تحلیل های اقتصادی کلان از بازار های جهانی و داخل

[مصطفی مصری پور]

اقتصاد بینالملل در یک هفته اخیر

تحولات بینالملل اقتصادی در هفته گذشته نیز بر محور مشکلات چند ماهه اخیر استوار بود . شیب منفی بازارهای مالی در اروپا و آمریکا ، درجا زدن نسبی قیمت فلزات و جهشهای مقطعی طلا کماکان مهمترین تحولات اقتصادی حوزه بینالملل را شکل میدادند . البته در روز شنبه اجلاس گروه بیست نیز در پاریس تشکیل شد که نتایج آن امیدها را برای حل قطعی بحران حوزه یورو در دلها زنده کرد در این جلسه مقرر شد که دولتهای اروپایی میبایست طی یک هفته آینده برنامههای خود در مورد کمک به اقتصاد یورو را ارائه کنند ؛ اما سرمایهگذاران هماکنون نیز در انتظار برگزاری جلسات دیگر این گروه که در 21 تا 23 اکتبر در بروکسل هستند ؛ زیرا از نظر تحلیلگران ، حل بحران نیاز به سیاستگذاریهای دقیقتری دارد و لذا تشکیل تعداد محدودی جلسه و امضای چند تفاهمنامه ساده کمکی به حل بحران نخواهد کرد . گفتنی است که ژان کلود تریشت – رییس بانک مرکزی اروپا – نیز اعلام کرده که بانک مرکزی اروپا تا زمان به ثبات رسیدن بازارهای اوراق قرضه ، به خرید اوراق قرضه کشورهای بحران زده این حوزه ادامه خواهد داد . این سیاست از دو ماه پیش با خرید اوراق قرضه دولتهای اسپانیا و ایتالیا آغاز شد و کماکان نیز ادامه دارد.

اطلاعات اقتصادی چین ؛ مطلوب اما کمتر از حد انتظار

در این هفته ، اطلاعات ماهانه دومین قدرت اقتصادی جهان یعنی چین نیز منتشر شد . این اطلاعات در قیاس با اطلاعات اقتصادی سایر قدرتهای اقتصادی بسیار مطلوب تلقی میشد ؛ در حالیکه بسیاری از کشورهای صنعتی با بحران بدهی دست و پنجه نرم میکنند و از افزایش کسری تراز پرداختها رنج میبرند وجود 14.5 میلیارد دلار مازاد تجاری چین لزوم توجه به نقش تعیین کننده این کشور در احیا اقتصاد جهانی را بیش از پیش نمایان میکند . البته شایان ذکر است که میزان تراز تجاری این کشور با پیشبینیهای تحلیلگران 3% اختلاف داشت که این اتفاق باعث افت نسبی بازار فلزات شد . در این میان ، جنگ ارزی چین و سایر قدرتهای اقتصادی خصوصا آمریکا کماکان ادامه دارد و رغم رشد 30 درصدی یوآن از سال 2005 تا کنون ، مقامات آمریکایی نرخ فعلی یوآن را 40% زیر ارزش واقعی برآورد میکنند .

در بازار سنگ آهن نیز به دلیل نزدیک شدن فصل سرما در کشورهای مهم مصرف کننده از جمله چین و روسیه ، انتظار افت تقاضا کاملا طبیعیست . اما طبق پیشبینیها خرید سنگ آهن توسط چینیها از اوایل ماه دسامبر دوباره از سر خواهد گرفته شد . در کل با توجه به نیاز اقتصادهای نوظهوری همچون هند و چین به این فلز ، افت شدید در بلند مدت در تقاضا و قیمت آن بسیار نامحتمل برآورد میشود .

کاهش رتبه اعتباری اسپانیا

کشور اسپانیا از ماهها قبل بدلیل افزایش هزینه و بدهیهای دولت وارد وضعیت بحرانی شده به رغم کمکهای اتحادیه اروپا هنوز نتوانسته اقتصاد آشفته خود را سامان دهد در همین راستا ، دو موسسه مهم اعتبار سنجی اقتصادی – فیچ و استاندارد اند پورز – در هفته گذشته ، رتبه اعتباری این کشور را یک رتبه دیگر کاهش دادند ؛ در گزارش شرکت استاندارد پورز آمده است که افق اقتصادی کشور اسپانیا بسیار منفی ارزیابی شده و این به معنای کاهش مجدد رتبه اعتباری این کشور در آینده خواهد بود ؛ همچنین این موسسه حداکثر رشد اقتصادی سال 2011 اسپانیا را 0.8% پیشبینی کرده است . موسسه مودی نیز اعلام کرده که احتمال کاهش رتبه اعتباری اسپانیا تا پایان ماه اکتبر بسیار زیاد است . لازم به ذکر است که میزان رشد اقتصادی پیشبینی شده توسط دولت این کشور میزان 1.3% است که بنا به اظهارات مقامات دولتی در حالت فعلی کاملا غیرقابل دسترس میباشد . به اعتقاد کارشناسان اقتصادی رشد اقتصادی اسپانیا امسال در بهترین حالت به 0.7 تا 0.8 درصد خواهد رسید که این رقم معادل 60 درصد اهداف تعیین شده دولت مادرید است .

دومینوی اعتراضی ضد سرمایهداری

در روز دوشنبه ، جنبش اعتراضی والاستریت که از خیابان والاستریت نیویورک آغاز شده بود وارد دومین ماه از حیات خود شد . این جنبش که در واکنش به نظام ناعادلانه توزیع ثروت ، افزایش دستمزد روسای بانکها و همچنین تشدید مشکلات اقتصادی در آمریکا در نیویورک برپا شد هماکنون به سایر ایالات کشور آمریکا و همچنین به کشورهای حوزه یورو نیز انتقال یافته است . در نیویورک معترضان در یکی از پارکهای این شهر – زاکوتی – تحصن کرده و اعلام داشته اند که تا پایان فصل سرما نیز تحصن خود را ادامه خواهند داد . در ایتالیا نیز مردم به اعتراض به سیاستهای ریاضت اقتصادی به تجمع در خیابانهای شهر رم پرداختند . بنظر میرسد این اعتراضات تا متعادل شدن اوضاع آشفته اقتصادی در اروپا و آمریکا و ارائه راهکارهای مقبول از طرف دولتهای این کشورها ادامه داشته باشد .

نوسانات قیمت طلا

طلا نیز در این هفته بدلیل وجود اخبار متعدد با نوسانات زیادی همراه بود اما در کل ، روندی صعودی را نسبت به هفته قبل تجربه کرد . انتشار آمار اقتصادی آمریکا و چین با وجود اینکه چندان هم ناامید کننده نبود باعث رشد قیمت جهانی اونس و رسیدن آن به قیمت 1695 دلار نیز شد اما از طرف دیگر پایان یافتن اجلاس گروه بیست و ابراز امیدواری شرکتکنندگان به توافق کشورهای حوزه یورو برای احیای اقتصاد اروپا و همچنین رشد شاخص دلار در بازارهای جهانی تا حدودی افت اونس را در روز دوشنبه رقم زد . اما همانگونه که در قبل نیز پیشبینی شده بود ، قیمت اونس و سایر فلزات در حال حاضر بدلیل وجود ابهامات بسیار در مورد افق آتی اقتصاد جهانی در محدوده خاصی در حال نوسان هستند و این نوسان تا زمان انتشار اخبار قطعی از حوزه یورو کماکان پایدار خواهد بود .


مصطفی مصری پور

[ناشناس]

اخبار مهم مالی و اقتصادی

· نرخ رشد اقتصادی چین اعلام شد. برخلاف انتظارها و پیش بینی کارشناسان که اکثرا رشد 9.3 درصدی را در سه ماهه سوم سال برای چین پیش بینی کرده بودند، این نرخ 9.1 درصد اعلام شد. این مقدار رشد از سال 2009 بی سابقه بوده است. کاهش صادرات و بالابودن هزینه های وام دهی از مهم ترین دلایل کاهش رشد اقتصادی دومین اقتصاد بزرگ جهان در سه ماهه سوم سال جاری شمرده شد.

· بعد از اعلام رشد اقتصادی کمتر از انتظار در چین و احتمال افزایش میزان ذخایر نفت در آمریکا موجب شد برای دومین روز متوالی قیمت نفت در بازار نیویورک کاهش یابد. امروز نفت با 0.5 درصد کاهش به قیمت بشکه ای 85 دلار در بازار نیویورک معامله شد.

· موسسه مودیز به فرانسه هشدار داد که ممکن است این کشور رتبه اعتبار مالی ممتاز خود را از دست بدهد. این هشدار موجب افزایش نگرانی ها برای توانایی سران اروپا در جهت مهار و حل بحران بدهی ها در بلوک یورو شد. در نتیجه این هشدار ارزش یورو در برابر دلار برای دومین روز پیاپی کاهش یافت.

· در پی کاهش ارزش یورو ، شاخص سهام بازارهای اروپایی کاهش یافت. نگرانی از کاهش رتبه اعتباری فرانسه و سخنان وزیر دارایی آلمان مبنی بر اینکه احتمالا در نشست رهبران اتحادیه اروپا که چند روز دیگر برگزار خواهد شد، نتیجه مشخصی از مذاکرات حاصل نخواهد شد، ارزش یورو سقوط کرد. شاخص stoxx 600 با 0.8 درصد کاهش به 234.28 رسید.



اخبار فلزات و کالاها

با تضعیف یورو و قدرت گرفتن دلار ، قیمت طلا با کاهش 2 درصدی به اونسی 1642 دلار رسید.
بعد از انتشار آمار کمتر از انتظار رشد اقتصادی در چین گمانه زنی ها مبنی بر کاهش هر چه بیشتر رشد اقتصاد جهانی تقویت یافت. همین امر موجب کاهش ارزش فلزات اساسی از جمله مس شد. از طرف دیگر کاهش قیمت مس و دیگر فلزات اساسی حاصل افول ارزش یورو در برابر دلار است. عصر دیروز وزیر دارایی آلمان اعلام کرد احتمالا در نشست رهبران اتحادیه اروپا که چند روز دیگر برگزار خواهد شد، نتیجه مشخصی از مذاکرات حاصل نخواهد شد. با انتشار این سخنان ارزش یورو کاهش یافت.

[مات]

نفت دو دلار مثبت داوو جونز 180 واحد مثبت طلا هم 13 واحد ريخته بازار بايد بهتر باشه فردا

[وحید 20]

مس بیش از 5درصد منفی و رسیده به حدود 6730 دلار!!
روی حدود 1700 و سرب 1770!!
------
البته شرکتهای مربوطه در بورس با توجه به اینکه در نیمه نخست سال میانگین فروششون بالا بوده پوشش خوبی در گزارشات 6ماهه خواهند داشت ولی اگر قیمتهای جهانی به همین شکل باقی بمونن در گزارشان بعدی .....
هرچند نرخ دلار رو هم باید در نظر گرفت.

[esi_mohammadi]

GOLD:

لینک تصویر

[سيد ياسر شريعت]

مس بیش از 5درصد منفی و رسیده به حدود 6730 دلار!!
روی حدود 1700 و سرب 1770!!
------
البته شرکتهای مربوطه در بورس با توجه به اینکه در نیمه نخست سال میانگین فروششون بالا بوده پوشش خوبی در گزارشات 6ماهه خواهند داشت ولی اگر قیمتهای جهانی به همین شکل باقی بمونن در گزارشان بعدی .....
هرچند نرخ دلار رو هم باید در نظر گرفت.

وحید جان خوش بختانه امروز بخش اعظمیش جبران شده البته هنوز هم به قیمت چهارشنبه نرسیده اما با توجه به قیمت دلار فکر نمی کنم خیلی برای معدنی ها بد شده باشه. هرچند یکم زور این ریزش قیمت ها میچربه

[وحید 20]

با رشد قابل توجهی که قیمت های جهانی داشتند تقریبا افت دیروز جبران شد و به قیمتهای روز چهارشنبه رسیدند.
در این بین قیمت جهانی شکر که دیروز کم منفی بود امروز تا اینجا حدود 1.7درصد مثبت است و بنابراین به بیشتر از قیمت چهارشنبه رسیده است.

[سيد ياسر شريعت]

وحید جان معمولا بازار ایران روی قیمت های جمعه خیلی حساسه، فکر می کنم شنبه و یکشنبه معدنی ها نباید منفی باشند. قندی ها هم که باید هفته جالبی داشته باشند;)

[مصطفی مصری پور]

با رشد قابل توجهی که قیمت های جهانی داشتند تقریبا افت دیروز جبران شد و به قیمتهای روز چهارشنبه رسیدند.
در این بین قیمت جهانی شکر که دیروز کم منفی بود امروز تا اینجا حدود 1.7درصد مثبت است و بنابراین به بیشتر از قیمت چهارشنبه رسیده است.

این تعطیلی جمعه هم نعمتی شد بالاخره

[رویش]

سخنرانی امروز اوباما مبنی بر خروج تمامی نظامیان آمریکائی از عراق تا پایان سالجاری میلادی هم تاثیر مثبتی بر بازار این هفته (حداقل تا دوشنبه) خواهد داشت .

[سيد ياسر شريعت]

این تعطیلی جمعه هم نعمتی شد بالاخره

بابا این دفعه اوله اینجوری شده مصطفی، هر دفعه جمعه یکهو افت وحشتناک بود و 2 روز اول منفی منفی! طرح ریاضت اقتصادی به کجا رسید راستی؟ خبر داری؟

[مات]

با رشد داووجونز تا 11800 و مثبت شدنه نفت و امدنه خبر خروج امريكا از عراق و امدنه خبر امادگي مذاكره قدرتهاي غربي با ايران سر موضوع هسته اي بازار اين هفته مثبت ميباشد

[وحید 20]

حباب چين بتركد چه ميشود؟

دنیای اقتصاد- بنا به تحلیل نشریه «تایم»، بهرغم رکود اقتصادی در بسیاری از کشورهای جهان، رشد اقتصادی چین همچنان بالا بوده و در سال 2011 نزدیک به یک چهارم از رشد اقتصادی جهان توسط این کشور تامین شده است. رشد اقتصادی مناسب چین، بازار مصرف مطلوبی برای تولیدات شرکتهای بینالمللی فراهم ساخته و مانع تشدید رکود اقتصادی در جهان شده است. با این وجود، هجوم سنگین چینیها به پسانداز در بخش مسکن، باعث افزایش 3 برابری قیمت مسکن در 5 سال اخیر شده و بیم آن میرود که در صورت شکستن حباب قیمت مسکن، علاوه بر اقتصاد چين، اقتصاد جهان نيز متاثر شود.

اگر حباب چين بترکد چه ميشود؟
مترجم: مجيد روئينپرويزي
منبع: تايم
مهمترين پرسش اقتصادي جهان امروز چيست؟ يک پرسش شايد اين باشد که سرانجام يورو سقوط خواهد کرد يا خير؟ پرسش ديگر اينکه آيا رکود اقتصادي آمريکا عميقتر خواهد شد؟ اما پرسش سوم و شايد مهمترينشان در بلندمدت، اين باشد که آيا چين ميتواند راهي براي رها شدن از چنگ بزرگترين حباب مسکن جهان که در کشورش ايجاد کرده است پيدا کند؟
شايد براي غربيهايي که درباره خيزش آسيا و رقابتپذيري فراوان چين مطالب زيادي شنيدهاند اين حرف عجيبي باشد، اما درست مثل حزب جمهوريخواه آمريکا که ميخواهد با کمکردن مخارج دولتي، اين غول بزرگ را از گرسنگي بکشد، حزب کمونيست چين هم مدتي است ميکوشد بر تنور سوزان افزايش قيمت مسکن که به لطف استقراضهاي بزرگ ايجاد شده است، درپوشي بگذارد. اين بخشي از تلاشي است که عامدانه ميکوشد اقتصاد چين را بيشتر وابسته به بخش خدمات داخلي کند تا بخش توليدات صادراتي و خارجي. با اين حال اگر تلاش چين براي مهار بازار مسکن به نتيجهاي برسد، شرکتهاي چندمليتي که درآمد و رشدشان متکي به اقتصاد چين است شديدا آسيب خواهند ديد. در اين ميان اقتصاد آمريکا هم احتمالا باز به چنگال رکود برخواهد گشت.
جهان نميتواند به رشد چين بيتفاوت باشد، چون اقتصاد اين کشور يک بخش مهم از اقتصاد جهاني است. سال 2010 نوزده درصد رشد اقتصادي جهان مرهون چين بود و انتظار ميرود اين رقم براي سال 2011 به 24 درصد افزايش يابد. رشد چين براي بيرون آمدن آمريکا و اروپا از رکود اقتصادي اهميت حياتي دارد.
در حالي که ما در واشنگتن بر سر راههاي پارتيزاني متوازن کردن بودجه جر و بحث ميکرديم و اقتصاددانهايمان بر سر راه برونرفت از رشد اقتصادي پايين و نرخ بيکاري بالا با هم مناظره ميکردند، اقتصاد چين در چند دهه گذشته بيمحابا به پيش تاخته است. بخش عمده اين تاخت و تاز در حوزه املاک و مستغلات بوده است. در شش ماه نخست سال جاري سرمايهگذاري چينيها در بخش املاک نسبت به دوره مشابه سال گذشته 32 درصد رشد داشته است و انتظار ميرود که اقتصاد چين امسال با نرخ 9 درصد رشد کند؛ يعني درحدود نرخ ميانگين دوره پس از دنگ ژيائوپينگ که به آن عصر کمونيسم چيني ميگفتند.
داستان مشهوري که در اين باره گفته ميشود اين است که چين به لطف نيروي کار ارزانش توانست از هيچ در سال 1978 تبديل به غول اقتصادي امروزي بشود. هرچند که اين عامل را نميتوان انکار کرد، اما سرمايه و زمين ارزان هم در اين ميان بدون نقش نبودهاند. اکثر چينيها که به شدت هم اهل پسانداز هستند، چارهاي ندارند جز آنکه پولشان را در حسابهاي بانکي بگذارند و نرخ بهره اين بانکها هم پايينتر از تورم است؛ اين منابع سپس به بنگاههاي دولتي کاناليزه ميشوند که از طريق مخارج سرمايهاي، آنها را تبديل به کارخانهها و ساختمانهايي ميکنند که معجزه اقتصادي چين وابسته به آنهاست.
اما چينيها درباره پول خيلي زيرک هستند. آنها ميبينند که نخبگان جامعهشان چطور با خريد زمين به ثمن بخس ثروتهاي کلان امروزي را براي خود به هم زدهاند. درست است که شهروندان عادي نميتوانند مثل مقامات از رابطههايشان براي پيدا کردن گزينههاي خريد باورنکردني استفاده کنند، اما به آنها اجازه داده ميشود که در مراحل ثانوي اين فرآيند در بازار مسکن و مستغلات سرمايهگذاري کنند و از اين طريق ثروتشان هرساله بيشتر ميشود. هر کس که يک يا دو روز هم در چين زندگي کرده باشد ميداند که بازار مسکن علاقه مشترک همگان است. معامله آپارتمان همه جا به چشم ميخورد و قيمت املاک طي پنج سال گذشته سه برابر شده است.
سوال اين است که آيا حباب ساخت و ساز- نه فقط در بخش مسکن، همچنين در بخش املاک تجاري_ درآينده نزديک، خواهد ترکيد يا خير. در چين هر کجا که برويد اثري از ساخت و ساز فرودگاههاي تازه يا خط آهنهاي پرسرعت ميبينيد. شبها ميتوانيد چراغهاي خاموش فراوان آپارتمانهاي خالي را بشماريد و جادهها و تونلها و پلهاي زيبايي که بيمصرف ماندهاند را ببينيد. حتي شهرهاي جديدي ايجاد شدهاند که تا به حال خالي از سکنه ماندهاند. کانگباشي يکي از اين شهرهاست که همه مشخصات لازم يک شهر را دارد، حتي سرمايهگذاراني که آپارتمانهايش را خريداري کردهاند. با اين وجود همان طور که سال پيش هم در همين مجله(تايم) گزارشي از آن منتشر شد اين شهر خالي از سکنه است. بنابراين چرا چين همچنان بيشتر ميسازد؟ چون ساخت و ساز براي کساني که دستاندرکار هستند، کار و ثروت ايجاد ميکند.
درست پس از آنکه مائو در 1949 روي کار آمد، چين شاهد يک دوره رشد اقتصادي به کمک مصرف داخلي بود، اما از آنجا که اين روند باعث فرار سرمايه و وابستگي به استقراض خارجي شد، رهبري چين را وحشتزده کرد. بنابراين حزب تصميم گرفت که تمرکزش را روي توليد و صادرات از محل مخارج سرمايهاي دولت متمرکز کند. کارخانهها کالاهاي چيني توليد ميکردند و زيرساختها هم براي حمايت از اين کارخانهها ايجاد ميشد که به حفظ رشد ساخت و ساز در اين دوره کمک بسياري کرد. مشکل اين است که اين مدل حالا پس از سه دهه عملکرد موفق نشانههاي فرسودگي از خود بروز ميدهد. کارخانههايي که کالاهاي مورد نياز جهان را توليد ميکردند مدتها پيش ساخته شدهاند و حالا بسياري از کارخانههاي ايجاد شده در آسيا ميتوانند اين کالاها را ارزانتر از چينيها توليد کنند. بازدهي سرمايهگذاري، نزولي شده است.
با وجود آب غيرقابل آشاميدن و هواي غيرقابل تنفس بسياري از بخشهاي کشور حزب کمونيست چين هنوز از محبوبيت زيادي برخوردار است، دستگاه تبليغاتي همچنان روي جبران تحقيري که کشورهاي غربي در قرن نوزده و بيست نسبت به چين روا داشتهاند، مانور زيادي ميدهد. حتي روشنفکراني که دم از آزاديهاي شخصي و حقوق مدني ميزنند به نظر ميرسد حرفهاي خودشان را از يک نوع فيلتر ميهنپرستي خالصانه براي رساندن به گوش مردم ميگذرانند.
متاسفانه پيامدهاي رشد بسيار پرسرعت حالا در شرف بروز هستند. اعتراضات عمومي عليه تملکهاي غيرعادلانه زمينهاي شخصي توسط دولت- يعني بدون پرداخت بهاي عادلانه براي آنها- به قدري زياد شده است که سال گذشته حکومت از اعلام آمار رسمي آنها خودداري کرد. انفجارهاي متعددي که در تجهيزات و تاسيسات دولتي در اقصي نقاط کشور رخ ميدهد نشاندهنده آن است که برخي شهروندان آن قدر ناراضي شدهاند که برايشان مهم نيست پيامدهاي اقدامات اعتراضيشان هر چه که ميخواهد باشد.
پکن ميداند که اکنون زمان تغيير استراتژي فرا رسيده است. آخرين برنامه پنج ساله دولت نشان ميدهد که پکن ميخواهد از تمرکز بر مدل رشد صادرات و ساخت و ساز محور فاصله گرفته و بيشتر بر تقاضاي داخلي کالاها و خدمات متمرکز شود. البته حرف زدن در اينباره خيلي آسانتر از عمل کردن است.
يک مشکلي که مقامات با آن روبهرو شدهاند اين است که چطور جلوي ورود جريان سرمايه ارزان به داخل شرکتهاي دولتي را بگيرند. شرکتهاي مذکور از پولي که چنين به دست ميآيد براي سرمايهگذاري در املاک و مستغلات استفاده ميکنند يا اين پول را به کساني قرض ميدهند که قصدشان سرمايهگذاري در اين بخش است. اين نخبگان تجاري جايگاه مديريتي خود را مديون حزب هستند و براي حفظ موقعيت خود و ارتقا يافتن، سعي ميکنند هميشه چنين فرصتهاي سهلالوصولي را در دسترس داشته باشند. اگر حزب بخواهد جلوي جريان ورودي اين پول ارزان به داخل شرکتهاي دولتي را بگيرد نتيجه زمينلرزهاي مالي خواهد بود که پسلرزههاي آن در ايالات متحده نيز احساس خواهد شد.
در گذشته وامهايي که بانکهاي بزرگ به شرکتهاي دولتي ميدادند بخش بزرگي از مطالبات معوق و وصولنشدني را تشکيل ميداد. سال 98، 2004 و 2005 چيزي در حدود 500 ميليارد دلار از وامها معوق بودند، اما چون دولت مالک بزرگترين بانکها- و در نتيجه پسانداز مردم_ بود هزينه اصلي اين وامها بر دوش او بود و خانوارها تنها هزينه تسويه را ميپرداختند. حالا شايعاتي در کشور وجود دارد که يک موج ديگر از وامهاي وصولنشدني در راهند. اگر پکن درباره حرکت به سمت مدل مصرفي عزماش جدي باشد تحميل هزينه اين وامها به خانوارها، مانع بزرگي بر سر اين راه است. نسبت درآمد خانوار به توليد ناخالص داخلي نزديک به يک دهه است که در چين رو به نزول است، مردم اگر مجبور باشند هزينه استقراض دولتي را بپردازند و چيزي هم از محل پساندازها عايدشان نشود، تا آينده نزديک معلوم نيست بتوانند چيز زيادي براي خودشان بخرند. هرچند دولت ميتواند ماليات کالاهاي مصرفي را پايينتر بياورد- کاري که اخيرا کرده است_ اما مادامي که نسبت درآمد خانوار به توليد ناخالص داخلي بالا نرود مردم مصرف نخواهند کرد.
يک مشکل ديگر که چين در مسير حرکت به سوي مدل رشد جديد دارد اعتياد استانداريها و فرمانداريهاي محلي به درآمدي است که از محل فروش زمين عايدشان ميشود. طبق آمار وزارت مالي، درآمد فروش زمين در سال 2010 برابر 500 ميليارد دلار بوده است که نسبت به سال گذشته افزايش بيش از 100درصدي را نشان ميدهد. از آن جا که مقامات استاني بر اساس سهمشان در افزايش توليد ناخالص داخلي ترفيع ميگيرند و از آن جا که فروش زمين بخش مهمي از درآمد آنها را تشکيل ميدهد، سخت است که بتوان علاقه استانداريها به کسب درآمد از اين راه را در آينده به آساني از ميان برد.
البته هيچ چيز تا وقتي که نترکيده است، حباب ناميده نميشود. حتي خالي بودن يک شهر از سکنه هم باعث نميشود که بعضيها به خودشان نگراني راه بدهند و گذشته شانگهاي را به ياد بياورند. خوشبينها براين باورند که همين پلها و جادهها و تونلها و ساختمانهاي جديد تا زماني که تقاضا قويتر شود عامل اصلي پيش برنده رشد اقتصادي خواهند بود.
اما اگر حباب در چين بترکد، براي آمريکا پيامدهاي جدي خواهد داشت. ايالات متحده، سال گذشته 92 ميليارد دلار کالا و خدمات به چين فروخته است. اگر چين موفق شود که از مدل زمين و سرمايه ارزان فاصله گرفته و به سمت اقتصاد مبتني بر تقاضاي داخلي برود که چه بهتر؛ اما اگر قيمت زمين سقوط کند تقاضا براي مواد خام کمتر شده و شاهد نزولي جدي در بازار کالاهاي جهاني و تجارت بينالمللي خواهيم بود. اين خيلي ساده به معناي بيکاري بيشتر در غرب خواهد بود. اقتصاد آمريکا همين حالا هم در وضعيتي قرار دارد که بسياري از شرکتهايش انباشته از نقدينگي هستند، درحالي که نه پولي خرج ميکنند و نه کسي را استخدام ميکنند. حالا فرض کنيد که اگر اقتصاد چين هم سقوط کند، چقدر وضعيت رواني اين شرکتها متزلزلتر نيز خواهد شد. اقتصاد آمريکا که پس از بحران 2008 شغلهاي بسياري را از دست داده در آن صورت به هيچ وجه در موقعيتي نخواهد بود که اميدي به نجات داشته باشد. مقامات ارشد چين در خفا به شدت درباره وضعيت آتي معاملات زمين نگران هستند. بسياري بر اين باورند که پيش از تغيير رهبري در سال 2012 چينيها اجازه نخواهند داد که عملکرد اقتصاديشان تنزل عمدهاي داشته باشد. اما پيش از المپيک 2008 نيز گفته ميشد که پکن اجازه نخواهد داد پيش از اين بازيها بازار سهامش سقوط کند، درحالي که ديديم چنين شد.
حزب کمونيست چين ميکوشد به آهستگي تعريف مدل اقتصادي خود را در آينده تغيير دهد. بدترين چيزي که در اين شرايط ميتواند اتفاق بيفتد اين است که آمريکا بر ضد واردات از چين تحريم وضع کند. يک رويکرد سازندهتر، رويکردي که ميفهمد چين و آمريکا هر دو بر کشتي اقتصاد جهاني سوارند، اين خواهد بود که آمريکا صادرات تکنولوژيکي را که باعث رشد خدمات در چين ميشود، تقويت کند. آمريکا براي اينکه نه تنها اوراق قرضه بلکه کالاها و خدماتش را به فروش برساند، نيازمند چيني است که اقتصادش باثبات و رو به رشد باشد.

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=274496

[مصطفی مصری پور]

بابا این دفعه اوله اینجوری شده مصطفی، هر دفعه جمعه یکهو افت وحشتناک بود و 2 روز اول منفی منفی! طرح ریاضت اقتصادی به کجا رسید راستی؟ خبر داری؟

آره در کل تعطیلی جمعه یه ضرر بزرگ به اقتصاد کشوره
توی این هفته یه جلسه توی بروکسل برگزار میشه در موردش
ولی بنظر من توافقات انجام شده
اما مهم اینه که یونان از پس بازپرداختش بر بیاد که بعید میدونم ؛ پس بانکهای اروپایی با چالش بزرگی روبرو میشن

[ناشناس]

از امروز ماراتن شش روزه رهبران اروپا برای غلبه بر بحران مالی در بلوک یورو آغاز میشود. این تلاشها برای کمک به نجات یونان از وضعیت بد مالی، حمایت از بانکها در برابر زیان حاصل از ورشکستگی احتمالی یونان و ایجاد سپرهای مستحکمتر در برابر بحران مالی است که بسیاری از کشورهای عضو بلوک یورو را تهدید می کند.

امروز مقامات مالی بلوک یورو در بروکسل نشستی مقدماتی برگزار خواهند کرد و فردا نشست مقامات 27 کشور عضو اتحادیه اروپا برگزار خواهد شد. در حال حاضر بر سر نحوه افزایش موجودی صندوق تثبیت مالی اروپا اختلاف نظرهایی بین آلمان و فرانسه وجود دارد البته آنگلا مرکل صدراعظم آلمان اعلام کرده است که همین هفته برنامه فراگیر نجات بلوک یورو از بحران مالی نهایی خواهد شد. روز 26 اکتبر نیز نشست نهایی 27 عضو اتحادیه اروپا برگزار میشود. تحلیلگران معتقدند مذاکرات سختی در پیش است. در این نشستها سهم هر یک از اعضاء برای افزایش موجودی 440 میلیارد یورویی صندوق تثبیت مالی اروپا معلوم خواهد شد. در باره میزان افزایش موجودی این صندوق خبرهای مختلفی منتشر شده است اما به نظر میرسد رقم نهایی 1300 تا 1500 میلیارد یورو خواهد بود. بسته کمک مالی 256 میلیارد یورویی به یونان، پرتغال و ایرلند نتوانسته ثبات را به بازارها بازگرداند یا از گسترش بیاعتمادی سرمایهگذاران جلوگیری کند. رهبران اروپا مایلند با تلاشهایی که این روزها صورت میگیرد خیال سرمایهگذاران از آینده راحت شود.

شدت یافتن رکود و تاخیر در اجرای برنامه کاهش بودجه در یونان سبب شد نیاز مالی این کشور از ژوییه تاکنون 20 میلیارد یورو افزایش یابد. اکنون پیشبینی میشود مذاکرات برای مقابله با بحران ادامه پیدا کند و در نهایت در نشست گروه بیست اقتصاد توسعه یافته و نوظهور در فرانسه در اوایل ماه آینده میلادی، برنامه نهایی مهار بحران به تصویب رسد. این روند طولانی احتمالا به پایین باقی ماندن ارزش یورو در برابر دلار منجر خواهد شد.