه از کشاورزان که هیچ محصولی تولید نمیکنند، کار مازاد نامیده میشوند، زیرا این گروه میتواند به بخش دیگری منتقل شود و تأثیری بر تولید کشاورزی نداشته باشد. (اصطلاح کار مازاد در اینجا در زمینه کمونیستی استفاده نمی شود و فقط به کارگران غیرمولد در بخش کشاورزی اشاره دارد.) دستمزدهای واقعی بر اساس موارد زیر پرداخت می شود:



جایی که کل محصول در صنعت کشاورزی است، مقدار نیروی کار در صنعت کشاورزی است ودستمزد واقعی در صنعت کشاورزی است

بنابراین، به دلیل تفاوت دستمزد بین بخشهای کشاورزی و تولیدی، کارگران به مرور زمان از بخش کشاورزی به بخش تولیدی تبدیل میشوند تا از مزد دستمزدهای بالاتر بهره ببرند.
اگر مقداری از کارگران از بخش کشاورزی به بخش تولیدی منتقل شوند به اندازه مقدار نیروی کار مازاد در بخش کشاورزی، صرف نظر از اینکه چه کسی واقعاً جابجا می شود، رفاه عمومی و بهره وری بهبود می یابد. کل محصول کشاورزی بدون تغییر باقی می ماند در حالی که کل محصول صنعتی به دلیل اضافه شدن نیروی کار افزایش می یابد، اما نیروی کار اضافی همچنین باعث کاهش بهره وری نهایی و دستمزدها در بخش تولید می شود. با گذشت زمان، همانطور که این انتقال ادامه دارد و سرمایهگذاری منجر به افزایش موجودی سرمایه میشود، بهرهوری نهایی کارگران در بخش تولید با تشکیل سرمایه افزایش مییابد و با ورود کارگران اضافی به بخش تولید کاهش مییابد. در نهایت، نرخ دستمزد بخشهای کشاورزی و تولیدی با خروج کارگران از بخش کشاورزی به سمت بخش تولیدی برابر میشود و بهرهوری و دستمزد نهایی در کشاورزی را افزایش میدهد و در عین حال بهرهوری و دستمزد در تولید را کاهش میدهد.
نتیجه نهایی این فرآیند گذار این است که دستمزد کشاورزی با دستمزد تولیدی برابر است، محصول نهایی کشاورزی کار با محصول نهایی کار تولیدی برابری میکند، و هیچ گونه گسترش بیشتر بخش تولیدی صورت نمیگیرد زیرا کارگران دیگر انگیزه پولی برای گذار ندارد

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ



رابرت شیلر

متولد 1946 امریکا

مشهورترین اقتصاددان نظریه بازار های مالی و بورس

نظریه بازارهای ناکارامد

نظریه غیر منطقی بودن سهامداران

رابرت شیلر پسر یک مهندس امریکایی در ایالت میشیگان امریکا به دنیا امد

در سال 2013 همراه یوجین فاما و لارس هندرسون برنده جایزه نوبل اقتصادی شدند

او اصالتا لیتوانیایی بوده و همسرش هم روانشناس است

در سال 1981 مقاله ایی با عنوان نطریه بازار ناکارامد که اصل عقلایی بودن فعالین بازار را به چالش کشید

همچنین در سال 2009 از بانک جهانی جایزه 100 متفکر برجسته در دانش اقتصاد را به دست اورد



در نمودار بالا درامد واقعی سهم ( تعدیل با تورم ) و سود توزیعی و قیمت سهم و نرخ بهره واقعی ( تعدبل شده با تورم ) در بازه زمانی طولانی 100 ساله مورد بررسی قرار گرفته است

شیلر در این بررسی به خوبی نشان داده نسبت قیمت به درامد ( p/e ) در طی سالیان بسیار بالا رفته و به اعداد بزرگی رسیده است نمودار قرمز رنگ قمت سهام است که به خوبی در تصویر مشخص است که چطور افزایش بسیاری کرده است.

نمودار دوم:

نمودار دوم هم نسبت p/e در محور افقی است و سرمایه گذاری مجدد سود سهام هم در محور عمودی قرار گرفته است

شیلر توضیح می دهد که با افزایش نسبت قیمت به درامد انگیزه سرمایه گذاری مجدد سود سهام کاهش می یابد.

رابرت شیلر از شاخص قیمت واقعی ترکیبی S&P، سود، سود سهام، و نرخ بهره، از در پیشگفتار این نسخه، شیلر هشدار میدهد که "بازار سهام به سطوح تاریخی پایین نیامده است: نسبت قیمت به درآمد همانطور که در این کتاب تعریف میکنم هنوز در این مقاله [2005] است. در اواسط دهه 20، بسیار بالاتر از میانگین تاریخی... مردم هنوز هم به بازارها اعتماد زیادی دارند و اعتقاد بسیار قوی دارند که توجه به چرخش های سرمایه گذاری آنها روزی آنها را ثروتمند می کند، و همینطور می شوند.

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ



الی فیلیپ هکشر - ۲۴ نوامبر ۱۸۷۹

متولد سوئد

اقتصاددان سیاسی

اقتصاددان تجارت بین المللی

مشهور به خاطر قضیه هکشر - اوهلین


لب کلام افکار هکشر که یک مدل تأثیرگذار در اقتصاد بین المللی است ( اگر چه اخوندها در ایران سبب تحریم کشور شدند ما ایرانیان در انزوا هستیم ) که پیشبینی میکند کشورهای دارای سرمایه، کالاهای سرمایهمحور صادر میکنند، در حالی که کشورهای دارای نیروی کار فراوان، کالاهای نیروی کار را صادر میکنند.

اما اگر بخواهیم تخصصی تر نگاه کنیم نمودار زیر را خواهیم داشت



به صورت خلاصه محور عمودی و افقی هر کدام دو کالا متفاوت هستند

دو کشور A و B وجود دارد
کالای G1 مثلا سرمایه بر ( مثل فولاد در بورس ما )
کالای G2 کاربر است ( مثل کشاورزی در هند )

منحنی امکانات تولید به معنی ترجیحات یکسان از تولید هر دو کالا ( فولاد و گندم) است
منحنی امکانات تولید مقعر است به دلیل هزینه فرصت است ( به صورت عملی تر در وسط شکم پیدا می کند)
در حالت بدون تجارت منحنی امکانات تولید هر دو کشور کوچکتر است

و سپس در حالت تجارت باز به سمت بیرون حرکت می کند یعنی بزرگتر می گردد


کشوری دارای سرمایه، کالای سرمایهبر را صادر میکند، در حالی که کشوری که نیروی کار فراوان دارد، کالای نیروی کار را صادر میکند
فرض مهم مدل هکشر-اوهلین این است که دو کشور یکسان هستند، به جز تفاوت در وقف منابع. این همچنین نشان می دهد که ترجیحات کل یکسان است. فراوانی نسبی سرمایه باعث میشود که کشور دارای سرمایه، کالای سرمایهبر را ارزانتر از کشور دارای نیروی کار تولید کند و بالعکس.

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ



رابرت ماندل

متولد اکتبر 1931 مرگ 2021

مشهورترین اقتصاددان نظریه منطقه ارزی بهینه

مشهورترین اقتصاددان نظریه طرف عرضه

مدل اقتصاد بین الملل ماندل فلمینگ

پدر پول مشترک یورو اروپایی ها

ما تا حالا چند رابرت اقتصاددان را معرفی کردیم

رابرت لوکاس - رابرت گیفن - رابرت شیلر - رابرت سولو

امروز هم برویم یک رابرت دیگر را با هم بررسی کنیم ( نمی دونم رابرت ها چه علاقه ایی به علم اقتصاد دارند )

رابرت ماندل متولد عقرب

سه کار بسیار بزرگ در علم اقتصاد داشته

اول منطقه ارزی بهینه:

لب کلام منطقه ارزی بهینه این است که کشورهایی که بتوانند رشد اقتصادی نزدیک به هم را در یک افق بلند مدت حفظ کنند و نرخ های تورم هم و در یک منطقه هم حضور داشته باشند می توانند یک ارز مشترک را برای خود داشته باشند.
ماندل به حدی به این مطلب اعتقاد داشت که معتقد بود که همبستگی کشورهای قاره اروپا به مراتب بیشتر از همبستگی ایالتهای مختلف امریکا است
پس اگر ایالت های امریکا با پول دلار می توانند کار کنند اروپایی ها هم می توانند با پول واحد اقتصاد خود را بچرخانند.
پس پول مشترک یورو اروپایی کاملا از این اقتصاددان نامی امریکایی تاثیر گرفته است.

( اوکراین فکر می کرد با تغییرات سیاسی می تونه جز اتحادیه اروپا شود ولی خود من از سالها پیش گفته بودم با اقتصاد خراب اوکراین اروپایی ها هیچ وقت این کشور نخواهند پذیرفت چون که با اصل منطقه ارزی بهینه ماندل سازگار نیست )

دوم اقتصاد طرف عرضه رابرت ماندل

رابرت ماندل هم پول گرایان مکتب شیگاگو به رهبری میلتون فریدمن و توماس سارنجت و هم نئو کینزی هم مالی گرا به رهبری جوزف استیگلز را به مبارزه طلبید

و انها را به مکاتب طرف تقاضا متهم کرد. وی می گفت باید عرضه را دنبال کرد.

اقتصاد طرف عرضه در این اصول استوار است که رشد اقتصادی را را می توان با کاهش مالیات و با گسترش تجارت ازاد و کاهش مقررات افزایش داد.
بر این اساس مصزف کنندگان با کالای بیشتر و با قیمت کمتر سود خواهند برد
( بر خلاق اقتصاد طرف تقاضا که با انتقال نحنی تقاضا به سمت راست تولید همراه با رشد قیمت ها بیشتر می شود با اقتصاد طرف عرضه با انتقال منحنی عرضه به سمت راست افزایش تولید همراه با کاهش قیمت خواهد بود )


اقتصاددانان طرف عرضه از سه منحنی که در بالا ترسیم شده است ( منحنی لافر ) استفاده می کنند
منحنی بالا می گوید برای افزایش مالیات کل نیازی به افزایش نرخ مالیاتی ندارد بلکه با کاهش نرخ مالیاتی و افزایش تولید کل اقتصاد درامد مالیاتی دولت هم بالاتر می رود. پس طرف عرضه تاکید بر کاهش نرخ مالیات دارد
( برخلاف اقتصاد طرف تقاضا که تاکید بر افزایش هزینه های سرمایه گذاری دارد )

سوم : مدل ماندل فلیمینگ

این کار هم جز شاهکارهای رابرت ماندل است

در واقع مدل ماندل فلیمینگ همون مدل منحنی های LM - IS جان هیکس اقتصاددان مشهور دیگر امریکایی است که رابرت ماندل همین بستر را این بار در حالت تجارت باز و با وارد کردن نرخ هاب بهره جهانی به مدل کار بزرگ خود را نشان می دهد. قبلا در معرفی جان هیکس گفتیم که این منحنی ترکیبات نرخ های بهره را با تولید اقتصادی را نشان می دهد که بازار پول LM و بازار کالا IS در تعادل باشند

ماندل اما می گوید این مدل در چهرچوب اقتصاد بین الملیی ناکارایی دارد

و سپس اصطلاح مثلث ناهماهنگ یا غیر ممکن را به کار برد

1- سیاست پولی مستقل داخلی 2- ثبات نرخ ارز 3- تحرک سرمایه بین الملی

اهالی بورسی منظور ماندل این است در سمایل چهانی این سه هرگز ثابت نخواهند بود و برنامه های سیاستگذار را خراب خواهند کرد.


در تصویر بالا

تولید ناخالص داخلی در محور افقی
نرخ بهره در محور عمودی
و خط صاف روی محور عمودی نرخ بهره واقعی داخلی

مثال اول : فرض کنیم بانک مرکزی عرضه پول را افزایش می دهد ( نمادی از سیاست پولی )
این سبب انتقال به راست منحنی LM می گردد و در نتیچه تولید اقتصادی افزایش می یابد و نرخ بهره کاهش پیدا می کند
با کاهش نرخ بهره داخلی نسبت به نرخ بهره جهانی سبب خروج سرمایه از کشور می شود ( در ایران اخوندی به خاطر نرخ بهره پایین سال هاست باخروج سرمایه مواجه هستیم ) خروج سرمایه سبب کاه نرخ ارز داخلی نسبت به ارز خارجی می شود که این خود از خروج بیشتر سرمایه جلوگیری می کند و همزمان با کاهش نرخ بهره داخلی تقاضای سرمایه گذاری بیشتر می گردد که سبب به انتقال به راست منحنی IS می شود تا جایی که دوباره نرخ های بهره به حالت اول برگردد

مثال دوم : تغییر در هزینه های دولت

با افزایش هزینه های دولت منحنی IS به سمت راست منتقل می گردد و سبب افزایش همزمان تولید ناخالص داخلی در محور افقی و افزایش نرخ بهره داخلی در محور عمودی می گردد
افزایش نرخ های بهره داخلی به نرخ های بهره جهانی سبب جذب سرمایه های خارجی به کشور می گردد که خود سبب تقویت ارز داخلی به ارز خارجی می شود
تقویت ارز داخلی به معنی این است که صادرات ان کشور کم می گردد و و واردات ان کشور زیاد می شود
در نتیجه با کاهش تولید داخالی مواجهه می شویم که سبب می گردد منحنی IS به دوباره به سمت چپ منتقل گردد و افزایش هزینه های دولت هیچ تاثیری نه بر رشد اقتصادی داشته باشد و نه نرخ بهره
و فقط هزینه های عمومی را زیاد کرده است.

خوب امیدوارم این مطالب مفید باشند
همچنین این مطالب در سطح فوق لیسانس اقتصاد است و نه کارشناسی
که من به زبان ساده اینجا نوشتم

موفق و پیروز باشید

[shdoosti]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ

رابرت ماندل

متولد اکتبر 1931 مرگ 2021

مشهورترین اقتصاددان نظریه منطقه ارزی بهینه

مشهورترین اقتصاددان نظریه طرف عرضه

مدل اقتصاد بین الملل ماندل فلمینگ

پدر پول مشترک یورو اروپایی ها

ما تا حالا چند رابرت اقتصاددان را معرفی کردیم

رابرت لوکاس - رابرت گیفن - رابرت شیلر - رابرت سولو

امروز هم برویم یک رابرت دیگر را با هم بررسی کنیم ( نمی دونم رابرت ها چه علاقه ایی به علم اقتصاد دارند )

رابرت ماندل متولد عقرب

سه کار بسیار بزرگ در علم اقتصاد داشته

اول منطقه ارزی بهینه:

لب کلام منطقه ارزی بهینه این است که کشورهایی که بتوانند رشد اقتصادی نزدیک به هم را در یک افق بلند مدت حفظ کنند و نرخ های تورم هم و در یک منطقه هم حضور داشته باشند می توانند یک ارز مشترک را برای خود داشته باشند.
ماندل به حدی به این مطلب اعتقاد داشت که معتقد بود که همبستگی کشورهای قاره اروپا به مراتب بیشتر از همبستگی ایالتهای مختلف امریکا است
پس اگر ایالت های امریکا با پول دلار می توانند کار کنند اروپایی ها هم می توانند با پول واحد اقتصاد خود را بچرخانند.
پس پول مشترک یورو اروپایی کاملا از این اقتصاددان نامی امریکایی تاثیر گرفته است.

( اوکراین فکر می کرد با تغییرات سیاسی می تونه جز اتحادیه اروپا شود ولی خود من از سالها پیش گفته بودم با اقتصاد خراب اوکراین اروپایی ها هیچ وقت این کشور نخواهند پذیرفت چون که با اصل منطقه ارزی بهینه ماندل سازگار نیست )

دوم اقتصاد طرف عرضه رابرت ماندل

رابرت ماندل هم پول گرایان مکتب شیگاگو به رهبری میلتون فریدمن و توماس سارنجت و هم نئو کینزی هم مالی گرا به رهبری جوزف استیگلز را به مبارزه طلبید

و انها را به مکاتب طرف تقاضا متهم کرد. وی می گفت باید عرضه را دنبال کرد.

اقتصاد طرف عرضه در این اصول استوار است که رشد اقتصادی را را می توان با کاهش مالیات و با گسترش تجارت ازاد و کاهش مقررات افزایش داد.
بر این اساس مصزف کنندگان با کالای بیشتر و با قیمت کمتر سود خواهند برد
( بر خلاق اقتصاد طرف تقاضا که با انتقال نحنی تقاضا به سمت راست تولید همراه با رشد قیمت ها بیشتر می شود با اقتصاد طرف عرضه با انتقال منحنی عرضه به سمت راست افزایش تولید همراه با کاهش قیمت خواهد بود )


اقتصاددانان طرف عرضه از سه منحنی که در بالا ترسیم شده است ( منحنی لافر ) استفاده می کنند
منحنی بالا می گوید برای افزایش مالیات کل نیازی به افزایش نرخ مالیاتی ندارد بلکه با کاهش نرخ مالیاتی و افزایش تولید کل اقتصاد درامد مالیاتی دولت هم بالاتر می رود. پس طرف عرضه تاکید بر کاهش نرخ مالیات دارد
( برخلاف اقتصاد طرف تقاضا که تاکید بر افزایش هزینه های سرمایه گذاری دارد )

سوم : مدل ماندل فلیمینگ

این کار هم جز شاهکارهای رابرت ماندل است

در واقع مدل ماندل فلیمینگ همون مدل منحنی های LM - IS جان هیکس اقتصاددان مشهور دیگر امریکایی است که رابرت ماندل همین بستر را این بار در حالت تجارت باز و با وارد کردن نرخ هاب بهره جهانی به مدل کار بزرگ خود را نشان می دهد. قبلا در معرفی جان هیکس گفتیم که این منحنی ترکیبات نرخ های بهره را با تولید اقتصادی را نشان می دهد که بازار پول LM و بازار کالا IS در تعادل باشند

ماندل اما می گوید این مدل در چهرچوب اقتصاد بین الملیی ناکارایی دارد

و سپس اصطلاح مثلث ناهماهنگ یا غیر ممکن را به کار برد

1- سیاست پولی مستقل داخلی 2- ثبات نرخ ارز 3- تحرک سرمایه بین الملی

اهالی بورسی منظور ماندل این است در سمایل چهانی این سه هرگز ثابت نخواهند بود و برنامه های سیاستگذار را خراب خواهند کرد.


در تصویر بالا

تولید ناخالص داخلی در محور افقی
نرخ بهره در محور عمودی
و خط صاف روی محور عمودی نرخ بهره واقعی داخلی

مثال اول : فرض کنیم بانک مرکزی عرضه پول را افزایش می دهد ( نمادی از سیاست پولی )
این سبب انتقال به راست منحنی LM می گردد و در نتیچه تولید اقتصادی افزایش می یابد و نرخ بهره کاهش پیدا می کند
با کاهش نرخ بهره داخلی نسبت به نرخ بهره جهانی سبب خروج سرمایه از کشور می شود ( در ایران اخوندی به خاطر نرخ بهره پایین سال هاست باخروج سرمایه مواجه هستیم ) خروج سرمایه سبب کاه نرخ ارز داخلی نسبت به ارز خارجی می شود که این خود از خروج بیشتر سرمایه جلوگیری می کند و همزمان با کاهش نرخ بهره داخلی تقاضای سرمایه گذاری بیشتر می گردد که سبب به انتقال به راست منحنی IS می شود تا جایی که دوباره نرخ های بهره به حالت اول برگردد

مثال دوم : تغییر در هزینه های دولت

با افزایش هزینه های دولت منحنی IS به سمت راست منتقل می گردد و سبب افزایش همزمان تولید ناخالص داخلی در محور افقی و افزایش نرخ بهره داخلی در محور عمودی می گردد
افزایش نرخ های بهره داخلی به نرخ های بهره جهانی سبب جذب سرمایه های خارجی به کشور می گردد که خود سبب تقویت ارز داخلی به ارز خارجی می شود
تقویت ارز داخلی به معنی این است که صادرات ان کشور کم می گردد و و واردات ان کشور زیاد می شود
در نتیجه با کاهش تولید داخالی مواجهه می شویم که سبب می گردد منحنی IS به دوباره به سمت چپ منتقل گردد و افزایش هزینه های دولت هیچ تاثیری نه بر رشد اقتصادی داشته باشد و نه نرخ بهره
و فقط هزینه های عمومی را زیاد کرده است.

خوب امیدوارم این مطالب مفید باشند
همچنین این مطالب در سطح فوق لیسانس اقتصاد است و نه کارشناسی
که من به زبان ساده اینجا نوشتم

موفق و پیروز باشید

جناب یوراسیا، سود سهام عدالتتو عشقی برداشت برای خودش.

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ

جناب یوراسیا، سود سهام عدالتتو عشقی برداشت برای خودش.

سلام جناب شدوستی

متاسفانه همونطور که حدس زدم انگار می خواهند دقیقا مانند پارسال بدهند

یعنی دو تا 4.8 ریال برای هر سهم استانی

یا دو تا 600 هزار تومان برای سهام 500 هزاری.

خیلی ادم ناراحت میشه

اما صورت مالی چند تا از استانی ها را که نگاه کردم

سود را 12.5 تومان برای هر سهم حساب کردند

که از 13.5 من کمتر است

اما از 9.6 ریال پارسال بیشتر است

باید ببینیم ایا مجامع استانی برگزار می گردد یا نه

اگر مجامع انجام شد می شود انجا سوال کرد.

ولی اگر قصد خوردن این پول باشه وافعا تاسف اور است

که از سهام فقیرترین گروه های جامعه بدزدیم

واقعا بد است

اما چند بار هم از رئیس بورس شنیده بودم که می گفت کمی از پارسال بیشتر است

جالا باید ببینیم این کمی چقدر است

و چقدر از 9.6 ریال به اعداد بالاتر نزدیک می شویم

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ



اگوستین کورنو

اقتصاددان و ریاضی دان فرانسوی

قرن نوزدهم

مشهور به خاطر انحصار دوگانه مدل کورنو

کورنو قبل از اینکه اقتصاددان باشد یک ریاضی دان بوده

فرانسه که ریاضی دان های مثل فوریه داشته و یا لاپلاس پس طبیعی است که از دانش این ریاضی دانان برای گسترش علم اقتصاد استفاده کند

مدل اقتصادی انحصار دوگانه کورنو

کورنو در یک بازار انحصار چند گانه ( مثلا انحصار دو گانه ) چنین فرض می کند که در ان صنعت :

1- دو فروشنده اصلی هستند ( شبیه ایران خودرو و سایپا در ایران )

2- خریداران زیاد هستند

3- مقدار تقاضا یک حد ثابتی است


اما در اینجا مدل اقتصادی کورنو چه است؟

در مدل کورنو هر دو فروشنده فرض می گیرند که تاثیری بر قیمت بازار ندارند

اما سعی می کنند سهم بیشتری از بازار را اشغال کنند و سهم رقیب را کاهش دهند

پس در این مدل قیمت ها ثابت فرض می گردد چرا که می ترسند با کوچک ترین افزایش قیمت بازار به دست رقیب بیافتد.

در نتیجه هر بنگاه سعی می کند از نظر ریاضی به این شکل است

MAX _q1 Π ₁ (q ₁ ، q ₂ *) = (P(q ₁ + q ₂ *) - c ₁ )q _{1 و}
MAX _q2 Π ₂ (q ₁ *، q ₂ ) = (P(q ₁ * + q ₂ ) - c ₂ )q ₂


در فرمول اول بنگاه اول قیمت بازار را در مجموع تولیدات هر دو شرکت قرار می دهد و درامد کل هر دو بنگاه از هزینه خود یعنی بنگاه اول کم می کند

برای بنگاه دوم هم به همین شکل

این وضعیت تا جایی ادامه پیدا می کند تا به تعادل نش برسند

( تعادل نش یک نظریه در نظریه بازی ها است که هر کدام از بازگران دیگر نتوانند با رصد کردن رقیب و پیش بینی بازی تاثیری بر نتیجه کلی بازی داشته باشند )

این مدل با نام کورنو در بازار انحصار چند گانه مطرح است

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ



جوزف فرانسوا برتراند

متولد 1822 فرانسه

اقتصاددان و ریاضی دان فرانسوی

مشهور برای مدل برتراند در بازار انحصار چند گانه

جوزف برتراند با اگوستین کورنو شباهت های فراوانی دارند

هر دو اقتصاددان و هر دو ریاضی دان هر دو فرانسوی هر دو قرن نوزدهمی

و هر دو تلاش برای مدل سازی در

اقتصاد رقابت چند گانه

همون شرایط در بازار انحصار چند گانه مدل کورنو حاکم است

یعنی

1- دو فروشنده اصلی هستند ( شبیه ایران خودرو و سایپا در ایران )

2- خریداران زیاد هستند

3- مقدار تقاضا یک حد ثابتی است

اما تفاوت با مدل کورنو که روز گذشته معرفی شد در چیست؟

در مدل کورنو دو بازیگر ( دو بنگاه )

از تغییر قیمت واهمه داشتند که اگر قیمت را برای افزایش سود بالا ببرند سهم بازار را از دست خواهند داد

پس سعی می کردند

از طریق ثابت بودن قیمت از یک سو و اوردن مقدار فروش بنگاه رقیب به تابع سود خود از طریق کاهش هزینه ها با افزایش بهروری سود خود را افزایش دهند

اما در مدل برتراند:

بنگاه دوم قیمت فروش محصئل بنگاه اول را ثابت در نظر می گیرد و سعی دارد با کاهش قیمت محصول خود

سهم فروش محصول خود را افزایش دهد یعنی از سهم رقیب بکاهد

( دقت گردد علی رغم کاهش قیمت همچنان از قیمت بازار رقابتی بالاتر است)

( در بازار رقابت هزینه هایی برابر با قیمت است و در بازار انحصار هزینه نهایی برابر با درامد نهایی است)

در حالت مدل برتراند هنوز هم تعادل نش برقرار است

اما به اندازه مدل کورنو

اما به صورت خلاصه در مدل کورنو از بهره وری ناشی از کاهش هزینه ها سهم بنگاه رقیب را تصاحب می گردد

اما در مدل برتراند از طریق کاهش قیمت و بردن سهم بازار رقیب به حدی افزایش مقدار فروش بیش از کاهش قیمت فروش برای انحصارگر منفعت به همراه داشته باشد.

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ




تورشتاین وبلن

اقتصاددان و جامعه شناس نروژی

متولد 1857 مرگ 1929

مشهور به خاطر

نظریه طبقه فراغت اشکار

نظریه مصرف اشکار


نظریه فراغت اشکار

وبلن اقتصاددان نروژی همراه با داگلاس نورث که قبلا معرفی گردیده است دو تن از مشهورترین اقتصاددان های نهادگرا است

منظور از نهاد گرایی ایستا و مستقل در نظر نگرفتن علم اقتصاد و ترکیب همزمان تاثیرات علم اقتصاد و علم جامعه شناسی است.

حالا نخست از نظریه مهم طبقه فراغت شروع می کنیم


نقاشی بالا نمادی از یک زن طبقه فراغت است


وبلن در کتاب نظریه طبقه فراغت به طور انتقادی از مصرف اشکار و کارکرد ان در مصرف گرایی طبقاتی و گروه های اجتماعی و قشربندی اجتماعی می نویسد .

او با انعکاس تاریخی رفتارهای اقتصادی گفته شده را به اغاز تقسیم کار یا دوران قبله باز می گرداند. با شروع تقسیم کار افراد با موقعیت بالا در جامعه شکار و جنگ را تمرین می کردند و به ویژه کارهایی که نیروی کار کمتر و از نظر قتصادی مولد کمتری داشتند.

از سوی دیگر افراد با موقعیت پایین فعالیتهایی را انجام می دادند که از نظر اقتصادی مولدتر و کار فشرده تر شناخته می شدند مانند کشاورزی و اشپزی. همانطور وبلن توضیح می دهد افراد با موقعیت بالا می توانند به جای مشارکت اقتصادی عملی زندگی خود را با ارامش بگذرانند ( پس از نظر وبلن اینان ئهمان طبقه اوغات فراغت هستند ) اینها برای دوره های طولانی تر در فراغت اشکار زندگی کنند و صرفا به دنبال کارهایی که موقعیت اجتماعی بالاتری را برانگیخته است
پس طبقه فراغت اشکار به جای مشارکت در مصرف اشکار به جای ان به فراغت اشکار روی می اوردند

نظریه مصرف اشکار

نظریه مصرف اشکار تا حدودی با نظریه طبقه فراغت متفاوت است تعریف این از این قرار است خرج کردن پول و خرید کالاهای لوکس را به طور خاص به عنوان نمایش عمومی قدرت اقتصادی و درامد و ثروت انباشته توضیح می دهد. به عبارت دیگر خریدار برای حفظ موقعیت اجتماعی بالاتر دست به خرید های نمایشی می زند
توسعه اجتماعی مصرف اشکار وبلن رفتار اقتصادی دیگری مانند مصرف ناپسند را نیز شناسایی و تشریح کرد که عبارت است از مصرف متظاهرانه کالا ها اقدامی که برای بر انگیختن حسادت دیگران انجام می شود

و بعد شفقت اشکار برای کمک به خیریه ها برای نشان دیدن دید مثبت خود در نزد عموم مردم است

انتقاد از کلاس فراغت وبلن

رابرت هیلبونر مورخ اقتصادی در کتاب فیلسوفان دنیوی: زندگی زمان های و ایده های بزرگ می نویسد:

گفته های اقتصادی و اجتماعی وبلن وبلن در عصر طلایی امریکا ( 1870-1900) ماتریالیسم فاحش و فساد سیاسی اعمال می گردد. در ایالات متحده قرن نوزدهم
اما در قرن بیست ویکم قابل اجرا نیستند زیرا متخصص جامعه امریکایی و به خصوص جامعه شیگاگو ایی هست

در همین راستا دنیل گروس می گوید

وبلن - که سی. رایت میلز او را "بهترین منتقد آمریکا که تاکنون تولید کرده است" نامیده است - عادات و آداب و رسوم گروه ممتازی را تشریح کرد که از کار صنعتی معاف بودند و با هزینه های گزاف متمایز بودند. عبارت معروف مصرف مشهود او به مخارجی اشاره دارد که هیچ نیازی جز ایجاد پرستیژ را برآورده نمیکند، دال فرهنگی که برای ترساندن و تحت تأثیر قرار دادن است. وبلن در این عصر قایقهای تفریحی بازپسگرفته، مکمانزیونهای نیمهتمام و خریدهای اهرمی شکستخورده، ثابت میکند که زندهانگاری 110 ساله جامعهشناختی از طبقه مازاد مالی هنوز هم میتواند باشد . با این حال، در حالی که وبلن اغلب در مورد ناتوانیهای ثروتمندان صددرصد درست میخواند، وقتی صحبت از نظریه واقعی طبقه اوقات فراغت معاصر میشود، اکنون حدود 90 درصد اشتباه است

[گنجشک]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ

نقاشی بالا نمادی از یک زن طبقه فراغت است

درود ناصرخان

اسپم میشه ، اما برام سوال بود

خوب گربه بازی ! از یک جایی به بعد تکراری و ملال آور میشه !

بهرحال آدم دوست داره تاثیرگذار باشه ! بنحوی حس مفید بودن داشته باشه

کمک به خیریه ها هم تکراری میشه

و...



تنها چیزی که حس می کنم تکراری نمیشه ! حکومت بر سایر انسان ها است

اینکه اراده خودت را ببینی !

هرکس را خواستی به فلاکت برسونی و هرکس را خواستی به عرش اعلا !



چند وقت پیش با بنده خدایی صحبت می کردم که کارش گیر بود ، و منطقاً و عقلاً ، شرعاً و عرفاً چیزی که میگفت درست بود واضح بود اصلا !

ولی اون مسئول ای که سنگ انداخته بود تو راه این بنده خدا ، اصرار داشت که فقط خودش میفهمه !


و این بنده خدا میگفت که هرچی که طرف فکر کنه حرفش غیر منطقی تر هست بیشتر بر حرف غلطش پافشاری میکنه ! چون دوست داره حس وجود کنه ! بگه منم که رای می دهم حتی به غلط ! هرکی هم نمی خواد می تونه بره ! البته راهی برای رفتن هم نیست : )) همینه که هست


عذر می خوام بابت اسپم اما با گوشت و پوست و استخون اینا را حس می کنم


=======

ترکیبی از سادیسم و شفقت !!! که روی انسان ها چون موجودات پیچیده تری هستن لذت بخش تره


اینکه اراده کنه فرد نالایقی را بر زندگی مردم رئیس کنه

و فرد لایقی را گوشه نشین کنه


یجور حس توانمندی ! منم که حرفم حرف هست حتی به غلط ! چون من منم !!!!

[EURASIA]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ

درود ناصرخان

ا

خواهش می کنم کنجشک خان عزیز


منظور وبلن هم دقیقا همین است انجا که می گفت نه فقط برای لذت اقتصادی بلکه برای برتری اجتماعی و طبقاتی دست به مصرف می زنند

[shahin]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ

اقتساط دانان بزرگ ایران:

۱) تیم اقتساطی دولت ، ملقب به امام صادقی ها

۲) روسای بانک مرکزی و فرمولهای فوق پیشرفته بهره سرسام آور بانکیشان به پول های پارک شده دلالی زمین ، ارز ، طلا ، رمز ارز در بانکها به مدت بیش از ۴۰ سال !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ضمنا اختراع صندوق هایی به نام درآمد ثابت و اهرمی برای دور زدن قوانین محدود کننده سقف ربای بانکی و ساخت بستر برای پول شویی و افزایش سرعت و شتاب گردش پولهای کثیف .

( حساب کنید قدرت تخریب نجومی این سری هندسی ( توانی ) پرداخت باج به پولهای کثیف و مولد آشفتگی و تخریب اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و تمدن و... ، سپس پیدا کنید پرتقال فروش های داخلی و خارچی را )

۳) هیات رئیسه و روسای سازمان بورس و فرابورس و زامبی های الگوریتم رانشان

[shahin]

پاسخ : اقتصاددانان بزرگ

https://www.alef.ir/news/4020926042.html

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مصاحبه با رئیس بانک مرکزی ترکیه با یکی از روزنامه نگاران مشهور این کشور، مانند یک بمب خبری، توجه رسانه ها و فعالان فضای مجازی ترکیه را به سوی خود جلب کرده است. آن هم در شرایطی که بحران اقتصادی و تورم 3 رقمی، زندگی را بر میلیون ها خانوار ترکیه دشوار کرده است.

انتشار اظهارات جنجالی در مورد وضعیت معیشت خود رئیس بانک مرکزی ترکیه و اظهار گلایه او از وضعیت اجاره مسکن در استانبول، با واکنش های منفی فراوانی روبرو شد. این در حالی است که اردوغان، یکی از مهمترین روزنامه نگاران و سردبیرهای ترکیه را مامور کرده بود تا با انجام یک مصاحبه جنجالی و امیدبخش، توجه افکار عمومی ترکیه از تورم و 29 لیره ای شدن دلار، منحرف شود.

خانم حفیظه غایه ارکان 6 ماه پیش با حکم رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، به عنوان رئیس بانک مرکزی این کشور منصوب شد. او نخستین زن در تاریخ ترکیه است که عهده دار این پست حساس و مهم شده است.

غایه ارکان در سال 1982 میلادی در استانبول به دنیا آمده و پس از پایان مقطع کارشناسی در رشته مهندسی صنایع دانشگاه بوغاز ایچی استانبول، برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته و در سال 2005 در رشته مهندسی مالی و تحقیق در عملیات مالی فارغ التحصیل شد و همزمان در زمینه علوم مدیریت در مدرسه کسب و کار هاروارد و دانشگاه استنفورد، تحقیق کرد و در شرکت مشهور خدمات مالی و بانکداری آمریکایی گلدمن ساکس، کار خود را آغاز کرد.

غایه ارکان مشاور و مدیرعامل چندین موسسه بانکی و بیمه ای در آمریکا بوده و عضویت هیئت مدیره جواهرات «تیفانی اند کو» را در کارنامه دارد و بر اساس تحقیقات مجله سان فرانسیسکو تایمز در سال 2018، او تنها زن زیر 40 سال بود که در سمت رئیس یا مدیرعامل 100 بانک بزرگ آمریکا حضور داشت.

این خانم تحصیل کرده با چنین کارنامه ای در سال جاری میلادی، بنا به پیشنهاد مهمت شیمشک وزیر خزانه داری ترکیه، به عنوان رئیس بانک مرکزی ترکیه معرفی شد. قبل از آن که او به ترکیه بازگردد، وزیر به او اطمینان داد که با اردوغان صحبت کرده و از او قول گرفته، به هیچ وجه در تصمیمات رئیس بانک مرکزی دخالت نکند.

خانم غایه ارکان هم با اتکا به این قول، برخلاف سنت سیاسی مرسوم اردوغان، سود بهره های بانکی را تا آخرین حد ممکن بالا برد تا آبی بر آتش تورم بریزد. اما این راهکارها هنوز هم پاسخ نداده و قرار شد یک سردبیر مشهور با او مصاحبه کند و چنین پیامی به مردم ترکیه داده شود: رئیس بانک مرکزی، یک زن بسیار باکفایت و توانمند و علاوه بر این که به خوبی بر شرایط اقتصادی و معیشتی مردم ترکیه نظارت می کند، خود او نیز مانند یک شهروند عادی زندگی می کند و حتی یک ساختمان دولتی یا ملکی در اختیار ندارد!

احمد خاقان جوشکُن سردبیر روزنامه حریت که در اغلب سفرهای خارجی اردوغان را همراهی می کند، در یک مصاحبه روزنامه ای، با آب و تاب بسیار، رئیس بانک مرکزی را چنین توصیف کرده است:

1.او یک زن بسیار با کفایت و توانمند است که در بهترین دانشگاه های دنیا درس خوانده و علاوه بر آن که علم اقتصاد و مدیریت مالی را به خوبی می فهمد، یک فرد ساده زیست و درد آگاه است.

2.رئیس بانک مرکزی که مدتها در آمریکا زیسته، اعلام کرده که اجاره مسکن در استانبول، حتی از اجاره آپارتمان های شیک منهتن نیویورک بیشتر است و او مجبور شده نزد مادرش برود و با او زندگی کند!

3.غایه ارکان، حتی یک کلمه انگلیسی قاطی حرف هایش نمی کند و درست مانند یک ترک زندگی می کند.

4.رئیس بانک مرکزی، با سرایدار ساختمان محل زندگی مادرش به نام «داداش صادق»، روابط نزدیکی دارد و هر وقت او را می بیند، می گوید: «خان داداش! دیدی قیمت ها را پایین آوردیم؟ صادق هم می گوید: نه خواهرم. پایین نیامده. اگر باور نمی کنید، به شما آدرس می دهم به بازار بروید و نرخ پیاز و سیب زمینی را سوال کنید». اینجاست که او به توصیه صادق بیگ، با لباس مبدل به بازار می رود و از نزدیک می بیند که برخی قیمت ها، با نرخ اعلام شده توسط سازمان دولتی آمار ترکیه منطبق نیست و باید بیشتر تلاش شود!

5.رئیس بانک مرکزی از 7 صبح تا پاسی از شب در بانک مشغول کار است و با معاونین و کارکنان، بسیار صمیمی و روراست است.

احمد خاقان با این توضیحات، تلاش کرده تا با ارائه یک تصویر عوام پسندانه، مردم ترکیه را سرگرم کند. اما بسیاری از روزنامه نگاران و تحلیلگران منتقد اردوغان، از این مصاحبه انتقاد کرده و آن را عوامفریبانه خوانده اند.

مراد یتکین از روزنامه نگاران مشهور ترکیه می گوید: «خوشحالم که رئیس بانک مرکزی با یک روش مدرن، قیمت ها را از سرایدار می پرسد! اما ظاهراً چند داداش صادق دیگر هم لازم داریم! باید یک داداش صادق کنار جناب اردوغان بگذاریم و یک داداش صادق هم استخدام کنیم برای مهمت شیمشک وزیر خزانه داری تا قیمت های واقعی را در اختیار آنها بگذارد!».

یکی از روزنامه ترکیه اعلام کرده که اشاره به مستاجر بودن رئیس بانک مرکزی، شایعه خنده داری است. چرا که حفیظه غایه ارکان در آمریکا، سالانه یک میلیون و 300 هزار دلار حقوق دریافت کرده و در ترکیه نیز، در بدترین شرایط، حقوق او به 180 هزار لیره در ماه می رسد که معادل 3 هزار دلار آمریکا است و با چنین درآمدی می توان در بهترین جای استانبول، آپارتمان مجلل و متراژ بالا اجاره کرد!

هدف نهایی بازی رسانه ای چیست؟

رجب طیب اردوغان رهبر حزب عدالت و توسعه، در چهل سال گذشته، به عنوان یک سیاستمدار حرفه ای، راه های استفاده از رسانه را به درستی آموخته و حالا که راهکاری برای گذار از بحران اقتصادی ندارد، تلاش می کند تا با استفاده از تاکتیک های رسانه ای و مهندسی افکار عمومی، توپ را به زمین دیگران بیندازد.

او در پاسخ به خبرنگاران در مورد زمان پایان تورم اعلام کرد: «من در مسائل اقتصادی دخالت نمی کنم. از مهمت بیگ بپرسید. تصمیمات اقتصادی با اوست».

اردوغان با این پاسخ رندانه، مهمت شیمشک را به عنوان مسئول اصلی تصمیمات اقتصادی معرفی کرد و حالا هم با طرح نام رئیس بانک مرکزی ترکیه به عنوان یک چهره مهم و تعیین کننده در مورد نرخ دلار و مبارزه با تورم، کاری می کند تا مردم عملاً باور کنند که رئیس جمهور همه کاره نیست و بخشی از مشکلات اقتصادی کشور، به خاطر ندانم کاری و اشتباهات دیگران است!

در پایان لازم است به این نکته نیز اشاره شود که در هر حال، اقدام رئیس بانک مرکزی ترکیه در رها کردن حقوق یک میلیون و دویست هزار دلاری و بازگشت به کشور با دردسرها و مسئولیت های بسیار و درآمدی به مراتب پایین تر، نمونه بارز و روشنی از وطن دوستی و حس مسئولیت نخبگانی است که می توانند در خارج از کشور، زندگی مرفه و آرامی داشته باشند اما ترجیح می دهند به کشور خود بازگردند و به مردم، خدمت کنند.


×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××× ×××××××××××××××××××


چقدر رفتار این رئیس ترک مشابه سوپرحزب الهی های هایپر سونیک خودمان است. ( هرچند هنوز خیلی مانده اینها به گرد امثال خاوری در ایران برسند )

البته از حق نگذریم یک نکته و تمایزی هم هست که باید قبل از قضاوت به دقت در نظر گرفته بشود ،
اقتصاد ترکیه خیلی شبیه به آمریکا و تقریبا به همه دنیا متصل است . حتی ایرانی ها هم می توانند در همین اوضاع سنگین تحریم در بانکهای ترکیه انواع حساب بانکی باز کنند. این نرخ بهره عجیب و غریب ۴۳ درصد که اخیرا بانک مرکزی ترکیه معیین کرده موجب ورود سرمایه سنگین از سراسر دنیا به بانکهای ترکیه شده است ،
بانکهای ترکیه هم این سرمایه ها را به صورت وام به کسب و کارها و صنایع می دهند چرخهای حرکت و تولید شان کند نشوند و یا از کار نیافتند.

ظاهرا دولت ترکیه هم اخیرا سهمش را از این سرمایه های باد آورده در خرید و فروش سنگین طلای جهانی و ... سرمایه گذاری کرده
( بر خلاف بسیاری از مدیران بی همتای سیستم بانکداری ایران که پولهای مردم را به بانکها می کشند ، صرف حقوق های نجومی دولتمردان و یا صرف پر کردن جیب هم باندی ها و اعطای وام های ارزان قیمت به تروریستهای اقتصادی پشتیبانشان می کنند )

در هر صورت بالا بودن نرخ بهره به مدت طولانی در نهایت فوق العاده مخرب بوده و هست و در نهایت اعتبار هر کشور و اقتصادی را تخریب خواهد کرد. اگر خوب بود کشورهای پیشرو و پیشرفته نرخ بهره هایشان زیر دو درصد نبود.


خلاصه اینکه این روزها اصلا قابل تشخیص نیست کی به کیه